آیه 62 سوره احزاب: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | |||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۴۹
<<61 | آیه 62 سوره احزاب | 63>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
این سنّت خدا (و طریقه حقّ) است که در همه ادوار امم گذشته برقرار بوده (که منافقان و فتنه انگیزان را رسولان حق به قتل رسانند) و بدان که سنّت خدا هرگز مبدّل نخواهد گشت.
خدا شیوه و روش خود را درباره کسانی [مانند این خائنان] که پیش تر درگذشتند، این گونه قرار داده است، و برای شیوه و روش خدا هرگز تغییر و دگرگونی نخواهی یافت.
در باره كسانى كه پيشتر بودهاند [همين] سنّت خدا [جارى بوده] است؛ و در سنّت خدا هرگز تغييرى نخواهى يافت.
اين سنت خداوندى است كه در ميان پيشينيان نيز بود و در سنت خدا تغييرى نخواهى يافت.
این سنّت خداوند در اقوام پیشین است، و برای سنّت الهی هیچ گونه تغییر نخواهی یافت!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلًا «61»
آنان لعنت شدگانند، هر كجا يافت شوند بايد دستگير شده و به سختى كشته شوند.
سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا «62»
اين سنّت خداوند دربارهى كسانى است كه پيش از اين بودهاند (و اين فتنه انگيزىها و دلهرهها را در جامعه به وجود مىآوردند) و هرگز براى سنّت خداوند تغييرى نخواهى يافت.
نکته ها
«ثُقِفُوا» از «ثقافة» به معناى دست يافتن و چيره شدنِ دقيق و ماهرانه است، لذا به علم و فرهنگ، ثقافة گفته مىشود.
بعضى مفسّران تمام اين سختگيرىها را در مورد اذيّت كننده مؤمن كه در آيات قبل بود مىدانند، ولى به نظر مىرسد اين همه تهديد و اعلام مهدورالدم بودن براى كسانى است كه قصد اخلال در امنيّت جامعه و شكست نظام را دارند، نه تنها مزاحمان ناموس مردم.
جلد 7 - صفحه 403
پیام ها
1- «مرگ بر منافق» يك شعار قرآنى است. الْمُنافِقُونَ ... مَلْعُونِينَ
2- اجراى حكم خدا در مورد فتنه انگيزانِ حقّ ستيز، به زمان و مكان و مرز محدود نيست. «أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا»
3- براى فتنه انگيزان و اخلالگران امنيّت جامعه، هيچ جايى نبايد محل امن باشد. «أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا»
4- فرار فتنه انگيزان، نبايد مانع برخورد شما شود. «أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا»
5- در دستگيرى دشمنان، همه مردم بايد بسيج شوند. «أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا»
6- آنان كه امنيّت مردم را به هم مىزنند، امنيّت جانى ندارند. «أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا»
7- گاهى بايد توطئهى شوم دشمن را كه در قالب جنگ سرد است با جنگ گرم پاسخ داد. «مرجفون- قُتِّلُوا»
8- كسانى كه از ايجاد فتنه و دلهره دست بر نمىدارند، بايد با شدّت و ذلّت كشته شوند. «قُتِّلُوا تَقْتِيلًا»
9- جهاد عليه فتنهگران، يك سنّت الهى در همهى اديان بوده است. «سُنَّةَ اللَّهِ»
10- در شيوهى تبليغ، احكام سخت و سنگين را با سابقهى آن در طول تاريخ گره بزنيد. «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ» «1»، وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ ... «2»، قُتِّلُوا تَقْتِيلًا سُنَّةَ اللَّهِ ... مِنْ قَبْلُ
11- مقام انسانيّت و ارزش امنيّت در همهى اديان الهى به قدرى است كه سختترين مجازاتها در مورد كسانى كه از اين راه به جامعه ضربه مىزنند اعمال مىشود. قُتِّلُوا- سُنَّةَ اللَّهِ ... مِنْ قَبْلُ
12- قانون اعدامِ فتنهانگيزان و اخلالگران، تبديلناپذير است. «وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا»
«1». بقره، 183.
«2». آل عمران، 146.
تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 404
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً (62)
سُنَّةَ اللَّهِ: (مصدر مؤكد) سنّت نهاده خدا كشتن منافقان كه اراجيف و خبر بد انتشار دهند سنت نهادنى، فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ: در ميان آنانكه گذشتهاند پيش از اين، يعنى مقرر فرموده در امم گذشته كه انبياء بكشند منافقان عهد خود را كه قلوب مؤمنان را غمگين مىنمودند به اخبار موحشه هر جا كه باشند.
وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا: و هرگز نيابى تو مر سنت و طريقه خدا را تبديل و تغيير دادنى. يعنى او سبحانه تغيير ندهد سنت خود را يا كسى قادر نباشد كه تبديل آن نمايد.
بيان: سنت اينجا به معنى طريقه است در تدبير امرى بر وجه مصلحت و حكمت، و سنت رسول صلّى اللّه عليه و آله طريقه او است كه اجرا فرموده به امر خدا. بنابراين سنت اطلاق نشود بر امرى كه يكبار زياد و بار ديگر كم كرده شده باشد، زيرا سنت در اصل طريقه جاريه است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً (57) وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً (58) يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً (59) لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلاَّ قَلِيلاً (60) مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلاً (61)
سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً (62)
ترجمه
همانا آنها كه آزار ميكنند خدا و پيغمبرش را دور ميگرداند آنها را خدا از رحمت خود در دنيا و آخرت و آماده كرده برايشان عذابى خوار كننده
و آنها كه آزار ميكنند مردان با ايمان و زنان با ايمان را بغير آنچه كسب كردند پس بتحقيق متحمّل شدند نسبت دروغ و گناهى آشكار را
اى پيغمبر بگو بزنانت و دخترانت و زنان گروندگان نزديك كنند بر خودشان از چادرهاشان اين نزديكتر است بآنكه شناخته شوند پس آزار نشوند و بوده است خدا آمرزنده مهربان
هر آينه اگر باز نايستند منافقان و آنها كه در دلهاشان بيمارى است و منتشر كنندگان اخبار دروغ وحشت انگيز در مدينه هر آينه بر انگيزانيم تو را بسوى آنها پس مجاورت نميكنند تو را در آن مگر اندكى
با آنكه دورشدگان از رحمتند هر كجا يافته شوند گرفته ميشوند و كشته ميشوند كشته شدنى سخت
بود اين طريقه خداوند در باره آنانكه گذشتند از پيش و هرگز نمىيابى براى طريقه خدا تغييرى.
تفسير
خداوند متعال بعد از حكم بوجوب درود و ثنا و دعاء بر پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و انقياد و اطاعت احكام او نهى فرموده است از آزار و ايذاء او باين بيان كه كسانى كه اذيّت ميكنند خدا و پيغمبر او را چون اذيّت پيغمبر خدا اذيّت خدا است بزبان درازى و تجاوز از حدّ و مقام و مخالفت و عناد و كفر و الحاد خداوند آنها را از رحمت خود دور ميفرمايد در دنيا و آخرت و آماده فرموده است براى آنان عذاب اليم خوار كنندهئى قمّى ره فرموده نازل شده در حقّ كسانيكه غصب نمودند حقّ امير المؤمنين عليه السّلام را و گرفتند حقّ فاطمه عليها سلام را و اذيّت نمودند او را با آنكه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرمود كسيكه اذيّت كند فاطمه را در حيات من مانند كسى است كه اذيّت كند او را بعد از موت من و كسيكه اذيّت كند او را بعد از موت من مانند كسى است كه اذيّت كند او را در حيات من و كسيكه اذيّت كند او را مرا اذيّت كرده و كسيكه مرا
جلد 4 صفحه 340
اذيّت كند خدا را اذيّت كرده و اينمعناى قول خدا الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ است و در شفاء الصدور بعد از اثبات آنكه اوّلى و دوّمى اذيّت نمودند حضرت زهرا عليها سلام را و اثبات اين حديث شريف از طرق معتبره اهل سنّت فرموده بقياس شكل اوّل كه بديهى است نتيجه دادنش ثابت ميشود استحقاق اوّلى و دوّمى براى لعن باين آيه شريفه و در تهذيب از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه يكشب پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نماز عشا را تأخير انداخت عمر آمد در خانه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را كوبيد و گفت يا رسول اللّه زنها و بچهها خوابيدند آنحضرت بيرون آمد و فرمود شما حق نداريد مرا اذيّت كنيد و بمن امر نمائيد بر شما است كه گوش دهيد و اطاعت كنيد و نيز نهى فرموده از ايذاء و آزار اهل ايمان باين تقريب كه كسانيكه آزار ميكنند مردان مؤمن و زنان مؤمنه را بدون جهتى كه مستحقّ آن شوند از معاصى پس بتحقيق بدوش كشيدند اگر تهمت و افترا زده باشند بآنها و دروغ گفته باشند از قولشان بهتان را كه دروغ بزرگ بهت آور است و اگر غير از اين باشد از ساير آزارهاى زبانى و غير زبانى بگردن گرفتند گناه آشكارى را و در هر حال مرتكب گناه آشكارى شدند چون قبح تهمت و افترا و بهتان واضح و گناهش آشكار است و قمّى ره فرموده مراد امير المؤمنين و حضرت زهرا عليهما السلامند ولى جارى است در تمام مردم و ظاهرا مقصود بيان اكمل افراد مؤمنين و اظهر اشخاص مؤمنات باشد و اتمّ انواع اذيت و آزار كه منافقان نسبت بآن دو وجود مبارك روا دانستند و بجا آوردند در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون روز قيامت شود منادى ندا كند كجايند اذيّت كنندگان اولياء من پس بر ميخيزند قوميكه گوشت در صورتهاشان نيست و گفته ميشود اينانند كه اذيّت مينمودند اهل ايمانرا و قيام ميكردند بعداوت و عناد در برابر ايشان و بمشقّت مىانداختند آنانرا در دينشان پس امر ميشود كه بجهنم برند آنها را و در خصال از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مردم دو صنفند مؤمن و جاهل پس اذيّت مكن مؤمن را و جهالت منما بر جاهل تا مانند او باشى و قمّى ره در شأن نزول آيه سوّم فرمود كه زنها براى نماز مغرب و عشاء و صبح كه بمسجد ميآمدند مبتلا بتعرّض و آزار جوانهائى كه در سر راه آنها مىنشستند ميشدند پس اين آيه نازل شد و مفادش آنستكه اى پيغمبر بگو بزنانت
جلد 4 صفحه 341
و دخترانت و زنان اهل ايمان كه نزديك كنند و بپوشانند بر خود ساترى از قبيل چادرهاشان كه تمام بدن و سر و صورت آنها را بپوشاند اين نزديكتر است بآنكه شناخته شوند بنجابت و عفّت پس آزار كرده نشوند و خداوند آمرزنده و مهربان است لذا بىچادرى سابقشان را مىبخشد و اين احكام را كه موجب حفظ عفّت و نجابت و موافق با عزّت و جلالت آنان است فرموده و در واقع آيه حجاب اين است نه آيه سابق اين سوره كه در آداب خانه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم بود و نه آيه غضّ در سوره نور كه دلالتش بر ستر وجه و كفّين واضح نبود و دلالت اين آيه بحمد اللّه تعالى واضح و آشكار است و قمّى ره در شأن نزول آيه چهارم فرموده كه نازل شد در باره قومى از منافقين كه اخبار دروغ وحشت آورى راجع به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله شهرت ميدادند وقتى كه آنحضرت ببعضى از جنگها تشريف ميبرد از قبيل آنكه كشته شد و اسير شد و مسلمانان غمگين ميشدند و شكايت به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و سلم مينمودند تا اين آيه نازل شد و آنحضرت تهديد باخراجشان از مدينه فرمود و مفادش آنستكه اگر منافقين و كسانيكه در دلهاشان مرض شكّ است و كسانيكه اراجيف و اخبار دروغ وحشت انگيز را منتشر مينمايند در مدينه طيّبه منتهى نشوند و دست از اين عمل زشت خود بر ندارند هر آينه تو را امر نمائيم بجنگ با آنها و خراجشان پس درنگ نخواهند نمود در جوار تو مگر زمان كمى كه فاصله بين فرمان جنگ و كشته شدن يا فرار نمودن باشد و دور شدگانند از رحمت حق و در صورت فرار مسلمانان هر جا آنها را بيابند خواهند كشت بذلّت و خوارى و بوده است اين طريقه و دستور الهى در امم ماضيه كه ميكشتند منافقين و شكّاكين و سعى كنندگان در متزلزل نمودن اهل ايمان بانبياء عليهم السلام را و در طريقه الهيّه تغيير و تبديلى روى نميدهد چون كسى در مقابل اراده او عرض اندامى ندارد و اراجيف مأخوذ از رجفه بمعناى زلزله است و در اخبار بىاصل كه موجب تشويش است استعمال ميشود و ارجاف مردم بامرى اضطراب آنها است بآن و اغراء خواندن شخصى است بگرفتن چيزى و تحريص او بآن.
جلد 4 صفحه 342
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
سُنَّةَ اللّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوا مِن قَبلُ وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّهِ تَبدِيلاً (62)
طريقه و دستور الهي است در كساني که قبلا بودند و هلاك شدند که نسبت به انبياء و مؤمنين بآنها رفتار ميكردند و هرگز نمييابي از براي سنة و طريقه الهي تغيير و تحويل و تبديلي.
سُنَّةَ اللّهِ از براي سنت اطلاقاتي است يكي مقابل فريضه، فريضه اوامر الهيست که در قرآن معين فرموده و سنة دستورات پيغمبر و ائمه عليهم السلام است و باين معني گفتند
جلد 14 - صفحه 530
ادله شرعيه چهار است: كتاب- سنه- اجماع- عقل و يكي به معني مستحبّ مقابل واجب و اينکه معني است که گفتند احكام تكليفيه پنج است: واجب- سنة- مباح- مكروه- حرام مقابل احكام وضعيه مثل صحت و فساد جزئيه و كليه و غير اينها و يكي به معني طريقه و مشي که در اينجا به اينکه معني است يعني رفتار الهي و طريقه او مطابق حكمة و صلاح دين و دنيا.
فِي الَّذِينَ خَلَوا مِن قَبلُ در امم ماضيه و انبياء سلف اينکه بود که اينکه نمره اشخاص که منافق بودند يا در قلوب آنها مرض بود يا مرجف بودند آنها را خداوند ميگرفت به عذابهاي مهلكه مثل قوم نوح و عاد و ثمود و قوم لوط و شعيب و موسي و غير اينها و انبياء و مؤمنين را نجات ميداد.
وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّهِ تَبدِيلًا چون اشتباه و خطا در افعال الهي نيست و تمام موافق با حكمت و عين صلاح است لذا تغيير پذير نيست بلي اگر مصلحت تغيير كند خداوند هم تغيير ميدهد إِنَّ اللّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنفُسِهِم (رعد آيه 11).
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 62)- سپس در این آیه میافزاید: این دستور تازهای نیست، «این سنتی است الهی و همیشگی که در اقوام پیشین بوده است» که هر گاه گروههای خرابکار بیشرمی و توطئه را از حد بگذرانند فرمان حمله عمومی به آنها صادر میشود (سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ).
و چون این حکم یک سنت الهی است هرگز دگرگون نخواهد شد چرا که «برای سنت خداوند تبدیل و تغییری نمییابی» (وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا).
این تعبیر در حقیقت جدی بودن این تهدید را مشخص میکند که بدانند مطلب کاملا قطعی و ریشهدار است و تغییر و تبدیل در آن راه ندارد، یا باید به اعمال ننگین خود پایان دهند و یا در انتظار چنین سر نوشت دردناکی باشند.
این حکم مانند سایر احکام اسلامی اختصاص به زمان و مکان و اشخاصی ندارد.
اگر به راستی سمپاشی و توطئه از حد بگذرد و به صورت یک جریان در آید، و جامعه اسلامی را با خطرات جدی رو برو سازد حکومت اسلامی میتواند دستور آیات فوق را که به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله داده شده است به اجرا در آورد، و مردم را برای در هم کوبیدن ریشههای فساد بسیج کند؟!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم