آیه 28 سوره احزاب
<<27 | آیه 28 سوره احزاب | 29>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ای پیغمبر (گرامی) با زنان خود بگو که اگر شما زندگانی با زیب و زیور دنیا را طالبید بیایید تا من مهر شما را پرداخته و همه را به خوبی و خرسندی طلاق دهم.
ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگی دنیا و زیور و زینتش را می خواهید بیایید تا برخوردارتان نمایم و با روشی پسندیده رهایتان کنم،
اى پيامبر، به همسرانت بگو: «اگر خواهان زندگى دنيا و زينت آنيد، بياييد تا مَهرتان را بدهم و [خوش و] خُرّم شما را رها كنم.
اى پيامبر، به زنانت بگو: اگر خواهان زندگى دنيا و زينتهاى آن هستيد، بياييد تا شما را بهرهمند سازم و به وجهى نيكو رهايتان كنم؛
ای پیامبر! به همسرانت بگو: «اگر شما زندگی دنیا و زرق و برق آن را میخواهید بیایید با هدیهای شما را بهرهمند سازم و شما را بطرز نیکویی رها سازم!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- تعالين: اسم فعل است به معنى: «بيائيد».
- سراح: سرح و سراح: رها كردن «سرح الماشية سرحا»: كلّه را براى چرا رها كرد. «اسرحكن» رها كنم شما را.[۱]
نزول
«شیخ طوسى» گویند: درباره علت نزول این آیه قول معروفى است، راجع به بعضى از زنان رسول خدا صلی الله علیه و آله که خداوند آنان را مورد عتاب و خطاب قرار داده و آنها را میان زیستن با رسول خدا صلى الله علیه و آله که توام با نعیم و ثواب آخرت است و مفارقت و جدائى از پیامبر و طلاق مخیر گردانیده بود و سبب آن چنین روایت شده.
هر یک از زنان مزبور چیزى از پیامبر خواسته بودند که تهیه آن بر پیامبر مشکل بوده مثلاً زینب دختر جحش برد یمانى میخواست، حفصه لباس مصرى درخواست کرده بود، میمونه حلّه خواسته بود و سودة قطیفه خیبرى و سایرین معجر و چیزهاى دیگر خواسته بودند و پیامبر نمیتوانست آنها را فراهم نماید زیرا خداوند رسول خویش را در میان ملک دنیا و نعیم آخرت مخیر گردانیده بود و پیامبر هم نعیم آخرت را برگزیده بود.
در چنین موردى خداوند به رسول خود دستور داد که زنان خویش را هم مخیر گرداند در این وقت زوجات مزبور 9 نفر بودند بنام: عائشه، حفصة، امّحبیبة دختر ابوسفیان، امّسلمة دختر ابوامیه، سودة دختر زمعة، صفیه دختر حىّ بن اخطب، میمونه دختر حرث الهلالیة، زینب دختر جحش الاسدیه، جویریه دختر حارث از طائفه بنىالمصطلق و پنج نفر اول آنها از طائفه قریش بوده اند.[۲][۳]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَمِيلًا «28»
اى پيامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگى دنيا و زينت (و زرق و برق) آن را مىخواهيد، بياييد تا شما را (با پرداخت مَهرتان) بهرهمند سازم و به وجهى نيكو (بدون قهر و خشونت) رهايتان كنم.
نکته ها
به دنبال كسب غنايم جنگى به وسيلهى مسلمانان، همسران پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به توسعهى زندگى رو آوردند و از آن حضرت وسايل و امكانات رفاهى طلب كردند. رسول خدا با خواسته آنان مخالفت كرد و به مدّت يك ماه از آنان فاصله گرفت تا آيات مورد بحث نازل شد.
پیام ها
1- زندگى رهبر مسلمانان بايد ساده باشد. (موقعيّت دينى و اجتماعى، براى انسان وظيفهى خاصّى به وجود مىآورد.) إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا ... أُسَرِّحْكُنَ
2- رهبر مسلمانان نبايد تحت تأثير تقاضاهاى نابجاى همسرش قرار گيرد. «قُلْ لِأَزْواجِكَ»
3- رشد درآمد بيتالمال، نبايد توقّع بستگان رهبر را بالا ببرد. «قُلْ لِأَزْواجِكَ»
جلد 7 - صفحه 353
4- نه تنها رهبر جامعه اسلامى، بلكه وابستگان او نيز تحت نظر و توجّه مردم قرار دارند. «قُلْ لِأَزْواجِكَ»
5- مسئوليّتهاى الهى، فوق مسئوليّتهاى خانوادگى است. (گاهى به خاطر قداست رهبرى، بايد از مسايل عاطفى و خانوادگى گذشت.) «قُلْ لِأَزْواجِكَ»
6- زن آزاد است؛ مىتواند با زندگى ساده، ولى همراه با سعادت بماند و مىتواند راه ديگرى را انتخاب كند. إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ ... أُسَرِّحْكُنَ
7- در برابر تقاضاى نابجاى همسر، نظر قطعى خود را صريح و روشن اعلام كنيد. «إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ» (با قاطعيّت ولى همراه با مهربانى و عدالت، توقّعات بىجا را از بين ببريد.)
8- هنگام دسترسى به بيت المال و غنائم، با برخورد قاطع با خانواده و نزديكان جلو توقّع و انتظارات بى مورد ديگران را بگيريم. إِنْ كُنْتُنَ ... فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَ
9- اگر زنى زندگى ساده و سالم را تحمّل نكرد، با رعايت عدالت و انصاف طلاقش دهيد و به ادامهى زندگى مجبورش نكنيد. إِنْ كُنْتُنَ ... أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَ
10- خطر دنياگرايى، حتّى خاندان نبوّت را تهديد مىكند. إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ ...
11- كاميابى از زر و زيور دنيا حرام نيست، ليكن در شأن خاندان نبوّت نيست.
«فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ»
12- اگر مجبور به طلاق شديد، راه جدايى را با نيكويى و عدالت طى كنيد.
«أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَمِيلًا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَمِيلاً «28»
شأن نزول: در تفسير اهل بيت از حضرت صادق عليه السّلام- حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله چون غنائم خيبر را تصرف نمود، زنان آن حضرت گفتند از
جلد 10 - صفحه 434
اين غنيمت به ما عطا فرما. حضرت فرمود: آن را به امر الهى ميان مسلمانان قسمت نمودم. زنان در غضب شدند، جسارت كردند گفتند: گمان تو آنست كه اگر ما را طلاق دهى نيابيم از قوم خود غير از تو، خداى تعالى غضب فرمود و امر نمود به اعتزال آن حضرت از آنها، و حضرت بيست و نه روز اعتزال فرمود؛ و حق تعالى آيه شريفه را در تخيير آن حضرت نازل فرمود: «1» يا أَيُّهَا النَّبِيُ: اى پيغمبر برگزيده يا خبردهنده، قُلْ لِأَزْواجِكَ: بگو زنان خود را، إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ: اگر هستيد شما كه مىخواهيد، الْحَياةَ الدُّنْيا:
زندگانى دنيا را يعنى تنعم در آن و فراخى رزق و زياده طلبيدن آن، وَ زِينَتَها: و آرايش آن را مانند لباسهاى فاخره و زيورهاى ثمينه، فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَ: پس بيائيد متعه طلاق دهم شما را، چنانچه مطلقه را دهند سواى مهر، يعنى چيزى را كه مطلقه به آن متمتع مىشود شما را به آن متمتع سازم. تحقيق قدر متعه به مطلقه و تفصيل آن در سوره بقره گذشت. يا مراد توفير مهر است، يعنى تمام مهر را به شما دهم. وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَمِيلًا: و رها كنم شما را رها كردنى نيكو يعنى طلاق دهم شما را بدون مخاصمه و مشاجره كه در ميان زوج و زوجه مىباشد بدون كدورت و كراهت.
نكته: تقديم تمتع بر تسريح كه مسبب است از آن، به جهت افاده كرم و حسن خلق نبى مكرم است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَمِيلاً «28» وَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْكُنَّ أَجْراً عَظِيماً «29» يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيراً (30) وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَرِيماً (31)
ترجمه
اى پيغمبر بگو بزنانت اگر هستيد كه ميخواهيد زندگانى دنيا و پيرايه آنرا پس بيائيد بهره دهم شما را و رهاتان كنم رها كردنى خوب
و اگر هستيد كه ميخواهيد خدا و پيغمبرش و سراى بازپسين را پس همانا خدا آماده كرده براى نيكوكاران از شما پاداشى بزرگ
اى زنان پيغمبر كسيكه انجام دهد از شما
جلد 4 صفحه 318
كار زشت آشكارى را افزوده ميشود برايش عذاب دو چندان و باشد اين بر خدا آسان
و آنكه اطاعت كند از شما خدا و پيغمبرش را و بكند كار شايسته ميدهيم باو مزدش را دو بار و آماده كردهايم برايش روزى نيكوئى.
تفسير
خلاصه مستفاد از روايات متعدّده وارده در شأن نزول اين آيات آن استكه بعد از غزوه خيبر كه غنائم بسيارى از آن نصيب مسلمانان شد و حظّ وافرى به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم رسيد زنان آنحضرت كه آنروز نه نفر نامبردهاند عايشه و حفصه و ام حبيبه و سوده و صفّيه و ام سلمه و زينب و ميمونه و جويريه توقعات زائد از مقدار لازم در مخارجشان از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم پيدا كردند و بعضى از آنها گفتند پيغمبر تصوّر ميكند كه اگر ما را رها كند همسرى از اقوام ما براى ما پيدا نميشود و زينب يا حفصه جسارت زيادترى هم نمودند و خداوند گفتار آنها را براى پيغمبر خود نپسنديد و بيست و نه روز حضرت از آنها كناره گيرى كرد و در اين مدت باو وحى نرسيد تا اين آيات نازل شد كه دلالت بر تخيير آنها دارد و اوّل ام سلمه اختيار نمود بودن با پيغمبر را و بعد از او سايرين هم اختيار كردند و اگر اختيار مينمودند جدائى را جدا ميشدند بهمان اختيار يا طلاق ميداد پيغمبر آنها را و مفاد آيات آنستكه اى پيغمبر بگو بزنانت اگر ميخواهيد وسعت و عيش و نوش و آرايش و پيرايش و زيور و زينت اين جهان و زندگانى موقت محدود آنرا بيائيد من شما را بهرهمند نمايم بمال دنيا و رها كنم شما را بخوبى و خوشى و اگر ميخواهيد خوشنودى خدا و جوار پر افتخار پيغمبرش را و طالب سراى جاويد و نعمتهاى بىمنتهاى آخرتيد خداوند براى خوبان شما اجر بزرگى آماده فرموده كه دنيا و ما فيها در برابر آن كوچك و حقير و ناچيز است اى زنان پيغمبر كسيكه از شما مرتكب كار زشت و گناه آشكارى شود مانند زينب يا حفصه كه جسارت به پيغمبر خدا نمود يا عايشه كه خروج بر امام زمانش كرد خداوند دو چندان زنان معمولى او را عذاب خواهد فرمود چون گناه از او قبيحتر و حجّت بر او تمامتر است و اينكه خدا زن پيغمبرش را دو برابر عذاب كند براى خدا آسان است چون باحترام پيغمبر اين عذاب را فرموده و كسيكه ادامه دهد در اطاعت و تحصيل رضايت و خوشنودى خدا و پيغمبرش و
جلد 4 صفحه 319
با كمال عفّت و پاكدامنى و پاكى از خيانت و گناه با او گذران نمايد مانند امّ سلمه رحمة اللّه عليها خداوند اجر او را هم دو چندان معمولى فرمايد و چون مقامش رفيع تر و احترامش بيشتر است و خوشنودى خدا و پيغمبر او را فراهم نموده اجرش بيشتر است چنانچه عذابش بيشتر بود و علاوه بر آن آماده فرمايد براى او در بهشت روزى خوب و مرغوب مطلوبيكه كمى و ناگوارى و تمامى نداشته باشد و يضعّف بتشديد عين و بنون و نصب عذاب و من تأت و تقنت هر دو بتاء و يعمل بياء نيز قرائت شده است
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِأَزواجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدنَ الحَياةَ الدُّنيا وَ زِينَتَها فَتَعالَينَ أُمَتِّعكُنَّ وَ أُسَرِّحكُنَّ سَراحاً جَمِيلاً «28» وَ إِن كُنتُنَّ تُرِدنَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدّارَ الآخِرَةَ فَإِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلمُحسِناتِ مِنكُنَّ أَجراً عَظِيماً «29»
اي نبي محترم بفرما بزوجات خود اگر هستند که طالب حيات دنيا و زينتهاي اويند پس بيايند من بآنها مهر و زياده ميدهم و آنها را رها ميكنم و طلاق ميدهم و اگر هستند که خدا و رسول او را و دار آخرت را طالب هستند پس خداوند مهيا فرموده براي، نيكوكاران از آنها اجر عظيمي.
توضيح اينکه آيه شريفه موقوف بر ذكر چند امر است: امر اول اينكه حضرت رسالت نظر به اينكه در امور معاش و زندگاني بسيار قناعت ميفرمود حتي فرمود
«انا فقير احب الفقراء»
حتي بسا ميشد که چند روز صائم بود بعض اينکه زوجات حضرت مثل نوع زنها مايل به زخارف دنيوي بودند و كلمات غير مناسبي ميگفتند و باعث حزن حضرت ميشدند اينکه آيه نازل شد.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِأَزواجِكَ که اگر طالب دنيا و زينتهاي او هستيد.
إِن كُنتُنَّ تُرِدنَ الحَياةَ الدُّنيا وَ زِينَتَها بيائيد من شما را بمال دنيا متمتع ميكنم و رها ميكنم امر دوم اختلاف مفسرين در اينكه اينکه تخيير فقط براي زوجات نبي است يا بر ديگران هم هست لكن اينکه اختلاف محل ندارد نه زوجات نبي اختيار دارند در طلاق و رهايي و نه غير آنها
«الطلاق بيد من اخذ بالساق»
بلكه حضرت ميفرمايد بآنها که اگر بخواهيد
جلد 14 - صفحه 497
مطلقه شويد من حاضرم طلاق دهم و بشما هم بهرهاي ميدهم که مفاد:
فَتَعالَينَ أُمَتِّعكُنَّ وَ أُسَرِّحكُنَّ است که من شما را طلاق ميدهم نه اينكه شما اختيار طلاق داشته باشيد. امر سيم البته اينها مثل پيغمبر را رها نميكنند و بروند بديگران تزويج شوند پس بايد صبر و قناعت که مفاد:
وَ إِن كُنتُنَّ تُرِدنَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدّارَ الآخِرَةَ است داشته باشند. امر چهارم اينكه اينکه زوجات دو قسم هستند نيكوكار و بدكردار خداوند نيكوكاران آنها را وعده اجر عظيم داده که مفاد:
فَإِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلمُحسِناتِ مِنكُنَّ أَجراً عَظِيماً است و اما بدكرداران آنها عذاب آنها ضعف عذاب ساير زنهاي بد است چنانچه در آيه بعد بيان ميفرمايد:
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 28)
شأن نزول:
همسران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بعد از پارهای از غزوات که غنائم سرشاری در اختیار مسلمین قرار گرفت تقاضاهای مختلفی از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در مورد افزایش نفقه یا لوازم گوناگون زندگی داشتند.
طبق نقل بعضی از تفاسیر، «ام سلمه» از «پیامبر» صلّی اللّه علیه و آله کنیز خدمتگزاری تقاضا کرد و «میمونه» حلهای خواست، و «زینب» بنت جحش پارچه مخصوص یمنی و «حفصه» جامه مصری، «جویریه» لباس مخصوص خواست، و «سوده» گلیم خیبری! خلاصه هر کدام در خواستی نمودند.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله که میدانست تسلیم شدن در برابر این گونه درخواستها که معمولا پایانی ندارد چه عواقبی برای «بیت نبوت» در بر خواهد داشت، از انجام این خواستهها سر باز زد و یک ماه تمام از آنها کناره گیری نمود، تا این که این آیه و سه آیه بعد از آن نازل شد و با لحن قاطع و در عین حال توأم با رأفت و رحمت به آنها هشدار داد که اگر زندگی پر زرق و برق دنیا میخواهید میتوانید از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله جدا شوید و به هر کجا میخواهید بروید، و اگر به خدا و رسول خدا و روز جزا دل بستهاید و به زندگی ساده و افتخارآمیز خانه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله قانع هستید بمانید و از پاداشهای بزرگ پروردگار بر خوردار شوید.
تفسیر:
یا سعادت جاودان یا زرق و برق دنیا! فراموش نکردهاید که در آیات نخست این سوره خداوند تاج افتخاری بر سر زنان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله زده و آنها را به عنوان «امّ المؤمنین» (مادر مؤمنان) معرفی نموده، بدیهی است همیشه مقامات حساس و افتخار آفرین، وظائف سنگینی نیز همراه دارد، چگونه زنان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میتوانند ام المؤمنین باشند ولی فکر و قلبشان در گرو زرق و برق دنیا باشد؟
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله پادشاه نیست که حرمسرائی داشته باشد پر زرق و برق، و زنانش غرق جواهرات گرانقیمت و وسائل تجملاتی باشند.
ج3، ص606
در این آیه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را مخاطب ساخته، میگوید: «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگی دنیا را میخواهید، و طالب زینت آن هستید، بیایید هدیهای به شما دهم، و شما را به طرز نیکویی رها سازم» بیآنکه خصومت و مشاجرهای در کار باشد (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها فَتَعالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَراحاً جَمِیلًا).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج8، ص: 347
- ↑ صاحب مجمع البیان گوید: مفسرین چنین گویند زنان رسول خدا صلى الله علیه و آله از پیامبر به خاطر زینت خود یا زیادى نفقه براى تفوق و برترى بر یکدیگر و یا هم چشمى با یکدیگر چیزهائى میخواستند سپس این آیه تخییر نازل گردید و احدى صاحب اسباب النزول از سعید بن جبیر او از ابن عباس چنین نقل نماید که روزى رسول خدا صلی الله علیه و آله با حفصه دختر عمر نشسته بود. حفصه از رسول خدا صلی الله علیه و آله چیزى درخواست نمود. صحبت در میان آنها درباره درخواست مزبور به مشاجره کشید. پیامبر به او گفت: آیا میخواهى که میان ما مردى به عنوان حکم داورى کند؟ گفت: آرى، پیامبر دنبال عمر فرستاد، عمر وارد شد. پیامبر به حفصه گفت: شروع کن. حفصه گفت: یا رسول اللّه خودت شروع کن و بگو ولى جز حق چیز دیگرى مگو، عمر در این میان برآشفت و دست خود را بلند کرد و سیلى محکمى به صورت دختر خود حفصه زد و به این اکتفا نکرد. باز سیلى دیگرى به صورت او نواخت. پیامبر فرمود: دست نگهدار عمر به دخترش گفت: باید بدانى که پیامبر هرگز جز حق و حقیقت چیز دیگرى نگفته است و سوگند یاد کرد که اگر در جلسه امروز حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله نبود آن قدر وى را میزد تا بمیرد. پیامبر برخاست و به طرف غرفه دیگر رفت و یک ماه تمام با زنان خود معاشرت نکرد و با آنان غذا نخورد سپس این آیه نازل گردید.
- ↑ در صحیح مسلم و مسند احمد و سنن نسائى از طریق ابوالزبیر از جابر نقل گردیده که روزى ابوبکر اجازه خواست نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برود. پیامبر اجازه نداد سپس عمر بن الخطاب آمد و اجازه خواست پیامبر اجازه نداد و بعد به هر دو اجازه ورود فرمود. آنها داخل شدند در حالتى که پیامبر با زنان خود که در اطراف وى بودند، نشسته بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این میان خاموش بود. عمر گفت: الآن کارى میکنم و سخنى مى گویم که پیامبر بخندد. عمر سخنى گفت: رسول خدا خندید به قسمى که دندانهاى وى آشکار شد. سپس فرمود: اینان که در اطراف من نشسته اند از من درخواست نفقه دارند. ابوبکر از جا برخاست تا عائشه را بزند و عمر نیز از جا برخاست تا حفصه را بزند و به دختران خویش گفتند: چرا از پیامبر چیزهائى میخواهید که در نزد او نیست سپس این آیه نازل شد پس از نزول این آیه رسول خدا رو به عائشه کرد و فرمود: الآن مخیرى که تصمیم بگیرى. عائشه گفت: من خدا و رسول او را اختیار کرده و برگزیده ام.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.