اوامر (اصول فقه): تفاوت بین نسخهها
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | ==منظور از ماده امر:== | + | ==منظور از ماده امر:== |
− | منظور از ماده امر، حروف ( الف، ميم ، ر ) مي باشد. | + | منظور از ماده امر، حروف ( الف، ميم ، ر ) مي باشد. |
در آيات و روايات و مواد قانوني هم، اين حروف به کار رفته اند | در آيات و روايات و مواد قانوني هم، اين حروف به کار رفته اند | ||
سطر ۱۲: | سطر ۱۲: | ||
ماده 336 قانون مدني: هر گاه کسي بر حسب امر ديگري اقدام به عملي نمايد که عرفاً براي آن عمل اجرتي بوده و يا آن شخص عادتاً مهياي آن عمل باشد عامل، مستحق اجرت عمل خود خواهد بود مگر اين که معلوم شود که قصد تبرع داشته است. | ماده 336 قانون مدني: هر گاه کسي بر حسب امر ديگري اقدام به عملي نمايد که عرفاً براي آن عمل اجرتي بوده و يا آن شخص عادتاً مهياي آن عمل باشد عامل، مستحق اجرت عمل خود خواهد بود مگر اين که معلوم شود که قصد تبرع داشته است. | ||
− | == | + | ==منظور از صیغه امر== |
منظور از صیغه ی اَمر، فعل یا شبه فعلی است که با آن انجام چیزی طلب می شود. به عبارت دیگر، مقصود از صیغه امر، صیغه های امر غایب و امر مخاطب ( امر حاظر ) و اسم ها و فعل هایی که به معنای امر هستند و ... می باشد که با این صیغه ها، فردی از دیگری انجام چیزی را طلب می کند . | منظور از صیغه ی اَمر، فعل یا شبه فعلی است که با آن انجام چیزی طلب می شود. به عبارت دیگر، مقصود از صیغه امر، صیغه های امر غایب و امر مخاطب ( امر حاظر ) و اسم ها و فعل هایی که به معنای امر هستند و ... می باشد که با این صیغه ها، فردی از دیگری انجام چیزی را طلب می کند . |
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۲۷
محتویات
منظور از ماده امر:
منظور از ماده امر، حروف ( الف، ميم ، ر ) مي باشد. در آيات و روايات و مواد قانوني هم، اين حروف به کار رفته اند
مثال اول:
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ . سوره ي آل عمران
مثال دوم:
ماده 336 قانون مدني: هر گاه کسي بر حسب امر ديگري اقدام به عملي نمايد که عرفاً براي آن عمل اجرتي بوده و يا آن شخص عادتاً مهياي آن عمل باشد عامل، مستحق اجرت عمل خود خواهد بود مگر اين که معلوم شود که قصد تبرع داشته است.
منظور از صیغه امر
منظور از صیغه ی اَمر، فعل یا شبه فعلی است که با آن انجام چیزی طلب می شود. به عبارت دیگر، مقصود از صیغه امر، صیغه های امر غایب و امر مخاطب ( امر حاظر ) و اسم ها و فعل هایی که به معنای امر هستند و ... می باشد که با این صیغه ها، فردی از دیگری انجام چیزی را طلب می کند .
مثال اول :
یا یحیی خذ الکتاب بقوة – ای یحیی توانمندانه کتاب را بگیر – مریم / 12 . در این جا خداوند از حضرت یحیی انجام چیزی را طلب می کند .
مثال دوم :
اقیمو الصلوة
مثال سوم :
اوفوا بالعقود – مایده / 1
دلالت امر بر وجوب
سوالی که مطرح است اینکه آیا صیغه امر بر وجوب دلالت دارد؟
در این مورد نظرات متعدی است:
عده ای معتقدند که صیغه امر، برای دلالت بر وجوب وضع شده است .
عده ای معتقدند که صیغه امر برای دلالت بر وجوب و استحباب وضع شده است .
عده ای معتقدند مه خود لفظ امر، مشترک لفظی است بین وجوب و استحباب .
نظر علامه محمد رضا مظفر(ره)
نکته: علامه مظفر در این مسئله می گوید:
دلالت امر بر این موارد ( مانند وجوب و .. )،به حکم عقل است و نه وضع و قرارداد، و این عقل است که میگوید وقتی آمر به مامور چیزی را امر کرد،انجامش بر مامور واجب است ( پس دلالت امر بر وجوب است آن هم به حکم عقل و نه دلالت وضعی )
امر بعد از منع
قبل از توضیح این بحث به این موارد دقت کنید:
- حظر:منع کردن،امتناع،جلوگیری
- ترخیص: برداشتن منع، رخصت، اجازه دادن
اگر آمر مامور را از کاری منع کند و سپس او را به همان کار امر نماید(امر بعد از منع)،آیا در اینجا این امر به معنای وجوب است یا استحباب یا به معنای ترخیص است و یا ... ؟
هرگاه پزشک به بیماری گفته باشد آب نخور و از مایعات استفاده نکن و همان پزشک بعد از یک هفته بگوید آب بخور،در اینجا امر بعد از منع می باشد.
سوال این بحث این است که در اینجا(زمانی که امر بعد از نهی بیاید)، امر به چه معناست . آیا امر به معنای وجوب است یا استحباب و یا ترخیص و ...
جواب :
الف: اگر امری که بعد از نهی می آید دلالت بر وجوب داشته باشد،انجام امر واجب است و ترک آن موجب مجازات است
ب: اگر امری که بعد از نهی می آید دلالت بر استسجاب داشته باشد،انجام امرمستحب است وثواب دارد ولی ترک آن موجب مجازات نمی شود
ج: اگر امری که بعد از نهی می آید دلالت بر ترخیص داشته باشد،این امر نه بر وجوب دلالت دارد و نه بر استسحاب،بلکه برای برداشتن منع قبلی(دادن رخصت و اجازه) است.
به نظر اکثر اصولیون، امر بعد از نهی به معنای ترخیص و اجازه دادن است.به عبارتی دیگراین امر آمده تا منع قبلی(بیرون نرفتن از خانه) را بردارد، فلذا نه بر وجوب دلالت دارد و نه بر استحباب،بلکه به معنای ترخیص است(یعنی هرگاه پزشک به بیماری گفته باشد آب نخور و از مایعات استفاده نکن و همان پزشک بعد از یک هفته بگوید آب بخور،در اینجا امر بعد از منع،برای رخصت است و آمده منع قبلی را بردارد)
مثال دیگر:
خداوند در سوره مایده صید در حال احرام و انجام مراسم حج را برای حجاج حرام نموده است(یعنی خداوند حجاج را از صید کردن در حال احرام منع کرده)، سپس خداوند به حجاج فرمودند : هنگامی که از احرام بیرون آمدید، صیدکردن برای شما مانعی ندارد .پس امر به شکار پس از احرام، دلالت بر برداشتن منع قبلی(یعنی آنجا که خداوند حجاج را از صید کردن در حال احرام منع کرده بود) دارد
منبع
حمید داوود آبادی فراهانی، پایگاه تخصصی آموزشی اصول فقه
فقه/اصول فقه | ||
اصول فقه | مبحث الفاظ: مشتق، اوامر، نواهی، مفاهیم، عام و خاص ، مطلق و مقید ، مجمل و مبین | منابع اصول فقه |
ملازمات عقلیه: مستقلات عقلیه و غیر مستقلات عقلیه | ||
مباحث حجت: کتاب، سنت، اجماع، حجیت ظواهر، شهرت، سیره ، قیاس، تعادل و تراجیح | ||
مباحث اصول عملیه :اصل برائت، اصل احتیاط، اصل تخییر، اصل استصحاب | ||
پیوندهای مرتبط: | رده:اصول فقه | رده:اصولیون | رده:منابع اصول فقه | رده:اصطلاحات اصول فقه | قواعد فقهی | احکام |