احمد بن ادریس قمی: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{بخشی از یک کتاب}} | {{بخشی از یک کتاب}} | ||
− | ''' | + | '''«احمد بن ادریس اشعری قمی»''' (م، 306 ق)، [[فقیه]] و [[محدث]] نامدار [[شیعه]] در قرن سوم هجری است. او محضر [[امام حسن عسکری]] علیه السلام را درک نموده و روایات متعددی را از [[ائمه اطهار]] علیهم السلام نقل کرده است. دانشمندان [[علم رجال]] ابن ادریس را ستوده و به وثاقت و عدالتش تصریح کرده اند. |
− | + | == زندگینامه == | |
− | + | احمد ابن ادریس اشعری قمی در قرن سوم و اوائل قرن چهارم قمری می زیست. در کتاب های روایی و رجالی و در اسناد روایات از وی با نام های، ابوعلی اشعری، احمد ابن ادریس قمی، احمد ابن ادریس بن احمد یاد می شود. به نظر صاحب کتاب «[[معجم رجال الحدیث]]» مراد از همه این ها احمد ابن ادریس اشعری قمی است.<ref> [[معجم رجال الحدیث]]، ج 2، ص 36.</ref> | |
− | احمد | ||
− | |||
− | احمد ابن ادریس | ||
− | |||
− | |||
− | + | چنان که از گفته دانشمندان برمی آید، احمد ابن ادریس، فعالیت های وسیعی در نشر حقایق و معارف [[قرآن]] و [[اهل بیت]] علیهم السلام در سال های 250 تا 306 ق. انجام داد. | |
− | + | او علاوه بر فراگیری و انتقال علم حدیث به شاگردان و فرزندان فرزانه خویش، به شهرهای [[کوفه]]، [[بغداد]] و کشور [[حجاز]] مسافرت کرد تا با ترویج، تبلیغ و نشر [[احکام]] نورانی اسلام وظیفه الهی خود را انجام دهد.<ref> مفاخر اسلام، ج 2، ص 215.</ref> وی همچنین با عموزاده های قمی خویش (احمد ابن اسحاق و محمد بن عیسی بن عبدالله بن سعد) در همین رابطه همکاری نزدیک داشته است. | |
− | + | احمد ابن ادریس اشعری قمی به گفته نجاشی و شیخ طوسی، در سال 306 هجری در منطقه «قرعاء» در راه [[مکه]] از مسیر [[کوفه]]، دار فانی را وداع گفت. | |
− | + | == تحصیل و استادان == | |
+ | از ویژگی هایی که در زندگی این مرد ممتاز قمی به چشم می خورد، رقم بالای اساتید و شاگردان اوست. صاحب «[[معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة (کتاب)|معجم رجال الحدیث]]» حدود 29 نفر از اساتید و 15 نفر از شاگردان او را نام می برد،<ref> معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 37.</ref> که این خود امتیاز مهمی برای او محسوب می شود. | ||
− | + | احمد علاوه بر این که از فیض تشرف به حضور [[امام حسن عسکری]] علیه السلام برخوردار بود، از بزرگان و دانشمندان [[امامیه]] در نیمه دوم قرن سوم بهره های فراوانی برد. در کتاب «معجم الرجال» تعدادی از اساتید روایی وی معرفی شده اند که مهمترین آن ها عبارتند از: | |
− | + | * [[احمد ابن اسحاق|احمد ابن اسحاق قمی]]، سفیر [[امام زمان]] علیهالسلام و بنیانگذار [[مسجد]] امام حسن عسکری علیهالسلام در [[قم]]، | |
+ | * [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی]]، | ||
+ | * [[احمد بن محمد بن خالد برقى|احمد بن ابی عبدالله برقی]]، | ||
+ | * [[ابراهیم بن هاشم قمی]]، | ||
+ | * [[محمد بن یحیی عطار قمی|محمد بن احمد بن یحیی عطار قمی]]، | ||
+ | * محمد بن حسین ابن ابی الخطاب، | ||
+ | * حسن بن علی دقاق کوفی، | ||
+ | * [[محمد بن عبدالجبار قمى|محمد ابن عبدالجبار قمی]]، | ||
+ | * محمد ابن حسان رازی، | ||
+ | * محمد ابن حمدان کوفی، | ||
+ | * [[محمد بن بندار قمی|محمد ابن بندار قمی]]، | ||
+ | * محمد ابن علی بن محبوب قمی.<ref> همان.</ref> | ||
− | از | + | == تدریس و شاگردان == |
+ | احمد ابن ادریس سرمایه علمی و معنوی اش را به دانشمندان اوایل قرن چهارم عرضه کرد و بسیاری از محدثان، مؤلفان، فقها و دانشمدان نامی [[شیعه]] در آن عصر از وی روایت کردند و [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] نقل حدیث گرفتند. برای آشنایی بهتر با مقام علمی احمد بن ادریس به معرفی چند نفر از شاگردان معروف وی می پردازیم: | ||
− | + | * [[شیخ کلینی|ثقة الاسلام کلینی]]: از مهمترین و مشهورترین شاگردان احمد ابن ادریس می توان [[شیخ کلینی|محمد بن یعقوب کلینی]] را نام برد که صاحب مهمترین کتاب حدیثی [[شیعه]] یعنی «[[الکافی (کتاب)|الکافی]]» است و کلینی در آن روایات ابن ادریس را بدون واسطه نقل کرده است. | |
+ | * ابوعلی احمد بن جعفر بزوفری:<ref> بزوفر به فتح با وفاء، روستایی بزرگ نزدیک منطقه واسط واقع در غرب [[بغداد]] است.</ref> وی شاگرد مخصوص و ممتاز احمد بن ادریس و یکی از محدثین و راویان پرتلاش شیعه در عصر خویش بود. [[شیخ مفید]] و حسین بن عبیدالله غضائری از شاگردان وی می باشند.<ref> رجال شیخ، ص 443، و فوائد الرضویه، ص 14.</ref> | ||
+ | * ابوعبدالله حسین بن علی بزوفری: کتاب هایی همچون «حج»، «ثواب الاعمال»، «احکام صید»، «رد بر واقفیه» و «سیرة النبی و الائمه علیهم االسلام فی المشرکین» از تألیفات اوست. [[محدث قمی]] می نویسد: از روایت کمال الدین ظاهر می شود، او یکی از سفراء [[امام زمان]] علیه السلام بوده است که از امتیازهای درخشان در زندگی این شخصیت فرزانه این است و سند [[دعای ندبه]] به فرزند دانشمند و محدث او، محمد بن حسین بزوفری می رسد.<ref> با استفاده از فوائد الرضویه، ص 144، و مفاخر اسلام، ج 2، ص 114، و ص 116، به نقل از نوابغ الروات.</ref> | ||
+ | * علی ابن حاتم قزوینی: شیخ طوسی می گوید: ابوالحسن علی ابن حاتم قزوینی دانشمندی موثق و مورد اعتماد است. او کتاب های متعددی به رشته تحریر درآورد که بسیار نیکو و مورد اعتماد است. کتاب های او در موضوعات مختلف فقهی همچون، [[وضو]]، صلوة، صوم، [[زکات]]، [[حج]]، عمل شهر [[رمضان]]، [[توحید]] و... است. | ||
+ | * حسن ابن احمد ابن ادریس قمی (فرزندش): او از محدثین مورد اعتماد امامیه است، و عموماً از پدرش احمد ابن ادریس [[حدیث]] نقل می کند. حسن ابن احمد استاد حدیث [[شیخ صدوق]] نیز می باشد.<ref> معجم، ج 4، ص 291، و مفاخر اسلام، ج 2، ص 216.</ref> | ||
+ | * حسین ابن احمد ابن ادریس قمی (فرزندش): حسین ابن احمد نیز از محدثین مورد اعتماد علمای بزرگ امامیه است. وی استاد شخصیت هایی همچون شیخ صدوق، تلعکبری، [[حسین بن علی بن حسین بابویه قمی|حسین بن علی بن بابویه]] (برادر شیخ صدوق) است. در عظمت شخصیت وی و برادرش همین کافی است که شیخ صدوق، رئیس محدثین شیعه هر کجا از ایشان اسم می برد و یا روایت نقل می کند، رحمت فرستاده و از آنان اظهار رضایت می کند. | ||
− | + | == در نگاه دانشمندان == | |
− | + | * [[شیخ طوسی]] می نویسد: احمد ابن ادریس ابوعلی اشعری قمی در میان علمای ما دانشمندی موثق و فقیه و دارای [[احادیث]] صحیح بسیار بود. او کتاب بزرگ و پرفایده «[[النوادر]]» را تألیف کرد و شیخ در کتاب رجال ضمن شمارش یاران امام عسکری علیه السلام می نویسد: احمد بن ادریس قمی معلم، به خدمت حضرت عسکری علیه السلام رسید ولی از وی روایت نکرده است.<ref> فهرست [[شیخ طوسی]]، ص 26، [[اعیان الشیعه]]، ج 2، ص 477، رجال شیخ، ص 428.</ref> | |
+ | * [[ابوعمرو کشی|شیخ ابوعمرو کشی]] در گزیده رجال [[احادیث]] زیادی را با یک واسطه از احمد ابن ادریس نقل می کند. از جمله در شرح حال «فضیل بن یسار» از ابراهیم بن محمد بن عباس روایت می کند که (وی گفت: برای من احمد ابن ادریس معلم قمی نقل کرد از محمد بن احمد بن یحیی...).<ref> مفاخر اسلام، ج 2، ص 211، به نقل از رجال کشی، ص 185، معلوم می شود احمد ملقب به «معلم» بوده است و این شاید به جهت استادی وی نسبت به علمای عصر بوده است.</ref> | ||
+ | * [[علامه حلی]] بعد از شرح حال وی می گوید: خدا او را رحمت کند. من به روایت او اعتماد دارم.<ref> خلاصه الاقوال، ص 16.</ref> | ||
+ | * [[ابن شهر آشوب|ابن شهر آشوب مازندرانی]] می نویسد: احمد ابن ادریس، ابوعلی اشعری قمی مورد اعتماد و صاحب کتاب های پرفایده «نوادر» و «المقت والتوبیخ» است. | ||
+ | * [[احمد بن علی نجاشی|ابوالعباس نجاشی]] می گوید: وی دانشمندی موثق و در میان علمای ما فقیه، صاحب احادیث بسیار و روایات صحیح می باشد.<ref> اعیان الشیعه، ج 2، ص 40.</ref> | ||
+ | * [[آیت الله خوئی]] می نویسد: «ابوعلی اشعری، احمد ابن ادریس قمی که همان احمد ابن ادریس ابن احمد است، در اسناد بسیاری از روایات قرار دارد و تعداد آن به دویست و هشتاد روایت می رسد.» آن گاه وی اساتید، شاگردان و روایات او را به تفصیل بیان می کند.<ref> معجم رجال الحدیث، ص 477.</ref> | ||
+ | * [[آقا بزرگ تهرانی]] می نویسد: احمد ابن ادریس بن احمد، ابوعلی اشعری قمی، استاد [[ثقة الاسلام کلینی]] و استاد [[ابن قولویه]] است. وی دو فرزند به نام های حسن و حسین دارد که هر دو استاد [[شیخ صدوق]]، محدث معروف و صاحب کتاب «[[من لایحضره الفقیه]]» است.<ref> مفاخر اسلام، ج 2، ص 214، به نقل از [[اعلام الشیعه]]، نوابغ الروایات فی رابعة المات، ص 19.</ref> | ||
− | + | == آثار و روایات == | |
+ | احمد ابن ادریس قمی، محدث فداکار و [[فقیه]] پرهیزگار خاندان اشعری، نتیجه یافته های علمی خویش را در قابل تألیفات و روایات، برای عالم تشیع عرضه کرده است. احتمال دارد این فقیه تلاشگر کتاب ها و آثار دیگری غیر آن چه ذکر شده داشته باشد.<ref> همان منبع.</ref> | ||
− | + | وی علاوه بر تحویل کتاب های مفید، بیشترین تلاش و همت خویش را در تربیت شاگردان و نقل روایات از [[ائمه اطهار]] علیهم السلام بکار برد و آن چه را محضر بزرگان [[فقه]] و [[حدیث]] و مفاخر فن اندوخته بود، در قالب [[احادیث]] و روایات به شاگردان فاضل و روایان عرضه کرد. آثارش را می توان در کتاب «الکافی» و «تهذیب» «استبصار» «[[وسائل الشیعه]]» و سایر کتب روایی یافت. آثار وی در موضوعات مختلف همچون [[احکام]] صلوة، عقود، ولادت و [[زیارت]] [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله، سیره [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم السلام، [[تفسیر]]، [[اخلاق]] و آداب اجتماعی است. | |
− | + | احمد بن ادریس از راویانی است که مقبولیت عام داشته و دارای افکار خاص و یا روایات شاذّ و نادر نیست. نقل بدون واسطه [[شیخ کلینی]] در بسیاری از روایات کافی از احمد بن ادریس خود گواه بزرگی و عظمت او است. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
نمونه هایی از [[احادیث]] احمد بن ادریس را به عنوان حسن ختام این نوشتار ذکر می کنیم: | نمونه هایی از [[احادیث]] احمد بن ادریس را به عنوان حسن ختام این نوشتار ذکر می کنیم: | ||
− | * 1- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «من صدق لسانه زکا عمله، و من حسنت نیته زادالله فی رزقه، و من حسن بره باهله زاد الله فی عمره»؛<ref> وسائل الشیعه، ج 1، ص 55، ج 19.</ref> [[امام صادق]] علیه السلام فرمود: آن که زیانش راستگو است، عملش پاکیزه می شود و آن که نیتش خوب است، خداوند متعال روزی او را زیاد خواهد کرد و هر کس با خانواده خویش خوشرفتاری کند، خداوند عمرش را افزایش می دهد. | + | *1- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «من صدق لسانه زکا عمله، و من حسنت نیته زادالله فی رزقه، و من حسن بره باهله زاد الله فی عمره»؛<ref> وسائل الشیعه، ج 1، ص 55، ج 19.</ref> [[امام صادق]] علیه السلام فرمود: آن که زیانش راستگو است، عملش پاکیزه می شود و آن که نیتش خوب است، خداوند متعال روزی او را زیاد خواهد کرد و هر کس با خانواده خویش خوشرفتاری کند، خداوند عمرش را افزایش می دهد. |
'''<I>تجدید وضو:</I>''' | '''<I>تجدید وضو:</I>''' | ||
− | * 2- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «الظهر علی الطهر عشر صفات»؛<ref> همان، ص 376، ج 3.</ref> [[امام صادق]] علیه السلام فرمود: تجدید [[وضو]]، بدون این که حدثی صادر شود، ده حسنه دارد. | + | *2- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «الظهر علی الطهر عشر صفات»؛<ref> همان، ص 376، ج 3.</ref> [[امام صادق]] علیه السلام فرمود: تجدید [[وضو]]، بدون این که حدثی صادر شود، ده حسنه دارد. |
'''<I>نور نخستین:</I>''' | '''<I>نور نخستین:</I>''' | ||
− | * 3- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «ان لله کان اذ لاکان، فخلق الکان والمکان، و خلق نورالانوار، الذی نورت منه الانوار و اجری فیه من نوره الذی نورت منه الانوار و هو النور الذی خلق منه محمدا و علیا، فلم یزالا نورین، اولین، اذ لاشیء کون قبلهمات، فلم یزالا یجریان طاهرین مطهرین فی الاصلاب الطاهره حتی افترقا فی اطهر طاهرین فی عبدالله و ابی طالب علیهاالسلام».<ref> اصول کافی، جزء 1، کتاب الحجة، باب مولد النبی، ج 9.</ref> | + | *3- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «ان لله کان اذ لاکان، فخلق الکان والمکان، و خلق نورالانوار، الذی نورت منه الانوار و اجری فیه من نوره الذی نورت منه الانوار و هو النور الذی خلق منه محمدا و علیا، فلم یزالا نورین، اولین، اذ لاشیء کون قبلهمات، فلم یزالا یجریان طاهرین مطهرین فی الاصلاب الطاهره حتی افترقا فی اطهر طاهرین فی عبدالله و ابی طالب علیهاالسلام».<ref> اصول کافی، جزء 1، کتاب الحجة، باب مولد النبی، ج 9.</ref> |
[[امام صادق]] علیه السلام فرمود: خدا بود، آن گاه که هیچ پدیده ای نبود، سپس پدیده و مکان و نورالانوار را آفرید، که همه نورها از او نور گرفت و از نور خود که همه نورها از آن نور یافت در آن (نورالانوار) جاری ساخت و همان نوری است که [[حضرت محمد]] صلی الله علیه و آله و سلم و [[امام علی]] علیه السلام را از آن آفرید، پس محمد و علی علیهم السلام دو نور نخستین بودند، زیرا بیش از آن ها چیزی پدید نیامده بود و آن دو پاک و پاکیزه در صلب های پاک جای بودند تا آن که در پاکترین آن ها (عبدالله و ابوطالب) از یکدیگر جدا گشتند. | [[امام صادق]] علیه السلام فرمود: خدا بود، آن گاه که هیچ پدیده ای نبود، سپس پدیده و مکان و نورالانوار را آفرید، که همه نورها از او نور گرفت و از نور خود که همه نورها از آن نور یافت در آن (نورالانوار) جاری ساخت و همان نوری است که [[حضرت محمد]] صلی الله علیه و آله و سلم و [[امام علی]] علیه السلام را از آن آفرید، پس محمد و علی علیهم السلام دو نور نخستین بودند، زیرا بیش از آن ها چیزی پدید نیامده بود و آن دو پاک و پاکیزه در صلب های پاک جای بودند تا آن که در پاکترین آن ها (عبدالله و ابوطالب) از یکدیگر جدا گشتند. | ||
سطر ۱۲۳: | سطر ۷۳: | ||
'''<I>دامان پاک و بهشتی:</I>''' | '''<I>دامان پاک و بهشتی:</I>''' | ||
− | * 4- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «نزل جبرئیل علیه السلام علی النبی صلی الله علیه و آله و سلم فقال: یا محمد! ان ربک یقرئک السلام و یقول انی قد حرمت النار علی صلب انزلک و بطن حملک و حجر کفلک، فالصلب صلب ابیک عبدالله بن عبدالمطلب والبطن الذی حملک فآمنه بنت و هب و اما حجر کفلک فحجر ابی طالب - و فی روایة ابن فضال - و فاطمه بنت اسد».<ref> همان، ج 21.</ref> | + | *4- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «نزل جبرئیل علیه السلام علی النبی صلی الله علیه و آله و سلم فقال: یا محمد! ان ربک یقرئک السلام و یقول انی قد حرمت النار علی صلب انزلک و بطن حملک و حجر کفلک، فالصلب صلب ابیک عبدالله بن عبدالمطلب والبطن الذی حملک فآمنه بنت و هب و اما حجر کفلک فحجر ابی طالب - و فی روایة ابن فضال - و فاطمه بنت اسد».<ref> همان، ج 21.</ref> |
[[امام صادق]] علیه السلام فرمود: [[جبرئیل]] علیه السلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد و گفت: ای پیامبر پروردگارت سلام می رساند و می فرماید: من آتش [[دوزخ]] را بر پشتی که تو را فرود آورد شکی که بر تو آبستن شد و دامانی که تو را پرورید [[حرام]] کردم: آن پشت، پشت عبدالله بن [[عبدالمطلب]] است و شکمی که به تو آبستن شد، [[آمنه]] دختر وهب می باشد و اما دامانی که تو را پرورید، دامان [[ابوطالب]] است، - و طبق روایت ابن فضال - [[فاطمه بنت اسد]] است. | [[امام صادق]] علیه السلام فرمود: [[جبرئیل]] علیه السلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد و گفت: ای پیامبر پروردگارت سلام می رساند و می فرماید: من آتش [[دوزخ]] را بر پشتی که تو را فرود آورد شکی که بر تو آبستن شد و دامانی که تو را پرورید [[حرام]] کردم: آن پشت، پشت عبدالله بن [[عبدالمطلب]] است و شکمی که به تو آبستن شد، [[آمنه]] دختر وهب می باشد و اما دامانی که تو را پرورید، دامان [[ابوطالب]] است، - و طبق روایت ابن فضال - [[فاطمه بنت اسد]] است. | ||
− | ==پانویس == | + | ==پانویس== |
− | <references /> | + | <references />'''منبع:''' ستارگان حرم، شماره 4 |
+ | |||
+ | '''نویسنده:''' عبدالکریم پاک نیا | ||
[[رده:علمای قرن سوم]] | [[رده:علمای قرن سوم]] | ||
[[رده:علمای قرن چهارم]] | [[رده:علمای قرن چهارم]] |
نسخهٔ ۲۸ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۷
«احمد بن ادریس اشعری قمی» (م، 306 ق)، فقیه و محدث نامدار شیعه در قرن سوم هجری است. او محضر امام حسن عسکری علیه السلام را درک نموده و روایات متعددی را از ائمه اطهار علیهم السلام نقل کرده است. دانشمندان علم رجال ابن ادریس را ستوده و به وثاقت و عدالتش تصریح کرده اند.
محتویات
زندگینامه
احمد ابن ادریس اشعری قمی در قرن سوم و اوائل قرن چهارم قمری می زیست. در کتاب های روایی و رجالی و در اسناد روایات از وی با نام های، ابوعلی اشعری، احمد ابن ادریس قمی، احمد ابن ادریس بن احمد یاد می شود. به نظر صاحب کتاب «معجم رجال الحدیث» مراد از همه این ها احمد ابن ادریس اشعری قمی است.[۱]
چنان که از گفته دانشمندان برمی آید، احمد ابن ادریس، فعالیت های وسیعی در نشر حقایق و معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام در سال های 250 تا 306 ق. انجام داد.
او علاوه بر فراگیری و انتقال علم حدیث به شاگردان و فرزندان فرزانه خویش، به شهرهای کوفه، بغداد و کشور حجاز مسافرت کرد تا با ترویج، تبلیغ و نشر احکام نورانی اسلام وظیفه الهی خود را انجام دهد.[۲] وی همچنین با عموزاده های قمی خویش (احمد ابن اسحاق و محمد بن عیسی بن عبدالله بن سعد) در همین رابطه همکاری نزدیک داشته است.
احمد ابن ادریس اشعری قمی به گفته نجاشی و شیخ طوسی، در سال 306 هجری در منطقه «قرعاء» در راه مکه از مسیر کوفه، دار فانی را وداع گفت.
تحصیل و استادان
از ویژگی هایی که در زندگی این مرد ممتاز قمی به چشم می خورد، رقم بالای اساتید و شاگردان اوست. صاحب «معجم رجال الحدیث» حدود 29 نفر از اساتید و 15 نفر از شاگردان او را نام می برد،[۳] که این خود امتیاز مهمی برای او محسوب می شود.
احمد علاوه بر این که از فیض تشرف به حضور امام حسن عسکری علیه السلام برخوردار بود، از بزرگان و دانشمندان امامیه در نیمه دوم قرن سوم بهره های فراوانی برد. در کتاب «معجم الرجال» تعدادی از اساتید روایی وی معرفی شده اند که مهمترین آن ها عبارتند از:
- احمد ابن اسحاق قمی، سفیر امام زمان علیهالسلام و بنیانگذار مسجد امام حسن عسکری علیهالسلام در قم،
- احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی،
- احمد بن ابی عبدالله برقی،
- ابراهیم بن هاشم قمی،
- محمد بن احمد بن یحیی عطار قمی،
- محمد بن حسین ابن ابی الخطاب،
- حسن بن علی دقاق کوفی،
- محمد ابن عبدالجبار قمی،
- محمد ابن حسان رازی،
- محمد ابن حمدان کوفی،
- محمد ابن بندار قمی،
- محمد ابن علی بن محبوب قمی.[۴]
تدریس و شاگردان
احمد ابن ادریس سرمایه علمی و معنوی اش را به دانشمندان اوایل قرن چهارم عرضه کرد و بسیاری از محدثان، مؤلفان، فقها و دانشمدان نامی شیعه در آن عصر از وی روایت کردند و اجازه نقل حدیث گرفتند. برای آشنایی بهتر با مقام علمی احمد بن ادریس به معرفی چند نفر از شاگردان معروف وی می پردازیم:
- ثقة الاسلام کلینی: از مهمترین و مشهورترین شاگردان احمد ابن ادریس می توان محمد بن یعقوب کلینی را نام برد که صاحب مهمترین کتاب حدیثی شیعه یعنی «الکافی» است و کلینی در آن روایات ابن ادریس را بدون واسطه نقل کرده است.
- ابوعلی احمد بن جعفر بزوفری:[۵] وی شاگرد مخصوص و ممتاز احمد بن ادریس و یکی از محدثین و راویان پرتلاش شیعه در عصر خویش بود. شیخ مفید و حسین بن عبیدالله غضائری از شاگردان وی می باشند.[۶]
- ابوعبدالله حسین بن علی بزوفری: کتاب هایی همچون «حج»، «ثواب الاعمال»، «احکام صید»، «رد بر واقفیه» و «سیرة النبی و الائمه علیهم االسلام فی المشرکین» از تألیفات اوست. محدث قمی می نویسد: از روایت کمال الدین ظاهر می شود، او یکی از سفراء امام زمان علیه السلام بوده است که از امتیازهای درخشان در زندگی این شخصیت فرزانه این است و سند دعای ندبه به فرزند دانشمند و محدث او، محمد بن حسین بزوفری می رسد.[۷]
- علی ابن حاتم قزوینی: شیخ طوسی می گوید: ابوالحسن علی ابن حاتم قزوینی دانشمندی موثق و مورد اعتماد است. او کتاب های متعددی به رشته تحریر درآورد که بسیار نیکو و مورد اعتماد است. کتاب های او در موضوعات مختلف فقهی همچون، وضو، صلوة، صوم، زکات، حج، عمل شهر رمضان، توحید و... است.
- حسن ابن احمد ابن ادریس قمی (فرزندش): او از محدثین مورد اعتماد امامیه است، و عموماً از پدرش احمد ابن ادریس حدیث نقل می کند. حسن ابن احمد استاد حدیث شیخ صدوق نیز می باشد.[۸]
- حسین ابن احمد ابن ادریس قمی (فرزندش): حسین ابن احمد نیز از محدثین مورد اعتماد علمای بزرگ امامیه است. وی استاد شخصیت هایی همچون شیخ صدوق، تلعکبری، حسین بن علی بن بابویه (برادر شیخ صدوق) است. در عظمت شخصیت وی و برادرش همین کافی است که شیخ صدوق، رئیس محدثین شیعه هر کجا از ایشان اسم می برد و یا روایت نقل می کند، رحمت فرستاده و از آنان اظهار رضایت می کند.
در نگاه دانشمندان
- شیخ طوسی می نویسد: احمد ابن ادریس ابوعلی اشعری قمی در میان علمای ما دانشمندی موثق و فقیه و دارای احادیث صحیح بسیار بود. او کتاب بزرگ و پرفایده «النوادر» را تألیف کرد و شیخ در کتاب رجال ضمن شمارش یاران امام عسکری علیه السلام می نویسد: احمد بن ادریس قمی معلم، به خدمت حضرت عسکری علیه السلام رسید ولی از وی روایت نکرده است.[۹]
- شیخ ابوعمرو کشی در گزیده رجال احادیث زیادی را با یک واسطه از احمد ابن ادریس نقل می کند. از جمله در شرح حال «فضیل بن یسار» از ابراهیم بن محمد بن عباس روایت می کند که (وی گفت: برای من احمد ابن ادریس معلم قمی نقل کرد از محمد بن احمد بن یحیی...).[۱۰]
- علامه حلی بعد از شرح حال وی می گوید: خدا او را رحمت کند. من به روایت او اعتماد دارم.[۱۱]
- ابن شهر آشوب مازندرانی می نویسد: احمد ابن ادریس، ابوعلی اشعری قمی مورد اعتماد و صاحب کتاب های پرفایده «نوادر» و «المقت والتوبیخ» است.
- ابوالعباس نجاشی می گوید: وی دانشمندی موثق و در میان علمای ما فقیه، صاحب احادیث بسیار و روایات صحیح می باشد.[۱۲]
- آیت الله خوئی می نویسد: «ابوعلی اشعری، احمد ابن ادریس قمی که همان احمد ابن ادریس ابن احمد است، در اسناد بسیاری از روایات قرار دارد و تعداد آن به دویست و هشتاد روایت می رسد.» آن گاه وی اساتید، شاگردان و روایات او را به تفصیل بیان می کند.[۱۳]
- آقا بزرگ تهرانی می نویسد: احمد ابن ادریس بن احمد، ابوعلی اشعری قمی، استاد ثقة الاسلام کلینی و استاد ابن قولویه است. وی دو فرزند به نام های حسن و حسین دارد که هر دو استاد شیخ صدوق، محدث معروف و صاحب کتاب «من لایحضره الفقیه» است.[۱۴]
آثار و روایات
احمد ابن ادریس قمی، محدث فداکار و فقیه پرهیزگار خاندان اشعری، نتیجه یافته های علمی خویش را در قابل تألیفات و روایات، برای عالم تشیع عرضه کرده است. احتمال دارد این فقیه تلاشگر کتاب ها و آثار دیگری غیر آن چه ذکر شده داشته باشد.[۱۵]
وی علاوه بر تحویل کتاب های مفید، بیشترین تلاش و همت خویش را در تربیت شاگردان و نقل روایات از ائمه اطهار علیهم السلام بکار برد و آن چه را محضر بزرگان فقه و حدیث و مفاخر فن اندوخته بود، در قالب احادیث و روایات به شاگردان فاضل و روایان عرضه کرد. آثارش را می توان در کتاب «الکافی» و «تهذیب» «استبصار» «وسائل الشیعه» و سایر کتب روایی یافت. آثار وی در موضوعات مختلف همچون احکام صلوة، عقود، ولادت و زیارت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، سیره ائمه علیهم السلام، تفسیر، اخلاق و آداب اجتماعی است.
احمد بن ادریس از راویانی است که مقبولیت عام داشته و دارای افکار خاص و یا روایات شاذّ و نادر نیست. نقل بدون واسطه شیخ کلینی در بسیاری از روایات کافی از احمد بن ادریس خود گواه بزرگی و عظمت او است.
نمونه هایی از احادیث احمد بن ادریس را به عنوان حسن ختام این نوشتار ذکر می کنیم:
- 1- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «من صدق لسانه زکا عمله، و من حسنت نیته زادالله فی رزقه، و من حسن بره باهله زاد الله فی عمره»؛[۱۶] امام صادق علیه السلام فرمود: آن که زیانش راستگو است، عملش پاکیزه می شود و آن که نیتش خوب است، خداوند متعال روزی او را زیاد خواهد کرد و هر کس با خانواده خویش خوشرفتاری کند، خداوند عمرش را افزایش می دهد.
تجدید وضو:
- 2- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «الظهر علی الطهر عشر صفات»؛[۱۷] امام صادق علیه السلام فرمود: تجدید وضو، بدون این که حدثی صادر شود، ده حسنه دارد.
نور نخستین:
- 3- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «ان لله کان اذ لاکان، فخلق الکان والمکان، و خلق نورالانوار، الذی نورت منه الانوار و اجری فیه من نوره الذی نورت منه الانوار و هو النور الذی خلق منه محمدا و علیا، فلم یزالا نورین، اولین، اذ لاشیء کون قبلهمات، فلم یزالا یجریان طاهرین مطهرین فی الاصلاب الطاهره حتی افترقا فی اطهر طاهرین فی عبدالله و ابی طالب علیهاالسلام».[۱۸]
امام صادق علیه السلام فرمود: خدا بود، آن گاه که هیچ پدیده ای نبود، سپس پدیده و مکان و نورالانوار را آفرید، که همه نورها از او نور گرفت و از نور خود که همه نورها از آن نور یافت در آن (نورالانوار) جاری ساخت و همان نوری است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و امام علی علیه السلام را از آن آفرید، پس محمد و علی علیهم السلام دو نور نخستین بودند، زیرا بیش از آن ها چیزی پدید نیامده بود و آن دو پاک و پاکیزه در صلب های پاک جای بودند تا آن که در پاکترین آن ها (عبدالله و ابوطالب) از یکدیگر جدا گشتند.
دامان پاک و بهشتی:
- 4- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «نزل جبرئیل علیه السلام علی النبی صلی الله علیه و آله و سلم فقال: یا محمد! ان ربک یقرئک السلام و یقول انی قد حرمت النار علی صلب انزلک و بطن حملک و حجر کفلک، فالصلب صلب ابیک عبدالله بن عبدالمطلب والبطن الذی حملک فآمنه بنت و هب و اما حجر کفلک فحجر ابی طالب - و فی روایة ابن فضال - و فاطمه بنت اسد».[۱۹]
امام صادق علیه السلام فرمود: جبرئیل علیه السلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد و گفت: ای پیامبر پروردگارت سلام می رساند و می فرماید: من آتش دوزخ را بر پشتی که تو را فرود آورد شکی که بر تو آبستن شد و دامانی که تو را پرورید حرام کردم: آن پشت، پشت عبدالله بن عبدالمطلب است و شکمی که به تو آبستن شد، آمنه دختر وهب می باشد و اما دامانی که تو را پرورید، دامان ابوطالب است، - و طبق روایت ابن فضال - فاطمه بنت اسد است.
پانویس
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 36.
- ↑ مفاخر اسلام، ج 2، ص 215.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 37.
- ↑ همان.
- ↑ بزوفر به فتح با وفاء، روستایی بزرگ نزدیک منطقه واسط واقع در غرب بغداد است.
- ↑ رجال شیخ، ص 443، و فوائد الرضویه، ص 14.
- ↑ با استفاده از فوائد الرضویه، ص 144، و مفاخر اسلام، ج 2، ص 114، و ص 116، به نقل از نوابغ الروات.
- ↑ معجم، ج 4، ص 291، و مفاخر اسلام، ج 2، ص 216.
- ↑ فهرست شیخ طوسی، ص 26، اعیان الشیعه، ج 2، ص 477، رجال شیخ، ص 428.
- ↑ مفاخر اسلام، ج 2، ص 211، به نقل از رجال کشی، ص 185، معلوم می شود احمد ملقب به «معلم» بوده است و این شاید به جهت استادی وی نسبت به علمای عصر بوده است.
- ↑ خلاصه الاقوال، ص 16.
- ↑ اعیان الشیعه، ج 2، ص 40.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ص 477.
- ↑ مفاخر اسلام، ج 2، ص 214، به نقل از اعلام الشیعه، نوابغ الروایات فی رابعة المات، ص 19.
- ↑ همان منبع.
- ↑ وسائل الشیعه، ج 1، ص 55، ج 19.
- ↑ همان، ص 376، ج 3.
- ↑ اصول کافی، جزء 1، کتاب الحجة، باب مولد النبی، ج 9.
- ↑ همان، ج 21.
منبع: ستارگان حرم، شماره 4
نویسنده: عبدالکریم پاک نیا