سید محمد مهدی بحرالعلوم: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | سیدمحمدمهدی بن سیدمرتضی طباطبایی نجفی بحرالعلوم (۱۱۵۵- | + | سیدمحمدمهدی بن سیدمرتضی طباطبایی نجفی بحرالعلوم (۱۱۵۵ - ۱۲۱۲ ق)، [[فقیه]] ، [[محدث]] ، حکیم ، ادیب و سردودمان آل بحرالعلوم و رئیس [[حوزه علميه|حوزه علمیه]] نجف و مرجع شیعیان در روزگار خود بود. سید مهدی بحرالعلوم، شاگرد بزرگ و بزرگوار [[وحید بهبهانی]] است و منظومهای در [[فقه]] دارد كه معروف است. بحرالعلوم به علت مقامات معنوی و سیر و سلوكی كه طی كرده، فوقالعاده مورد احترام علما [[شیعه]] است و تالی [[معصوم]] به شمار میرود. از او كرامات فراوانی نقل شده است. |
{{شناسنامه عالم | {{شناسنامه عالم | ||
سطر ۶: | سطر ۶: | ||
||زادروز = 1155 قمری | ||زادروز = 1155 قمری | ||
|زادگاه = | |زادگاه = | ||
− | |وفات = | + | |وفات = 1212 قمری |
− | |مدفن = كنار قبر [[شیخ طوسی]] | + | |مدفن = [[نجف]]، كنار قبر [[شیخ طوسی]] |
|اساتید = [[وحید بهبهانی]]، شیخ یوسف بحرانی،.. | |اساتید = [[وحید بهبهانی]]، شیخ یوسف بحرانی،.. | ||
− | |شاگردان = شیخ جعفر | + | |شاگردان = شیخ جعفر كاشف الغطا، شیخ محمدتقی اصفهانی،... |
− | |آثار= | + | |آثار= مشكاة الهدایه، الدره النجفیه،... |
}} | }} | ||
− | ==خاندان | + | ==ولادت و خاندان == |
− | + | سید مرتضی طباطبائی بروجردی که از علما و مراجع [[کربلا]] بود، دارای دو فرزند میباشد. یکی سید جواد که جد مرحوم [[آیت الله بروجردی|آیت الله العظمی بروجردی]] است و دیگری، سید محمدمهدی بحرالعلوم هر دو از بزرگان [[فقها]] و علمای اسلامی میباشند. | |
− | + | سید محمدمهدی بحرالعلوم، پیش از پگاه [[عید فطر]] در سال ۱۱۵۵ هـ.ق در شب جمعه چشم به دنیا گشود. پدر ارجمندش میگوید: در آن شب که ولادت فرزندم مهدی بود، در عالم رؤیا [[امام رضا علیه السلام|امام هشتم]] علیه السلام را دیدم که شمع بزرگی را به شاگردش [[محمد بن اسماعیل بن بزیع|محمد بن اسماعیل بن بزیع]] میدهد محمد آن شمع را بر فراز بام منزل ما برده و روشن میکند ناگهان نور آن شمع تا آسمان بالا رفته و دنیا را فرامیگیرد.<ref> [[ریحانه الادب]]، ج ۱، ص ۲۳۴، چاپ دوم؛ اقبال الکرام البرره، ج ۱، ص ۱۷۲، چاپ دوم.</ref> آری شمعی که توسط [[امام رضا]] علیه السلام افروخته شود، باید نورش جهان را روشن سازد و جهانیان را فرابگیرد. | |
− | + | ==تحصیلات و استادان== | |
− | + | بحرالعلوم مقدمات [[علم نحو|نحو]] و [[صرف]] و [[ادبیات عرب|ادبیات]] و [[منطق]] و [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را با کوششی بینظیر نزد پدر خود (سید مرتضی) و سایر فضلا و دانشمندان، در مدتی کمتر از چهار سال فراگرفت در اوایل بلوغ به درس خارج پدر خود و همچنین درس استاد کل، [[وحید بهبهانی]] و نیز درس [[شیخ یوسف بحرانی]] صاحب حدائق راه یافت و از محضر آن بزرگان استفاده شایانی برد و پس از پنج سال درس و بحث فشرده و عمیق و طی مرحله سطح به درجه [[اجتهاد]] عالیه نائل آمد و هر سه استاد بزرگ اجتهاد او را امضا کردند. | |
− | + | پس از آن از [[کربلا|کربلا]] به [[نجف]] مهاجرت کرد و در مرکز بزرگ دانشهای اسلامی به بحث و تحقیق پرداخت و در مدتی کم که هنوز سنش از ۳۰ سال تجاوز نکرده بود، ارشاد و رهبری مسلمانان را بر عهده گرفت و در عین حال که به تدریس و تالیف اشتغال میورزید به امور فقرا و مستمندان نیز رسیدگی کرده، مسائل و مشکلات اجتماعی مردم را حل و فصل مینمود. | |
− | + | ==تدریس و شاگردان == | |
− | + | علما و دانشمندان بسیاری از محضر درس ایشان استفاده کرده و به مقامات والائی رسیدهاند که نام برخی از آنان را میآوریم: | |
− | سید | + | #[[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کاشف الغطا]]، بزرگ شخصیت برجسته جهان اسلام |
+ | #[[سید محمدجواد عاملی]]، صاحب موسوعه بزرگ فقهی [[مفتاح الکرامه]] | ||
+ | #[[شیخ محمدتقی اصفهانی]]، صاحب حاشیه بر معالم | ||
+ | #[[ملا احمد نراقی|شیخ احمد نراقی]]، صاحب مستند الشیعه و [[معراج السعاده (کتاب)|معراج السعادة]] | ||
+ | #[[شیخ ابوعلی حائری]]، مؤلف کتاب [[منتهى المقال (کتاب)|منتهی المقال]] در [[علم رجال]] | ||
+ | #شیخ اسدالله تستری، نویسنده کتاب المقابیس در اصول | ||
+ | #شیخ محمدعلی زینی عاملی نجفی | ||
+ | #[[سید علی طباطبائی|سید میرعلی طباطبائی]]، صاحب الریاض در فقه | ||
+ | #مولی محمد شفیع استرآبادی | ||
+ | #شیخ حسین نجف | ||
+ | #شیخ شمسالدین بن جمالالدین بهبهانی | ||
− | + | ==آثار علمی== | |
− | + | بحرالعلوم دارای تألیفات ارزندهای در علوم مختلفه میباشد که چند نمونه ذکر میشود: | |
− | + | #مصابیح، کتابی ارزنده در فقه (در عبادات و معاملات) | |
+ | #الدره النجفیه، منظومهای در فقه، مشتمل بر دو هزار بیت شعر که چندین بار تفسیر و شرح شده است. | ||
+ | #مشکاه الهدایه، شاگردش مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطا، به امر استاد بر آن شرحی نوشته است. | ||
+ | #الفوائد الاصولیه | ||
+ | #حاشیه علی طهاره شرائع المحقق الحلی | ||
+ | #[[الفوائد الرجالیه]] پیرامون علم شامخ رجال | ||
+ | #رساله فی الفرق والملل | ||
+ | #تحفه الکلام فی تاریخ [[مکه]] و بیت الله الحرام | ||
+ | #شرح باب الحقیقه والمجاز | ||
+ | #قواعد احکام الشکوک | ||
+ | #الدره البهیه فی نظم بعض المسائل الاصولیه | ||
+ | #دیوان شعری که دارای بیش از یک هزار بیت میباشد. | ||
− | + | ==آثار اجتماعی == | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | سید بحرالعلوم پس از وفات استادش [[وحید بهبهانی]] قدس سره، رهبری کامل و زعامت و مرجعیت [[شیعه]] را بدست گرفت و دنیا در برابر این دریای دانش و بینش و [[تقوا|تقوی]] و پارسائی و فضیلت خضوع نمود و آوازه او آفاق را پر کرد. در این فرصت پیش آمده، برای این که بتواند به مسائل اجتماعی و مشکلات گوناگون و فراوان امت [[اسلام]] رسیدگی نماید و نظمی به حوزههای علمیه بدهد، تمام اوقات خود را برای این کار وقف نمود و با کمال [[اخلاص]] و جدیت مشغول خدمت شد و برای این که بهتر به کارهایش برسد، از شخصیت های برجستهای که معاصر او بودند، دعوت به عمل آورد، از جمله شاگرد بزرگوارش [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کاشف الغطاء]] را برای [[فتوا|فتوی]] و پاسخ به [[احکام|احکام شرعی]] تعیین نمود. و همچنین آیت الله شیخ حسین نجفی را که از علمای مقدس و پارسای [[نجف]] اشرف بود به عنوان امام جماعت در مهمترین و مشخصترین مسجد، [[مسجد هندی]]، نصب نمود و شیخ شریفالدین محی الدین را برای قضاوت و حل و فصل دعاوی مردم گماشت و خود بار سنگین تدریس و مشکلات حوزه و اداره امور مردم را بر دوش گرفت. | |
− | + | با توجه به سنگینی مسئولیت های علمی سید آثار اجتماعی و معنوی گرانبهایی از او مشاهده می نماییم که به نمونه هایی از آن یادگارها اشاره می کنیم: | |
− | + | #مشخص کردن مقام و جایگاه [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حضرت حجة بن الحسن]] عجل الله تعالی فرجه الشریف در [[مسجد سهله]] و بناگذاری قبه ای در این جایگاه مقدس. | |
+ | #بناکردن گلدسته در [[حرم امیرالمؤمنین علیه السلام|صحن شریف علوی]] در طرف جنوبی و تعمیر دیوارهای صحن ها و حجره هایی که در حالی خراجی بود. | ||
+ | #ترغیب و راهنمایی نسبت به تعمیر مسجد [[شیخ طوسی]] در [[نجف]] اشرف. | ||
+ | #ایجاد کتابخانه خطی (مکتبة بحرالعلوم) | ||
+ | #بالا آوردن ارتفاع [[مسجد کوفه]] به منظور سهولت در تطهیر و پاک نمودن آن. | ||
+ | #مشخص کردن جایگاه مسجد رأس الحسین در نجف اشرف. | ||
+ | #تعیین جایگاه قبر [[مختار ثقفی]] که الان به قبر [[مسلم بن عقیل|مسلم]] معروف است. | ||
+ | #تعیین جایگاه مرقد [[حضرت هود]] و [[حضرت صالح]] علیه السلام در [[وادی السلام]] نجف اشرف. | ||
+ | #اضافه کردن مقداری از اراضی به مسافت حرم مطهر و ایجاد تاسیساتی در اطراف حرم که مورد نیاز زوار بود.<ref>مقدمه فوائد الرجالیه، ص۹۵ و ۹۶، ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۹۶ و ۱۰۵ و ۲۴۶.</ref> | ||
− | + | ==در منظر بزرگان== | |
− | + | استادش [[وحید بهبهانی]] در ستایش او گوید: عزیزترین و گرامیترین فرزندانم، پژوهشگر و محقق بزرگ، فرزند روحانی من، دانشمند مطلع و باهوش، عالم باتقوا، سید نجیب محمدمهدی. | |
− | + | [[محقق خوانساری]] و سید حسین در اجازهای که به او داده است، متذکر میشود که ایشان مجتهد در فروع و اصول و مقتدای خاص و عام و یگانه روزگار میباشد. | |
− | + | صاحب [[منتهى المقال (کتاب)|منتهی المقال]] مینویسد: رهبر دینی وارستهای که دوران مانند او سراغ ندارد و شخصیتی که روزگار از آوردن نظیر او، عقیم مانده است. سید دانشمندان و عالمان و ولی فاضلان، علامه دهر و یگانه عصر کسی که اگر در معقول سخن گوید، میپندارم شیخ الرئیس [[ابن سینا|ابوعلی سینا]] است و اگر در منقول بحث کند، بگویم این [[علامه حلی|علامه]] و [[محقق اول|محقق]] است که در فروع و اصول دریا آساست و اگر در [[علم کلام|کلام]] مناظره کند، نخواهم گفت جز این که او به خدا [[سید مرتضی]] (علمالهدی) است و اگر [[قرآن]] را [[تفسیر قرآن|تفسیر]] کند و به او گوش فرادهم، حیرت زده خواهم گفت: گویا خدا قرآن را بر او نازل کرده است که این چنین از رموز و اسرار آن آگاه است. | |
− | + | همچنین [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کاشف الغطا]] با تحت الحنک عمامه خود، غبار نعلین او را پاک میکرد. | |
− | + | و اما این که چرا به او «بحرالعلوم» گفتهاند، مورخین نقل کردهاند که سید مهدی به عنوان دانشجو برای استفاده از محضر درس فیلسوف بزرگ، میرزا سید محمدمهدی اصفهانی به [[خراسان]] سفر کرد. مدت ۶ سال در آنجا اقامت گزید و بالاترین بهرهها را از استاد خود گرفت. میرزای اصفهانی که از هوش سرشار شاگردش شگفت زده شده بود، روزی در اثنای درس خطاب به او گفت: (انما انت بحرالعلوم؛ به راستی تو دریای دانشی) و از آن لحظه سید به این لقب مشهور شد و امروز خانواده بحرالعلوم از خانوادههای معروف و مشهور [[نجف]] اشرف میباشند و چهرههای شاخصی در علم و عمل در بین آنان وجود دارد. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==سیره سید بحرالعلوم== | ==سیره سید بحرالعلوم== | ||
− | بحرالعلوم دارای اخلاق پسندیده انسانی و پیامبرگونه بود [[تواضع]] و فروتنی او زبانزد خاص و عام بود. او | + | بحرالعلوم دارای [[اخلاق]] پسندیده انسانی و پیامبرگونه بود. [[تواضع]] و فروتنی او زبانزد خاص و عام بود. او کم سخن میگفت، همواره در حال تفکر و اندیشیدن بسر میبرد، اگر سخنی به زبان میآورد با ذکر [[خدا]] همراه بود. در بین مردم که مینشست، نشستن حالت [[تشهد]] در [[نماز]] را داشت. هنگام راه رفتن هیبت و وقار خاصی داشت. هیچ گاه به پشت سر خود یا به اطراف خود نگاه نمیکرد، مگر در حال ضرورت. گامهای استوار خود را بیشتر با اندیشههای شگرف میآمیخت. دریافته بود که هیبتش مانع از سخن گفتن مردم با وی میشود، لذا همیشه ملازمان خود را سفارش میکرد باب سخن گفتن با مردم را بگشایند تا از راز دل مردم باخبر شده، در رفع گرفتاریهای آنان بیشتر بکوشند. |
− | |||
− | |||
− | + | صبحها را همواره در بحث و تدریس و قضاوت بین مردم و شبها را در مطالعه و تحقیق میگذراند و پس از اندکی خواب و استراحت، برای [[عبادت]] و مناجات به درگاه خداوند ذوالجلال خود را کاملا آماده میساخت و بسیار دیده شده بود که پس از نیمه شب از [[نجف]] تا [[کوفه]] پیاده راه میرفت که هنگام مناجات در [[مسجد کوفه]] باشد و پس از نماز صبح به نجف بازمیگشت و قبل از هر کار به حرم مطهر جد بزرگوارش [[امیرالمومنین]] علیه السلام مشرف میشد و با آن حالت معنوی و [[عرفان|عرفانی]] که داشت به [[زیارت]] مشغول میگشت، و برخی از کتب [[علم رجال|رجال]] در احوال آن بزرگوار نوشتهاند که: گاهی سؤالاتی از امام میکرد و به نحوی که ما نمیدانیم، پاسخ دریافت مینمود. | |
− | داستانهای بسیاری درباره دستگیری بحرالعلوم از بینوایان و رسیدگی او به حال مستمندان نقل شده است و برخی از نویسندگان دارند | + | داستانهای بسیاری درباره دستگیری بحرالعلوم از بینوایان و رسیدگی او به حال مستمندان نقل شده است و برخی از نویسندگان دارند که شبها همانند جدش [[امیرالمومنین]] علیه السلام کولهباری از مواد غذایی را بر دوش میگرفت و از تاریکی شب استفاده میکرد، در کوچههای [[نجف]] راه میافتاد و بر در خانه هر فقیر مستمندی که میرسید، مقداری از غذا و پول قرار میداد و همواره از حال مردم سؤال میکرد و به بینوایان رسیدگی کامل داشت. |
− | نوشتهاند شبی شاگرد برجستهاش سید محمدجواد عاملی (صاحب مفتاح | + | نوشتهاند شبی شاگرد برجستهاش سید محمدجواد عاملی (صاحب [[مفتاح الکرامه]]) را فراخوانده، او را توبیخ و سرزنش نمود. مرحوم عاملی دلیل نگرانی استادش را پرسید، استاد در پاسخ گفت: یکی از برادران مسلمان که همسایه شما است، تهیدست است، او هر شب خرمای بد و ارزان قیمتی از بقال میگرفت و بچههای خود را با آن سیر میکرد، امروز رفته است از بقال خرما بگیرد، بقال از دادن خرما امتناع ورزیده است، زیرا بدهکاریهای آن بیچاره زیاد شده بود و امشب او و بچههایش بیشام ماندهاند. سید جواد عاملی از آقای بحرالعلوم معذرتخواهی میکند و از این که از حال او خبر نداشته است، پوزش میطلبد. بحرالعلوم در پاسخ او میگوید: معلوم است بیاطلاع بودهای، چون اگر با علم به حال آن بیچاره شام میخوردی و به او اعتنا نمیکردی، کافر بودی ولی آن چه مرا نگران و ناراحت کرده است، این است که تو چرا از برادر مسلمانت خبر نداشتهای؟ باید از حال برادرانت جستجو کنی و آنان را دریابی.<ref> ریحانه الادب، ج ۱، ص ۲۳۴، چاپ دوم؛ اقبال الکرام البرره، ج ۱، ص ۱۷۲، چاپ دوم.</ref> |
− | + | در هر حال سید، سینی بزرگی پر از غذا با مقداری پول به آقای عاملی داد و از او خواست که به منزل آن برادر مؤمن برود و با هم شام بخورند و این پول را هم به او بپردازد تا قرضهای خود را ادا کند و خود همچنان منتظر ماند و شام تناول نکرد تا این که آقای عاملی برگشت و به او خبر داد که غذا را با همسایهاش تناول کرده و پول را هم به او رسانده است و جالب اینجاست که انعام بحرالعلوم درست به اندازه قرضها و دیون آن مؤمن بوده است.<ref> داستان راستان، [[شهید مطهری]].</ref> | |
− | + | ==وفات == | |
− | + | سید محمدمهدی بحرالعلوم سرانجام در ماه [[رجب]] سال ۱۲۱۲ هـ.ق در سن ۵۷ سالگی، جهان فانی را وداع و ندای حق را لبیک گفت و به سوی محبوب خود شتافت. جسد او را کنار قبر [[شیخ طوسی]] در مسجد طوسی به خاک سپردند که امروزه این مقبره به اسم مقبره الطوسی و بحرالعلوم معروف است. | |
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * | + | |
− | * سید محمدمهدی بحرالعلوم، [http://www.hawzah.net/fa/daneshvar/daneshvarview/62127 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: 18 فروردین 1393. | + | *عقيقی بخشايشی، تلخيص از كتاب فقهای نامدار شيعه، صفحه 290. |
+ | *سید محمدمهدی بحرالعلوم، [http://www.hawzah.net/fa/daneshvar/daneshvarview/62127 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: 18 فروردین 1393. | ||
[[رده:علمای قرن سیزدهم]] | [[رده:علمای قرن سیزدهم]] |
نسخهٔ ۳ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۴۱
سیدمحمدمهدی بن سیدمرتضی طباطبایی نجفی بحرالعلوم (۱۱۵۵ - ۱۲۱۲ ق)، فقیه ، محدث ، حکیم ، ادیب و سردودمان آل بحرالعلوم و رئیس حوزه علمیه نجف و مرجع شیعیان در روزگار خود بود. سید مهدی بحرالعلوم، شاگرد بزرگ و بزرگوار وحید بهبهانی است و منظومهای در فقه دارد كه معروف است. بحرالعلوم به علت مقامات معنوی و سیر و سلوكی كه طی كرده، فوقالعاده مورد احترام علما شیعه است و تالی معصوم به شمار میرود. از او كرامات فراوانی نقل شده است.
نام کامل | سید محمدمهدی طباطبایی بحرالعلوم |
زادروز | 1155 قمری |
وفات | 1212 قمری |
مدفن | نجف، كنار قبر شیخ طوسی |
اساتید |
وحید بهبهانی، شیخ یوسف بحرانی،.. |
شاگردان |
شیخ جعفر كاشف الغطا، شیخ محمدتقی اصفهانی،... |
آثار |
مشكاة الهدایه، الدره النجفیه،... |
محتویات
ولادت و خاندان
سید مرتضی طباطبائی بروجردی که از علما و مراجع کربلا بود، دارای دو فرزند میباشد. یکی سید جواد که جد مرحوم آیت الله العظمی بروجردی است و دیگری، سید محمدمهدی بحرالعلوم هر دو از بزرگان فقها و علمای اسلامی میباشند.
سید محمدمهدی بحرالعلوم، پیش از پگاه عید فطر در سال ۱۱۵۵ هـ.ق در شب جمعه چشم به دنیا گشود. پدر ارجمندش میگوید: در آن شب که ولادت فرزندم مهدی بود، در عالم رؤیا امام هشتم علیه السلام را دیدم که شمع بزرگی را به شاگردش محمد بن اسماعیل بن بزیع میدهد محمد آن شمع را بر فراز بام منزل ما برده و روشن میکند ناگهان نور آن شمع تا آسمان بالا رفته و دنیا را فرامیگیرد.[۱] آری شمعی که توسط امام رضا علیه السلام افروخته شود، باید نورش جهان را روشن سازد و جهانیان را فرابگیرد.
تحصیلات و استادان
بحرالعلوم مقدمات نحو و صرف و ادبیات و منطق و فقه و اصول را با کوششی بینظیر نزد پدر خود (سید مرتضی) و سایر فضلا و دانشمندان، در مدتی کمتر از چهار سال فراگرفت در اوایل بلوغ به درس خارج پدر خود و همچنین درس استاد کل، وحید بهبهانی و نیز درس شیخ یوسف بحرانی صاحب حدائق راه یافت و از محضر آن بزرگان استفاده شایانی برد و پس از پنج سال درس و بحث فشرده و عمیق و طی مرحله سطح به درجه اجتهاد عالیه نائل آمد و هر سه استاد بزرگ اجتهاد او را امضا کردند.
پس از آن از کربلا به نجف مهاجرت کرد و در مرکز بزرگ دانشهای اسلامی به بحث و تحقیق پرداخت و در مدتی کم که هنوز سنش از ۳۰ سال تجاوز نکرده بود، ارشاد و رهبری مسلمانان را بر عهده گرفت و در عین حال که به تدریس و تالیف اشتغال میورزید به امور فقرا و مستمندان نیز رسیدگی کرده، مسائل و مشکلات اجتماعی مردم را حل و فصل مینمود.
تدریس و شاگردان
علما و دانشمندان بسیاری از محضر درس ایشان استفاده کرده و به مقامات والائی رسیدهاند که نام برخی از آنان را میآوریم:
- شیخ جعفر کاشف الغطا، بزرگ شخصیت برجسته جهان اسلام
- سید محمدجواد عاملی، صاحب موسوعه بزرگ فقهی مفتاح الکرامه
- شیخ محمدتقی اصفهانی، صاحب حاشیه بر معالم
- شیخ احمد نراقی، صاحب مستند الشیعه و معراج السعادة
- شیخ ابوعلی حائری، مؤلف کتاب منتهی المقال در علم رجال
- شیخ اسدالله تستری، نویسنده کتاب المقابیس در اصول
- شیخ محمدعلی زینی عاملی نجفی
- سید میرعلی طباطبائی، صاحب الریاض در فقه
- مولی محمد شفیع استرآبادی
- شیخ حسین نجف
- شیخ شمسالدین بن جمالالدین بهبهانی
آثار علمی
بحرالعلوم دارای تألیفات ارزندهای در علوم مختلفه میباشد که چند نمونه ذکر میشود:
- مصابیح، کتابی ارزنده در فقه (در عبادات و معاملات)
- الدره النجفیه، منظومهای در فقه، مشتمل بر دو هزار بیت شعر که چندین بار تفسیر و شرح شده است.
- مشکاه الهدایه، شاگردش مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطا، به امر استاد بر آن شرحی نوشته است.
- الفوائد الاصولیه
- حاشیه علی طهاره شرائع المحقق الحلی
- الفوائد الرجالیه پیرامون علم شامخ رجال
- رساله فی الفرق والملل
- تحفه الکلام فی تاریخ مکه و بیت الله الحرام
- شرح باب الحقیقه والمجاز
- قواعد احکام الشکوک
- الدره البهیه فی نظم بعض المسائل الاصولیه
- دیوان شعری که دارای بیش از یک هزار بیت میباشد.
آثار اجتماعی
سید بحرالعلوم پس از وفات استادش وحید بهبهانی قدس سره، رهبری کامل و زعامت و مرجعیت شیعه را بدست گرفت و دنیا در برابر این دریای دانش و بینش و تقوی و پارسائی و فضیلت خضوع نمود و آوازه او آفاق را پر کرد. در این فرصت پیش آمده، برای این که بتواند به مسائل اجتماعی و مشکلات گوناگون و فراوان امت اسلام رسیدگی نماید و نظمی به حوزههای علمیه بدهد، تمام اوقات خود را برای این کار وقف نمود و با کمال اخلاص و جدیت مشغول خدمت شد و برای این که بهتر به کارهایش برسد، از شخصیت های برجستهای که معاصر او بودند، دعوت به عمل آورد، از جمله شاگرد بزرگوارش شیخ جعفر کاشف الغطاء را برای فتوی و پاسخ به احکام شرعی تعیین نمود. و همچنین آیت الله شیخ حسین نجفی را که از علمای مقدس و پارسای نجف اشرف بود به عنوان امام جماعت در مهمترین و مشخصترین مسجد، مسجد هندی، نصب نمود و شیخ شریفالدین محی الدین را برای قضاوت و حل و فصل دعاوی مردم گماشت و خود بار سنگین تدریس و مشکلات حوزه و اداره امور مردم را بر دوش گرفت.
با توجه به سنگینی مسئولیت های علمی سید آثار اجتماعی و معنوی گرانبهایی از او مشاهده می نماییم که به نمونه هایی از آن یادگارها اشاره می کنیم:
- مشخص کردن مقام و جایگاه حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف در مسجد سهله و بناگذاری قبه ای در این جایگاه مقدس.
- بناکردن گلدسته در صحن شریف علوی در طرف جنوبی و تعمیر دیوارهای صحن ها و حجره هایی که در حالی خراجی بود.
- ترغیب و راهنمایی نسبت به تعمیر مسجد شیخ طوسی در نجف اشرف.
- ایجاد کتابخانه خطی (مکتبة بحرالعلوم)
- بالا آوردن ارتفاع مسجد کوفه به منظور سهولت در تطهیر و پاک نمودن آن.
- مشخص کردن جایگاه مسجد رأس الحسین در نجف اشرف.
- تعیین جایگاه قبر مختار ثقفی که الان به قبر مسلم معروف است.
- تعیین جایگاه مرقد حضرت هود و حضرت صالح علیه السلام در وادی السلام نجف اشرف.
- اضافه کردن مقداری از اراضی به مسافت حرم مطهر و ایجاد تاسیساتی در اطراف حرم که مورد نیاز زوار بود.[۲]
در منظر بزرگان
استادش وحید بهبهانی در ستایش او گوید: عزیزترین و گرامیترین فرزندانم، پژوهشگر و محقق بزرگ، فرزند روحانی من، دانشمند مطلع و باهوش، عالم باتقوا، سید نجیب محمدمهدی.
محقق خوانساری و سید حسین در اجازهای که به او داده است، متذکر میشود که ایشان مجتهد در فروع و اصول و مقتدای خاص و عام و یگانه روزگار میباشد.
صاحب منتهی المقال مینویسد: رهبر دینی وارستهای که دوران مانند او سراغ ندارد و شخصیتی که روزگار از آوردن نظیر او، عقیم مانده است. سید دانشمندان و عالمان و ولی فاضلان، علامه دهر و یگانه عصر کسی که اگر در معقول سخن گوید، میپندارم شیخ الرئیس ابوعلی سینا است و اگر در منقول بحث کند، بگویم این علامه و محقق است که در فروع و اصول دریا آساست و اگر در کلام مناظره کند، نخواهم گفت جز این که او به خدا سید مرتضی (علمالهدی) است و اگر قرآن را تفسیر کند و به او گوش فرادهم، حیرت زده خواهم گفت: گویا خدا قرآن را بر او نازل کرده است که این چنین از رموز و اسرار آن آگاه است.
همچنین شیخ جعفر کاشف الغطا با تحت الحنک عمامه خود، غبار نعلین او را پاک میکرد.
و اما این که چرا به او «بحرالعلوم» گفتهاند، مورخین نقل کردهاند که سید مهدی به عنوان دانشجو برای استفاده از محضر درس فیلسوف بزرگ، میرزا سید محمدمهدی اصفهانی به خراسان سفر کرد. مدت ۶ سال در آنجا اقامت گزید و بالاترین بهرهها را از استاد خود گرفت. میرزای اصفهانی که از هوش سرشار شاگردش شگفت زده شده بود، روزی در اثنای درس خطاب به او گفت: (انما انت بحرالعلوم؛ به راستی تو دریای دانشی) و از آن لحظه سید به این لقب مشهور شد و امروز خانواده بحرالعلوم از خانوادههای معروف و مشهور نجف اشرف میباشند و چهرههای شاخصی در علم و عمل در بین آنان وجود دارد.
سیره سید بحرالعلوم
بحرالعلوم دارای اخلاق پسندیده انسانی و پیامبرگونه بود. تواضع و فروتنی او زبانزد خاص و عام بود. او کم سخن میگفت، همواره در حال تفکر و اندیشیدن بسر میبرد، اگر سخنی به زبان میآورد با ذکر خدا همراه بود. در بین مردم که مینشست، نشستن حالت تشهد در نماز را داشت. هنگام راه رفتن هیبت و وقار خاصی داشت. هیچ گاه به پشت سر خود یا به اطراف خود نگاه نمیکرد، مگر در حال ضرورت. گامهای استوار خود را بیشتر با اندیشههای شگرف میآمیخت. دریافته بود که هیبتش مانع از سخن گفتن مردم با وی میشود، لذا همیشه ملازمان خود را سفارش میکرد باب سخن گفتن با مردم را بگشایند تا از راز دل مردم باخبر شده، در رفع گرفتاریهای آنان بیشتر بکوشند.
صبحها را همواره در بحث و تدریس و قضاوت بین مردم و شبها را در مطالعه و تحقیق میگذراند و پس از اندکی خواب و استراحت، برای عبادت و مناجات به درگاه خداوند ذوالجلال خود را کاملا آماده میساخت و بسیار دیده شده بود که پس از نیمه شب از نجف تا کوفه پیاده راه میرفت که هنگام مناجات در مسجد کوفه باشد و پس از نماز صبح به نجف بازمیگشت و قبل از هر کار به حرم مطهر جد بزرگوارش امیرالمومنین علیه السلام مشرف میشد و با آن حالت معنوی و عرفانی که داشت به زیارت مشغول میگشت، و برخی از کتب رجال در احوال آن بزرگوار نوشتهاند که: گاهی سؤالاتی از امام میکرد و به نحوی که ما نمیدانیم، پاسخ دریافت مینمود.
داستانهای بسیاری درباره دستگیری بحرالعلوم از بینوایان و رسیدگی او به حال مستمندان نقل شده است و برخی از نویسندگان دارند که شبها همانند جدش امیرالمومنین علیه السلام کولهباری از مواد غذایی را بر دوش میگرفت و از تاریکی شب استفاده میکرد، در کوچههای نجف راه میافتاد و بر در خانه هر فقیر مستمندی که میرسید، مقداری از غذا و پول قرار میداد و همواره از حال مردم سؤال میکرد و به بینوایان رسیدگی کامل داشت.
نوشتهاند شبی شاگرد برجستهاش سید محمدجواد عاملی (صاحب مفتاح الکرامه) را فراخوانده، او را توبیخ و سرزنش نمود. مرحوم عاملی دلیل نگرانی استادش را پرسید، استاد در پاسخ گفت: یکی از برادران مسلمان که همسایه شما است، تهیدست است، او هر شب خرمای بد و ارزان قیمتی از بقال میگرفت و بچههای خود را با آن سیر میکرد، امروز رفته است از بقال خرما بگیرد، بقال از دادن خرما امتناع ورزیده است، زیرا بدهکاریهای آن بیچاره زیاد شده بود و امشب او و بچههایش بیشام ماندهاند. سید جواد عاملی از آقای بحرالعلوم معذرتخواهی میکند و از این که از حال او خبر نداشته است، پوزش میطلبد. بحرالعلوم در پاسخ او میگوید: معلوم است بیاطلاع بودهای، چون اگر با علم به حال آن بیچاره شام میخوردی و به او اعتنا نمیکردی، کافر بودی ولی آن چه مرا نگران و ناراحت کرده است، این است که تو چرا از برادر مسلمانت خبر نداشتهای؟ باید از حال برادرانت جستجو کنی و آنان را دریابی.[۳]
در هر حال سید، سینی بزرگی پر از غذا با مقداری پول به آقای عاملی داد و از او خواست که به منزل آن برادر مؤمن برود و با هم شام بخورند و این پول را هم به او بپردازد تا قرضهای خود را ادا کند و خود همچنان منتظر ماند و شام تناول نکرد تا این که آقای عاملی برگشت و به او خبر داد که غذا را با همسایهاش تناول کرده و پول را هم به او رسانده است و جالب اینجاست که انعام بحرالعلوم درست به اندازه قرضها و دیون آن مؤمن بوده است.[۴]
وفات
سید محمدمهدی بحرالعلوم سرانجام در ماه رجب سال ۱۲۱۲ هـ.ق در سن ۵۷ سالگی، جهان فانی را وداع و ندای حق را لبیک گفت و به سوی محبوب خود شتافت. جسد او را کنار قبر شیخ طوسی در مسجد طوسی به خاک سپردند که امروزه این مقبره به اسم مقبره الطوسی و بحرالعلوم معروف است.
پانویس
- ↑ ریحانه الادب، ج ۱، ص ۲۳۴، چاپ دوم؛ اقبال الکرام البرره، ج ۱، ص ۱۷۲، چاپ دوم.
- ↑ مقدمه فوائد الرجالیه، ص۹۵ و ۹۶، ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۹۶ و ۱۰۵ و ۲۴۶.
- ↑ ریحانه الادب، ج ۱، ص ۲۳۴، چاپ دوم؛ اقبال الکرام البرره، ج ۱، ص ۱۷۲، چاپ دوم.
- ↑ داستان راستان، شهید مطهری.
منابع
- عقيقی بخشايشی، تلخيص از كتاب فقهای نامدار شيعه، صفحه 290.
- سید محمدمهدی بحرالعلوم، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: 18 فروردین 1393.