آیه 4 مائده: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(پیوندها)
سطر ۹: سطر ۹:
 
==نزول==
 
==نزول==
  
'''محل نزول:'''
+
===محل نزول===
  
 
این آیه در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌3، ص 231.</ref>
 
این آیه در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌3، ص 231.</ref>
  
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 272.</ref>
+
=== شان نزول اول ===
  
«[[شیخ طوسی]]» گوید: سلمى، مادر رافع از ابورافع نقل نمايد كه [[جبرئيل]] نزد [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله آمد و اجازه خواست. پيامبر به وى اجازه داد، سپس گفت: يا رسول الله ما وارد خانه اى كه در آن سگ باشد، نمى شويم. ابورافع گويد: پس از آن واقعه پيامبر به من دستور داد كه تمام سگ‌هاى [[مدينه]] را از بين ببرم من نيز اين كار را كردم و همه سگ‌هاى مدينه را كشتم تا به در خانه زنى رسيدم كه سگى داشت، او را رها كرديم. سپس نزد پيامبر آمدم و قضيه را خبر دادم به من دستور داد كه سگ آن زن را هم بكشم پس از آن مردم نزد پيامبر آمدند، گفتند: يا رسول الله در اين صورت چه چيزى براى ما حلال است بعد از چندى سكوت اين آيه نازل شد. چنان كه عكرمة و محمد بن كعب القرظى روايت كرده اند.<ref> طبرانى و حاكم و بيهقى و ديگران از عامه نيز موضوع ابورافع را نقل و روايت كرده اند و طبرى صاحب جامع البيان از طريق شعبى روايت نموده كه عدى بن حاتم الطائى گفت: مردى نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله آمد و از او درباره صيدى كه سگ شكارى بياورد، پرسيد: پيامبر نمى دانست كه در جواب چه بگويد تا اين كه اين آيه نازل گرديد.</ref><ref> صاحب مجمع البيان گويد: بعد از نزول اين آيه [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله دستور فرمود: سگانى كه به حال مردم نافع است از بين نبرند ولى سگانى كه نفعى از آن‌ها عائد مردم نيست از بين ببرند.</ref>
+
«[[شیخ طوسی]]» در تفسیر تبیان گوید: سلمى، مادر رافع از ابورافع نقل نمايد كه [[جبرئيل]] نزد [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله آمد و اجازه خواست. پيامبر به وى اجازه داد، سپس گفت: يا رسول الله ما وارد خانه اى كه در آن سگ باشد، نمى شويم. ابورافع گويد: پس از آن واقعه پيامبر به من دستور داد كه تمام سگ‌هاى [[مدينه]] را از بين ببرم من نيز اين كار را كردم و همه سگ‌هاى مدينه را كشتم تا به در خانه زنى رسيدم كه سگى داشت، او را رها كرديم. سپس نزد پيامبر آمدم و قضيه را خبر دادم به من دستور داد كه سگ آن زن را هم بكشم پس از آن مردم نزد پيامبر آمدند، گفتند: يا رسول الله در اين صورت چه چيزى براى ما حلال است بعد از چندى سكوت اين آيه نازل شد. چنان كه عكرمة و محمد بن كعب القرظى روايت كرده اند. طبرانى و حاكم و بيهقى و ديگران نيز موضوع ابورافع را نقل و روايت كرده اند.<ref> محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 272.</ref>
 +
 
 +
===شان نزول دوم===
 +
طبرى صاحب جامع البيان از طريق شعبى روايت نموده كه عدى بن حاتم الطائى گفت: مردى نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله آمد و از او درباره صيدى كه سگ شكارى بياورد، پرسيد: پيامبر نمى دانست كه در جواب چه بگويد تا اين كه اين آيه نازل گرديد.
 +
 
 +
صاحب مجمع البيان گويد: بعد از نزول اين آيه [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله دستور فرمود: سگانى كه به حال مردم نافع است از بين نبرند ولى سگانى كه نفعى از آن‌ها عائد مردم نيست از بين ببرند.<ref> محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 272.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==

نسخهٔ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۰۹

متن آيه

مشاهده آیه در سوره

«يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَ مَا عَلَّمْتُم مِّنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللّهُ فَكُلُواْ مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُواْ اسْمَ اللّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ».

مشاهده آیه در سوره


ترجمه آیه

از تو مى پرسند چه چيزى براى آنان حلال شده است. بگو: چيزهاى پاكيزه براى شما حلال گرديده و نيز صيد حيوانات شكارگر كه شما به عنوان مربيان سگ هاى شكارى از آنچه خدايتان آموخته به آن ها تعليم داده ايد براى شما حلال شده است پس از آنچه آن ها براى شما گرفته و نگاه داشته اند بخوريد و نام خدا را بر آن ببريد و پرواى خدا بداريد كه خدا زودشمار است.

نزول

محل نزول

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شان نزول اول

«شیخ طوسی» در تفسیر تبیان گوید: سلمى، مادر رافع از ابورافع نقل نمايد كه جبرئيل نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و اجازه خواست. پيامبر به وى اجازه داد، سپس گفت: يا رسول الله ما وارد خانه اى كه در آن سگ باشد، نمى شويم. ابورافع گويد: پس از آن واقعه پيامبر به من دستور داد كه تمام سگ‌هاى مدينه را از بين ببرم من نيز اين كار را كردم و همه سگ‌هاى مدينه را كشتم تا به در خانه زنى رسيدم كه سگى داشت، او را رها كرديم. سپس نزد پيامبر آمدم و قضيه را خبر دادم به من دستور داد كه سگ آن زن را هم بكشم پس از آن مردم نزد پيامبر آمدند، گفتند: يا رسول الله در اين صورت چه چيزى براى ما حلال است بعد از چندى سكوت اين آيه نازل شد. چنان كه عكرمة و محمد بن كعب القرظى روايت كرده اند. طبرانى و حاكم و بيهقى و ديگران نيز موضوع ابورافع را نقل و روايت كرده اند.[۲]

شان نزول دوم

طبرى صاحب جامع البيان از طريق شعبى روايت نموده كه عدى بن حاتم الطائى گفت: مردى نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از او درباره صيدى كه سگ شكارى بياورد، پرسيد: پيامبر نمى دانست كه در جواب چه بگويد تا اين كه اين آيه نازل گرديد.

صاحب مجمع البيان گويد: بعد از نزول اين آيه رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور فرمود: سگانى كه به حال مردم نافع است از بين نبرند ولى سگانى كه نفعى از آن‌ها عائد مردم نيست از بين ببرند.[۳]

پانویس

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌3، ص 231.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 272.
  3. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 272.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
  • محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، انتشارات اسلامی، تهران، 1361 ش.
  • فضل بن حسن طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372 ش.

پیوندها

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن