حدیث طیر مشوی: تفاوت بین نسخهها
جز |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
يكي از دلايل تقدم و افضليت [[امام علی]] (علیه السلام) بر [[صحابه]] [[پیامبر|رسول الله]] (صلی الله علیه و آله) و كافه افراد خلق، حديثي است [[حدیث صحیح|صحيح]] و [[متواتر]]<ref> الغدير، ج3 ص 19. </ref> به نام «حديث طير مَشویّ» (مرغ بریان) كه «انس بن مالك» صحابي و خدمتكار پیامبر اکرم روايت نموده و محدثين [[شیعه]] و [[سنی]] آن را از طرق گوناگون، به اسناد معتبر نقل كرده اند. | يكي از دلايل تقدم و افضليت [[امام علی]] (علیه السلام) بر [[صحابه]] [[پیامبر|رسول الله]] (صلی الله علیه و آله) و كافه افراد خلق، حديثي است [[حدیث صحیح|صحيح]] و [[متواتر]]<ref> الغدير، ج3 ص 19. </ref> به نام «حديث طير مَشویّ» (مرغ بریان) كه «انس بن مالك» صحابي و خدمتكار پیامبر اکرم روايت نموده و محدثين [[شیعه]] و [[سنی]] آن را از طرق گوناگون، به اسناد معتبر نقل كرده اند. | ||
− | |||
ابو عبدالرحمن احمد بن شعيب نسائي صاحب «سنن نسائي» در خصائص اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (علیه السلام) متن «حديث طير» را چنين آورده است: | ابو عبدالرحمن احمد بن شعيب نسائي صاحب «سنن نسائي» در خصائص اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (علیه السلام) متن «حديث طير» را چنين آورده است: | ||
«اخبرنا زكريا بن يحيي قال: اخبرنا مشهر بن عبدالملك عن عيسي بن عمر عن السدي عن انس بن مالك: أن النبي صلي الله عليه و سلم كان عنده طائر فقال: اللهم ائتني بأحب خلقك اليك يأكل معي من هذا الطير. فجاء [[ابوبکر]] فردّه ثم جاء [[عمر]] فردّه ثم جاء '''علي''' فأذن له»<ref> نسائی، خصائص امیر المؤمنین. </ref> يعني: (براي پيغمبر (صلی الله علیه و آله) مرغي آورده بودند. آن حضرت فرمود: خدايا! محبوب ترين خلق خود را نزد من بفرست تا از اين مرغ بخورد. پس ابوبكر آمد ولي پيامبر او را نپذيرفت، بعد عمر آمد. او را هم نپذيرفت ولي وقتي علي (علیه السلام) آمد اجازه فرمود داخل شود.) | «اخبرنا زكريا بن يحيي قال: اخبرنا مشهر بن عبدالملك عن عيسي بن عمر عن السدي عن انس بن مالك: أن النبي صلي الله عليه و سلم كان عنده طائر فقال: اللهم ائتني بأحب خلقك اليك يأكل معي من هذا الطير. فجاء [[ابوبکر]] فردّه ثم جاء [[عمر]] فردّه ثم جاء '''علي''' فأذن له»<ref> نسائی، خصائص امیر المؤمنین. </ref> يعني: (براي پيغمبر (صلی الله علیه و آله) مرغي آورده بودند. آن حضرت فرمود: خدايا! محبوب ترين خلق خود را نزد من بفرست تا از اين مرغ بخورد. پس ابوبكر آمد ولي پيامبر او را نپذيرفت، بعد عمر آمد. او را هم نپذيرفت ولي وقتي علي (علیه السلام) آمد اجازه فرمود داخل شود.) | ||
− | |||
علاء الدين علي متقي هندي در «[[كنز العمال في سنن الاقوال و الافعال]]» [[حديث]] انس بن مالک را با مختصر اختلاف لفظي به سه صورت از ابن عساكر دمشقي روايت كرده است؛ ترجمه حديث چنين است: | علاء الدين علي متقي هندي در «[[كنز العمال في سنن الاقوال و الافعال]]» [[حديث]] انس بن مالک را با مختصر اختلاف لفظي به سه صورت از ابن عساكر دمشقي روايت كرده است؛ ترجمه حديث چنين است: | ||
«عمرو بن دينار از انس بن مالك چنين روايت كرده است: با رسول الله در باغي بوديم. مرغ برياني به ما هديه كردند. پس پيغمبر فرمود: خدايا كسي را كه از همه خلق بيشتر دوست داري نزد من بفرست. پس علي بن ابي طالب بيامد و خواست نزد پيغمبر رود. من گفتم پيغمبر اكنون كاري دارد و مشغول است. پس او برگشت و بعد از ساعتي باز آمد و دق الباب نمود. خواستم مثل دفعه پيش او را برگردانم اما رسول الله فرمود: اي انس در را به روي علي بگشا او را زياد معطل كردي. گفتم اي فرستاده خدا طمع داشتم آن مرد يكي از انصار باشد. پس علي بن ابي طالب درآمد و با پيغمبر از آن مرغ بريان تناول كرد». | «عمرو بن دينار از انس بن مالك چنين روايت كرده است: با رسول الله در باغي بوديم. مرغ برياني به ما هديه كردند. پس پيغمبر فرمود: خدايا كسي را كه از همه خلق بيشتر دوست داري نزد من بفرست. پس علي بن ابي طالب بيامد و خواست نزد پيغمبر رود. من گفتم پيغمبر اكنون كاري دارد و مشغول است. پس او برگشت و بعد از ساعتي باز آمد و دق الباب نمود. خواستم مثل دفعه پيش او را برگردانم اما رسول الله فرمود: اي انس در را به روي علي بگشا او را زياد معطل كردي. گفتم اي فرستاده خدا طمع داشتم آن مرد يكي از انصار باشد. پس علي بن ابي طالب درآمد و با پيغمبر از آن مرغ بريان تناول كرد». | ||
− | |||
«حديث طير» را نه تنها علماي شيعه متواتر و قطعي الصدور مي دانند بلكه گروهي از حافظان و محدثين بزرگ [[اهل سنت]] نيز صحت و اعتبار آن را تأييد نموده اند. | «حديث طير» را نه تنها علماي شيعه متواتر و قطعي الصدور مي دانند بلكه گروهي از حافظان و محدثين بزرگ [[اهل سنت]] نيز صحت و اعتبار آن را تأييد نموده اند. | ||
سطر ۲۵: | سطر ۲۲: | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
*مشايخ فريدني - دايرة المعارف تشيع، ج 6، ص 176 | *مشايخ فريدني - دايرة المعارف تشيع، ج 6، ص 176 | ||
+ | |||
+ | {{حدیث}} | ||
[[رده:جایگاه اهل البیت]] | [[رده:جایگاه اهل البیت]] | ||
[[رده:احادیث با عناوین خاص]] | [[رده:احادیث با عناوین خاص]] | ||
− |
نسخهٔ ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۲
يكي از دلايل تقدم و افضليت امام علی (علیه السلام) بر صحابه رسول الله (صلی الله علیه و آله) و كافه افراد خلق، حديثي است صحيح و متواتر[۱] به نام «حديث طير مَشویّ» (مرغ بریان) كه «انس بن مالك» صحابي و خدمتكار پیامبر اکرم روايت نموده و محدثين شیعه و سنی آن را از طرق گوناگون، به اسناد معتبر نقل كرده اند.
ابو عبدالرحمن احمد بن شعيب نسائي صاحب «سنن نسائي» در خصائص اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (علیه السلام) متن «حديث طير» را چنين آورده است:
«اخبرنا زكريا بن يحيي قال: اخبرنا مشهر بن عبدالملك عن عيسي بن عمر عن السدي عن انس بن مالك: أن النبي صلي الله عليه و سلم كان عنده طائر فقال: اللهم ائتني بأحب خلقك اليك يأكل معي من هذا الطير. فجاء ابوبکر فردّه ثم جاء عمر فردّه ثم جاء علي فأذن له»[۲] يعني: (براي پيغمبر (صلی الله علیه و آله) مرغي آورده بودند. آن حضرت فرمود: خدايا! محبوب ترين خلق خود را نزد من بفرست تا از اين مرغ بخورد. پس ابوبكر آمد ولي پيامبر او را نپذيرفت، بعد عمر آمد. او را هم نپذيرفت ولي وقتي علي (علیه السلام) آمد اجازه فرمود داخل شود.)
علاء الدين علي متقي هندي در «كنز العمال في سنن الاقوال و الافعال» حديث انس بن مالک را با مختصر اختلاف لفظي به سه صورت از ابن عساكر دمشقي روايت كرده است؛ ترجمه حديث چنين است:
«عمرو بن دينار از انس بن مالك چنين روايت كرده است: با رسول الله در باغي بوديم. مرغ برياني به ما هديه كردند. پس پيغمبر فرمود: خدايا كسي را كه از همه خلق بيشتر دوست داري نزد من بفرست. پس علي بن ابي طالب بيامد و خواست نزد پيغمبر رود. من گفتم پيغمبر اكنون كاري دارد و مشغول است. پس او برگشت و بعد از ساعتي باز آمد و دق الباب نمود. خواستم مثل دفعه پيش او را برگردانم اما رسول الله فرمود: اي انس در را به روي علي بگشا او را زياد معطل كردي. گفتم اي فرستاده خدا طمع داشتم آن مرد يكي از انصار باشد. پس علي بن ابي طالب درآمد و با پيغمبر از آن مرغ بريان تناول كرد».
«حديث طير» را نه تنها علماي شيعه متواتر و قطعي الصدور مي دانند بلكه گروهي از حافظان و محدثين بزرگ اهل سنت نيز صحت و اعتبار آن را تأييد نموده اند. به علاوه بعض مشاهير شيعه و سني كتاب هايي در شرح الفاظ و اسناد اين حديث تأليف كرده اند مانند:
1.ابوجعفر جرير طبري مورخ و محدث مشهور (م 310 ق).
2.حاكم نيشابوري شافعي (م 405 ق) مفسر و محدث و مورخ معروف به روايت المستدرك علي الصحيحين 3/130، حدیث 4650.[۳]
پانویس
- ↑ الغدير، ج3 ص 19.
- ↑ نسائی، خصائص امیر المؤمنین.
- ↑ الفاظ و اشكال گوناگون اين حديث و اسناد آن از طرق اهل سنت به تفصيل در جلد چهارم «عبقات الانوار» و در «اعیان الشیعه» (1/353) مندرج است.
منبع
- مشايخ فريدني - دايرة المعارف تشيع، ج 6، ص 176