تفسیر سورآبادی (کتاب)
نویسنده | عتیق بن محمد سورآبادی |
موضوع | تفسیر اهل سنت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۵ |
مصحح | علىاکبر سعیدی سیرجانی |
|
«تفسیر سورآبادى» تفسیر کهن قرآن کریم به زبان فارسى، نوشته عتیق بن محمد نیشابورى، معروف به سورآبادى (م، ۴۹۴ ق)، مفسر فرقه کرّامیه در قرن پنجم قمری است. نام تفسیر سورآبادى در برخى نسخههاى خطى موجود، «تفسیر التفاسیر» آمده است.
مؤلف
از تاریخ تولد ابوبکر عتیق بن محمد هروى نیشابورى و جزئیات زندگى او اطلاعى در دست نیست. صَریفینى از او با عنوان «عتیق بن محمد سوریانى» و «شیخ طائفه ابى عبداللّه در نیشابور» یاد کرده است. در آن دوران کنیه ابى عبداللّه بیشتر به محمد بن کرّام، بنیانگذار فرقه کرّامیه، اطلاق مىشده است.[۱]
در نسخههاى مختلف این تفسیر، از او با عناوین ابوبکر عتیق بن محمد سورابانى یا سوریانى یا سورآبادى، ابو عبداللّه عتیق محمد نیسابورى معروف به سورآبادى و ابوبکر عتیق محمد بن منصور سورابادى یاد شده است.[۲] مشخص نیست که اصل او از کجاست. نام روستا یا محلى به نام سورآباد در منابع نیامده، اما سوریان از روستاهاى نیشابور در منابع دیده شده و احتمالا تداول ختم اسامى شهرها و روستاها به کلمه« آباد» باعث تبدیل «سوریان» به «سورآباد» شده است.[۳]
در انتساب سورآبادى به هرات که در برخى منابع به آن اشاره شده است[۴]، دلیل قاطعى در دست نیست. شاید وجود برخى ویژگیهاى زبانى متعلق به لهجه هرات است، موجب این انتساب شده باشد. احمد بهمنیار نیز او را از شوذَبان، از روستاهاى هرات، دانسته است.[۵]
در نسخه قونیه از تفسیر سورآبادى (ذیل آیه اول از سوره انبیاء) آمده که از زمان وحى تاکنون چهارصد و هفتاد و اندى سال گذشته و هنوز قیامت نشده است. با توجه به این سخن، مىتوان گفته حمد اللّه مستوفى را که سورآبادى معاصر الب ارسلان سلجوقى بوده است، پذیرفت. صریفینى، سورآبادى را عابد و مجتهد و فاضل خوانده و وفات او را در ماه صفر ۴۹۴ قمری ذکر کرده است.
محتوای کتاب و شیوه تفسیر
این اثر، بر مبناى نسخ خطى موجود، تفسیرى بزرگ است که ظاهرا به هفت سُبع تقسیم شده است. تفسیر با حمد خدا و نعت رسول اکرم آغاز مىشود، سپس مقدمهاى درباره تفسیر مىآید و سبب فارسى بودن آن و اینکه مفسر به روایت کدامیک از راویان اعتماد کرده است، شرح داده مىشود، سپس از سوره حمد تا انتهاى سوره ناس ترجمه و تفسیر مىگردد. سورآبادى درباره سبب به فارسى نوشتن این تفسیر گفته است که از او خواستهاند تا نفع آن عامتر باشد و افزوده است که اگر آن را به عربى مىنوشتم، باید معلمى آن را درس مىداد، در حالى که قرآن را به هیچیک از الفاظ عربى بهتر از الفاظ خود قرآن، نمىتوان بیان کرد.
سورآبادى در ابتداى هر سوره، عنوان و تعداد آیات و کلمات و حروف و محل نزول و فضیلت آن را آورده و در تفسیر آیات گاهى تمام یک آیه را یک جا، و گاه به صورت جزء جزء، نقل و ترجمه و تفسیر کرده و به مناسبتهاى مختلف به اخبار و روایات و اقوال مفسران و راویان اشعار عربى استناد نموده است. او همچنین قصص مربوط به آیات را، گاهى به مناسبت یک آیه یا شأن نزول آن و گاهى در ضمن ترجمه و تفسیر آیات، آورده و پس از ترجمه برخى آیات، سؤال و جوابى آورده است که ناظر به مشکلى از آن آیه است.
سورآبادى در تفسیر خود از محمد بن کرّام با احترام نام برده و از وى سخنانى نقل کرده است. وى از دیگر رجال کرّامیه نیز مطالبى آورده، از جمله از ابو عمرو مازَلى، ابو سهل اَنمارى، محمد صابر، اسحاق مَحمَشاذ و بویژه محمد بن هَیصَم که گاه از کتاب فنون او، نیز یاد کرده است. او در ذیل آیه ۱۹ سوره احزاب به بحثى از عقاید مهم کرّامیه درباره ایمان منافق اشاره کرده است. برخلاف این تصور که کرّامیه را اهل تشبیه و سورآبادى را کرّامى دانستهاند، سورآبادى در این تفسیر مشبّهه را لعن کرده است.[۶]
سورآبادى در مواردى به اشعار و سخنانى از امام على، امام حسین، امام صادق و امام رضا علیهم السلام اشاره نموده و احادیثى از پیامبر اکرم درباره فضل اهل بیت و دوستى على علیه السلام و نهى از دشمنى با او نقل کرده است. او در ذیل آیه تطهیر نیز روایاتى آورده که بر مبناى آنها مراد از اهل بیت پیامبر اکرم، امام على، حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السلاماند. او همچنین در بخشى از تفسیر به ذکر فضائل ابوبکر، عمر، عثمان و حضرت على علیه السلام پرداخته است.
نثر فارسى تفسیر سورآبادى و ترجمه او از قرآن، از نمونههاى فصیح و عالى نثر فارسى و پر از لغات و اصطلاحات فارسى درى است که سورآبادى براى عبارات و ترکیبات قرآنى برگزیده است.[۷]
احمد جام نامقى، مشهور به ژنده پیل (متوفى ۵۳۶)، در «مفتاح النجات» از تفسیر سورآبادى نام برده است. این تفسیر از منابع حُبَیش تفلیسى در تألیف کتاب «وجوه قرآن» بوده است.
وضعیت نشر کتاب
بخشهایى از تفسیر سورآبادى در ۱۳۴۵ ش. به همت پرویز ناتل خانلرى و در ۱۳۵۳ ش. به همت مجتبى مینوى، به صورت چاپ عکسى از نسخه خطى، منتشر شده است. همچنین ترجمه و قصههاى قرآن از روى نسخه موقوفه تربت شیخ جام، مبتنى بر تفسیر ابوبکر عتیق نیشابورى، به اهتمام یحیى مهدوى و مهدى بیانى در ۱۳۳۸ ش. به چاپ رسیده است.
قصههاى این اثر با عنوان «قصص قرآن مجید، برگرفته از تفسیر ابوبکر عتیق نیشابورى مشهور به سورآبادى» به کوشش یحیى مهدوى براى نخستین بار در ۱۳۴۷ ش. چاپ شده است. قسمت تفسیر سوره یوسف این تفسیر را پرویز ناتل خانلرى با عنوان «یوسف و زلیخا» بارها در تهران منتشر کرده است.
محمد جاوید صباغیان، در ۱۳۶۸ ش. مجموع قصههاى این تفسیر را با عنوان «فرهنگ ترجمه و قصههاى قرآن مبتنى بر تفسیر ابوبکر عتیق نیشابورى» به چاپ رسانده است. ویرایشى جدید از قصههاى این تفسیر را نیز جعفر مدرس صادقى با نام «تفسیر عتیق نیشابورى» در ۱۳۸۰ ش. منتشر کرده است.
تفسیر سورآبادى، همچنین به صورت کامل به همت على اکبر سعیدى سیرجانى تصحیح و در ۱۳۸۱ ش. منتشر شده است.
پانویس
منابع
- نرم افزار جامع التفاسیر نور، بخش کتابشناسی.
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|