معاویه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(رده اولویت مقاله)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{مدخل دائرة المعارف|کتاب [[فرهنگ عاشورا(کتاب)|فرهنگ عاشورا]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|کتاب [[فرهنگ عاشورا(کتاب)|فرهنگ عاشورا]]}}
 
{{متوسط}}
 
{{متوسط}}
معاويه بن ابى سفيان زمامدارى خودكامه و طاغوتى جبار بود. پدرش ابوسفيان و مادرش هند جگرخوار از سرسخت‌ترين دشمنان اسلام بودند. معاويه، خليفه‌اى سنگدل، حيله‌گر، دروغگو و فتنه‌انگيز بود. از زمان عثمان، والى شام گشت و با [[امام على]] علیه السلام جنگيد و همواره عليه او توطئه مى‌نمود.
+
معاویة بن ابى سفیان زمامدارى خودکامه و [[طاغوت|طاغوتى]] جبار بود. پدرش ابوسفیان و مادرش هند جگرخوار از سرسخت‌ترین دشمنان [[اسلام]] بودند. معاویه، خلیفه‌اى سنگدل، حیله‌گر، دروغگو و فتنه‌انگیز بود. از زمان [[عثمان بن عفان|عثمان]]، والى [[شام]] گشت و با [[امام على]] علیه السلام جنگید و همواره علیه او توطئه مى‌نمود.  
  
حسن بن على‌ علیه السلام نيز ناچار شد با معاويه قرارداد ترك‌ مخاصمه امضا كند. معاويه به هيچ يك از تعهدات صلحنامه وفا نكرد. به كشتار بى‌گناهان و دستگيرى و قتل ياران على‌ علیه السلام پرداخت و هواداران اهل بيت‌ علیهم السلام را سركوب و قلع و قمع‌ نمود و عمال خويش را بر اموال و جانها و نواميس مسلمين مسلط ساخت و ديكتاتورى‌ترين شيوه‌هاى حكومتى را در قالب تزوير و تبليغات، اعمال مى‌كرد و در ريشه‌كن ‌ساختن دين پيامبر مى‌كوشيد. معاويه، ملعون به زبان پيامبر صلی الله علیه و آله بود.<ref>براى شناخت پليدي ها و جنايات معاويه، ر.ك: «الغدير»، ج ص 138 تا 384.</ref>
+
[[امام حسن علیه السلام|حسن بن على‌]] علیه السلام نیز ناچار شد با معاویه قرارداد ترک‌ مخاصمه امضا کند. معاویه به هیچ یک از تعهدات صلحنامه وفا نکرد. به کشتار بى‌گناهان و دستگیرى و قتل یاران على‌ علیه السلام پرداخت و هواداران [[اهل البیت|اهل بیت‌]] علیهم السلام را سرکوب و قلع و قمع‌ نمود و عمال خویش را بر اموال و جانها و نوامیس مسلمین مسلط ساخت و دیکتاتورى‌ترین شیوه‌هاى حکومتى را در قالب تزویر و تبلیغات، اعمال مى‌کرد و در ریشه‌کن ‌ساختن دین [[پیامبر اسلام|پیامبر]] مى‌کوشید. معاویه، ملعون به زبان پیامبر صلی الله علیه و آله بود.<ref>براى شناخت پلیدی ها و جنایات معاویه، ر.ک: «الغدیر»، ج ۱، ص ۱۳۸ تا ۳۸۴.</ref>
  
از بدعت هاى معاويه، بيعت گرفتن اجبارى از مردم و شخصيت ها براى ولايت عهدى‌ فرزند شرابخوار و نالايقش‌ «يزيد» بود. قوى‌ترين گروه مخالف با آن بيعت، بنى هاشم و در راس آنان حسين بن على‌ علیه السلام بود كه مخالفت‌ خويش را آشكارا اعلام كرد. اغلب‌ چهره‌هاى سرشناس يا با تهديد يا با تطميع، پذيرفته بودند ولى [[امام حسين‌]] علیه السلام حتى در برابر معاويه كه به ستايش يزيد پرداخت، به بيان زشتي هاى يزيد اشاره كرد و از كار معاويه ‌نكوهش نمود و رسوايش ساخت.<ref>مع الحسين فى نهضته، ص 54.</ref>
+
از [[بدعت]] هاى معاویه، بیعت گرفتن اجبارى از مردم و شخصیت ها براى ولایت عهدى‌ فرزند [[شراب خواری|شرابخوار]] و نالایقش‌ «[[یزید بن معاویه|یزید]]» بود. قوى‌ترین گروه مخالف با آن بیعت، [[بنی هاشم|بنى هاشم]] و در راس آنان [[امام حسین علیه السلام|حسین بن على‌]] علیه السلام بود که مخالفت‌ خویش را آشکارا اعلام کرد. اغلب‌ چهره‌هاى سرشناس یا با تهدید یا با تطمیع، پذیرفته بودند ولى [[امام حسین‌]] علیه السلام حتى در برابر معاویه که به ستایش یزید پرداخت، به بیان زشتی هاى یزید اشاره کرد و از کار معاویه ‌نکوهش نمود و رسوایش ساخت.<ref>مع الحسین فى نهضته، ص ۵۴.</ref>
  
در پاسخ نامه معاويه به آن حضرت، جنايات معاويه‌ را در كشتن حجر بن عدى و يارانش و شهيد كردن عمرو بن حمق و پيمان‌شكنى و فتنه‌انگيزيهايش برشمرد و حكومت معاويه را بزرگترين فتنه دانست و مبارزه با معاويه را برترين جهاد و موجب قرب به خدا برشمرد: «و انى والله ما اعرف افضل من جهادك فان ‌افعل فانه قربة الى ربى و ان لم افعله فاستغفر الله لدينى... و اعلم ان الله ليس بناس لك قتلك‌ بالظنة و اخذك بالتهمة و امارتك صبيا يشرب الشراب و يلعب بالكلاب...».<ref>الغدير، علامه امينى، ج 10، ص 161.</ref>
+
در پاسخ نامه معاویه به آن حضرت، جنایات معاویه‌ را در کشتن [[حجر بن عدی|حجر بن عدى]] و یارانش و شهید کردن عمرو بن حمق و پیمان‌شکنى و فتنه‌انگیزیهایش برشمرد و حکومت معاویه را بزرگترین [[فتنه]] دانست و مبارزه با معاویه را برترین [[جهاد]] و موجب قرب به خدا برشمرد: «و انى والله ما اعرف افضل من جهادک فان ‌افعل فانه قربة الى ربى و ان لم افعله فاستغفر الله لدینى... و اعلم ان الله لیس بناس لک قتلک‌ بالظنة و اخذک بالتهمة و امارتک صبیا یشرب الشراب و یلعب بالکلاب...».<ref>الغدیر، علامه امینى، ج ۱۰، ص ۱۶۱.</ref>
  
همچنين ‌ابا عبدالله علیه السلام يك سال پيش از [[مرگ]] معاويه در يك سخنرانى عمومى در موسم [[حج]]، از معاويه به عنوان طاغوت ياد كرد و ستم هاى او را برشمرد و از مردم خواست چون به ‌شهرهاى خود بازگشتند، سخنان آن حضرت را به مردم برسانند و آنان را به حق فراموش ‌شده اهل بيت علیهم السلام فراخوانند، چرا كه بيم زوال اسلام و از بين رفتن حق در كار است.<ref>همان، ج ص 198، موسوعة كلمات الامام الحسين، ص 271.</ref>
+
همچنین ‌[[امام حسین علیه السلام|ابا عبدالله]] علیه السلام یک سال پیش از [[مرگ]] معاویه در یک سخنرانى عمومى در موسم [[حج]]، از معاویه به عنوان طاغوت یاد کرد و ستم هاى او را برشمرد و از مردم خواست چون به ‌شهرهاى خود بازگشتند، سخنان آن حضرت را به مردم برسانند و آنان را به حق فراموش ‌شده اهل بیت علیهم السلام فراخوانند، چرا که بیم زوال اسلام و از بین رفتن حق در کار است.<ref>همان، ج ۱، ص ۱۹۸، موسوعة کلمات الامام الحسین، ص ۲۷۱.</ref>
  
[[امام حسين]] علیه السلام پيش از يزيد با پدرش معاويه و بنى اميه مخالف بود، آن هم نه نزاعى‌ شخصى بلكه نزاع مكتبى، وقتى از آن حضرت درباره بنى اميه پرسيدند، فرمود: «انا و هم‌الخصمان اللذان اختصما في ربهم...»<ref>حياة الامام الحسين بن على علیه السلام، ج ص 234.</ref> و اين نزاع، پيوسته در گفتگوها و مجادلات، محسوس بود.
+
[[امام حسین]] علیه السلام پیش از یزید با پدرش معاویه و [[بنی امیه|بنى امیه]] مخالف بود، آن هم نه نزاعى‌ شخصى بلکه نزاع مکتبى، وقتى از آن حضرت درباره بنى امیه پرسیدند، فرمود: «انا و هم‌ الخصمان اللذان اختصما فی ربهم...»<ref>حیاة الامام الحسین بن على علیه السلام، ج ۲، ص ۲۳۴.</ref> و این نزاع، پیوسته در گفتگوها و مجادلات، محسوس بود.
  
خود معاويه هم مى‌دانست كه [[سیدالشهدا]] علیهم السلام هرگز سازش نخواهد كرد و در وصيتى كه پيش از [[مرگ]] به يزيد داشت، به او گفت كه از مخالفت چهار نفر از قريش كه ‌مهمترين آنان حسين بن على‌ علیه السلام است، بيم دارد و هشدار داد كه اهل [[عراق]]، او را وادار به ‌خروج بر ضد يزيد مى‌كنند و توصيه كرد كه: «و اما الحسين،... و اياك والمكاشفة له فى ‌محاربة سل سيف او محاربة طعن رمح... و اياك يا بنى ان تلقى الله بدمه فتكون‌ من الهالكين‌».<ref>همان، ص 237، الفتوح، ابن اعثم كوفى، ج ص 332.</ref>
+
خود معاویه هم مى‌دانست که [[سیدالشهدا]] علیهم السلام هرگز سازش نخواهد کرد و در وصیتى که پیش از مرگ به یزید داشت، به او گفت که از مخالفت چهار نفر از [[قریش|قریش]] که ‌مهمترین آنان حسین بن على‌ علیه السلام است، بیم دارد و هشدار داد که اهل [[عراق]]، او را وادار به ‌خروج بر ضد یزید مى‌کنند و توصیه کرد که: «و اما الحسین،... و ایاک والمکاشفة له فى ‌محاربة سل سیف او محاربة طعن رمح... و ایاک یا بنى ان تلقى الله بدمه فتکون‌ من الهالکین‌».<ref>همان، ص ۲۳۷، الفتوح، ابن اعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۳۲.</ref>
  
پس از مرگ معاويه در [[رجب]] سال 60 هجرى و هجرت امام به [[‌مكه]]، كوفيان نامه به آن حضرت نوشتند و ضمن سپاس خداوند بر [[مرگ]] دشمن جبار [[امام حسين‌]] علیه السلام از آن حضرت درخواست كردند به كوفه آيد و محور حركت و تجمع آنان‌ در مبارزه بر ضد شاميان شود.<ref>مع الحسين فى نهضته، ص 76 به نقل از مقتل خوارزمى.</ref>
+
پس از مرگ معاویه در [[رجب]] سال ۶۰ هجرى و هجرت امام به [[مکه|‌مکه]]، کوفیان نامه به آن حضرت نوشتند و ضمن سپاس خداوند بر مرگ دشمن جبار [[امام حسین‌]] علیه السلام از آن حضرت درخواست کردند به [[کوفه|کوفه]] آید و محور حرکت و تجمع آنان‌ در مبارزه بر ضد شامیان شود.<ref>مع الحسین فى نهضته، ص ۷۶ به نقل از مقتل خوارزمى.</ref>
  
معاويه در تحكيم سلطه بنى اميه بر مسلمانان و روى كار آمدن يزيد و جنايت هاى بعدى‌ سهم عمده داشت. در [[زيارت عاشورا]] اشاره است به اين كه بنى اميه و پسر هند جگرخوار كه به زبان خدا و [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله ملعون است، روز عاشورا را روز شادمانى قرار دادند.
+
معاویه در تحکیم سلطه بنى امیه بر مسلمانان و روى کار آمدن یزید و جنایت هاى بعدى‌ سهم عمده داشت. در [[زیارت عاشورا]] اشاره است به این که بنى امیه و پسر هند جگرخوار که به زبان خدا و [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله ملعون است، روز [[روز عاشورا|عاشورا]] را روز شادمانى قرار دادند. آنگاه ‌[[لعن]] بر آنان است: «اللهم العن اباسفیان و معاویة و یزید بن معاویة‌» و آنان با کشتن پسر پیامبر در [[کربلا|کربلا]]، به نظر خودشان انتقام کشته‌هاى خود را در [[غزوه بدر|بدر]] و [[غزوه احد|احد]] گرفتند و این چیزى‌ بود که یزید در اوج قدرت پس از حادثه عاشورا، مستانه مى‌خواند: «لیت اشیاخى ببدر شهدوا...».<ref>[[بحارالانوار]]، ج ۴۵، ص ۱۳۳.</ref>
  
آنگاه ‌لعن بر آنان است: «اللهم العن اباسفيان و معاوية و يزيد بن معاوية‌» و آنان با كشتن پسر پيامبر در كربلا، به نظر خودشان انتقام كشته‌هاى خود را در بدر و احد گرفتند و اين چيزى‌ بود كه يزيد در اوج قدرت پس از حادثه عاشورا، مستانه مى‌خواند: «ليت اشياخى ببدرشهدوا...».<ref>[[بحارالانوار]]، ج 45، ص 133.</ref>
+
[[امام سجاد]] علیه السلام نیز در مجلس یزید، در رسواسازى او به [[کفر|کفر]] معاویه و [[ابوسفیان|ابوسفیان]] و جنگیدنشان با پیامبر خدا اشاره کرد و فرمود: جدم [[امام علی علیه السلام|امام على‌]] علیه السلام در روز بدر و احد و [[غزوه احزاب|احزاب]] پرچمدار [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بود، اما پدر و جد تو، پرچمدار کفر بودند: «... و ابوک‌ و جدک فى ایدیهما رایات الکفار».<ref>همان، ص ۱۳۶.</ref>  
 
 
[[امام سجاد]] علیه السلام نيز در مجلس يزيد، در رسواسازى او به كفر معاويه و ابوسفيان و جنگيدنشان با پيامبر خدا اشاره كرد و فرمود: جدم [[امام على‌]] علیه السلام در روز بدر و احد و احزاب پرچمدار رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، اما پدر و جد تو، پرچمدار كفر بودند... و ابوك‌و جدك فى ايديهما رايات الكفار».<ref>همان، ص 136.</ref>  
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
==منابع==
+
==منبع==
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
+
جواد محدثی، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، نشر معروف.
  
 
[[رده:خلفای اموی]]
 
[[رده:خلفای اموی]]
 
[[رده:دشمنان امام علی علیه السلام]]
 
[[رده:دشمنان امام علی علیه السلام]]
 
[[رده:مقاله های مهم]]
 
[[رده:مقاله های مهم]]

نسخهٔ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۵۱

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از کتاب فرهنگ عاشورا است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

معاویة بن ابى سفیان زمامدارى خودکامه و طاغوتى جبار بود. پدرش ابوسفیان و مادرش هند جگرخوار از سرسخت‌ترین دشمنان اسلام بودند. معاویه، خلیفه‌اى سنگدل، حیله‌گر، دروغگو و فتنه‌انگیز بود. از زمان عثمان، والى شام گشت و با امام على علیه السلام جنگید و همواره علیه او توطئه مى‌نمود.

حسن بن على‌ علیه السلام نیز ناچار شد با معاویه قرارداد ترک‌ مخاصمه امضا کند. معاویه به هیچ یک از تعهدات صلحنامه وفا نکرد. به کشتار بى‌گناهان و دستگیرى و قتل یاران على‌ علیه السلام پرداخت و هواداران اهل بیت‌ علیهم السلام را سرکوب و قلع و قمع‌ نمود و عمال خویش را بر اموال و جانها و نوامیس مسلمین مسلط ساخت و دیکتاتورى‌ترین شیوه‌هاى حکومتى را در قالب تزویر و تبلیغات، اعمال مى‌کرد و در ریشه‌کن ‌ساختن دین پیامبر مى‌کوشید. معاویه، ملعون به زبان پیامبر صلی الله علیه و آله بود.[۱]

از بدعت هاى معاویه، بیعت گرفتن اجبارى از مردم و شخصیت ها براى ولایت عهدى‌ فرزند شرابخوار و نالایقش‌ «یزید» بود. قوى‌ترین گروه مخالف با آن بیعت، بنى هاشم و در راس آنان حسین بن على‌ علیه السلام بود که مخالفت‌ خویش را آشکارا اعلام کرد. اغلب‌ چهره‌هاى سرشناس یا با تهدید یا با تطمیع، پذیرفته بودند ولى امام حسین‌ علیه السلام حتى در برابر معاویه که به ستایش یزید پرداخت، به بیان زشتی هاى یزید اشاره کرد و از کار معاویه ‌نکوهش نمود و رسوایش ساخت.[۲]

در پاسخ نامه معاویه به آن حضرت، جنایات معاویه‌ را در کشتن حجر بن عدى و یارانش و شهید کردن عمرو بن حمق و پیمان‌شکنى و فتنه‌انگیزیهایش برشمرد و حکومت معاویه را بزرگترین فتنه دانست و مبارزه با معاویه را برترین جهاد و موجب قرب به خدا برشمرد: «و انى والله ما اعرف افضل من جهادک فان ‌افعل فانه قربة الى ربى و ان لم افعله فاستغفر الله لدینى... و اعلم ان الله لیس بناس لک قتلک‌ بالظنة و اخذک بالتهمة و امارتک صبیا یشرب الشراب و یلعب بالکلاب...».[۳]

همچنین ‌ابا عبدالله علیه السلام یک سال پیش از مرگ معاویه در یک سخنرانى عمومى در موسم حج، از معاویه به عنوان طاغوت یاد کرد و ستم هاى او را برشمرد و از مردم خواست چون به ‌شهرهاى خود بازگشتند، سخنان آن حضرت را به مردم برسانند و آنان را به حق فراموش ‌شده اهل بیت علیهم السلام فراخوانند، چرا که بیم زوال اسلام و از بین رفتن حق در کار است.[۴]

امام حسین علیه السلام پیش از یزید با پدرش معاویه و بنى امیه مخالف بود، آن هم نه نزاعى‌ شخصى بلکه نزاع مکتبى، وقتى از آن حضرت درباره بنى امیه پرسیدند، فرمود: «انا و هم‌ الخصمان اللذان اختصما فی ربهم...»[۵] و این نزاع، پیوسته در گفتگوها و مجادلات، محسوس بود.

خود معاویه هم مى‌دانست که سیدالشهدا علیهم السلام هرگز سازش نخواهد کرد و در وصیتى که پیش از مرگ به یزید داشت، به او گفت که از مخالفت چهار نفر از قریش که ‌مهمترین آنان حسین بن على‌ علیه السلام است، بیم دارد و هشدار داد که اهل عراق، او را وادار به ‌خروج بر ضد یزید مى‌کنند و توصیه کرد که: «و اما الحسین،... و ایاک والمکاشفة له فى ‌محاربة سل سیف او محاربة طعن رمح... و ایاک یا بنى ان تلقى الله بدمه فتکون‌ من الهالکین‌».[۶]

پس از مرگ معاویه در رجب سال ۶۰ هجرى و هجرت امام به ‌مکه، کوفیان نامه به آن حضرت نوشتند و ضمن سپاس خداوند بر مرگ دشمن جبار امام حسین‌ علیه السلام از آن حضرت درخواست کردند به کوفه آید و محور حرکت و تجمع آنان‌ در مبارزه بر ضد شامیان شود.[۷]

معاویه در تحکیم سلطه بنى امیه بر مسلمانان و روى کار آمدن یزید و جنایت هاى بعدى‌ سهم عمده داشت. در زیارت عاشورا اشاره است به این که بنى امیه و پسر هند جگرخوار که به زبان خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله ملعون است، روز عاشورا را روز شادمانى قرار دادند. آنگاه ‌لعن بر آنان است: «اللهم العن اباسفیان و معاویة و یزید بن معاویة‌» و آنان با کشتن پسر پیامبر در کربلا، به نظر خودشان انتقام کشته‌هاى خود را در بدر و احد گرفتند و این چیزى‌ بود که یزید در اوج قدرت پس از حادثه عاشورا، مستانه مى‌خواند: «لیت اشیاخى ببدر شهدوا...».[۸]

امام سجاد علیه السلام نیز در مجلس یزید، در رسواسازى او به کفر معاویه و ابوسفیان و جنگیدنشان با پیامبر خدا اشاره کرد و فرمود: جدم امام على‌ علیه السلام در روز بدر و احد و احزاب پرچمدار رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، اما پدر و جد تو، پرچمدار کفر بودند: «... و ابوک‌ و جدک فى ایدیهما رایات الکفار».[۹]

پانویس

  1. براى شناخت پلیدی ها و جنایات معاویه، ر.ک: «الغدیر»، ج ۱، ص ۱۳۸ تا ۳۸۴.
  2. مع الحسین فى نهضته، ص ۵۴.
  3. الغدیر، علامه امینى، ج ۱۰، ص ۱۶۱.
  4. همان، ج ۱، ص ۱۹۸، موسوعة کلمات الامام الحسین، ص ۲۷۱.
  5. حیاة الامام الحسین بن على علیه السلام، ج ۲، ص ۲۳۴.
  6. همان، ص ۲۳۷، الفتوح، ابن اعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۳۲.
  7. مع الحسین فى نهضته، ص ۷۶ به نقل از مقتل خوارزمى.
  8. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۳۳.
  9. همان، ص ۱۳۶.

منبع

جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.