آیه 5 سوره قصص
<<4 | آیه 5 سوره قصص | 6>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و ما اراده داشتیم که بر آن طایفه ضعیف و ذلیل کرده شده در آن سرزمین منّت گذارده و آنها را پیشوایان (خلق) قرار دهیم و وارث (ملک و جاه فرعونیان) گردانیم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- نمن: من در اصل به معنى قطع است. نعمت را منت گويند كه شخص را از گرفتارى قطع مىكند: «المن: القطع»- «ان نمن»: اينكه نعمت بدهيم.[۱]
نزول
«شیخ طوسى» گویند: عده اى از اصحاب ما چنین روایت کرده اند که این آیه در شأن مهدى موعود امام قائم علیهالسلام نازل گردیده است که خداوند بر او منت نهاده پس از استضعاف، ایشان را امام روى زمین گرداند و وارث چیزهائى بنماید که در دست ستمکاران بوده است.[۲]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ «5»
و ما اراده كردهايم بر كسانى كه در زمين به ضعف و زبونى كشيده شدند، منّت گذاريم و آنان را پيشوايان و وارثان (روى زمين) قرار دهيم.
نکته ها
كلمهى «منت» در اينجا به معناى نعمت بزرگ و با ارزش است، نه منّت زبانى كه بازگو كردن نعمت به قصد تحقير ديگران باشد و مسلّماً كار زشت و ناپسندى است.
جلد 7 - صفحه 17
شكّى نيست كه هرگاه ارادهى الهى بر تحقّق امرى تعلّق گيرد، آن مسئله قطعاً عملى خواهد شد و هيچ مانعى نمىتواند سدّ راه آن گردد، قرآن مىفرمايد: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» «1» همانا فرمان اوست كه هرگاه چيزى را اراده كند كه باشد، پس آن چيز خواهد بود و محقّق خواهد شد.
با اينكه همه نعمتها از جانب خداوند است وبندگان در هر نعمتى رهين منّت او هستند، ليكن او در خصوص چند نعمت، تعبير به منّت فرموده كه طبعاً از اهميّت بالاى آنها حكايت دارد، از جمله:
الف: نعمت اسلام. «كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ» «2»
ب: نعمت نبوّت. «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا» «3»
ج: نعمت هدايت. «بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ» «4»
د: نعمت حاكميّت مؤمنان. وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ ...
در روايات بسيار، حضرت مهدى عليه السلام وحكومت آن بزرگوار در آخرالزمان مصداق اتمّ اين آيه معرّفى شده است. «5»
مسئله حاكميّت مستضعفان بر زمين، با عبارات و بيانهاى مختلفى در قرآن آمده است:
الف: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ» «6» خداوند به كسانى كه ايمان آورده و كار شايسته انجام دادهاند، وعدهى خلافت در زمينرا داده است.
ب: وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا ... ثُمَّ جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ «7» بعد از آنكه اقوام ستمگر پيشين را هلاك كرديم ... شما را جانشينان زمين قرار داديم.
ج: «أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ» «8» بندگان صالح، وارث زمين مىشوند.
د: «وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا» «9» ما مستضعفان را وارث شرق و غرب زمين گردانديم.
«1». يس، 82.
«2». نساء، 94.
«3». آلعمران، 164.
«4». حجرات، 17.
«5». تفسير كنزالدقايق.
«6». نور، 55.
«7». يونس، 13 و 14.
«8». انبياء، 105.
«9». اعراف، 137.
جلد 7 - صفحه 18
ه: «لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ. وَ لَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ» «1» ما ستمگران را نابود وبعد از آن شما را ساكن زمين مىگردانيم.
مراد از مستضعفان در اين آيه، با توجّه به مجهول بودن فعل «اسْتُضْعِفُوا»، كسانى هستند كه خود در اين امر نقش نداشته و استكبار آنها را به استضعاف كشيده باشد.
پیام ها
1- حكومت جهانى مستضعفان و حمايت از مظلومان تاريخ، اراده وخواست الهى است. «نُرِيدُ»
2- در حكومت خودكامه طاغوتى، نيروهاى كارآمد به ضعف كشانده مىشوند.
«اسْتُضْعِفُوا»
3- آينده از آنِ مستضعفان است. نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً ...
4- امامت، همچون بعثت، نعمت ويژهاى است كه خداوند بر مردم منّت مىنهد.
در مورد بعثت پيامبر مىفرمايد: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا» «2» در اينجا مىفرمايد: نَمُنَ ... نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج8، ص: 8
- پرش به بالا ↑ شیخ بزرگوار در تفسیر آیه 6 همین سوره چنین گوید: کسانى که شأن و نزول آیه 5 را درباره مهدى موعود امام قائم علیهالسلام گفته اند، فرعون و هامان آن آیه را تعبیر به فرعون و هامان این امت نموده و ضمیر (منهم) در آیه را کنایه از انصار و یاران مهدى موعود قرار داده اند و نیز گوید: چنین تأویلى اولى و بهتر است زیرا فعل (نرى) به لفظ استقبال آمده یعنى موضوعى است که براى بعد آن را نمایانده و آشکار سازیم، - صاحب تفسیر روض الجنان درباره شأن و نزول این آیه براى مهدى - موعود گوید: چنین عقیده اى اولى و احسن است از لحاظ این که موافق با ظاهر بوده و مى باشد آن هم از چند وجه: اول آن که الف و لام در ارض تعریف جنس بوده و آن را حمل بر عموم کردن بهتر است، دوم آن که لفظ امام درباره مهدى موعود حقیقت بوده و درباره بنى اسرائیل مجاز مى باشد، سوم آن که براى وارث بودن، وجود مهدى موعود لایق تر است زیرا آخرین امام از ائمه بوده و وارث همه گذشتگان است و دولت او به دامنه قیامت متصل مى باشد و مانند همین آیه است. آیه 105 سوره انبیاء آنجا که فرماید: «وَلَقَدْ کتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکرِ».
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.