آیه 55 سوره مائده
<<54 | آیه 55 سوره مائده | 56>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ولیّ امر و یاور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانی خواهند بود که نماز به پا داشته و به فقرا در حال رکوع زکات میدهند (به اتفاق مفسّران مراد علی علیه السّلام است).
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
وليكم: ولى (بر وزن عقل) در اصل به معنى نزديكى است. گويند: «تباعدنا بعد ولى» يعنى بعد از نزديكى دور شديم. به اين مناسبت به سرپرست، مدير، دوست و مانند اينها ولى گويند كه هر يك نوعى نزديكى است. مراد از آيه سرپرستى است.
راكعون: ركوع كنندگان. مراد ركوع نماز است. ركع و ركوع: خم شدن.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسی» گوید: درباره كسى كه اين آيه به خاطر او نازل گرديده، اختلاف است: ابوبكر رازى در كتاب احكام القرآن بنا به حكايتى كه مغربى از او نموده است و نيز مجاهد و سدى و طبرى و رمانى گويند: در شأن على بن ابىطالب عليهالسلام نازل گرديده هنگامى كه در حالت ركوع انگشترى خود را به عنوان صدقه به فقيرى داده بود، چنان كه امامين باقر و صادق عليهماالسلام و نيز جميع علماء اهل البيت روايت نموده اند.[۳]
حسن بصرى و جبائى گويند: درباره جميع مؤمنين نازل شده است، عده اى گويند: درباره عبادة بن الصّامت نازل شده كه از دوستى و همسوگندى يهود بنىقينقاع بيزارى و برائت جست و اعلام كرد كه دوست وى خدا و رسول او و مؤمنين مى باشند.
كلبى گويد: درباره عبدالله بن سلام و اصحاب او نازل شده وقتى كه اسلام اختيار كرده بودند و يهوديان دوستى خود را با آنها قطع نموده بودند[۴].[۵]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ «55»
ولىّ و سرپرست شما، تنها خداوند و پيامبرش و مؤمنانى هستند كه نماز را برپا مىدارند و در حال ركوع، زكات مىدهند.
نکته ها
در شأن نزول آيه آمده است: سائلى وارد مسجد شد و از مردم درخواست كمك كرد. كسى چيزى به او نداد. حضرت على عليه السلام در حالى كه به نماز مشغول بود، در حال ركوع، انگشتر خود را به سائل بخشيد. در تكريم اين بخشش، اين آيه نازل شد.
ماجراى فوق را ده نفر از اصحاب پيامبر مانند: ابن عباس، عمّار ياسر، جابربن عبداللّه، ابوذر، انسبن مالك، بلال و ... نقل كردهاند و شيعه و سنّى در اين شأن نزول، توافق دارند. «1»
عمّار ياسر مىگويد: پس از انفاق انگشتر در نماز و نزول آيه بود كه رسولخدا صلى الله عليه و آله فرمود: «مَن كنتُ مولاه فعلىّ مولاه». «2»
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در غديرخم، براى بيان مقام حضرت على عليه السلام اين آيه را تلاوت فرمود. «3»
و خود على عليه السلام نيز براى حقّانيّت خويش، بارها اين آيه را مىخواند. «4» ابوذر كه خود شاهد ماجرا بوده است، در مسجد الحرام براى مردم داستان فوق را نقل مىكرد. «5»
كلمهى «ولى» در اين آيه، به معناى دوست و ياور نيست، چون دوستى و يارى مربوط به همه مسلمانان است، نه آنان كه در حال ركوع انفاق مىكنند.
امام صادق عليه السلام فرمودند: منظور از الَّذِينَ آمَنُوا ...، على عليه السلام و اولاد او عليهم السلام تا روز قيامت هستند. پس هركس از اولاد او به جايگاه امامت رسيد با اين ويژگى مثل اوست، آنان در حال ركوع صدقه مىدهند. «6»
«1». الغدير، ج 2، ص 52، احقاقالحقّ، ج 2، ص 400 و كنزالعمّال، ج 6، ص 391.
«2». تفسير الميزان.
«3». تفسير صافى.
«4». تفسير الميزان.
«5». تفسير مجمعالبيان.
«6». كافى، ج 1، ص 288.
جلد 2 - صفحه 319
مرحوم فيض كاشانى در كتاب نوادر، حديثى را نقل مىكند كه بر اساس آن ساير امامان معصوم نيز در حال نماز و ركوع به فقرا صدقه دادهاند كه اين عمل با جمع بودن كلمات «يُقِيمُونَ، يُؤْتُونَ، راكِعُونَ» سازگارتر است.
امام باقر عليه السلام فرمود: «خداوند پيامبرش را دستور داد كه ولايت على عليه السلام را مطرح كند و اين آيه را نازل كرد». «1»
بهترين معرّفى آن است كه اوصاف وخصوصيّات كسى گفته شود ومخاطبان، خودشان مصداق آن را پيدا كنند. (آيه بدون نام بردن از على عليه السلام، اوصاف وافعال او را برشمرده است)
امام صادق عليه السلام فرمود: «على عليه السلام هزاران شاهد در غدير خم داشت، ولى نتوانست حقّ خود را بگيرد، در حالى كه اگر يك مسلمان دو شاهد داشته باشد، حقّ خود را مىگيرد!» «2»
ولايت فقيه در راستاى ولايت امام معصوم است. در مقبولهى عمربن حنظله ازامام صادق عليه السلام مىخوانيم: «به آن كس كه حديث ما را روايت كند و در حلال وحرام ما نظر كند و احكام ما را بشناسد، بنگريد. پس به حكومت او راضى باشيد كه من او را بر شما حاكم قرار دادم. فانّى قد جعلته عليكم حاكماً .... «3»
پیام ها
1- اسلام، هم دين ولايت است و هم دين برائت. هم جاذبه دارد و هم دافعه. آيات قبل، از پذيرش ولايت يهود و نصارا نهى كرد، اين آيه مىفرمايد: خدا و رسول و كسى را كه در ركوع انگشتر داد، ولىّ خود قرار دهيد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا ... إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ ...
2- از اينكه به جاى «اوليائكم»، «وليّكم» آمده، ممكن است استفاده شود كه روح ولايت پيامبر و على عليهما السلام، شعاع ولايت الهى است. «وَلِيُّكُمُ»
«1». تفسير نورالثقلين وكافى، ج 1، ص 281.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». كافى، ج 1، ص 67.
جلد 2 - صفحه 320
3- در قرآن معمولًا نماز وزكات در كنار هم مطرح شده است؛ ولى در اين آيه، هر دو به هم آميختهاند. (دادن زكات در حال نماز) «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»
4- كسانى كه اهل نماز و زكات نيستند، حقّ ولايت بر مردم را ندارند. إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ ... ( «إِنَّما»، نشانهى انحصار ولايت در افراد خاصّ است)
5- براى توجّه به محرومان، نماز هم مانع نيست. «يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (آرى، فقير نبايد از جمع مسلمانان دست خالى برگردد.)
6- ولايت از آنِ كسانى است كه نسبت به اقامهى نماز وپرداخت زكات پايدار باشد. يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ ... ( «يُقِيمُونَ» و «يُؤْتُونَ» نشانه دوام است)
7- هرگونه ولايت، حكومت و سرپرستيى كه از طريق خدا و رسول و امام نباشد، باطل است. إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ ... (كلمه «إِنَّما» علامت حصر است)
8- توجّه به خلق براى خدا در حال نماز، با اقامه نماز منافات ندارد. «يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»
9- كسى كه نسبت به فقرا بىتفاوت باشد، نبايد رهبر و ولىّ شما باشد. إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ ... وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ
10- كارهاى جزئى (مثل انفاق انگشتر) نماز را باطل نمىكند. «يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»
11- در فرهنگ قرآن، به صدقه مستحبّى هم «زكات» گفته مىشود. «يُؤْتُونَ الزَّكاةَ»
12- ولايتها در طول يكديگرند، نه در عرض يكديگر. ولايت بر مسلمانان، ابتدا از آنِ خداوند است، سپس پيامبر، آنگاه امام. إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا ...
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 321
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 3، ص 231.
- پرش به بالا ↑ طبرانى از علماى عامه در كتاب اوسط از عمار یاسر نقل نموده كه فقيرى نزد على بن ابىطالب در حالتى كه به نماز مشغول بود، توقف كرد و چيزى از او خواست على عليهالسلام انگشترى خود را بيرون آورد و به فقير مزبور داد سپس اين آية نازل گرديد و نيز عبدالرزاق كه يكى ديگر از مفسرين عامه است، چنين گويد: عبدالوهاب بن مجاهد از پدرش او از ابن عباس روايت كرده كه اين آيه در شأن امام على بن ابىطالب عليهالسلام نازل شده است و همچنين ابن مردويه از مفسرين عامه از طريق ديگر از ابن عباس روايت كرده كه در شأن على مرتضى عليهالسلام نازل شده است. طبرى صاحب جامعالبيان از مفسرين معروف عامه از مجاهد و نيز ابن ابىحاتم از عامه در تفسير خود از سلمة بن كهيل نقل نموده كه اين آيه درباره على بن ابىطالب نزول يافته است، موفق بن احمد از بزرگان علماى عامه در كتاب المناقب بعد از هفت واسطه از عيسى بن عبدالله بن عمر بن على بن ابىطالب عليهالسلام نقل نمايد، كه گفت: اين آيه وقتى كه به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نازل شد، از منزل بيرون آمد و رهسپار مسجد شد. در حالتى كه مردم نماز ميخواندند در اين موقع سائلى از مسجد بيرون آمد، پيامبر از او پرسيد: آيا كسى به تو چيزى بخشيده است؟ سائل در جواب گفت: كسى به من چيزى نه بخشيده جز اين مرد كه در حال ركوع است و اشاره به على نمود و گفت: به من انگشترى بخشيده است و نيز سايرين از مفسرين عاليقدر عامه از قبيل ثعلبى و ماوردى و قشيرى و قزوينى و نيشابورى و فلكى و ابومسلم اصفهانى در تفاسير خود از سدى و مجاهد و حسن بصرى و اعمش و عتبة بن ابىحكيم و غالب بن عبدالله و قيس بن الربيع و عبادة الربعى و عبدالله بن عباس و ابوذر غفارى نقل و روايت نموده اند و نيز ابن التبع در كتاب معرفة اصول الحديث از عيسى بن عبدالله بن عمر بن على بن ابىطالب عليهالسلام و واحدى در كتاب اسباب النزول از كلبى او از ابوصالح او از ابن عباس و نيز سمعانى در كتاب فضائل الصّحابة از حميد الطويل او از انس و ابوبكر البيهقى در كتاب النيف و محمد الفتال در كتاب التنوير و كتاب الروضة از عبدالله بن سلام و همچنين نظيرى در كتاب الخصائص از ابن عباس و فلكى در كتاب الابانة از جابر انصارى كه همه از بزرگان علماى عامه مى باشند. اين موضوع را با عبارات مختلف و گوناگون نقل و روايت نموده اند، و نيز صاحب كشف الاسرار از مفسرين عامه از عمران بن حصين نقل نموده كه گويد: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود، (انّ عليّا منّى و انا منه و هو ولىّ كلّ مؤمن بعدى) و نيز از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله به نقل از عبدالله بن عمر در موضوع برادرى كه پيامبر ميان مسلمين ايجاد كرده بود، درباره على بن ابىطالب چنين نقل كرده كه فرمود: (انت اخى في الدنيا والآخرة و انت منّى بمنزله هارون من موسى الّا انّه لانبىّ بعدى) و نيز فرمود: (هذا علىّ وليّكم اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه).
- پرش به بالا ↑ در تفسير برهان از محمد بن يعقوب كلينى بعد از شش واسطه از امام صادق عليهالسلام نقل شده كه فرمود: منظور از آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» يعنى كسانى كه احق و سزاوارتر به امور و انفس و اموال شما مى باشند، همانا خدا و رسول و نيز كسانى اند كه ایمان آورده باشند و در حال نماز، زكات بپردازند و مقصود آن على و اولاد او يعنى ائمه اطهار عليهمالسلام اند و امیرالمومنین در نماز ظهر خود در حالتى كه دو ركعت آن را بجاى آورده بود، در حال ركوع حله زيباى خود را كه قيمت آن هزار دينار بود و پيامبر به او پوشانيده بود به سائلى داد كه در حال نماز به على سلام كرد و گفت: السّلام عليك يا ولىّ اللّه، به مسكين و بيچاره اى مانند من تصدق بنما، على حله خود را به طرف او افكند و با دست به او اشاره فرمود كه آن را بردارد سپس اين آية نازل گرديد، حله مزبور را نجاشى پادشاه حبشه به پيامبر هديه كرد و پيامبر آن را به على داده بود و نيز در تفسير على بن ابراهيم بعد از سه واسطه از ابوحمزه ثمالى او از امام باقر عليهالسلام نقل نمايد كه قومى از يهود نزد پيامبر آمدند كه از زمره آنها عبدالله بن سلام بود سپس اين آية نازل گرديد. رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از نزول آن از منزل بيرون آمد و به طرف مسجد رفت در اين هنگام سائلى از مسجد بيرون مى آمد، پيامبر از او سؤال كرد و فرمود: آيا كسى به تو چيزى بخشيده است؟ گفت: بلى يا رسول اللّه اين شخص كه نماز مى گذارد به من بخشيده است. پيامبر وقتى به او توجه نمود، ديد على بن ابىطالب علیهالسلام است. غزالى كه از بزرگان علماى عامه است در كتاب سرالعالمين گويد: انگشترى كه اميرالمؤمنين علیهالسلام صدقه داده بود، انگشترى سليمان بن داود بوده است و شيخ بزرگوار گويد: تصدق مزبور در روز 24 ذی الحجه بوده است، چنان كه صاحب كتاب مسارالشيعه متذكر شده و گويد: تصدق مزبور در روز مباهله بوده است.
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 292.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.