ملا عبدالله فاضل تونی
«ملا عبداللّه بن محمد تونی» مشهور به «فاضل تونی» (م ۱۰۷۱ق)، از علمای بزرگ و فقیهان مشهور قرن یازدهم هجری است وی در اصفهان تحصیل کرد و از شاگردان میرزا رفیعا (متوفی ۱۰۸۲ هـ.ق) بود وخود در همان شهر و بعدا در مشهد و قزوین تدریس نمود. میر عبدالحسین خاتونآبادی از شاگردان اوست و اثر مشهور او «وافیه» در موضوع اصول فقه است.
محتویات
ولادت و خاندان
تاریخ دقیق ولادت عبداللّه بن محمد تونی به خوبی مشخص نیست. اما زادگاه وی بخش «بشرویه» از توابع «تون» یا «فردوس» از شهرستانهای جنوب استان خراسان بوده است. در جنبش سربداران که طی آن شیعیان خراسان به مقابله با مغولان برخاستند؛ بشرویه نیز از مراکز مهم این جنبش در خراسان بوده است. از این شهر عالمان شیعی فراوانی برخاستهاند که از میان آنها ملا عبدالله تونی و حسن بن محمدباقر حسینی را میتوان برشمرد.[۱]
تحصیل و استادان
وی ابتدا همراه برادرش ملا احمد که او نیز از عالمان بزرگ است در مدرسه ملا عبدالله تستری [۲] (متوفی ۱۰۲۱ هـ.ق) در اصفهان به تحصیل اشتغال ورزید و از محضر اعلام آن دیار مخصوصاً علامه مولانا رفیعالدین محمد بن حیدر طباطبایی معروف به میرزا رفیعا (متوفی ۱۰۸۲ هـ.ق) کسب فیض نمود و در ضمن تحصیل به کار تدریس و افاضه پرداخت.[۳]
تدریس و شاگردان
فاضل تونی در طول اقامت خویش در اصفهان با تدریس و افاضه در مدرسه مولی عبدالله تستری شاگردان برجستهای همچون علامه میر عبدالحسین خاتونآبادی تربیت نمود و مشتاقان فقه، اصول، کلام و حدیث از محفل پرفیضش بهرهمند شدند.
علامه خاتونآبادی (متوفی ۱۱۰۵ هـ.ق) در کتاب «وقایع السنین والاعوام» مینویسد: شاه عباس ثانی در سال (۱۰۵۹ هـ.ق) قندهار را از دست پادشاه والاجاه هند خرم گرفت. در آن وقت بنده در خدمت آخوند ملا عبدالله تونی مقابله «من لایحضره الفقیه» را شروع کرده بودم و اکثر اوقاتم را در خدمت آن جناب میگذرانیدم. و از فیض خدمت و کثرت ملازمت آن جناب و برادرش آخوند مولانا احمد استمداد و استفاضه از اخلاق و آداب مینمودم. هر دو برادر در غایت قصوی از تقوا و صلاح و ورع بودند. اما آخوند مولانا عبدالله به فضل و کمال و دقت و فطانت در شعور بر ملا احمد برادرش و بر اکثر طالبان علم آن عصر برتری تمام داشته و بعد از این، مدتی مجاورت روضه رضویه اختیار کرد.[۴]
فاضل تونی بعدها به قصد زیارت عتبات عازم عراق شد، اما در راه، هنگام عبور از قزوین، دوستش ملا خلیل قزوینی از او خواست که در آنجا بماند، و او پذیرفت و مدتی در آن شهر توقف کرد.[۵]
آثار و تألیفات
- الوافیه: این كتاب در اصول فقه و از بهترین كتب این فن است و مورد توجه و مرجع بسیارى از فقها و اصولیون بوده است.
- رسالهای در اصول فقه
- رسالهای در نماز جمعه[۶]
- حاشیه بر معالم الاصول
- تعلیقاتی بر مدارک الاحکام
- حاشیه بر «ارشاد» علامه حلی در فقه
- فهرست بر «تهذیب الاحکام» شیخ طوسی
از آثار وی تنها رساله خطی نماز جمعه و کتاب الوافیه که چاپ شده، بر جای مانده است.
ابتکارات علمی
یکی از ویژگیهای فاضل تونی ابتکارات علمی اوست و این همان روح آزاداندیشی علمی است که وی را در زمان خودش مشهور و معروف ساخته است. گرچه بعد از فوت و گذشت زمان در اثر مفقود شدن آثار وی، نام او به بوته فراموشی سپرده شد؛ اما عدهای معدود از بزرگان معاصر وی، نام او را به بزرگی یاد کردهاند و از او به عنوان فاضل تونی مطلب آوردهاند.
یکی از کتابهایی که ذوق و ابتکار او را بر همگان آشکار میکند، کتاب ایشان با عنوان «الفهرست علی تهذیب الاحکام» اثر شیخ طوسی است. آری این کتاب در آن زمان با نبود امکانات، بهترین خدمت را به عالم فقه و فقاهت نمود.
ترتیب و باب بندی کتاب «الوافیه» هم حاکی از ذوق و ابتکار اوست که مرحوم خوانساری درباره او مینویسد: وله فی الاستصحاب و مباحث التعادل والتراجیح تفریعات و فوائد نادره و تصرفات کثیره لم یسبقه الیها احد؛[۷] برای فاضل تونی در باب استصحاب و تعادل و تراجیح فروعاتی و فوائدی جدید و کمیاب است که احدی قبل از او به آن نرسیده است.
فاضل تونی دارای آرای فقهی خاصی بود که در بعض کتب فقهی به آن اشاره شده است. مرحوم نراقی در کتاب عوائد الایام در ذیل عائده ۸۶ مینویسد: والمحکی عن القاضی عبدالعزیز بن البراج الثانی و اختاره بعض المتأخرین و هو الظاهر من غیر واحد من مشایخنا المعاصرین حیث قالوا: بعدم ثبوت النجاسه بقول العدلین لعدم دلیل علی اعتباره عموما. بل هو ظاهر السید فی الذریعه والمحقق الاول فی المعارج والثانی فی الجعفریه و صاحب الوافیه حیث حکموا بعدم ثبوت الاجتهاد بشهادتهما، لعدم دلیل علی اعتبارها. و کنت علی ذلک منذ اعوم کثیره...؛ در این قول مرحوم فاضل تونی قائل به عدم اعتبار شهادة عدلین است کما این که مرحوم نراقی هم میگوید من مدتها به همین عقیده بودم سپس تغییر رأی دادم.[۸]
ویژگیهای اخلاقی
زهد:
فاضل تونی را همه به زهد و پارسایی ستودهاند. شیخ حر عاملی با تعبیر صالح، زاهد و عابد او را میستاید. میرزا عبدالله افندی میگوید: وی از پارساترین مردم اهل زمانش بوده، بلکه میتوان هم گفت دوم مقدس اردبیلی بوده، بلکه برادرش ملا احمد هم در همین قدر از زهد و پارسایی بوده است. سپس میافزاید: در دیداری که از بشرویه داشتم به برکت این عالم بزرگ و برادرش ملا احمد تمام اهالی آن صالح و متقی و عابد و پرهیزکار بودند.[۹]
شخصیت اجتماعی:
عالمی بزرگ همچون فاضل تونی باید دارای بعد اجتماعی عظیمی باشد که بتواند در میان مردم نفوذ داشته باشد و امرا و ملوک او را تکریم کنند. ساختن مدرسه علمیهای در اصفهان با وجود مدارس علمیه دیگر، خود حاکی از موقعیت اجتماعی اوست. آمدن شاه عباس به دیدنش نیز نمونهای دیگر از شخصیت اجتماعی وی را آشکار میسازد. بیمناسبت نیست که داستانی را که مرحوم میرزا محمد تنکابنی در کتاب «قصص العلماء» آورده این جا بیاوریم: «گویند که شاه عباس روزی به دیدن ملا عبدالله تونی آمد و آخوند مدرسهای ساخته بود و خالی از جماعت طلاب بود. پس سلطان مدرسه را سیر کرد و از ملا عبدالله سوال کرد که چرا مدرسه شما خالیست و مجمع طلاب نیست؟ ملا عبدالله در جواب گفت که جواب این سوال را بعد از زمانی به شما عرضه خواهم داشت. پس روزی آخوند ملا عبدالله به بازدید شاه عباس رفت، پس از طی تعارفات و گفتگوها پادشاه به ملا عبدالله گفت که چیزی از من خواهش کن! آخوند گفت: من مطلبی ندارم. سلطان در این باب اصرار کرد! آخوند گفت: اکنون که شما اصرار دارید، مرا یک حاجت است و آن این است که من سوار شوم و شما در پیش روی من پیاده در میدان شاه حرکت کنید! سلطان گفت که: سبب و حکمت این چه باشد؟ آخوند گفت: که جواب آن را بعد از چندی عرضه خواهم داشت. از آن جایی که سلاطین صفویه از مروجین دین بودند و در احترام علمای اعلام غایت کوشش را داشتند؛ لهذا آخوند ملا عبدالله سوار شد و شاه عباس در پیش روی او پیاده روان شد و قدری راه رفتند و همه اهل شهر دیدند.
پس آخوند سلطان را وداع نمود و به مکان خود مراجعت کرد. بعد از چند وقتی سلطان بار دیگر به دیدن آخوند ملا عبدالله آمد دید که مدرسه آخوند مملو از جماعت طلاب است. پس از آخوند استفسار نمود که سابقا مدرسه شما از طلاب خالی بود، اکنون مدرسه مملو از طلبه گردیده، وجه آن چه میباشد؟ آخوند گفت: وجه آن است که مردم در ابتدای امر فضیلت علم و عالم را ندانستهاند و ظاهربین میباشند و معرفت ندارند. لهذا در بدو امر در مدرسه من کسی جمع نشد و در آن زمان که من سوار شدم و شما پیاده در جلو راه رفتید، مردم دانستند که به حسب دنیا علم را آنقدر و مقدار است که پادشاه پیاده و در پیش روی عالم راه میرود؛ فلذا به جهت عزت دنیا و طلب جاه و جلال مال دنیا در مدرسه جمع شده و مشغول تحصیل میباشند و چون بعضی از مراتب علم را طی نمایند، نیت ایشان خالص خواهد شد و نیت قربتی که مقصود اصلی در علم و جمیع عبادات است حاصل خواهد گردید. کما ورد فی الخبر: اطلبوا العلم ولو لغیرالله فانه یجر الی الله و یا این که به مصداق: المجاز قنطرة الحقیقه.[۱۰]
یک کرامت:
فرزند بزرگ محدث قمی گوید: فراموش نمیکنم زمانی که در نجف اشرف بودیم. یک روز صبح پدرم ـ در حدود سال (۱۳۵۷ هـ.ق) دو سال قبل از وفاتشان ـ از خواب برخاستند و گفتند: امروز چشمم به شدت درد میکند و قادر به مطالعه و نوشتن نیستم و بسیار ناراحت به نظر میرسیدند. تقریباً زبان حالشان این بود که شاید خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله مرا از خود طرد کرده باشند... آقای محدث زاده میافزاید: من مشغول تحصیل بودم، رفتم به مدرسه و ظهر که به خانه برگشتم دیدم ایشان مشغول نوشتن هستند، عرض کردم چشمتان بهتر شد؟ فرمودند: درد به کلی مرتفع گردید. سوال کردم چگونه معالجه کردید؟! پاسخ دادند که: وضو گرفتم و مقابل قبله نشستم و کتاب «کافی» خطی را که به خط فقیه مشهور ملا عبدالله تونی صاحب کتاب الوافیه بود به چشم کشیدم، درد چشم برطرف شد و تا پایان عمر دیگر به درد چشم مبتلا نگردیدند.[۱۱] آری کتاب کافی مرحوم کلینی به دست خط مرحوم ملا عبدالله تونی از کتبی بود که مرحوم محدث قمی به آن خیلی علاقه داشت.
فاضل تونی از نگاه دیگران
- شیخ حر عاملی (م ۱۱۰۴ هـ.ق) در «امل الآمل» ذیل عنوان «مولانا عبدالله بن محمد التونی البشروی» مینویسد: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد معاصر، له کتاب شرح الارشاد فی الفقه و رساله فی الاصول و رساله فی الجمعه و غیر ذلک.[۱۲]
- میرزا عبدالله افندی اصفهانی چنین مینویسد: «این بزرگوار طبق آنچه که ما شنیدهایم از پرهیزگارترین مردم زمانش بود و متقیترین آنها؛ بلکه تالی تِلو مولی احمد اردبیلی و همچنین برادری داشت به نام مولی احمد. وی ابتدا مدتی در اصفهان در مدرسهای مشهور به مدرسه ملا عبدالله تستری بود؛ سپس به مشهدالرضا سفر کرد و مدتی در آنجا سکنی گزید، سپس به عراق رفت تا ائمه مدفون در آنجا را زیارت کند... .[۱۳]
- شیخ عباس قمی، محدث جلیل القدر در کتابهای خود از او به عنوان: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد، ورع و ... یاد کرده است.[۱۴]
- سید محسن امین عاملی همچون سایر عالمان از فاضل تونی یاد کرده و او را فقیهی صالح و عابد و با ورع میشمارد.[۱۵]
- میرزا محمدباقر خوانساری به تفصیل از فاضل تونی و کتب و شروح او یاد میکند و گفتۀ صاحب «ریاض العلماء» را در زهد و ورع ایشان بیان میکند.[۱۶]
- محمدحسن خان صنیعالدوله مینویسد: وی عالمی فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد بود. (کتاب) وارث علامه را شرح نموده و رسالهای در اصول و رسالهای دیگر در جمعه ساخته و با شیخ حر عاملی معاصر بوده است.[۱۷]
- محمدعلی مدرس تبریزی درباره وی آورده است: ملا عبدالله بن محمد تونی بشروی معروف به فاضل تونی، فقیه، عالم، جلیل، فاضل، صالح، عابد، زاهد، اتقی و اورع، اهل زمان خود و تالی تلو مقدس اردبیلی بود...[۱۸]
- شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره وی مینویسد: عبدالله بشرویهای فرزند محمد تونی خراسانی صاحب کتاب الوافیه ساکن مشهد عالمی فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد که کتب شرح ارشاد در فقه از تألیفات اوست... کتاب فهرست تهذیب هم از تألیفات اوست که در کتاب وافیه گفته کسی بر من سبقت نگرفته در خوبی تنظیم این کتاب... .[۱۹]
وفات
سرانجام این عالم ربانی در شانزدهم ربیع الاول (۱۰۷۱ هـ.ق)، هنگامی که عازم سفر عتبات عالیات بود؛ در شهر کرمانشاه در اثر بیماری دار فانی را وداع گفت و در انتهای قبرستان، نزدیک پل شاه کرمانشاه به خاک سپرده شد و به دستور شیخ علیخان زنگنه حاکم کرمانشاه بارگاهی بر قبر او ساختند و این مزار مدتها مورد توجه خاص و عام بوده و کراماتی هم از زبان زائران قبرش نقل شده است.
پانویس
- ↑ مفاخر بشرویه، ص۵، باتلخیص.
- ↑ وی از مشایخ ملا محمدتقی مجلسی (متوفی ۱۰۷۰ هـ.ق) بوده است. محدث قمی وی را با القاب: عزالدین، الشیخ الجل، مروج المله والدین، مربی الفقهاء والمحدثین و تاجالزهاد و ناسکین جامعه المعقول والمنقول، المجتهد فی الفروع والاصول ستوده است.
- ↑ خورشید خاوران، ص۲۵.
- ↑ خورشید خاوران، ص۲۵ به نقل از وقایع السنین والاعوام، ص۵۱۶.
- ↑ افندی اصفهانی، ریاض العلما، ج۳، ص۲۳۸.
- ↑ ر.ک: صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست. رسول جعفریان، ج۱، ص۳۱۴: در بخش نماز جمعه در دوره صفوی این گونه مینویسد: ... فاضل تونی در آغاز رساله خود آورده: جمعی از معاصران سخنی تازهساز کرده و بدعتی آورده، گویند وجوب عینی نماز جمعه نه مشروط به وجود امام است و نه فقیه جامع الشرایط و غرض از نوشتن این رساله ابطال این رأی مبتدع است...
- ↑ روضات الجنات، ج۴، ص۲۴۴.
- ↑ عوائد الایام، ص۸۱۲.
- ↑ ریاض العماء، ج۳، ص۲۳۷.
- ↑ قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص۲۷۰.
- ↑ مفاخر بشرویه، ص۱۰، به نقل از حاج شیخ عباس قمی، مرد تقوا و فضیلت، ص۱۸۵.
- ↑ مفاخر بشرویه، ص۸ به نقل از امل الامل، ص۱۶۳.
- ↑ مفاخر بشرویه، ص۹، مولی خلیل قزوینی (م ۱۰۸۹ هـ.ق) از عالمان فقیهان عصر صفویه است که با فاضل تونی دوستی داشته و اخباری مسلک و قائل به حرمت نماز جمعه در عصر غیبت بوده است.
- ↑ فوائد الرضویه، ص۲۵۵. ترجمه الکنی والقاب (مشاهیر دانشمندان اسلام)، ج۳، ص۱۱۸؛ سفینه البحار، ج۳، ص۳۴۵، ماده عبد، چاپ بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی.
- ↑ اعیان الشیعه، ج۸، ص۷۰.
- ↑ روضات الجنات، ج۴، ص۲۴۴.
- ↑ ریحانه الأدب، ج۱، ص۳۵۶.
- ↑ مفاخر بشرویه، ص۸، به نقل از مطلع الشمس، ج۳، ص۴۰۹.
- ↑ طبقات اعلام الشیعه، القرن الحادی عشر، ص۳۴۲.
منابع
- مجموعه گلشن ابرار، جلد 5، زندگی نامه "فاضل تونی" از محمدعلی رحيميان.
- دانشنامه جهان اسلام، مدخل "ملا عبداللّه تونی" از اسماعیل باغستانی.
- افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ ۱۴۱۵.