تلاوت قرآن: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | ==معنای تلاوت== | |
تلاوت در اصل لغت به معنای تبعيت و از پی رفتن است.<ref>قاموس قرآن، جلد1، ص278.</ref> | تلاوت در اصل لغت به معنای تبعيت و از پی رفتن است.<ref>قاموس قرآن، جلد1، ص278.</ref> | ||
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
راغب گفته: خواندن آيات خدا و تدبر در آن را، از آن جهت تلاوت گويند كه متابعت از آنهاست، شخص قارء گويا در پى كلمات و معانى ميرود.<ref>همان، ص 279.</ref> | راغب گفته: خواندن آيات خدا و تدبر در آن را، از آن جهت تلاوت گويند كه متابعت از آنهاست، شخص قارء گويا در پى كلمات و معانى ميرود.<ref>همان، ص 279.</ref> | ||
− | + | ==تلاوت قرآن در قرآن== | |
− | ''' | + | '''الف) سوره فاطر، آیه 29:''' |
{{متن قرآن|«إِنَّ الَّذينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُواالصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»}}؛ در حقيقت، كسانى كه كتاب خدا را مى خوانند و [[نماز]] برپا مى دارند و از آنچه بديشان روزى داده ايم، نهان و آشكارا [[انفاق]] مى كنند، اميد به تجارتى بسته اند كه هرگز زوال نمى پذيرد. | {{متن قرآن|«إِنَّ الَّذينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُواالصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»}}؛ در حقيقت، كسانى كه كتاب خدا را مى خوانند و [[نماز]] برپا مى دارند و از آنچه بديشان روزى داده ايم، نهان و آشكارا [[انفاق]] مى كنند، اميد به تجارتى بسته اند كه هرگز زوال نمى پذيرد. | ||
− | ''' | + | '''ب) سوره مزمل، آیه 20:''' |
{{متن قرآن|«إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ...»}}؛ خدا به حال تو آگاه است كه تو و جمعى هم از آنان كه با تواند (اغلب) نزديك دو ثلث يا نصف يا (لااقل) ثلث شب را هميشه به طاعت و [[نماز]] مى پردازيد، و خدا (گردش) شب و روز را مقدر مى كند، خدا مى داند كه شما هرگز تمام ساعات شب را (به [[عبادت]]) ضبط نخواهيد كرد. لذا از شما (اوقات خواب و كارهاى ديگر را) درگذشت. تا هر چه (از شب را بى مشقت و) آسان است به تلاوت [[قرآن]] پردازيد. خدا بر احوال شما آگاه است كه برخى مريض و ناتوانند و برخى به سفر از كرم خدا روزى مى طلبند و برخى در راه خدا به جنگ و جهاد مشغولند، پس در هر حال آنچه ميسر و آسان باشد به قرائت قرآن پردازيد».<ref> ترجمه الهی قمشهای.</ref> | {{متن قرآن|«إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ...»}}؛ خدا به حال تو آگاه است كه تو و جمعى هم از آنان كه با تواند (اغلب) نزديك دو ثلث يا نصف يا (لااقل) ثلث شب را هميشه به طاعت و [[نماز]] مى پردازيد، و خدا (گردش) شب و روز را مقدر مى كند، خدا مى داند كه شما هرگز تمام ساعات شب را (به [[عبادت]]) ضبط نخواهيد كرد. لذا از شما (اوقات خواب و كارهاى ديگر را) درگذشت. تا هر چه (از شب را بى مشقت و) آسان است به تلاوت [[قرآن]] پردازيد. خدا بر احوال شما آگاه است كه برخى مريض و ناتوانند و برخى به سفر از كرم خدا روزى مى طلبند و برخى در راه خدا به جنگ و جهاد مشغولند، پس در هر حال آنچه ميسر و آسان باشد به قرائت قرآن پردازيد».<ref> ترجمه الهی قمشهای.</ref> | ||
سطر ۲۳: | سطر ۲۳: | ||
چنانچه در مجمع از حضرت [[امام رضا]] عليهالسلام نقل نموده: قرائت [[قرآن]] نمائيد، علاوه بر اين خدا ميداند بعضى از شما مريضيد و بعضى مسافر به سفر تجارت و تحصيل علم و بعضى مجاهد در راه خدا پس به حسب حال و مجالتان هر قدر ميسور است در شبانه روز قرائت قرآن نمائيد.<ref> تفسير روان جاويد، محمد ثقفی تهرانی؛ انتشارات برهان، 1398ق؛ ج5، ص297.</ref> | چنانچه در مجمع از حضرت [[امام رضا]] عليهالسلام نقل نموده: قرائت [[قرآن]] نمائيد، علاوه بر اين خدا ميداند بعضى از شما مريضيد و بعضى مسافر به سفر تجارت و تحصيل علم و بعضى مجاهد در راه خدا پس به حسب حال و مجالتان هر قدر ميسور است در شبانه روز قرائت قرآن نمائيد.<ref> تفسير روان جاويد، محمد ثقفی تهرانی؛ انتشارات برهان، 1398ق؛ ج5، ص297.</ref> | ||
− | + | ==تلاوت قرآن در احادیث== | |
معاوية بن عمار گويد: [[امام صادق]] عليهالسلام به من فرمود: هر كه قرآن بخواند او بى نياز شود و نيازى پس از آن نيست، وگرنه (اگر قرآن بى نيازش نكند) هيچ چيز او را بى نياز نكند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص408) | معاوية بن عمار گويد: [[امام صادق]] عليهالسلام به من فرمود: هر كه قرآن بخواند او بى نياز شود و نيازى پس از آن نيست، وگرنه (اگر قرآن بى نيازش نكند) هيچ چيز او را بى نياز نكند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص408) | ||
سطر ۴۷: | سطر ۴۷: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
+ | |||
+ | {{قرآن}} | ||
[[رده:آداب قرآن]] | [[رده:آداب قرآن]] |
نسخهٔ ۴ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۴۴
معنای تلاوت
تلاوت در اصل لغت به معنای تبعيت و از پی رفتن است.[۱]
راغب گفته: خواندن آيات خدا و تدبر در آن را، از آن جهت تلاوت گويند كه متابعت از آنهاست، شخص قارء گويا در پى كلمات و معانى ميرود.[۲]
تلاوت قرآن در قرآن
الف) سوره فاطر، آیه 29:
«إِنَّ الَّذينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُواالصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»؛ در حقيقت، كسانى كه كتاب خدا را مى خوانند و نماز برپا مى دارند و از آنچه بديشان روزى داده ايم، نهان و آشكارا انفاق مى كنند، اميد به تجارتى بسته اند كه هرگز زوال نمى پذيرد.
ب) سوره مزمل، آیه 20:
«إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ...»؛ خدا به حال تو آگاه است كه تو و جمعى هم از آنان كه با تواند (اغلب) نزديك دو ثلث يا نصف يا (لااقل) ثلث شب را هميشه به طاعت و نماز مى پردازيد، و خدا (گردش) شب و روز را مقدر مى كند، خدا مى داند كه شما هرگز تمام ساعات شب را (به عبادت) ضبط نخواهيد كرد. لذا از شما (اوقات خواب و كارهاى ديگر را) درگذشت. تا هر چه (از شب را بى مشقت و) آسان است به تلاوت قرآن پردازيد. خدا بر احوال شما آگاه است كه برخى مريض و ناتوانند و برخى به سفر از كرم خدا روزى مى طلبند و برخى در راه خدا به جنگ و جهاد مشغولند، پس در هر حال آنچه ميسر و آسان باشد به قرائت قرآن پردازيد».[۳]
توضیح این آیه:
مستفاد از نقل قمى از امام باقر عليهالسلام و بيان مفسرين در اين مقام آنست كه چون خداوند پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله را در اول اين سوره، مأمور به قيام در پاره اى از شب براى عبادت و قرائت قرآن فرمود. آن حضرت به اصحاب بشارت داد؛ به ثواب آن و جمعى از باب تأسى يا تصور تعميم، حكم مقيد به قيام در شب شدند و امر بر آنها مشكل شد.
چون وسيله درستى براى تعيين وقت و بدست آوردن نصف و ثلث نداشتند و بسا ميشد كه تا صبح بيدار ميماندند. براى آن كه وقت از آنها فوت نشود، لذا خداوند در اين آيه شريفه ترك تهجد را ترخيص فرمود. براى آنها به اين تقريب كه خطاب به پيغمبر خود فرموده؛ ميفرمايد: همانا پروردگار تو ميداند كه تو كمتر از دو ثلث شب و نصف شب و ثلث از شب برميخيزى براى عبادت و جمعى از كساني كه به تو ايمان آورده اند هم به اين عمل مداومت دارند و خداوندى كه شبانه روز را مقدر و ساعات آن را مقرر فرموده ميداند كه شما از عهده تعيين و ضبط ساعات و بدست آوردن اوقات آن كاملا برنميآئيد؛ پس رجوع فرمود بر شما به مهر و محبت و برداشتن اين حكم را از شما به رفع الزام به آن و تبعاتش و بيان ترخيص در تركش، حال اگر ميخواهيد به خدا نزديك شويد و به پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم تأسى نمائيد هر قدر براى شما ميسر است، به قدري كه موجب خشوع قلب و صفا ضمير شود.
چنانچه در مجمع از حضرت امام رضا عليهالسلام نقل نموده: قرائت قرآن نمائيد، علاوه بر اين خدا ميداند بعضى از شما مريضيد و بعضى مسافر به سفر تجارت و تحصيل علم و بعضى مجاهد در راه خدا پس به حسب حال و مجالتان هر قدر ميسور است در شبانه روز قرائت قرآن نمائيد.[۴]
تلاوت قرآن در احادیث
معاوية بن عمار گويد: امام صادق عليهالسلام به من فرمود: هر كه قرآن بخواند او بى نياز شود و نيازى پس از آن نيست، وگرنه (اگر قرآن بى نيازش نكند) هيچ چيز او را بى نياز نكند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص408)
حضرت امام صادق عليهالسلام فرمود: براى مؤمن شايسته است كه نميرد تا قرآن را ياد گيرد يا در كار ياد گرفتنش باشد. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص409)
حضرت امام صادق عليهالسلام فرمود: قرآن عهد خداوند و فرمان او است. بر خلقش پس سزاوار است براى شخص مسلمان كه در اين عهد و فرمان خدا نظر افكند و روزى پنجاه آيه از آن بخواند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص412)
زهرى گويد: از حضرت على بن الحسين عليهماالسلام شنيدم كه ميفرمود: آيه هاى قرآن گنجينه هائى است، پس هرگاه در يك گنجينه را گشودى شايسته است كه بدان چه در آن است نظرى بيفكنى! (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص412)
حضرت امام صادق عليهالسلام فرمود: خانه اى كه در او شخص مسلمانى قرآن ميخواند، اهل آسمان آن خانه را بنگرند؛ چنانچه اهل دنيا ستاره درخشان را در آسمان بنگرند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص413)
حضرت امام صادق عليهالسلام فرمود: چه باز ميدارد تاجرى را كه در بازار مشغول (به تجارت است) از اين كه چون (شب هنگام) به خانه بازميگردد نخوابد تا يك سوره از قرآن بخواند و به جاى هر آيه كه ميخواند برايش ده حسنه نوشته شود و ده گناه از او محو گردد. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص414)
حضرت امام باقر عليهالسلام فرمود: كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده: هر كس در يك شب ده آيه از قرآن بخواند از غافلين نوشته نشود، و هر كس پنجاه آيه بخواند در زمره ذاكرين نوشته شود و هر كس صد آيه بخواند در زمره قانتين نوشته شود و هر كه دويست آيه بخواند از خاشعين نوشته شود، و هر كه سيصد آيه بخواند از فائزين نوشته شود و هر كه پانصد آيه بخواند از جمله مجتهدين نوشته شود، و هر كه هزار آيه بخواند براى او (ثواب انفاق) يك قطار از طلا نوشته شود - و قنطار پانزده هزار مثقال طلا است، كه هر مثقالى بيست و چهار قيراط است - كه كوچكترين آنها به اندازه كوه احد و بزرگترين آنها به اندازه آنچه ميان زمين و آسمان است. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص415)
حضرت امام صادق عليهالسلام فرمود: هر كه قرآن را از روى آن بخواند از ديدگان خود بهره مند شود و سبب سبك شدن عذاب پدر و مادرش گردد. اگر چه آن دو كافر باشند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص417)
حضرت امام صادق عليهالسلام: سه چيز است كه به درگاه خداى عزوجل شكايت كند؛ مسجد ويرانى كه اهلش در آن نماز نخوانند و دانشمند و عالمى كه ميان نادانها و جهال باشد و قرآنى كه گرد بدان نشسته و كسى آن را نخواند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص417)
و نيز فرمود: خواندن قرآن از روى آن عذاب را از پدر و مادر سبك كند، اگر چه آن دو كافر باشند. (اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج4، ص 417)