مصادقة الاخوان (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مصادقة الاخوان.jpg
نویسنده شیخ صدوق
موضوع اخلاق اسلامی
زبان عربی
تعداد جلد 1
مصحح علی خراسانی کاظمی

مصادقة الإخوان

مقاله‌ی مربوط به این عنوان از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon article.jpg
محتوای فعلی "مقاله‌ یک نشریه" متناسب با این عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


نام كتاب حديثى است در آيين دوستى و برادرى. اين كتاب با حجم اندك خود، 125 حدیث را در موضوع دوستى، در خود جاى داده است. اهميت دوستى، راههاى دوست يابى، حقوق دوستان، راز ماندگارى دوستى، رفتار دوستانه، عوامل شكست دوستى ها... بخشى از مطالبى است كه در اين كتاب به چشم مى خورد.

فصل هاى اين كتاب، 43 تاست كه هر كدام، ويژه يكى از مسائل دوستى است. معرفى اين فصل ها آگاهى يى اجمالى از محتواى كتاب بدست مى دهد:

  1. اقسام برادران. بر پايه يك روايت، برادران به (دوستان مورد اعتماد) و (دوستان گشاده رو) تقسيم شده اند كه با دسته اول، از هيچ گونه خدمت نبايد دريغ كرد؛ اما با دسته دوم بايد به اندازه گشاده رويى آنان رفتار نمود.
  2. خصلت هاى دوستى و برادرى. دوستان، ظاهر و باطنشان يكى است؛ زيبايى و زشتى يكديگر را زيبايى و زشتى خود مى دانند؛ ثروت و فرزند، تغييرى در آنان ايجاد نكرده، از بذل مالْ دريغ ندارند و در گرفتارى ها دوست را رها نمى كنند.
  3. مهربانى به دوستان، دل را به خدا نزديك مى سازد.
  4. دوست گرفتن، آدمى را بهشتى مى كند.
  5. گفتگوى دوستانه به دل ها آرامش مى بخشد و سبب ريزش باران رحمت و لطف خداوند است.
  6. همدردى با دوست و رسيدگى به وى، نشانه دوستى واقعى است.
  7. حقوق دوستان. دوستى و برادرى، وظايف و حقوقى را به همراه مى آورد كه آسانترينش آن است كه آن چه براى خود مى خواهى، براى دوست بخواهى و آن چه بر خود نمى پسندى، بر او هم مپسندى.
  8. دوستان آينه يكديگرند.
  9. پذيرايى از دوستان و برادران و اطعام آنان، خلق و خويى آسمانى است و خداوند در بهشت، آن را تلافى مى كند.
  10. بهره دوستى. دوستى براى دنيا و آخرت انسان سودمند است؛ پشتيبانى است در دنيا و شفاعت كننده اى است در آخرت.
  11. دوستان بسيار، براى زندگى معنوى آدمى بسى سودمند است.
  12. مؤمنان برادر يكديگرند.
  13. دوستان به يكديگر خدمت مى كنند.
  14. دورى و قهر دوستان، رفتارى ناپسند است.
  15. بيم و هراس دوست از دوست، سزاوار نيست.
  16. دوستى براى خدا. آن گاه كه دوستى براى خدا باشد، گذشته از پاداش معنوى، پايدارى نيز خواهد داشت.
  17. خوشرويى با دوستان و برادران، عذاب دوزخ را برمى دارد.
  18. گره گشايى از كار دوستان، بندگى خداست.
  19. مناعت طبع (عزت نفس). خويشتن دارى در برابر دوستان و اظهار بى نيازى، سبب دوام دوستى است.
  20. ديد و بازديد. دوست، مانند دست است و دست ها به كمك هم كارها را از پيش مى برند و نگهدار هم اند.
  21. توجه به دوستان. برادرى كه تو را از ياد نمى برد، مى سزد كه او را هميشه به يادآرى.
  22. دست دادن هنگام ملاقات، كدورت ها را از ميان برمى دارد.
  23. شادكردن دوست، از بهترين كارها نزد خداوند است.
  24. بخل ورزى با دوستان و برادران، خصلتى نكوهيده است.
  25. گرفتارى ها را با دوستان در ميان گذاريد؛ چرا كه دوست از كمك دريغ نمى ورزد؛ گرچه با دعاى خير باشد.
  26. شاد كردن دوست، آفت دنيا و هراس قيامت را برمى دارد.
  27. رنجاندن برادران، ناراحتى و رنجش به دنبال دارد.
  28. نيكى به دوستان، گرچه اندك باشد، نعمت خداوندى است.
  29. تلاش براى گره گشايى از كار دوستان، از طواف خانه خدا با ارزش تر است. گفتنى است بيشترين روايت هاى اين كتاب، در اين فصل جمع شده است و اين، نشان از جايگاه ويژه (گره گشايى) در معاشرت و روابط انسانى دارد.
  30. تقدم دوستى بر داد و ستد. اگر دوستى خواستار به هم خوردن معامله شد، اجابت كنيد.
  31. آزمون دوستى. دوستان را با سفر، هنگام خشم و با درهم و دينار، بيازماييد.
  32. اعتبار دوستان، بيش از مال و ثروت است.
  33. پرسش از نام و نشان، نشانه يكرنگى در دوستى است.
  34. خيرخواهى. دوستان بايد با خيرخواهى، در راه حل مشكلات يكديگر قدم بردارند.
  35. خوار نشمردن دوستان. تحقير و خوار شمردن دوستان، به جز تيره ساختن روابط، سبب قهر و غضب الهى است.
  36. خوشبو كردن دوستان، سنتى دينى است و بر دوستى مى افزايد.
  37. محبت ورزيدن، نشانه ديندارى است.
  38. حفظ آبرو. آبروى دوست را ريختن، گناهى زشت و نابخشودنى است.
  39. دعاى دوستان درباره يكديگر به اجابت مى رسد.
  40. ملاطفت نسبت به برادران، لطف خداوند را در بهشت به ارمغان مى آورد.
  41. پوشاندن دوستان، پوشش بهشتى را در پى دارد.
  42. كميابى دوست خوب. دوستى، زمانى به زندگى صفا مى بخشد و يارى رسان آدمى در گرفتارى هاست كه خصلت هاى انسانى در آن رعايت شود.

نويسنده اين كتاب، شيخ صدوق از محدثان و عالمان شيعه در قرن چهارم هجرى است. وى كه بيشتر به كار تدريس و تأليف در زمينه حدیث و فقه مشغول بوده، آثار علمى گرانقدرى پديد آورده كه شمار آن ها از دويست مى گذرد. از نوشته هاى حديثى وى كه امروزه در دسترس است و به چاپ رسيده، مى توان به كتب زير اشاره كرد:

  1. الخصال،
  2. التوحید،
  3. من لایحضره الفقیه،
  4. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال،
  5. علل الشرائع،
  6. كمال الدین و تمام النعمة،
  7. معانى الأخبار،
  8. عیون أخبارالرضا علیه السلام،
  9. الأمالى،
  10. فضائل الأشهر الثلاثة،
  11. فضائل الشیعة،
  12. صفات الشیعة،
  13. المواعظ.

بسيارى از آثار صدوق به فارسى نيز ترجمه شده است.

وضعیت نشر

متن عربى (مصادقة الإخوان)، دوبار چاپ شده است: يكى از سوى (مكتبة الامام صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف) در عراق و ديگرى از (سوى مؤسسة الامام المهدى علیه السلام) به سال 1410 قمرى در قم.

برگردان فارسى اين كتاب، توسط استاد محمدتقى دانش پژوه، سامان يافته است. اين ترجمه، روان و از نثرى پخته برخوردار است. بر اين ترجمه، استاد سعيد نفيسى مقدمه اى در معرفى خاندان بابويه دارد كه بسى عالمانه است.

اين ترجمه، به همراه متن عربى، يك بار در سال 1402 قمرى منتشر شده است و براى دومين بار،به نام (آيين دوستى و برادرى در مكتب اسلام) از سوى انتشارات تشيع در قم نشر يافته است. ترجمه ديگرى از اين كتاب، با عنوان (حقوق برادران دينى در اسلام) به قلم مجيد ـ پ، به همت انتشارات بشير، به سال 1404 قمرى در قم منتشر شده است.

منابع

مهدى مهريزى، حدیث زندگی، شماره 10.

متن کتاب مصادقة الإخوان

1.مصادقة الإخوان

2.مصادقة الإخوان