محمد بن بندار قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{بخشی از یک کتاب}}'''«محمد بن بندار قمی»'''، از محدثان مورد اعتماد [[شیعه]] در قرن سوم هجری است. [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] و [[شیخ طوسی]] ضمن توثیق ابن بندار، کتاب «المثالب» را برای او ذکر کرده‌اند.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = '''محمد بن بندار قمی'''
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =
 +
|زادگاه = [[قم]]
 +
|وفات =  قرن سوم قمری
 +
|مدفن =
 +
|اساتید =  علی بن محمد همدانی کوفی، [[عبدالله بن مغیره]]، محمد بن عبدالله خراسانی، حسن بن عرفه،...
 +
|شاگردان = [[حسین بن محمد اشعری قمی]]، علی بن محمد بندار، ابن ابی جید، احمد بن طاهر قمی،...
 +
|آثار = المثالب،...
 +
}}
 +
==ولادت==
  
==ولادت ==
+
از تاریخ تولد محمد بن بندار، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ ولی بر اساس قراین و شواهدی که از سلسله راویان همدوره او موجود است، می‌‌توان حدس زد که آغاز تولدش در اوایل قرن سوم بوده و در اواخر همان قرن نیز وفات یافته است؛ زیرا شاگرد ایشان [[حسین بن محمد اشعری قمی|حسین بن محمد اشعری]] تا سال ۳۰۰ هـ.ق زنده بوده است.<ref> معجم الثقات، تجلیل تبریزی، ص ۱۰۴.</ref>
  
از محل و تاریخ تولد محمد بن بندار، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ ولی بر اساس قراین و شواهدی که از سلسله راویان همدوره او موجود است، می‌‌توان حدس زد که آغاز تولدش در اوایل قرن سوم بوده و در اواخر همان قرن نیز وفات یافته است.<ref> چون شاگرد ایشان حسین بن محمد بن عامر اشعری تا سال ۳۰۰ هـ.ق زنده بوده است (معجم الثقات).</ref> خانواده‌‌اش از عرب‌های مهاجری هستند که به [[قم]] هجرت کرده‌اند و منسوب به طایفه «ذهل»اند.<ref> تنقیح المقال، ج ۱، ص ۸۹.</ref> این طایفه شاخه‌ای از قبیله شیبان‌اند که خود نیز شاخه‌ای از قبیله «بکر بن وائل» به حساب می‌‌آیند که در [[حجاز]] و [[عراق]] سکونت داشته‌اند.
+
خانواده‌‌اش از عرب‌های مهاجری هستند که به [[قم]] هجرت کرده‌اند و منسوب به طایفه «ذهل»اند.<ref> تنقیح المقال، ج ۱، ص ۸۹.</ref> این طایفه شاخه‌ای از قبیله شیبان‌اند که خود نیز شاخه‌ای از قبیله «بکر بن وائل» به حساب می‌‌آیند که در [[حجاز]] و [[عراق]] سکونت داشته‌اند.
  
نام پدرِ محمد، بندار است که هم در زبان فارسی و هم در زبان عربی، این نام را برای فرزندان خود برمی‌‌گزیدند. بندار را در کتاب‌های فرهنگ لغت فارسی و عربی این چنین معنا می‌‌کنند: «کسی که مورد اعتماد مردم بوده و آن‌ها اشیای گران قیمت و سایر وسایل خود را به امانت پیش او می‌‌گذارند. یا به کسی که اخبار و اطلاعات زیادی درباره اقوام و خویشان خود داشته باشد، گفته می‌‌شود».<ref> فرهنگ معین، ج ۱، ص ۵۸۴؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۸۴، قطع رحلی.</ref>
+
نام پدرِ محمد، بندار است که هم در زبان فارسی و هم در زبان عربی، این نام را برای فرزندان خود برمی‌‌گزیدند. بندار را در کتاب‌های فرهنگ لغت فارسی و عربی این چنین معنا می‌‌کنند: «کسی که مورد اعتماد مردم بوده و آن‌ها اشیای گران قیمت و سایر وسایل خود را به امانت پیش او می‌‌گذارند. یا به کسی که اخبار و اطلاعات زیادی درباره اقوام و خویشان خود داشته باشد، گفته می‌‌شود».<ref> فرهنگ معین، ج ۱، ص ۵۸۴؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۸۴.</ref>
  
 
این که آیا این راوی در شهر قم متولد شده یا نه، اطلاع صحیحی در دست نیست؛ اما هر چه هست عالمان [[علم رجال]] در کتاب‌های خود او را ابوجعفر قمی‌‌<ref> رجال شیخ طوسی، ص ۴۹۴.</ref> نامیده‌اند، از این رو معلوم می‌‌شود که این راوی بزرگوار، زمان زیادی را در قم می‌‌زیسته تا به قمی ‌‌مشهور شده است.
 
این که آیا این راوی در شهر قم متولد شده یا نه، اطلاع صحیحی در دست نیست؛ اما هر چه هست عالمان [[علم رجال]] در کتاب‌های خود او را ابوجعفر قمی‌‌<ref> رجال شیخ طوسی، ص ۴۹۴.</ref> نامیده‌اند، از این رو معلوم می‌‌شود که این راوی بزرگوار، زمان زیادی را در قم می‌‌زیسته تا به قمی ‌‌مشهور شده است.
  
==استادان ==
+
==استادان==
  
 
محمد بن بندار از جمله کسانی است که افتخار نقل [[حدیث]] را بدست آورده و از استادانی بهره برده است، از جمله:
 
محمد بن بندار از جمله کسانی است که افتخار نقل [[حدیث]] را بدست آورده و از استادانی بهره برده است، از جمله:
  
* علی بن محمد همدانی کوفی؛ وی در [[کوفه]] می‌‌زیسته که محمد بن بندار، روایات [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] و [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] علیهماالسلام را از او فراگرفته است.  
+
*علی بن محمد همدانی کوفی؛ وی در [[کوفه]] می‌‌زیسته که محمد بن بندار، روایات [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] و [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] علیهماالسلام را از او فراگرفته است.
* [[عبدالله بن مغیره]]؛<ref> مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ج ۱، ص ۴۱۷.</ref> راوی موثق کوفی که ابن بندار روایاتی از امام موسی بن جعفر علیه‌السلام را از طریق او نقل می‌‌کند.  
+
*[[عبدالله بن مغیره]]؛<ref> مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ج ۱، ص ۴۱۷.</ref> راوی موثق کوفی که ابن بندار روایاتی از امام موسی بن جعفر علیه‌السلام را از طریق او نقل می‌‌کند.
* محمد بن عبدالله خراسانی؛<ref> معجم الثقات، ص ۱۰۴.</ref> وی افتخار خدمت در خانه حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام را نیز در [[خراسان]] پیدا کرده و به عنوان خادم الرضا او را می‌‌شناسند و روایاتی از آن امام بزرگوار برای محمد بن بندار نقل کرده است.  
+
*محمد بن عبدالله خراسانی؛<ref> معجم الثقات، ص ۱۰۴.</ref> وی افتخار خدمت در خانه حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام را نیز در [[خراسان]] پیدا کرده و به عنوان خادم الرضا او را می‌‌شناسند و روایاتی از آن امام بزرگوار برای محمد بن بندار نقل کرده است.
* حسن بن عرفه؛ محمد بن بندار روایات [[امام هادی علیه السلام|امام هادی]] و [[امام حسن عسکری علیه السلام|امام عسکری]] علیهماالسلام را از استاد دیگر خود حسن بن عرفه که از اصحاب آن بزرگواران بوده نقل می‌‌کند.
+
*حسن بن عرفه؛ محمد بن بندار روایات [[امام هادی علیه السلام|امام هادی]] و [[امام حسن عسکری علیه السلام|امام عسکری]] علیهماالسلام را از استاد دیگر خود حسن بن عرفه که از اصحاب آن بزرگواران بوده نقل می‌‌کند.
  
==شاگردان ==
+
==شاگردان==
  
 
محمد بن بندار همچنین اقدام به آموزش علم و پرورش شاگردانی می‌‌نماید که از جمله آنان می‌‌توان افراد زیر را نام برد:
 
محمد بن بندار همچنین اقدام به آموزش علم و پرورش شاگردانی می‌‌نماید که از جمله آنان می‌‌توان افراد زیر را نام برد:
سطر ۲۴: سطر ۳۶:
 
*[[حسین بن محمد اشعری قمی|حسین بن محمد بن عامر اشعری قمی‌‌]]:<ref> بحار، ج ۸، ص ۲۵.</ref> وی از استادان [[شیخ کلینی]]، صاحب کتاب معتبر [[الکافی (کتاب)|الکافی]] و همچنین استاد [[جعفر بن محمد قولويه|جعفر بن قولویه]] صاحب کتاب ارزشمند [[کامل الزیارات|کامل الزیارات]] است و خود ایشان دارای کتاب گرانسنگ النوادر است.
 
*[[حسین بن محمد اشعری قمی|حسین بن محمد بن عامر اشعری قمی‌‌]]:<ref> بحار، ج ۸، ص ۲۵.</ref> وی از استادان [[شیخ کلینی]]، صاحب کتاب معتبر [[الکافی (کتاب)|الکافی]] و همچنین استاد [[جعفر بن محمد قولويه|جعفر بن قولویه]] صاحب کتاب ارزشمند [[کامل الزیارات|کامل الزیارات]] است و خود ایشان دارای کتاب گرانسنگ النوادر است.
  
*علی بن محمد بندار،<ref> [[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعه]]، ج ۱۹، ص ۷۴.</ref> فرزند عالم و اندیشمند محمد بن بندار؛ وی روایات زیادی از پدرش و سایر راویان حدیث نقل می‌‌کند.
+
*علی بن محمد بندار:<ref> الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.</ref> فرزند عالم و اندیشمند محمد بن بندار؛ وی روایات زیادی از پدرش و سایر راویان حدیث نقل می‌‌کند.
  
*ابن ابی جید،<ref> فهرست شیخ طوسی، ص ۲۱۶.</ref> که از [[مشایخ]] فرزانه فرهیخته و احیاگر حوزه‌ی علمیه [[شیخ طوسی|شیخ طوسی]] در [[نجف]] است.
+
*ابن ابی جید:<ref> فهرست شیخ طوسی، ص ۲۱۶.</ref> که از [[مشایخ]] فرزانه فرهیخته و احیاگر حوزه‌ی علمیه [[شیخ طوسی|شیخ طوسی]] در [[نجف]] است.
  
*احمد بن طاهر قمی،‌‌<ref> رجال نجاشی، ص ۱۴۰.</ref> که از استادان عالم رجالی بزرگ، [[احمد بن علی نجاشی|شیخ نجاشی]] صاحب کتاب ارزشمند [[رجال نجاشی|رجال]] است.
+
*احمد بن طاهر قمی:<ref> رجال نجاشی، ص ۱۴۰.</ref> که از استادان عالم رجالی بزرگ، [[احمد بن علی نجاشی|شیخ نجاشی]] صاحب کتاب ارزشمند [[رجال نجاشی|رجال]] است.
  
==آثار و تألیفات==
+
==در نظر عالمان==
  
نام محمد بن بندار در کتاب‌های رجال و حدیث، به علت نقل روایات و باقی گذاردن اثری مکتوب به نام «المثالب» باقی مانده است.
+
اندیشمندان بزرگ تاریخ [[علم رجال]] در کتاب‌های خود، از محمد بن بندار به عنوان یکی از افرادی که مورد وثوق و اعتماد است، نام می‌‌برند.  
  
دو رجالی بزرگ، [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] و [[شیخ طوسی]] از کتاب مثالب یاد کرده‌اند.<ref> همان.</ref> در کتاب [[رجال نجاشی]] و [[فهرست شیخ طوسی|فهرست]] می‌‌خوانیم که محمد بن بندار، دارای کتاب‌های زیادی بوده که یکی از آن‌ها کتاب مثالب است.
+
* [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]]، رجالی متخصص در کتاب رجال خود، او را فردی مورد اعتماد یاد می‌‌کند و می‌‌افزاید «او دارای کتاب‌هایی بوده که از جمله آن‌ها کتاب مثالب است، که این کتاب را احمد بن طاهر قمی ‌‌برایم خوانده است».<ref> الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.</ref>
 +
* [[شیخ طوسی]] در دو کتاب رجالی خود، او را فردی مورد وثوق می‌‌داند و یکی از طرق ارتباط خودش را با روایات [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم‌السلام از طریق ابن بی جید به محمد بن بندار می‌‌داند.
 +
* [[شيخ عبدالله مامقانی|شیخ عبدالله مامقانی]] در کتاب گرانسنگ [[تنقيح المقال فى علم الرجال|تنقیح المقال]] ضمن برشمردن توثیقات دیگر عالمان رجال درباره این راوی، خود نیز به توثیق او می‌‌پردازد.
 +
* [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]] در کتاب ارزشمند [[معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة|معجم رجال الحدیث]]<ref> همان، ج ۱، ص ۹۵.</ref> محمد بن بندار را ثقه دانسته و اضافه کرده که طریق شیخ طوسی از طریق ابن ابی جید به محمد بن بندار صحیح است.
 +
* در کتاب ارزشمند [[معجم الثقات و ترتیب الطبقات|معجم الثقات]] اثر آیت الله ابوطالب تجلیل تبریزی،<ref> بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۵۹؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۱۹.</ref> بعد از نقل قول نجاشی می‌‌خوانیم که او از طبقه هفتم از طبقات راویان حدیث بوده است.
  
«[[مثالب]]» در لغت چنین معنا شده است: «نکات ضعف سیاسی یا اعتقادی یا گرایشات مذهبی کسانی را در یک مجموعه جمع‌آوری نمودن و به صورت کتابی عرضه کردن». در زمان‌های گذشته برای مقابله با حریف، از روش مثالب‌نویسی استفاده می‌‌شده است.<ref> لسان العرب، ج ۲، ص ۱۱۶.</ref> با توجه به این که محمد بن بندار در زمانی می‌‌زیسته که مسئله اختلاف [[شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] به طور چشمگیری در جامعه مطرح بوده و هر یک سعی می‌‌کرده نقاط ضعف دیگری را جمع‌آوری کند و از این راه او را محکوم نماید و درستی خود را ثابت نماید، ایشان اقدام به جمع‌آوری نکاتی از مخالفان شیعه می‌‌نماید و نام آن را مثالب می‌‌گذارد؛ ولی به علت نامعلومی، این کتاب از بین رفته و هم‌اکنون در دسترس نیست.
+
==آثار و روایات==
  
محمد بن بندار همچنین روایاتی را در زمینه‌های مختلف، مانند: نمازهای مستحبی، اصول اعتقادی، امام شناسی، امام زمان و مسایل تربیت فرزند با واسطه از استادان خود از قول [[امام صادق]]، [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] و [[امام رضا]] علیهم‌السلام نقل می‌‌کند؛ که در کتاب‌های روایی موجود است.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۴۰.</ref>
+
دو رجالی بزرگ شیعه، [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] و [[شیخ طوسی]] از کتابی به نام «المثالب» برای محمد بن بندار یاد کرده‌اند.<ref> همان.</ref> در کتاب [[رجال نجاشی]] و [[فهرست شیخ طوسی|فهرست]] می‌‌خوانیم که محمد بن بندار، دارای کتاب‌های زیادی بوده که یکی از آن‌ها کتاب مثالب است.
  
==درباره محمد بن بندار==
+
«[[مثالب]]» در لغت چنین معنا شده است: «نکات ضعف سیاسی یا اعتقادی یا گرایشات مذهبی کسانی را در یک مجموعه جمع‌آوری نمودن و به صورت کتابی عرضه کردن». در زمان‌های گذشته برای مقابله با حریف، از روش مثالب‌نویسی استفاده می‌‌شده است.<ref> لسان العرب، ج ۲، ص ۱۱۶.</ref> با توجه به این که محمد بن بندار در زمانی می‌‌زیسته که مسئله اختلاف [[شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] به طور چشمگیری در جامعه مطرح بوده و هر یک سعی می‌‌کرده نقاط ضعف دیگری را جمع‌آوری کند و از این راه او را محکوم نماید و درستی خود را ثابت نماید، ایشان اقدام به جمع‌آوری نکاتی از مخالفان شیعه می‌‌نماید و نام آن را مثالب می‌‌گذارد؛ ولی به علت نامعلومی، این کتاب از بین رفته و هم‌اکنون در دسترس نیست.
 
 
'''در مورد نقل حدیث:'''
 
  
اندیشمندان بزرگ تاریخ علم رجال در کتاب‌های خود، وقتی از شخصیت مورد نظر ما سخن به میان می‌‌آورند، از او به عنوان یکی از افرادی که مورد وثوق و اعتماد است، نام می‌‌برند. این حقیقت را می‌‌توان در کتاب‌های آنان جستجو کرد. به عنوان مثال، چند نمونه از سخن این بزرگواران را یادآوری می‌‌کنیم: نجاشی، عالم سترگ، رجالی متخصص و اولین گردآورنده اسامی ‌‌راویان حدیث در کتاب خود، او را فردی مورد اعتماد یاد می‌‌کند و می‌‌افزاید او دارای کتاب‌هایی بوده که از جمله آن‌ها کتاب مثالب است، که این کتاب را احمد بن طاهر قمی ‌‌برایم خوانده است.<ref> الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.</ref>
+
محمد بن بندار همچنین روایاتی را در زمینه‌های مختلف، مانند: اصول اعتقادی، امام شناسی و اخلاقی با واسطه از استادان خود از [[امام صادق]]، [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] و [[امام رضا]] علیهم‌السلام نقل می‌‌کند. برخی روایات منقول از ابن بندار چنین است:
  
مرحوم شیخ طوسی اولین مؤسس حوزه‌های علمیه در جهان [[اسلام]] در دو کتاب رجال خود او را فردی مورد وثوق می‌‌داند و یکی از طرق ارتباط خودش را با روایات [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم‌السلام از طریق ابن بی جید به محمد بن بندار می‌‌داند.
+
'''دیدن خدا:'''
  
مرحوم [[شيخ عبدالله مامقانی|مامقانی]] عالم گرانقدر شیعه و رجالی معروف، در کتاب گرانسنگ [[تنقيح المقال فى علم الرجال|تنقیح المقال]] ضمن برشمردن توثیقات دیگر عالمان رجال درباره این راوی، خود نیز به توثیق او می‌‌پردازد.
+
محمد بن بندار از استاد خود، محمد بن عبدالله خراسانی نقل می‌‌کند: یکی از افراد غیرمسلمان از [[امام رضا]] علیه‌السلام درباره این که چرا مردم نمی‌‌توانند [[خداوند]] متعال را ببینند سؤال کرد. حضرت در جواب فرمود: این که مردم او را نمی‌‌توانند ببینند برای گناهان زیادی است که انجام می‌‌دهند، او هیچگاه از مردم مخفی نیست. آن شخص پرسید، پس چرا با چشم دیده نمی‌‌شود. حضرت فرمودند: «خداوند بزرگتر از آن است که به چشم آید و یا عقل بتواند تمام ذات او را درک کند».<ref> دلایل الامامه، ص ۴۶۴.</ref>
  
مرحوم آقا بزرگ تهرانی می‌‌نویسد:<ref> همان، ج ۱۵، ص ۱۴۰.</ref> «از محمد بن بندار، کتابی باقی مانده است به نام مثالب که علی بن احمد بن طاهر قمی ‌‌آن را برای نجاشی خوانده است».
+
'''جزای آزار دهندگان:'''
  
[[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]] در کتاب بی‌نظیر و ارزشمند [[معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة|معجم رجال الحدیث]]<ref> همان، ج ۱، ص ۹۵.</ref> محمد بن بندار را ثقه دانسته و اضافه کرده که طریق شیخ طوسی از طریق ابن ابی جید به محمد بن بندار صحیح است.
+
در کتاب ارزشمند [[دلائل الإمامة|دلایل الامامه]] اثر [[محمد بن جریر بن رستم طبری]] می‌‌خوانیم که محمد بن بندار از استاد خود محمد بن سعید خراسانی از [[مفضل بن عمر جعفی|مفضل]]، از [[امام صادق]] علیه‌السلام نقل می‌‌کند: زمانی که [[امام زمان]] علیه‌السلام قیام کند، خداوند هر یک از آزاردهندگان مؤمنان را در هر زمانی که می‌‌زیسته به زمان خودش و به همان صورتی که بوده برمی‌‌گرداند تا انتقام آن مؤمنان را از او بگیرد.<ref> همان، ص ۴۶۴.</ref>
 
 
در کتاب گنجینه دانشمندان<ref> همان، ص ۱۰۴.</ref> می‌‌خوانیم بنا به گفته نجاشی و شیخ طوسی او از ثقات است.
 
 
 
در کتاب ارزشمند [[معجم الثقات و ترتیب الطبقات|معجم الثقات]] اثر ارزشمند آیت الله ابوطالب تجلیل تبریزی،<ref> [[بحارالانوار]]، ج ۲، ص ۲۵۹؛ [[علل الشرایع]]، ج ۱، ص ۱۱۹.</ref> بعد از نقل قول نجاشی می‌‌خوانیم که او از طبقه هفتم از طبقات راویان حدیث بوده است.
 
 
 
'''در زمینه عقاید:'''
 
 
 
محمد بن بندار از استاد خود، خادم الرضا محمد بن (سعید ابن) عبدالله خراسانی<ref> خصال، ص ۲۳۷.</ref> از [[امام رضا]] علیه‌السلام نقل می‌‌کند: یکی از افراد غیرمسلمان از امام رضا علیه‌السلام درباره این که چرا مردم نمی‌‌توانند خداوند متعال را ببینند سؤال کرد. حضرت در جواب فرمود: این که مردم او را نمی‌‌توانند ببینند برای گناهان زیادی است که انجام می‌‌دهند، او هیچگاه از مردم مخفی نیست. آن شخص پرسید، پس چرا با چشم دیده نمی‌‌شود. حضرت فرمودند: «خداوند بزرگتر از آن است که به چشم آید و یا عقل بتواند تمام ذات او را درک کند».<ref> دلایل الامامه، ص ۴۶۴.</ref>
 
 
 
'''درباره عصر مهدوی عجل الله تعالی فرجه شریف:'''
 
 
 
در کتاب ارزشمند [[دلائل الإمامة|دلایل الامامه]] محمد بن جریر طبری<ref> دلایل الامامة، ص ۴۶۴.</ref> می‌‌خوانیم که محمد بن بندار از استاد خود محمد بن سعید خراسانی از مفضل، از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌‌کند: زمانی که [[امام زمان]] علیه‌السلام قیام کند، خداوند هر یک از آزاردهندگان مؤمنان را در هر زمانی که می‌‌زیسته به زمان خودش و به همان صورتی که بوده برمی‌‌گرداند تا انتقام آن مؤمنان را از او بگیرد.<ref> همان، ص ۴۶۴.</ref>
 
 
 
'''یاران امام زمان علیه‌السلام:'''
 
 
 
باز هم در کتاب ارزشمند دلایل الامامه<ref> وسایل الشیعه، ج ۵، ص ۱۷۷؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۵۹.</ref> آمده است: محمد بن بندار از محمد بن سعید خراسانی از [[مفضل بن عمر جعفی|مفضل بن عمر]] که یکی از اصحاب امام صادق علیه‌السلام است نقل می‌‌کند: امام صادق علیه‌السلام به مفضل فرمود: ای مفضل! تو و چهل نفر دیگر، با امام قائم محشور خواهی شد و تو در سمت راست آن حضرت خواهی بود و به مردم امر و نهی خواهی کرد و مردم از تو فرمانبردای خواهند نمود.
 
  
 
'''نوافل در شب نیمه ماه رمضان:'''
 
'''نوافل در شب نیمه ماه رمضان:'''
  
نویسنده کتاب [[وسایل الشیعه]] از شیخ طوسی از محمد بن بندار، از استاد خود محمد بن علی همدانی، از قول امام صادق علیه‌السلام از حضرت [[امام علی]] علیه‌السلام نقل کرده: هر کس در شب نیمه ماه [[رمضان]]، صد رکعت [[نماز]] به جا آورد و در هر [[رکعت|رکعت]]، بعد از [[سوره حمد]]، یازده مرتبه [[سوره اخلاص]] (قل هو الله) را بخواند، خداوند ده فرشته را مأمور می‌‌کند که او را از دشمنان جن و انس محافظت نمایند و سی فرشته را مأمور می‌‌کند که او را از آتش جهنم محافظت کنند.<ref> بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۵، حدیث ۲۳.</ref> همین روایت در کتاب مقنعه [[شیخ مفید]] و [[اقبال الاعمال|اقبال]] [[سید بن طاووس|ابن طاووس]] نیز موجود است.
+
نویسنده کتاب [[وسایل الشیعه]] از [[شیخ طوسی]] از محمد بن بندار، از استاد خود محمد بن علی همدانی، از قول امام صادق علیه‌السلام از [[امام علی]] علیه‌السلام نقل کرده: هر کس در شب نیمه ماه [[رمضان]]، صد رکعت [[نماز]] به جا آورد و در هر [[رکعت|رکعت]]، بعد از [[سوره حمد]]، یازده مرتبه [[سوره اخلاص]] را بخواند، خداوند ده [[فرشتگان|فرشته]] را مأمور می‌‌کند که او را از دشمنان [[جن]] و انس محافظت نمایند و سی فرشته را مأمور می‌‌کند که او را از آتش [[جهنم]] محافظت کنند.<ref> بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۵، حدیث ۲۳.</ref> همین روایت در کتاب «[[المقنعة (کتاب)|المقنعه]]» [[شیخ مفید]] و «[[اقبال الاعمال|اقبال]]» [[سید بن طاووس|ابن طاووس]] نیز موجود است.
 
 
'''جایگاه امیرالمؤمنین در قیامت:'''
 
 
 
محمد بن بندار از استادش، حسن بن عرفه از ابن عمر روایت می‌‌کند که پیغمبر گرامی ‌‌اسلام صلی الله علیه و آله فرموده است، هنگامی‌‌ که [[قیامت]] برپا شود خدای متعال همه انسان‌هایی را که از اول تا آخر، خلق نموده است، در یک جا جمع می‌‌کند و منادی، با صدای بسیار بلند به طوری که همه بشنوند صدا می‌‌زند علی بن ابی طالب علیه‌السلام کجاست. سپس حضرت علی علیه‌السلام می‌‌آید و در مدت کوتاهی، از او به آسانی حساب می‌‌کشند، سپس بر آن حضرت دو لباس زینتی سبز رنگ می‌‌پوشانند و به دست آن حضرت عصایی از درخت طوبی می‌‌دهند، سپس به او می‌‌گویند: بر کنار [[حوض کوثر]] بایست و به هر کس که می‌‌خواهی آب بنوشان و هر کس را نمی‌‌خواهی آب نده.<ref> بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۶۱، حدیث ۵۴.</ref>
 
  
 
'''تربیت فرزند:'''
 
'''تربیت فرزند:'''
  
نویسنده کتاب [[اصول کافی|اصول کافی]] از علی فرزند محمد بن بندر، از محمد بن علی همدانی، از صالح بن عقبه، از امام هفتم حضرت موسی کاظم علیه‌السلام روایت کرده است که مستحب است با فرزندتان در زمان کودکی مهربانی کنید و بگذارید پرتحرک باشد، تا این که در هنگام بزرگ سالی حلیم، صبور و پرحوصله باشد.
+
نویسنده کتاب [[اصول کافی|اصول کافی]] از علی فرزند محمد بن بندر، از محمد بن علی همدانی، از صالح بن عقبه، از [[امام کاظم]] علیه‌السلام روایت کرده است که: با فرزندتان در زمان کودکی مهربانی کنید و بگذارید پرتحرک باشد، تا این که در هنگام بزرگ سالی حلیم، صبور و پرحوصله باشد.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
==منبع==
+
==منابع==
  
حسن شاكر آراني، [[ستارگان حرم]]، جلد 19، صفحه 158-165
+
* [[ستارگان حرم]]، حسن شاکر آرانی، جلد ۱۹، صفحه ۱۵۸-۱۶۵.
[[رده:علمای قرن سوم]]
+
[[رده:علمای قرن سوم]][[رده:علماء شیعه]][[رده:راویان حدیث]][[رده:محدثان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۲

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«محمد بن بندار قمی»، از محدثان مورد اعتماد شیعه در قرن سوم هجری است. نجاشی و شیخ طوسی ضمن توثیق ابن بندار، کتاب «المثالب» را برای او ذکر کرده‌اند.

نام کامل محمد بن بندار قمی
زادگاه قم
وفات قرن سوم قمری

Line.png

اساتید

علی بن محمد همدانی کوفی، عبدالله بن مغیره، محمد بن عبدالله خراسانی، حسن بن عرفه،...

شاگردان

حسین بن محمد اشعری قمی، علی بن محمد بندار، ابن ابی جید، احمد بن طاهر قمی،...

آثار

المثالب،...

ولادت

از تاریخ تولد محمد بن بندار، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ ولی بر اساس قراین و شواهدی که از سلسله راویان همدوره او موجود است، می‌‌توان حدس زد که آغاز تولدش در اوایل قرن سوم بوده و در اواخر همان قرن نیز وفات یافته است؛ زیرا شاگرد ایشان حسین بن محمد اشعری تا سال ۳۰۰ هـ.ق زنده بوده است.[۱]

خانواده‌‌اش از عرب‌های مهاجری هستند که به قم هجرت کرده‌اند و منسوب به طایفه «ذهل»اند.[۲] این طایفه شاخه‌ای از قبیله شیبان‌اند که خود نیز شاخه‌ای از قبیله «بکر بن وائل» به حساب می‌‌آیند که در حجاز و عراق سکونت داشته‌اند.

نام پدرِ محمد، بندار است که هم در زبان فارسی و هم در زبان عربی، این نام را برای فرزندان خود برمی‌‌گزیدند. بندار را در کتاب‌های فرهنگ لغت فارسی و عربی این چنین معنا می‌‌کنند: «کسی که مورد اعتماد مردم بوده و آن‌ها اشیای گران قیمت و سایر وسایل خود را به امانت پیش او می‌‌گذارند. یا به کسی که اخبار و اطلاعات زیادی درباره اقوام و خویشان خود داشته باشد، گفته می‌‌شود».[۳]

این که آیا این راوی در شهر قم متولد شده یا نه، اطلاع صحیحی در دست نیست؛ اما هر چه هست عالمان علم رجال در کتاب‌های خود او را ابوجعفر قمی‌‌[۴] نامیده‌اند، از این رو معلوم می‌‌شود که این راوی بزرگوار، زمان زیادی را در قم می‌‌زیسته تا به قمی ‌‌مشهور شده است.

استادان

محمد بن بندار از جمله کسانی است که افتخار نقل حدیث را بدست آورده و از استادانی بهره برده است، از جمله:

  • علی بن محمد همدانی کوفی؛ وی در کوفه می‌‌زیسته که محمد بن بندار، روایات امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام را از او فراگرفته است.
  • عبدالله بن مغیره؛[۵] راوی موثق کوفی که ابن بندار روایاتی از امام موسی بن جعفر علیه‌السلام را از طریق او نقل می‌‌کند.
  • محمد بن عبدالله خراسانی؛[۶] وی افتخار خدمت در خانه حضرت امام رضا علیه‌السلام را نیز در خراسان پیدا کرده و به عنوان خادم الرضا او را می‌‌شناسند و روایاتی از آن امام بزرگوار برای محمد بن بندار نقل کرده است.
  • حسن بن عرفه؛ محمد بن بندار روایات امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام را از استاد دیگر خود حسن بن عرفه که از اصحاب آن بزرگواران بوده نقل می‌‌کند.

شاگردان

محمد بن بندار همچنین اقدام به آموزش علم و پرورش شاگردانی می‌‌نماید که از جمله آنان می‌‌توان افراد زیر را نام برد:

  • علی بن محمد بندار:[۸] فرزند عالم و اندیشمند محمد بن بندار؛ وی روایات زیادی از پدرش و سایر راویان حدیث نقل می‌‌کند.
  • احمد بن طاهر قمی:[۱۰] که از استادان عالم رجالی بزرگ، شیخ نجاشی صاحب کتاب ارزشمند رجال است.

در نظر عالمان

اندیشمندان بزرگ تاریخ علم رجال در کتاب‌های خود، از محمد بن بندار به عنوان یکی از افرادی که مورد وثوق و اعتماد است، نام می‌‌برند.

  • نجاشی، رجالی متخصص در کتاب رجال خود، او را فردی مورد اعتماد یاد می‌‌کند و می‌‌افزاید «او دارای کتاب‌هایی بوده که از جمله آن‌ها کتاب مثالب است، که این کتاب را احمد بن طاهر قمی ‌‌برایم خوانده است».[۱۱]
  • شیخ طوسی در دو کتاب رجالی خود، او را فردی مورد وثوق می‌‌داند و یکی از طرق ارتباط خودش را با روایات ائمه علیهم‌السلام از طریق ابن بی جید به محمد بن بندار می‌‌داند.
  • شیخ عبدالله مامقانی در کتاب گرانسنگ تنقیح المقال ضمن برشمردن توثیقات دیگر عالمان رجال درباره این راوی، خود نیز به توثیق او می‌‌پردازد.
  • آیت الله خویی در کتاب ارزشمند معجم رجال الحدیث[۱۲] محمد بن بندار را ثقه دانسته و اضافه کرده که طریق شیخ طوسی از طریق ابن ابی جید به محمد بن بندار صحیح است.
  • در کتاب ارزشمند معجم الثقات اثر آیت الله ابوطالب تجلیل تبریزی،[۱۳] بعد از نقل قول نجاشی می‌‌خوانیم که او از طبقه هفتم از طبقات راویان حدیث بوده است.

آثار و روایات

دو رجالی بزرگ شیعه، نجاشی و شیخ طوسی از کتابی به نام «المثالب» برای محمد بن بندار یاد کرده‌اند.[۱۴] در کتاب رجال نجاشی و فهرست می‌‌خوانیم که محمد بن بندار، دارای کتاب‌های زیادی بوده که یکی از آن‌ها کتاب مثالب است.

«مثالب» در لغت چنین معنا شده است: «نکات ضعف سیاسی یا اعتقادی یا گرایشات مذهبی کسانی را در یک مجموعه جمع‌آوری نمودن و به صورت کتابی عرضه کردن». در زمان‌های گذشته برای مقابله با حریف، از روش مثالب‌نویسی استفاده می‌‌شده است.[۱۵] با توجه به این که محمد بن بندار در زمانی می‌‌زیسته که مسئله اختلاف شیعه و سنی به طور چشمگیری در جامعه مطرح بوده و هر یک سعی می‌‌کرده نقاط ضعف دیگری را جمع‌آوری کند و از این راه او را محکوم نماید و درستی خود را ثابت نماید، ایشان اقدام به جمع‌آوری نکاتی از مخالفان شیعه می‌‌نماید و نام آن را مثالب می‌‌گذارد؛ ولی به علت نامعلومی، این کتاب از بین رفته و هم‌اکنون در دسترس نیست.

محمد بن بندار همچنین روایاتی را در زمینه‌های مختلف، مانند: اصول اعتقادی، امام شناسی و اخلاقی با واسطه از استادان خود از امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهم‌السلام نقل می‌‌کند. برخی روایات منقول از ابن بندار چنین است:

دیدن خدا:

محمد بن بندار از استاد خود، محمد بن عبدالله خراسانی نقل می‌‌کند: یکی از افراد غیرمسلمان از امام رضا علیه‌السلام درباره این که چرا مردم نمی‌‌توانند خداوند متعال را ببینند سؤال کرد. حضرت در جواب فرمود: این که مردم او را نمی‌‌توانند ببینند برای گناهان زیادی است که انجام می‌‌دهند، او هیچگاه از مردم مخفی نیست. آن شخص پرسید، پس چرا با چشم دیده نمی‌‌شود. حضرت فرمودند: «خداوند بزرگتر از آن است که به چشم آید و یا عقل بتواند تمام ذات او را درک کند».[۱۶]

جزای آزار دهندگان:

در کتاب ارزشمند دلایل الامامه اثر محمد بن جریر بن رستم طبری می‌‌خوانیم که محمد بن بندار از استاد خود محمد بن سعید خراسانی از مفضل، از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌‌کند: زمانی که امام زمان علیه‌السلام قیام کند، خداوند هر یک از آزاردهندگان مؤمنان را در هر زمانی که می‌‌زیسته به زمان خودش و به همان صورتی که بوده برمی‌‌گرداند تا انتقام آن مؤمنان را از او بگیرد.[۱۷]

نوافل در شب نیمه ماه رمضان:

نویسنده کتاب وسایل الشیعه از شیخ طوسی از محمد بن بندار، از استاد خود محمد بن علی همدانی، از قول امام صادق علیه‌السلام از امام علی علیه‌السلام نقل کرده: هر کس در شب نیمه ماه رمضان، صد رکعت نماز به جا آورد و در هر رکعت، بعد از سوره حمد، یازده مرتبه سوره اخلاص را بخواند، خداوند ده فرشته را مأمور می‌‌کند که او را از دشمنان جن و انس محافظت نمایند و سی فرشته را مأمور می‌‌کند که او را از آتش جهنم محافظت کنند.[۱۸] همین روایت در کتاب «المقنعه» شیخ مفید و «اقبال» ابن طاووس نیز موجود است.

تربیت فرزند:

نویسنده کتاب اصول کافی از علی فرزند محمد بن بندر، از محمد بن علی همدانی، از صالح بن عقبه، از امام کاظم علیه‌السلام روایت کرده است که: با فرزندتان در زمان کودکی مهربانی کنید و بگذارید پرتحرک باشد، تا این که در هنگام بزرگ سالی حلیم، صبور و پرحوصله باشد.

پانویس

  1. معجم الثقات، تجلیل تبریزی، ص ۱۰۴.
  2. تنقیح المقال، ج ۱، ص ۸۹.
  3. فرهنگ معین، ج ۱، ص ۵۸۴؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۸۴.
  4. رجال شیخ طوسی، ص ۴۹۴.
  5. مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ج ۱، ص ۴۱۷.
  6. معجم الثقات، ص ۱۰۴.
  7. بحار، ج ۸، ص ۲۵.
  8. الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.
  9. فهرست شیخ طوسی، ص ۲۱۶.
  10. رجال نجاشی، ص ۱۴۰.
  11. الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.
  12. همان، ج ۱، ص ۹۵.
  13. بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۵۹؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۱۹.
  14. همان.
  15. لسان العرب، ج ۲، ص ۱۱۶.
  16. دلایل الامامه، ص ۴۶۴.
  17. همان، ص ۴۶۴.
  18. بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۵، حدیث ۲۳.

منابع