سید هاشم بحرانی
منبع: تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 1، صفحه 242
نویسنده: سيد مصطفي علامه مهري
علامه سید هاشم بحرانی
ولادت
سخن از ستاره درخشان بحرین، سید هاشم بحرانی است. او فرزند سید سلیمان حسینی بحرانی و معروف به «علامه بحرانی» است.[۱] سلسله نسب او با بیست و پنج واسطه به امام موسی بن جعفر علیه السلام می رسد.[۲]
در نیمه اول قرن یازدهم در روستای «كتكتان» از توابع شهر «توبلی» كه پایتخت علمی و سیاسی بحرین در آن عصر بود، فرزندی از سلاله پاك رسول خدا صلی الله علیه و آله به دنیا آمد. گرچه تاریخ تولد این وجود سعادتمند به طور دقیق بدست نیامده است. بر اساس برخی از دلایل، تاریخ تولدش را بین سال های 1030 تا 1040 ق. یاد كردهاند.[۳]
حیات علمی سید
سید بحرانی پس از چندی تحصیل در زادگاهش راهی نجف اشراف شد و از استادان آن حوزه باشكوه استفاده فراوان برد و سال ها بعد با رسیدن به مقام علمی و معنوی اجتهاد، بزرگ مرجع آن حوزه گشت. گرچه سال ورودش به نجف، به صورت دقیق مشخص نیست اما به یقین در سال 1063 ق. نزد استاد بزرگ نجف، فخرالدین طریحی به دانش اندوزی مشغول بوده است.[۴]
او پس از چندی به زادگاهش بحرین بازگشت و بعد از رحلت شیخ محمد بن ماجد بحرانی عهدهدار منصب مرجعیت و رهبری دینی علمی مردم گردید.[۵]
سید بحرانی در دوران تحصیلات خویش از محضر استادان گرانقدری بهرهمند گشت كه برخی از آن ها بدین شرح است:
1. شیخ فخرالدین طریحی نجفی (متوفی 1087 ق.) مؤلف كتاب «مجمع البحرین و مطلع النیرین». وی از خاندان های بزرگ نجف اشرف بود. برخی دیگر از كتاب هایش عبارت اند از: «شرح مختصر النافع» و «تمیز المتشابه من اسماء الرجال». علامه بحرانی و علامه مجلسی هر دو از شاگردان فخرالدین طریحی بودند.[۶]
2. سید عبدالعظیم بن عباس استرآبادی از بزرگان علمای اخباری بود كه به علامه بحرانی اجازه نقل روایت داد.[۷]
شاگردان
شاگردان و راویان بسیاری از سید هاشم بحرانی اجازه نقل حدیث دریافت كردند كه به برخی از آنان اشاره میشود:
- 1. شیخ محمد بن حسن حر عاملی، مؤلف كتاب «وسائل الشیعه».[۸]
- 2. شیخ محمود بن عبدالسلام المعنی.[۹]
- 3. شیخ عبدالله بن علی بن احمد بحرانی (متوفی 1148 ه.ق) مؤلف كتاب «الرسائل المتشتته».[۱۰]
- 4. سید محمد بن علی سیف الدین عطار بغدادی.[۱۱]
- 5. شیخ علی مقابی بحرانی.[۱۲]
- 6. شیخ حسن بحرانی.[۱۳]
- 7. شیخ هیكل بن عبد علی اسدی جزائری.
دومین بهار حدیث
قرن چهارم و پنجم هجری دوران نشر و گسترش علوم و تألیف و تصنیف و آزادی نسبی علمای بزرگ شیعی بود. در این دوران عالمان و محدثان بزرگ، كُتب اربعه شیعه (الكافى، تهذیب الأحكام، من لایحضره الفقیه، الاستبصار) را كه منابع اساسی فقه تشیع بشمار میروند به رشته تحریر درآوردند.
پس از آن دوران، تلاش علمی و تحقیقی در موضوع گردآوری، تدوین و تألیف حدیث رو به خاموشی نهاد تا این كه پس از گذشت پنج قرن سكوت زمستانی، در قرم یازدهم هجری، بزرگان و نوابغی از عالم تشیع به این امر مهم همت گماشته، با استفاده از زمینه مناسبی كه در پرتو حكومت صفویان به وجود آمده بود، تلاش فراگیری را در این باره پی گرفتند.[۱۴]
پیشگامان این تحول عظیم و پیام آوران این بهار باصفا، بزرگانی چون علامه مجلسی و علامه بحرانی بودند. علامه مجلسی با تدوین و نگارش مجموعه عظیم «بحارالانوار» خدمت بزرگی به اسلام كرد.
علامه سید هاشم بحرانی نیز آستین همت بالا زد و به دور از هیاهوی زمانه، خود را به دریای بیكران علوم الهی و معارف اهل بیت افكند و با استمداد از كلام و گوهرهای تابناك امامان معصوم، ساحلی زیبا و پرطراوت را به رهروان طریق هدایت نشان داد.
آن محدث و مفسر بزرگ انگیزه و هدف خود را از این كار عظیم چنین بیان میكند: «دیدم كتب علمی از بین میرفت و آثار پوسیده میگردید، در حالی كه این كتاب ها قبل از روزگار ما منابعی غنی بودند كه پس از چندی تنها علایمی از آن ها بر جای ماند و به مرور، اثری از آن ها علامت ها نیز باقی نماند. گویا چیزی گفته و نوشته نشده بوده است. با این كه ستارگان علم و معرفت روشنی میبخشیدند و كتاب ها و آثار آن ها به طور فراوان در همه نقاط نگاشته و منتشر میگردید».[۱۵]
او با این هدف و مقصد، به این تحول عظیم دست زد و بدین سان بار دیگر طراوات شكوفههای بوستان اهل بیت علیهم السلام و پیام بهار ایمان را نوید داد.
علامه بحرانی در قرن یازدهم كه میتوان آن را «عصر احیای دوباره حدیث» نام نهاد با تمسك به حدیث شریف پیامبر گرامی اسلام كه فرمود: «ایها الناس انی تارك فیكم الثقلین... كتاب الله و عترتی...» به دفاع از مرزهای عقیدتی اسلام و تفسیر آیات قرآن كریم پرداخت و برای پاسداری و ترویج ثقل اكبر (قرآن مجید) تفاسیر متعددی به رشته تحریر درآورد.
او در دفاع از ثقل اصغر (اهل بیت) و انتشار احادیث معصومین علیهم السلام نیز تلاشی در خور توجه و ستودنی از خود نشان داد. وی كه فقیهی گرانمایه و صاحب تألیفات بسیار ارزشمندی در فقه، اصول، رجال و... بود زمانی از ادامه تحقیق و تألیف در فقه منصرف شد و به یكباره توجه ویژهای نسبت به تدوین آثار اهل بیت پیدا كرد و با تمام توان و سرعت و دقت فراوان، به این مهم پرداخت.[۱۶]
درباره او آمده است: «علامه بحرانی عمر شریفش را وقف جمع آوری، تصحیح و تدوین احادیث نمود و حتی یك لحظه از جستجو برای یافتن كتب حدیث و جمعآوری نسخههای كتب حدیث و تصیح و تبویب و تنظیم احادیث برای بهتر استفاده كردن از روایات آرام نگرفت».[۱۷] بدین سان علامه سید هاشم بحرانی با تلاش وصف ناپذیرخویش، «پاسدار حریم ثقلین» گردید.
روش علمی و تحقیقی سید
علامه بحرانی در تدوین كتاب های روایی و حدیث، از روش های برجسته و علمی خاصی استفاده میكرد كه اشارهای اجمالی به آن ها ضروری مینماید:
1. استفاده از روایات اهل سنت برای اثبات امامت امام علی علیه السلام و دیگر امامان معصوم علیهم السلام به گونهای كه او حدیث منزلت را از طریق یكصد سند از دانشمندان اهل سنت با ذكر نام كتاب و مدرك آن ها نقل كرده است.[۱۸]
2. استفاده از نسخههای متعدد و عبارات متفاوت یك حدیث برای صحیحتر مشخص شدن و گویایی حدیث.
3. تحقیق و تصحیح سند احادیث برای پیدا كردن روایات صحیح.[۱۹] او در این زمینه كتاب تهذیب شیخ طوسی را بررسی و تحقیق كرد و اغلاط بسیاری را كه در رجال و سند اخبار بود مشخص ساخت و اثر خویش را «تنبیهات الاریب فی رجال التهذیب» نامید.[۲۰]
4. دستهبندی و تبویب احادیث از دیگر كارهای مهم و لازمی بود كه در سیره نیكوی سید قرار داشت. او در این باره كتاب «ترتیب التهذیب» را كه مربوط به تهذیب شیخ طوسی بود به رشته تحریر درآورد و آن را به بهترین روش تدوین و دسته بندی كرد.[۲۱]
كوشش های جانفرسای این محقق توانمند، عالمان و سیره نویسان بلند پایه را بر آن داشت تا همگان اعتراف كنند كه در تاریخ تشیع كسی جز علامه مجلسی مانند او دیده نشده است[۲۲] و بلكه در برخی موارد از جمله تحقیق در سند و تصحیح آن، امتیازاتی دارد كه در نوع خود بینظیر بوده و ایشان در این باره از مصادری حدیث نقل كرده كه علامه مجلسی به آن ها دست نیافته است.[۲۳]
بر قله تقوا و خدمت
علامه بحرانی اسطوره تقوا و ضرب المثل پرهیزكاری بود. شیخ محمد حسن نجفی، صاحب كتاب جواهر الكلام در ضمن موضوعات مربوط به عدالت و تقوا، فرزانگانی چون مقدس اردبیلی و علامه بحرانی را از چهرههای ممتاز و استثنایی تقوا معرفی میكند.[۲۴]
سید بحرانی به رغم فعالیت های تحقیقی و تألیف كتاب های پرارج، هیچگاه از هدایت و ارشاد مردم غافل نبود و وظایفی چون قضاوت، اجرای احكام الهی، كوتاه كردن دست ظالمان و دیگر امور مربوط به جامعه را به خوبی به انجام رساند.[۲۵] او با مدیریت دینی خویش انسان های صالح را به سوی تكامل و سعادت واقعی رهنمون گشته، هدایتگر مردم در دین و دنیایشان بود.
آثار ماندگار
علامه سید هاشم آثار ارزشمندی را در موضوعات متفاوت علوم اسلامی به یادگار نهاد و با تألیف كتاب های متعدد، دائره المعارفی جامع و سودمند در اختیار رهروان هدایت و پژوهشگران شریعت قرار داد. اینك آثار جاویدان او را به نظاره مینشینیم:
- 1. علوم قرآن.
- 3. اللوامع النورانیّه فی اسماء علی و اهل بیته القرآنیه.
- 6. الهادی و مصباح النادی.
- 7. الهدایه القرآنیه الی الولایه الامامیه.
- 8. اصول اعتقادات.
- 9. حقیقه الایمان المبثوت علی الجوارح و احادیث التوحید والنبوه والامامه.
- 10. نهایه الاكمال فیما یتم به تقبل الاعمال.
- 11. مصباح الانوار و انوار الابصار فی بیان معجزات نبی المختار.
- 12. امامت.
- 13. اثبات الوصیه.
- 14. احتجاج المخالفین علی امامه علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین علیه السلام.
- 15. الانصاف فی النص علی الائمه اثنی عشر من آل محمد الأشرف.
- 16. ایضاح المسترشیدن فی بیان تراجم الراجعیت الی الولایه علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین علیه السلام.
- 17. بهجه النظر فی اثبات الوصایه والامامه للائمه اثنی عشر.
- 18. البهجه المرضیه فی اثبات الخلافه والوصیه.
- 19. تبصره الولی فیمن رای القائم المهدی.
- 20. تبصره الولی فی النص الجلی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام.
- 21. التحفه البهیه فی اثبات الوصیه لعلی علیه السلام.
- 22. سلاسل الحدید و تقیّد اهل التوحید.
- 23. عمده النظر فی بیان عصمه الائمه الاثنی عشر.
- 24. غایه المرام و حجه الخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص والعام.
- 25. فصل معتبر فیمن رای الامام الثانی عشر.
- 26. كشف المهم فی طریق خبر غدیرخم.
- 27. مدینه المعاجز الائمه الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر.
- 28. تفضیل الائمه صلوات الله علیهم علی الانبیاء عدانبینا محمد صلی الله علیه و آله.
- 29. تفضیل علی علیه السلام علی الانبیاء اوالعزم من الرسل.
- 30. تلخیص رسالتین.
- 31. حلیه النظر فی فضل الائمه الاثنی عشر.
- 32. الدر النضید فی فضائل الحسین الشهید علیه السلام.
- 33. فضائل علی و الائمه من ولده.
- 34. فضل الشیعه (مناقب الشیعه).
- 35. اللباب المستخرج من كتاب الشهاب.
- 36. مناقب امیرالمؤمنین علیه السلام.
- 37. التیمیه والدره الثمینه.
- 38. معالم الزلفی فی عارف النشأه الاولی والاخری.
- 39. نزهه الابرار و منار الافكار فی خلق الجنه والنار.
- 40. تاریخ اسلام.
- 41. حلیه الابرار فی احوال محمد و آله الاطهار.
- 42. المطاعن البكریه والمثالب العمریه من طریق العثمانیه.
- 43. مولد القائم.
- 44. وفاه النبی.
- 45. وفاه الزهراء.
- 46. سیر الصحابه.
- 47. مقتل ابی عبدالله الحسین علیه السلام.
- 48. فقه.
- 49. التنبیهات فی الفقه.
- 50. حدیث.
- 51. ترتیب التهذیب.
- 52. شرح ترتیب التهذیب.
- 53. روضه الواعظین فی احادیث الائمه الطاهرین.
- 54. تعریف رجال من لایحضره الفقیه.
- 55. رجال.
- 56. تنبیهات الاریب فی رجال التهذیب.
- 57. التیمیه فی بیان نسب التیمی.
- 59. من روی النص علی الائمه الاثنی عشر من الصحابه والتابعین.
وفات
سال 1107 ق. بحرین در اضطراب بود. اضطراب هجران یكی از ستارگان فروزان جهان تشیع. ناگهان سفیر غم خبر رحلت عالم ربانی سید هاشم بحرانی را به گوش ساكنان آن دیار رساند.
او در روستای نعیم جان سپرد و روحش به ملكوت اعلی پر كشید و جهان تشیع را در سوگ خود نشاند. پیكر پاكش با احترام و تجلیل به روستای «توبلی» منتقل گشت و در مقبره ماثنی، در جوار مسجد معروف آن سامان به خاك سپرده شد. مقبرهاش اینك زیارتگاه خداجویان بحرین است.
پانویس
- ↑ علامه السید هاشیم البحرانی، فارس تبریزیان، ص 19.
- ↑ جامع الانساب، محمدعلی روضاتی، ص 23.
- ↑ علامه السید هاشیم البحرانی، ص 21 - 22.
- ↑ مقدمه تفسیر الهادی و مصباح النادی، علامه بحرانی، ص 83.
- ↑ العلامه السید هاشم البحرانی، ص 42، زندگینامه علامه بحرینی، ص 73.
- ↑ لؤلؤه البحرین، شیخ یوسف بحرانی، ص 66 - 67.
- ↑ روضات الجنات، محمدباقر خوانساری، ج 8، ص 183.
- ↑ امل الآمل، شیخ حر عاملی، ج 2، ص 341.
- ↑ لؤلؤ البحرین، ص 75.
- ↑ همان، ص 72؛ الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج 10، ص 258.
- ↑ معارف الرجال، محمد حرزالدین، ج 2، ص 330.
- ↑ الذریعه، ج 7، ص 79 و ج 8، شماره 447.
- ↑ العلامه السید هاشم البحرانی، ص 48.
- ↑ سیر حدیث در اسلام، سید احمد میرخانی، ص 332.
- ↑ مدینه المعاجز، سید هاشم بحرانی، ج 1، مقدمه، ص 28.
- ↑ علامه بحرینی، ص 113، 114، 115.
- ↑ العلامه السید هاشم البحرانی، ص 57.
- ↑ غایه المرام، سید هاشم بحرانی، ص 109، 126، 191، 200.
- ↑ البرهان، سید هاشم بحرانی، ج 4، ص 551.
- ↑ لؤلؤ البحرین، ص 65.
- ↑ همان.
- ↑ لؤلؤه البحرین، ص 63؛ الكنی والالقاب، شیخ عباس قمی، ج 3، ص 93؛ قصص العلماء، ص 63؛ اعیان الشیعه، سید محسن امین عاملی، ج 51، ص 8؛ انوار البدرین، علی بلادی، ص 136.
- ↑ العلامه السید هاشم بحرانی، ص 57.
- ↑ جواهر الكلام، ج 3، ص 295.
- ↑ لؤلؤ البحرین، ص 63.
پیوندها