دعای بیستم صحیفه سجادیه/ شرح‌ها و ترجمه‌ها (بخش سوم)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فهرست دعاهای صحیفه سجادیه

متن دعای بیستم صحیفه سجادیه

شرح و ترجمه دعا:

بخش اول - بخش دوم - بخش سوم - بخش چهارم - بخش پنجم - بخش ششم - بخش هفتم - بخش هشتم - بخش نهم - بخش دهم

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِی مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْی الْمَوَدَّةَ، وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلَاحِ الثِّقَةَ، وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَینَ الْوَلَایةَ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِی الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلَانِ الْأَقْرَبِینَ النُّصْرَةَ، وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِینَ تَصْحِیحَ الْمِقَةِ، وَ مِنْ رَدِّ الْمُلَابِسِینَ کرَمَ الْعِشْرَةِ، وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِینَ حَلَاوَةَ الْأَمَنَةِ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ لِی یداً عَلَی مَنْ ظَلَمَنِی، وَ لِسَاناً عَلَی مَنْ خَاصَمَنِی، وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِی، وَ هَبْ لِی مَکراً عَلَی مَنْ کایدَنِی، وَ قُدْرَةً عَلَی مَنِ اضْطَهَدَنِی، وَ تَکذِیباً لِمَنْ قَصَبَنِی، وَ سَلَامَةً مِمَّنْ تَوَعَّدَنِی، وَ وَفِّقْنِی لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِی، وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِی.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ سَدِّدْنِی لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِی بِالنُّصْحِ، وَ أَجْزِی مَنْ هَجَرَنِی بِالْبِرِّ، وَ أُثِیبَ مَنْ حَرَمَنِی بِالْبَذْلِ، وَ أُکافِی مَنْ قَطَعَنِی بِالصِّلَةِ، وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِی إِلَی حُسْنِ الذِّکرِ، وَ أَنْ أَشْکرَ الْحَسَنَةَ، وَ أُغْضِی عَنِ السَّیئَةِ.

ترجمه‌ها

ترجمه انصاریان

بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و شدّت کینه کینه توزان را به محبت، و حسد اهل تجاوز را به مودّت، و بدگمانی اهل صلاح را به اطمینان، و دشمنی نزدیکان را به دوستی، و گسستن خویشاوندان را به خوشرفتاری، و رو بر تافتن نزدیکان را از یاری نمودن به یاری، و دوستی ظاهرسازان را به دوستی حقیقی، و خوارانگاشتن مصاحبان را به حُسن رفتار، و تلخی ترس از ظالمان را به شیرینی ایمنی مبدّل ساز.

بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا بر کسی که به من ستم کند چیرگی ده، و با آن که با من به مجادله برخیزد زبان گویا ساز، و بر آن که نسبت به من دشمنی ورزد پیروزی عنایت کن، و بر آن که مرا می‌فریبد چاره‌سازی مرحمت فرما، و بر آن که مرا زبون خواهد قدرت ده، و بر آن که مرا عیب می‌گوید توانی ده که دروغش را آشکار سازم، و از چنگ آن که مرا بیم دهد رهایم کن، و از آن که مرا به راه راست رهنمون شود و استقامت آموزد توفیق فرمانبری ده، و به پیروی از کسی که ارشادم نماید موفّق دار.

خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا بر خیرخواهی کسی که با من نیرنگ کند توفیق ده، و آن را که از من دوری کرده به خوبی پاداش دهم، و به آن کس که محرومم ساخته بخشش کنم، و به آن که از من بریده بپیوندم، و برخلاف آن که از من غیبت کرده از وی نیکو یاد کنم، و خوبی را سپاسگزارم، و از بدی چشم بپوشم.

شرح‌ها

دیار عاشقان (انصاریان)

«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ أَبْدِلْنِی مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ

وَ مِنْ حدِ أَهْلِ الْبَغْی الْمَوَدَّةَ وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلاَحِ الثِّقَةَ وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَینَ الْوَلاَیةَ

وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِی الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ وَ مِنْ خِذْلاَنِ الْأَقْرَبِینَ النُّصْرَةَ وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِینَ تَصْحِیحَ الْمِقَةِ

وَ مِنْ رَدِّ الْمُلاَبِسِینَ کرَمَ الْعِشْرَةِ وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِینَ حَلاَوَةَ الْأَمَنَةِ»

"الهى بر محمد و آل محمد درود فرست، از وجود مبارکت و از پیشگاه با عظمتت درخواست مى کنم، مرا بجاى دشمنى کینه توزان از محبت، بجاى حسدورزى متجاوزان از مودت،و بجاى بدگمانى اهل صلاح از اعتماد و اطمینان، و بجاى دشمنى نزدیکان از دوستى، و بجاى بدرفتارى اقوام از خوشرفتارى و بجاى بى اعتنائى نزدیکان از یارى، و بجیا دوستى مجامله کاران از دوستى واقعى،و بجاى بى توجهى همنشینان از خوشرفتارى، و بجاى تخلى ترس از ستمکاران، شیرینى آرامش و امنیت برخوردار ساز".

الهى آنچه این نه طایفه در حق من روامى دارند، یا از روى جهل و غفلت، یا از روى عمد، یا از پى ضعف ایمان و بى توجهى به آخرت و عذاب دردناک توست.

الهى آنچه آنها انجام مى دهند عین معصیت و محض گناه و چیزى جز عصیان و خطا نیست.

الهى براى هر یک از این اشتباهات و خطاها دادگاهیه در محشر برپاست، و براى آلوده به این معاصى عذر قابل قبولى در پیشگاه تو نیست.

خداوندا من نمى خواهم همانند آن بیچارگان، آلوده به آن گناهان ظاهرى و باطنى باشم.

الهى من عاشق تخلق به اخلاق تو و انبیاء توام، به من عنایت کن که در برابر آن همه بدیهائى که از آنان نسبت به من صادر مى شود، به خوبى ها جواب آنها را بگویم، زیرا من بنده تو هستم و بنده باید در تمام شئون حیات مطیع مولایش باشد.

این وجودمقدّس توست که در قرآن مجید پاسخ گوئى بدیها را به خوبیها از نشانه هاى مغزداران دانسته، و فرموده اى: آخرت آباد، از مردم با کرامتى است که گناه دیگران را با گناه جواب نمى دهند.

«وَ یدْرَؤُونَ بِالْحسنَة السَّیئَةَ اُولِئک لَهُمْ عُقْبَى الدّارِ»:(۲۹۶)

و اینان با خوبى و نیکى و با درستى و صداقت و با کرامت و بزرگوارى، و با اخلاق حسنه و عمل شایسته بدى دیگران را از خود دفع مى کنند،عاقبت خوش و آبادى سراى آخرت از این مردم است.

امامان بزرگوار شیعه که از جانب حضرت حق در تمام زمینه هاى زندگى اسوه سرمشق هستند تا در دنیا مى زیستند، از جانب مردم زمانه و اقوام و بعضى از دوستان و همه دشمنان در معرض آزارها و اذیت ها، و بخصوص ناراحتى هاى روحى بودند، ولى در برابر همه آنها رنج ها صبر و استقامت پیشه کردند و خوبیهاى اخلاقى و عملى خود را در برابر بدیهاى مردم بعنوان پاسخ و جواب قرار دادند و از این طریق علاوه بر اینکه درس هاى الهى و ملکوتى براى بشر به یادگار گذاردند، روى تاریخ انسانیت را چون وسط روز روشن و نورانى کردند!

شخصى از اهل شام به مدینه آمد، مردى را دید در کنارى نشسته، توهش به او جلب شد، پرسید این مرد کیست؟گفتند: حسین بن على بن ابیطالب، سوابق تبلیغاتى عجیبى که در روحش رسوخ کرده بود، موجب شد که دیگ خشمش بجوش آید و قربة الى اللّه آنچه مى تواند سبّ و دشنام نثار آن حضرت بنماید، آنچه خواست گفت و در این زمینه عقده دل گشود، امام علیه السلام بدون آن که خشم بگیرد، و اظهار ناراحتى کند، نگاهى پر از مهر و عطوفت به او کرد، و پس از آنکه چند آیه از قرآن مبنى بر حسن خلق و عفو و اغماض قرائت کرد به او فرمود:

ما براى هر نوع خدمت و کمک به تو آماده ایم، آنگاه از او پرسید، آیا از اهل شامى؟جواب داد آرى، فرمود: من با این خلق و خوى سابقه دارم و سرچشمه آن را مى دانم.

پس از آن فرمود: تو در شهر ما غریبى،اگر احتیاجى دارى حاضریم به تو کمک دهیم، حاضریم در خانه خود از تو پذیرائى کنیم، حاضریم تو را بپوشانیم، حاضریم به تو پول بدهیم.

مرد شامى که منتظر بود با عکس العمل شدیدى برخورد کند، و هرگز گمان نمى کرد با یک هم چو گذشت و اغماضى روبرو شود، چنان منقلب شد که گفت:آرزو داشتم در آن وقت زمین شکافته مى شد و من به زمین فرو مى رفتم و روى زمین کسى از حسین و پدرش مبغوض تر نبود، و از آن ساعت بر عکس، کسى نزد من از او پدرش محبوبتر نیست.(۲۹۷)

از این نمونه اخلاق در انبیا و ائمه فراوان دیده مى شود، که رقم زدن آنها در این سطور میسر نیست.

امام علیه السلام به دنبال درخواست هایش از حضرت حق در جهت تتمیم مکارم اخلاق عرضه مى دارد:

«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ لِی یداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِی وَ لِسَاناً عَلَى مَنْ خَاصَمَنِی وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِی

وَ هَبْ لِی مَکراً عَلَى مَنْ کایدَنِی وَ قُدْرَةً عَلَى مَنِ اضْطَهَدَنِی وَ تَکذِیباً لِمَنْ قَصَبَنِی

وَ سَلاَمَةً مِمَّنْ تَوَعَّدَنِی وَ وَفِّقْنِی لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِی وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِى»:

"الهى بر محمد و آل محمد درود فرست، و در برابر آن که به من ستم نموده دستى توانا جهت رفع ستم، و نسبت به کسى که با من در برابر حقایقى که به آن اعتقاد راسخ دارم به گفتگوى بى ربط برمى خیزد زبانى همراه با حجت و برهان،و در برابر دشمنم پیروزى، و در برابر آن که خدعه و مکر مى کند، تدبیرى قوى، و بر آن که بر من مسلطّ مى گردد توانائى، و بر آن که عیبم مى نماید قدرت تکذیب،و نسبت به هر کس که تهدیدم کند سلامتى، و نسبت به دلسوزان و ناصحان و انبیا و امامان و معلّم معارف توفیق پیروى،و در برابر آن که مرا راهنماست توان اطاعت و فرمانبردارى عنایت فرما".

آرى اگر این خواسته ها برآورده شود، و مسئله پیروى از امامان معصوم و هادیان راه حق بر انسان آسان گردد، تمام درهاى سعادت به روى انسان باز مى شود، و کلیه درهاى شقاوت به روى انسان بسته مى گردد.

مشکلى که در طول تاریخ انسان از ابتداى شروع حیات تا به این زمان وجود داشته، و بنظر مى رسد مادر تمام مشکلات و گناهان و معاصى و ظلم ها باشد عدم اطاعت انسان از اولیاء الهى،و فرار بشر از خطر فرمانبردارى از انبیا و امامان بوده.

اگر تمام انسانها در تمام مناطق در تمام شئون از حق پیروى مى کردند، این همه بدبختى گریبانگیر بشر نمى شد، و این همه ظلم و ستم و گناه و معصیت به میدان ظهور قدم نمى گذاشت!

خوشا آن بنده با عهد و پیوند *** که دارد بازگشتى با خداوند

بکام خویش اگر چندى رود راه *** چو باز آید نیاز آرد بدرگاه

بنالد گاهى از سوز و گدازى *** بمالد بر زمین روى نیازى

بجوشد بحر الطاف خدائى *** زگرداب غمش بخشد رهائى

بگوید اى خدا بر عزت تو *** به عزت بخشى بى منت تو

بدان مهرى که ختم انبیار است *** بدان سرى که شاه اولیا را ست

به حق هاى هاى اشک ریزان *** ببانگ هاى هوى صبح خیزان

به اشک طفلى از درد نهانى *** ببانگ هاى هوى صبح خیزان

به مسکینى و عجز عذر خواهان *** به عذرآوردن صاحب گناهان

به سختى بردن ایام دورى *** به تلخى بردن شام صبورى

به اشک و زارى شام غریبان *** به رشک عاشق از کام رقیبان

به اشک و زارى شام غریبان *** به رشک عاشق از کام رقبان

به صحرا گشتن وا مانده راهان *** به تنها ماندن افتاده در چاه

به تسلیم مریدان در ارادت *** به تکبیر شهیدان در شهادت

به بیخوابى شام دل فکاران *** به بى تابى روز رزه داران

به سوز گریه امیدواران *** به آه سوزناک سوگواران

به داغ من که از شمعم جگر سوخت *** به سوز شمع کز من بیشتر سوخت

کزین وادى مرا آزادیى بخش *** زنور شمع خویشم هادیى بخش

«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ سَدِّدْنِی لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِی بِالنُّصْحِ وَ أَجْزِی مَنْ هَجَرَنِی بِالْبِرِّ وَ أُثِیبَ مَنْ حَرَمَنِی بِالْبَذْلِ وَ أُکافِی مَنْ قَطَعَنِی بِالصِّلَةِ وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِی إِلَى حُسْنِ الذِّکرِ وَ أَنْ أَشْکرَ الْحنَةَ وَ أُغْضِی عَنِ السَّیئَةِ»

"خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و به من از باب لطف و رحمتت توفیقى عنایت فرما که نیرنگ و دغل بازى مردم را با خیرخواهى و قهر و بى مهرى و دورى آنان را با نیکوئى، و از آنانى که مرا محروم کردند با بخشش و عطا، و از قطع کنندگان با پیوستن، و از غیبت کنندگان با سخن خیر و کلام نیک و تعریف و تمجید، و در برابر خوبیهاى مردم با سپاس و شکر، و در مقابل بدیهایشان با چشم پوشى و اغماض روبرو شوم".

راستى چه درخواست هاى عجیبى است، قدرتى بالاتر از قدرت ملک ملکوت لازم است که بتوان این بار سنگین اخلاقى را کشید، بارى که آسمان از قبلوش سرپیچید، که در برابر آن همه بدیهاى مردم، آدمى این همه خوبیها و حسنات را بعنوان تلافى و مقابله نثار آنان کند.

در برابر دغل بازان خیرخواهى، و در برابر بى مهرى، رحمت و مهربانى، و در مقابل محروم کنندگان عطا و بخشش،و در عوض قطع کنندگان وصل،و در برابر بدگویان سخن خیر و در مقابل بدکاران چشم پوشى و اغماض بکار رود!!

خوانندگان عزیز این همه واقعیات باارزش که به عنوان مکارم اخلاق مطرح است. دستور خدا و انبیا و امامان است، من اگر بخواهم آیات و روایات مربوط به این حسنات را در این نوشته بیاورم و نسبت به هر کدام توضیح بدهم از باب "مثنوى هفتاد من کاغذ شود"مى شود.

بیائید به همین جملات ملکوتى وگفته هاى حکیمانه و سخنان و عرشى و نورانى قناعت کنیم، و به تمرین این حقایق آسمانى برخاسته، به تمام انبیا و امامان باکرامت اقتدا نموده، از بند شیطان و شیطنت آزاد شویم، و در سعادت دنیا و آخرت را به روى خود باز نموده، و در شقاوت دوسرا را به روى خود ببندیم.

پی نوشت:


۲۹۶- رعد، ۲۲.

۲۹۷- "داستان و راستان" ص ۲۸.