محدث نوری

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

شیخ حسین بن محمد تقی، مشهور به میرزای نوری یا محدّث نوری، از پژوهشگران و محققان حدیث، در دوران اخیر است که آثار علمی گوناگونی، در زمینۀ معارف اهل بیت(ع) ، به رشتۀ تحریر درآورده است.

ولادت

زادگاه نوری دهی است از روستاهای سرسبزِ شهر نور، به نام «یالو» واقع در استان مازندران. هیجدهم شوال (1254) در شهر نور شور و سروری برپاست. شهر حال و هوایی دیدنی دارد. همه خوشحال و شادمانند و دل خوش از این كه نوری بر نوریان اضافه شده است. تو گویی در آیینه دل، آسمان حدیث را می‌دیدند كه آفتابش آیت الله نوری شده است و سرآمد محدثان شیعی، همین كودك امروزِ نور است كه نام آوری زبانزد گشته است.

سفیر سفرها در راه تحصیل علم

مردان بیدار، مردان میدان اند و مدام در حركت و تكاپو. بی خود نیست كه مبدأ تاریخ اسلام را هجرت قرار داده‌اند؛ هزار نكته باریكتر از مو اینجاست.

در حدیث حیات و روایت بلند نوری، بخش گسترده‌ای است كه تنها با تفسیری از سفرهای سبز او روی نشان می‌دهد. محدث نوری قرار و آرام ندارد، همیشه در حركت و هجرت است، زندگانیش سراسر سیر و سفر است.

در همان سال‌های آغازین عمر، تحصیلاتش را از موطن خود آغاز نمود و سپس در تهران، نزد شیخ عبدالرحیم بروجردی، علم¬آموزى را دنبال کرد. در سن 19 سالگی، براى فراگيرى علوم و معارف اسلامی و غور در کلمات اهل بیت(ع)، به نجف اشرف مهاجرت نمود و در آن‌جا، نزد اساتید بنام و پر آوازۀ روزگار خویش، کسب فیض و علم نمود. ایشان در نجف اشرف، در درس میرزای بزرگ، شرکت می‌جست. [۱]

سیر در بوستان دانشمندان ـ كتاب ها و كتابخانه‌های ایران و عراق ـ سیاحت او، استنساخ و نسخه‌برداری از نسخه‌های نفیس و استراحت او، جستن و یافتن كتاب های كمیاب و كیمیاهای نایاب عیش و عشق اوست همچنان كه تحقیق و تفحص، تفریح روح و تفرج فكر اوست.

جالب‌تر این كه نوری در این سفرهای سبز برای سیر و سلوك، نقشی بس نگارین و بسیار زیبا هم دارد كه مثلث وار و دیدنی است. یك نقطه از این نقشه، مکه مكرمه، خانه خداست و نقطه دیگر آستان قدس رضوی علیه السلام و نقطه سوم عتبات عالیات عراق است. محدث به دور این سه پایه پایدار، پروانه‌وار می‌گردد و پرواز می‌كند.

در سال 1273 ق، از تهران به همراه استادش و پدر زنش به عراق هجرت می‌كند. پس از گذشت چهار بهار مجبور می‌شود حوزه علمیه نجف را ترك گفته، به ایران برگردد ولی باز توفیق رفیقش گشته، با فاصله كمی (1278 ق) به عراق هجرت می‌كند. این بار همراه و همگام با دانشمند بزرگواری به نام آیه الله شیخ عبدالحسین تهرانی معروف به «شیخ العراقین» است. پس از اندك زمانی كه در کربلا همراه او بود با هم به شهر كاظمین سفر می‌كنند و دو سال در سایه سار دو امام معصوم (امام كاظم و امام جواد علیهماالسلام‌) بیتوته می‌كنند.

محدث در این فرصت مشغول تحصیل و تحقیق بود تا در سال 1280 ق در حالی كه بیست و شش بهار را پشت سر گذاشته بود، نخستین سفرش را به سوی دیار دوست آغاز می‌كند تا ضمن تجدید عهد الست، در كنگره سالانه و عظیم حج و سیمنار سراسری مسلمانان شركت جوید.

پس از دیدار با دیار دلدار و راز و نیاز با حضرت حبیب، برای بار سوم به عراق هجرت می‌كند و در درس آیت الله شیخ مرتضی انصاری‌ كه در نجف اشرف دایر بود حاضر می‌شود. سوگمندانه استفاده از افادات شیخ اعظم بیش از چند ماه طول نمی‌كشد زیرا در همین زمان (1281 ق.) شیخ انصاری از سرای فانی به جهان باقی رخت سفر بسته جاودانه می‌شود.

محدث پس از سه سال (1284 ق) برای دومین بار به وطن خویش ایران برمی‌گردد تا ضمن زیارت آستان قدس رضوی ‌علیه السلام وضع مردم مسلمان ایران را بررسی كرده، از نزدیك حال رقت انگیز هموطنانش را كه آن روز در دست حاكمان قاجار اسیر بودند، ببیند تا بعد از بازگشت به نجف اشراف ـ كه آن روز مركز تشیع بود ـ گزارشی داشته باشد.

پس از خاكبوسی امام رضا علیه السلام با یك دنیا درد و غم از غربت شیعه، برای چهارمین بار (در سال 1286 ق.) به عراق بار سفر می‌بندد. همان سال استادش شیخ العراقین از دنیا می‌رود و با فراقش دلِ دانشمند جوان و شاگرد شیدای خویش را می‌سوزاند.

نوری كه می‌بیند استادش رخت سفر بست و رفت تنهایی و دوری استاد را برنمی‌تابد و برای فرار از فراق، دل به دریا می‌زند و برای بار دوم رو به سوی خانه خدا به راه افتاده، می‌رود كه دیداری دوباره با دلدار تازه كند. پس از اتمام اعمال حج، از همان جایگاه مقدس عزم عراق كرده، رو به سوی نجف اشرف، طی طریق می‌كند، تا چون كبوتران حرم هر سپیده دم به دور گنبد عین عدل، و داد مجسم، امام علی علیه السلام پر گشوده، طواف كند.

این بار با عزمی راسخ در نجف اشرف رحل اقامت می‌افكند و پروانه درس میرزای بزرگ می‌گردد. از این جاست كه فصل تازه‌ای از زندگانی نوری شروع می‌شود و سرفصل جدیدی از حوزه نجف تا تاریخ سامرا گشوده و گسترده می‌شود.[۲]

اساتید

بی ‌شك فقیه نور از خرمن خیلی‌ها خوشه چینی كرد و شاگرد شایسته دانشمندان و اندیشمندان زیادی بود و بعضی از آن ها تعهد و تخصص او را به طور كتبی تأیید كرده‌اند. به اختصار از چند استاد نوری نام می‌بریم:

  1. فقیه فاضل ملا محمدعلی محلاتی (1232 ـ 1306 ق).[۳]
  2. عالم جلیل القدر شیخ عبدالرحیم بروجردی (درگذشته 1306 ق)، ایشان پدرزن محدث نوری نیز بود.[۴]
  3. شیخ العراقین عبدالحسین تهرانی (در گذشته 1286 ق).[۵]
  4. شیخ اعظم، مرتضی انصاری (1214 ـ 1281 ق).
  5. جمال السالكین، آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی (1312ق).[۶]
  6. فقیه كبیر ملا شیخ علی خلیلی (1226 ـ 1279 ق).[۷]
  7. معزالدین سید مهدی قزوینی (1222 ـ 1300 ق).[۸]
  8. میرزا محمدهاشم خوانساری (1235 ـ 1318 ق).[۹]
  9. آیت الله حاج ملا علی كنی (1220 ـ 1306 ق).[۱۰]

آثار ماندگار

«هر كس با چشم باز و با در نظر گرفتن شرایط آن روزگار، به آثار خطیر نوری نظر كند، آثاری كه در آن ها دقت و تحقیق موج می‌زند، شك و تردید نخواهد كرد كه او مؤید به روح القدس بود».[۱۱]

آثار نوری با ملاحظه ترتیب در تاریخ تألیف، چنین است:

  1. مواقع النجوم، شجره نامه‌أی است در سلسله اجازات نوریان، و نخستین اثر او است كه در 21 سالگی نوشته است.
  2. نفس الرحمن فی فضائل سیدنا سلمان، حدیثی است از حیات سلمان فارسی و فراتی است از فضایل جوشان او كه در شهر کربلا به سال 1283 ق تألیف لطیف آن تمام شده است.
  3. دارالسلام، در دو جلد، درباره خواب و تعبیر خواب و... است و جلد دوم در اخلاق و... است كه به ترتیب الفبایی و كارساز نوشته شده، و در 1292 ق، به زیر سایه آستان قدس عسكریین، در سرزمین سامرا تألیف آن تكمیل شده است.
  4. فصل الخطاب... (تألیف: 1292 ق. در نجف، چاپ: 1298 ق).
  5. معالم العبر (تألیف: 1296 ق. در شهر سامرا).
  6. میزان السماء (تألیف: 1299 ق. تهران).
  7. كلمه طیبه: (تألیف: 1301 ق. چاپ نخست: بمبئی 1352 ق، در 616 صفحه).
  8. جنه المأوی: (تألیف: 1302 ق) تصنیفی است در مقام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف و با سوز فراق حضرت یار روحی فداه‌.
  9. فیض القدسی: (تألیف: 1302 ق، سامرا) اولین كتاب مستند و معتبر در خصوص زندگانی علامه مجلسی. این كتاب چندی پیش به قلم مترجم معاصر حجه الاسلام سید جعفر نبوی به فارسی ترجمه و منتشر شد.
  10. بدر مشعسع: (تألیف: 1308 ق.) در شرح حال فرزندان موسی مبرقع پسر امام جواد علیه السلام است كه همراه با تقریظ و تأیید میرزای بزرگ چاپ شد.
  11. كشف الاستار (1318 ق.) پرتوی است از حُسن دل انگیز حضرت مهدی روحی فداه.[۱۲]
  12. صحیفه ثانیه علویه (1303 ق.).
  13. صحیفه اربعه سجادیه.
  14. سلامه المرصاد (1317 ق).
  15. مستدرك مزار بحار.
  16. حاشیه بر منتهی المقال.
  17. ظلمات الهاویه در معایب معاویه و...
  18. نجم الثاقب (1303 ق) پر انتشارترین كتاب محدث نوری.
  19. موالید الائمه.
  20. شاخه طوبی.
  21. دیوان شعر محدث نوری كه با نام «مولودیه» چاپ شده است.
  22. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، بزرگترین اثر محدث نوری و معتبرترین مجموعه مفصل روایی كه پس از وسائل الشیعه نوشته شده است و به راستی مستدرك، مرجعی معتبر برای مجتهدان است و هیچ فقیهی از آن بی‌نیاز نیست.[۱۳]
  23. لؤلؤ و مرجان (1319 ق.) این كتاب كه از سر اخلاص و درد دین نوشته شده نخستین كتاب مستقلی است كه در رد خرافات ساخته و پرداخته شده در ساحت مقدس حماسه عاشورا، سخن می‌گوید و با صمیمیت و صداقت از مداحان و منبریانِ محترم می‌خواهد كه در این كار حساس و حیاتی، به هیچ وجه اركان سه گانه راستگویی، درست گویی و اخلاص را فراموش نكنند و با فدا كردن علم و عقل در پای عشقِ فرضی، آبروی همه را نبرند...
  24. تحیه الزائر، از متون زیارتی است.
  25. تقریرات بحث استادش شیخ العراقین.
  26. تقریرات درس استاد دیگرش میرزای بزرگ.
  27. اربعونیات، همان كه در حاشیه كلمه طیبه چاپ شده است.
  28. اخبار حفظ القرآن.
  29. رساله‌ای در شرح حال مولی ابی الحسن شریف عاملی فتونی كه در 1276 ق نوشته است.
  30. كشكول، گلستانی كه گلبرگ های گوناگونی را شامل می‌شود.
  31. حواشی بر توضیح المقال حاج ملا علی كنی كه در آخر رجال ابی علی چاپ شده است.
  32. رساله فارسی در جواب به شبهات فصل الخطاب و در رد تحریف قرآن مجید. تذكر این نكته ضروری است كه علاوه بر كتاب القرآن در ضمن مستدرك الوسائل، محدث نوری سه كتاب دیگر نیز در علوم قرآنی نوشته است و بی‌گمان با چشم پوشی از هر كدام از این چهار كتاب، قضاوت در حق نوری و او را متهم به تحریف كردن، ناقص و ناروا خواهد بود.
  33. ترجمه جلد دوم دارالسلام به فارسی.
  34. اجوبه المسائل.
  35. حواشی بر رجال ابی علی كه نیمه تمام مانده و غیر از شماره 31 می‌باشد.
  36. فهرست كتابخانه بی‌نظیر خویش كه به ترتیب الفبایی نوشته شده و در مقدمه‌اش به تفصیل در خصوص كتاب و نویسندگی سخن گفته است.[۱۴]
  37. نامه‌ها و اجازه‌نامه‌ها و اعلامیه‌ها. اگر در كتابی گردآوری شود گنجینه گرانبهایی را تشكیل خواهد داد. بیش از ده نامه از محدث نوری كه در جواب نامه‌های میر حامد حسین هندی نویسنده اثر گرانسنگ «عبقات الانوار» نوشته شده است در مجله نور علم البته بخش های بریده‌ای از آن ها چاپ شد.[۱۵] و بسیاری از نامه‌ها و... كه در لابه‌لای كتاب ها و... پراكنده‌اند.

خوشبختانه آثار محدث نوری ـ به جز سه یا چهار كتاب ـ بارها چاپ شده و بسیاری از كتاب ها از عربی به فارسی و از فارسی به عربی ترجمه و منتشر شده‌اند. به تازگی كتاب نجم الثاقب از فارسی به عربی و در دو جلد بزرگ ترجمه گشت و انتشار یافت، پس از آن، چندی پیش نیز شاهد انتشار جلد 19 مستدرك الوسائل (جزء اول از خاتمه مستدرك) گشتیم كه به كوشش مؤسسه آل البیت تحقیق و به بازار كتاب عرضه شد.

شاگردان

بسیاری از بزرگان به افتخار شاگردی نوری نایل شده و از انفاس قدسی او بهره‌مند گشته و از خرمن خلوص او خوشه‌چینی و از دریاهای دانش او دانش‌اندوزی كرده‌اند. ما با نام بعضی از آن بزرگمردان به كتاب خود زینت می‌بخشیم:

  1. شیخ آقا بزرگ تهرانی، نویسنده دائره المعارف بزرگ كتابشناسی شیعه «الذریعه الی تصانیف الشیعه» در 26 جلد و كتاب هایی دیگر.
  2. حاج شیخ عباس قمی، محدث مورد وثوقی كه در سایه اخلاص و صمیمیت بسیار، آوازه و نام نیكش چون آفتابی تابان است. كتاب مقدس مفاتیح الجنان تنها یك اثر از میراث ماندگار اوست.
  3. مصلح مجاهد آیت الله شیخ محمدحسین كاشف الغطاء (1294 ـ 1373 ق) از آثار پرارج او در عالم ادب قصیده‌ای است غرا در دفاع از یوسف حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه، حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه شریف كه چكیده‌ای از كتاب كشف الاستار استادش محدث نوری است.
  4. اندیشمند نامی آیت الله علامه سید عبدالحسین شرف الدین عاملی (1290 ـ 1377 ق).
  5. شیخ اسماعیل اصفهانی.
  6. شیخ مرتضی بن محمد عاملی.
  7. سید جمال الدین عاملی اصفهانی.
  8. حاج شیخ محمدباقر بیرجندی (1276 ـ 1352 ق.) مؤلف كبریت احمر.
  9. حاج شیخ علی اكبر نهاوندی.
  10. حاج شیخ علی زاهد قمی (1273 ـ 1371 ق).
  11. حاج شیخ محمدتقی قمی.
  12. عارف واصل آیت الله میرزا جواد آقا ملكی تبریزی.
  13. حاج میرزا ابوالفضل تهرانی معروف به كلانتری نوری و نویسنده «شفاء الصدور فی زیاره العاشورا».
  14. شیخ جعفر نوری نجمی.
  15. سید علم الهدی نقوی كابلی (متولد 1288 ق) نویسنده «دستورالمل للنسوان».
  16. آقا میرزا محمد تهرانی (متولد 1281 ق).
  17. شیخ مهدی نوری فرزند میرزا هادی نوری، برادرزاده محدث نوری. ایشان پیش عمویش رسائل و مكاسب و دیگر كتاب های درسی آموخته بود و در شمار شاگردان میرزای بزرگ شیرازی بود.
  18. شیخ جلیل محمد حَسن آل كبه (1269 ـ 1333 ق).
  19. صدر الاسلام حاج میرزا علی اكبر همدانی معروف به دبیر كه ابوالمكارم هم خوانده می‌شود.
  20. مرحوم حاج میرزا محمد ارباب قمی (1273 ـ 1341 ق). همان طور كه از آثار چاپ شده ایشان برمی‌آید نسبت به استادش محدث نوری فوق العاده ارادتمند بوده است و از او به نیكی بسیار یاد می‌كند.
  21. شیخ علی اكبر همدانی (1270 ـ 1325 ق) نویسنده ناسخ التفاسیر.[۱۶]
  22. پسر خواهرش و دامادش شیخ شهید، آیت الله فضل الله نوری (1295 ـ 1327 ق)
  23. آیت الله شیخ محمدتقی بافقی (1292 ـ 1325 ق) دلیر مردی كه مبارزاتش با رضاخان پهلوی به ویژه در دفاع از حجاب بسی معروف و مشهور است.[۱۷]

راویان نور

در طول صد و پنجاه سال و اندی كه در عصر حاضر بر تاریخ حدیث شیعه گذشته است كمتر «اجازه‌نامه روایی» یافت می‌شود كه نام نوری زینت بخش آن نباشد. همین است كه او را با نام «خاتمه المحدثین» و سرآمد نوریان، معروف ساخته است. محدث نوری «شیخ روایتی» بسیاری از دانشوران نامی است كه از بابت نمونه علمای زیر نام برده می‌شود:

  1. آیت الله سید محسن امین عاملی (1284 ـ 1371 ق) نویسنده اعیان الشیعه و...
  2. آیت الله میرزای نائینی (متوفای 1355 ق).
  3. حاج شیخ محمدهادی بیرجندی (1277 ـ 1366 ق) معروف به هادوی و متخلص به «هادی».
  4. حاج شیخ محمدباقر همدانی (متوفای 1333 ق) از شاگردان عارف نامی ملا حسینقلی همدانی.
  5. فدا حسین كهنویی مشهور به نظیر حسن‌ (متولد 1278 ق).
  6. منیرالدین بروجردی (1269 ـ 1341 ق.) نوه دختری میرزای قمی (صاحب «قوانین الاصول»).
  7. علامه مجاهد حاج شیخ محمدجواد بلاغی (1282 ـ 1352 ق) نویسنده تفسیر آلاء الرحمن.
  8. شیخ محمدعلی كچویی اردستانی (متوفای حدود 1335 ق).
  9. سید ابوطالب شیرازی.
  10. حاج شیخ عبدالكریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم، (متولد حدود 1276 ـ 1355 ق).
  11. سید ابومحمد حسن صدرالدین موسوی كاظمینی، نویسنده «تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام».
  12. سید هبه الدین شهرستانی، نویسنده «الهیئه والاسلام».
  13. علامه سید شمس الدین محمود حسینی مرعشی (1260 ـ 1338 ق).
  14. شریف الاسلام سید اسماعیل مرعشی نجفی نویسنده قانونچه در علم طب.
  15. حاج میرزا علی حسینی مرعشی شهرستانی، شارح و جیزه شیخ بهایی در علم حدیث شناسی.
  16. شیخ محمد حرزالدین نجفی نویسنده معارف الرجال.
  17. شیخ مهدی حكمی قمی مشهور به پایین شهری.
  18. حاج میرزا حسن علیاری تبریزی فرزند حاج ملا علی علیاری سردرودی.
  19. حاج شیخ عبدالنبی نوری تهرانی.
  20. آقا ضیاءالدین عراقی (متوفی 1361 ق).[۱۸]

وفات

محدث نوری كه از پیروان پاك امام حسین علیه السلام بود در راه بازگشت از آخرین سفر زیارتی خویش از دشت گلگون لاله‌ها، یعنی كربلا، بیمار شده، درد خویش را، برای رعایت حال دیگر كاروانیان نینوا پنهان می‌دارد، مبادا كه كربلاییان را اذیت كرده باشد. به نجف اشرف، محل اقامت خویش كه می‌رسد، بیماریش روز به روز شدت یافته، درد دلش سحر به سحر سبز می‌شود. عاقبت زخمی را كه از خنجر هجران خورده بود و سالیان سال، سینه سینایی‌اش را سوخته بود گل می‌كند.

شب چهارشنبه، 27 جمادی الثانی سال 1320 قمری بود كه آن روشنی بخش آسمان ولایت و درایت (در 66 سالگی) غروب می‌كند و برای همیشه نوریان را در نار فراق می‌گدازد و بنا به وصیت خودش در یكی از ایوان های آستان قدس امیرالمومنین علی علیه السلام به خاك سپرده می‌شود.


پانویس

  1. گلشن ابرار: ج 1 ص 413.
  2. نقباء البشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج 2، ص 544.
  3. خاتمه مستدرك الوسائل، محدث نوری، چاپ قدیم سه جلدی، ج 3، ص 877.
  4. مدرك پیشین، ج 3، ص 877.
  5. مدرك پیشین، فائده سوم.
  6. كیهان اندیشه(1371)؛ ش 45، ص 69 ـ 79.
  7. ماضی النجف و حاضرها، آل محبوبه، ج 2، ص 239، چاپ بیروت.
  8. احسن الودیعه، اعتماد السلطنه، ج 1، ص 89، چاپ بغداد، 1348 ق.
  9. پیشین، ج 1، ص 141.
  10. پیشین، ج 1، ص 101.
  11. ر.ك: نقباء البشر، ج 2، ص 549.
  12. كشف الاستار، محدث نوری، چاپ دوم، قم 1400 ق، ص 246، آن جا و در مقدمه كتاب هم حدیثی از حیات محدث نوری آمده است.
  13. به این معنی بسیاری از بزرگان اعتقاد داشته و دارند كه از بابت نمونه می‌شود از آخوند خراسانی و شیخ الشریعه اصفهانی و... نام برد. بنگرید: نقباء البشر، ج 2، ص 553 و مكارم الآثار، ج 5، ص 147.
  14. در خصوص آثار محدث، علاوه بر نقباء البشر، ج 2، ص 549 و جلدهای مختلف «الذریعه» مراجعه شود به فیض قدسی، مقدمه مترجم.
  15. مجله نور علم، ش مسلسل 48، دوره چهارم، ش 12، (آذر و دی 1371) ص 86 ـ 108؛ فیض قدسی، با ترجمه سید جعفر نبوی، ص 37 ـ 40؛ چاپ اول، 1374، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.
  16. زندگینامه این بزرگان را در مصادر زیر می‌توان یافت: نفس الرحمن، ص 14؛ معارف الرجال، ج 1، ص 271؛ نقباء البشر، ج 2، ص 546 و ج 4، ص 1601؛ حماسه حسینی، ج 1، ص 13؛ و هدیه الرازی الی الامام المجدد الشیرازی و ریحانه الادب.
  17. دانشنامه جهان اسلام، حرف ب، جزوه چهارم، ص 623، چاپ اول.
  18. مشجره مواقع النجوم، محدث نوری، ص 20، از منشورات كتابخانه نجفی مرعشی؛ الذریعه، ج 1، ص 181 و...؛ علماء معاصرین، واعظ خیابانی تبریزی، ص 213، دائره المعارف تشیع، ج 2، ص 65، ج 4، ص 568 و...

منابع

  • تلخيص از مجموعه گلشن ابرار، جلد 1، زندگی نامه "محدث نوری" از صحتي سردرودي.

پیوندها