غلامرضا عرفانیان یزدی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
«ستاره رجالی»
+
در سحرگاه یکی از روزهای سال 1310 ش. در خانواده ای مذهبی از پدری دیندار و خراسانی به نام شیخ عبدالنبی خراسانی<ref> وی از شاگردان حاج آقا حسین قمی و شیخ محمد و احمد کفایی، فرزندان مرحوم آخوند خراسانی است.</ref> و مادری پاکدامن به نام «فاطمه بیگم عرفانیان»<ref> دختر سید محمد از خاندان سادات حسینی مهریز یزد.</ref> مولودی مبارک پا به عرصه وجود نهاد. پدر به شوق غلامی [[امام رضا]] علیه السلام این فرزند را غلامرضا نامید.
 
 
'''العلماء باقون مابقی الدّهر'''
 
 
 
خداوند زمینی را که خلق نمود به واسطه خورشیدهای آسمانی [[ائمه اطهار]] علیهم السلام نورانی گردانید و علمایی که همانند ستارگان<ref> انَّ مثل العلماء فی الارض کمثل النّجوم فی السّماء، نبی اکرم صلی الله علیه و آله، مجله نورعلم، دوره سوم، شماره 10.</ref> درخشانند را در آن قرار داد تا در پیچ و خم این وادی سرگشته خاکی راهنما و هدایتگر خیل عظیم انسان های گمراه<ref> انه کان ظلوماً جهولاً، [[سوره احزاب]]، آیه 72.</ref> باشند. آری اگر انسان خلق می شد و خدای متعال او را بدون راهنما رها می کرد، هرگز در برابر انحرافات او را ملامت و سرزنش نمی نمود. لذا اگر انسان در پیشگاه الهی در برابر اعمالش پاسخگوست ناگزیر باید حجتی بیانگر نیز در اختیار داشته باشد تا بتواند حق را از ناحق، زشت را از زیبا، و... تشخیص دهد.
 
 
 
حجت‌های الهی امامان معصوم علیهم السلام هستند و پس از آنان انسان هایی که قدم در پیروی آنان نهاده‌اند یعنی عالمان بزرگ. حضرت حجة ابن الحسن العسکری روحی فداه در این باره فرموده است: ما حجت [[حق]] بر علما هستیم و علما حجت ما بر شما مردمند.<ref> وسائل الشیعه، ج 27، ص 140.</ref>
 
 
 
پس برماست که حجت های حق را بشناسیم و آن ها را به دیگران بشناسانیم تا الگوهایی عملی برای تمام رهروان طریقت حقه باشند.<ref> شیعه اثنی عشری.</ref>
 
 
 
'''ستاره‌ای از خراسان'''
 
 
 
در سحرگاه یکی از روزهای سال 1310 ش. در حالی که نسیم عطر محمدی رضوی از بارگاه با عظمت آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام می ورزید، اراده خداوند متعال به این تعلق گرفت تا در خانواده ای مذهبی و معتقد به امامان پاک از پدری دیندار و خراسانی به نام شیخ عبدالنبی خراسانی<ref> وی از شاگردان حاج آقا حسین قمی و شیخ محمد و احمد کفایی، فرزندان مرحوم آخوند خراسانی است.</ref> و مادری پاکدامن از سلاله زهرای مرضیه علیهاالسلام به نام «فاطمه بیگم عرفانیان»<ref> دختر سید محمد از خاندان سادات حسینی مهریز یزد.</ref> مولودی مبارک پا به عرصه وجود نهد. پدر به شوق غلامی [[امام رضا]] علیه السلام این فرزند را غلامرضا نهاد تا وی تحت عنایات ثامن الحجج علیه السلام و در پرتو تعالیم عالیه اسلام و توسلات به [[ائمه اطهار]] علیهم السلام و شمیم روح بخش و گل پرور رضوی، مراحل رشد و نمو را پشت سر گذارد و با گذر زمان زمینه‌های کسب کمالات در وجود او آشکارتر شود.
 
  
 
'''تحصیلات در مشهد'''
 
'''تحصیلات در مشهد'''
  
غلامرضا خواندن و نوشت [[قرآن]] و فارسی را در کودکی نزد پدر عالم و مادر عالمه‌اش آموخت. و بخشی از صرف و نحو را نیز نزد پدر فراگرفت. او در سنین نوجوانی وارد مدرسه بالاسر و مدرسه حاج حسن خان مشهد گردید و در آن جا مدتی را به درس و بحث پرداخت. وی برای تکمیل صرف و نحو و فراگرفتن شرح نظام از شیخ محمد نهاوندی؛ بهره برد و شرح الفیه ابن مالک را از میرزا عبدالجواد فلاطوری حکیمی و سید کمال سیستانی آموخت.
+
غلامرضا خواندن و نوشتن [[قرآن]] و فارسی را در کودکی نزد پدر عالم و مادر عالمه‌اش آموخت. و بخشی از [[صرف]] و [[علم نحو|نحو]] را نیز نزد پدر فراگرفت. او در سنین نوجوانی وارد مدرسه بالاسر و مدرسه حاج حسن خان مشهد گردید و در آن جا مدتی را به درس و بحث پرداخت. وی برای تکمیل صرف و نحو و فراگرفتن شرح نظام از شیخ محمد نهاوندی؛ بهره برد و شرح الفیه ابن مالک را از میرزا عبدالجواد فلاطوری حکیمی و سید کمال سیستانی آموخت.
  
او منطق را از شیخ علی فریدالاسلام کاشانی و شیخ محمد عیدگاهی، علم معانی و بیان را از شیخ عبدالنبی استرآبادی میرکتولی و فلسفه را که شامل میزان الطالب و منظومه سبزواری بود در محضر میرزا جواد آقای تهرانی تلمذ کرد. غلامرضا معالم الدین را از شیخ حسین بجستانی و سید جلال، لمعتین را از حاج میرزا احمد یزدی، معروف به مدرس و بخش هایی از رسائل، مکاسب و کفایة الاصول را نزد علامه محمدهاشم قزوینی گذراند.<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 17.</ref>
+
او [[منطق]] را از شیخ علی فریدالاسلام کاشانی و شیخ محمد عیدگاهی، علم معانی و بیان را از شیخ عبدالنبی استرآبادی میرکتولی و [[فلسفه]] را که شامل میزان الطالب و منظومه سبزواری بود در محضر میرزا جواد آقای تهرانی تلمذ کرد. غلامرضا [[معالم الدین]] را از شیخ حسین بجستانی و سید جلال، لمعتین را از حاج میرزا احمد یزدی، معروف به مدرس و بخش هایی از رسائل، مکاسب و کفایة الاصول را نزد علامه محمدهاشم قزوینی گذراند.<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 17.</ref>
  
 
'''هجرت به نجف'''
 
'''هجرت به نجف'''
  
عرفانیان در سال 1335 به قصد [[زیارت]] عتبات عالیات و شرکت در درس های [[فقه]] و [[اصول]] عالمان بزرگ [[نجف]] اشرف به [[عراق]] مهاجرت نمود و پس از توسل به دامان [[اهل بیت]] علیهم السلام در نجف اشرف رحل اقامت افکند. وی در درس استادن مبرزی مانند آیات: شیخ صدرا بادکوبه‌ای، مجتبی لنکرانی و خویی شرکت جُست. علم رجال از جمله درس هایی است که عرفانیان نزد آیت الله خویی به طور کامل ممارست داشت. وی در تألیف معجم الرجال [[احادیث]]، به طور منظم روزی هشت ساعت و در ایام تعطیل ساعات بیشتری حضرت آیت الله خویی را یاری می نمود.
+
عرفانیان در سال 1335 به قصد [[زیارت]] [[عتبات عالیات]] و شرکت در درس های [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] عالمان بزرگ [[نجف]] اشرف به [[عراق]] مهاجرت نمود و پس از توسل به دامان [[اهل بیت]] علیهم السلام در نجف اشرف رحل اقامت افکند. وی در درس استادن مبرزی مانند آیات: شیخ صدرا بادکوبه‌ای، مجتبی لنکرانی و خویی شرکت جُست. [[علم رجال]] از جمله درس هایی است که عرفانیان نزد [[آیت الله خویی]] به طور کامل ممارست داشت. وی در تألیف [[معجم رجال الحدیث|معجم رجال الاحادیث]]، به طور منظم روزی هشت ساعت و در ایام تعطیل ساعات بیشتری حضرت آیت الله خویی را یاری می نمود.
  
او به گفته خودش، در درس خارج عروة الوثقی و اصول فقه (یک دوره و نیم) از محضر آیت الله خویی بهره برده است. وی از این استاد بزرگ حوزه نجف دو اجازه‌نامه دریافت نموده است.
+
او به گفته خودش، در درس خارج [[عروة الوثقی]] و اصول فقه (یک دوره و نیم) از محضر آیت الله خویی بهره برده است. وی از این استاد بزرگ حوزه نجف دو اجازه‌نامه دریافت نموده است.
  
 
'''استادان نجف'''
 
'''استادان نجف'''
  
آیت الله عرفانیان حضور امام در [[نجف]] را چنین توصیف می کند: حضور ایشان ([[امام خمینی]] قدس سره) حیات علمی تازه‌ای به حوزه نجف بخشید. امام خارج مکاسب شیخ اعظم، مرتضی انصاری رحمه الله را در مسجد [[شیخ مرتضی انصاری]] تدریس می نمود. افراد زیادی در جلسات درس شرکت می کردند؛ به حدی که مسجد شیخ انصاری پرجمعیت می شد. من هم در این درس ها شرکت می کردم... من با دو نفر دیگر از آقایان، کتاب های تحریر الوسیله و توضیح المسائل و حاشیه عروه امام را مقابله، تطبیق و بررسی می کردیم، تا اگر تنافی در آن ها بود برطرف شود. ما آن چه را به نظرمان می رسید به امام منتقل می کردیم و ایشان هم جواب می دادند.<ref> مصاحبه با مجله بصائر.</ref>
+
آیت الله عرفانیان حضور [[امام خمینی]] (قدس سره) در [[نجف]] را چنین توصیف می کند: حضور ایشان حیات علمی تازه‌ای به حوزه نجف بخشید. امام خارج مکاسب [[شیخ مرتضی انصاری]] رحمه الله را در مسجد شیخ انصاری تدریس می نمود. افراد زیادی در جلسات درس شرکت می کردند؛ به حدی که مسجد شیخ انصاری پرجمعیت می شد. من هم در این درس ها شرکت می کردم... من با دو نفر دیگر از آقایان، کتاب های [[تحریر الوسیله]] و توضیح المسائل و حاشیه عروه امام را مقابله، تطبیق و بررسی می کردیم، تا اگر تنافی در آن ها بود برطرف شود. ما آن چه را به نظرمان می رسید به امام منتقل می کردیم و ایشان هم جواب می دادند.<ref> مصاحبه با مجله بصائر.</ref>
  
 
طلابی که از امام شهریه دریافت می کردند باید در امتحان درسی شرکت می نمودند و آیت الله عرفانیان جزء معدود کسانی است که از این طلاب امتحان به عمل می آورد. امام، به صورت آبرومندانه به رفع نیاز طلاب علوم دینی می پرداخت. به گفته آیت الله عرفانیان ایشان محترمانه و به بهانه‌ای پاکتی از پول ارسال می داشتند و خطاب به ایشان می نوشتند شما حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام را به نیابت [[حضرت ابوالفضل]] علیه السلام [[زیارت]] نمایید.
 
طلابی که از امام شهریه دریافت می کردند باید در امتحان درسی شرکت می نمودند و آیت الله عرفانیان جزء معدود کسانی است که از این طلاب امتحان به عمل می آورد. امام، به صورت آبرومندانه به رفع نیاز طلاب علوم دینی می پرداخت. به گفته آیت الله عرفانیان ایشان محترمانه و به بهانه‌ای پاکتی از پول ارسال می داشتند و خطاب به ایشان می نوشتند شما حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام را به نیابت [[حضرت ابوالفضل]] علیه السلام [[زیارت]] نمایید.
سطر ۳۴: سطر ۲۲:
 
'''آشنایی با شهید محمدباقر صدر'''
 
'''آشنایی با شهید محمدباقر صدر'''
  
در [[حدیث]] شریفی از حضرت [[امام باقر]] علیه السلام آمده است: «یُعرَفُ الرّجل باَشکالِهِ و اقرانه...»<ref> مستدرک، ج 11، ص 327.</ref> به راستی برای شناخت هر فردی بایستی دید او با چه کسی همنشین و رفیق است تا بتوان به ابعاد شخصیتی او پی برد. از جمله افتخارات آیت الله عرفانیان طبق اظهارات خودشان آشنایی و ارتباطش با شهید محمدباقر صدر بوده. ایشان نحوه آشنایی و ارتباط خود را با شهید صدر این چنین بیان می کند:<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref>
+
در [[حدیث]] شریفی از حضرت [[امام باقر]] علیه السلام آمده است: «یُعرَفُ الرّجل باَشکالِهِ و اقرانه...»<ref> مستدرک، ج 11، ص 327.</ref> به راستی برای شناخت هر فردی بایستی دید او با چه کسی همنشین و رفیق است تا بتوان به ابعاد شخصیتی او پی برد. از جمله افتخارات آیت الله عرفانیان طبق اظهارات خودشان آشنایی و ارتباطش با [[شهید سید محمدباقر صدر|شهید محمدباقر صدر]] بوده. ایشان نحوه آشنایی و ارتباط خود را با شهید صدر این چنین بیان می کند:<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref>
  
از جمله عادت های بزرگی که در [[نجف]] اشرف نصیبم شد ارتباط و آشنایی با شهید آیت الله محمدباقر صدر بود. در خلال شرکت در درس مرحوم آیت الله العظمی خویی با ایشان برخورد کردم. شهید صدر در [[کاظمین]] برادری به نام سید اسماعیل صدر داشتند که هر وقت تشریف می آوردند، با هم به دیدار حضرت آیت الله خویی می رفتند. من در همان برخوردهای اول متوجه شدم که ایشان دریای مواج علوم هستند بنابراین از وی اجازه خواستم تا در منزلشان در خدمتشان باشم. من عبارتی از کتاب عدة الاصول [[شیخ طوسی]] را برایشان بازگو کردم وقتی نظر خودم را گفتم ایشان پسندیدند.
+
از جمله عادت های بزرگی که در [[نجف]] اشرف نصیبم شد ارتباط و آشنایی با شهید آیت الله محمدباقر صدر بود. در خلال شرکت در درس مرحوم آیت الله العظمی خویی با ایشان برخورد کردم. شهید صدر در [[کاظمین]] برادری به نام سید اسماعیل صدر داشتند که هر وقت تشریف می آوردند، با هم به دیدار حضرت آیت الله خویی می رفتند. من در همان برخوردهای اول متوجه شدم که ایشان دریای مواج علوم هستند بنابراین از وی اجازه خواستم تا در منزلشان در خدمتشان باشم. من عبارتی از کتاب «[[عدة الاصول|عدة الاصول»]] [[شیخ طوسی]] را برایشان بازگو کردم وقتی نظر خودم را گفتم ایشان پسندیدند.
  
 
'''استادان فلسفه'''
 
'''استادان فلسفه'''
  
عرفانیان، [[فلسفه]] را در محضر میرزا جواد آقای تهرانی فراگرفت و در تکمیل این رشته، بحث مبدأ و معاد [[ملاصدرا]] را نزد استاد شیخ محمدرضا مظفر آموخت. او در توصیف نحوه آشنایی و بهره‌مندی خود از مرحوم مظفر می گوید:<ref> مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref> زمانی که ملازم درس آیت الله العظمی خویی بودم، با مرحوم مظفر آشنا شدم و درخواست کردم که به من فلسفه تدریس کنند. من در منزلشان (مبدأ و [[معاد]]) ملاصدرا را می آموختم و مدتی هم نهایة الدرایة را نزد ایشان خواندم و از ایشان اجازه روایت، [[حدیث]] و تدریس خواستم، که مرقوم فرمودند. من در حلقه درس خارج [[اصول فقه]] ایشان نیز شرکت می کردم.<ref> همان.</ref>
+
عرفانیان، [[فلسفه]] را در محضر میرزا جوادآقا تهرانی فراگرفت و در تکمیل این رشته، بحث مبدأ و معاد [[ملاصدرا]] را نزد استاد شیخ [[محمدرضا مظفر]] آموخت. او در توصیف نحوه آشنایی و بهره‌مندی خود از مرحوم مظفر می گوید:<ref> مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref> زمانی که ملازم درس آیت الله العظمی خویی بودم، با مرحوم مظفر آشنا شدم و درخواست کردم که به من فلسفه تدریس کنند. من در منزلشان (مبدأ و معاد) ملاصدرا را می آموختم و مدتی هم [[نهایة الدرایة]] را نزد ایشان خواندم و از ایشان اجازه روایت، [[حدیث]] و تدریس خواستم، که مرقوم فرمودند. من در حلقه درس خارج [[اصول فقه]] ایشان نیز شرکت می کردم.<ref> همان.</ref>
  
آیت الله عرفانیان در توصیف استاد فلسفه خود مرحوم مظفر آورده است: ایشان از نظر اخلاقی کم نظیر بود. او مؤسس دانشگاه فقه (مننذی النشر) بود و از جمله استادان بزرگ آن جا بشمار می رفت. با این حال قبول کرد که به من خصوصی درس بگوید. او هرگز دنبال اسم و رسم نبود و مظهر [[تواضع]]، فروتنی و خدمت به دانشگاه اسلامی بشمار می رفت و در امر دنیا زهد می ورزید... من با این استاد بزرگ رفت و آمد داشتم.
+
آیت الله عرفانیان در توصیف استاد فلسفه خود مرحوم مظفر آورده است: ایشان از نظر اخلاقی کم نظیر بود. او مؤسس دانشگاه فقه (منتدی النشر) بود و از جمله استادان بزرگ آن جا بشمار می رفت. با این حال قبول کرد که به من خصوصی درس بگوید. او هرگز دنبال اسم و رسم نبود و مظهر [[تواضع]]، فروتنی و خدمت به دانشگاه اسلامی بشمار می رفت و در امر دنیا [[زهد]] می ورزید... من با این استاد بزرگ رفت و آمد داشتم.
  
 
'''سفرهای تبلیغی'''
 
'''سفرهای تبلیغی'''
  
عرفانیان از همان سال های آغازین درس در حوزه و در خلال فعالیت‌های درسی، با اهل منبر و خطابه در ایام تبلیغ به شهرهای سرخس، نیشابور، استرآباد و مهریز [[یزد]] سفر کرد. اگر چه امر تبلیغ در حوزه [[نجف]] مانند حوزه ایران رونق نداشت؛ اما وی از طرف مرحوم آیت الله آقا میرزا عبدالهادی شیرازی و به دعوت اهالی آبادی «کپری» - که از توابع شهرستان مندلی است - برای تبلیغ به آن جا اعزام شد.
+
عرفانیان از همان سال های آغازین درس در حوزه و در خلال فعالیت‌های درسی، با اهل منبر و خطابه در ایام تبلیغ به شهرهای سرخس، نیشابور، استرآباد و مهریز [[یزد]] سفر کرد. اگر چه امر تبلیغ در حوزه [[نجف]] مانند حوزه [[ایران]] رونق نداشت؛ اما وی از طرف مرحوم آیت الله آقا میرزا عبدالهادی شیرازی و به دعوت اهالی آبادی «کپری» - که از توابع شهرستان مندلی است - برای تبلیغ به آن جا اعزام شد.
  
به گفته عرفانیان اهالی این روستا از ایشان به خوبی استقبال می کردند و این نبود مگر به خاطر خوش برخوردی و خوش بیانی این عالم بزرگوار. همین استقبال و همین برخورد باعث شد ایشان چند سال پی در پی در ایام [[رمضان]]، [[محرم]] و [[صفر]] برای تبلیغ در آن روستا حضور یابند. البته ناگفته نماند که تبلیغ در آن روزگار بسیار سخت بوده به طوری که در یکی از اعزام ها، مأموران دولتی، ایشان را دستگیر و 24 ساعت بازداشت کردند، که با وساطت و سفارش آیت الله عبدالکریم علیخان، از علمای آن منطقه آزاد شدند.
+
به گفته عرفانیان اهالی این روستا از ایشان به خوبی استقبال می کردند و این نبود مگر به خاطر خوش برخوردی و خوش بیانی این عالم بزرگوار. همین استقبال و همین برخورد باعث شد ایشان چند سال پی در پی در ایام [[رمضان]]، [[ماه محرم|محرم]] و [[صفر]] برای تبلیغ در آن روستا حضور یابند. البته ناگفته نماند که تبلیغ در آن روزگار بسیار سخت بوده به طوری که در یکی از اعزام ها، مأموران دولتی، ایشان را دستگیر و 24 ساعت بازداشت کردند، که با وساطت و سفارش آیت الله عبدالکریم علیخان، از علمای آن منطقه آزاد شدند.
  
 
چه زیبا این پیر تبلیغ آن زمان می گوید: جهت تبلیغ و موعظه مردم از هیچ کوششی دریغ نمی کردم. برایمان تبلیغ، تربیت و ارشاد از مصالح خودمان مهمتر و با ارزشتر بود.<ref> مجله بصائر.</ref> آری مرشد واقعی به همین گونه است که برای ارشاد تشنگانِ هدایت، از خود می گذرد.
 
چه زیبا این پیر تبلیغ آن زمان می گوید: جهت تبلیغ و موعظه مردم از هیچ کوششی دریغ نمی کردم. برایمان تبلیغ، تربیت و ارشاد از مصالح خودمان مهمتر و با ارزشتر بود.<ref> مجله بصائر.</ref> آری مرشد واقعی به همین گونه است که برای ارشاد تشنگانِ هدایت، از خود می گذرد.
سطر ۵۴: سطر ۴۲:
 
'''روش صحیح تبلیغ'''
 
'''روش صحیح تبلیغ'''
  
آن چه که باعث موفقیت مبلغ می شود روش تبلیغی اوست. آیت الله عرفانیان که به [[حق]] می تواند یک الگو برای مبلغان حوزه‌های علمیه باشد، درباره روش تبلیغی خود و نکاتی که بایستی در تبلیغ مدنظر باشد چنین می گوید: مردم بیشتر به مطالب اخلاقی، موعظه، [[احکام]] و تفسیر علاقه‌مندند در زمان تبلیغ من همه روز، دو نوبت منبر می رفتم، علاوه بر آن بعد از منبر می نشستم و به سؤالات مردم جواب می دادم و ظهرها و شب ها در مسجد اقامه [[نماز جماعت]] می کردم.  
+
آن چه که باعث موفقیت مبلغ می شود روش تبلیغی اوست. آیت الله عرفانیان که به [[حق]] می تواند یک الگو برای مبلغان [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] باشد، درباره روش تبلیغی خود و نکاتی که بایستی در تبلیغ مدنظر باشد چنین می گوید: مردم بیشتر به مطالب [[اخلاق|اخلاقی]]، موعظه، [[احکام]] و [[تفسیر]] علاقه‌مندند در زمان تبلیغ من همه روز، دو نوبت منبر می رفتم، علاوه بر آن بعد از منبر می نشستم و به سؤالات مردم جواب می دادم و ظهرها و شب ها در مسجد اقامه [[نماز جماعت]] می کردم.  
  
مبلغ... باید بعد از نماز جماعت و برگزاری منبرها به [[شبهات]] و سؤال‌های مردم جواب دهد و به آن ها نزدیکتر شود. مبلغ باید مطابق با مقتضیات زمان به ارشاد مردم توجه نماید. هدف باید آشنایی مردم با اخلاق و معارف اسلام باشد، تا مردم حقایق دینی و مذهبی را بیاموزند. البته خواندن مصیبت از منابع معتبر و برپا کردن عزا و سوگواری لازم است؛ ولی هدف نیست.<ref> مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره 24، صفحه 20.</ref> البته بایستی مدنظر داشت که برپایی [[روضه]]‌ها و عزاداری‌ها خود بهانه‌ای است که مردم با معارف الهی آشنا شوند تا ان شاءالله اهل عمل گردند.
+
مبلغ... باید بعد از نماز جماعت و برگزاری منبرها به شبهات و سؤال‌های مردم جواب دهد و به آن ها نزدیکتر شود. مبلغ باید مطابق با مقتضیات زمان به ارشاد مردم توجه نماید. هدف باید آشنایی مردم با اخلاق و معارف [[اسلام]] باشد، تا مردم حقایق دینی و مذهبی را بیاموزند. البته خواندن مصیبت از منابع معتبر و برپا کردن عزا و سوگواری لازم است؛ ولی هدف نیست.<ref> مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره 24، صفحه 20.</ref> البته بایستی مدنظر داشت که برپایی [[روضه خوانی|روضه‌ها]] و عزاداری‌ها خود بهانه‌ای است که مردم با معارف الهی آشنا شوند تا ان شاءالله اهل عمل گردند.
  
 
'''عرفانیان از منظر دیگران'''
 
'''عرفانیان از منظر دیگران'''
سطر ۶۴: سطر ۵۲:
 
فرزندان آیت الله عرفانیان در وصف پدرشان می گویند: او پدری مهربان، خوش اخلاق و به راستی مصداق حدیث شریف «المؤمنُ بُشُرهُ فی وجهه» بود. او عامل به [[صله رحم]] بود. و حتی در مواردی که نیز از سوی بعضی بستگان بی مهری پیش می آمد ایشان در رفع آن پیشقدم بود.<ref> گفتگو با حسن و ابوطالب عرفانیان، فرزندان مرحوم.</ref>
 
فرزندان آیت الله عرفانیان در وصف پدرشان می گویند: او پدری مهربان، خوش اخلاق و به راستی مصداق حدیث شریف «المؤمنُ بُشُرهُ فی وجهه» بود. او عامل به [[صله رحم]] بود. و حتی در مواردی که نیز از سوی بعضی بستگان بی مهری پیش می آمد ایشان در رفع آن پیشقدم بود.<ref> گفتگو با حسن و ابوطالب عرفانیان، فرزندان مرحوم.</ref>
  
او عامل به آیه شریفه «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَّکَ عَسی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» بود. از کودکی به یاد داریم که پدر قبل از [[اذان]] صبح مشغول به تهجد (اقامه [[نماز شب]]) بود. [[مسجد کوفه]] یکی از مکان هایی بود که او شب های جمعه و روزهای آن، برای [[عبادت]] و بندگی به درگاه خداوند متعال، به آن جا می رفت. او هرگز از تحقیق و نوشتن مطالب علمی خسته نمی شد و در سفارشاتشان به ما می فرمود: «در این امر جدی باشید». پدر، بسیار به [[ائمه اطهار]] علیهم السلام و توسل و روضه علاقه‌مند بود و به ویژه نسبت به ابا عبدالله حسین علیه السلام عشق می ورزید، تا آن جا که همیشه در [[اربعین]] [[امام حسین]] علیه السلام فاصله [[نجف]] اشرف تا [[کربلا]]ی معلا را پیاده می پیمود. برخی اوقات ما را هم همراه خویش می برد و این از مهمترین خاطرات ما از پدر است.
+
او عامل به آیه شریفه «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَّکَ عَسی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» بود. از کودکی به یاد داریم که پدر قبل از [[اذان]] صبح مشغول به تهجد (اقامه [[نماز شب]]) بود. [[مسجد کوفه]] یکی از مکان هایی بود که او شب های جمعه و روزهای آن، برای [[عبادت]] و بندگی به درگاه خداوند متعال، به آن جا می رفت. او هرگز از تحقیق و نوشتن مطالب علمی خسته نمی شد و در سفارشاتشان به ما می فرمود: «در این امر جدی باشید». پدر، بسیار به [[ائمه اطهار]] علیهم السلام و [[توسل]] و روضه علاقه‌مند بود و به ویژه نسبت به [[امام حسین|ابا عبدالله حسین]] علیه السلام عشق می ورزید، تا آن جا که همیشه در [[اربعین]] امام حسین علیه السلام فاصله [[نجف]] اشرف تا [[کربلا]]ی معلا را پیاده می پیمود. برخی اوقات ما را هم همراه خویش می برد و این از مهمترین خاطرات ما از پدر است.
  
 
حجة الاسلام والمسلمین حاج سید محمدحسین حائری<ref> گفتگو با حجة الاسلام حائری.</ref> می گوید: ایشان دارای سه صفت بارز اخلاقی بودند: خواندن [[نماز شب]]، دائم الوضو بودن - حتی در ایامی که مریض بودند - و احترام به [[سادات]] بنی فاطمه علیهاالسلام که خود نشان از [[ایمان]] واقعی ایشان بود.
 
حجة الاسلام والمسلمین حاج سید محمدحسین حائری<ref> گفتگو با حجة الاسلام حائری.</ref> می گوید: ایشان دارای سه صفت بارز اخلاقی بودند: خواندن [[نماز شب]]، دائم الوضو بودن - حتی در ایامی که مریض بودند - و احترام به [[سادات]] بنی فاطمه علیهاالسلام که خود نشان از [[ایمان]] واقعی ایشان بود.
سطر ۷۰: سطر ۵۸:
 
'''مرحوم عرفانیان در سال های ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی'''
 
'''مرحوم عرفانیان در سال های ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی'''
  
چند سال به عنوان قاضی دادگاه مدنی تهران خدمت نمود. از جمله مطالبی که باید بگویم علاقه و ارتباط ایشان با مقام معظم رهبری بود، که ابتدای آشنای شان با معظم له به زمان درس و بحث های طلبگی برمی گردد که این موضوع باعث علاقه بین آن ها شده بود. او از عالمانی بود که به خاطر ارتباط با شهید صدر و امام؛ دولت [[عراق]] روی ایشان حساسیت داشتند.
+
وی چند سال به عنوان قاضی دادگاه مدنی تهران خدمت نمود. از جمله مطالبی که باید بگویم علاقه و ارتباط ایشان با [[سید علی حسینی خامنه ای|مقام معظم رهبری]] بود، که ابتدای آشنایی شان با معظم له به زمان درس و بحث های طلبگی برمی گردد که این موضوع باعث علاقه بین آن ها شده بود. او از عالمانی بود که به خاطر ارتباط با شهید صدر و امام؛ دولت [[عراق]] روی ایشان حساسیت داشتند.
  
 
حجة الاسلام ملکا از اعضای دفتر مقام معظم رهبری در [[قم]] آورده است: آیت الله عرفانیان از آذر سال 77 تا آذر 82 در دفتر مقام معظم رهبری پاسخ گویی به سؤالات شرعی را به عهده داشتند. از صفات بارز اخلاقی ایشان می توان به علاقه وافر ایشان به امام و مقام معظم رهبری نام برد و امام همیشه به ایشان ارادت داشتند.
 
حجة الاسلام ملکا از اعضای دفتر مقام معظم رهبری در [[قم]] آورده است: آیت الله عرفانیان از آذر سال 77 تا آذر 82 در دفتر مقام معظم رهبری پاسخ گویی به سؤالات شرعی را به عهده داشتند. از صفات بارز اخلاقی ایشان می توان به علاقه وافر ایشان به امام و مقام معظم رهبری نام برد و امام همیشه به ایشان ارادت داشتند.
سطر ۷۶: سطر ۶۴:
 
مقام معظم رهبری هم همین طور بودند. آیت الله عرفانیان به طور متوسط سالی یکی دو بار خدمت آقا می رسید و مقام رهبری از مراتب اخلاقی و علمی ایشان تعریف می فرمودند و در ضمن از کتاب ها و نوشته های مرحوم عرفانیان سؤال می نمودند.
 
مقام معظم رهبری هم همین طور بودند. آیت الله عرفانیان به طور متوسط سالی یکی دو بار خدمت آقا می رسید و مقام رهبری از مراتب اخلاقی و علمی ایشان تعریف می فرمودند و در ضمن از کتاب ها و نوشته های مرحوم عرفانیان سؤال می نمودند.
  
آیت الله عرفانیان دارای ذکاوت و هوش بسیار خوبی بود و این هوش و ذکاوت باعث می شد نکات علمی را به خوبی درک کند و این حالت در سکنات ایشان هویدا بود. در زمانی که در دفتر حضور داشتند مقید بود با [[وضو]] باشد و رو به [[قبله]] بنشیند. او همیشه در حال مراقبه از خود بود و همیشه متذکر به ذکر الله و توکل خاصی به خداوند داشت:
+
آیت الله عرفانیان دارای ذکاوت و هوش بسیار خوبی بود و این هوش و ذکاوت باعث می شد نکات علمی را به خوبی درک کند و این حالت در سکنات ایشان هویدا بود. در زمانی که در دفتر حضور داشتند مقید بود با [[وضو]] باشد و رو به [[قبله]] بنشیند. او همیشه در حال مراقبه از خود بود و همیشه متذکر به ذکر الله و [[توکل]] خاصی به خداوند داشت:
  
 
وی در حالی که از مریضی بسیار رنج می کشید، صبور بود و توانسته بود درجه ای از مقام صابران را کسب کند. او در همه امور به خداوند توکل داشت. وقتی یک بار از [[نجف]] اخراج شد، دوباره بعد از دو سال به نجف بازگشت که در همین بازگشت والده ایشان فوت نمود و در نجف مدفون شد. مرحوم عرفانیان می فرمود: این یک عنایت الهی بود که مادرم در نجف دفن شوند.
 
وی در حالی که از مریضی بسیار رنج می کشید، صبور بود و توانسته بود درجه ای از مقام صابران را کسب کند. او در همه امور به خداوند توکل داشت. وقتی یک بار از [[نجف]] اخراج شد، دوباره بعد از دو سال به نجف بازگشت که در همین بازگشت والده ایشان فوت نمود و در نجف مدفون شد. مرحوم عرفانیان می فرمود: این یک عنایت الهی بود که مادرم در نجف دفن شوند.
سطر ۸۴: سطر ۷۲:
 
'''ویژگی‌های اخلاقی'''
 
'''ویژگی‌های اخلاقی'''
  
تهجد و شب زنده‌داری، دائم الوضوء بودن، خوش خلقی، علاقه وافر به [[سادات]]، مهربانی و عطوفت، [[صله رحم]] و سبقت در رفع اختلافات، صبر و تحمل در برابر مشکلات و... از سجایای اخلاقی این عالم بزرگوار بود. در این خصوص حجة الاسلام حاج سید محمدحسین حائری (داماد مرحوم) می گوید: آیت الله عرفانیان عالمی صبور و بردبار بود و هیچ گاه در مقابل ناملایمات روزگار قد، خم نمی کرد. وی به یقین به آیه شریفه قرآن که می فرماید: «یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنوُا استَعینوا بالصَّبرِ وَالصَّلوةِ اِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابرینَ»<ref> [[سوره بقره]]، آیه 153.</ref> درجه ای از کمال صابران را درک کرده بود.
+
[[تهجد]] و شب زنده‌داری، دائم الوضوء بودن، خوش خلقی، علاقه وافر به [[سادات]]، مهربانی و عطوفت، [[صله رحم]] و سبقت در رفع اختلافات، صبر و تحمل در برابر مشکلات و... از سجایای اخلاقی این عالم بزرگوار بود. در این خصوص حجة الاسلام حاج سید محمدحسین حائری (داماد مرحوم) می گوید: آیت الله عرفانیان عالمی صبور و بردبار بود و هیچ گاه در مقابل ناملایمات روزگار قد، خم نمی کرد. وی به یقین به آیه شریفه قرآن که می فرماید: «یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنوُا استَعینوا بالصَّبرِ وَالصَّلوةِ اِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابرینَ»<ref> [[سوره بقره]]، آیه 153.</ref> درجه ای از کمال صابران را درک کرده بود.  
 
 
یکی از نمونه های صبری که ایشان داشت را می توان مسئله مریضی معظم له در سال پایانی عمر او بیان کرد. مری (مجرای غذا) ایشان به علت بیماری تنگ شده بود و دیگر به راحتی نمی توانست غذا میل کند؛ اما تا وقتی که بیماری ایشان عود نکرد کسی از بیماری ایشان اطلاع نداشت. از دیگر صفات ایشان، علاقه شدیدش به تحقیق، نوشتن مطالب علمی و خستگی ناپذیر بودن در این راه بود. زیرک و باهوش بود و این دو خصلت از صفات متقین ایشان است همان طور که حضرت [[امام علی]] علیه السلام در [[خطبه]] همام می فرمایند:<ref> [[نهج البلاغه]]، [[خطبه همام]].</ref> «المؤمِنُ هُوَ الکیس والفِطَنْ».
 
  
سید محمدحسین حائری می افزاید: زمانی که ایشان در مسند قضاوت بودند و ما از نظر مالی نیازمند بودیم، حقوق چند ماهشان را به ما دادند که در آن روزگار کمک مالی مهمی بشمار می رفت. این در حالی بود که خودشان به آن پول نیاز داشتند. عزت نفس، یکی از صفاتی است که انسان را به کمال می رساند و این حالت برای همه افراد زیبا است؛ ولی برای روحانیت و مبلغ دین زیباتر و احسن است.  
+
یکی از نمونه های صبری که ایشان داشت را می توان مسئله مریضی معظم له در سال پایانی عمر او بیان کرد. مری (مجرای غذا) ایشان به علت بیماری تنگ شده بود و دیگر به راحتی نمی توانست غذا میل کند؛ اما تا وقتی که بیماری ایشان عود نکرد کسی از بیماری ایشان اطلاع نداشت. از دیگر صفات ایشان، علاقه شدیدش به تحقیق، نوشتن مطالب علمی و خستگی ناپذیر بودن در این راه بود. زیرک و باهوش بود و این دو خصلت از صفات متقین ایشان است همان طور که حضرت [[امام علی]] علیه السلام در خطبه همام می فرمایند:<ref> [[نهج البلاغه]]، [[خطبه همام]].</ref> «المؤمِنُ هُوَ الکیس والفَطنْ».
  
آیت الله عرفانیان می گوید: مطلبی که برای هر مبلغی مهم است و می تواند همه تبلیغات او را تحت الشعاع قرار دهد مسئله امور مالی است. قناعت بالاترین صفت است، من مانند سایر مبلغانِ بلندنظر با[[اخلاص]] هرگز از مردم چیزی نخواستم و تنها با درآمد شهریه طلبگی‌ام زندگی کردم و عائله‌ام را اداره نمودم. باید خود ما اعتقاد پیدا کنیم که گوینده این حدیث «قناعت بالاترین ثروت‌هاست که فناپذیر نیست.» متصل به مبدأ علمی بوده است.
+
آیت الله عرفانیان می گوید: مطلبی که برای هر مبلغی مهم است و می تواند همه تبلیغات او را تحت الشعاع قرار دهد مسئله امور مالی است. [[قناعت]] بالاترین صفت است، من مانند سایر مبلغانِ بلندنظر با [[اخلاص]] هرگز از مردم چیزی نخواستم و تنها با درآمد شهریه طلبگی‌ام زندگی کردم و عائله‌ام را اداره نمودم. باید خود ما اعتقاد پیدا کنیم که گوینده این حدیث «قناعت بالاترین ثروت‌هاست که فناپذیر نیست.» متصل به مبدأ علمی بوده است.  
  
 
'''حضور سبز'''
 
'''حضور سبز'''
سطر ۱۰۰: سطر ۸۶:
 
'''اجازات'''
 
'''اجازات'''
  
آیت الله عرفانیان از استادان متعددی در روایت، تدریس و تأیید رتبه علمی اجازه دریافت نموده است که می توان به آن ها چنین اشاره کرد:
+
آیت الله عرفانیان از استادان متعددی در روایت، تدریس و تأیید رتبه علمی [[اجازه]] دریافت نموده است که می توان به آن ها چنین اشاره کرد:
  
# اجازه روایی، تدریس و تأیید رتبه علمی از آیت الله شیخ محمدرضا مظفر؛
+
#اجازه روایی، تدریس و تأیید رتبه علمی از آیت الله شیخ [[محمدرضا مظفر]]؛
# دو اجازه روایی و تدریس از آیت الله خویی؛
+
#دو اجازه روایی و تدریس از [[آیت الله خویی]]؛
# اجازه روایی از آیت الله گلپایگانی؛
+
#اجازه روایی از آیت الله گلپایگانی؛
# اجازه روایی از آیت الله مرعشی نجفی؛
+
#اجازه روایی از آیت الله مرعشی نجفی؛
# تایید مقام علمی از طرف آیت الله سید عبدالاعلی الموسوی السبزواری؛
+
#تایید مقام علمی از طرف آیت الله سید عبدالاعلی الموسوی السبزواری؛
# اجازه امور حسبیه از آیت الله سید محمدتقی بحرالعلوم؛
+
#اجازه امور حسبیه از آیت الله سید محمدتقی بحرالعلوم؛
# اجازه روایی و تایید علمی از شهید سعید آیت الله سید محمدباقر صدر؛
+
#اجازه روایی و تایید علمی از شهید سعید آیت الله [[سید محمدباقر صدر]]؛
# اجازه روایی از آیت الله [[آقا بزرگ تهرانی]].
+
#اجازه روایی از آیت الله [[آقا بزرگ تهرانی]].
  
 
'''سوابق اجرایی'''
 
'''سوابق اجرایی'''
سطر ۱۱۵: سطر ۱۰۱:
 
عالم فرهیخته، آیت الله عرفانیان در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اجرایی فعالیت داشته‌اند که عبارت است از:
 
عالم فرهیخته، آیت الله عرفانیان در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اجرایی فعالیت داشته‌اند که عبارت است از:
  
# استاد در حوزه‌های علمیه [[نجف]] اشرف و [[قم]].
+
#استاد در حوزه‌های علمیه [[نجف]] اشرف و [[قم]].
# عضو هیئت امناء دفتر حضرت [[امام خمینی]] قدس سره در نجف اشرف.
+
#عضو هیئت امناء دفتر حضرت [[امام خمینی]] قدس سره در نجف اشرف.
# ممتحن از سوی دفتر حضرت امام خمینی قدس سره در نجف اشرف.
+
#ممتحن از سوی دفتر حضرت امام خمینی قدس سره در نجف اشرف.
# عضو برجسته گروه تحقیق معجم الرجال الحدیث زیر نظر مرحوم آیت الله خویی.
+
#عضو برجسته گروه تحقیق [[معجم رجال الحدیث]] زیر نظر مرحوم آیت الله خویی.
# قاضی دادگاه انقلاب اسلامی (خانواده) تهران.
+
#قاضی دادگاه انقلاب اسلامی (خانواده) تهران.
# پاسخ گویی به مسائل و سئوالات شرعیه دفتر مقام معظم رهبری در قم.
+
#پاسخ گویی به مسائل و سئوالات شرعیه دفتر مقام معظم رهبری در قم.
# تبلیغ در مناطق مختلف.
+
#تبلیغ در مناطق مختلف.
  
 
'''آثار'''
 
'''آثار'''
  
یکی از آثار عملی تحصیل علم وجود تالیفات علمی است که انسان عالم پس از تحمل سختی های بسیار در آموختن، به آن می پردازد و از بهره علمی خود، دیگران را نیز بهره‌مند می سازد. مرحوم عرفانیان دارای 25 اثر اعم از تألیف، تحقیق و تخریج<ref> پیش از این ارجاع [[احادیث]] و آیات و مطالب نقل شده از کتاب‌ها و شخصیت های مطرح در اثر نگاشته شده به منابع اصلی آن ها را تخریج می گفتند.</ref> که عبارتند از:
+
مرحوم عرفانیان دارای 25 اثر اعم از تألیف، تحقیق و تخریج<ref> پیش از این ارجاع احادیث و آیات و مطالب نقل شده از کتاب‌ها و شخصیت های مطرح در اثر نگاشته شده به منابع اصلی آن ها را تخریج می گفتند.</ref> که عبارتند از:
  
 
'''<I>الف) اصولی:</I>'''
 
'''<I>الف) اصولی:</I>'''
  
# الرأی السدید فی الاجتهاد والتقلید، چاپ نجف اشرف. ایشان مدت یک دوره و نیم در درس خارج عروه آیت الله خویی شرکت جُست و در سایه همین حضور این کتاب را تألیف نمود. البته در واقع این بدان معناست که آیت الله عرفانیان ضمن حضور در درس خارج، خود نیز صاحب نظر بوده و از وقت به بهترین وجه استفاده نموده است.
+
#الرأی السدید فی الاجتهاد والتقلید، چاپ نجف اشرف. ایشان مدت یک دوره و نیم در درس خارج عروه آیت الله خویی شرکت جُست و در سایه همین حضور این کتاب را تألیف نمود. البته در واقع این بدان معناست که آیت الله عرفانیان ضمن حضور در درس خارج، خود نیز صاحب نظر بوده و از وقت به بهترین وجه استفاده نموده است.
# ابحاث فی اصول الفقه، مخطوط.
+
#ابحاث فی اصول الفقه، مخطوط.
# تتمیم اصول الفقه مظفر (اصالة البرائة، اصالة الاشتغال، اصالة التخییر).
+
#تتمیم اصول الفقه مظفر (اصالة البرائة، اصالة الاشتغال، اصالة التخییر).
  
 
'''<I>ب) اخلاقی:</I>'''
 
'''<I>ب) اخلاقی:</I>'''
  
کتال الزهد (تحقیق و تخریج)، [[قم]]، [[تهران]]، حسین بن سعید اهوازی.
+
کتال الزهد (تحقیق و تخریج)، [[حسین بن سعید اهوازی]].
  
 
'''<I>ت) تراجم:</I>'''
 
'''<I>ت) تراجم:</I>'''
  
تعریب زندگی مرحوم آقای حاج آقا حسین بروجردی قدس سره، چاپ کربلا.
+
تعریب زندگی مرحوم آقای حاج آقا [[سید حسین بروجردی|حسین بروجردی]] قدس سره، چاپ کربلا.
  
 
'''<I>ث) رجالی:</I>'''
 
'''<I>ث) رجالی:</I>'''
  
# الثقات فی اسانید کامل الزیارات، چاپ [[نجف]] اشرف.
+
#الثقات فی اسانید [[کامل الزیارات]]، چاپ نجف اشرف.
# الحلقة الاولی من مشایخ الثقات، چاپ نجف اشرف، قم.
+
#الحلقة الاولی من مشایخ الثقات، چاپ نجف اشرف، قم.
# وثاقة علی بن ابی حمزه بطائنی و فرزندش حسن، چاپ قم.
+
#وثاقة علی بن ابی حمزه بطائنی و فرزندش حسن، چاپ قم.
# تعلیقات علی بعض الاقوال من معجم الرجال (آیت الله خویی)، خطی.
+
#تعلیقات علی بعض الاقوال من معجم الرجال (آیت الله خویی)، خطی.
# تعلیقات بر دوره قاموس الرجال (علامه تستری)، خطی.
+
#تعلیقات بر دوره [[قاموس الرجال]] (علامه تستری)، خطی.
# مشایخ نجاشی؛ ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی و ابن ابی نصر بزنطی. استاد عرفانیان در خاطرات خود می گوید: برای شهید محمدباقر صدر، عبارتی از کتاب عدة الاصول [[شیخ طوسی]] را خواندم و وقتی نظر خودم را گفتم. ایشان پسندید و به دنبال همین جریان، قرار شد من مشایخ سه نفر از آن افراد را که در کتاب، نام برده شده؛ یعنی محمد بن ابی عمیر، صفوان و بزنطی را از کتب [[حدیث]] استخراج کنم که این کار انجام شد و به ایشان ارائه نمودم. شهید سعید میرصدر، همواره مرا تشویق می کردند تا این که با پیشنهاد چاپ آن هم موافقت نمودند و مبلغ هشتاد دینار نیز کمک مالی کردند تا بتوانم آن را چاپ کنم. پانصد جلد برای [[نجف]] و حوزه های دیگر و پانصد جلد هم برای ایران ارسال کردم.
+
#مشایخ نجاشی؛ ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی و ابن ابی نصر بزنطی. استاد عرفانیان در خاطرات خود می گوید: برای شهید محمدباقر صدر، عبارتی از کتاب عدة الاصول [[شیخ طوسی]] را خواندم و وقتی نظر خودم را گفتم، ایشان پسندید و به دنبال همین جریان، قرار شد من مشایخ سه نفر از آن افراد را که در کتاب، نام برده شده؛ یعنی محمد بن ابی عمیر، صفوان و بزنطی را از کتب [[حدیث]] استخراج کنم که این کار انجام شد و به ایشان ارائه نمودم. شهید سعید میرصدر، همواره مرا تشویق می کردند تا این که با پیشنهاد چاپ آن هم موافقت نمودند و مبلغ هشتاد دینار نیز کمک مالی کردند تا بتوانم آن را چاپ کنم. پانصد جلد برای [[نجف]] و حوزه های دیگر و پانصد جلد هم برای ایران ارسال کردم.
# جزوه رجالیه فی من له کتاب الرجال قبل الشیخ الطوسی، خطی.
+
#جزوه رجالیه فی من له کتاب الرجال قبل الشیخ الطوسی، خطی.
# مشایخ احمد بن محمد بن خالد البرقی و الحسن بن محمد بن سماعه و علی بن الحسن الطاطری و غیرهم در ضمن حلقه ثانیه مشایخ الثقات - مطبوع در دو جزء.
+
#مشایخ احمد بن محمد بن خالد البرقی و الحسن بن محمد بن سماعه و علی بن الحسن الطاطری و غیرهم در ضمن حلقه ثانیه مشایخ الثقات - مطبوع در دو جزء.
  
 
'''<I>ج) فقهی:</I>'''
 
'''<I>ج) فقهی:</I>'''
  
# صلاة اللیل، چاپ [[نجف]] اشرف، [[قم]]، بیروت.
+
#صلاة اللیل، چاپ نجف اشرف، قم، بیروت.
# تعلیقات بر اجزای ده گانه شرح لمعه، خطی.
+
#تعلیقات بر اجزای ده گانه شرح لمعه، خطی.
# المغانم الحسنی، شرح مزجی (ترکیبی) علی العروة الوثقی، مشتمل ابحاثی در غسل های ششگانه، خطی.
+
#المغانم الحسنی، شرح مزجی (ترکیبی) علی العروة الوثقی، مشتمل ابحاثی در غسل های ششگانه، خطی.
# التعالیق علی کتاب توضییح المفاد (شرح علی السداد لمؤلفة الشیخ حسین آل عصفور)، مطبوع.
+
#التعالیق علی کتاب توضییح المفاد (شرح علی السداد لمؤلفة الشیخ حسین آل عصفور)، مطبوع.
# رسالة فی اللباس المشکوک فیه (العین المسکوکة فی حکم الالبسة المشکوکة)، خطی.
+
#رسالة فی اللباس المشکوک فیه (العین المسکوکة فی حکم الالبسة المشکوکة)، خطی.
# وضوء در پرتو [[قرآن]] و سنت، قم.
+
#وضوء در پرتو قرآن و سنت، قم.
# الوضو والسجود فی الکتاب والسنة، قم.
+
#الوضو والسجود فی الکتاب والسنة، قم.
  
 
'''<I>ح) دیگر آثار:</I>'''
 
'''<I>ح) دیگر آثار:</I>'''
  
# فضائل الشهر ثلاثة التحقیق و تخریج، نجف اشرف، قم.
+
#فضائل الاشهر الثلاثة، تحقیق و تخریج، نجف اشرف، قم.
# قصص الانبیاء، قطب الدین راوندی. تحقیق، تصحیح و تخریج، [[مشهد]]، [[قم]].
+
#قصص الانبیاء، [[قطب الدین راوندی]]. تحقیق، تصحیح و تخریج، مشهد، قم.
# فهرست مخطوطات کتابخانه [[آستان قدس رضوی]]، جلد 12.
+
#فهرست مخطوطات کتابخانه [[آستان قدس رضوی]]، جلد 12.
 
 
'''غروب'''
 
 
 
آیت الله عرفانیان در سال پایانی عمر شریفش از بیماری گوارشی رنج می برد. وی پس از پشت سر گذاشتن یک دوره بیماری، به برکت دعای اهل [[ایمان]] شفا یافت؛ اما پس از مدتی دوباره در بستر بیماری قرار گرفت. در این دوره ایشان دو ماه در بیمارستان خاتم الانبیای تهران بستری بود و فقط توان استفاده از مایعات را داشت.
 
 
 
عرفانیان در این مدت، مستحبات را در حد توان خود به جا می آورد. آخرین درخواست این مرد بزرگ در شب آخر عمرش ملاقات با رهبری بود؛ اما اجل مهلت نداد و وعده الهی فرا رسید. سرانجام در روز جمعه، پنجم [[رمضان]] المبارک 1424 ق. یعنی 9/8/1382 ش، روح ملکوتی اش به جوار رحمت حق شتافت و دوستدارانش را در سوگ نشاند. خداوندا! روحش را با انبیا و امامان پاک محشور گردان! آمین رب العالمین! «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیَّاً».<ref> [[سوره مریم]]، آیه 15.</ref>
 
 
 
'''وداع'''
 
 
 
آیت الله عرفانیان راضی به رضای حق و آماده پرواز، ندای ارجعی، لبیک گفت، و در جوار حق تعالی آرامش گرفت؛ ولی ما از وجود ذی وجودش محروم شدیم. ما در حالی که در غم غوطه ور بودیم آن پیکر پاک را [[غسل]] دادیم، کفن پوشاندیم و سپس برای آخرین عرض ارادت به ساحت مقدسه [[حضرت معصومه]] علیهاالسلام به طوافش بردیم. بعد از آخرین [[زیارت]]، توسط حضرت آیت الله سید کاظم حائری بر پیکر استاد، [[نماز]] اقامه شد. سپس در سالن علمای قبرستان باغ بهشت - روبروی گلزار شهدا - مدفون گردید. مراسم باشکوهی نیز از طرف دفتر مقام معظم رهبری و بیت شریف ایشان در [[قم]]، [[مشهد]] و کرج برگزار گردید.
 
 
 
'''وصیت نامه'''
 
 
 
یکی از دستورات الهی در [[قرآن کریم]] سفارش به نوشتن وصیت نامه است. «کُتِبَ عَلَیْکُمْ اِذا حَضَرَ اَحَدَکُمُ الْمَوْتُ اِن تَرَکَ خَیْرَاً الْوَصِیَّةُ...» در روایات هم، امامان پاک علیهم السلام به این امر سفارش نموده اند.
 
  
آیت الله عرفانیان که به [[حق]]، [[عرفان]] به معارف دینی را جامع عمل پوشانده بود در این راستا هم کوتاهی نکرد و با خط زیبای خود چند سال قبل از پرواز ملکوتی‌اش وصیت نامه ذیل را تنظیم نمود:
+
'''وفات'''
  
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله الذی خلق الموت والحیاة لیبلوا الناس أیهم أحسن عملاً و صلی الله علی أحل خلیقته و أفضل بریته محمد و آله الطاهرین واللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین و بعد به مقتضای حسن وصیت بلکه لزوم آن عقلاً و نقلاً اینجانب میرزا غلامرضا عرفانیان یزدی خراسانی با اعتراف و اقرار به وحدانیت پروردگار عالم و خالق جهانیان و اعتقاد به [[رسالت]] انبیاء عظام که اعظم آنان [[حضرت محمد]] بن عبدالله صلی الله علیه و آله می باشد و وصایت ائمه اثنا عشر معصومین که خاتم آن ها حضرت خاتم الاوصیاء حجة بن الحسن المهدی علیه السلام است و اعتراف و اقرار به آن چه خداوند به رسول گرامی و اوصیای طاهرینش علیهم السلام سپرده و فرستاده و اعتقاد و عمل به آن ها را واجب نموده است، وصی خودم قرار دادم جناب آقای حاج سید محمدحسین طبیب زاده حائری (زید توفقه) را که پس از فوت و رجوع به حضرت حق جل و علا از ثلث مالم مدفن برایم در بهترین مقبره معین و به کفن های متعدد و زائد بر واجب که در شرع رسیده است کفن و به تربت [[سیدالشهداء]] علیه السلام متبرک نمایند و یک سال صوم و صلاة احتیاطاً اجیر بگیرند و قبل از دفن مبلغ ده هزار تومان به عنوان اعم از واجب و مستحب [[صدقه]] بدهند و احتیاطاً مبلغ پنجاه هزار تومان بردارند بابت [[خمس]] و سهم امام علیه السلام و به رسم معمول [[نماز وحشت]] و تصدق و نماز هدیه در اول وحله دفن و مراعات مراسم سوم و هفتم و چهلم و سال و سال های بعد را بنمایند. والسلام علیه و علی من اتبع الهدی، المحتاج الی رحمة ربه الرحمن میرزا غلامرضا عرفانیان یزدی خراسانی، شهر [[شعبان]] 1414 ه.ق.
+
آیت الله عرفانیان در سال پایانی عمر شریفش از بیماری گوارشی رنج می برد. وی پس از پشت سر گذاشتن یک دوره بیماری، سرانجام در روز جمعه، پنجم [[رمضان]] المبارک 1424 ق (1382 ش)، روح ملکوتی اش به جوار رحمت حق شتافت و دوستدارانش را در سوگ نشاند و در سالن علمای قبرستان باغ بهشت - روبروی گلزار شهدا - مدفون گردید.  
  
 
==منابع==
 
==منابع==
سطر ۲۱۳: سطر ۱۸۵:
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==

نسخهٔ ‏۷ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۲

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

در سحرگاه یکی از روزهای سال 1310 ش. در خانواده ای مذهبی از پدری دیندار و خراسانی به نام شیخ عبدالنبی خراسانی[۱] و مادری پاکدامن به نام «فاطمه بیگم عرفانیان»[۲] مولودی مبارک پا به عرصه وجود نهاد. پدر به شوق غلامی امام رضا علیه السلام این فرزند را غلامرضا نامید.

تحصیلات در مشهد

غلامرضا خواندن و نوشتن قرآن و فارسی را در کودکی نزد پدر عالم و مادر عالمه‌اش آموخت. و بخشی از صرف و نحو را نیز نزد پدر فراگرفت. او در سنین نوجوانی وارد مدرسه بالاسر و مدرسه حاج حسن خان مشهد گردید و در آن جا مدتی را به درس و بحث پرداخت. وی برای تکمیل صرف و نحو و فراگرفتن شرح نظام از شیخ محمد نهاوندی؛ بهره برد و شرح الفیه ابن مالک را از میرزا عبدالجواد فلاطوری حکیمی و سید کمال سیستانی آموخت.

او منطق را از شیخ علی فریدالاسلام کاشانی و شیخ محمد عیدگاهی، علم معانی و بیان را از شیخ عبدالنبی استرآبادی میرکتولی و فلسفه را که شامل میزان الطالب و منظومه سبزواری بود در محضر میرزا جواد آقای تهرانی تلمذ کرد. غلامرضا معالم الدین را از شیخ حسین بجستانی و سید جلال، لمعتین را از حاج میرزا احمد یزدی، معروف به مدرس و بخش هایی از رسائل، مکاسب و کفایة الاصول را نزد علامه محمدهاشم قزوینی گذراند.[۳]

هجرت به نجف

عرفانیان در سال 1335 به قصد زیارت عتبات عالیات و شرکت در درس های فقه و اصول عالمان بزرگ نجف اشرف به عراق مهاجرت نمود و پس از توسل به دامان اهل بیت علیهم السلام در نجف اشرف رحل اقامت افکند. وی در درس استادن مبرزی مانند آیات: شیخ صدرا بادکوبه‌ای، مجتبی لنکرانی و خویی شرکت جُست. علم رجال از جمله درس هایی است که عرفانیان نزد آیت الله خویی به طور کامل ممارست داشت. وی در تألیف معجم رجال الاحادیث، به طور منظم روزی هشت ساعت و در ایام تعطیل ساعات بیشتری حضرت آیت الله خویی را یاری می نمود.

او به گفته خودش، در درس خارج عروة الوثقی و اصول فقه (یک دوره و نیم) از محضر آیت الله خویی بهره برده است. وی از این استاد بزرگ حوزه نجف دو اجازه‌نامه دریافت نموده است.

استادان نجف

آیت الله عرفانیان حضور امام خمینی (قدس سره) در نجف را چنین توصیف می کند: حضور ایشان حیات علمی تازه‌ای به حوزه نجف بخشید. امام خارج مکاسب شیخ مرتضی انصاری رحمه الله را در مسجد شیخ انصاری تدریس می نمود. افراد زیادی در جلسات درس شرکت می کردند؛ به حدی که مسجد شیخ انصاری پرجمعیت می شد. من هم در این درس ها شرکت می کردم... من با دو نفر دیگر از آقایان، کتاب های تحریر الوسیله و توضیح المسائل و حاشیه عروه امام را مقابله، تطبیق و بررسی می کردیم، تا اگر تنافی در آن ها بود برطرف شود. ما آن چه را به نظرمان می رسید به امام منتقل می کردیم و ایشان هم جواب می دادند.[۴]

طلابی که از امام شهریه دریافت می کردند باید در امتحان درسی شرکت می نمودند و آیت الله عرفانیان جزء معدود کسانی است که از این طلاب امتحان به عمل می آورد. امام، به صورت آبرومندانه به رفع نیاز طلاب علوم دینی می پرداخت. به گفته آیت الله عرفانیان ایشان محترمانه و به بهانه‌ای پاکتی از پول ارسال می داشتند و خطاب به ایشان می نوشتند شما حضرت امیرالمومنین علیه السلام را به نیابت حضرت ابوالفضل علیه السلام زیارت نمایید.

آشنایی با شهید محمدباقر صدر

در حدیث شریفی از حضرت امام باقر علیه السلام آمده است: «یُعرَفُ الرّجل باَشکالِهِ و اقرانه...»[۵] به راستی برای شناخت هر فردی بایستی دید او با چه کسی همنشین و رفیق است تا بتوان به ابعاد شخصیتی او پی برد. از جمله افتخارات آیت الله عرفانیان طبق اظهارات خودشان آشنایی و ارتباطش با شهید محمدباقر صدر بوده. ایشان نحوه آشنایی و ارتباط خود را با شهید صدر این چنین بیان می کند:[۶]

از جمله عادت های بزرگی که در نجف اشرف نصیبم شد ارتباط و آشنایی با شهید آیت الله محمدباقر صدر بود. در خلال شرکت در درس مرحوم آیت الله العظمی خویی با ایشان برخورد کردم. شهید صدر در کاظمین برادری به نام سید اسماعیل صدر داشتند که هر وقت تشریف می آوردند، با هم به دیدار حضرت آیت الله خویی می رفتند. من در همان برخوردهای اول متوجه شدم که ایشان دریای مواج علوم هستند بنابراین از وی اجازه خواستم تا در منزلشان در خدمتشان باشم. من عبارتی از کتاب «عدة الاصول» شیخ طوسی را برایشان بازگو کردم وقتی نظر خودم را گفتم ایشان پسندیدند.

استادان فلسفه

عرفانیان، فلسفه را در محضر میرزا جوادآقا تهرانی فراگرفت و در تکمیل این رشته، بحث مبدأ و معاد ملاصدرا را نزد استاد شیخ محمدرضا مظفر آموخت. او در توصیف نحوه آشنایی و بهره‌مندی خود از مرحوم مظفر می گوید:[۷] زمانی که ملازم درس آیت الله العظمی خویی بودم، با مرحوم مظفر آشنا شدم و درخواست کردم که به من فلسفه تدریس کنند. من در منزلشان (مبدأ و معاد) ملاصدرا را می آموختم و مدتی هم نهایة الدرایة را نزد ایشان خواندم و از ایشان اجازه روایت، حدیث و تدریس خواستم، که مرقوم فرمودند. من در حلقه درس خارج اصول فقه ایشان نیز شرکت می کردم.[۸]

آیت الله عرفانیان در توصیف استاد فلسفه خود مرحوم مظفر آورده است: ایشان از نظر اخلاقی کم نظیر بود. او مؤسس دانشگاه فقه (منتدی النشر) بود و از جمله استادان بزرگ آن جا بشمار می رفت. با این حال قبول کرد که به من خصوصی درس بگوید. او هرگز دنبال اسم و رسم نبود و مظهر تواضع، فروتنی و خدمت به دانشگاه اسلامی بشمار می رفت و در امر دنیا زهد می ورزید... من با این استاد بزرگ رفت و آمد داشتم.

سفرهای تبلیغی

عرفانیان از همان سال های آغازین درس در حوزه و در خلال فعالیت‌های درسی، با اهل منبر و خطابه در ایام تبلیغ به شهرهای سرخس، نیشابور، استرآباد و مهریز یزد سفر کرد. اگر چه امر تبلیغ در حوزه نجف مانند حوزه ایران رونق نداشت؛ اما وی از طرف مرحوم آیت الله آقا میرزا عبدالهادی شیرازی و به دعوت اهالی آبادی «کپری» - که از توابع شهرستان مندلی است - برای تبلیغ به آن جا اعزام شد.

به گفته عرفانیان اهالی این روستا از ایشان به خوبی استقبال می کردند و این نبود مگر به خاطر خوش برخوردی و خوش بیانی این عالم بزرگوار. همین استقبال و همین برخورد باعث شد ایشان چند سال پی در پی در ایام رمضان، محرم و صفر برای تبلیغ در آن روستا حضور یابند. البته ناگفته نماند که تبلیغ در آن روزگار بسیار سخت بوده به طوری که در یکی از اعزام ها، مأموران دولتی، ایشان را دستگیر و 24 ساعت بازداشت کردند، که با وساطت و سفارش آیت الله عبدالکریم علیخان، از علمای آن منطقه آزاد شدند.

چه زیبا این پیر تبلیغ آن زمان می گوید: جهت تبلیغ و موعظه مردم از هیچ کوششی دریغ نمی کردم. برایمان تبلیغ، تربیت و ارشاد از مصالح خودمان مهمتر و با ارزشتر بود.[۹] آری مرشد واقعی به همین گونه است که برای ارشاد تشنگانِ هدایت، از خود می گذرد.

روش صحیح تبلیغ

آن چه که باعث موفقیت مبلغ می شود روش تبلیغی اوست. آیت الله عرفانیان که به حق می تواند یک الگو برای مبلغان حوزه‌های علمیه باشد، درباره روش تبلیغی خود و نکاتی که بایستی در تبلیغ مدنظر باشد چنین می گوید: مردم بیشتر به مطالب اخلاقی، موعظه، احکام و تفسیر علاقه‌مندند در زمان تبلیغ من همه روز، دو نوبت منبر می رفتم، علاوه بر آن بعد از منبر می نشستم و به سؤالات مردم جواب می دادم و ظهرها و شب ها در مسجد اقامه نماز جماعت می کردم.

مبلغ... باید بعد از نماز جماعت و برگزاری منبرها به شبهات و سؤال‌های مردم جواب دهد و به آن ها نزدیکتر شود. مبلغ باید مطابق با مقتضیات زمان به ارشاد مردم توجه نماید. هدف باید آشنایی مردم با اخلاق و معارف اسلام باشد، تا مردم حقایق دینی و مذهبی را بیاموزند. البته خواندن مصیبت از منابع معتبر و برپا کردن عزا و سوگواری لازم است؛ ولی هدف نیست.[۱۰] البته بایستی مدنظر داشت که برپایی روضه‌ها و عزاداری‌ها خود بهانه‌ای است که مردم با معارف الهی آشنا شوند تا ان شاءالله اهل عمل گردند.

عرفانیان از منظر دیگران

به راستی زبان از توصیف انسان هایی که به واسطه اعمال نیک از ملائک هم برتر شدند، ناتوان است. طی گفتگوهایی که با فرزندان و نزدیکان و دوستان ایشان داشتیم همگی اذعان داشتند که توانای بیان مقام والای او نخواهند بود.

فرزندان آیت الله عرفانیان در وصف پدرشان می گویند: او پدری مهربان، خوش اخلاق و به راستی مصداق حدیث شریف «المؤمنُ بُشُرهُ فی وجهه» بود. او عامل به صله رحم بود. و حتی در مواردی که نیز از سوی بعضی بستگان بی مهری پیش می آمد ایشان در رفع آن پیشقدم بود.[۱۱]

او عامل به آیه شریفه «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَّکَ عَسی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» بود. از کودکی به یاد داریم که پدر قبل از اذان صبح مشغول به تهجد (اقامه نماز شب) بود. مسجد کوفه یکی از مکان هایی بود که او شب های جمعه و روزهای آن، برای عبادت و بندگی به درگاه خداوند متعال، به آن جا می رفت. او هرگز از تحقیق و نوشتن مطالب علمی خسته نمی شد و در سفارشاتشان به ما می فرمود: «در این امر جدی باشید». پدر، بسیار به ائمه اطهار علیهم السلام و توسل و روضه علاقه‌مند بود و به ویژه نسبت به ابا عبدالله حسین علیه السلام عشق می ورزید، تا آن جا که همیشه در اربعین امام حسین علیه السلام فاصله نجف اشرف تا کربلای معلا را پیاده می پیمود. برخی اوقات ما را هم همراه خویش می برد و این از مهمترین خاطرات ما از پدر است.

حجة الاسلام والمسلمین حاج سید محمدحسین حائری[۱۲] می گوید: ایشان دارای سه صفت بارز اخلاقی بودند: خواندن نماز شب، دائم الوضو بودن - حتی در ایامی که مریض بودند - و احترام به سادات بنی فاطمه علیهاالسلام که خود نشان از ایمان واقعی ایشان بود.

مرحوم عرفانیان در سال های ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی

وی چند سال به عنوان قاضی دادگاه مدنی تهران خدمت نمود. از جمله مطالبی که باید بگویم علاقه و ارتباط ایشان با مقام معظم رهبری بود، که ابتدای آشنایی شان با معظم له به زمان درس و بحث های طلبگی برمی گردد که این موضوع باعث علاقه بین آن ها شده بود. او از عالمانی بود که به خاطر ارتباط با شهید صدر و امام؛ دولت عراق روی ایشان حساسیت داشتند.

حجة الاسلام ملکا از اعضای دفتر مقام معظم رهبری در قم آورده است: آیت الله عرفانیان از آذر سال 77 تا آذر 82 در دفتر مقام معظم رهبری پاسخ گویی به سؤالات شرعی را به عهده داشتند. از صفات بارز اخلاقی ایشان می توان به علاقه وافر ایشان به امام و مقام معظم رهبری نام برد و امام همیشه به ایشان ارادت داشتند.

مقام معظم رهبری هم همین طور بودند. آیت الله عرفانیان به طور متوسط سالی یکی دو بار خدمت آقا می رسید و مقام رهبری از مراتب اخلاقی و علمی ایشان تعریف می فرمودند و در ضمن از کتاب ها و نوشته های مرحوم عرفانیان سؤال می نمودند.

آیت الله عرفانیان دارای ذکاوت و هوش بسیار خوبی بود و این هوش و ذکاوت باعث می شد نکات علمی را به خوبی درک کند و این حالت در سکنات ایشان هویدا بود. در زمانی که در دفتر حضور داشتند مقید بود با وضو باشد و رو به قبله بنشیند. او همیشه در حال مراقبه از خود بود و همیشه متذکر به ذکر الله و توکل خاصی به خداوند داشت:

وی در حالی که از مریضی بسیار رنج می کشید، صبور بود و توانسته بود درجه ای از مقام صابران را کسب کند. او در همه امور به خداوند توکل داشت. وقتی یک بار از نجف اخراج شد، دوباره بعد از دو سال به نجف بازگشت که در همین بازگشت والده ایشان فوت نمود و در نجف مدفون شد. مرحوم عرفانیان می فرمود: این یک عنایت الهی بود که مادرم در نجف دفن شوند.

او فردی متخلق به اخلاق الله بود. به یاد دارم در زمانی که کسالت داشت می فرمود: «باید رفت و این راه را طی کرد، دیر یا زود، فرقی نمی کند... آری او از مرگ وحشتی نداشت. در واقع منتظر ملاقات معبود بود.

ویژگی‌های اخلاقی

تهجد و شب زنده‌داری، دائم الوضوء بودن، خوش خلقی، علاقه وافر به سادات، مهربانی و عطوفت، صله رحم و سبقت در رفع اختلافات، صبر و تحمل در برابر مشکلات و... از سجایای اخلاقی این عالم بزرگوار بود. در این خصوص حجة الاسلام حاج سید محمدحسین حائری (داماد مرحوم) می گوید: آیت الله عرفانیان عالمی صبور و بردبار بود و هیچ گاه در مقابل ناملایمات روزگار قد، خم نمی کرد. وی به یقین به آیه شریفه قرآن که می فرماید: «یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنوُا استَعینوا بالصَّبرِ وَالصَّلوةِ اِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابرینَ»[۱۳] درجه ای از کمال صابران را درک کرده بود.

یکی از نمونه های صبری که ایشان داشت را می توان مسئله مریضی معظم له در سال پایانی عمر او بیان کرد. مری (مجرای غذا) ایشان به علت بیماری تنگ شده بود و دیگر به راحتی نمی توانست غذا میل کند؛ اما تا وقتی که بیماری ایشان عود نکرد کسی از بیماری ایشان اطلاع نداشت. از دیگر صفات ایشان، علاقه شدیدش به تحقیق، نوشتن مطالب علمی و خستگی ناپذیر بودن در این راه بود. زیرک و باهوش بود و این دو خصلت از صفات متقین ایشان است همان طور که حضرت امام علی علیه السلام در خطبه همام می فرمایند:[۱۴] «المؤمِنُ هُوَ الکیس والفَطنْ».

آیت الله عرفانیان می گوید: مطلبی که برای هر مبلغی مهم است و می تواند همه تبلیغات او را تحت الشعاع قرار دهد مسئله امور مالی است. قناعت بالاترین صفت است، من مانند سایر مبلغانِ بلندنظر با اخلاص هرگز از مردم چیزی نخواستم و تنها با درآمد شهریه طلبگی‌ام زندگی کردم و عائله‌ام را اداره نمودم. باید خود ما اعتقاد پیدا کنیم که گوینده این حدیث «قناعت بالاترین ثروت‌هاست که فناپذیر نیست.» متصل به مبدأ علمی بوده است.

حضور سبز

آن چه که برخورداری از آن برای هر عالمی ضروری است، آگاهی نسبت به زمان و مکان است. عالم باید وظیفه خود را در زمان ها و مکان های مختلف تشخیص دهد و بدان عمل کند. و بتواند از میدان امتحانات الهی سربلند و پیروز بیرون آید. یکی از این امتحانات الهی مسأله دفاع مقدس بود. آنان که مرد بودند، به هر اندازه که توان داشتند به دفاع پرداختند. آیت الله عرفانیان نیز از این امتحان الهی سربلند درآمد و با حضور خود شادابی و طراوت معنوی به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل بخشید و در بالا بردن روحیه معنوی رزمندگان اسلام نقش بسزایی ایفا نمود.

عرفانیان می گوید: هر کجا مقتضی بوده مسافرت کرده‌ام و به تبلیغ پرداخته‌ام. در زمان جنگ در مناطق عملیاتی سنندج، قرارگاه خاتم الانبیاء، جزیره مجنون و... حضور داشتم و همه جا سعی در ترویج و تبلیغ مسائل دینی نموده‌ام.[۱۵]

اجازات

آیت الله عرفانیان از استادان متعددی در روایت، تدریس و تأیید رتبه علمی اجازه دریافت نموده است که می توان به آن ها چنین اشاره کرد:

  1. اجازه روایی، تدریس و تأیید رتبه علمی از آیت الله شیخ محمدرضا مظفر؛
  2. دو اجازه روایی و تدریس از آیت الله خویی؛
  3. اجازه روایی از آیت الله گلپایگانی؛
  4. اجازه روایی از آیت الله مرعشی نجفی؛
  5. تایید مقام علمی از طرف آیت الله سید عبدالاعلی الموسوی السبزواری؛
  6. اجازه امور حسبیه از آیت الله سید محمدتقی بحرالعلوم؛
  7. اجازه روایی و تایید علمی از شهید سعید آیت الله سید محمدباقر صدر؛
  8. اجازه روایی از آیت الله آقا بزرگ تهرانی.

سوابق اجرایی

عالم فرهیخته، آیت الله عرفانیان در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اجرایی فعالیت داشته‌اند که عبارت است از:

  1. استاد در حوزه‌های علمیه نجف اشرف و قم.
  2. عضو هیئت امناء دفتر حضرت امام خمینی قدس سره در نجف اشرف.
  3. ممتحن از سوی دفتر حضرت امام خمینی قدس سره در نجف اشرف.
  4. عضو برجسته گروه تحقیق معجم رجال الحدیث زیر نظر مرحوم آیت الله خویی.
  5. قاضی دادگاه انقلاب اسلامی (خانواده) تهران.
  6. پاسخ گویی به مسائل و سئوالات شرعیه دفتر مقام معظم رهبری در قم.
  7. تبلیغ در مناطق مختلف.

آثار

مرحوم عرفانیان دارای 25 اثر اعم از تألیف، تحقیق و تخریج[۱۶] که عبارتند از:

الف) اصولی:

  1. الرأی السدید فی الاجتهاد والتقلید، چاپ نجف اشرف. ایشان مدت یک دوره و نیم در درس خارج عروه آیت الله خویی شرکت جُست و در سایه همین حضور این کتاب را تألیف نمود. البته در واقع این بدان معناست که آیت الله عرفانیان ضمن حضور در درس خارج، خود نیز صاحب نظر بوده و از وقت به بهترین وجه استفاده نموده است.
  2. ابحاث فی اصول الفقه، مخطوط.
  3. تتمیم اصول الفقه مظفر (اصالة البرائة، اصالة الاشتغال، اصالة التخییر).

ب) اخلاقی:

کتال الزهد (تحقیق و تخریج)، حسین بن سعید اهوازی.

ت) تراجم:

تعریب زندگی مرحوم آقای حاج آقا حسین بروجردی قدس سره، چاپ کربلا.

ث) رجالی:

  1. الثقات فی اسانید کامل الزیارات، چاپ نجف اشرف.
  2. الحلقة الاولی من مشایخ الثقات، چاپ نجف اشرف، قم.
  3. وثاقة علی بن ابی حمزه بطائنی و فرزندش حسن، چاپ قم.
  4. تعلیقات علی بعض الاقوال من معجم الرجال (آیت الله خویی)، خطی.
  5. تعلیقات بر دوره قاموس الرجال (علامه تستری)، خطی.
  6. مشایخ نجاشی؛ ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی و ابن ابی نصر بزنطی. استاد عرفانیان در خاطرات خود می گوید: برای شهید محمدباقر صدر، عبارتی از کتاب عدة الاصول شیخ طوسی را خواندم و وقتی نظر خودم را گفتم، ایشان پسندید و به دنبال همین جریان، قرار شد من مشایخ سه نفر از آن افراد را که در کتاب، نام برده شده؛ یعنی محمد بن ابی عمیر، صفوان و بزنطی را از کتب حدیث استخراج کنم که این کار انجام شد و به ایشان ارائه نمودم. شهید سعید میرصدر، همواره مرا تشویق می کردند تا این که با پیشنهاد چاپ آن هم موافقت نمودند و مبلغ هشتاد دینار نیز کمک مالی کردند تا بتوانم آن را چاپ کنم. پانصد جلد برای نجف و حوزه های دیگر و پانصد جلد هم برای ایران ارسال کردم.
  7. جزوه رجالیه فی من له کتاب الرجال قبل الشیخ الطوسی، خطی.
  8. مشایخ احمد بن محمد بن خالد البرقی و الحسن بن محمد بن سماعه و علی بن الحسن الطاطری و غیرهم در ضمن حلقه ثانیه مشایخ الثقات - مطبوع در دو جزء.

ج) فقهی:

  1. صلاة اللیل، چاپ نجف اشرف، قم، بیروت.
  2. تعلیقات بر اجزای ده گانه شرح لمعه، خطی.
  3. المغانم الحسنی، شرح مزجی (ترکیبی) علی العروة الوثقی، مشتمل ابحاثی در غسل های ششگانه، خطی.
  4. التعالیق علی کتاب توضییح المفاد (شرح علی السداد لمؤلفة الشیخ حسین آل عصفور)، مطبوع.
  5. رسالة فی اللباس المشکوک فیه (العین المسکوکة فی حکم الالبسة المشکوکة)، خطی.
  6. وضوء در پرتو قرآن و سنت، قم.
  7. الوضو والسجود فی الکتاب والسنة، قم.

ح) دیگر آثار:

  1. فضائل الاشهر الثلاثة، تحقیق و تخریج، نجف اشرف، قم.
  2. قصص الانبیاء، قطب الدین راوندی. تحقیق، تصحیح و تخریج، مشهد، قم.
  3. فهرست مخطوطات کتابخانه آستان قدس رضوی، جلد 12.

وفات

آیت الله عرفانیان در سال پایانی عمر شریفش از بیماری گوارشی رنج می برد. وی پس از پشت سر گذاشتن یک دوره بیماری، سرانجام در روز جمعه، پنجم رمضان المبارک 1424 ق (1382 ش)، روح ملکوتی اش به جوار رحمت حق شتافت و دوستدارانش را در سوگ نشاند و در سالن علمای قبرستان باغ بهشت - روبروی گلزار شهدا - مدفون گردید.

منابع

[۱۷]. قرآن کریم.

[۱۸]. اصول کافی، ج 2، چاپ عربی.

[۱۹]. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج 1.

[۲۰]. وسائل الشیعه، ج 27.

[۲۱]. مستدرک، ج 7 و 11.

[۲۲]. مجله بصائر، سال چهارم، ش 25.

[۲۳]. مجله نور علم، دوره سوم، ش 10.

[۲۴]. وضوء در پرتو قرآن و سنت، عرفانیان یزدی.

[۲۵]. گفتگو با حجة الاسلام ملکا (از اعضای دفتر مقام معظم رهبری).

[۲۶]. گفتگو با حجة الاسلام محمدحسین حائری برادر آیت الله سید کاظم حائری، (داماد مرحوم عرفانیان).

[۲۷]. گفتگو با فرزندان مرحوم عرفانیان (ابوطالب عرفانیان و حسن عرفانیان).

[۲۸]. آیینه پژوهش، ش 84.

پانویس

  1. وی از شاگردان حاج آقا حسین قمی و شیخ محمد و احمد کفایی، فرزندان مرحوم آخوند خراسانی است.
  2. دختر سید محمد از خاندان سادات حسینی مهریز یزد.
  3. مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 17.
  4. مصاحبه با مجله بصائر.
  5. مستدرک، ج 11، ص 327.
  6. مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.
  7. مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.
  8. همان.
  9. مجله بصائر.
  10. مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره 24، صفحه 20.
  11. گفتگو با حسن و ابوطالب عرفانیان، فرزندان مرحوم.
  12. گفتگو با حجة الاسلام حائری.
  13. سوره بقره، آیه 153.
  14. نهج البلاغه، خطبه همام.
  15. مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره 25، ص 20.
  16. پیش از این ارجاع احادیث و آیات و مطالب نقل شده از کتاب‌ها و شخصیت های مطرح در اثر نگاشته شده به منابع اصلی آن ها را تخریج می گفتند.
  17. انَّ مثل العلماء فی الارض کمثل النّجوم فی السّماء، نبی اکرم صلی الله علیه و آله، مجله نورعلم، دوره سوم، شماره 10.
  18. انه کان ظلوماً جهولاً، سوره احزاب، آیه 72.
  19. وسائل الشیعه، ج 27، ص 140.
  20. شیعه اثنی عشری.
  21. وی از شاگردان حاج آقا حسین قمی و شیخ محمد و احمد کفایی، فرزندان مرحوم آخوند خراسانی است.
  22. دختر سید محمد از خاندان سادات حسینی مهریز یزد.
  23. مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 17.
  24. مصاحبه با مجله بصائر.
  25. مستدرک، ج 11، ص 327.
  26. مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.
  27. مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.
  28. همان.

منابع

سید محمدحسین حسینی ضیغمیان، ستارگان حرم، جلد 20، صفحه 225، 244.