جایگاه اهل البیت علیهم السلام: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۶: | سطر ۶: | ||
مطابق با روایات وارد شده از [[پیامبر اسلام]] و [[ائمه اطهار]] علیهمالسلام که در کتب فریقین آمده، آیات بسیاری از [[قرآن]] دلالت بر [[ولایت]] و [[امامت]] و [[عصمت]] [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهمالسلام دارد. در این جا تنها به ذکر مواردی چند بسنده میشود. | مطابق با روایات وارد شده از [[پیامبر اسلام]] و [[ائمه اطهار]] علیهمالسلام که در کتب فریقین آمده، آیات بسیاری از [[قرآن]] دلالت بر [[ولایت]] و [[امامت]] و [[عصمت]] [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهمالسلام دارد. در این جا تنها به ذکر مواردی چند بسنده میشود. | ||
− | '''<I>الف) آیه تبلیغ:</I>''' | + | '''<I>الف) [[آیه تبلیغ]]:</I>''' |
مطابق [[حدیث غدیر]] که حدیثی [[متواتر]] است و هیچ یک از دانشمندان [[اسلام]] در صدور آن تردید ننمودهاند، [[پیامبر]] صلی الله علیه و آله در آخرین [[حج]] خود با نام [[حجة الوداع|حجةالوداع]]، [[حضرت علی]] علیهالسلام را از طرف [[خدا]] به عنوان [[خلیفه]]، وصی و [[امام]] پس از خود معرفی نمود. در نقلهای [[شیعه|شیعی]] این روایت، پیامبر بر این مسئله تاکید میکنند که امامت و ولایت را تا [[روز قیامت]] در نسل خود باقی میگذارند. | مطابق [[حدیث غدیر]] که حدیثی [[متواتر]] است و هیچ یک از دانشمندان [[اسلام]] در صدور آن تردید ننمودهاند، [[پیامبر]] صلی الله علیه و آله در آخرین [[حج]] خود با نام [[حجة الوداع|حجةالوداع]]، [[حضرت علی]] علیهالسلام را از طرف [[خدا]] به عنوان [[خلیفه]]، وصی و [[امام]] پس از خود معرفی نمود. در نقلهای [[شیعه|شیعی]] این روایت، پیامبر بر این مسئله تاکید میکنند که امامت و ولایت را تا [[روز قیامت]] در نسل خود باقی میگذارند. | ||
− | خداوند در | + | خداوند در «آیه تبلیغ» که در این روز بر پیامبر اکرم نازل شد، ایشان را مأمور به ابلاغ این پیام نموده است می فرماید: |
«يَا أَيهَُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَايهَْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»؛ ([[سوره مائده]]/ 67) اى پيغمبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد (به خلق) برسان كه اگر نرسانى تبليغ [[رسالت]] و اداء وظيفه نكرده اى و خدا تو را از (شر) مردمان محفوظ خواهد داشت، (و دل قوى دار كه) خدا كافران را (به هيچ راه موفقيتى) راهنمايى نخواهد كرد. | «يَا أَيهَُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَايهَْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»؛ ([[سوره مائده]]/ 67) اى پيغمبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد (به خلق) برسان كه اگر نرسانى تبليغ [[رسالت]] و اداء وظيفه نكرده اى و خدا تو را از (شر) مردمان محفوظ خواهد داشت، (و دل قوى دار كه) خدا كافران را (به هيچ راه موفقيتى) راهنمايى نخواهد كرد. | ||
− | '''<I>ب)</I>''' '''<I>آیه اکمال | + | '''<I>ب)</I>''' '''<I>[[آیه اکمال]]:</I>''' |
− | همچنین در | + | همچنین در «آیه اکمال» که همان روز [[واقعه غدیر|غدیر]] نازل گردید، اتمام نعمت و اکمال دین را با این واقعه میداند و می فرماید: |
«... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»؛ ([[سوره مائده]]/ 3) امروز دین شما را به حد کمال رساندم و نعمت را بر شما تمام کردم و بهترين آيين را كه [[اسلام]] است برايتان برگزيدم. | «... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»؛ ([[سوره مائده]]/ 3) امروز دین شما را به حد کمال رساندم و نعمت را بر شما تمام کردم و بهترين آيين را كه [[اسلام]] است برايتان برگزيدم. | ||
− | '''<I>ج)</I>''' '''<I>آیه ولایت:</I>''' | + | '''<I>ج)</I>''' '''<I>[[آیه ولایت]]:</I>''' |
− | روزی [[حضرت علی]] علیهالسلام در [[نماز]]، انگشتر خود را به سائلی بخشیدند که این آیه | + | روزی [[حضرت علی]] علیهالسلام در [[نماز]]، انگشتر خود را به سائلی بخشیدند که این آیه نازل گردید: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»؛ ([[سوره مائده]]/ 55) ولىّ امر و ياور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانى خواهند بود كه نماز به پا داشته و به فقرا در حال ركوع [[زكات]] مى دهند. |
به اتفاق مفسران، مراد از جمله «وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ ...» [[امام على]] عليهالسلام است. | به اتفاق مفسران، مراد از جمله «وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ ...» [[امام على]] عليهالسلام است. | ||
− | '''<I>د) آیه</I>''' '''<I>اولیالامر:</I>''' | + | '''<I>د) [[آیه اولی الامر|آیه]]</I>''' [[آیه اولی الامر|'''<I>اولیالامر</I>''']]'''<I>:</I>''' |
هنگامی که آیه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِيالْأَمْرِ مِنْكُم ...» ([[سوره نساء]]/ 59) نازل گردید، [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر انصاری]] از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال نمود: یا رسول الله، ما خدا و رسول او را شناختهایم، لازم است که «[[اولی الأمر]]» را نیز بشناسیم. | هنگامی که آیه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِيالْأَمْرِ مِنْكُم ...» ([[سوره نساء]]/ 59) نازل گردید، [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر انصاری]] از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال نمود: یا رسول الله، ما خدا و رسول او را شناختهایم، لازم است که «[[اولی الأمر]]» را نیز بشناسیم. | ||
سطر ۳۲: | سطر ۳۲: | ||
پیامبر اکرم پاسخ داد: ای جابر، آنان جانشینان من و [[ائمه اطهار|امامان]] بعد از مناند. نخستین آنان [[امام علی علیه السلام|علی ابن ابیطالب]] است و سپس به ترتیب: [[امام حسن علیه السلام|حسن بن علی]]، [[امام حسین علیه السلام|حسین بن علی]]، [[امام سجاد علیه السلام|علی بن حسین]]، [[امام باقر علیه السلام|محمد بن علی]]، که در [[تورات]] به "باقر" معروف است و تو در هنگام پیری او را خواهی دید و هر وقت او را دیدی، سلام مرا به او برسان. پس از محمد بن علی نیز به ترتیب، [[امام صادق علیه السلام|جعفر بن محمد]]، [[امام موسی کاظم علیه السلام|موسی بن جعفر]]، [[امام رضا علیه السلام|علی بن موسی]]، [[امام جواد علیه السلام|محمد بن علی]]، [[امام هادی علیه السلام|علی بن محمد]]، [[امام حسن عسکری علیه السلام|حسن بن علی]] و پس از ایشان فرزندش میباشد که همنام (محمد) و هم [[کنیه]] من (ابوالقاسم) است. اوست که از نظر مردم پنهان میشود و [[غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)|غیبت]] او طولانی میگردد تا آن جا که فقط افرادی که [[ایمان]] راسخ دارند، بر عقیدهی به او باقی میمانند.<ref>عوالی اللئالی، ابن ابی الجمهور احسائی، الجمله الثانیه: فی الاحادیث المتعلقة بالعلم و اهله و حاملیه، حدیث 120.</ref> | پیامبر اکرم پاسخ داد: ای جابر، آنان جانشینان من و [[ائمه اطهار|امامان]] بعد از مناند. نخستین آنان [[امام علی علیه السلام|علی ابن ابیطالب]] است و سپس به ترتیب: [[امام حسن علیه السلام|حسن بن علی]]، [[امام حسین علیه السلام|حسین بن علی]]، [[امام سجاد علیه السلام|علی بن حسین]]، [[امام باقر علیه السلام|محمد بن علی]]، که در [[تورات]] به "باقر" معروف است و تو در هنگام پیری او را خواهی دید و هر وقت او را دیدی، سلام مرا به او برسان. پس از محمد بن علی نیز به ترتیب، [[امام صادق علیه السلام|جعفر بن محمد]]، [[امام موسی کاظم علیه السلام|موسی بن جعفر]]، [[امام رضا علیه السلام|علی بن موسی]]، [[امام جواد علیه السلام|محمد بن علی]]، [[امام هادی علیه السلام|علی بن محمد]]، [[امام حسن عسکری علیه السلام|حسن بن علی]] و پس از ایشان فرزندش میباشد که همنام (محمد) و هم [[کنیه]] من (ابوالقاسم) است. اوست که از نظر مردم پنهان میشود و [[غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)|غیبت]] او طولانی میگردد تا آن جا که فقط افرادی که [[ایمان]] راسخ دارند، بر عقیدهی به او باقی میمانند.<ref>عوالی اللئالی، ابن ابی الجمهور احسائی، الجمله الثانیه: فی الاحادیث المتعلقة بالعلم و اهله و حاملیه، حدیث 120.</ref> | ||
− | '''<I>ه)</I>''' '''<I>آیه تطهیر | + | '''<I>ه)</I>''' '''<I>[[آیه تطهیر]]:</I>''' |
از آنجا که [[گناه]]، [[ظلم]] به نفس است، پس مطابق با آیه ذیل، [[امامت]] جز [[معصوم]] به کس دیگری نمیرسد: «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لايَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»؛ ([[سوره بقره]]/ 124) و (به ياد آر) هنگامى كه خدا ابراهيم را به امورى امتحان فرمود و او همه را به جاى آورد، خدا به او گفت: من تو را به پيشوايى خلق برگزينم، ابراهيم عرض كرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: عهد من به مردم ستمكار نخواهد رسيد. | از آنجا که [[گناه]]، [[ظلم]] به نفس است، پس مطابق با آیه ذیل، [[امامت]] جز [[معصوم]] به کس دیگری نمیرسد: «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لايَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»؛ ([[سوره بقره]]/ 124) و (به ياد آر) هنگامى كه خدا ابراهيم را به امورى امتحان فرمود و او همه را به جاى آورد، خدا به او گفت: من تو را به پيشوايى خلق برگزينم، ابراهيم عرض كرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: عهد من به مردم ستمكار نخواهد رسيد. | ||
سطر ۴۰: | سطر ۴۰: | ||
موافق اخبار [[شيعه]] و [[اهل سنت]]، مراد از «[[اهل البیت]]» در این آیه، [[پیامبر اسلام|پيغمبر]] و [[امام علی علیه السلام|على]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] و [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسين]] عليهمالسلام است. یکی از دلایل این سخن، «[[آیه مباهله]]» است که در ادامه ذکر می شود. | موافق اخبار [[شيعه]] و [[اهل سنت]]، مراد از «[[اهل البیت]]» در این آیه، [[پیامبر اسلام|پيغمبر]] و [[امام علی علیه السلام|على]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] و [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسين]] عليهمالسلام است. یکی از دلایل این سخن، «[[آیه مباهله]]» است که در ادامه ذکر می شود. | ||
− | '''<I>و) آیه مباهله:</I>''' | + | '''<I>و) [[آیه مباهله]]:</I>''' |
− | «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکمْ وَ نِساءَنَا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنفُسنَا وَ أَنفُسکُمْ ثُمَّ نَبْتهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلی الْکاذِبِینَ»؛ به آنان (مسیحیان نجران) بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت میکنیم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت میکنیم شما نیز از نفوس خود را؛ آنگاه مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم. ([[سوره آل عمران]]/61) | + | «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکمْ وَ نِساءَنَا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنفُسنَا وَ أَنفُسکُمْ ثُمَّ نَبْتهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلی الْکاذِبِینَ»؛ به آنان (مسیحیان نجران) بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت میکنیم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت میکنیم شما نیز از نفوس خود را؛ آنگاه مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم. ([[سوره آل عمران]]/ 61) |
[[اسباب نزول|شأن نزول]] این آیه که [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در مورد آن اتفاق نظر دارند، یکی دیگر از دلایل حقانیت [[اهل بیت]] علیهمالسلام است. در کتاب «[[اسباب النزول (واحدی)|اسباب نزول]]» واحدی از علمای اهل سنت در قرن پنجم هجری چنین آمده است: «عاقب و سيد در رأس هيأت [[نجران|نجرانى]] نزد پيغمبر صلی الله علیه و آله آمدند و پيغمبر آن دو را به [[اسلام]] دعوت كرد. گفتند: ما پيش از تو تسليم خدا بوده ايم. فرمود [[دروغ]] مى گوييد، مى خواهيد بگويم چه چيز شما را مانع از مسلمان شدن است؟ گفتند: بگو، فرمود: صليب دوستى و [[شراب خواری|شرابخوارى]] و گوشت خوك خوردن و آن دو را دعوت به [[مباهله پیامبر اسلام با مسیحیان نجران|مباهله]] (ملاعنه) كرد و قرار شد فردا صبح بيايند. صبح، پيغمبر صلی الله علیه و آله دست [[امام علی علیه السلام|على]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] و [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسين]] عليهمالسلام را گرفت و به دنبال عاقب و سيد فرستاد. آنها دعوت (به مباهله) را اجابت نكردند، و پذيرفتند كه [[خراج]] بدهند. پيغمبر صلی الله علیه و آله فرمود قسم به آن كه مرا به حق مبعوث كرد اگر به ملاعنه حاضر مى شدند صحرا آتشباران مى شد».<ref>اسباب نزول واحدی، [[سوره آل عمران]]، ذیل آیه 61.</ref> | [[اسباب نزول|شأن نزول]] این آیه که [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در مورد آن اتفاق نظر دارند، یکی دیگر از دلایل حقانیت [[اهل بیت]] علیهمالسلام است. در کتاب «[[اسباب النزول (واحدی)|اسباب نزول]]» واحدی از علمای اهل سنت در قرن پنجم هجری چنین آمده است: «عاقب و سيد در رأس هيأت [[نجران|نجرانى]] نزد پيغمبر صلی الله علیه و آله آمدند و پيغمبر آن دو را به [[اسلام]] دعوت كرد. گفتند: ما پيش از تو تسليم خدا بوده ايم. فرمود [[دروغ]] مى گوييد، مى خواهيد بگويم چه چيز شما را مانع از مسلمان شدن است؟ گفتند: بگو، فرمود: صليب دوستى و [[شراب خواری|شرابخوارى]] و گوشت خوك خوردن و آن دو را دعوت به [[مباهله پیامبر اسلام با مسیحیان نجران|مباهله]] (ملاعنه) كرد و قرار شد فردا صبح بيايند. صبح، پيغمبر صلی الله علیه و آله دست [[امام علی علیه السلام|على]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] و [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسين]] عليهمالسلام را گرفت و به دنبال عاقب و سيد فرستاد. آنها دعوت (به مباهله) را اجابت نكردند، و پذيرفتند كه [[خراج]] بدهند. پيغمبر صلی الله علیه و آله فرمود قسم به آن كه مرا به حق مبعوث كرد اگر به ملاعنه حاضر مى شدند صحرا آتشباران مى شد».<ref>اسباب نزول واحدی، [[سوره آل عمران]]، ذیل آیه 61.</ref> | ||
− | [[علامه طباطبایی]] در ذیل این آیه میفرماید: «[[رسول خدا]] در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی علیهالسلام و از «نسائنا» بجز فاطمه سلام الله علیها و از «ابنائنا» بجز حسنین علیهماالسلام را نیاورد، معلوم میشود که برای کلمه اول به جز علی و برای کلمه دوم به جز فاطمه و از سوم بجز حسنین علیهمالسلام مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان [[اهل البیت|اهل بیت]] رسول خدا بوده، همچنان که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم». | + | [[علامه طباطبایی]] در ذیل این آیه میفرماید: «[[رسول خدا]] در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی علیهالسلام و از «نسائنا» بجز فاطمه سلام الله علیها و از «ابنائنا» بجز حسنین علیهماالسلام را نیاورد، معلوم میشود که برای کلمه اول به جز علی و برای کلمه دوم به جز فاطمه و از سوم بجز حسنین علیهمالسلام مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان «[[اهل البیت|اهل بیت]]» رسول خدا بوده، همچنان که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم». |
==حدیث ثقلین بیانگر جایگاه اهل البیت علیهم السلام== | ==حدیث ثقلین بیانگر جایگاه اهل البیت علیهم السلام== |
نسخهٔ ۲۰ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۵۰
آیات نازل شده در شأن اهل بیت
مطابق با روایات وارد شده از پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهمالسلام که در کتب فریقین آمده، آیات بسیاری از قرآن دلالت بر ولایت و امامت و عصمت اهل بیت علیهمالسلام دارد. در این جا تنها به ذکر مواردی چند بسنده میشود.
الف) آیه تبلیغ:
مطابق حدیث غدیر که حدیثی متواتر است و هیچ یک از دانشمندان اسلام در صدور آن تردید ننمودهاند، پیامبر صلی الله علیه و آله در آخرین حج خود با نام حجةالوداع، حضرت علی علیهالسلام را از طرف خدا به عنوان خلیفه، وصی و امام پس از خود معرفی نمود. در نقلهای شیعی این روایت، پیامبر بر این مسئله تاکید میکنند که امامت و ولایت را تا روز قیامت در نسل خود باقی میگذارند.
خداوند در «آیه تبلیغ» که در این روز بر پیامبر اکرم نازل شد، ایشان را مأمور به ابلاغ این پیام نموده است می فرماید:
«يَا أَيهَُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَايهَْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»؛ (سوره مائده/ 67) اى پيغمبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد (به خلق) برسان كه اگر نرسانى تبليغ رسالت و اداء وظيفه نكرده اى و خدا تو را از (شر) مردمان محفوظ خواهد داشت، (و دل قوى دار كه) خدا كافران را (به هيچ راه موفقيتى) راهنمايى نخواهد كرد.
ب) آیه اکمال:
همچنین در «آیه اکمال» که همان روز غدیر نازل گردید، اتمام نعمت و اکمال دین را با این واقعه میداند و می فرماید:
«... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»؛ (سوره مائده/ 3) امروز دین شما را به حد کمال رساندم و نعمت را بر شما تمام کردم و بهترين آيين را كه اسلام است برايتان برگزيدم.
ج) آیه ولایت:
روزی حضرت علی علیهالسلام در نماز، انگشتر خود را به سائلی بخشیدند که این آیه نازل گردید: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»؛ (سوره مائده/ 55) ولىّ امر و ياور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانى خواهند بود كه نماز به پا داشته و به فقرا در حال ركوع زكات مى دهند.
به اتفاق مفسران، مراد از جمله «وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ ...» امام على عليهالسلام است.
د) آیه اولیالامر:
هنگامی که آیه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِيالْأَمْرِ مِنْكُم ...» (سوره نساء/ 59) نازل گردید، جابر انصاری از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال نمود: یا رسول الله، ما خدا و رسول او را شناختهایم، لازم است که «اولی الأمر» را نیز بشناسیم.
پیامبر اکرم پاسخ داد: ای جابر، آنان جانشینان من و امامان بعد از مناند. نخستین آنان علی ابن ابیطالب است و سپس به ترتیب: حسن بن علی، حسین بن علی، علی بن حسین، محمد بن علی، که در تورات به "باقر" معروف است و تو در هنگام پیری او را خواهی دید و هر وقت او را دیدی، سلام مرا به او برسان. پس از محمد بن علی نیز به ترتیب، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و پس از ایشان فرزندش میباشد که همنام (محمد) و هم کنیه من (ابوالقاسم) است. اوست که از نظر مردم پنهان میشود و غیبت او طولانی میگردد تا آن جا که فقط افرادی که ایمان راسخ دارند، بر عقیدهی به او باقی میمانند.[۱]
ه) آیه تطهیر:
از آنجا که گناه، ظلم به نفس است، پس مطابق با آیه ذیل، امامت جز معصوم به کس دیگری نمیرسد: «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لايَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»؛ (سوره بقره/ 124) و (به ياد آر) هنگامى كه خدا ابراهيم را به امورى امتحان فرمود و او همه را به جاى آورد، خدا به او گفت: من تو را به پيشوايى خلق برگزينم، ابراهيم عرض كرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: عهد من به مردم ستمكار نخواهد رسيد.
از این رو خداوند در قرآن میفرماید: «إِنَّما يُريدُاللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً»؛ خدا چنين مى خواهد كه هر رجس و آلايشى را از شما خانواده (نبوت) ببرد و شما را از هر عيب پاك و منزه گرداند. (سوره احزاب/ 33)
موافق اخبار شيعه و اهل سنت، مراد از «اهل البیت» در این آیه، پيغمبر و على و فاطمه و حسن و حسين عليهمالسلام است. یکی از دلایل این سخن، «آیه مباهله» است که در ادامه ذکر می شود.
و) آیه مباهله:
«فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکمْ وَ نِساءَنَا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنفُسنَا وَ أَنفُسکُمْ ثُمَّ نَبْتهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلی الْکاذِبِینَ»؛ به آنان (مسیحیان نجران) بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت میکنیم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت میکنیم شما نیز از نفوس خود را؛ آنگاه مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم. (سوره آل عمران/ 61)
شأن نزول این آیه که شیعه و اهل سنت در مورد آن اتفاق نظر دارند، یکی دیگر از دلایل حقانیت اهل بیت علیهمالسلام است. در کتاب «اسباب نزول» واحدی از علمای اهل سنت در قرن پنجم هجری چنین آمده است: «عاقب و سيد در رأس هيأت نجرانى نزد پيغمبر صلی الله علیه و آله آمدند و پيغمبر آن دو را به اسلام دعوت كرد. گفتند: ما پيش از تو تسليم خدا بوده ايم. فرمود دروغ مى گوييد، مى خواهيد بگويم چه چيز شما را مانع از مسلمان شدن است؟ گفتند: بگو، فرمود: صليب دوستى و شرابخوارى و گوشت خوك خوردن و آن دو را دعوت به مباهله (ملاعنه) كرد و قرار شد فردا صبح بيايند. صبح، پيغمبر صلی الله علیه و آله دست على و فاطمه و حسن و حسين عليهمالسلام را گرفت و به دنبال عاقب و سيد فرستاد. آنها دعوت (به مباهله) را اجابت نكردند، و پذيرفتند كه خراج بدهند. پيغمبر صلی الله علیه و آله فرمود قسم به آن كه مرا به حق مبعوث كرد اگر به ملاعنه حاضر مى شدند صحرا آتشباران مى شد».[۲]
علامه طباطبایی در ذیل این آیه میفرماید: «رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی علیهالسلام و از «نسائنا» بجز فاطمه سلام الله علیها و از «ابنائنا» بجز حسنین علیهماالسلام را نیاورد، معلوم میشود که برای کلمه اول به جز علی و برای کلمه دوم به جز فاطمه و از سوم بجز حسنین علیهمالسلام مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان «اهل بیت» رسول خدا بوده، همچنان که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم».
حدیث ثقلین بیانگر جایگاه اهل البیت علیهم السلام
مطابق با روایات پیامبر در واپسین روزهای عمر شریف خویش به عنوان وصیتی همیشگی برای امت خود فرمودند: «إنّي تاركٌ فيكم الثّقلين كتاب الله و عترتي لن يفترقا حتّي يردا عليّ الحوض ما إن تمسّكتم بهما لن تضّلوا و لن تزّلوا؛ من در ميان شما امت دو چيز نفيس وزين و گرانبهايي را باقي گذرندهام كه كتاب خدا و عترت من، كه اهل بيت منند، كه اين دو هرگز از همديگر جدا نميشوند تا وقتي كه بر من نزد حوض كوثر وارد شوند».
لازم به ذکر است صحت حدیث ثقلین از نظر فریقین در رسالهای که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در مصر در این مورد چاپ نموده به اثبات رسیده است. این حدیث علاوه بر امامت ائمه علیهمالسلام، اثبات اتصال قرآن و اهل بیت علیهمالسلام را مینماید و نشان میدهد که قرآن را به تنهایی بدون اهل بیت علیهمالسلام نمیتوان فهمید.
وجوب اطاعت ائمه علیهمالسلام در روایات
مطابق با آیه ولایت (سوره نساء/ 59) و آیه اطاعت (سوره مائده/ 55)،اطاعت ائمه علیهمالسلام را خداوند واجب نموده است. همچنین خدا در قرآن امر به بودن با صادقین نموده: «کونوا مع الصادقین؛ که بالاترین مصداق صادقون ائمه علیهمالسلام هستند». (سوره مائده/ 119)
در احادیث آمده:
افضل آن چیزی که بندگان به وسیله آن به خدا نزدیک می شوند اطاعت خدا و اطاعت رسول و اطاعت از اولی الامر است. ( وافی، کتاب الحجه، باب فرض طاعه الائمه علیهمالسلام)
اطاعت ائمه علیهمالسلام اطاعت پیامبر و سرباز زدن از اطاعت آنان سرباز زدن از فرمان اوست. (وافی، کتاب الحجه، باب وجوب موالاتهم والاقتداء بهم والکون معهم، حدیث 5)
و تاکید شده بر این که کسی نمیتواند بدون امام به خدا تقرب پیدا کند. (وافی، کتاب الحجه، باب من دان الله تعالی بغیر امام من الله)
- ↑ عوالی اللئالی، ابن ابی الجمهور احسائی، الجمله الثانیه: فی الاحادیث المتعلقة بالعلم و اهله و حاملیه، حدیث 120.
- ↑ اسباب نزول واحدی، سوره آل عمران، ذیل آیه 61.