حدیث ثقلین: تفاوت بین نسخهها
جز (حدیث ثقلین را به حديث ثقلين منتقل کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | «حدیث ثقلین»، | + | {{خوب}} |
+ | «حدیث ثقلین»، از احادیث صحیح و [[خبر متواتر|متواتر]] نزد محدثان [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] است که از طرق متعدد نقل شده است. در این حدیث، [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] (صلّی الله علیه و آله)، [[قرآن]] و [[اهل البیت|اهل بیت]] خویش را دو یادگار گرانقدر پس از خود معرفی نموده که مردم در صورت تمسک به آنها گمراه نمیشوند. [[عصمت]] اهل بیت (علیهمالسلام) و لزوم تبعیت از آنان، از جمله مفاهیم مندرج در حدیث ثقلین است. | ||
− | == مفهوم «ثقلین» == | + | ==مفهوم «ثقلین»== |
− | + | واژه «ثقلین» در این [[حدیث]] دوگونه خوانده می شود؛ گاه بر وزن «ثَقَلَین» است، خوانده می شود، به معنای چیز گرانمایه و پرارزش و به معنای متاع مسافر نیز آمده است؛ و گاه بر وزن «ثِقلَیْن» به معنای شیء سنگین وزن می آید. برخی از محقّقان اولی را به معنای گرانمایه معنوی و دومی را به معنای اعم گرفته اند.<ref> ر.ک: التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ماده ثقل؛ مجمع البحرین، لسان العرب و.... </ref> اما برخی از اهل لغت، ثِقْل و ثَقَل را به یک معنا دانستهاند.<ref>ابن فارس، ج۱، ص۳۸۲.</ref> | |
− | واژه «ثقلین» دوگونه خوانده | ||
− | + | واژه «ثَقَلان» در کلام الهی درباره «[[جن]] و انس» به کار رفته ([[سوره الرحمن|الرحمن]]، آیه ۳) و در سخن [[پیامبر اسلام|پیامبر گرامی اسلام]] -صلّی الله علیه و آله- بیانگر «[[قرآن]]» و «[[اهل بیت]]» علیهم السلام است. | |
− | |||
− | واژه | ||
− | + | در باب نامگذاری [[عترت]] و قرآن به ثقلین، دو قول وجود دارد: یکی اینکه عمل به قرآن و پیروی از اهلبیت دشوار و سنگین است، دوم اینکه مقام و جایگاه آنها والا و گرانقدر است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۱۱۴.</ref> | |
− | + | ==متن حدیث ثقلین== | |
+ | حدیث ثقلین در مقاطع و زمانها و مکانهای گوناگونی مانند [[روز عرفه]]، در [[واقعه غدیر|غدیر خم]] و در بستر بیماری از [[پیامبر اسلام]] صادر شده و با اختلافهایی در الفاظ نقل گردیده است که عموماً در الفاظی چون «کتاب»، «[[عترت]]» و «[[اهل البیت|اهل بیت]]» مشترکاند و در دیگر الفاظ، در صدر و ذیل روایات اختلافاتی دیده می شود. در بیشتر نقلها، «اهلبیت»، برای توضیح مراد از «عترت» با آن همراه شده،<ref>عیون اخبارالرضا، ابن بابویه، ج۲، ص۶۲، حدیث ۲۵۹.</ref> اما در برخی نقلها تنها عترت و در برخی دیگر تنها اهلبیت آمده است.<ref>ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۶۷.</ref> | ||
− | + | مطابق با یکی از این نقلها، پیامبر در [[حجة الوداع]] (که در واپسین روزهای عمر آن حضرت قرار دارد) به عنوان وصیتی برای امت خود فرمودند: «ِإِنِّی تَارِک فِیکمُ الثَّقَلَینِ مَا إِنْ تَمَسَّکتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّى یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کیفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید».<ref>شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ۱۴۱۳ ق، ج۱، ص۲۳۳</ref> | |
− | + | ==اعتبار حدیث ثقلین== | |
+ | «حدیث ثقلین» از مشهورترین احادیث میان مسلمانان است و دانشمندان و بزرگان مذاهب اسلامی از [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] در کتاب هایشان، اعم از [[صحاح سته|صحاح]] و سنن و [[مسند|مسانید]] و [[تفسیر قرآن|تفاسیر]] و سیره ها و تواریخ و لغت و غیر اینها، از این حدیث یاد کرده اند. | ||
− | در | + | علامه سید محمدحسن میرجهانی(ره) در این مورد می گوید: «این روایت شریف، از جمله روایات [[خبر متواتر|متواتر]] است و فراتر از یکصد روایت در کتاب های معتبر شیعه و سنی با همان مضمون بیان شده است و بیشتر آنها نیز تواتر لفظی دارند. برای آگاهی بیشتر از این مطلب می توان به کتاب [[احقاق الحق (کتاب)|احقاق الحق]] علامه [[قاضی نورالله شوشتری|قاضی نور الله شوشتری]]، [[عبقات الانوار (کتاب)|عبقات الانوار]] علامه [[میر حامد حسین هندی|میرحامد حسین هندی]]، و [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]] علامه [[علامه امینی|شیخ عبدالحسین امینی]](ره) رجوع نمود.»<ref> قرآن و عترت(ع)، موعود، مهر ۱۳۸۶، شماره ۸۰، صفحه ۲۳ در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4227/6327/70414 سایت حوزه] </ref> |
− | + | لازم به ذکر است صحت حدیث ثقلین از نظر فریقین در رسالهای که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در [[مصر]] در این مورد چاپ نموده به اثبات رسیده است. | |
− | |||
− | |||
− | در | ||
− | + | ==حدیث ثقلین در اهل سنت== | |
− | + | [[اهل سنت]] این حدیث را از دهها طریق و از حدود بیست نفر از [[صحابی|صحابه]] پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت کرده اند. در کتاب «[[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]]» که از معروفترین منابع دست اوّل اهل سنّت است چنین آمده: حدیث ثقلین ـ در میان ما برخواست و خطبه خواند، در محلی که آبی بود به نام «خُمّ» ([[واقعه غدیر|غدیر خم]]) که در میان [[مکه|مکه]] و [[مدینه]] قرار داشت. پس حمد خدا را به جا آورد و پند و اندرز داد؛ سپس فرمود: ای مردم! من بشری هستم و نزدیک است فرستاده پروردگارم بیاید و دعوت او را اجابت کنم و من در میان شما دو چیز گرانمایه به یادگار می گذارم؛ نخست، کتاب خدا که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را بگیرید و به آن تمسّک جویید ... سپس فرمود: و اهل بیتم را؛ و سه بار فرمود: به شما توصیه می کنم که خدا را درباره اهل بیتم فراموش نکنید».<ref> صحیح مسلم، ج ۴، حدیث ۲۴۰۸. </ref> | |
− | |||
− | + | در کتاب معروف [[سنن ترمذی (کتاب)|سنن ترمذی]] نیز، در بحث مناقب [[اهل البیت|اهل بیت]] ـ علیهم السّلام ـ از قول «[[جابر بن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله]]» می خوانیم: «رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ را هنگام [[حج]]، [[روز عرفه]] دیدم که بر شتر مخصوص خود سوار بود و خطبه می خواند. شنیدم که می فرمود: «یا ایها الناس! انی قد ترکت فیکم ما ان اخذتم به لن تضلوا؛ کتاب الله و عترتی، اهل بیتی.»<ref> صحیح ترمذی، حدیث ۳۷۸۶. </ref> (ای مردم! من در میان شما دو چیز گذاردم که اگر آنها را بگیرید (و دست به دامن آنها شوید) هرگز گمراه نخواهید شد؛ کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم). | |
− | == حدیث ثقلین در منظر | + | سپس ترمذی می افزاید: همین معنا را [[ابوذر غفاری|ابوذر]] و [[ابوسعید خدری]] و [[زید بن ارقم]] و [[حذیفه|حذیفه]] نیز روایت کرده اند. روایات دیگر این حدیث، در لفظ و محتوا نزدیک و شبیه به هم می باشند.<ref> رک: دایره المعارف تشیع، مدخل حدیث ثقلین. </ref> |
+ | ==حدیث ثقلین در منظر شیعه== | ||
− | شیعیان این حدیث | + | [[شیعه|شیعیان]] این حدیث را یکی از دلائل [[امامت]] و [[خلافت]] بلافصل حضرت [[امیر المؤمنین]] علیه السّلام می دانند و آن را به هشتاد و دو طریق، با عبارات گوناگون از [[رسول خدا]] ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت کرده اند.<ref> دایره المعارف تشیع، مدخل حدیث ثقلین، اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۳۷۰. </ref> موارد زیر به عنوان خطوط مهمی که این حدیث در برابر مسلمانان ترسیم می کند مورد اشاره عالمان شیعه قرار گرفته است: |
− | + | ۱. [[قرآن]] و [[اهل البیت|اهل بیت]] ـ علیهم السّلام ـ همیشه همراه یکدیگر و جدایی ناپذیرند و آنها که طالب حقایق قرآن اند، باید به اهل بیت رجوع کنند. | |
− | |||
− | |||
− | + | ۲. همان گونه که پیروی از قرآن بدون هیچ گونه قید و شرط بر همه مسلمانان واجب است، پیروی از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز بدون قید و شرط واجب می باشد. | |
− | + | ۳. اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ [[معصوم]] اند؛ زیرا جدایی ناپذیر بودن آنها از قرآن از یک سو و لزوم پیروی بدون قید و شرط از آنان از سوی دیگر، دلیل روشنی بر معصوم بودن آنها از خطا و اشتباه و گناه است. | |
− | + | ۴. [[پیامبر اسلام]] ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این حدیث شریف فرمود: «این دو همیشه با هم هستند تا در کنار حوض کوثر نزد من آیند، این به خوبی نشان می دهد که در تمام طول تاریخ اسلام، فردی از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ به عنوان پیشوای معصوم وجود دارد و همان گونه که قرآن همیشه چراغ هدایت است، آنها نیز همیشه چراغ هدایت اند. | |
− | + | ۵. از این حدیث شریف استفاده می شود که جدا شدن یا پیشی گرفتن از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پایه گمراهی است و هیچ انتخابی را نباید بر انتخاب آنها مقدم داشت. | |
− | + | ۶. اختصاص این مقام به اهلبیت، حکایت از اعلمیت و افضلیت ایشان و شایستگی انحصاری آنان برای احراز مقام [[خلافت]] پیامبر اکرم دارد؛ در عین حال وجوب محبت ایشان، حداقل مفاد این حدیث است.<ref> رک: پیام قرآن، ج ۹، ص ۷۵. </ref> | |
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
− | + | ==منابع== | |
− | == منابع == | + | *[http://www.andisheqom.com/Files/hadith.php?idVeiw=29527&level=4&subid=29527 سید محمدحسن جواهری، حدیث ثقلین، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه، سایت اندیشه قم]. |
− | + | *مقاله «[[جایگاه اهل البیت علیهم السلام]]» در همین دانشنامه. | |
− | *[http://www.andisheqom.com/Files/hadith.php?idVeiw=29527&level=4&subid=29527 | + | *قرآن و عترت(ع)، موعود، مهر ۱۳۸۶، شماره ۸۰، صفحه ۲۳. |
+ | *شیخ مفید، [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الإرشاد]]، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۱۳ ق. | ||
+ | *[[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]. | ||
− | + | ==پیوندها== | |
− | [[رده:احادیث با عناوین خاص]] | + | *[http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=133 بررسی حديث ثقلين در خطبه غدير و نقش آن در اثبات امامت] |
+ | *[http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=173 صحت و تواتر حديث شريف ثقلين در منابع شيعه] [[رده:احادیث با عناوین خاص]] [[رده:جایگاه اهل البیت]] [[رده:مقاله های ضروری]] | ||
+ | {{حدیث}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۲
«حدیث ثقلین»، از احادیث صحیح و متواتر نزد محدثان شیعه و سنی است که از طرق متعدد نقل شده است. در این حدیث، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله)، قرآن و اهل بیت خویش را دو یادگار گرانقدر پس از خود معرفی نموده که مردم در صورت تمسک به آنها گمراه نمیشوند. عصمت اهل بیت (علیهمالسلام) و لزوم تبعیت از آنان، از جمله مفاهیم مندرج در حدیث ثقلین است.
محتویات
مفهوم «ثقلین»
واژه «ثقلین» در این حدیث دوگونه خوانده می شود؛ گاه بر وزن «ثَقَلَین» است، خوانده می شود، به معنای چیز گرانمایه و پرارزش و به معنای متاع مسافر نیز آمده است؛ و گاه بر وزن «ثِقلَیْن» به معنای شیء سنگین وزن می آید. برخی از محقّقان اولی را به معنای گرانمایه معنوی و دومی را به معنای اعم گرفته اند.[۱] اما برخی از اهل لغت، ثِقْل و ثَقَل را به یک معنا دانستهاند.[۲]
واژه «ثَقَلان» در کلام الهی درباره «جن و انس» به کار رفته (الرحمن، آیه ۳) و در سخن پیامبر گرامی اسلام -صلّی الله علیه و آله- بیانگر «قرآن» و «اهل بیت» علیهم السلام است.
در باب نامگذاری عترت و قرآن به ثقلین، دو قول وجود دارد: یکی اینکه عمل به قرآن و پیروی از اهلبیت دشوار و سنگین است، دوم اینکه مقام و جایگاه آنها والا و گرانقدر است.[۳]
متن حدیث ثقلین
حدیث ثقلین در مقاطع و زمانها و مکانهای گوناگونی مانند روز عرفه، در غدیر خم و در بستر بیماری از پیامبر اسلام صادر شده و با اختلافهایی در الفاظ نقل گردیده است که عموماً در الفاظی چون «کتاب»، «عترت» و «اهل بیت» مشترکاند و در دیگر الفاظ، در صدر و ذیل روایات اختلافاتی دیده می شود. در بیشتر نقلها، «اهلبیت»، برای توضیح مراد از «عترت» با آن همراه شده،[۴] اما در برخی نقلها تنها عترت و در برخی دیگر تنها اهلبیت آمده است.[۵]
مطابق با یکی از این نقلها، پیامبر در حجة الوداع (که در واپسین روزهای عمر آن حضرت قرار دارد) به عنوان وصیتی برای امت خود فرمودند: «ِإِنِّی تَارِک فِیکمُ الثَّقَلَینِ مَا إِنْ تَمَسَّکتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّى یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کیفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید».[۶]
اعتبار حدیث ثقلین
«حدیث ثقلین» از مشهورترین احادیث میان مسلمانان است و دانشمندان و بزرگان مذاهب اسلامی از شیعه و سنی در کتاب هایشان، اعم از صحاح و سنن و مسانید و تفاسیر و سیره ها و تواریخ و لغت و غیر اینها، از این حدیث یاد کرده اند.
علامه سید محمدحسن میرجهانی(ره) در این مورد می گوید: «این روایت شریف، از جمله روایات متواتر است و فراتر از یکصد روایت در کتاب های معتبر شیعه و سنی با همان مضمون بیان شده است و بیشتر آنها نیز تواتر لفظی دارند. برای آگاهی بیشتر از این مطلب می توان به کتاب احقاق الحق علامه قاضی نور الله شوشتری، عبقات الانوار علامه میرحامد حسین هندی، و الغدیر علامه شیخ عبدالحسین امینی(ره) رجوع نمود.»[۷]
لازم به ذکر است صحت حدیث ثقلین از نظر فریقین در رسالهای که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در مصر در این مورد چاپ نموده به اثبات رسیده است.
حدیث ثقلین در اهل سنت
اهل سنت این حدیث را از دهها طریق و از حدود بیست نفر از صحابه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت کرده اند. در کتاب «صحیح مسلم» که از معروفترین منابع دست اوّل اهل سنّت است چنین آمده: حدیث ثقلین ـ در میان ما برخواست و خطبه خواند، در محلی که آبی بود به نام «خُمّ» (غدیر خم) که در میان مکه و مدینه قرار داشت. پس حمد خدا را به جا آورد و پند و اندرز داد؛ سپس فرمود: ای مردم! من بشری هستم و نزدیک است فرستاده پروردگارم بیاید و دعوت او را اجابت کنم و من در میان شما دو چیز گرانمایه به یادگار می گذارم؛ نخست، کتاب خدا که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را بگیرید و به آن تمسّک جویید ... سپس فرمود: و اهل بیتم را؛ و سه بار فرمود: به شما توصیه می کنم که خدا را درباره اهل بیتم فراموش نکنید».[۸]
در کتاب معروف سنن ترمذی نیز، در بحث مناقب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ از قول «جابر بن عبدالله» می خوانیم: «رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ را هنگام حج، روز عرفه دیدم که بر شتر مخصوص خود سوار بود و خطبه می خواند. شنیدم که می فرمود: «یا ایها الناس! انی قد ترکت فیکم ما ان اخذتم به لن تضلوا؛ کتاب الله و عترتی، اهل بیتی.»[۹] (ای مردم! من در میان شما دو چیز گذاردم که اگر آنها را بگیرید (و دست به دامن آنها شوید) هرگز گمراه نخواهید شد؛ کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم).
سپس ترمذی می افزاید: همین معنا را ابوذر و ابوسعید خدری و زید بن ارقم و حذیفه نیز روایت کرده اند. روایات دیگر این حدیث، در لفظ و محتوا نزدیک و شبیه به هم می باشند.[۱۰]
حدیث ثقلین در منظر شیعه
شیعیان این حدیث را یکی از دلائل امامت و خلافت بلافصل حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام می دانند و آن را به هشتاد و دو طریق، با عبارات گوناگون از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت کرده اند.[۱۱] موارد زیر به عنوان خطوط مهمی که این حدیث در برابر مسلمانان ترسیم می کند مورد اشاره عالمان شیعه قرار گرفته است:
۱. قرآن و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ همیشه همراه یکدیگر و جدایی ناپذیرند و آنها که طالب حقایق قرآن اند، باید به اهل بیت رجوع کنند.
۲. همان گونه که پیروی از قرآن بدون هیچ گونه قید و شرط بر همه مسلمانان واجب است، پیروی از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز بدون قید و شرط واجب می باشد.
۳. اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ معصوم اند؛ زیرا جدایی ناپذیر بودن آنها از قرآن از یک سو و لزوم پیروی بدون قید و شرط از آنان از سوی دیگر، دلیل روشنی بر معصوم بودن آنها از خطا و اشتباه و گناه است.
۴. پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این حدیث شریف فرمود: «این دو همیشه با هم هستند تا در کنار حوض کوثر نزد من آیند، این به خوبی نشان می دهد که در تمام طول تاریخ اسلام، فردی از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ به عنوان پیشوای معصوم وجود دارد و همان گونه که قرآن همیشه چراغ هدایت است، آنها نیز همیشه چراغ هدایت اند.
۵. از این حدیث شریف استفاده می شود که جدا شدن یا پیشی گرفتن از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پایه گمراهی است و هیچ انتخابی را نباید بر انتخاب آنها مقدم داشت.
۶. اختصاص این مقام به اهلبیت، حکایت از اعلمیت و افضلیت ایشان و شایستگی انحصاری آنان برای احراز مقام خلافت پیامبر اکرم دارد؛ در عین حال وجوب محبت ایشان، حداقل مفاد این حدیث است.[۱۲]
پانویس
- ↑ ر.ک: التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ماده ثقل؛ مجمع البحرین، لسان العرب و....
- ↑ ابن فارس، ج۱، ص۳۸۲.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۱۱۴.
- ↑ عیون اخبارالرضا، ابن بابویه، ج۲، ص۶۲، حدیث ۲۵۹.
- ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۶۷.
- ↑ شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ۱۴۱۳ ق، ج۱، ص۲۳۳
- ↑ قرآن و عترت(ع)، موعود، مهر ۱۳۸۶، شماره ۸۰، صفحه ۲۳ در دسترس در سایت حوزه
- ↑ صحیح مسلم، ج ۴، حدیث ۲۴۰۸.
- ↑ صحیح ترمذی، حدیث ۳۷۸۶.
- ↑ رک: دایره المعارف تشیع، مدخل حدیث ثقلین.
- ↑ دایره المعارف تشیع، مدخل حدیث ثقلین، اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۳۷۰.
- ↑ رک: پیام قرآن، ج ۹، ص ۷۵.
منابع
- سید محمدحسن جواهری، حدیث ثقلین، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه، سایت اندیشه قم.
- مقاله «جایگاه اهل البیت علیهم السلام» در همین دانشنامه.
- قرآن و عترت(ع)، موعود، مهر ۱۳۸۶، شماره ۸۰، صفحه ۲۳.
- شیخ مفید، الإرشاد، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۱۳ ق.
- دانشنامه جهان اسلام.