آیه 1 سوره حجرات: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | «لا تُقَدِّمُوا»: پیشی مگیرید. پیشدستی مکنید. بعضی این فعل را لازم و برخی آن را متعدی و مفعولش را محذوف دانستهاند، و مراد این است که هیچ حکمی را بر حکم خدا و پیغمبرش مقدم ندارید. پیش از فهم و دریافت سخن و دستور خدا و رسول درباره حکم چیزی، سخنی نگوئید. پیش از اخذ فرمان از خدا و پیغمبرش، عملی را انجام ندهید. در جائی که خدا و پیغمبرش حکمیدارند، شما حکم نکنید، یعنی حکمی نکنید مگر به حکم خدا و رسول او، و باید که همواره این ویژگی در شما باشد که پیرو و گوش بفرمان خدا و رسول باشید. «بَیْنَ یَدَیْ»: جلو. حضور. منظور مقام حکمرانی است که مختص به خدا و به رسول خدا - برابر رهنمود و با اجازه خدا - دارد | + | «لا تُقَدِّمُوا»: پیشی مگیرید. پیشدستی مکنید. بعضی این فعل را لازم و برخی آن را متعدی و مفعولش را محذوف دانستهاند، و مراد این است که هیچ حکمی را بر حکم خدا و پیغمبرش مقدم ندارید. پیش از فهم و دریافت سخن و دستور خدا و رسول درباره حکم چیزی، سخنی نگوئید. پیش از اخذ فرمان از خدا و پیغمبرش، عملی را انجام ندهید. در جائی که خدا و پیغمبرش حکمیدارند، شما حکم نکنید، یعنی حکمی نکنید مگر به حکم خدا و رسول او، و باید که همواره این ویژگی در شما باشد که پیرو و گوش بفرمان خدا و رسول باشید. «بَیْنَ یَدَیْ»: جلو. حضور. منظور مقام حکمرانی است که مختص به خدا و به رسول خدا - برابر رهنمود و با اجازه خدا - دارد. |
+ | |||
==نزول== | ==نزول== | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۴۳
<<1 | آیه 1 سوره حجرات | 2>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ای کسانی که ایمان آوردهاید (در هیچ کار) بر خدا و رسول تقدّم مجویید و از خدا پروا کنید، که خدا شنوا و داناست.
ای اهل ایمان! بر خدا و پیامبرش [در هیچ امری از امور دین و دنیا و آخرت] پیشی مگیرید و از خدا پروا کنید که خدا شنوا و داناست.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، در برابر خدا و پيامبرش [در هيچ كارى] پيشى مجوييد و از خدا پروا بداريد كه خدا شنواى داناست.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بر خدا و پيامبر او پيشى مگيريد و از خدا بترسيد، زيرا خدا شنوا و داناست.
ای کسانی که ایمان آوردهاید! چیزی را بر خدا و رسولش مقدّم نشمرید (و پیشی مگیرید)، و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند شنوا و داناست!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«لا تُقَدِّمُوا»: پیشی مگیرید. پیشدستی مکنید. بعضی این فعل را لازم و برخی آن را متعدی و مفعولش را محذوف دانستهاند، و مراد این است که هیچ حکمی را بر حکم خدا و پیغمبرش مقدم ندارید. پیش از فهم و دریافت سخن و دستور خدا و رسول درباره حکم چیزی، سخنی نگوئید. پیش از اخذ فرمان از خدا و پیغمبرش، عملی را انجام ندهید. در جائی که خدا و پیغمبرش حکمیدارند، شما حکم نکنید، یعنی حکمی نکنید مگر به حکم خدا و رسول او، و باید که همواره این ویژگی در شما باشد که پیرو و گوش بفرمان خدا و رسول باشید. «بَیْنَ یَدَیْ»: جلو. حضور. منظور مقام حکمرانی است که مختص به خدا و به رسول خدا - برابر رهنمود و با اجازه خدا - دارد.
نزول
ابن کدینة الاودى گوید: مردى از امیرالمومنین على علیهالسلام درباره این آیه پرسید که براى چه کسى نازل شده است؟ فرمود: درباره دو نفر از قریش نازل گردیده است.[۱]
و نیز گویند: درباره دو طایفه بنىعدى و بنىتمیم نازل شده که نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده بودند و در مقابل حجره پیامبر ایستاده و با صداى بلند آواز میدادند و مى گفتند: یا رسول الله بیرون بیا که تو را ببینیم. وقتى که پیامبر از حجره بیرون آمد و با آنان مشغول صحبت گردید. در راه رفتن از پیامبر جلوتر مى رفتند و هنگام صحبت با یکدیگر با صداى بلند همدیگر را میخواندند و بر رسول خدا صلی الله علیه و آله به لفظ یا محمد خطاب مینمودند سپس این آیه نازل گردید.[۲]
از طریق ابن جریج از ابن ابى ملیکه روایت شده که عبدالله بن زبیر به او خبر داده و گفته است که طائفه بنىتمیم نزد پیامبر آمده بودند و میخواستند تا یکى از میان ایشان از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله به سمت امیر برگزیده شود. ابوبکر یک نفر را که نام وى قعقاع بن معبد بود بدین منظور پیشنهاد نموده و اختیار کرده بود و عمر بن الخطاب فرد دیگرى را که نام وى اقرع بن حابس بود بدین منظور پیشنهاد نموده و برگزیده بود. در این میان ابوبکر به عمر گفت: آیا مقصود تو از این انتخاب مخالفت با من بوده است؟
عمر در جواب گفت: مراد من از این انتخاب مخالفت با تو نبود سخنان این دو نفر به مشاجره لفظى کشیده شد و صداهاى خود را در حین مشاجره بلند کرده و با آواز بلند با یکدیگر سخن مى گفتند. سپس در چنین موقعى این آیه نازل گردید.[۳]
شأن و نزول مذکور درباره آیه دوم این سوره نازل شده است.[۴]
حسن بصرى گوید: عده اى در روز عید قربان قبل از نماز عید و پیش از آن که پیامبر اقدام به ذبح بنماید. عمل قربانى و ذبح را انجام دادند سپس این آیه نازل شد و از طرف پیامبر به آنان دستور داده شد تا عمل ذبح را اعاده نمایند.[۵]
و نیز گویند: مردى قبل از نماز عید اقدام به ذبح نموده بود سپس این آیه نازل گردید.[۶] عائشه گوید: عده اى یک روز قبل از ماه رمضان به عنوان یوم الشک روزه گرفته بودند و پیش از آن که پیامبر روزه بگیرد، اقدام به روزه گرفتن نموده بودند سپس این آیه نازل شد.[۷]
مقاتل بن حیان گوید: پیامبر بیست و هفت تن را به سرکردگى منذر بن عمرو الانصارى به تهامه فرستاد. اینان وقتى که به بئرمعونه رسیدند قومى از مشرکین بنى عامر به آنان برخوردند. ایشان را بکشتند سه نفر موفق به فرار شدند و به سوى مدینه آمدند که پیامبر را از این موضوع باخبر سازند چون به دروازه مدینه رسیدند، دو نفر از قبیله بنىعامر را دیدند که از نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله مى آمدند.
این دو نفر را به تلافى مشرکین بنىعامر به قتل رسانیدند و البته این کشتن بدون دستور و اجازه رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است و پیامبر را از کار آنان خوش نیامد و این آیه نازل گردید.[۸]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
جلد 9 - صفحه 153
سیمای سوره حجرات
اين سوره در مدينه نازل شده وداراى هجده آيه است.
«حجرات» جمع «حجرة» است و چون در آيه چهارم اين سوره درباره حجرههاى خانه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله سخن به ميان آمده، اين سوره حجرات ناميده شده است.
در اين سوره كه به سوره آداب نيز شهرت دارد، موضوعهاى اخلاقى و اجتماعى مهمى مطرح شده كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
1. آداب برخورد با پيامبر صلى الله عليه و آله و پيشى نگرفتن بر آن حضرت.
2. دورى از مسخره كردن، نام بد نهادن، سوءظن، تجسّس و غيبت.
3. برقرارى روابط اجتماعى بر اساس اخوّت و برادرى، اصلاح ذات البين، بسيج عمومى بر ضد ياغى، ميانجىگرى عادلانه و دورى از شايعه پراكنى.
4. ارزش گذارى افراد جامعه بر اساس درجات ايمان و تقواى آنان و دورى نمودن از كفر، فسق و گناه.
5. پيروى از پيامبر الهى از روى عشق وآگاهى و دورى از هرگونه منّتگذارى به واسطهى پذيرش اسلام و عمل به دستورات آن.
در اين سوره كوتاه، پنج بار خطاب «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» تكرار شده است كه بيانگر جايگاه مسائل اخلاقى و روابط اجتماعى در اسلام مىباشد و به خوبى نشان مىدهد كه نحوهى رفتار مسلمانان با يكديگر و با رهبران خود، مورد توجّه شارع مقدس بوده است.
جلد 9 - صفحه 154
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشندهى مهربان.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «1»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (در هيچ كارى) بر (حكم) خدا و پيامبر او پيشى نگيريد و از خداوند پروا كنيد، كه خداوند شنوا و دانا است.
نکته ها
سه سورهى مائده، حجرات و ممتحنه كه درباره مسائل حكومتى و اجتماعى است، با جملهى «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» شروع شده است.
در آغاز سورهى مائده مىخوانيم: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به پيمانهاى خود وفادار باشيد و در سورهى ممتحنه مىخوانيم: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ» اى كسانى كه ايمان آوردهايد! دشمن من و دشمن خود را سرپرست خود قرار ندهيد و در اين سوره مىخوانيم: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بر حكم خدا و رسول پيشى نگيريد.
اين آيه مىخواهد مؤمنان را همچون فرشتگان تربيت كند، زيرا قرآن دربارهى آنها مىفرمايد: در سخن بر خدا سبقت نمىگيرند و تنها طبق دستور او عمل مىكنند.
«لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» «1»
قرآن، موارد تقدّم و پيشى گرفتن بر پيامبر را بيان نكرده است تا شامل نهى از انواع پيش
«1». انبياء، 27.
جلد 9 - صفحه 155
افتادنها در امور عقيدتى، اجتماعى، سياسى، اقتصادى و غير آن در گفتار وكردار گردد.
خداوند از تقدّم بر رهبر جامعه اسلامى به شدّت نهى نموده است، زيرا كسى كه در كارهايش از خدا و پيامبر پيشى مىگيرد، در مديريّت نظام اسلامى خلل وارد كرده و جامعه را به هرج ومرج مىكشاند و در حقيقت نظام قانونگذارى را بازيچه تمايلات خود قرار مىدهد.
عمل به اين آيه، جلوى بسيارى از خطاها را مىگيرد. زيرا گاهى خواستهى مردم، پيروى انسان از حدس و تخمين يا ميل به ابتكار ونوآورى و يا قضاوت عجولانه و يا گمان آزادانديشى، انسان را وادار به گفتن، نوشتن و يا گرفتن تصميماتى مىكند كه ناخودآگاه از خواستهى خدا و رسول جلو مىافتد. همان گونه كه گروهى به گمان عبادت، قاطعيّت، انقلابى بودن و زهد و ساده زيستى، از خدا و رسول پيشى گرفتند و به قول معروف كاسهى داغتر از آش شدند.
پذيرش و عمل به آن دسته از آداب و عادات و رسوم اجتماعى و يا مقرّرات و قوانين بشرى كه ريشه در قرآن و حديث ندارد و برخاسته از عقل و فطرت نيست، نوعى پيش افتادن از خدا و رسول است.
نمونههاى پيشافتادن
به چند نمونه تاريخى از پيشى گرفتن بر پيامبر كه در تفاسير و روايات آمده، توجّه كنيم:
1. در عيد قربان، گروهى قبل از پيامبر صلى الله عليه و آله قربانى كردند، به آنان گفته شد: «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» «1»
2. پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله گروهى را براى تبليغ نزد كفّار فرستاد. كفّار نمايندگان پيامبر را كشتند و تنها سه نفر توانستند فرار كنند. اين سه نفر در مسير بازگشت دو نفر از كفّار قبيلهى بنىعامر را به انتقام كشته شدن دوستان خود كشتند، در حالى كه آن دو نفر بىتقصير بودند. قرآن آنان را به خاطر اين عمل خودسرانه توبيخ كرد كه چرا بدون دستور پيامبر دست به اين عمل زديد؟ «2» «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
«1». تفسير كشّاف.
«2». تفسير كشّاف.
جلد 9 - صفحه 156
3. قوم بنىتميم از پيامبر صلى الله عليه و آله امير و حاكم خواستند. خليفهى اوّل و دوّم هر كدام شخصى را پيشنهاد كردند و با هم مشاجره مىكردند كه كانديداى من بهتر است، آيه نازل شد: لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ ... و لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ «1»
4. امام معصوم عليه السلام به شخصى فرمود: اين دعا را بخوان: لا اله الا الله ... تا آنجا كه مىفرمايد: «يحيى و يميت». شنونده از پيش خود جملهاى اضافه كرد و گفت: «و يميت و يحيى» حضرت فرمودند: جملهى تو صحيح است، امّا آنچه من مىگويم بگو و سپس آيهى «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» را براى او تلاوت فرمودند. «2»
5. بعضى اصحاب پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله خواب و خوراك و آميزش با همسر را بر خود حرام كردند.
حضرت ناراحت شده و مردم را جمع كرده و فرمودند: من خودم غذا مىخورم، مىخوابم و با همسرم زندگى مىكنم. راه و روش و سيرهى زندگى من اين است، پس هركس از اين راه پيروى نكند، از من نيست. «فمن رغب عن سنتى فليس منى» «3»
6. با اين كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله ازدواج موقّت را شرعى و قانونى اعلام فرمودند، امّا خليفهى دوم آن را حرام كرد. اين خود، نوعى پيش افتادن از پيامبر صلى الله عليه و آله است كه در اين آيه از آن نهى شده است. «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
7. در سال هشتم هجرى كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله براى فتح مكه از مدينه حركت كردند، بعضى از مسلمانان در اين سفر روزه خود را افطار نكردند، با اين كه مىدانستند مسافر روزه ندارد و مىديدند كه پيامبر صلى الله عليه و آله افطار كرده است. اينها در واقع از پيامبر صلى الله عليه و آله پيشى گرفتند.
پیام ها
1- پيش از درخواست و دستور به كارى، بايد ابتدا زمينههاى روانى پذيرش را در مخاطب ايجاد كرد. جملهى «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» به مؤمنان شخصيّت مىدهد و
«1». صحيح بخارى، ج 3، ص 123.
«2». خصال صدوق، ج 2، ص 62.
«3». وسائل، ج 23، ص 244.
جلد 9 - صفحه 157
رابطهى آنان با خدا را كه زمينهى انجام دستور است، بيان مىكند.
2- از آنجا كه فرمان پيش نيفتادن از خدا و رسول، فرمان ادب است، خود اين آيه نيز مخاطب را با ادب ويژه صدا مىزند. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ...
3- حرام كردنِ حلال خداوند و يا حلال كردن حرامها، نوعى پيشى گرفتن بر خدا و رسول است. لا تُقَدِّمُوا ...
4- هرگونه بدعت و جعل قانون در برابر قانون الهى ممنوع است. لا تُقَدِّمُوا ...
5- سرچشمهى قانون و رفتار ما بايد قرآن و سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله باشد. «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
6- حكم رسول، حكم خداست و بىاحترامى به او بىاحترامى به خداست. «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
7- پيشى گرفتن از خدا و رسول، بىتقوايى است. لا تُقَدِّمُوا ... وَ اتَّقُوا
8- براى انجام تكاليف، دو اهرم ايمان و تقوا لازم است. آمَنُوا ... وَ اتَّقُوا
9- التزام عملى بايد همراه با تقواى درونى باشد. لا تُقَدِّمُوا ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ
10- كسانى كه به خاطر سليقههاى شخصى يا آداب اجتماعى، بر خدا و رسولش پيشى مىگيرند، از ايمان و تقوا دور شدهاند. لا تُقَدِّمُوا ... وَ اتَّقُوا
11- تندروىهاى خود را توجيه نكنيم. لا تُقَدِّمُوا ... إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
12- ايمان به حضور و آگاهى خداوند، زمينه پرهيز و خداترسى مىگردد. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «1»
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آوردهايد و به خدا و پيغمبر تصديق نمودهايد، لا تُقَدِّمُوا: مقدم نداريد هيچ امرى از امور را، بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ: نزد خدا و رسول او.
بيان: چند وجه در تفسير اين آيه ذكر شده:
1- اى كسانى كه ايمان آوردهايد به خدا و پيغمبر، مرتكب هيچ كارى مشويد از اوامر و نواهى الا بعد از آنكه حكم خدا و رسول تعلق به آن يابد؛ پس
«1» تفسير نور الثقلين ج 3 ص 29 شماره 112 ذيل آيه «و لقد آتيناك سبعا من المثانى ...» از سوره حجر بنقل از اصول كافى.
جلد 12 - صفحه 175
بايد عمل شما به وحى منزل باشد يا به اقتداى به رسول خدا.
2- آنكه مراد (بين يدى رسول اللّه) باشد و ذكر (اللّه) به جهت تعظيم و تكريم او سبحانه، و اشعار بر مزيت اختصاص مكانت حضرت رسالت كه موجب اجلال او است. و مؤيد اين است قول ابن عباس كه مراد نهى اصحاب است از تكلم پيش از آنكه حضرت ابتدا به تكلم نمايد «1»؛ پس حقيقت معنى آنكه اى مردمان هرگاه مجلس پيغمبر نشسته باشيد و از مسئلهاى سؤال كنند، شما سبقت مكنيد به جواب آن و ساكت شويد از آن تا حضرت تكلم فرمايد.
3- مراد نهى است در تقدم مشى بر آن حضرت، يعنى سبقت منمائيد در راه رفتن بر پيغمبر بلكه طريق تبعيت او را اختيار كنيد.
4- تقدم مجوئيد به طاعات پيش از وقتى كه امر الهى و اذن حضرت رسالت پناهى به آن تعلق يابد، پس جايز نيست تقديم نماز و روزه و حج قبل از وقت آن.
5- سبقت منمائيد به هيچ فعلى و قولى تا آنكه خدا و رسول به آن امر نمايد.
و شبههاى نيست كه اولى حمل آيه است بر عموم خود، زيرا هر چيزى كه خلاف امر خدا و رسول باشد منهى عنه است، پس داخل باشد در تحت آيه (لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ) و چون آيات قرآنيه عبرت بعموم لفظ است نه خصوص سبب، پس شامل باشد عموم مؤمنين را در هر عصر و زمان تا روز قيامت.
وَ اتَّقُوا اللَّهَ: و بترسيد و بپرهيزيد خدا را از مخالفت در اوامر و نواهى و در تقديم جميع اقوال و افعال بر حكم او، إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ: بدرستى كه خدا شنواست تمام اقوال شما را، داناست به جميع افعال شما.
تنبيه: آيه دلالت دارد بر بطلان قياس، زيرا دال است بر نهى تقديم امور بر امر خدا و رسول از روى عموم، پس نهى شامل است جميع مؤمنين را كه قبل از
«1» مجمع البيان ج 5 ص 130.
جلد 12 - صفحه 176
حكم خدا و رسول به امرى از امور اقدام ننمايند؛ و نزول آيه در مورد خاص، مانع عموميت آن نمىشود چنانچه در علم اصول مقرر است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «1» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ «2» إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ «3» إِنَّ الَّذِينَ يُنادُونَكَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ «4»
وَ لَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «5»
ترجمه
اى كسانيكه ايمان آورديد مقدّم نشويد پيش روى خدا و پيغمبرش و بترسيد از خدا همانا خدا شنواى دانا است
اى كسانيكه ايمان آورديد بلند مسازيد آوازهاتانرا بالاى آواز پيغمبر و بلند خطاب نكنيد او را در گفتار مانند بلند گفتن برخى از شما با برخى كه باطل شود كارهاتان و شما ندانيد
همانا آنانكه پست ميسازيد آوازهاشانرا نزد پيغمبر خدا آنگروه آنانند كه آزمود خدا دلهاشان را براى پرهيزكارى براى ايشان است آمرزش و پاداشى بزرگ
همانا آنانكه ميخوانند تو را از پشت حجرهها بيشترشان نمىيابند بعقل
و اگر آنها صبر كنند تا بيرون آئى بسويشان هر آينه بهتر است براى آنها و خدا آمرزنده مهربانست.
تفسير
گفتهاند مراد آنستكه اقدام بامرى ننمائيد تا خدا و پيغمبر تكليف شما را بيان نمايند يا رأى ندهيد پيش از آنكه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم رأى دهد يا عمل عبادى را قبل از وقت انجام ندهيد يا قبل از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم جواب مسائلى را كه از آنحضرت سؤال ميكنند نگوئيد يا فرمانى قبل از او ندهيد يا سؤالى نكنيد تا او خود سخن گويد و امثال اينها و بنظر حقير تمام اين اقوال خلاف ظاهر و بىوجه است چون آيه در مقام بيان اصل عملى يا ايجاب اطاعت خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نيست بلكه در مقام آداب معاشرت با آنحضرت است و آيات بعد شاهد اين مدّعى است و
جلد 5 صفحه 37
ظاهرا تقدّموا بضمّ تاء و كسر دال كه قرائت مشهوره است بمعناى تقدّموا بفتح تاء و دال است كه آن نيز قرائت شده يعنى سبقت نگيريد در رفتن پيش روى پيغمبر خدا كه بمنزله سبقت بر خدا است در بىادبى و هتك حرمت و لازمه تقوى و پرهيزكارى اجتناب از آن است و براى مبالغه و تأكيد و مزيد اتّعاظ و استقلال و انفصال در ادب ديگرى كه دستور داده ميشود از اين ادب بغرض اهتمام بهر دو خطاب باهل ايمان تكرار شده تا مشعر باشد بآنكه لازمه ايمان تأدّب باين آداب است و فرموده تجاوز ندهيد صوت خودتان را در وقت مكالمه با پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم بر صوت آنحضرت بلكه خاموش و مؤدّب با او گفتگو كنيد و آنطور كه با خودتان بلند سخن ميگوئيد با او مخاطبه ننمائيد كه اگر چنين كنيد عمل شما از مرتبه كمال خود كه صدور با ادب است ساقط و اجر آن باطل خواهد شد و گناهكار هم ميشويد با آنكه خودتان متوجّه نيستيد بگناهتان و رفتن ثوابتان و أن تحبط مفعول له است يا تقدير كلام لأن تحبط يا مخافة أن تحبط ميباشد اينمعنى را براى حبط عمل در مجمع نسبت باصحاب ما داده و محتمل است مراد حبط اعمال عبادى آنها بكفر و ارتداد باشد در صورت توهين پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و بنا بر اين تقدير مخاقة أن تحبط متعيّن است و مراد از و انتم لا تشعرون آنستكه شما متوجه نيستيد كه توهين پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم موجب كفر و حبط اعمال است و كسانيكه مراعات اين ادب را نموده با پيغمبر خدا آهسته و ملايم صحبت نمايند آنانند كه امتحان نموده است خداوند دلهاى ايشانرا براى تقوى يا خالص نموده آنها را براى پرهيزكارى و مشمول مغفرت الهى و اجر بزرگ نامتناهى خواهند شد و آنكسانيكه از بيرون بيوتات مباركات پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم آنحضرت را بآواز بلند ميخوانند بيشترشان مانند حيوانات بىعقل و شعورند و اگر آدم عاقل در ميان اين قبيل اشخاص بىادب پيدا شود خيلى كم است كه اتّفاقا اين عمل ناروا از او سر زده باشد و اگر آنها صبر كنند تا پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم بحال عادى بيرون آيد براى اجابت آنها بهتر است از تعجيل و ناراحت نمودن آنحضرت براى آنها چون موجب درك ثواب و نيل بجواب و رفع عتاب يا عقاب خواهد بود و اگر از روى غفلت يا خطاء و نسيان اين عمل از آنها بروز نموده باشد
جلد 5 صفحه 38
خدا آمرزنده و مهربان است و آنها را عقاب نميفرمايد و مؤيّد معناى مذكور براى آيه اولى است شأن نزوليكه قمّى ره در اينمقام نقل نموده و آن آنستكه وفد بنى تميم مىآمدند نزد پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و چون به در حجره آنحضرت ميرسيدند توقف مينمودند و فرياد ميزدند يا محمّد بيرون بيا نزد ما و چون پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم بيرون ميآمد پيشى ميگرفتند بر او در رفتار و چون با او گفتگو ميكردند بلندتر ميكردند صوت خودشان را از صوت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و ميگفتند يا محمد در اين باب چه ميگوئى همانطور كه با خودشان سخن ميگفتند پس خداوند اين آيات را نازل فرمود و شأن نزولهاى ديگرى هم نقل شده كه با نقل قمّى ره كه از امام است حاجت بذكر آنها نيست و رحمت و مغفرت خدا شامل حال توبه كنندگان و قاصرين در اين گناه ميباشد چنانچه از ابن عبّاس ره نسبت بثابت بن قيس نقل شده كه قصورا اين عمل از او صادر شد و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم وعده عاقبت بخيرى و بهشت باو داد و او را از تزلزلى كه داشت نسبت بحبط عملش بيرون آورد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَينَ يَدَيِ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «1»
اي كساني که ايمان آوردهايد خود را مقدم نيندازيد پيش از خدا و رسول او و بپرهيزيد از مخالفت خدا محققا خداوند هم شنوا است و هم دانا.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خطاب بمؤمنين است زيرا آنها متابعت ميكنند و امتثال ميكنند فرمايشات خدا و رسول را، اما كفار و مشركين و منافقين و لو مكلف بجميع تكاليف هستند لكن اطاعت و امتثال نميكنند نظير شيطان و ملائكه که و لو شيطان هم مكلف بود بسجده آدم ولي خطاب بملائكه شد.
لا تُقَدِّمُوا بَينَ يَدَيِ اللّهِ وَ رَسُولِهِ بعضي گفتند: امري را انجام ندهيد قبل از فرمان خدا و رسول. بعضي گفتند: تعجيل نكنيد قبل از امر خدا و رسول، بعضي گفتند: طاعت بجا نياوريد قبل از وقت آن يعني پيش نيندازيد از وقت، بعضي گفتند: در مشي بر رسول خدا مقدم نشويد. بعضي گفتند: در كلام و در افعال بر او تقدم نجوئيد، بعضي گفتند: در جواب مسائل سبقت نگيريد.
جلد 16 - صفحه 222
اقول: در كليه امور تا امر الهي نيامده و پيغمبر ابلاغ نكرده انجام از پيش خود ندهيد تا ترخيص يا تحريمي از خدا و رسول نيامده.
وَ اتَّقُوا اللّهَ بجميع مراتب تقوي تقواي از عقايد فاسده که موجب زوال ايمان ميشود از شرك و كفر و ضلالت و انكار ضروري و بدعت در دين، و تقواي از كبار معاصي که استحقاق عقوبت ميآورد، و از مطلق معاصي، و از صفات خبيثه و از امور مباحه فوق احتياج و لزوم.
إِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ هم گفتار شما را ميشنود و هم بافعال شما داناست.
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 1)
شأن نزول:
در مورد نزول نخستین آیه این سوره نقل شده که:
پیامبر صلّی اللّه علیه و اله به هنگام حرکت به سوی «خیبر» میخواست کسی را به جای خود در «مدینه» نصب کند، عمر شخص دیگری را پیشنهاد کرد آیه نازل شد و دستور داد بر خدا و پیامبر پیشی مگیرید.
تفسیر:
چنانکه در محتوای سوره اشاره کردیم در این سوره یک رشته از مباحث مهم اخلاقی و دستورات انضباطی نازل شده که آن را شایسته نام «سوره اخلاق» میکند، در آغاز سوره به دو قسمت از این دستورات اشاره شده است:
نخست تقدم نیافتن بر خدا و پیامبر صلّی اللّه علیه و اله، و دیگری در محضر پیامبر صلّی اللّه علیه و اله سر و صدا و قال و غوغا راه نینداختن.
در مورد اول میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! چیزی را بر خدا و رسولش مقدّم نشمرید (و پیشی مگیرید) و تقوای الهی پیشه کنید، که خداوند شنوا و داناست» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ).
ج4، ص493
منظور از مقدم نداشتن چیزی در برابر خدا و پیامبر پیشی نگرفتن بر آنها در کارها، و ترک عجله و شتاب در مقابل دستور خدا و پیامبر صلّی اللّه علیه و اله است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.