محمدتقی بروجردی
نام کامل | آیت الله محمدتقی بروجردی |
زادروز | 1315 قمری |
زادگاه | بروجرد |
وفات | 1391 قمری |
مدفن | قم |
اساتید | |
شاگردان |
شیخ علی محمد آصفی بروجردی، آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی،... |
آثار |
«نهایة الافکار»، حاشیه بر عروةالوثقی،... |
نوشتن زندگینامه بزرگانی که عمر پربار خود را در راه اعتلا و شکوفایی میراثهای علمی، دینی، فرهنگی، هنری، ادبی و... سپری کردهاند، از وظایف پژوهشگران بشمار میرود. نیز، به نگارش درآوردن زندگانی آنان، در حقیقت قدردانی از مقام شامخ و تلاش فراوان آن اسوههای صبر و مقاومت، و تبیین اهداف بلند آنان و معرفی آثار ارجمندشان به نسل حاضر و نسلهای بعد خواهد بود. کوتاهی در این امر نیز باعث فراموشی نام و یاد آنان و نابودی آثار بیبدیلشان خواهد گردید. در این نوشتار برای شناخت یکی از عالمان بزرگ عصر حاضر آیت الله شیخ محمدتقی بروجردی و معرفی آثار گرانقدر او کوشش شده است.
یکی از غواصان اقیانوس فضیلت، دانش و معرفت که در عصر حاضر و از خطه مجتهدپرور بروجرد[۱] برخاسته، آیت الله شیخ محمدتقی بروجردی نجفی، فرزند انسان وارسته و محب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام حاج عبدالکریم بروجردی است.[۲] حاج عبدالکریم، مالک روستای مرو (بر وزن عمو...)[۳] بوده است.
محتویات
تحصیلات و اساتید
شیخ محمدتقی، در سال ۱۳۱۵ ق. در شهر علم و اجتهاد[۴]، بروجرد به دنیا آمد. خانواده شریف شیخ محمدتقی که با دین و دیانت و عالَم روحانیت رابطهای ناگسستنی داشتند، به جهت تقویت مبانی دینی و معارف اسلامی، فرزند خود را به حوزه علمیه[۵] بروجرد روانه کردند. او مقدمات علوم دینی را در بروجرد فراگرفت و در ۲۱ سالگی، یعنی سال ۱۳۳۶ ق[۶] به نجف اشرف رهسپار شد؛ و دروس سطح و خارج فقه و اصول و... را در آنجا گذراند. وی مدت زیادی از عمر شریفش را در طلب دانش، تحقیق، تعلم، تعلیم و تدریس در سطوح عالی، در نجف اشرف سپری کرد.[۷]
استادان سطح:
شیخ محمدتقی، سطوح عالی حوزوی را در نجف اشرف، در محضر بزرگانی که نام آنان در ذیل میآید، فراگرفت:
۱- سید محمدرضا رفسنجانی (مرعشی): وی در رفسنجان به دنیا آمد و در سال ۱۳۴۲ ق. در نجف، رخت از دنیا بست. مدفن این عالم فرهیخته در جوار آستان جد بزرگوارش، امام علی علیه السلام است. او برای تحصیل به یزد و بعد به نجف مهاجرت کرد و در محضر استادان بزرگ نجف اشرف حاضر شد. به درجه اجتهاد رسید. وی مدت دو سال مرجع عالم تشیع بود؛ اما اجل، مهلتش نداد و در ۵۶ سالگی بدرود حیات گفت. از وی دو فرزند به نامهای سید مهدی و سید کاظم مرعشی به یادگار مانده است. این عالم بزرگوار دارای آثار گرانقدری است.[۸]
۲- شیخ عبدالحسین رشتی: عبدالحسین بن عیسی بن یوسف بن علی عبدالغنی گیلانی نجفی، در سال ۱۲۹۲ ق. در کربلا پا به عرصه خاکی نهاد. وی در اصل (ایرانی-رشتی) بود. این عالم فرهیخته مقدمات علوم دینی را در نجف فراگرفت و در ۱۴ سالگی همراه پدرش به ایران مهاجرت نمود و در رشت اقامت گزید. وی بعد از تکمیل مقدمات و سطوح، دوباره به نجف مهاجرت کرد. او از شاگردان آیات عظام: سید محمدکاظم یزدی، شیخ محمدکاظم خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی و...[۹] است. او در سال ۱۳۷۳ ق. وفات یافت و در وادی السلام نجف اشرف در مقبره شخصی به خاک سپرده شد.[۱۰]
۳- شیخ مرتضی طالقانی: طالقانی در سال ۱۲۸۰ ق. در طالقان به دنیا آمد.[۱۱] او پس از آموزش قرآن و زبان فارسی در مکتب خانه طالقان، به تهران و سپس به اصفهان عزیمت نمود و پس از آن به نجف اشرف مهاجرت کرد. وی در این شهر از محضر استادان بزرگ[۱۲] استفاده نمود و به تهذیب نفس و تکمیل روح پرداخت و به کمالات معنوی و روحی رسید. این دانشمند بزرگ به تدریس و پرورش شاگردان باتقوا پرداخت[۱۳] و از استادان[۱۴] عرفان در نجف بود. طالقانی در سال ۱۳۶۴ ق. در نجف از دنیا رفت.
۴- سید میرزا آقا استهباناتی: ابراهیم بن حسن بن ابراهیم، معروف به میرزا آقا استهباناتی در سال ۱۲۹۷ ق. در استهبان (فارس، ایران) به دنیا آمد. وی مقدمات علوم دینی را در آن جا فراگرفت و سپس به نجف اشرف مهاجرت کرد. او از شاگردان آیات عظام: سید محمدکاظم یزدی، شیخ محمدکاظم خراسانی و میرزا محمدتقی شیرازی است. این عالم فرزانه در سال ۱۳۷۸ ق. از دنیا رفت و در نجف اشرف، در یکی از حجرههای صحن مطهر امیرالمومنین علیه السلام به خاک سپرده شد.[۱۵]
۵- حاج میرزا علی ایروانی: علی بن عبدالحسین بن علیاصغر بن محمدباقر، معروف به حاج میرزا علی ایروانی در سال ۱۳۰۱ ق. به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۴ ق. رخت از دنیا بست و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. وی در سال ۱۳۴۵ ق. کتابی در علم اصول به نام نهایة النهایة فی شرح الکفایة به رشته تحریر درآورده است.
استادان درس خارج:
شیخ محمدتقی پس از اتمام سطح، دروس خارج حوزوی را نزد عالمان بزرگی فراگرفت و به درجه اجتهاد دست یافت. استادان این مرحله از تحصیلات وی عبارتند از:
۱- میرزا محمدحسین نائینی: شیخ میرزا محمدحسین بن میرزا عبدالرحیم، ملقب به شیخ الاسلام نایینی نجفی، در سال ۱۲۷۷ ق. در نایین متولد شد و در ۲۶ جمادی الاول ۱۳۵۵ ق. درگذشت. از میان استادان وی، میتوان به سید اسماعیل صدر[۱۶] و میرزا محمدحسن شیرازی اشاره کرد.[۱۷]
۲- آقا ضیاءالدین عراقی، نابغه علم اصول:[۱۸] او فرزند مولا محمد عراقی نجفی است و در سال ۱۲۷۸ ق. در اراک به دنیا آمد. یکی از اساتید وی، آخوند خراسانی است. او ذی الحجه ۱۳۵۹ ق. در نجف از دنیا رفت و در صحن مطهر، مقبره شخصی به خاک سپرده شد.[۱۹]
۳- سید ابوالحسن اصفهانی: ابوالحسن محمد بن عبدالحمید موسوی در سال ۱۲۸۴ ق. در روستای مدیسه لنجان اصفهان پا به عرصه وجود نهاد. وی زعیم بزرگ شیعه در نجف اشرف و مرجع علی الاطلاق جهان تشیع بوده و دارای تألیفاتی است. وی در سال ۱۳۶۵ ق. از دنیا رفت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد.[۲۰]
شاگردان
شیخ محمدتقی بروجردی، شاگردان بسیاری پرورش داده؛ اما در منابع، نام آن ها ذکر نشده است. فقط در مصاحبه با آقای شیخ محمدمهدی آصفی توانستیم به شرح حال سه تن از آنان دست یابیم که عبارتند از:
۱- شیخ علی محمد آصفی بروجردی: شیخ علی محمد، در سال ۱۳۳۲ ق. به دنیا آمد. وی فرزند حاج صادق بروجردی و داماد شیخ محمدتقی بروجردی است. وی از عالمان، مجتهدان و عارفان روزگار خود بود. او گنجی بود از معرفت که در کنجی قرار گرفت. از وی آثاری در فقه، اصول و تفسیر به جا مانده که بعضی از آن ها به طور مستقل یا در مجلات علمی آن روزگار به چاپ رسیده است. او در کتاب موسوعة النجف الاشرف[۲۱] این گونه معرفی شده است. «الآصفی: علی بن محمد بن الحاج صادق البروجردی النجفی. ۱۳۳۲-۱۳۸۹ ق. مؤلّفاته الفقهیّه: ۱- حکم الرّضاع؛ ۲- نهج الهدی فی حرمةالرّبا. این عالم فرهیخته در سال ۱۳۸۹ ق. به دیار باقی شتافت.
۲- آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی: استاد بزرگوار و خطیب عالیقدر، آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی (فرزند غلامرضا)، برادرزاده آیت الله شیخ محمدتقی بروجردی از مدرسان بزرگ حوزه علمیه قم و از خطیبان نامی معاصر، دارای مقام شامخ علم و بیان و فضل و تقواست. او در حدود سال ۱۳۴۵ ق. در مشهد به دنیا آمد؛ و پس از تحصیل دروس جدید و ادبیات عرب به قم مهاجرت نمود و سطوح را نزد استادان بزرگ به پایان رسانید. وی چندین سال، از درس فقه و اصول زعیم عالیقدر جهان اسلام آیت الله بروجردی و به ویژه امام خمینی و آیت الله محقق داماد و... استفاده نمود.
۳- شهید مظفری.
تألیفات
شیخ محمدتقی بروجردی، در اکثر ابواب فقه به تألیف پرداخته و در علم اصول، یک دوره کامل به نام «نهایة الافکار» در چهار جلد تدوین کرده است که تقریر بحث اصول استادش شیخ ضیاءالدین عراقی است.
- ۱- رسالهای در ارث همسر؛
- ۲- رسالهای در درهم و دینار؛
- ۳- رسالهای در تعاقب ایدی؛
- ۴- رسالهای در رضاع؛
- ۵- رسالهای در منجزات مریض؛
- ۶- رسائل دیگر در ابواب دیگر؛
- ۷- حاشیه بر عروةالوثقی؛(نهج الهدی)
- ۸- حاشیه استدلالی بر عروةالوثقی؛
- ۹- حاشیه فتوائیه، به زبان فارسی بر توضیح المسائل و به صورت خطی.
- ۱۰- رسالهای در رد بر فرقه بابیه(خطی)؛
و تألیفهای دیگری که برخی از آن ها کامل و بعضی ناقص هستند.
مراتب علمی
شیخ محمدتقی در امور تحصیلی بسیار کوشا و مقید مباحثه بود و نظری قوی و سلیم، بیانی شیرین و شیوا، و اشتیاقی فراوان به درس و تحقیق داشت. وی بیش از چهار دوره کامل در درس اصول آیت الله آقا ضیاءالدین عراقی حاضر شد و سه دوره از این دروس را تقریر نمود، که ثمره آنها، کتاب نهایة الافکار است. این تقریر بهترین تقریری است که از درس اصول آقا ضیاءالدین عراقی نوشته شده و باقی مانده و یکی از منابع درس خارج اصول در حوزههای علمیه است. شیخ محمدتقی تقریرات دروس دو استاد دیگرش آیات: شیخ محمدحسین نایینی و سید ابوالحسن اصفهانی را در فقه و اصول به صورت متفرقه نگاشته است. قابل ذکر است که آیت الله بروجردی کتاب وی با نام «رسالهای در اجتهاد و تقلید» را قبل از چاپ مطالعه نمود و از عظمت علمی آن بسیار تعجب نمود و در مجالس و محافل، از آن تمجید نمود.
کتاب حاشیه گسترده استدلالی بر عروة الوثقی خلاصه آرای فقهی وی است. این کتاب، جایگاه مؤلف در فقه، و قدرت علمی او متجلی است؛ همان طور که برای خواننده آن، ذوق سلیم نویسنده در استنباط و اجتهاد واضح و روشن میگردد. شیخ محمدتقی این تعلیقات را تا کتاب حج رسانده؛ و بر اثر عارضه قلبی، هنگام اشتغال به نوشتن بقیه مطالب، وفات یافته و قلم از دست مبارکش بر زمین افتاده است. وی مصداق بارز حدیث شریف نبوی صلی الله علیه و آله گردید که: «اُطلُب العلم من المهد الی اللّحد».
چنین گفت پیغمبر راستگوی × ز گهواره تا گور دانش بجوی
مشایخ روایی:
آیت الله شیخ محمدتقی بروجردی، پس از پیمودن راه کمال و فضل و رسیدن به مراتب بالای تهذیب نفس و اخلاق والا، و بعد از پشت سر گذاشتن آزمایشهای بسیار از استادان بزرگی در نجف اشرف، اجازه نقل حدیث دریافت کرد. اسامیآن بزرگان عبارت است از:
- ۱- میرزا حسین نوری؛
- ۲- آقا ضیاءالدین عراقی؛
- ۳- سید ابوالحسن اصفهانی.
اجازه اجتهاد:
شیخ محمدتقی از دو استاد بزرگوارش، آقا ضیاءالدین عراقی و سید ابوالحسن اصفهانی مفتخر به دریافت اجازه اجتهاد گردید.
فعالیتها
شیخ محمدتقی بروجردی، در طول عمر شریف و پربارش، به امر تحقیق، تدریس، تألیف، تقریر، موعظه و تبلیغ، امامت جماعت و... اشتغال داشت. و نیز او، نسبت به انحرافات و بدعتهای فکری، حساس بود و درباره دین و شریعت و احکام بلند آن، غیرت و حمیت خاصی داشت. از جمله، وی در مقابل افکار و آثار احمد کسروی، رضاقلی شریعت سنگلجی و... به مبارزه پرداخته است.
فعالیتهای سیاسی:
از فعالیتهای سیاسی او اطلاعی در دسترس نیست؛ مگر در چهار مورد از اسناد مربوط به انقلاب اسلامی که در جلد سوم کتاب اسناد انقلاب اسلامی چاپ شده است و امضای وی در ذیل آن ها وجود دارد.
- ۱- متن نامه هیئت علمیه تهران به محمدرضا شاه درباره مجلس مؤسسان و تغییر بعضی از مواد قانون اساسی به تاریخ ۱۳۲۸/۱/۲۱ ش/یازدهم جمادی الثانی ۱۳۶۸ ق. که هیئت علمیه تهران در منزل حجة الاسلام والمسلمین حاج میرزا یحیی صدرالعلماء، اجتماع نمودند و نامه فوق را در خصوص مجلس مؤسسان برای شاه نوشته و ارسال داشتند.
- ۲- متن اعلامیه علما و روحانیان تهران درباره تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی، به تاریخ ۱۳۴۱/۹/۱ ش خطاب به ملت ایران.
- ۳- متن اعلامیه روحانیان تهران درباره اعلام عزا در نوروز ۱۳۴۲ ش. به مناسبت همزمان شدن ایام نوروز با شهادت رئیس مذهب، حضرت امام صادق علیه السلام و حوادث ناگواری که به اسلام وارد و موجب تأثر شدید گردیده است، جامعه روحانیت، عزادار و به عنوان عید، جلوس نخواهند داشت. الاحقر محمدرضا التنکابنی - العبد محمدتقی آملی - الاحقر محمدتقی بروجردی...
- ۴- متن تلگرام جمعی از علما و روحانیان به آیت الله العظمی گلپایگانی درباره فاجعه مدرسه فیضیه. تهران، قم ۱۱۰۷۰، تاریخ ۴/۱/۱۳۴۲ ش. حضرت آیت الله آقای گلپایگانی دامت برکاته: حوادث ناگوار چند روز اخیر و تجاوز به حریم مقدس اسلام و روحانیت، موجب نگرانی و تأثّر شدید (گردید)؛ «انا لله و انا الیه راجعون» جامعه روحانیت همدردی خود را اعلام؛ از خداوند عالم حفظ اسلام و مسلمین را مسألت دارند. الاحقر علیاصغر خویی - باقر طباطبایی قمی - الاحقر حاج سید هادی خسروشاهی - الآثم احمد الحسینی اللواسانی - الاحقر محمدتقی بروجردی.. .
دورههای زندگی:
زندگی پر حاصل شیخ محمدتقی بروجردی به چهار دوره تقسیم میشود:
- ۱- در بروجرد: زندگی در بروجرد که از کودکی تا جوانی (۲۱ سالگی) یعنی بین سال های ۱۲۷۴-۱۲۹۵ ش. را شامل میشود، زمان تحصیلات مقدماتی و رشد و بالندگی اوست.
- ۲- هجرت به نجف: مهاجرت به نجف اشرف و سکونت در آن جا (از سال ۱۲۹۵ ش تا ۱۳۲۵ یا ۱۳۲۴ ش. یعنی تا بعد از وفات استادش سید ابوالحسن اصفهانی.
- ۳- مهاجرت به ایران: مهاجرت به ایران و سکونت در قم که تقریباً از سال ۱۳۲۵ ش. را شامل میشود. شیخ محمدتقی بروجردی بعد از وفات آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، به ایران بازگشت و در قم با آیت الله بروجردی ملاقات نمود. وی به اصرار آیت الله بروجردی در قم ساکن گردید و از اصحاب نزدیک وی شده و به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت. البته مدت اقامت شیخ محمدتقی در قم مشخص نیست.
- ۴- سکونت در تهران: شیخ محمدتقی پس از چند سال اقامت در قم، به دعوت آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی که نسبت به وی عنایت خاصی داشت و به دستور آیت الله بروجردی به تهران مهاجرت کرد. وی در آن جا ساکن گردید و تا پایان عمر شریفش، یعنی سال ۱۳۵۰ ش. به اقامه نماز جماعت در مسجد رئیسی (معروف به مسجد شیشه، واقع در خیابان شیخ هادی، منطقه حسن آباد) و تبلیغ و موعظه پرداخت. این عالم بزرگوار برای عدهای به تدریس فقه و اصول برای عدهای از فضلا و محصلان حوزه علمیه تهران نیز همت گماشت.
شیخ محمدتقی در کنار همه این امور، لحظهای از مطالعه، تحقیق و تألیف غفلت نکرد. اوج این دوران چهارگانه، دوره دوم زندگی وی، یعنی دوره مهاجرت به نجف اشرف است. این مدت ۳۰ ساله زمان گذراندن سطوح عالی و دروس خارج و استفاده علمی و معنوی از استادان بزرگوارش در آنجاست. نوشتن نهایة الافکار و یک دوره فقه استدلالی بر عروة الوثقی، با عنوان حاشیه استدلالی از مهمترین و شاخصترین تلاشهای عالم بزرگ در این دوران بشمار میرود.
ویژگیهای اخلاقی
بروجردی دارای ویژگیهای اخلاقی بیشماری بوده، صفات پسندیده این عالم فرزانه را میتوان چنین برشمرد: ۱- تقوای عالی و برجسته؛ ۲- زهد و سادگی؛ ۳- رهایی از تکلفات اجتماعی؛ ۴- مداومت بر تهجد؛ ۵- استمرار بر ذکر خدا و تلاوت قرآن؛ ۶- غیرت دینی.
شیخ علیرضا پیریایی از فضلای بروجردی، ساکن قم میگوید: آیت الله شیخ محمدتقی بروجردی، با وجود احراز مقام عالی علمی و اجتهادی، در اجتماع خیلی ساده و به طور ناشناس ظاهر میشد؛ به طوری که به چشم کسانی که او را نمیشناختند، یک روحانی ساده و معمولی به نظر میآمد. او علاوه بر مقامات علمی و معنوی، مالک روستای مرو بود که از پدرش به او ارث رسیده بود؛ اما هرگاه که به آن جا میرفت، مردم روستا به یکدیگر، به طور عادی و کماهمیت خبر میدادند و میگفتند: شیخ محمدتقی آمده است!
همدورهای ها و دوستان
برخی از مراجع بزرگ و عالمان نامی، از همدورههای تحصیلی و همبحث آن عالم فرهیخته بودهاند؛ که از جمله آنها، حضرات آیات: سید محمدحسن آل طیب، سید محمدعلی سبط الشیخ، سید (محمد) مهدی لالهزاری، شیخ حسین وحید خراسانی، سید علی سیستانی، شیخ محمدتقی بهجت، سید محمد شاهرودی، حاج سید محمد جعفر مروج جزایری، میرزا هاشم آملی و حاج سید عبدالاعلی سبزواری هستند.
شیخ محمدتقی، دوستان بسیاری داشت. بزرگانی که اسمشان ذکر میشود، از دوستان نزدیک و صمیمی وی هستند:
۱- میرزا هاشم آملی؛ ۲- سید یحیی (مدرس) یزدی؛ ۳- آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی؛ ۴- آیت الله سید محمود شاهرودی.
یکی از دوستان شیخ محمدتقی در قم، شیخ ابوالقاسم صرفی بروجردی بوده که با وی اصول را مباحثه مینمودند. آقای صرفی نقل میکند: در مدتی که شیخ محمدتقی بروجردی، در قم سکونت داشت، با هم، درس اصول را مباحثه میکردیم. بنده درس فقه را با آقای شیخ محمد غروی کاشانی مباحثه مینمودم. در آن زمان آقای غروی، هر هفته، بعضی از روزها، مرتب برای انجام برنامههای مذهبی به تهران میرفتند و به من میگفتند، روزهایی که من در قم نیستم، شما درس اصول را با شیخ محمدتقی بروجردی مباحثه کن؛ و وقتی که بنده از تهران برمیگردم، درس فقه را با اینجانب مباحثه بنما.
از منظر بزرگان
۱- شیخ محمدتقی در قم از نزدیکان آیت الله بروجردی بود و آن بزرگوار به مقام علمی و تقوایی شیخ عنایت خاصی داشته است. آیت الله بروجردی بعضی از رسالههای علمی و فقهی شیخ محمدتقی را مطالعه کرده و در مجالس شخصی از آن ها تعریف و تمجید نموده است؛ مانند کتاب رسالهای در اجتهاد و تقلید.
۲- شیخ محمدهادی امینی در کتاب معجم رجال الفکر والادب فی النجف درباره شیخ محمدتقی نوشته است: محمدتقی فرزند عبدالکریم... عالم باتقوا، محقق فاضلِ پژوهشگر. وی دارای تقریراتی در فقه و اصول است؛ که نهایةالافکار از جمله آنهاست. این کتاب به چاپ رسیده است.
۳- در کتاب فهرست کتابهای چاپی عربی تألیف خان بابامُشار، کتاب نهایة الافکار شیخ محمدتقی این گونه معرفی شده است. نهایةالافکار (در مبحث استصحاب، تعادل و تراجیح)، تقریر (درس اصول) آقا ضیاء عراقی، نوشته شیخ محمدتقی فرزند عبدالکریم بروجردی. جزء سوم، نجف، ۱۳۷۱ (۱۳۳۰ ش)، سربی، وزیری، جزء چهارم، ۱۳۷۱ (۱۳۳۰ ش)، سربی، وزیری، ص ۵۲۰ صفحه).
۴- آیت الله سید محمد غروی در کتاب مع کبار علماء النجف الاشرف ابتدا همان توصیف در صدر کلام مؤلف معجم الرّجال الفکر والادب را درباره وی نوشته، فقط به جای کلمه متتبع، (پژوهشگر)، لفظِ جلیل را بکار برده است. وی در ادامه میگوید: «از خود شیخ محمدتقی شنیدم که پنج دوره در درس اصول شیخ آقا ضیاء عراقی شرکت کرده است...؛ اما متأسفانه برای او (شیخ محمدتقی)، به خاطر کثرت اشتغال به تحقیق و تألیف، فرصتی برای تدریس و اداره امور مردم پیدا نشد. وی به (درخواست آیت الله کاشانی و) دستور مرجع کبیر (آیت الله) سید حسین بروجردی به تهران مهاجرت کرد برای تدریس و اقامه نماز جماعت در مسجد رئیسی که مسجد شیشه نامیده میشود، اما او نتوانست جایگاهی (که مناسب مقامش بود) در اجتماع پیدا کند».
۵- شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب نقباءالبشر درباره شیخ محمدتقی آورده است. «شیخ محمدتقی فرزند عبدالکریم بروجردی، ساکن نجف اشرف، عالم بارع و فاضل جلیل؛ مقدّمات علوم (دینی) را در بروجرد فراگرفت و (نیز) مقداری از سطوح (دروس حوزوی) را نزد بزرگان آن شهر خواند؛ سپس به نجف اشرف مهاجرت کرد...».
وفات
سرانجام، شیخ محمدتقی بروجردی پس از عمری تحقیق و تألیف در روز چهارشنبه ۲۴ ذی القعده ۱۳۹۱ ق/۱۳۵۰ ش. در تهران بر اثر عارضه قلبی، هنگام اشتغال به نوشتن (تعلیقات بر عروة الوثقی) وفات یافت و قلم از دست مبارکش بر زمین افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
پیکر مبارک شیخ محمدتقی بروجردی پس از انتقال به شهر مقدس قم و تشییع باشکوه از طرف مردم و سلسله جلیل روحانیت، در شبستان انتهای قبرستان ابوحسین، سمت راست ضلع جنوبی قبرستان به خاک سپرده شد.
بر روی لوح قبر مبارکش نوشته شد: «مُشیّدُ العِلمِ وَالتُّقی سماحَةُ حجّةالاسلام والمسلمین آیت الله العظمی الحاج شیخ محمدتقی النجفی البروجردی قُدِّسَ سِرُّهُ تُوَفِّیَ یَومَ الاربَعاء، ۲۴ ذی القعده ۱۳۹۱». بر لوح قبر دیواری آن عالم بزرگوار مرقوم شده است: «هوالذی لایموت؛ مَضجَعُ (سماحة حجةالاسلام والمسلمین، آیت الله العظمی، فقیه العصر صاحب النظر الثاقب والرأی الصائب المحقق الاصولی الحاج الشیخ محمدتقی النجفی البروجردی) انتقل الی مثواهِ الاخیر فی ۲۴ ذی القعده ۱۳۹۱». روحش شاد و راهش پررهرو باد!
پانویس
- ↑ بروجرد، یکی از مهمترین شهرهای استان لرستان است؛ شهری با آب و هوای خوش، بهاری سرشار از شکوفه و شقایق و زمستانی به سردی برف های روستایمان، کوه گران پیکر «گرین»؛ که با ۲۶۴۲ کیلومتر مربع مساحت، و ۱۶۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا، در دشت حاصل خیز «سیلاخور»، گستردهترین دشت استان لرستان قرار دارد. این شهر کوهستانی، از شمال به شهر ملایر؛ از جنوب شرقی به شهر درود؛ از جنوب غربی و مغرب به خرمآباد؛ و از شرق به شهرستان اراک محدود شده و در ۳۳ درجه و ۵۴ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۴۵ دقیقه طول شرقی قرار دارد. (برگرفته از سیمای بروجرد، یدالله گودرزی، مؤسسه فرهنگی همسایه، چاپ اول، پاییز ۱۳۷۶، ص ۱، با تصرف و تلخیص) ر.ک: فرهنگ فارسی، دکتر محمد معین، ج ۵، ص ۲۶۲، چاپ هفتم، ۱۳۶۴. چاپ اول: ۱۳۴۵، در این مأخذ، گوه گرین، (کوه گرو) با ارتفاع ۴۲۰۰ متر ذکر شده است.
- ↑ حاج عبدالکریم، به غیر از شیخ محمدتقی، سه پسر دیگر نیز داشت. آقا غلامرضا، پدر آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی، که ملبس به لباس روحانیت بوده؛ ولی به کسب در بازار اشتغال داشته و به مشهد مهاجرت کرده و آقای خزعلی در آن جا متولد شده است؛ بنابراین وی به آیت الله خزعلی خراسانی معروف گردیده است.
- ↑ آقا جواد.
- ↑ آقا حسین (هر دو کاسب بودهاند).
- ↑ واقع در ۲۰ کیلومتری شمال بروجرد، بعد از امامزاده زواریان و روستای زواریان.
- ↑ حوزه علمیه بروجرد، یکی از قدیمیترین حوزههای علمی در غرب ایران بوده است این حوزه به خصوص در دو قرن اخیر، از نظر دارابودن رجال علم و فضیلت در درجهای قرار داشته که گویند روزی عالمان و مجتهدان این شهر را تا هفتاد نفر شمردند؛ و تازه معلوم شد که افرادی چون حاج سید شفیع بروجردی، صاحب قواعد الاصول که شیخ مرتضی انصاری رضوان الله علیه، در راه سفر به عراق، مدت شش ماه برای درک محضر او و نیز (استفاده از) درس حاج ملا اسدالله بروجردی در بروجرد توقف کرد، از قلم افتاده است (برگرفته از مجله حوزه، ش ۴۳ و ۴۴ ویژهنامه آیت الله بروجردی، فروردین تا تیر ۱۳۷۰؛ مقاله آیت الله بروجردی در بروجرد، به قلم آیت الله سید جواد علوی طباطبایی بروجردی، نوه دختری آیت الله بروجردی، ص ۳۲۶ و ۳۲۷، با تصرف).
- ↑ مقدمه نهایةالافکار، تقریرات درس اصول آقا ضیاالدین عراقی، به قلم شیخ محمدتقی بروجردی، ج ۲، از (شیخ محمدمهدی آصفی)، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم، ۱۴۰۵ ق و منابع دیگر.
- ↑ تاریخ بروجرد، ج ۳، شیخ غلامرضا مولانا، شرح حال شیخ محمدتقی بروجردی، به قلم خودش، تنها مأخذی است که در آن نام استادان سطوح عالی وی ذکر شده است.
- ↑ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۵۹-۶۱ (شرح حال فرزندان) ص ۶۱-۶۲ (شرح حال خودش).
- ↑ موسوعة النجف، ج ۷، ص ۱۱۱-۱۱۲؛ گنجینه دانشمندان، ج ۵، ص ۱۷۸، نوشته شده و در سال ۱۳۱۲ ق/۱۲۷۱ ش به تهران آمده و از محضر علامه آشتیانی، در فقه و اصول بهرهمند شده و پس از ده سال تحصیل و تدریس در مدرسه صدر تهران به نجف مهاجرت کرده است.
- ↑ همان، ج ۷، ص ۱۱۱-۱۱۲؛ گنجینه دانشمندان، ج ۵، ص ۱۷۸؛ گنجینه دانشمندان، ج ۵، ص ۱۷۸. تذکر: یکی از شاگردان وی آیت الله حاج سید محمدعلی قاضی طباطبایی اولین شهید محراب بوده است برای شرح حال وی به گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۳۲۲-۳۲۵ رجوع شود برای اطلاع از آثار وی، به موسوعة النجف، ج ۷، ص ۱۱۱ و ۱۱۲ و ج ۱۴، ص ۱۷۲ مراجعه گردد.
- ↑ گنجینه دانشمندان، ج ۶، ص ۱۷.
- ↑ درباره استادان وی در اصفهان و نجف، ر.ک: گنجینه دانشمندان، ج ۶، ص ۱۷ شیخ محمد شریف رازی در این مأخذ میگوید: او شیخ مرتضی طالقانی را در سال ۱۳۶۲ ق/۱۳۲۱ ش در نجف ملاقات کرده و از محضر درس او استفاده کرده است این مأخذ، در ضمن شرح حالش، به خاطره مرگ وی اشاره نشده است.
- ↑ گنجینه دانشمندان، ج ۶، ص ۱۷.
- ↑ به نقل از آقای آصفی؛ همان، ص ۱۸، (آقای شیخ محمدتقی جعفری) عرفان را نزد او فراگرفته است و از جمله شاگردان وی، سید محمدعلی قاضی طباطبایی، و شیخ محمدتقی بروجردی بودهاند. درباره خاطره استاد جعفری از او (که مرگ خود را پیشگویی کرده بود) ر.ک: به کتاب تکاپوگر اندیشهها و زندگی، آثار و اندیشههای استاد جعفری به کوشش عبدالله نصری، با مقدمه استاد محمدرضا حکیمی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ص ۵ و ۶ (به نقل از مجله کیهان فرهنگی، ۱۳۶۳، مهرماه، ص ۵) این خاطره در گنجینه دانشمندان، ج ۸، ص ۱۰۶ و ۱۰۷ در ضمن شرح حال استاد جعفری نیز نقل شده است.
- ↑ گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۱۱۸؛ درباره (آثار فقهی) وی ر.ک: گنجینه دانشمندان، ج ۷، ص ۲۱۷ و ج ۳، ص ۱۱۷ برای مطالعه شرح حالش، ر.ک: گلشن ابرار، ج ۵، سید محمد سجادی (منابع شرح حال و آثار او): ۱ موسوعةالنجف الاشرف، ج ۱۱، ص ۳۲۸؛ گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۱۱۷-۱۱۸ ج ۷، ص ۷۰، ۲۶۶؛ نقباءالبشر، ج ۱، ص ۱۶۸؛ معجم رجال الفکر، ج ۱، ص ۱۲۸ و ج ۷، ص ۷۶ و ۷۷ (فقهاء النجف و مؤلفاتهم خلال الف عام).
- ↑ موسوعة النجف الاشرف، ج ۷، ص ۲۴۳، برای دیگر آثارش، ر.ک: موسوعة النجف الاشرف، ج ۷، ص ۷۶-۷۷ (فقهاءالنجف و مؤلفاتهم خلال الف عام).
- ↑ پدر سید صدرالدین صدر و جد امام موسی صدر.
- ↑ شرح حال وی برگرفته از مع کبار علماءالنجف الاشرف، ص ۴۰۰-۴۰۱ به اختصار برای اطلاع از شرح حال وی، رک: موسوعة النجف الاشرف، ج ۱۱، ص ۲۴۰-۲۴۱.
- ↑ گلشن ابرار، ج ۲، ص ۵۵۲.
- ↑ موسوعة النجف الاشرف، ج ۷، ص ۱۲۹ برای مطالعه شرح ر.ک: به همین کتاب.
منبع
علیرضا پناهی تلخستانی، ستارگان حرم، جلد 19، صفحه 80