تفسیر عیاشی (کتاب): تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
==مؤلف== | ==مؤلف== | ||
− | + | ابوالنصر محمد بن مسعود بن عیاش سمرقندى، معروف به عیاشى (قرن سوم). | |
+ | او از بزرگان فقهاى شيعه در عصر غیبت صغری بوده است. وی مردی جامع بوده و در رشتههاى فقه، ادب، حديث و تفسير متبحر بوده است. | ||
==زندگینامه و اظهارنظرها== | ==زندگینامه و اظهارنظرها== | ||
سطر ۱۰: | سطر ۱۱: | ||
این تفسیر در اصل دو جلد بوده كه دانشمندان و علماى تفسیر از او روایت مى كرده اند؛ اما متأسفانه در طى قرون و اعصار قسمت دوم این تفسیر مفقود مى شود و لذا كتاب موجود، كه در دو مجلد منتشر شده، فقط تا آخر [[سوره كهف]] است.از طرف دیگر، نسخه موجود بدون اسناد راویان آن مى باشد. | این تفسیر در اصل دو جلد بوده كه دانشمندان و علماى تفسیر از او روایت مى كرده اند؛ اما متأسفانه در طى قرون و اعصار قسمت دوم این تفسیر مفقود مى شود و لذا كتاب موجود، كه در دو مجلد منتشر شده، فقط تا آخر [[سوره كهف]] است.از طرف دیگر، نسخه موجود بدون اسناد راویان آن مى باشد. | ||
+ | |||
+ | ==محتوای تفسیر== | ||
+ | |||
+ | در تفسير عيّاشى همچون ديگر آثار اماميه اين دوره، جنبه روايى غالب است، با اين حال به دليل توجه مؤلف به آيات الاحكام، ويژگى فقهى اين تفسير بيشتر از ديگر تفاسير كهن اماميه، همچون تفسير فرات كوفى و تفسير على بن ابراهيم قمى است. (براى نمونه عيّاشى، ج1، ص192، 238، 248) | ||
+ | |||
+ | وی در چینش تفسیر خویش ابتكاری به خرج داده است كه در كمتر تفسیری دیده میشود كه ذیلاً نحوه ورود و خروج تفسیر عیاشی را میخوانیم: | ||
+ | |||
+ | '''<I>الف: مقدمهای مبسوطی نوشته است كه این مقدمه حاوی مطالب ذیل است:</I>''' | ||
+ | |||
+ | * در فضل [[قرآن]] 18 [[حدیث]] | ||
+ | * در باب ترك روایت برخلاف كتاب 17 حدیث | ||
+ | * در باب روایاتی كه در شأن و منزلت قرآن آمده 17 حدیث | ||
+ | * در باب تفسیر ناسخ و منسوخ، ظاهر و باطن، محكم و متشابه، 11 حدیث | ||
+ | * در باب ما عنی به الائمه من القرآن 8 حدیث | ||
+ | * در باب علم ائمه به تأویل 13 حدیث | ||
+ | * در باب تفسیر برأی 6 حدیث | ||
+ | * در باب نكوهش جدال در قرآن 4 حدیث | ||
+ | |||
+ | مجموع 94 حدیث میشود. | ||
+ | |||
+ | '''<I>ب. جلد اول:</I>''' | ||
+ | |||
+ | # در تفسیر فاتحه الكتاب، 28 حدیث | ||
+ | # در تفسیر [[سوره بقره]]، 535 حدیث | ||
+ | # در تفسیر [[سوره آل عمران]]، 185 حدیث | ||
+ | # در تفسیر [[سوره نساء]]، 314 حدیث | ||
+ | # در تفسیر [[سوره مائده]]، 230 حدیث | ||
+ | # در تفسیر [[سوره انعام]]، 147 حدیث | ||
+ | # در تفسیر فضل سوره انعام، 353 حدیث | ||
+ | |||
+ | مجموع 1693 حدیث است. | ||
+ | |||
+ | '''<I>ب. جلد دوم:</I>''' | ||
+ | |||
+ | # [[سوره اعراف]]، 137 حدیث | ||
+ | # [[سوره انفال]]، 87 حدیث | ||
+ | # [[سوره برائت]]، 166 حدیث | ||
+ | # [[سوره یونس]]، 51 حدیث | ||
+ | # [[سوره هود]]، 84 حدیث | ||
+ | # [[سوره یوسف]]، 106 حدیث | ||
+ | # [[سوره رعد]]، 79 حدیث | ||
+ | # [[سوره ابراهیم]]، 57 حدیث | ||
+ | # [[سوره حجر]]، 47 حدیث | ||
+ | # [[سوره نحل]]، 85 حدیث | ||
+ | # [[سوره بنی اسرائیل]]، 182 حدیث | ||
+ | # [[سوره کهف]]، 97 حدیث | ||
== روش تفسير == | == روش تفسير == | ||
سطر ۱۷: | سطر ۶۴: | ||
متن موجود تفسير عيّاشى نوشتهاى مرسل است كه در آن اسناد احاديث ذكر نشده است و تفسير قرآن كريم را از ابتدا تا سوره كهف در بر دارد، اما بر اساس مطالبى كه از اين تفسير در آثار دورههاى بعدى آمده، احتمالا در اصل شامل تمامى قرآن بوده است. نوشته موجود ظاهرا اندكى پس از وفات مؤلف تدوين يافته است. تدوين كننده، بنابر گزارش خود وى اسناد را حذف كرده تا در فرصتى مناسب، اين متن را نزد كسى كه آن را به طريق سماع يا اجازه از مؤلف يا احتمالا از شاگردان وى به دست آورده، برخواند(<ref> همان، ج 1، ص 73, درباره انتقاد محمد باقر مجلسى از اين كار ج 1، ص 28) </ref>. حاكم حَسكانى در شواهد التنزيل از متن مسنَد تفسير استفاده كرده است و گويا متن مسند تفسير تا زمان ابن طاووس( متوفى 664) در دست بوده است<ref> ( ابن طاووس، ص 79 </ref>). | متن موجود تفسير عيّاشى نوشتهاى مرسل است كه در آن اسناد احاديث ذكر نشده است و تفسير قرآن كريم را از ابتدا تا سوره كهف در بر دارد، اما بر اساس مطالبى كه از اين تفسير در آثار دورههاى بعدى آمده، احتمالا در اصل شامل تمامى قرآن بوده است. نوشته موجود ظاهرا اندكى پس از وفات مؤلف تدوين يافته است. تدوين كننده، بنابر گزارش خود وى اسناد را حذف كرده تا در فرصتى مناسب، اين متن را نزد كسى كه آن را به طريق سماع يا اجازه از مؤلف يا احتمالا از شاگردان وى به دست آورده، برخواند(<ref> همان، ج 1، ص 73, درباره انتقاد محمد باقر مجلسى از اين كار ج 1، ص 28) </ref>. حاكم حَسكانى در شواهد التنزيل از متن مسنَد تفسير استفاده كرده است و گويا متن مسند تفسير تا زمان ابن طاووس( متوفى 664) در دست بوده است<ref> ( ابن طاووس، ص 79 </ref>). | ||
از مقايسه روايات دالّ بر وقوع تحريف در قرآن كريم در تفسير عيّاشى با نسخه خطى قِرائات احمد بن محمد سَيارى، بر مىآيد كه اين اثر منبع عيّاشى در نقل روايات بوده است<ref> ( براى نمونه عسكرى، ج 3، ص 114- 115، 259، 262، 264) </ref>، حال آنكه رجال شناسان امامى روايات منقول از سيارى را بسيار ضعيف دانسته و در مسائل فقهى به آنها بىاعتنا بودهاند<ref> ( خوئى، ج 2، ص 282- 284) </ref>. براساس مطالب مشابه در تفسير عيّاشى و تفسير على بن ابراهيم قمى، احتمالا اين دو اثر منابع مشتركى داشتهاند<ref> ( براى نمونه عيّاشى، ج 1، ص 109- 113، 145- 149, قمى، ج 1، ص 36- 41، 55- 58) </ref>، از جمله تفسير جابر بن يزيد جُعفى( متوفى 128) كه عيّاشى روايات فراوانى از آن نقل كرده است. تفسير ابو الجارود زياد بن مُنذر نيز از منابع مشترك اين دو بوده است، گو اينكه بخشهاى منقول از تفسير مذكور در دو اثر همانند نيست و هر يك از آنان از بخشهاى مختلف آن استفاده كردهاند. نصوص بر جا مانده از تفسير عيّاشى در شواهد التنزيل نيز حاكى از آن است كه عيّاشى از برخى منابع تفسيرى اهل سنّت استفاده كرده است<ref> ( براى نمونه عيّاشى، ج 3، ص 153، 163- 165) </ref>. | از مقايسه روايات دالّ بر وقوع تحريف در قرآن كريم در تفسير عيّاشى با نسخه خطى قِرائات احمد بن محمد سَيارى، بر مىآيد كه اين اثر منبع عيّاشى در نقل روايات بوده است<ref> ( براى نمونه عسكرى، ج 3، ص 114- 115، 259، 262، 264) </ref>، حال آنكه رجال شناسان امامى روايات منقول از سيارى را بسيار ضعيف دانسته و در مسائل فقهى به آنها بىاعتنا بودهاند<ref> ( خوئى، ج 2، ص 282- 284) </ref>. براساس مطالب مشابه در تفسير عيّاشى و تفسير على بن ابراهيم قمى، احتمالا اين دو اثر منابع مشتركى داشتهاند<ref> ( براى نمونه عيّاشى، ج 1، ص 109- 113، 145- 149, قمى، ج 1، ص 36- 41، 55- 58) </ref>، از جمله تفسير جابر بن يزيد جُعفى( متوفى 128) كه عيّاشى روايات فراوانى از آن نقل كرده است. تفسير ابو الجارود زياد بن مُنذر نيز از منابع مشترك اين دو بوده است، گو اينكه بخشهاى منقول از تفسير مذكور در دو اثر همانند نيست و هر يك از آنان از بخشهاى مختلف آن استفاده كردهاند. نصوص بر جا مانده از تفسير عيّاشى در شواهد التنزيل نيز حاكى از آن است كه عيّاشى از برخى منابع تفسيرى اهل سنّت استفاده كرده است<ref> ( براى نمونه عيّاشى، ج 3، ص 153، 163- 165) </ref>. | ||
+ | |||
+ | ==تفسیر عیاشی از منظر علامه طباطبایی== | ||
+ | |||
+ | علامه سید محمدحسین طباطبایی در مقدمه تفسیر عیاشی كه با تحقیق و تصحیح و تعلیق حجت الاسلام سید هاشم رسولی محلاتی در دو جلد به قطع وزیری (جلد اول در 430 صفحه و جلد دوم در 368 صفحه) برای نخستین بار در سال 1380 هـ.ق در چاپخانه علمیه قم چاپ و نشر گردیده است، مینویسد: «یكی از بهترین تفسیرهای كه از علمای پیشین ما بر جا مانده، كتاب تفسیر منسوب به شیخ ما عیاشی رحمه الله علیه و آن كتاب ارزشمندی است...». | ||
+ | |||
+ | در بخش دیگری از این مقدمه آمده است: «تا حال كه یازده قرن از نگارش این تفسیر سپری میگردد، احدی از فحول و بزرگان بر این تفسیر خرده نگرفته و همه او را ستودهاند». | ||
==وضعیت نشر== | ==وضعیت نشر== | ||
این كتاب، با تحقیق و تصحیح سید هاشم رسول محلاتى و با مقدمه علامه طباطبایى، در تهران، توسط انتشارات مكتبه الاسلامیه چاپ و منتشر شده است. لازم به ذکر است که اخیراً به وسیله بنیاد [[بعثت]]، [[احادیث]] این کتاب مستند شده است. | این كتاب، با تحقیق و تصحیح سید هاشم رسول محلاتى و با مقدمه علامه طباطبایى، در تهران، توسط انتشارات مكتبه الاسلامیه چاپ و منتشر شده است. لازم به ذکر است که اخیراً به وسیله بنیاد [[بعثت]]، [[احادیث]] این کتاب مستند شده است. | ||
+ | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۲۷ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۵۶
محتویات
مؤلف
ابوالنصر محمد بن مسعود بن عیاش سمرقندى، معروف به عیاشى (قرن سوم). او از بزرگان فقهاى شيعه در عصر غیبت صغری بوده است. وی مردی جامع بوده و در رشتههاى فقه، ادب، حديث و تفسير متبحر بوده است.
زندگینامه و اظهارنظرها
وى در قرن سوم مى زیسته و هم عصر با شیخ كلینى بوده است. او در آغاز تابع مذهب اهل سنت بود، اما به تشیع گرایید و از پایه هاى دانش و اعیان شیعه گردید و خانه خود را كانون اجتماعات و مركز دانش شیعه قرار داد. او از بزرگان مذهب اثنی عشرى بشمار مى رفت و كشى، صاحب رجال، نیز از شاگردان وى بود. وى حدود دویست اثر و بنابر قولى، 157 كتاب دارد.
معرفى اجمالى كتاب
این تفسیر در اصل دو جلد بوده كه دانشمندان و علماى تفسیر از او روایت مى كرده اند؛ اما متأسفانه در طى قرون و اعصار قسمت دوم این تفسیر مفقود مى شود و لذا كتاب موجود، كه در دو مجلد منتشر شده، فقط تا آخر سوره كهف است.از طرف دیگر، نسخه موجود بدون اسناد راویان آن مى باشد.
محتوای تفسیر
در تفسير عيّاشى همچون ديگر آثار اماميه اين دوره، جنبه روايى غالب است، با اين حال به دليل توجه مؤلف به آيات الاحكام، ويژگى فقهى اين تفسير بيشتر از ديگر تفاسير كهن اماميه، همچون تفسير فرات كوفى و تفسير على بن ابراهيم قمى است. (براى نمونه عيّاشى، ج1، ص192، 238، 248)
وی در چینش تفسیر خویش ابتكاری به خرج داده است كه در كمتر تفسیری دیده میشود كه ذیلاً نحوه ورود و خروج تفسیر عیاشی را میخوانیم:
الف: مقدمهای مبسوطی نوشته است كه این مقدمه حاوی مطالب ذیل است:
- در فضل قرآن 18 حدیث
- در باب ترك روایت برخلاف كتاب 17 حدیث
- در باب روایاتی كه در شأن و منزلت قرآن آمده 17 حدیث
- در باب تفسیر ناسخ و منسوخ، ظاهر و باطن، محكم و متشابه، 11 حدیث
- در باب ما عنی به الائمه من القرآن 8 حدیث
- در باب علم ائمه به تأویل 13 حدیث
- در باب تفسیر برأی 6 حدیث
- در باب نكوهش جدال در قرآن 4 حدیث
مجموع 94 حدیث میشود.
ب. جلد اول:
- در تفسیر فاتحه الكتاب، 28 حدیث
- در تفسیر سوره بقره، 535 حدیث
- در تفسیر سوره آل عمران، 185 حدیث
- در تفسیر سوره نساء، 314 حدیث
- در تفسیر سوره مائده، 230 حدیث
- در تفسیر سوره انعام، 147 حدیث
- در تفسیر فضل سوره انعام، 353 حدیث
مجموع 1693 حدیث است.
ب. جلد دوم:
- سوره اعراف، 137 حدیث
- سوره انفال، 87 حدیث
- سوره برائت، 166 حدیث
- سوره یونس، 51 حدیث
- سوره هود، 84 حدیث
- سوره یوسف، 106 حدیث
- سوره رعد، 79 حدیث
- سوره ابراهیم، 57 حدیث
- سوره حجر، 47 حدیث
- سوره نحل، 85 حدیث
- سوره بنی اسرائیل، 182 حدیث
- سوره کهف، 97 حدیث
روش تفسير
عيّاشى نخست در مقدمهاى كوتاه به ذكر احاديثى در فضيلت قرآن كريم، ترك روايت احاديث مخالف با قرآن، مطالب مذكور در قرآن و لزوم مراجعه به ائمه اطهار عليهم السلام براى فهم و تفسير قرآن، پرداخته است. سپس آياتى را تفسير كرده كه در آنها رواياتى از ائمه عليهم السلام درباره اعتقادات و آموزههاى شيعى- بويژه در فضائل اهل بيت عليهم السلام و منقصت دشمنان ايشان- رسيده است. بيشتر اين روايات از امام باقر و امام صادق عليهما السلام نقل شده است. رجال شناسان امامى، با وجود ستودن عيّاشى، گفتهاند كه وى از افراد ضعيف روايت مىكرده است[۱] در تفسير عيّاشى، علاوه بر مطالب تفسيرى و فقهى، به مسائل كلامى نيز پرداخته شده است, مثلا عيّاشى در بحث از جبر و تفويض، رواياتى دالّ بر رد هر دو نظريه جبر و تفويض آورده و نظرى موافق با« امر بين أمرين» ارائه كرده است( ج 2، ص 140- 141). عيّاشى رواياتى درباره فرقههاى شيعى و ديگر فرق، از جمله واقفه و خوارج و عِجليّه و قَدَريه، آورده است[۲] متن موجود تفسير عيّاشى نوشتهاى مرسل است كه در آن اسناد احاديث ذكر نشده است و تفسير قرآن كريم را از ابتدا تا سوره كهف در بر دارد، اما بر اساس مطالبى كه از اين تفسير در آثار دورههاى بعدى آمده، احتمالا در اصل شامل تمامى قرآن بوده است. نوشته موجود ظاهرا اندكى پس از وفات مؤلف تدوين يافته است. تدوين كننده، بنابر گزارش خود وى اسناد را حذف كرده تا در فرصتى مناسب، اين متن را نزد كسى كه آن را به طريق سماع يا اجازه از مؤلف يا احتمالا از شاگردان وى به دست آورده، برخواند([۳]. حاكم حَسكانى در شواهد التنزيل از متن مسنَد تفسير استفاده كرده است و گويا متن مسند تفسير تا زمان ابن طاووس( متوفى 664) در دست بوده است[۴]). از مقايسه روايات دالّ بر وقوع تحريف در قرآن كريم در تفسير عيّاشى با نسخه خطى قِرائات احمد بن محمد سَيارى، بر مىآيد كه اين اثر منبع عيّاشى در نقل روايات بوده است[۵]، حال آنكه رجال شناسان امامى روايات منقول از سيارى را بسيار ضعيف دانسته و در مسائل فقهى به آنها بىاعتنا بودهاند[۶]. براساس مطالب مشابه در تفسير عيّاشى و تفسير على بن ابراهيم قمى، احتمالا اين دو اثر منابع مشتركى داشتهاند[۷]، از جمله تفسير جابر بن يزيد جُعفى( متوفى 128) كه عيّاشى روايات فراوانى از آن نقل كرده است. تفسير ابو الجارود زياد بن مُنذر نيز از منابع مشترك اين دو بوده است، گو اينكه بخشهاى منقول از تفسير مذكور در دو اثر همانند نيست و هر يك از آنان از بخشهاى مختلف آن استفاده كردهاند. نصوص بر جا مانده از تفسير عيّاشى در شواهد التنزيل نيز حاكى از آن است كه عيّاشى از برخى منابع تفسيرى اهل سنّت استفاده كرده است[۸].
تفسیر عیاشی از منظر علامه طباطبایی
علامه سید محمدحسین طباطبایی در مقدمه تفسیر عیاشی كه با تحقیق و تصحیح و تعلیق حجت الاسلام سید هاشم رسولی محلاتی در دو جلد به قطع وزیری (جلد اول در 430 صفحه و جلد دوم در 368 صفحه) برای نخستین بار در سال 1380 هـ.ق در چاپخانه علمیه قم چاپ و نشر گردیده است، مینویسد: «یكی از بهترین تفسیرهای كه از علمای پیشین ما بر جا مانده، كتاب تفسیر منسوب به شیخ ما عیاشی رحمه الله علیه و آن كتاب ارزشمندی است...».
در بخش دیگری از این مقدمه آمده است: «تا حال كه یازده قرن از نگارش این تفسیر سپری میگردد، احدی از فحول و بزرگان بر این تفسیر خرده نگرفته و همه او را ستودهاند».
وضعیت نشر
این كتاب، با تحقیق و تصحیح سید هاشم رسول محلاتى و با مقدمه علامه طباطبایى، در تهران، توسط انتشارات مكتبه الاسلامیه چاپ و منتشر شده است. لازم به ذکر است که اخیراً به وسیله بنیاد بعثت، احادیث این کتاب مستند شده است.
پانویس
- ↑ ( نجاشى، ص 350, طوسى، ص 317- 320).
- ↑ ( همان، ج 2، ص 55، 104، 112، 124- 125، 163, براى آگاهى از جنبههاى قصصى همان، ج 1، ص 145- 149، ج 2، ص 154- 155).
- ↑ همان، ج 1، ص 73, درباره انتقاد محمد باقر مجلسى از اين كار ج 1، ص 28)
- ↑ ( ابن طاووس، ص 79
- ↑ ( براى نمونه عسكرى، ج 3، ص 114- 115، 259، 262، 264)
- ↑ ( خوئى، ج 2، ص 282- 284)
- ↑ ( براى نمونه عيّاشى، ج 1، ص 109- 113، 145- 149, قمى، ج 1، ص 36- 41، 55- 58)
- ↑ ( براى نمونه عيّاشى، ج 3، ص 153، 163- 165)
منابع
- محمدرضا ضميري، کتابشناسي تفصيلي مذاهب اسلامي، صفحه 491-492.
- مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار جامع التفاسیر [لوح فشرده]، بخش کتابشناسی.
پيوندها
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|