آیه 28 سوره احزاب

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا

مشاهده آیه در سوره


<<27 آیه 28 سوره احزاب 29>>
سوره : سوره احزاب (33)
جزء : 21
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

ای پیغمبر (گرامی) با زنان خود بگو که اگر شما زندگانی با زیب و زیور دنیا را طالبید بیایید تا من مهر شما را پرداخته و همه را به خوبی و خرسندی طلاق دهم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

O Prophet! Say to your wives, ‘If you desire the life of the world and its glitter, come, I will provide for you and release you in a graceful manner.

معانی کلمات آیه

  • تعالين: اسم فعل است به معنى: «بيائيد».
  • سراح: سرح و سراح: رها كردن «سرح الماشية سرحا»: كلّه را براى چرا رها كرد. «اسرحكن» رها كنم شما را.[۱]

نزول

«شیخ طوسى» گویند: درباره علت نزول این آیه قول معروفى است، راجع به بعضى از زنان رسول خدا صلی الله علیه و آله که خداوند آنان را مورد عتاب و خطاب قرار داده و آن‌ها را میان زیستن با رسول خدا صلى الله علیه و آله که توام با نعیم و ثواب آخرت است و مفارقت و جدائى از پیامبر و طلاق مخیر گردانیده بود و سبب آن چنین روایت شده.

هر یک از زنان مزبور چیزى از پیامبر خواسته بودند که تهیه آن بر پیامبر مشکل بوده مثلاً زینب دختر جحش برد یمانى می‌خواست، حفصه لباس مصرى درخواست کرده بود، میمونه حلّه خواسته بود و سودة قطیفه خیبرى و سایرین معجر و چیزهاى دیگر خواسته بودند و پیامبر نمی‌توانست آن‌ها را فراهم نماید زیرا خداوند رسول خویش را در میان ملک دنیا و نعیم آخرت مخیر گردانیده بود و پیامبر هم نعیم آخرت را برگزیده بود.

در چنین موردى خداوند به رسول خود دستور داد که زنان خویش را هم مخیر گرداند در این وقت زوجات مزبور 9 نفر بودند بنام: عائشه، حفصة، امّ‌حبیبة دختر ابوسفیان، امّ‌سلمة دختر ابوامیه، سودة دختر زمعة، صفیه دختر حىّ بن اخطب، میمونه دختر حرث الهلالیة، زینب دختر جحش الاسدیه، جویریه دختر حارث از طائفه بنى‌المصطلق و پنج نفر اول آن‌ها از طائفه قریش بوده اند.[۲][۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَمِيلًا «28»

اى پيامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگى دنيا و زينت (و زرق و برق) آن را مى‌خواهيد، بياييد تا شما را (با پرداخت مَهرتان) بهره‌مند سازم و به وجهى نيكو (بدون قهر و خشونت) رهايتان كنم.

نکته ها

به دنبال كسب غنايم جنگى به وسيله‌ى مسلمانان، همسران پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به توسعه‌ى زندگى رو آوردند و از آن حضرت وسايل و امكانات رفاهى طلب كردند. رسول خدا با خواسته آنان مخالفت كرد و به مدّت يك ماه از آنان فاصله گرفت تا آيات مورد بحث نازل شد.

پیام ها

1- زندگى رهبر مسلمانان بايد ساده باشد. (موقعيّت دينى و اجتماعى، براى انسان وظيفه‌ى خاصّى به وجود مى‌آورد.) إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا ... أُسَرِّحْكُنَ‌

2- رهبر مسلمانان نبايد تحت تأثير تقاضاهاى نابجاى همسرش قرار گيرد. «قُلْ لِأَزْواجِكَ»

3- رشد درآمد بيت‌المال، نبايد توقّع بستگان رهبر را بالا ببرد. «قُلْ لِأَزْواجِكَ»

جلد 7 - صفحه 353

4- نه تنها رهبر جامعه اسلامى، بلكه وابستگان او نيز تحت نظر و توجّه مردم قرار دارند. «قُلْ لِأَزْواجِكَ»

5- مسئوليّت‌هاى الهى، فوق مسئوليّت‌هاى خانوادگى است. (گاهى به خاطر قداست رهبرى، بايد از مسايل عاطفى و خانوادگى گذشت.) «قُلْ لِأَزْواجِكَ»

6- زن آزاد است؛ مى‌تواند با زندگى ساده، ولى همراه با سعادت بماند و مى‌تواند راه ديگرى را انتخاب كند. إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ‌ ... أُسَرِّحْكُنَ‌

7- در برابر تقاضاى نابجاى همسر، نظر قطعى خود را صريح و روشن اعلام كنيد. «إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ» (با قاطعيّت ولى همراه با مهربانى و عدالت، توقّعات بى‌جا را از بين ببريد.)

8- هنگام دسترسى به بيت المال و غنائم، با برخورد قاطع با خانواده و نزديكان جلو توقّع و انتظارات بى مورد ديگران را بگيريم. إِنْ كُنْتُنَ‌ ... فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَ‌

9- اگر زنى زندگى ساده و سالم را تحمّل نكرد، با رعايت عدالت و انصاف طلاقش دهيد و به ادامه‌ى زندگى مجبورش نكنيد. إِنْ كُنْتُنَ‌ ... أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَ‌

10- خطر دنياگرايى، حتّى خاندان نبوّت را تهديد مى‌كند. إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ‌ ...

11- كاميابى از زر و زيور دنيا حرام نيست، ليكن در شأن خاندان نبوّت نيست.

«فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ»

12- اگر مجبور به طلاق شديد، راه جدايى را با نيكويى و عدالت طى كنيد.

«أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَمِيلًا»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج‏8، ص: 347
  2. پرش به بالا صاحب مجمع البیان گوید: مفسرین چنین گویند زنان رسول خدا صلى الله علیه و آله از پیامبر به خاطر زینت خود یا زیادى نفقه براى تفوق و برترى بر یکدیگر و یا هم چشمى با یکدیگر چیزهائى می‌خواستند سپس این آیه تخییر نازل گردید و احدى صاحب اسباب النزول از سعید بن جبیر او از ابن عباس چنین نقل نماید که روزى رسول خدا‌ صلی الله علیه و آله با حفصه دختر عمر نشسته بود. حفصه از رسول خدا صلی الله علیه و آله چیزى درخواست نمود. صحبت در میان آن‌ها درباره درخواست مزبور به مشاجره کشید. پیامبر به او گفت: آیا می‌خواهى که میان ما مردى به عنوان حکم داورى کند؟ گفت: آرى، پیامبر دنبال عمر فرستاد، عمر وارد شد. پیامبر به حفصه گفت: شروع کن. حفصه گفت: یا رسول اللّه خودت شروع کن و بگو ولى جز حق چیز دیگرى مگو، عمر در این میان برآشفت و دست خود را بلند کرد و سیلى محکمى به صورت دختر خود حفصه زد و به این اکتفا نکرد. باز سیلى دیگرى به صورت او نواخت. پیامبر فرمود: دست نگهدار عمر به دخترش گفت: باید بدانى که پیامبر هرگز جز حق و حقیقت چیز دیگرى نگفته است و سوگند یاد کرد که اگر در جلسه امروز حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله نبود آن قدر وى را می‌زد تا بمیرد. پیامبر برخاست و به طرف غرفه دیگر رفت و یک ماه تمام با زنان خود معاشرت نکرد و با آنان غذا نخورد سپس این آیه نازل گردید.
  3. پرش به بالا در صحیح مسلم و مسند احمد و سنن نسائى از طریق ابوالزبیر از جابر نقل گردیده که روزى ابوبکر اجازه خواست نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برود. پیامبر اجازه نداد سپس عمر بن الخطاب آمد و اجازه خواست پیامبر اجازه نداد و بعد به هر دو اجازه ورود فرمود. آن‌ها داخل شدند در حالتى که پیامبر با زنان خود که در اطراف وى بودند، نشسته بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این میان خاموش بود. عمر گفت: الآن کارى می‌کنم و سخنى مى گویم که پیامبر بخندد. عمر سخنى گفت: رسول خدا خندید به قسمى که دندان‌هاى وى آشکار شد. سپس فرمود: اینان که در اطراف من نشسته اند از من درخواست نفقه دارند. ابوبکر از جا برخاست تا عائشه را بزند و عمر نیز از جا برخاست تا حفصه را بزند و به دختران خویش گفتند: چرا از پیامبر چیزهائى می‌خواهید که در نزد او نیست سپس این آیه نازل شد پس از نزول این آیه رسول خدا رو به عائشه کرد و فرمود: الآن مخیرى که تصمیم بگیرى. عائشه گفت: من خدا و رسول او را اختیار کرده و برگزیده ام.

منابع