سید ابوالقاسم دهکردی
آیت الله العظمی سید ابوالقاسم دهکردی (۱۲۷۲ - ۱۳۵۳ ق)، از فقها و مراجع مجاهد شیعه در قرن چهاردهم هجری و از شاگردان میرزای شیرازی بود. وی مرکز فتوا و مراجعات مردم بود و با استبداد و استعمار مقابله میکرد؛ چنانکه به همراه برخی از علمای اصفهان، اعلامیه پنج مادهای را در حمایت از اجناس ایرانی صادر نموده و خود را متعهد به آن دانستند.
نام کامل | سید ابوالقاسم حسینی نجفی دهکردی |
زادروز | ۱۲۷۲ قمری |
زادگاه | شهرکرد |
وفات | ۱۳۵۳ قمری |
مدفن | زینبیه، اصفهان |
اساتید |
میرزا محمدحسن شیرازی، ابوالمعالی کرباسی، ملا اسماعیل درب کوشکی، میرزا حبیب الله رشتی،... |
شاگردان |
حاج آقا رحیم ارباب، سید محمدرضا خراسانی، میرزا علی آقا شیرازی، سید عبدالحسین طیب،... |
آثار |
منبر الوسیله، حاشیه بر تفسیر صافی، جنّت المأوی، شرح بر شرایع،... |
محتویات
ولادت و خاندان
سید ابوالقاسم دهکردی در ماه رجب سال ۱۲۷۲ هجری (مطابق با ۱۲۳۴ ه.ش) در دهکرد (شهرکرد) دیده به جهان گشود. پدرش سید محمدباقر دهکردی، از علمای دهکرد بود. شجره نامه این عالم بزرگ به امام زین العابدین (علیه السلام) می رسد.
تحصیلات و استادان
تحصیل در اصفهان:
سید ابوالقاسم دهکردی این توفیق را بدست آورد که از دوران نوجوانی به حوزه علمیه در اصفهان روی آورد و برای ادامه تحصیل به مدرسه صدر برود و پایههای علمی خویش را در فقه و اصول و ادبیات عرب استحکام بخشد و از استادان پرآوازه آن عصر بهرههای وافر ببرد.
اساتید سید ابوالقاسم در دروس سطح عبارتند از:
۱. ابوالمعالی کرباسی (۱۲۴۷ ـ ۱۳۱۵ ه.ق)؛ ابوالمعالی در تقوا و تهذیب نفس بسیار استوار بود و در مسائل فقهی، اصولی و رجالی مهارت فراوان داشت. او استاد عالمانی چون آیت الله سید محمدباقر درچهای و آیت الله بروجردی و آیت الله نائینی بود.[۱]
۲. میرزا محمدحسن نجفی؛ از شاگردان شیخ مرتضی انصاری که سید ابوالقاسم دهکردی در فقه شاگرد او بود، از علمای بزرگ و فقیهان ناموری بشمار میرود که در غایت زهد و تقوا زندگی میکرد و مردم به لحاظ این ویژگیها به او ارادت میورزیدند.
۳. حاج شیخ محمدباقر مسجدشاهی؛ دیگر معلم سید ابوالقاسم دهکردی است که محدث قمی او را چنین وصف کرده است: «از علمای بزرگ، عالم به احکام شرعی، کامل در علوم اسلامی و مردی الهی و ربانی».[۲]
۴. ملا اسماعیل درب کوشکی؛ سید ابوالقاسم همچنین با توجه به جایگاه اصفهان آن روز در تدریس حکمت و فلسفه، به تحصیل این علم اهتمام ویژه نمود. او بیشتر آموزه های حکمی را از حکیم متأله، حاج محمداسماعیل درب کوشکی فرا گرفت. سید ابوالقاسم چهار سال در نزد آن استاد بزرگ به فراگیری «اسفار» ملاصدرا پرداخت.
۵. یکی دیگر از شخصیت هایی که سید ابوالقاسم دهکردی در مکتب اصفهان از وی استفاده کرد، آخوند ملا محمدباقر فشارکی (م، ۱۳۱۴ ه.ق) است. کتاب عنوان الکلام از آثار او است.[۳]
تحصیل در سامرا و نجف:
سید ابوالقاسم پس از استفاده وافر از استادان بزرگ اصفهان، به عراق رفت و در سامرا به حوزه درسی میرزای شیرازی راه یافت و در حلقه شاگردان این فقیه بزرگ درآمد. او به خوبی دریافت که دنیای اسلام نیازمند تحصیل و تحقیقی است تا مسلمین را از بند استعمار و استکبار جهانی برهاند و چنین دانشی را استادش دارا بود و مشاهده میکرد که او ضمن فعالیت در میدان اندیشه و تفکر، از توطئههای ابر قدرتها هم غافل نیست و درصدد آن است که مسلمین را علیه طوفان استعمار بسیج نماید.
سید ابوالقاسم دهکردی همچنین در نجف نزد اساتید بزرگی مانند زین العابدین مازندرانی، میرزا حسین نوری و میرزا حبیب الله رشتی تحصیل علم کرد.
تدریس و شاگردان
سید ابوالقاسم دهکردی در حدود سال ۱۳۰۹ ه.ق پس از افزایش اندوختههای علمی و ارتقا به مقامات فقهی و اصولی در حوزههای علمیه سامرا و نجف که حدود هفت سال طول کشید، در سن ۳۷ سالگی به اصفهان بازگشت و در مدرسه صدر این شهر به تدریس و تحقیق و نیز تربیت طلاب پرداخت و ضمن این برنامهها با تهذیب نفس و پارسایی، مدارج معنوی را طی کرد و به افکار بلندی در حکمت و عرفان رسید. بسیاری از فضلای اصفهان که حتی خود مشغول تدریس بودند، وقتی از مقامات والای علمی و معنوی این عالم ربانی مطلع شدند به محضرش شتافتند، از جمله:
- در همان روزهایی که دهکردی تازه از نجف آمده بود، فقیه عارف و حکیم ادیب، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب (۱۲۹۷ ـ ۱۳۹۶ ه.ق) به محضرش شتافت و از او بهرهمند گردید.[۴]
- آیت الله سید محمد رضوی کاشانی از مشاهر و مفاخر علمای شیعه در اصفهان، محضر دهکردی را مغتنم شمرد و به کسب اجازه از وی موفق گردید.[۵]
- آیت الله حاج شیخ مرتضی مظاهری فرزند محمدحسن بن محمد ابراهیم کرونی نزد آیت الله دهکردی تلمذ نمود و موفق شد در علوم دینی به تألیفات متعددی همت بگمارد و در سنگر وعظ و خطابه، به هدایت مردم بپردازد و خود، شاگردان فاضل تربیت کند.[۶]
- آیت الله سید محمدرضا خراسانی جرعههایی از اندیشه سید ابوالقاسم دهکردی را به کام ذهن خویش فرو ریخت. وی تحصیلات را تا مرز اجتهاد ادامه داد و پس از فوت سید علی نجف آبادی، مرجعیت کلی یافت و رئیس حوزه علمیه اصفهان گردید.[۷]
- آقا سید عباس دهکردی (معروف به صفی)، فقه، اصول و حکمت را در اصفهان نزد آیت الله دهکردی فراگرفت. وی در مسجد یزدآباد و مسجد کرمانی اقامه جماعت مینمود و به ارشاد و تبلیغ مشغول بود.[۸]
- حاج سید کمال الدین نوربخش دهکردی، فرزند آقا سید محمود پس از آن که مقدمات علوم و ادبیات را در شهرکرد آموخت، در اصفهان به مدرسه صدر بازار رفت و نزد عموی خویش، سید ابوالقاسم دهکردی و برخی دیگر از استادان این حوزه به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. وی مدتی در دانشگاه تهران به تدریس علوم شرعی مشغول بود. برخی کتابهای وی سالها در دبیرستانهای کشور مورد استفاده دانش آموزان بود.[۹]
درس خارج فقه و اصول مرحوم آیت الله دهکردی یکی از مشهورترین دروس خارج فقه و اصول بوده و شخصیتهای دیگری چون مرحوم میرزا علی آقا شیرازی، مرحوم معلم حبیب آبادی، مرحوم آیت الله سید عبدالحسین طیب (صاحب تفسیر اطیب البیان)، آیت الله سید محمدتقی موسوی (صاحب مکیال المکارم)، آیت الله شیخ محمدرضا جرقوئی اصفهانی، آیت الله سید حسن چهارسوقی، آیت الله مرتضی دهکردی معروف به حاج آقا میرزا دهکردی، آیت الله سید محمدباقر رجایی، عالم ربانی آیت الله حسینعلی صدیقین، آیت الله مرتضی مظاهری نجفی، میر محمدمهدی امام جمعه، ملا علی ماربینی، سید ابوالقاسم فریدنی، سید علی اکبر هاشمی، فرزند آقا حسین دهکردی، آیت الله سید احمد نوربخش دهکردی (برادرش)، آیت الله سید محمدباقر امامی (برادرزادهاش) و آیت الله سید محمدجواد نجفی (برادرزاده و داماد ایشان) از محضر ایشان در رشتههای مذکور بهره گرفتهاند.[۱۰]
همچنین آیت الله سید ابوالقاسم دهکردی از رجال حدیث محسوب میگردید و دانشورانی چون مرحوم امام خمینی، آیت الله مرعشی نجفی، مرحوم آیت الله بروجردی، آیت الله سید محمدتقی موسوی احمدآبادی، حاج آقا رحیم ارباب و مرحوم معلم حبیب آبادی (صاحب کتاب مکارم الآثار) از ایشان اجازه نقل حدیث و اجتهاد دریافت کردهاند.[۱۱] امام خمینی (ره) در آغاز کتاب «اربعین حدیث»، طریق روایی خود از آیت الله دهکردی را چنین بیان می کند: «اخبرنی اجازة مکاتبهً و مشافههً عدة من المشایخ العظام و الثقات الکرام و منهم السید العالم الثقه الثبت السید ابوالقاسم دهکردی الاصفهانی عن السید السند الامجد الآقا میرزا محمد هاشم الاصفهانی عن العلامه الانصاری.»[۱۲]
آثار و تألیفات
تألیفات متعدد سید ابوالقاسم دهکردی بیشتر در فقه و اصول می باشد، ولی به طبع نرسیده و فقط کتاب «منبر الوسیله» که در مورد منابر و وعظ و تحقیقات و بیانات و اخبار است طبع شده و جزوه هایی در شرح احادیث و تفسیر قرآن نوشته اند که تاکنون به چاپ نرسیده است. برخی از آثار ایشان عبارتند از:
- منبر الوسیله، که مجلدی از آن در توحید و مواعظ به نام وسیلة النجاة به طبع رسیده است.[۱۳] این کتاب اخیراً به اهتمام مجید جلالی دهکردی در قم چاپ شده است.
- حاشیه بر تفسیر صافی
- حاشیه بر وافی
- رسالهای فقهی در قبض[۱۴]
- بشارات السالکین یا واردات غیبیه
- جنّت المأوی در اخلاق
- حاشیه بر جامع عباسی
- ذخیرهای در ادعیه و ختومات
- رساله در طهارت
- رساله عملیه جهت مقلدین به نام هدایة الانام
- شرح بر شرایع، در دو مجلد در طهارت و بیع
- شرح فارسی بر کتاب من لایحضره الفقیه
- الفوائد در متفرقات[۱۵]
- اللمعات فی شرح دعاء سمات
- رساله در مباحث الفاظ
- حاشیه بر نخبه حاج محمدابراهیم کرباسی[۱۶]
- نور الابصار فی فضیلة الانتظار
- المتاجر، تقریر درس استادش مرحوم میرزا حبیب الله رشتی
- حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری
- رسالهای در طهارت
- ینابیع الحکمه در تفسیر
- شرح بر اصول کافی، چنان چه خودشان در کتاب منبر الوسیله فرمودهاند.
- تنقیح الاصول، تقریرات درس محقق رشتی با نظریات مؤلف در بحث الفاظ
- حاشیه بر رسائل شیخ انصاری
- شرح حدیث حقیقت کمیل بن زیاد که در کتاب منبر الوسیله ذکر شده است. مرحوم آیت الله حاج سید محمدباقر امام نجفی (پسر برادرشان) آنرا به فارسی ترجمه کرده است.
- الاخلاق
- السوانح و اللوائح (تاریخ اقامت ایشان در شیراز).[۱۷]
فعالیتهای اجتماعی و سیاسی
سید ابوالقاسم دهکردی به موازات تدریس و تحقیق، در مسجد سفرهچی (سُرخی) -واقع در خیابان چهارباغ پایین اصفهان- و مسجد شیخالاسلام -واقع در خیابان عبدالرزاق- اقامه جماعت می نمود و در برخی ایام خصوصاً ماه مبارک رمضان به ایراد سخنرانی، موعظه و اقامه مراسم احیاء اقدام مینمود.[۱۸] وی مرکز فتوا و مراجعات مردم بود و اهالی اصفهان به دلیل صفای باطن و اخلاص و پارسایی این عالم ربانی به وی ارادت خاصی می ورزیدند. از این رو برای ساختمان صحن و حرم زینبیه اصفهان - که می گویند مرقد زینب دختر موسی بن جعفر (علیه السلام) آنجاست - به اشاره او مردم اصفهان و توابع، اعم از مرد و زن و کوچک و بزرگ، با خود آجر و سایر مصالح ساختمانی حمل می کردند و به این مکان می بردند.[۱۹]
آیت الله دهکردی تا آن جا مورد وثوق مردم در استان اصفهان و چهار محال و بختیاری قرار گرفت که اکثریت اهالی این نقاط، وی را مرجع تقلید خویش قرار دادند و رساله عملیه ایشان حاوی فتاوی فقهی به نام «هدایة الانام» مکرر چاپ شد و در دسترس مقلدین آن فقیه عارف قرار گرفت.
اقدامات و خدمات این فقیه فرزانه در قحطی سال ۱۲۸۸ ه.ق، مبارزات وی با حکومت وقت، اهتمامش در امر به معروف و نهی از منکر و کوشش او برای رفع بدعتها، ضلالتها و اضمحلال فساد و تباهی که از ناحیه افراد مرتد و پیروان فرق ضاله صورت میگرفت، شهرت این عالم ربانی را فزونی بخشید. از جمله، در آن موقع که دولت های استعمارگر انگلیس و روس به عنوان توسعه تجارت در شهرهای مختلف ایران، مؤسسات تجاری، اعم از بانک، صراف خانه و حتی بیمارستان و مدرسه، تاسیس می کردند و اجناس گوناگون را به بهایی ارزان به اهالی این سامان می فروختند و می خواستند با این حرکت امت مسلمان را تحت سیطره و قدرت اقتصادی خود درآورند، عده ای از بازرگانان از روی جهالت یا سودجویی، مزدور این ابرقدرت ها شده، کالاهای بیگانه را ترویج می کردند و در نتیجه، بازار کالاهای داخلی با رکود مواجه شده، از رواج می افتاد و کارگران ایرانی بیکار و محتاج می شدند. در این میان، تنی چند از علمای دینی متوجه نقشه های شیطانی دشمن شده، به فکر چاره افتاده بودند و راه مبارزه را در تحریم کالاهای خارجی می دیدند تا بتوانند از این طریق جلو پیشرفت سریع نفوذ اقتصادی بیگانگان را بگیرند. بنابراین اعلامیه ای تاریخی بر ضد سلطه اقتصادی اجنبی و در حمایت از اجناس ایرانی از سوی مجتهدان و مراجع شیعه صادر گردید که در ذیل آن، محل مهر و امضای سید ابوالقاسم دهکردی مشاهده می شود.
یکی از کارهای اساسی دیگر آن مرحوم که به اتفاق سایر مراجع و روحانیون بزرگ انجام داد، تشکیل هیأت علمیه اصفهان بود که به جهت رسیدگی به امور مدارس دینی و شرایط زندگی طلاب و نظارت در اجرای صحیح احکام و مقرارت اسلام در سطح اصفهان بوده است. اعضای هیأت علمیه حوزه علمیه اصفهان عبارت بودند از: میرزا ابراهیم شمس آبادی، سید ابوالقاسم دهکردی، آخوند ملا محمدحسین فشارکی، شیخ محمدرضا نجفی اصفهانی، میرزا عبدالحسین سیدالعراقین و عده دیگری از علما و مجتهدین، و شروع آن سال ۱۳۴۲ قمری می باشد.
وفات
آیت الله سید ابوالقاسم دهکردی در شب یکشنبه ششم شوال سال ۱۳۵۳ ه.ق دار فانی را وداع گفت. پیکر پاکش از مسجد حکیم اصفهان به سوی منطقه زینبیه تشییع، و بر طبق وصیت ایشان در آنجا به خاک سپرده شد. زیرا وقتی به وی گفته بودند: آیا شما را در تخت فولاد دفن کنیم؟ جواب داده بود: آنجا عالمان و صالحان هستند که حکم نقره را دارند، اما مرا در جوار بانویی دفن کنید که به اهل بیت انتساب دارد و حکم طلا را دارد.
پانویس
- ↑ زندگانی حکیم جهانگیر خان قشقایی، مهدی قرقانی، ص ۱۰۷ و ۱۸۷.
- ↑ فوائد الرضویه، ج ۲، ص ۴۰۹.
- ↑ فوائد الرضویه، ج ۲، ص ۴۰۴.
- ↑ ناصح صالح، ص ۲۴۰.
- ↑ زندگانی حکیم جهانگیرخان قشقایی، ص ۱۲۸.
- ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج ۲، ص ۳۲۱.
- ↑ مدرس، مجاهدی شکست ناپذیر، ص ۲۲۲.
- ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج ۲، ص ۳۲۱.
- ↑ همان، ص ۳۳۲ و ۳۳۳.
- ↑ فصلنامه بام ایران، شماره ۵ و ۶، ص ۸؛ مجله حوزه، مصاحبه با آیت الله طیب؛ مقدمه کتاب مکیال المکارم؛ بانو مجتهده امین، ناصر باقری بیدهندی، ص ۳۲؛ المسلسلات فی اجازات، ج ۲، ص ۳۱؛ زندگانی آیت الله چهارسوقی، ص ۱۳۲.
- ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج ۲، ص ۲۲۷؛ الاجازات الکبیره، آیت الله مرعشی نجفی، ص ۱۷؛ القبسات، عادل علوی، ص ۴۰؛ فصلنامه بام ایران، شماره ۵ و ۶، ص ۸ و آفتاب علم، ص ۳۶ و ۳۷.
- ↑ اربعین حدیث، ص ۳.
- ↑ الذریعه، ج ۲۲، ص ۳۵۶.
- ↑ مکارم الاثار، ج ۶، ص ۲۰۰۷.
- ↑ رجال اصفهان، ج ۱، ص ۲۰۰.
- ↑ همان، ص ۱۴۱.
- ↑ ریحانه الادب، ج ۲، ص ۲۴۴؛ نقباء البشر، ج ۱، ص ۶۶؛ تذکره القبور، ص ۹۳ و ۹۴؛ المسلسلات فی اجازات، ج ۲، ص ۳۵۱.
- ↑ آفتاب علم، ص ۳۶ و فصلنامه بام ایران. شماره ۵ و ۶، ص ۹.
- ↑ سیدمحمدباقر کتابی، رجال اصفهان، ج ۱، ص ۲۰۰.
منابع
- مجموعه گلشن ابرار، جلد ۳، زندگی نامه "سید ابوالقاسم دهکردی" از غلامرضا گلی زواره.
- فصلنامه حوزه شماره ۶۵، در دسترس در سایت پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام، بازیابی: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳.
- فقیه عارف سید ابوالقاسم دهکردی، غلامرضا گلی زواره، مجله پاسدار اسلام، شهریور ۱۳۷۹، شماره ۲۲۵، صفحه۳۶، در دسترس در پایگاه اطلاع رسانی حوزه ، بازیابی: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳.
- پایگاه اطلاع رسانی حوزه.