معراج السعاده (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
|زبان= فارسی  
 
|زبان= فارسی  
  
|تعداد جلد=1
+
|تعداد جلد=۱
  
 
|عنوان افزوده1=
 
|عنوان افزوده1=
سطر ۲۴: سطر ۲۴:
  
 
}}
 
}}
'''«معراج السعاده»''' کتابی در [[اخلاق]] اسلامی تألیف [[ملا احمد نراقی]] (نراقی ثانیفرزند [[ملا محمد مهدی نراقی|ملا محمدمهدی نراقی]]. ملا احمد این کتاب را با محور قرار دادن کتاب پدرش ([[جامع السعادات]]) تألیف نموده است.
+
'''«معراج السعاده»''' تألیف [[ملا احمد نراقی]] (م، ۱۲۴۴ قکتابی است در موضوع [[اخلاق]] اسلامی. ملا احمد این کتاب را با محور قرار دادن کتاب «[[جامع السعادات]]» پدرش [[ملا محمد مهدی نراقی|ملا محمدمهدی نراقی]] تألیف نموده است. نویسنده کوشیده تا مطالب کتاب با ارائه شواهد نقلی و عقلی و به دور از پیچیدگی‌های مباحث علمی بیان گردد.
  
 
==مؤلف==
 
==مؤلف==
  
احمد بن محمد مهدی بن ابی‌ذر، مشهور به [[ملا احمد نراقی|ملااحمد نراقی]]، فرزند عالم بزرگوار [[ملا محمد مهدی نراقی|محمدمهدی نراقی]] صاحب [[جامع السعادات (کتاب)|جامع السعادات]] است. او در سال ۱۱۸۵ هـ.ق در روستای نراق، از توابع شهرستان کاشان به دنیا آمد و در سال ۱۲۴۴ هـ.ق وفات یافت.
+
[[ملا احمد نراقی|ملا احمد نراقی]] فرزند [[ملا محمد مهدی نراقی|محمدمهدی نراقی]] صاحب «[[جامع السعادات (کتاب)|جامع السعادات]]»، در سال ۱۱۸۵ هـ.ق در نراق از توابع کاشان به دنیا آمد و در سال ۱۲۴۴ هـ.ق وفات یافت.
  
او از فحول علمای دین، و اکابر مجتهدین [[شیعه]] می باشد، که در علم [[فقه]]، [[اصول]]، [[حدیث]]، [[علم رجال|رجال]]، [[نجوم]]، [[ریاضی]]، معقول و منقول، ادبیات و شعر تبحر داشته و علاوه بر علوم متداول عقلی و نقلی در بسیاری از علوم دیگر مهارتی بسزا داشته است. ملا احمد نراقی فردی [[زهد|زاهد]]، متقی، و در اوصاف حمیده و اخلاق فاضله زبانزد خاص و عام بوده است.
+
او از علمای بزرگ [[شیعه]] بود که در علوم [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[حدیث]]، [[علم رجال|رجال]]، [[علم هیئت|نجوم]]، [[ریاضی]]، ادبیات و شعر تبحر داشته است. ملا احمد نراقی فردی [[زهد|زاهد]]، متقی، و در اوصاف حمیده و [[اخلاق]] فاضله زبانزد خاص و عام بوده است.
  
ملا احمد از بزرگترین اسباب آوازه پدرش بود. در تألیفات نیز گام به گام، مرید پدر بوده و از شیوه تفکر و بررسی علمی پدرش تأثیر می گرفت. برای مثال پدرش در فقه، معتمدالشیعة را می نویسد و او مستندالشیعة را به گونه ای مفصل‌تر و مشروح‌تر. پدر دیوان شعری به نام طائر قدسی می نگارد و پسر طاقدیس را. پدر مشکلات العلوم و پسر خزائن را، در [[اخلاق]] نیز کتاب معراج السعادة را به پیروی از کتاب جامع السعادات پدرش نگاشته است. حدود سی کتاب در شعر، [[فقه]]، [[اصول فقه]]، اخلاق و ریاضی به ایشان نسبت داده شده است.
+
حدود سی کتاب در شعر، [[فقه]]، [[اصول فقه]]، اخلاق و ریاضی به ایشان نسبت داده شده است. ملا احمد در تألیفات خود گام به گام، مرید پدر بوده و از شیوه تفکر و بررسی علمی او تأثیر می گرفت. از جمله آثار او عبارتند از: معراج السعادة، [[عوائد الایام من مهمات ادلة الاحکام (کتاب)|عوائد الایام]]، سیف الامة و برهان الملة، دیوان طاقدیس، مستندالشیعة، اساس الاحکام.
  
==انگیزه تألیف ==
+
==معرفی کتاب==
 +
[[ملا احمد نراقی|ملا احمد نراقی]] در مقدمه‌ی خود بیان می‌کند که فتحعلی شاه قاجار از وی درخواست می‌کند که کتاب ارزشمند «[[جامع السعادات (کتاب)|جامع السعادات]]» پدرش [[ملا محمد مهدی نراقی|محمدمهدی نراقی]] را خلاصه نموده و مباحث مهم آن را جدا کرده و به زبان فارسی ترجمه‌ای واضح نماید تا عموم مردم فارسی زبان و اهل [[ایمان]] از فواید آن نفع ببرند.<ref> معراج السعاده، ص۶.</ref>
  
ملا احمد در مقدمه‌ی خود بیان می‌کند که فتحعلی شاه قاجار از وی درخواست می‌کند که این کتاب مهم ([[جامع السعادات (کتاب)|جامع السعادات]]) را خلاصه نموده و مباحث مهم آن را جدا کرده و به زبان فارسی ترجمه‌ای واضح نماید تا عموم مردم فارسی زبان و ارباب [[ایمان]] از فواید آن نفع ببرند.<ref> معراج السعاده، ص۶.</ref>
+
به این ترتیب، ملا احمد نراقی کتاب «معراج السعادة» خود را به پیروی از کتاب «جامع السعادات» پدرش نگاشته است. البته «معراج السعاده» فقط ترجمه و تلخیص «جامع السعادات» نیست، بلکه در بیان و روش، تفاوت هایی با آن دارد و در بسیاری از موارد، مباحث اجمالی «جامع السعادات»، به تفصیل در «معراج السعاده» آمده است.<ref> برای نمونه رجوع کنید به جامع السعادات، ۱۳۸۷، ج۱، ص۳۷؛ معراج السعاده، ص۷ـ۸.</ref>
 +
 
 +
تفاوت عمده این دو کتاب آن است که استدلال، [[برهان]] و رویکرد عقلی در جامع السعادات پررنگ‌تر است.<ref> مثلاً رجوع کنید به جامع السعادات، ج۱، ص۳۷ـ۳۹.</ref> اما معراج السعاده بر وجهه نقلی و خطابی مباحث افزده است.<ref> مثلاً رجوع کنید جامع السعادات، ص۶ـ۲۶.</ref> از آنجا که مخاطب معراج السعاده عموم مردم است، نویسنده کوشیده تا مطالب با ارائه شواهد نقلی و روایی یا آمیزه‌ای از نقل و دلیل، با ذکر اشعار و با زبانی روان و جذاب و به دور از پیچیدگی‌های مباحث علمی بیان گردد.<ref> مثلاً رجوع کنید جامع السعادات، ص۸.</ref> از این رو استفاده از [[آیه|آیات]] و روایات در معراج السعاده بیشتر از جامع السعادات است. همچنین تبویب و ترتیب و فصول و عناوین این دو کتاب تا حدودی تفاوت دارند، مثلاً باب اول جامع السعادات دارای شانزده فصل است اما باب اول معراج السعاده ده فصل دارد.
 +
 
 +
[[شیخ عباس قمی]] با ملاحظه‌ی اهمیت و مفید بودن «معراج السعادة»، آن را در کتابی کم حجم به نام «المقامات العلیه فی موجبات سعادة الابدیة» خلاصه نمود. البته خلاصه‌ی دیگری هم از این کتاب وجود دارد که توسط آقای احمد احمدی بیرجندى با نام «گزیده معراج السعادة» به چاپ رسیده است.
  
 
==محتوای کتاب==
 
==محتوای کتاب==
  
نوشتار کتاب به زبان فارسی قدیمی است بسیار روان و زیباست و موعظه‌ها و هشدارهای دلسوزانه‌ی مولف بر زیبایی و اثرگذاری کتاب افزوده است. مولف لابلای مباحث، نفس انسانی را خطاب قرار می‌دهد و او را هشدار یا بشارت می‌دهد. کتاب حاوی آیات [[قرآن]] و [[احادیث]] [[پیامبر اسلام|رسول الله]] صلی الله علیه و آله و [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام می‌باشد. البته [[سند حدیث|اسناد]] احادیث اصلا ذکر نشده و این از جهتی نقص برای کتاب است، البته شاید از مقدمه‌ی ملا احمد برآید که قصد او بیشتر اهم مطالب و خلاصه‌نویسی اثر پدر خود ملا محمدمهدی بوده است.
+
نوشتار کتاب «معراج السعادة» به زبان فارسی قدیمی و بسیار روان و زیباست و موعظه‌ها و هشدارهای دلسوزانه‌ی مؤلف بر زیبایی و اثرگذاری کتاب افزوده است. مؤلف لابلای مباحث، نفس انسانی را خطاب قرار می‌دهد و او را هشدار یا بشارت می‌دهد. این کتاب حاوی آیات [[قرآن]] و [[احادیث]] [[پیامبر اسلام|رسول الله]] صلی الله علیه وآله و [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام می‌باشد. البته [[سند حدیث|اسناد]] احادیث اصلا ذکر نشده و این از جهتی نقص برای کتاب است، البته شاید از مقدمه‌ی ملا احمد برآید که قصد او بیشتر، اهم مطالب و خلاصه‌نویسی اثر پدر خود [[ملا محمد مهدی نراقی]] بوده است.
  
مولف با استفاده از اشعار مختلف و سازگار با مباحث، زیبایی و جذابیت کتاب را افزوده است. هر کجا هم نیاز بوده از اقوال حکما استفاده نموده است. مثلاً همین چهار چوب اصلی کتاب که بر قوای اربعة استوار است دیدگاه حکما و فلاسفه مانند ارسطو است. حکایات و قضایای تاریخی هم در کتاب دیده می‌شود.
+
مؤلف با استفاده از اشعار مختلف و سازگار با مباحث، زیبایی و جذابیت کتاب را افزوده است. هر کجا هم نیاز بوده از اقوال حکما استفاده نموده است. مثلاً همین چهار چوب اصلی کتاب که بر قوای اربعة استوار است، دیدگاه حکما و فلاسفه مانند ارسطو است. حکایات و قضایای تاریخی هم در کتاب دیده می‌شود.
  
 
این کتاب مشتمل بر پنج باب است و هر بابی هم دارای چند فصل است:
 
این کتاب مشتمل بر پنج باب است و هر بابی هم دارای چند فصل است:
  
*باب اول: بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاق و مضرت رذائل آن؛
+
*باب اول: بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاقی و مضرات رذائل آن؛
 
*باب دوم: در سبب انحراف [[اخلاق]] از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه؛
 
*باب دوم: در سبب انحراف [[اخلاق]] از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه؛
*باب سوم: بیان محافظت اخلاق حمیده از بیرون رفتن از حد اعتدال و معلجات کلیه در ازاله‌ی ذمائم اخلاق و احوال از آن چه که تخصیص ندارد به بعضی صفات و اعمال؛
+
*باب سوم: بیان محافظت اخلاق حمیده از بیرون رفتن از حد [[اعتدال]] و معلجات کلیه در ازاله‌ی ذمائم اخلاق و احوال از آن چه که تخصیص ندارد به بعضی صفات و اعمال؛ این باب کمترین حجم از کتاب را به خود اختصاص داده است.
*باب چهارم: در تفصیل انواع اخلاق و بیان شرافت فضائل و کیفیت اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذائل و بیان معالجات خصوصی هر یک از آن‌ها؛
+
*باب چهارم: در تفصیل انواع اخلاق و بیان شرافت فضائل و کیفیت اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذائل و بیان معالجات خصوصی هر یک از آن‌ها؛ این باب بیشترین و اصلی‌ترین بخش کتاب را شامل می‌شود.
 
*باب پنجم: اسرار و آداب عبادات.
 
*باب پنجم: اسرار و آداب عبادات.
 
باب سوم که در بیان (محافظت اخلاق حمیدة از بیرون رفتن از حد اعتدال) است، کمترین حجم را از کتاب به خود اختصاص داده است و باب چهارم در تفصیل (انواع اخلاق و بیان شرافت فضایل و کیفیت  اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذایل و بیان معالجه خصوصیات هر یک از آن ها) بیشترین و اصلی‌ترین بخش کتاب را شامل می‌شود.
 
  
 
اما تفصیل هر یک از باب‌ها:
 
اما تفصیل هر یک از باب‌ها:
  
۱. باب اول (بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاق و مضرت رذائل آن) که خود، دارای ده فصل است:
+
الف. باب اول (بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاق و مضرت رذائل آن) که بیشتر به مقدمات مباحث اخلاقی می‌پردازد، خود دارای ده فصل است:
  
 
*فصل اول: شناختن [[نفس]]، مقدمه شناختن [[خدا]]؛
 
*فصل اول: شناختن [[نفس]]، مقدمه شناختن [[خدا]]؛
*فصل دوم: بیان این که آدمی مرکب است از تن ظاهر و نفس؛
+
*فصل دوم: بیان این که آدمی مرکّب است از تن ظاهر و نفس؛
 
*فصل سوم: در شناختن نفس؛
 
*فصل سوم: در شناختن نفس؛
 
*فصل چهارم: در حقیقت آدمی؛
 
*فصل چهارم: در حقیقت آدمی؛
سطر ۶۹: سطر ۷۲:
 
*فصل دهم: در ثمره [[تهذیب نفس]].
 
*فصل دهم: در ثمره [[تهذیب نفس]].
  
از نام خود باب و فصول آن مشخص است که این قسمت بیشتر به مقدمات مباحث اخلاقی می‌پردازد. مخصوصاً شناخت [[انسان]] از بعد باطنی.
+
ب. باب دوم: (در سبب انحراف اخلاق از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه) که دارای هشت فصل است:
 
 
۲. باب دوم: (در سبب انحراف اخلاق از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه) که دارای هشت فصل است:
 
  
*فصل اول: بیان قوای اربعه: [[عقل]]، [[شهوت رانی|شهوت]]، [[غضب]] و وهم و تبعیت سایر قوا از آن‌ها؛
+
*فصل اول: بیان قوای اربعه: [[عقل]]، [[شهوت رانی|شهوت]]، [[غضب]] و وَهم و تبعیت سایر قوا از آن‌ها؛
*فصل دوم: بیان این که هر یک از قوای اربعه را لذت و المی است به مقتضای طبیعت انسان؛
+
*فصل دوم: بیان این که هر یک از قوای اربعه را لذت و المی است به مقتضای طبیعت [[انسان]]؛
*فصل سوم: قواى چهارگانه سر منشا نیکی‌ها و بدی‌ها؛
+
*فصل سوم: قواى چهارگانه سر منشأ نیکی‌ها و بدی‌ها؛
 
*فصل چهارم: در بیان این که قوه عقلیه ادراک کلیات کند و قوه وهمیه ادراک جزئیات نماید.
 
*فصل چهارم: در بیان این که قوه عقلیه ادراک کلیات کند و قوه وهمیه ادراک جزئیات نماید.
 
*فصل پنجم: در بیان عامله بودن هر یک از قوای اربعه؛
 
*فصل پنجم: در بیان عامله بودن هر یک از قوای اربعه؛
سطر ۸۲: سطر ۸۳:
 
*فصل هشتم: بیان اموری که قبل از شروع در علم اخلاق معالجه‌ی آن‌ها لازم است.
 
*فصل هشتم: بیان اموری که قبل از شروع در علم اخلاق معالجه‌ی آن‌ها لازم است.
  
۳. باب سوم: (در بیان محافظت اخلاق حمیدة از بیرون رفتن از حد اعتدال و معالجات کلیه در ازاله ذمائم اخلاق و احوال، از آنچه تخصیص ندارد به بعضى صفات و اعمال):
+
ج. باب سوم: (در بیان محافظت اخلاق حمیده از بیرون رفتن از حد اعتدال و معالجات کلیه در ازاله ذمائم اخلاق و احوال، از آنچه تخصیص ندارد به بعضى صفات و اعمال):
  
 
*فصل اول: حفظ تعادل اخلاق حمیده؛
 
*فصل اول: حفظ تعادل اخلاق حمیده؛
*فصل دوم: در لزوم اجتناب از مصاحبت بدان و از مجالست کردن با اشرار؛
+
*فصل دوم: در لزوم اجتناب از مصاحبت بَدان و مجالست کردن با اشرار؛
*فصل سوم: این که علم اخلاق طب روحانی است.
+
*فصل سوم: این که علم اخلاق، طب روحانی است.
  
۴. باب چهارم: (در تفصیل انواع اخلاق و بیان شرافت فضایل و کیفیت  اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذایل و بیان معالجه خصوصیات هر یک از آن ها): این باب که مفصل‌ترین قسمت کتاب را به خود اختصاص می‌دهد، تقسیم می‌شود به پنج مقام که هر کدام دارای چند صفت می‌باشد:
+
د. باب چهارم: (در تفصیل انواع اخلاق و بیان شرافت فضایل و کیفیت  اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذایل و بیان معالجه خصوصیات هر یک از آنها): این باب تقسیم می‌شود به پنج مقام که هر کدام دارای چند صفت می‌باشد:
  
<I>مقام اول:</I> در بیان آنچه متعلق به قوه‌ی عامله است که خود دارای چهار فصل است که به خوبی قوه‌ی عامله را واشکافی می‌کند. این قسمت از باب چهارم کمترین حجم از باب را به خود اختصاص داده است.
+
*مقام اول: در بیان آنچه متعلق به قوه‌ی عامله است، که خود دارای چهار فصل است که به خوبی قوه‌ی عامله را واشکافی می‌کند.  
  
<I>مقام دوم:</I> در بیان معالجه اخلاق ذمیمه متعلقة به قوه‌ی عاقلة که صفات ناپسند مخصوص قوه‌ی عاقله را توضیح داده و راه علاج آن را هم بیان می‌کند مثلاً صفات ناپسند جهل، شک و حیرت، شرک خواطر نفسانیة و وساوس شیطانیه و مکر و حیله. در بیان اهمیت تفکر و بیان بخشی از عجایب عالم و خود انسان را بیان می‌کند. مثلاً عجایب صنع پروردگار مثل پشه و عجایب صنع در انسان مثل چشم و گوش و...
+
*مقام دوم: در بیان معالجه اخلاق ذمیمه متعلقه به قوه‌ی عاقله که صفات ناپسند مخصوص قوه‌ی عاقله را توضیح داده و راه علاج آن را هم بیان می‌کند، مثلاً صفات ناپسند [[جهل]]، شک و حیرت، شرک خواطر نفسانیه و [[وسوسه|وساوس]] شیطانیه و [[مکر]] و حیله. در بیان اهمیت تفکر و بیان بخشی از عجایب عالم و خود انسان را بیان می‌کند. مثلاً عجایب صنع پروردگار مثل پشه و عجایب صنع در انسان مثل چشم و گوش و...
  
<I>مقام سوم:</I> در بیان صفات رذیله و اخلاق جمیله که متعلق به قوه‌ی غضبیة است که خود دارای بیست و یک صفت است از رذائل و بیان صفات ضد آن و طریق معالجه‌ی آن رذائل. ذکر آن صفات لازم به نظر می‌رسد عبارتند از:
+
*مقام سوم: در بیان صفات رذیله و اخلاق جمیله که متعلق به قوه‌ی غضبیه است، که خود دارای بیست و یک صفت است از رذائل و بیان صفات ضد آن و طریق معالجه‌ی آن رذائل. آن صفات عبارتند از:
  
#خوف؛
+
#[[خوف و رجاء|خوف]]؛
#ایمنی از عذاب الهی؛
+
#ایمنی از [[عذاب]] الهی؛
 
#در ناامیدی از رحمت خدا؛
 
#در ناامیدی از رحمت خدا؛
 
#ضعف نفس؛
 
#ضعف نفس؛
 
#دنائت همت؛
 
#دنائت همت؛
#[[بی غیرتی]] و [[بی حمیتی]]؛
+
#[[بی غیرتی]] و بی حمیتی؛
 
#[[عجله و شتابکاری]]؛
 
#[[عجله و شتابکاری]]؛
#سوء ظن به خدا و خلق؛
+
#[[سوء ظن]] به خدا و مردم؛
#غضب؛
+
#[[غضب]]؛
 
#انتقام گرفتن؛
 
#انتقام گرفتن؛
 
#درشتی در گفتار و کردار؛
 
#درشتی در گفتار و کردار؛
سطر ۱۱۸: سطر ۱۱۹:
 
#[[قساوت قلب]].
 
#[[قساوت قلب]].
  
<I>مقام چهارم:</I> بیان صفاتی که متعلق به قوه‌ی شهویه است:
+
*مقام چهارم: بیان صفاتی که متعلق به قوه‌ی شهویه است:
  
 
#[[محبت دنیا]]؛
 
#[[محبت دنیا]]؛
سطر ۱۳۰: سطر ۱۳۱:
 
#تکلم بما لا یعنی و فضول.
 
#تکلم بما لا یعنی و فضول.
  
<I>مقام پنجم:</I> صفاتی که متعلق است به سه قوه‌ی عاقلة، غضبیة، شهویة یا به دو قوه از این سه قوه از رذایل و فضایل:
+
*مقام پنجم: صفاتی که متعلق است به سه قوه‌ی عاقلة، غضبیة، شهویة یا به دو قوه از این سه قوه از رذایل و فضایل:
  
 
#[[حسد]]؛
 
#[[حسد]]؛
#اهانت و تحقیر بندگان خدا؛
+
#[[اهانت]] و تحقیر بندگان خدا؛
 
#[[ظلم]]؛
 
#[[ظلم]]؛
#ترک کمک به مسلمین و اهتمام به امور ایشان؛
+
#ترک کمک به مسلمین و عدم اهتمام به امور ایشان؛
 
#کوتاهی در [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف و نهی از منکر]]؛
 
#کوتاهی در [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف و نهی از منکر]]؛
 
#دوری کردن از برادر مومن؛
 
#دوری کردن از برادر مومن؛
سطر ۱۵۷: سطر ۱۵۸:
 
#[[طول امل]]؛
 
#[[طول امل]]؛
 
#گناهکاری و اصرار بر معاصی و عدم پشیمانی از گناهان صادر شده؛
 
#گناهکاری و اصرار بر معاصی و عدم پشیمانی از گناهان صادر شده؛
#فراموشی از اعمال خود و [[غفلت]] از محاسبه ی آن؛
+
#فراموشی از اعمال خود و [[غفلت]] از محاسبه آن؛
 
#کراهت؛
 
#کراهت؛
 
#سخط و انکار و اعتراض به ارادات الهیه و تقدیرات ربانیه؛
 
#سخط و انکار و اعتراض به ارادات الهیه و تقدیرات ربانیه؛
سطر ۱۶۶: سطر ۱۶۷:
 
#[[فسق]].
 
#[[فسق]].
  
این قسمت کتاب یعنی مقام پنجم در باب چهارم بیشترین حجم مطالب را داراست.
+
هـ. باب پنجم که در اسرار و آداب [[عبادت|عبادات]] است، دارای هفت مقصد است و هر مقصد دارای چند فصل:
 
 
۵. باب پنجم که در اسرار و آداب [[عبادت|عبادات]] است، دارای هفت مقصد است و هر مقصد دارای چند فصل:
 
  
 
*مقصد اول: در [[طهارت]] و نظافت که دارای سه فصل است.
 
*مقصد اول: در [[طهارت]] و نظافت که دارای سه فصل است.
سطر ۱۷۶: سطر ۱۷۵:
 
*مقصد پنجم: بیان شمه‌ای از آداب [[روزه]].
 
*مقصد پنجم: بیان شمه‌ای از آداب [[روزه]].
 
*مقصد ششم: بیان بعضی از آداب [[حج]] که دارای سه فصل است.
 
*مقصد ششم: بیان بعضی از آداب [[حج]] که دارای سه فصل است.
 
+
*مقصد هفتم: در اشاره به بعضی از آداب [[زیارت|زیارت]] بعضی از مشاهد مشرفه و دقایق آن.
و آخرین مقصد در اشاره به بعضی از آداب [[زیارت|زیارت]] بعضی از مشاهد مشرفه و دقایق آن و کتاب بدون هیچ سخن پایانی و اختتامی تمام می‌شود و شاید این هم نقصی بر کتاب باشد. چون وجود کلام پایانی اولاً اثر را از اضافات بعدی نویسندگان بازمی‌دارد و ثانیاً وجود مقدمه و موخر، نظم و زیبایی و نقطه‌ی شروع و پایان کتاب را مشخص می‌نماید.
 
 
 
==تفاوت معراج السعادة با جامع السعادات==
 
معراج السعاده فقط ترجمه و تلخیص [[جامع السعادات (کتاب)|جامع السعادات]] نیست، بلکه در بیان و روش، تفاوت هایی با آن دارد و در بسیاری از موارد، مباحث اجمالی جامع السعادات، به تفصیل در معراج السعاده آمده است.<ref> برای نمونه رجوع کنید به جامع السعادات، ۱۳۸۷، ج۱، ص۳۷؛ معراج السعاده، ص۷ـ ۸.</ref>
 
 
 
تفاوت عمده جامع السعادات و معراج السعاده آن است که استدلال، برهان و رویکرد عقلی در جامع السعادات پررنگ‌تر است.<ref> مثلاً رجوع کنید به جامع السعادات، ج۱، ص۳۷ـ۳۹.</ref> اما معراج السعاده بر وجهه نقلی و خطابی مباحث افزده است.<ref> مثلاً رجوع کنید جامع السعادات، ص۶ـ۲۶.</ref> از آنجا که مخاطب معراج السعاده عموم مردم است، نویسنده کوشیده تا مطالب با ارائه شواهد نقلی و روایی یا آمیزه‌ای از نقل و دلیل، با ذکر اشعار و با زبانی روان و جذاب و به دور از پیچیدگی‌های مباحث علمی بیان گردد.<ref> مثلاً رجوع کنید جامع السعادات، ص۸.</ref> از این رو استفاده از [[آیه|آیات]] و روایات در معراج السعاده بیشتر از جامع السعادات است.
 
 
 
همچنین گفتنی است که تبویب و ترتیب و فصول و عناوین این دو کتاب تا حدودی تفاوت دارند، مثلاً باب اول جامع السعادات<ref> جامع السعادات، ج۱، ص۳۷ـ۸۲.</ref> دارای شانزده فصل است اما باب اول معراج السعاده<ref> جامع السعادات، ص۶ـ۱۹.</ref> ده فصل دارد که در سه فصل، عنوان مشترک و در دو فصل محتوای مشترک دارند؛ بنابراین، در معراج السعاده برخی از فصول جامع السعادات یافت نمی‌شود و همچنین برخی از فصولی که در آن یافت می‌شود در جامع السعادات موجود نیست.<ref> برای موارد دیگر از این قبیل رجوع کنید جامع السعادات، ۱۳۸۷، باب اول، فصل ۴ـ ۵؛ معراج السعاده، باب اول، فصل ۷.</ref><ref>[http://fa.wikishia.net/view/%D۹%۸۵%D۸%B۹%D۸%B۱%D۸%A۷%D۸%AC_%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%B۳%D۸%B۹%D۸%A۷%D۸%AF%D۹%۸۷_%۲۸%DA%A۹%D۸%AA%D۸%A۷%D۸%A۸%۲۹ معراج السعاده، ویکی شیعه]</ref>
 
 
 
==گزیده معراج السعادة==
 
[[شیخ عباس قمی]] با ملاحظه‌ی اهمیت کتاب و مفید بودن معراج السعادة، آن را در کتابی کم حجم خلاصه نمود و اثری ماندگار به جای گذاشت به نام (المقامات العلیه فی موجبات سعادة الابدیة) که توسط انتشارات بیتا و نهاوندی و کتابفروشی اسلامیة و... به چاپ رسیده است. البته خلاصه‌ی دیگری هم از این کتاب وجود دارد که توسط (آقای احمد احمدی بیرجندى) با نام (گزیده معراج السعادة) توسط بنیاد پژوهش‌های اسلامى [[آستان قدس رضوی|آستان قدس رضوی]] به چاپ رسیده است.
 
 
 
==وضعیت نشر==
 
نویسنده‌های مختلفی هم این کتاب را تصحیح و ویراستاری کرده‌اند مانند (آقای رضا مرندی توسط انتشارات دهقان)؛ انتشارات مختلفی هم این کتاب را به چاپ رسانده‌اند از جمله: نشر دهقان، کانون انتشارات علمی، هاتف، پیام آزادی، آیین دانش، نسیم حیات، آل طه، بهار دل‌ها و اصحاب یمین و... را می‌توان نام برد.
 
 
 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*"معراج السعادة"، ملا احمد نراقی، نشر دهقان، چاپ هفتم ۱۳۸۷.
*معراج السعادة، ملا احمد نراقی، نشر دهقان، چاپ هفتم 1387.
+
*"معراج السعادة"، سایت تبیان.
*سایت تبیان.
+
[[رده:منابع اخلاق اسلامی]] [[رده:کتاب‌های اخلاق اسلامی]]
*[http://fa.wikishia.net/view/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D8%AC_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%87_%28%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%29 معراج السعاده، ویکی شیعه]
 
 
 
==متن کتاب ==
 
[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/59173/ '''معراج السعادة''']
 
[[رده:منابع اخلاق اسلامی]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۵۴

معراج السعادة.jpg
نویسنده ملا احمد نراقی
موضوع اخلاق اسلامی
زبان فارسی
تعداد جلد ۱

کتاب معراج السعادة

«معراج السعاده» تألیف ملا احمد نراقی (م، ۱۲۴۴ ق)، کتابی است در موضوع اخلاق اسلامی. ملا احمد این کتاب را با محور قرار دادن کتاب «جامع السعادات» پدرش ملا محمدمهدی نراقی تألیف نموده است. نویسنده کوشیده تا مطالب کتاب با ارائه شواهد نقلی و عقلی و به دور از پیچیدگی‌های مباحث علمی بیان گردد.

مؤلف

ملا احمد نراقی فرزند محمدمهدی نراقی صاحب «جامع السعادات»، در سال ۱۱۸۵ هـ.ق در نراق از توابع کاشان به دنیا آمد و در سال ۱۲۴۴ هـ.ق وفات یافت.

او از علمای بزرگ شیعه بود که در علوم فقه، اصول، حدیث، رجال، نجوم، ریاضی، ادبیات و شعر تبحر داشته است. ملا احمد نراقی فردی زاهد، متقی، و در اوصاف حمیده و اخلاق فاضله زبانزد خاص و عام بوده است.

حدود سی کتاب در شعر، فقه، اصول فقه، اخلاق و ریاضی به ایشان نسبت داده شده است. ملا احمد در تألیفات خود گام به گام، مرید پدر بوده و از شیوه تفکر و بررسی علمی او تأثیر می گرفت. از جمله آثار او عبارتند از: معراج السعادة، عوائد الایام، سیف الامة و برهان الملة، دیوان طاقدیس، مستندالشیعة، اساس الاحکام.

معرفی کتاب

ملا احمد نراقی در مقدمه‌ی خود بیان می‌کند که فتحعلی شاه قاجار از وی درخواست می‌کند که کتاب ارزشمند «جامع السعادات» پدرش محمدمهدی نراقی را خلاصه نموده و مباحث مهم آن را جدا کرده و به زبان فارسی ترجمه‌ای واضح نماید تا عموم مردم فارسی زبان و اهل ایمان از فواید آن نفع ببرند.[۱]

به این ترتیب، ملا احمد نراقی کتاب «معراج السعادة» خود را به پیروی از کتاب «جامع السعادات» پدرش نگاشته است. البته «معراج السعاده» فقط ترجمه و تلخیص «جامع السعادات» نیست، بلکه در بیان و روش، تفاوت هایی با آن دارد و در بسیاری از موارد، مباحث اجمالی «جامع السعادات»، به تفصیل در «معراج السعاده» آمده است.[۲]

تفاوت عمده این دو کتاب آن است که استدلال، برهان و رویکرد عقلی در جامع السعادات پررنگ‌تر است.[۳] اما معراج السعاده بر وجهه نقلی و خطابی مباحث افزده است.[۴] از آنجا که مخاطب معراج السعاده عموم مردم است، نویسنده کوشیده تا مطالب با ارائه شواهد نقلی و روایی یا آمیزه‌ای از نقل و دلیل، با ذکر اشعار و با زبانی روان و جذاب و به دور از پیچیدگی‌های مباحث علمی بیان گردد.[۵] از این رو استفاده از آیات و روایات در معراج السعاده بیشتر از جامع السعادات است. همچنین تبویب و ترتیب و فصول و عناوین این دو کتاب تا حدودی تفاوت دارند، مثلاً باب اول جامع السعادات دارای شانزده فصل است اما باب اول معراج السعاده ده فصل دارد.

شیخ عباس قمی با ملاحظه‌ی اهمیت و مفید بودن «معراج السعادة»، آن را در کتابی کم حجم به نام «المقامات العلیه فی موجبات سعادة الابدیة» خلاصه نمود. البته خلاصه‌ی دیگری هم از این کتاب وجود دارد که توسط آقای احمد احمدی بیرجندى با نام «گزیده معراج السعادة» به چاپ رسیده است.

محتوای کتاب

نوشتار کتاب «معراج السعادة» به زبان فارسی قدیمی و بسیار روان و زیباست و موعظه‌ها و هشدارهای دلسوزانه‌ی مؤلف بر زیبایی و اثرگذاری کتاب افزوده است. مؤلف لابلای مباحث، نفس انسانی را خطاب قرار می‌دهد و او را هشدار یا بشارت می‌دهد. این کتاب حاوی آیات قرآن و احادیث رسول الله صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم‌السلام می‌باشد. البته اسناد احادیث اصلا ذکر نشده و این از جهتی نقص برای کتاب است، البته شاید از مقدمه‌ی ملا احمد برآید که قصد او بیشتر، اهم مطالب و خلاصه‌نویسی اثر پدر خود ملا محمد مهدی نراقی بوده است.

مؤلف با استفاده از اشعار مختلف و سازگار با مباحث، زیبایی و جذابیت کتاب را افزوده است. هر کجا هم نیاز بوده از اقوال حکما استفاده نموده است. مثلاً همین چهار چوب اصلی کتاب که بر قوای اربعة استوار است، دیدگاه حکما و فلاسفه مانند ارسطو است. حکایات و قضایای تاریخی هم در کتاب دیده می‌شود.

این کتاب مشتمل بر پنج باب است و هر بابی هم دارای چند فصل است:

  • باب اول: بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاقی و مضرات رذائل آن؛
  • باب دوم: در سبب انحراف اخلاق از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه؛
  • باب سوم: بیان محافظت اخلاق حمیده از بیرون رفتن از حد اعتدال و معلجات کلیه در ازاله‌ی ذمائم اخلاق و احوال از آن چه که تخصیص ندارد به بعضی صفات و اعمال؛ این باب کمترین حجم از کتاب را به خود اختصاص داده است.
  • باب چهارم: در تفصیل انواع اخلاق و بیان شرافت فضائل و کیفیت اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذائل و بیان معالجات خصوصی هر یک از آن‌ها؛ این باب بیشترین و اصلی‌ترین بخش کتاب را شامل می‌شود.
  • باب پنجم: اسرار و آداب عبادات.

اما تفصیل هر یک از باب‌ها:

الف. باب اول (بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاق و مضرت رذائل آن) که بیشتر به مقدمات مباحث اخلاقی می‌پردازد، خود دارای ده فصل است:

  • فصل اول: شناختن نفس، مقدمه شناختن خدا؛
  • فصل دوم: بیان این که آدمی مرکّب است از تن ظاهر و نفس؛
  • فصل سوم: در شناختن نفس؛
  • فصل چهارم: در حقیقت آدمی؛
  • فصل پنجم: در مسافرت جنبه‌ی روحانیت به عالم اعلاء و عالم قدس؛
  • فصل ششم: بیان لذت و محنت روح و بدن؛
  • فصل هفتم: بیان بیماری روح و صحت آن؛
  • فصل هشتم: حصول ملکات نفسانیه به تکرار اعمال؛
  • فصل نهم: در شناختن صفات رذائل و فضائل؛
  • فصل دهم: در ثمره تهذیب نفس.

ب. باب دوم: (در سبب انحراف اخلاق از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه) که دارای هشت فصل است:

  • فصل اول: بیان قوای اربعه: عقل، شهوت، غضب و وَهم و تبعیت سایر قوا از آن‌ها؛
  • فصل دوم: بیان این که هر یک از قوای اربعه را لذت و المی است به مقتضای طبیعت انسان؛
  • فصل سوم: قواى چهارگانه سر منشأ نیکی‌ها و بدی‌ها؛
  • فصل چهارم: در بیان این که قوه عقلیه ادراک کلیات کند و قوه وهمیه ادراک جزئیات نماید.
  • فصل پنجم: در بیان عامله بودن هر یک از قوای اربعه؛
  • فصل ششم: در بیان این که مقابل هر صفت نیکی خلق بدی است.
  • فصل هفتم: بیان قاعده‌ی کلیه علم اخلاق؛
  • فصل هشتم: بیان اموری که قبل از شروع در علم اخلاق معالجه‌ی آن‌ها لازم است.

ج. باب سوم: (در بیان محافظت اخلاق حمیده از بیرون رفتن از حد اعتدال و معالجات کلیه در ازاله ذمائم اخلاق و احوال، از آنچه تخصیص ندارد به بعضى صفات و اعمال):

  • فصل اول: حفظ تعادل اخلاق حمیده؛
  • فصل دوم: در لزوم اجتناب از مصاحبت بَدان و مجالست کردن با اشرار؛
  • فصل سوم: این که علم اخلاق، طب روحانی است.

د. باب چهارم: (در تفصیل انواع اخلاق و بیان شرافت فضایل و کیفیت اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذایل و بیان معالجه خصوصیات هر یک از آنها): این باب تقسیم می‌شود به پنج مقام که هر کدام دارای چند صفت می‌باشد:

  • مقام اول: در بیان آنچه متعلق به قوه‌ی عامله است، که خود دارای چهار فصل است که به خوبی قوه‌ی عامله را واشکافی می‌کند.
  • مقام دوم: در بیان معالجه اخلاق ذمیمه متعلقه به قوه‌ی عاقله که صفات ناپسند مخصوص قوه‌ی عاقله را توضیح داده و راه علاج آن را هم بیان می‌کند، مثلاً صفات ناپسند جهل، شک و حیرت، شرک خواطر نفسانیه و وساوس شیطانیه و مکر و حیله. در بیان اهمیت تفکر و بیان بخشی از عجایب عالم و خود انسان را بیان می‌کند. مثلاً عجایب صنع پروردگار مثل پشه و عجایب صنع در انسان مثل چشم و گوش و...
  • مقام سوم: در بیان صفات رذیله و اخلاق جمیله که متعلق به قوه‌ی غضبیه است، که خود دارای بیست و یک صفت است از رذائل و بیان صفات ضد آن و طریق معالجه‌ی آن رذائل. آن صفات عبارتند از:
  1. خوف؛
  2. ایمنی از عذاب الهی؛
  3. در ناامیدی از رحمت خدا؛
  4. ضعف نفس؛
  5. دنائت همت؛
  6. بی غیرتی و بی حمیتی؛
  7. عجله و شتابکاری؛
  8. سوء ظن به خدا و مردم؛
  9. غضب؛
  10. انتقام گرفتن؛
  11. درشتی در گفتار و کردار؛
  12. کج خلقی؛
  13. عداوت و دشمنی؛
  14. عجب؛
  15. کبر؛
  16. افتخار؛
  17. بغی؛
  18. خودستایی؛
  19. عصبیت؛
  20. کتمان حق و منحرف شدن از آن؛
  21. قساوت قلب.
  • مقام چهارم: بیان صفاتی که متعلق به قوه‌ی شهویه است:
  1. محبت دنیا؛
  2. بی نیازی؛
  3. حرص؛
  4. طمع؛
  5. بخل؛
  6. مال حرام خوردن؛
  7. خیانت و غدر؛
  8. خوض در باطل؛
  9. تکلم بما لا یعنی و فضول.
  • مقام پنجم: صفاتی که متعلق است به سه قوه‌ی عاقلة، غضبیة، شهویة یا به دو قوه از این سه قوه از رذایل و فضایل:
  1. حسد؛
  2. اهانت و تحقیر بندگان خدا؛
  3. ظلم؛
  4. ترک کمک به مسلمین و عدم اهتمام به امور ایشان؛
  5. کوتاهی در امر به معروف و نهی از منکر؛
  6. دوری کردن از برادر مومن؛
  7. قطع رحم؛
  8. عقوق والدین؛
  9. عیب جویی و تجسس؛
  10. فاش کردن راز؛
  11. سخن چینی؛
  12. افساد میان مردم؛
  13. شماتت؛
  14. مراء و جدال و مخاصمه؛
  15. استهزاء کردن؛
  16. مزاح و خنده و شوخی کردن؛
  17. غیبت کردن؛
  18. دروغ گفتن؛
  19. محبت جاه و شهرت و ریاست؛
  20. محبت مدح و ثناء و کراهت مذمت؛
  21. ریا؛
  22. نفاق با مردم؛
  23. غرور؛
  24. طول امل؛
  25. گناهکاری و اصرار بر معاصی و عدم پشیمانی از گناهان صادر شده؛
  26. فراموشی از اعمال خود و غفلت از محاسبه آن؛
  27. کراهت؛
  28. سخط و انکار و اعتراض به ارادات الهیه و تقدیرات ربانیه؛
  29. حزن و اندوه؛
  30. بی اعتمادی به خداوند در امور خود و اطمینان به وسایل و وسایط؛
  31. کفران نعمت؛
  32. جزع و بی تابی؛
  33. فسق.

هـ. باب پنجم که در اسرار و آداب عبادات است، دارای هفت مقصد است و هر مقصد دارای چند فصل:

  • مقصد اول: در طهارت و نظافت که دارای سه فصل است.
  • مقصد دوم: بیان بعضی از آداب باطنیه نماز که به هفت فصل تقسیم می‌شود.
  • مقصد سوم: در بعضی از آداب باطنیه ذکر و دعا - دارای دو فصل است.
  • مقصد چهارم: در بعضی از شرایط و آداب تلاوت قرآن - دارای دو فصل است.
  • مقصد پنجم: بیان شمه‌ای از آداب روزه.
  • مقصد ششم: بیان بعضی از آداب حج که دارای سه فصل است.
  • مقصد هفتم: در اشاره به بعضی از آداب زیارت بعضی از مشاهد مشرفه و دقایق آن.

پانویس

  1. معراج السعاده، ص۶.
  2. برای نمونه رجوع کنید به جامع السعادات، ۱۳۸۷، ج۱، ص۳۷؛ معراج السعاده، ص۷ـ۸.
  3. مثلاً رجوع کنید به جامع السعادات، ج۱، ص۳۷ـ۳۹.
  4. مثلاً رجوع کنید جامع السعادات، ص۶ـ۲۶.
  5. مثلاً رجوع کنید جامع السعادات، ص۸.

منابع

  • "معراج السعادة"، ملا احمد نراقی، نشر دهقان، چاپ هفتم ۱۳۸۷.
  • "معراج السعادة"، سایت تبیان.
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه