سید ابوالحسن رفیعی قزوینی: تفاوت بین نسخهها
(تصویر و ترتیب در رده ی علمای معاصر) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | '''«سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی»''' (۱۳۱۵ـ۱۳۹۵ ق)، از عالمان و اساتید بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]] بود. آن حکیم الهى، در مسائل [[فقه|فقهی]]، [[علم کلام|کلامى]]، [[فلسفه|فلسفى]] و اثبات عقاید شیعه و معارف [[اهل البیت|اهل بیت]] (علیهمالسلام) آثار ارزشمندی دارد. [[امام خمینى]] و [[علامه حسن زاده آملی|علامه حسنزاده آملى]] از شاگردان او به شمار میآیند. | |
− | + | {{شناسنامه عالم | |
+ | |نام کامل = سید ابوالحسن رفیعی قزوینی | ||
+ | |تصویر=[[پرونده:Rafiii.jpg|۲۲۰px|center]] | ||
+ | |زادروز = ۱۳۱۵ قمری | ||
+ | |زادگاه = قزوین | ||
+ | |وفات = ۱۳۹۵ قمری | ||
+ | |مدفن = [[قم]]، [[حرم حضرت معصومه علیها السلام]] | ||
+ | |اساتید = [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]]، [[میرزا حسن کرمانشاهی|میرزا حسن کرمانشاهی]]، [[شیخ علی رشتی|شیخ على رشتى]]،... | ||
+ | |شاگردان = [[امام خمینى]]، [[علامه حسن زاده آملی|علامه حسن زاده آملى]]، [[سید جلال الدین آشتیانی|سید جلال الدین آشتیانی]]،... | ||
+ | |آثار = حاشیه بر [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|شرح منظومه]]، حاشیه بر [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار اربعه]]، حاشیه بر [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]]،... | ||
+ | }} | ||
− | + | ==ولادت و خاندان== | |
+ | سید ابوالحسن قزوینی فرزند سید ابراهیم، در سال ۱۳۱۵ هـ.ق (برابر ۱۲۶۸ هـ.ش) به دنیا آمد. تبار آیت الله رفیعى قزوینى از خاندانهاى علمى [[شیعه]] در قزوین است. آنان از [[سادات]] حسینى به شمار مى آیند و از ذریه سید میرزا محمدزمان طالقانى قزوینى (متوفى ۱۲۷۲ هـ.ق)، از اکابر علماى عصر خویش و از شاگردان [[ملا خلیل قزوینی|ملا خلیل قزوینى]] اند.<ref>درباره علماى این خاندان، ر.ک به: دایرة المعارف تشیع؛ ج ۱، ص ۱۷۳؛ مینو در؛ ص ۳۲۵-۳۲۴؛ تقریرات «آیت الله رفیعى».</ref> | ||
− | + | سید میرزا رفیع، از مجتهدان و حکماى الهى عصر خویش بود که نامش عنوان این خاندان جلیل گشت. بدین ترتیب این سلسله به «آل رفیعى» شهرت یافتند. | |
− | == | + | پدر سید ابوالحسن که از خاندان علم و از پارسایان عصر خویش است، تربیت آغازین فرزند را خود بر عهده مى گیرد و با نام خدا «گوهر معرفت» را به وى مى آموزد و جان ابوالحسن را با خالق هستى بخش آشنا مى سازد. |
− | [ | + | ==تحصیلات و استادان== |
+ | سید ابوالحسن با راهنمایى پدر به تحصیل دانشهاى رایج مى پردازد. از این رو در مکتب درسى فقیهان، اصولیان، ریاضیدانان، حکیمان و عارفان حاضر مى آید. | ||
+ | |||
+ | وى پس از تحصیل کتب ادبى و بلاغى در مدرسه صالحیه قزوین سطوح علمى و کتب [[فقه|فقهى]] و [[اصول فقه|اصولى]] را نزد فرزانگان قزوین، حاج ملا على طارمى و آیت الله ملا علىاکبر تاکستانى آغاز نمود.<ref>استاد سید جلالالدین آشتیانى در خصوص اساتید آیت الله رفیعى گوید: ایشان «سفر نفس اسفار» و «الهیات شفا» را نزد آقا میرزا حسن کرمانشاهى آموخته بود و «منظومه» را نزد حاج فاضل تهرانى و «مقدمه قیصرى» و قسمتى از «فص آدمى» را نزد آقا میرزا محمود قمى فراگرفته بود. احاطه او بر آثار ملاصدرا ظاهر و بارز بود. کتاب اسفار و حواشى ملاصدرا و مفاتیح الغیب و حواشى ملاصدرا بر حکمت الاشراق را در حافظه داشت و خداوند گویا او را براى تدریس اسفار خلق کرده بود. کیهان فرهنگى؛ سال دوم، شهریور ۱۳۶۴، ش ۶، ص ۱۷.</ref> لیکن تشنه معارف الهى بر آن است تا علوم عقلى را نیز بیاموزد. | ||
+ | |||
+ | سید ابوالحسن قزوینى سپس در حوزه علمیه [[تهران]] در سال ۱۳۳۳ هجرى قمرى به مجلس درس آیت الله حاج [[شیخ عبدالنبی نوری|شیخ عبدالنبى نورى]] راه مى یابد و علوم عقلى و [[عرفان|عرفانى]] را از او فرامى گیرد. البته وجود فرزانگان دیگرى چون حاج میرزا مسیح طالقانى، آیت الله سید محمد تنکابنى و آیت الله شیخ محمدرضا نورى را هم مغتنم شمرده و دانش فقهى و اصولى خویش را تکمیل مى کند. | ||
+ | |||
+ | دانشجوى [[حکمت]] و [[عرفان]] و [[ریاضی|ریاضیات]] در حوزه تهران حکیمان دیگرى را مى یابد و با حضور در مکتب حکیم متأله [[میرزا حسن کرمانشاهی|میرزا حسن کرمانشاهی]]، حاج فاضل تهرانى شمیرانى، میرزا محمود رضوان قمى، حکیم محمد هیدجى زنجانى، حاج شیخ محمدرضا مسجدشاهى اصفهانى و آقاى میرزا هاشم اشکورى در [[فلسفه]] و عرفان بهره هاى فراوان مى برد و علوم ریاضى را از میرزا ابراهیم زنجانى و [[شیخ علی رشتی|شیخ على رشتى]] مى آموزد.<ref>آئینه دانشوران، ص ۱۸۳ و رسائل فلسفى، ص ۶.</ref> | ||
+ | |||
+ | آیت الله سید ابوالحسن رفیعى قزوینى در طى آموزش علوم عقلى در [[حوزه علمیه]] تهران، در مدرسه صدر ساکن و پس از فراغت از تحصیل به قزوین بازمى گردد و مدت یک سال در زادگاه خود توقف مى کند. | ||
+ | |||
+ | در سال ۱۳۴۰ هجرى قمرى، حضرت آیت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى یزدى]] به [[قم]] آمد و حوزه قم را رونق دوباره بخشید. آیت الله رفیعى با هجرت به قم قصد دارد تا هم دانش فقهى و اصولى خویش را در مکتب آیت الله حائرى به کمال رساند و هم علوم عقلى را در حوزه علمیه قم رواج دهد. لذا به دارالعلم قم هجرت مى کند و به تدریس [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]]، [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]، [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] شیخ انصارى، [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار اربعه]] و [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|شرح منظومه]] مى پردازد و در محضر [[فقیه|فقیه]] و اصولى فرهیخته آیت الله العظمى شیخ عبدالکریم حائرى یزدى و آیت الله [[شیخ ابوالقاسم قمی|شیخ ابوالقاسم کبیر قمى]] حاضر مى گردد. | ||
+ | |||
+ | آن جناب مورد عنایت مؤسس [[حوزه علمیه قم]] قرار مى گیرد و به امر ایشان در ماه [[رمضان]] ۱۳۴۴ هجرى قمرى در مسجد بالاسر بر کرسى تدریس مى نشیند و همزمان با تدریس، به تحریر تعلیقاتى بر شرح منظومه و رسائل همت مى گمارد. | ||
+ | |||
+ | آیت الله سید ابوالحسن رفیعى قزوینى در سال ۱۳۴۸ هجرى قمرى با اجازه صریح مراجع تقلید به مقام [[اجتهاد]] نایل مى آید. علاوه بر آیت الله العظمى حائرى یزدى در قم، آیت الله العظمى آقا [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] از [[نجف]] اشرف و آیت الله شیخ محمدرضا مسجدشاهى اصفهانى هم به ایشان [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] اجتهاد و نقل روایت مى دهند.<ref>رسائل فلسفى؛ ص ۷.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==تدریس و شاگردان== | ||
+ | آیت الله رفیعى در مدرسه عبدالله خان [[تهران]]، به تدریس کتب فقهى و اصولى چون [[شرح لمعه]] و [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]] مى پردازد و از تدریس کتب فلسفى غفلت نمى ورزد و شرح [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|منظومه حکیم سبزوارى]] و [[اشارات و تنبیهات (کتاب)|اشارات]] شیخ الرئیس [[ابن سینا|ابو على سینا]] را تدریس مى کند. حوزه درسى وى چنان شهرت مى یابد که شاگردان مدارس دیگر نیز در درس آیت الله رفیعى حاضر مى شوند.<ref>رسائل فلسفى؛ ص ۶ و ۷.</ref> | ||
+ | |||
+ | ایشان همچنین با اخذ درجه [[اجتهاد]] به حوزه علمیه قزوین بازگشته و با تدریس متون فقهى و حکمى و سطوح عالى [[فقه]] و [[اصول]] به عنوان مجتهد قزوین، مرجع خاص و عام در عقد و حل امور و علوم و معارف الهى شناخته مى شود و در [[مسجد]] سلطانى قزوین به اقامه [[نماز جماعت]] پرداخته و بر فعالیت اجتماعى مردم نظارت مى کند. | ||
+ | |||
+ | در ایام اقامت سى و دو ساله اش در قزوین، گروهى از طلاب علوم عقلى و پژوهندگان حکمت به قزوین مهاجرت کرده و از مکتب فلسفى وى بهره مى برند، تا این که در سال ۱۳۸۰ قمرى حکیم متأله به [[قم]] رفته و با برپایى حوزه درسى در علوم [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]] و [[فلسفه]] به رونق حوزه قم مى افزایند؛ لیکن این اقامت بیشتر از دو ماه به طول نمى انجامد و در مراجعت به قزوین با اصرار مشتاقان معارف، در حوزه تهران به تدریس مى پردازد. | ||
+ | |||
+ | آیت الله رفیعى قزوینى، ترجمان حکمت و علوم الهى است و چون نسیم سحرگاهان اهل معرفت را به وادى [[عرفان]] هدایت مى کند و با معارف حقه الهى و لطایف [[قرآن|قرآنى]] آشنا مى سازد، او چون دریایى پر جنب و جوش در حرکت از شهرى به شهرى و تدریس در حوزه هاى گوناگون است از این شاگردان مکتب آیت الله رفیعى در حوزه هاى قزوین، قم و تهران پراکنده اند، از آن جمله: | ||
+ | |||
+ | *[[امام خمینى]] | ||
+ | *[[علامه حسن زاده آملی|علامه حسن زاده آملى]] | ||
+ | *[[محمدباقر محی الدین انواری]] | ||
+ | *سید رضى شیرازى | ||
+ | *مصطفى امام جمعه اى | ||
+ | *حکیم ذهبى شیرازى | ||
+ | *[[محمدرضا مهدوی کنی|محمدرضا مهدوى کنى]] | ||
+ | *میرزا عبدالحسین ابن الدین | ||
+ | *سید مهدى کشفى | ||
+ | *شیخ شعبان لنگرودى | ||
+ | *[[سید جلال الدین آشتیانی|سید جلال الدین آشتیانی]] | ||
+ | *سید محمد یزدى | ||
+ | *[[سید مصطفی صفایی خوانساری|سید مصطفى خوانسارى]] | ||
+ | *شیخ محمد ابن الشیخ قمى | ||
+ | *سید مرتضى مبرقعى | ||
+ | *علاءالدین کرمانشاهى | ||
+ | *سید احمد قمى | ||
+ | *[[محمد ثقفی تهرانی|میرزا محمد ثقفى تهرانى]] | ||
+ | *[[میرزا حسین نورى]] | ||
+ | *سید محمد رضایى | ||
+ | *محمدرضا ربانى تربتى | ||
+ | *شیخ محمدحسین اویسى | ||
+ | *میرزا ابوالقاسم خرمشاهى | ||
+ | *مهدى باقرى کنى | ||
+ | *دکتر غلامحسین دینانى | ||
+ | *امامى کاشانى | ||
+ | *شیخ محمدتقى شریعتمدارى | ||
+ | *نجمالدین اعتمادزاده | ||
+ | *نظامالدین قمشه اى | ||
+ | *دکتر سید حسین نصر | ||
+ | *سید محمدمهدى تقوى | ||
+ | *شیخ هادى سلمانى | ||
+ | *غلامرضا رضانژاد | ||
+ | *سید محسن رفیعى (فرزند آیت الله رفیعى) | ||
+ | *ذوالمجد طباطبایى | ||
+ | *حاج احمد سیاح | ||
+ | *سید ابوترب ابوترابى قزوینى | ||
+ | |||
+ | ==آثار و تألیفات== | ||
+ | آیت الله رفیعى قزوینی از افراد نادرى است که علوم عقلى و نقلى اعم از [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و [[فلسفه]] و [[حکمت|حکمت]] را به خوبى فراگرفته، مدارج عالى کمال را مى پیماید. لذا وقتى کتاب نفیس حضرت آیت الله العظمى [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]] چاپ مى شود، آن فقیه بزرگ و حیکم متأله بر «دُرَر الاصول» وى مقدمه اى وزین و درخور مى نگارد. لیکن او بیش از هر علمى با [[حکمت متعالیه]] مأنوس بود و به راستى وى را باید ترجمان حکمت متعالیه خواند. | ||
+ | |||
+ | علامه رفیعى بر این باور بود که [[عرفان]] و [[قرآن]] و [[حدیث]] و حکمت از یکدیگر جدایى ندارند و اگر کتب حکمى و عرفانى به دست انسان زبان فهم بیفتد، آن را [[تفسیر قرآن|تفسیر]] انفسى قرآن مجید مى بیند.<ref>همان؛ ص ۵۶.</ref> لذا وقتى شاگردان فرزانه مکتب فلسفى و عرفانى خویش را مى بیند که به سبب علاقه به علوم [[ریاضی|ریاضى]] به استخراج تقویم همت گمارده، مى فرماید: «از این که رشته هاى ریاضى را تحصیل کرده اید بسیار کار خوبى کرده اید، ولکن شما در علوم دیگر هم زحمت کشیده اید و این عمل شما سبب مى شود که در عرف عام به سمت یک منجم شناخته شوید و همه کمالات دیگر شما نادیده گرفته شوند».<ref>همان؛ ص ۳۹۸.</ref> | ||
+ | |||
+ | او همانند بنیانگذار این مکتب فلسفى [[ملاصدرا|صدرالمتألهین شیرازى]] سیر علمى را با سلوک عملى هماهنگ ساخته بود. چنان که بر پشت جلد دوم [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]] طبع قدیم خود، تحت عنوان فائدة علویة، اشاره مى کند که در مبحث، لذت کتاب اسفار و تعریف آن که آیا «لذت عین ادراک ملایم است یا امر دیگر بر آن مترتب است؟» اشکال کردم و نفس خویش را مضطرب یافتم، آنگاه به سوى امام و مولایم سید الحکما الراسخین، امیرالاولیاء الموحدین [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیهالسلام توجه تام کردم که با افاضه ربانى به درستى کلام صدرالمتألهین یقین پیدا کردم.<ref>رسائل فلسفى، ص ۱۹.</ref> | ||
+ | [[پرونده:Maad0.jpg|thumb|left|بحث شریف معاد (به ضمیمه رسالۀ سخن در معاد) - یکی از آثار حکیم رفیعی قزوینی]] | ||
+ | آیت الله رفیعى به موجز نویسى شُهره است. با این حال ایجاز به اتقان بحث لطمه اى وارد نمى سازد. وى در مسائل [[علم کلام|کلامى]]، فلسفى و اثبات عقاید [[شیعه]] و معارف [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهمالسلام آثارى را از خود به ارث نهاده که مورد توجه اهل معرفت است. | ||
+ | |||
+ | این رسائل و حواشى عبارتند از: | ||
+ | |||
+ | *۱. شرح [[دعای سحر|دعاى سحر]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۲. رساله معراج؛ | ||
+ | |||
+ | *۳. رساله اسفار اربعه؛ | ||
+ | |||
+ | *۴. رساله در بیان قوه مولده؛ | ||
+ | |||
+ | *۵. رجعت؛ | ||
+ | |||
+ | *۶. تخلیه و تجلیه و تحلیه؛ | ||
+ | |||
+ | *۷. حرکت جوهریه؛ | ||
+ | |||
+ | *۸. اتحاد عاقل و معقول (فارسى)؛ | ||
+ | |||
+ | *۹. اتحاد عاقل و معقول (عربى)؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۰. رساله در وحدت وجود؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۱. رساله در حقیقت عقل؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۲. رساله در شب قدر؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۳. سخن در معاد؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۴. مقاله در وجود؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۵. تفسیرى در دو آیه از [[سوره یونس|سوره یونس]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۶. مقاله در تشریح اجزاء حملیه و اجزاء حدّیه؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۷. مقاله در قضایاى ضروریه ازلیه؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۸. رساله در حدوث دهرى؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۹. مقاله در اراده و مشیت؛ | ||
+ | |||
+ | *۲۰. مقاله در مسح رأس و وضو؛ | ||
+ | |||
+ | *۲۱. مقاله در شرح زندگى [[ملاصدرا]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۲۲. بحث شریف معاد؛ | ||
+ | |||
+ | *۲۳. حاشیه بر [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|شرح منظومه]] حکیم سبزوارى؛ | ||
+ | |||
+ | *۲۴. حواشى بر اسرار الحکم سبزوارى؛ | ||
+ | |||
+ | *۲۵. حواشى بر شرح الاسماء الحسنى، [[حاج ملاهادی سبزواری|حکیم سبزوارى]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۲۶. حواشى بر کتاب [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار اربعة]] صدرالمتألهین شیرازى؛ | ||
+ | |||
+ | *۲۷. حواشى بر مشاعر؛ | ||
+ | |||
+ | *۲۸. حواشى بر عرشیه ملاصدرا؛ | ||
+ | |||
+ | *۲۹. حواشى بر تعلیقات ملاصدرا بر کتاب [[شفا (کتاب)|شفاى]] بوعلى سینا؛ | ||
+ | |||
+ | *۳۰. حواشى بر شرح اصول کافى ملاصدرا؛ | ||
+ | |||
+ | *۳۱. حواشى بر مفاتیح الغیب ملاصدرا؛ | ||
+ | |||
+ | *۳۲. حواشى بر کتاب شفاى [[ابن سینا|ابن سینا]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۳۳. حواشى بر کتاب شرح الاشارات والتنبیهات؛ | ||
+ | |||
+ | *۳۴. حواشى بر شوارق الالهام [[فیاض لاهیجی|فیاض لاهیجى]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۳۵. حواشى بر گوهر مراد شرح حکمةالاشراق [[قطب الدین شیرازی|قطبالدین شیرازى]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۳۶. حواشى بر مقدمه فصوص الحکم قیصرى؛ | ||
+ | |||
+ | *۳۷. تعلیقات بر الشواهد الربوبیة صدرالمتألهین؛ | ||
+ | |||
+ | *۳۸. تعلیقات بر اسرارالآیات صدرالمتألهین؛ | ||
+ | |||
+ | *۳۹. حواشى بر شرح مطالع در [[منطق]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۴۰. حواشى بر شرح تجرید قوشچى در [[علم کلام|کلام]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۴۱. تعلیقات بر مصباح الانس ابن فنارى در [[عرفان]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۴۲. کتابى در حول عقاید [[امامیه]] در رد «جبانى» از نویسندگان [[کویت|کویت]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۴۳. تقریرات درسى اصول عقاید. | ||
+ | |||
+ | معظمله در [[فقه]] استدلالى نیز تألیفاتى داشته اند که عبارتند از: | ||
+ | |||
+ | *۱. کتاب صلوة؛ | ||
+ | |||
+ | *۲. کتاب خمس؛ | ||
+ | |||
+ | *۳. کتاب حج؛ | ||
+ | |||
+ | *۴. کتاب میراث؛ | ||
+ | |||
+ | *۵. کتاب نکاح؛ | ||
+ | |||
+ | *۶. کتاب طلاق؛ | ||
+ | |||
+ | *۷. کتاب مکاسب و بیع و تجارت؛ | ||
+ | |||
+ | *۸. در [[قاعده لاضرر]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۹. توضیح المسائل؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۰. هدایة الانام؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۱. حواشى بر [[عروة الوثقى]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۲. رساله مناسک حج؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۳. اسرار حج؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۴. حواشى بر [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]]؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۵. تعلیقات بر [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]] شیخ انصارى؛ | ||
+ | |||
+ | *۱۶. حاشیه بر وسیلة النجاة آقا [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]].<ref>در آسمان معرفت؛ ص ۲۸۴-۲۸۲ و رسائل فلسفى، ص ۲۵ و ۲۶.</ref> | ||
+ | ==وفات== | ||
+ | علامه سید ابوالحسن رفیعى قزوینى پس از سالها مجاهدت، ۲۴ دى ماه ۱۳۵۳ شمسى، (برابر اول [[ماه محرم|محرم]] ۱۳۹۵ قمرى) در سن ۸۵ سالگى در [[تهران]] به لقاءالله شتافت و در مسجد بالاسر آستان قدس فاطمى، [[حضرت فاطمه معصومه علیها السلام|حضرت فاطمه معصومه]] سلام الله علیها به خاک سپرده شد.<ref>معظمله چهارده فرزند دارند؛ اولاد ذکور آنها عبارتند از: ۱. شهاب الدین ۲. ضیاءالدین ۳. محسن ۴. حسن ۵. کاظم ۶. رضا ۷. عبدالله ۸. مهدى ۹. مصطفى ۱۰. صادق. جناب آقاى محسن رفیعى قزوینى روحانى و مدرس سطوح عالى فقهى است. «رسائل فلسفى» ص ۶۳.</ref> قبر ایشان بالای سر قبر [[علامه طباطبائی]] قرار دارد. | ||
+ | آن جناب پس از ارتحال، به خواب برخى از شاگردانش آمده و اهتمام به [[قرآن کریم]] و [[نماز اول وقت]] را سفارش کرده است. | ||
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references /> | ||
+ | ==منابع== | ||
+ | *[[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۲، سید علیرضا سید کبارى. | ||
+ | *[http://alaam.tahoor.com/page.php?id=11700&cat=1236 سایت اعلام طهور]، تاریخ بازیابی: ۱۱ دی ماه ۱۳۹۱. | ||
==آرشیو عکس و تصویر== | ==آرشیو عکس و تصویر== | ||
− | <gallery mode=packed heights= | + | <gallery mode="packed" heights="170"> |
− | پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (1).jpg| | + | پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (1).jpg|سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی |
− | پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (2).jpg| | + | پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (4).jpg|سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی |
− | پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (3).jpg|سنگ | + | پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (2).jpg|سید ابوالحسن رفیعی قزوینی |
− | + | پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (3).jpg|سنگ مزار سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی در [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه سلام الله علیها]] | |
+ | پرونده:میرزاابوالحسن.jpg|کتابی درباره سید ابوالحسن رفیعی قزوینی | ||
</gallery> | </gallery> | ||
− | + | [[رده:علمای قرن چهاردهم|رفیعی قزوینی،سید ابوالحسن]][[رده:علماء شیعه]] | |
− | [[رده:علمای | ||
[[رده:فیلسوفان]] | [[رده:فیلسوفان]] | ||
[[رده:فقیهان]] | [[رده:فقیهان]] | ||
+ | [[رده:متکلمان]] | ||
[[رده:مدفونین در حرم حضرت معصومه (س)]] | [[رده:مدفونین در حرم حضرت معصومه (س)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۰
«سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی» (۱۳۱۵ـ۱۳۹۵ ق)، از عالمان و اساتید بزرگ شیعه در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان شیخ عبدالکریم حائرى بود. آن حکیم الهى، در مسائل فقهی، کلامى، فلسفى و اثبات عقاید شیعه و معارف اهل بیت (علیهمالسلام) آثار ارزشمندی دارد. امام خمینى و علامه حسنزاده آملى از شاگردان او به شمار میآیند.
نام کامل | سید ابوالحسن رفیعی قزوینی |
زادروز | ۱۳۱۵ قمری |
زادگاه | قزوین |
وفات | ۱۳۹۵ قمری |
مدفن | قم، حرم حضرت معصومه علیها السلام |
اساتید | |
شاگردان |
|
آثار |
حاشیه بر شرح منظومه، حاشیه بر اسفار اربعه، حاشیه بر کفایة الاصول،... |
محتویات
ولادت و خاندان
سید ابوالحسن قزوینی فرزند سید ابراهیم، در سال ۱۳۱۵ هـ.ق (برابر ۱۲۶۸ هـ.ش) به دنیا آمد. تبار آیت الله رفیعى قزوینى از خاندانهاى علمى شیعه در قزوین است. آنان از سادات حسینى به شمار مى آیند و از ذریه سید میرزا محمدزمان طالقانى قزوینى (متوفى ۱۲۷۲ هـ.ق)، از اکابر علماى عصر خویش و از شاگردان ملا خلیل قزوینى اند.[۱]
سید میرزا رفیع، از مجتهدان و حکماى الهى عصر خویش بود که نامش عنوان این خاندان جلیل گشت. بدین ترتیب این سلسله به «آل رفیعى» شهرت یافتند.
پدر سید ابوالحسن که از خاندان علم و از پارسایان عصر خویش است، تربیت آغازین فرزند را خود بر عهده مى گیرد و با نام خدا «گوهر معرفت» را به وى مى آموزد و جان ابوالحسن را با خالق هستى بخش آشنا مى سازد.
تحصیلات و استادان
سید ابوالحسن با راهنمایى پدر به تحصیل دانشهاى رایج مى پردازد. از این رو در مکتب درسى فقیهان، اصولیان، ریاضیدانان، حکیمان و عارفان حاضر مى آید.
وى پس از تحصیل کتب ادبى و بلاغى در مدرسه صالحیه قزوین سطوح علمى و کتب فقهى و اصولى را نزد فرزانگان قزوین، حاج ملا على طارمى و آیت الله ملا علىاکبر تاکستانى آغاز نمود.[۲] لیکن تشنه معارف الهى بر آن است تا علوم عقلى را نیز بیاموزد.
سید ابوالحسن قزوینى سپس در حوزه علمیه تهران در سال ۱۳۳۳ هجرى قمرى به مجلس درس آیت الله حاج شیخ عبدالنبى نورى راه مى یابد و علوم عقلى و عرفانى را از او فرامى گیرد. البته وجود فرزانگان دیگرى چون حاج میرزا مسیح طالقانى، آیت الله سید محمد تنکابنى و آیت الله شیخ محمدرضا نورى را هم مغتنم شمرده و دانش فقهى و اصولى خویش را تکمیل مى کند.
دانشجوى حکمت و عرفان و ریاضیات در حوزه تهران حکیمان دیگرى را مى یابد و با حضور در مکتب حکیم متأله میرزا حسن کرمانشاهی، حاج فاضل تهرانى شمیرانى، میرزا محمود رضوان قمى، حکیم محمد هیدجى زنجانى، حاج شیخ محمدرضا مسجدشاهى اصفهانى و آقاى میرزا هاشم اشکورى در فلسفه و عرفان بهره هاى فراوان مى برد و علوم ریاضى را از میرزا ابراهیم زنجانى و شیخ على رشتى مى آموزد.[۳]
آیت الله سید ابوالحسن رفیعى قزوینى در طى آموزش علوم عقلى در حوزه علمیه تهران، در مدرسه صدر ساکن و پس از فراغت از تحصیل به قزوین بازمى گردد و مدت یک سال در زادگاه خود توقف مى کند.
در سال ۱۳۴۰ هجرى قمرى، حضرت آیت الله شیخ عبدالکریم حائرى یزدى به قم آمد و حوزه قم را رونق دوباره بخشید. آیت الله رفیعى با هجرت به قم قصد دارد تا هم دانش فقهى و اصولى خویش را در مکتب آیت الله حائرى به کمال رساند و هم علوم عقلى را در حوزه علمیه قم رواج دهد. لذا به دارالعلم قم هجرت مى کند و به تدریس کفایة الاصول، رسائل، مکاسب شیخ انصارى، اسفار اربعه و شرح منظومه مى پردازد و در محضر فقیه و اصولى فرهیخته آیت الله العظمى شیخ عبدالکریم حائرى یزدى و آیت الله شیخ ابوالقاسم کبیر قمى حاضر مى گردد.
آن جناب مورد عنایت مؤسس حوزه علمیه قم قرار مى گیرد و به امر ایشان در ماه رمضان ۱۳۴۴ هجرى قمرى در مسجد بالاسر بر کرسى تدریس مى نشیند و همزمان با تدریس، به تحریر تعلیقاتى بر شرح منظومه و رسائل همت مى گمارد.
آیت الله سید ابوالحسن رفیعى قزوینى در سال ۱۳۴۸ هجرى قمرى با اجازه صریح مراجع تقلید به مقام اجتهاد نایل مى آید. علاوه بر آیت الله العظمى حائرى یزدى در قم، آیت الله العظمى آقا سید ابوالحسن اصفهانى از نجف اشرف و آیت الله شیخ محمدرضا مسجدشاهى اصفهانى هم به ایشان اجازه اجتهاد و نقل روایت مى دهند.[۴]
تدریس و شاگردان
آیت الله رفیعى در مدرسه عبدالله خان تهران، به تدریس کتب فقهى و اصولى چون شرح لمعه و قوانین مى پردازد و از تدریس کتب فلسفى غفلت نمى ورزد و شرح منظومه حکیم سبزوارى و اشارات شیخ الرئیس ابو على سینا را تدریس مى کند. حوزه درسى وى چنان شهرت مى یابد که شاگردان مدارس دیگر نیز در درس آیت الله رفیعى حاضر مى شوند.[۵]
ایشان همچنین با اخذ درجه اجتهاد به حوزه علمیه قزوین بازگشته و با تدریس متون فقهى و حکمى و سطوح عالى فقه و اصول به عنوان مجتهد قزوین، مرجع خاص و عام در عقد و حل امور و علوم و معارف الهى شناخته مى شود و در مسجد سلطانى قزوین به اقامه نماز جماعت پرداخته و بر فعالیت اجتماعى مردم نظارت مى کند.
در ایام اقامت سى و دو ساله اش در قزوین، گروهى از طلاب علوم عقلى و پژوهندگان حکمت به قزوین مهاجرت کرده و از مکتب فلسفى وى بهره مى برند، تا این که در سال ۱۳۸۰ قمرى حکیم متأله به قم رفته و با برپایى حوزه درسى در علوم فقه، اصول و فلسفه به رونق حوزه قم مى افزایند؛ لیکن این اقامت بیشتر از دو ماه به طول نمى انجامد و در مراجعت به قزوین با اصرار مشتاقان معارف، در حوزه تهران به تدریس مى پردازد.
آیت الله رفیعى قزوینى، ترجمان حکمت و علوم الهى است و چون نسیم سحرگاهان اهل معرفت را به وادى عرفان هدایت مى کند و با معارف حقه الهى و لطایف قرآنى آشنا مى سازد، او چون دریایى پر جنب و جوش در حرکت از شهرى به شهرى و تدریس در حوزه هاى گوناگون است از این شاگردان مکتب آیت الله رفیعى در حوزه هاى قزوین، قم و تهران پراکنده اند، از آن جمله:
- امام خمینى
- علامه حسن زاده آملى
- محمدباقر محی الدین انواری
- سید رضى شیرازى
- مصطفى امام جمعه اى
- حکیم ذهبى شیرازى
- محمدرضا مهدوى کنى
- میرزا عبدالحسین ابن الدین
- سید مهدى کشفى
- شیخ شعبان لنگرودى
- سید جلال الدین آشتیانی
- سید محمد یزدى
- سید مصطفى خوانسارى
- شیخ محمد ابن الشیخ قمى
- سید مرتضى مبرقعى
- علاءالدین کرمانشاهى
- سید احمد قمى
- میرزا محمد ثقفى تهرانى
- میرزا حسین نورى
- سید محمد رضایى
- محمدرضا ربانى تربتى
- شیخ محمدحسین اویسى
- میرزا ابوالقاسم خرمشاهى
- مهدى باقرى کنى
- دکتر غلامحسین دینانى
- امامى کاشانى
- شیخ محمدتقى شریعتمدارى
- نجمالدین اعتمادزاده
- نظامالدین قمشه اى
- دکتر سید حسین نصر
- سید محمدمهدى تقوى
- شیخ هادى سلمانى
- غلامرضا رضانژاد
- سید محسن رفیعى (فرزند آیت الله رفیعى)
- ذوالمجد طباطبایى
- حاج احمد سیاح
- سید ابوترب ابوترابى قزوینى
آثار و تألیفات
آیت الله رفیعى قزوینی از افراد نادرى است که علوم عقلى و نقلى اعم از فقه و اصول و فلسفه و حکمت را به خوبى فراگرفته، مدارج عالى کمال را مى پیماید. لذا وقتى کتاب نفیس حضرت آیت الله العظمى شیخ عبدالکریم حائرى چاپ مى شود، آن فقیه بزرگ و حیکم متأله بر «دُرَر الاصول» وى مقدمه اى وزین و درخور مى نگارد. لیکن او بیش از هر علمى با حکمت متعالیه مأنوس بود و به راستى وى را باید ترجمان حکمت متعالیه خواند.
علامه رفیعى بر این باور بود که عرفان و قرآن و حدیث و حکمت از یکدیگر جدایى ندارند و اگر کتب حکمى و عرفانى به دست انسان زبان فهم بیفتد، آن را تفسیر انفسى قرآن مجید مى بیند.[۶] لذا وقتى شاگردان فرزانه مکتب فلسفى و عرفانى خویش را مى بیند که به سبب علاقه به علوم ریاضى به استخراج تقویم همت گمارده، مى فرماید: «از این که رشته هاى ریاضى را تحصیل کرده اید بسیار کار خوبى کرده اید، ولکن شما در علوم دیگر هم زحمت کشیده اید و این عمل شما سبب مى شود که در عرف عام به سمت یک منجم شناخته شوید و همه کمالات دیگر شما نادیده گرفته شوند».[۷]
او همانند بنیانگذار این مکتب فلسفى صدرالمتألهین شیرازى سیر علمى را با سلوک عملى هماهنگ ساخته بود. چنان که بر پشت جلد دوم اسفار طبع قدیم خود، تحت عنوان فائدة علویة، اشاره مى کند که در مبحث، لذت کتاب اسفار و تعریف آن که آیا «لذت عین ادراک ملایم است یا امر دیگر بر آن مترتب است؟» اشکال کردم و نفس خویش را مضطرب یافتم، آنگاه به سوى امام و مولایم سید الحکما الراسخین، امیرالاولیاء الموحدین امیرالمؤمنین علیهالسلام توجه تام کردم که با افاضه ربانى به درستى کلام صدرالمتألهین یقین پیدا کردم.[۸]
آیت الله رفیعى به موجز نویسى شُهره است. با این حال ایجاز به اتقان بحث لطمه اى وارد نمى سازد. وى در مسائل کلامى، فلسفى و اثبات عقاید شیعه و معارف اهل بیت علیهمالسلام آثارى را از خود به ارث نهاده که مورد توجه اهل معرفت است.
این رسائل و حواشى عبارتند از:
- ۱. شرح دعاى سحر؛
- ۲. رساله معراج؛
- ۳. رساله اسفار اربعه؛
- ۴. رساله در بیان قوه مولده؛
- ۵. رجعت؛
- ۶. تخلیه و تجلیه و تحلیه؛
- ۷. حرکت جوهریه؛
- ۸. اتحاد عاقل و معقول (فارسى)؛
- ۹. اتحاد عاقل و معقول (عربى)؛
- ۱۰. رساله در وحدت وجود؛
- ۱۱. رساله در حقیقت عقل؛
- ۱۲. رساله در شب قدر؛
- ۱۳. سخن در معاد؛
- ۱۴. مقاله در وجود؛
- ۱۵. تفسیرى در دو آیه از سوره یونس؛
- ۱۶. مقاله در تشریح اجزاء حملیه و اجزاء حدّیه؛
- ۱۷. مقاله در قضایاى ضروریه ازلیه؛
- ۱۸. رساله در حدوث دهرى؛
- ۱۹. مقاله در اراده و مشیت؛
- ۲۰. مقاله در مسح رأس و وضو؛
- ۲۱. مقاله در شرح زندگى ملاصدرا؛
- ۲۲. بحث شریف معاد؛
- ۲۳. حاشیه بر شرح منظومه حکیم سبزوارى؛
- ۲۴. حواشى بر اسرار الحکم سبزوارى؛
- ۲۵. حواشى بر شرح الاسماء الحسنى، حکیم سبزوارى؛
- ۲۶. حواشى بر کتاب اسفار اربعة صدرالمتألهین شیرازى؛
- ۲۷. حواشى بر مشاعر؛
- ۲۸. حواشى بر عرشیه ملاصدرا؛
- ۲۹. حواشى بر تعلیقات ملاصدرا بر کتاب شفاى بوعلى سینا؛
- ۳۰. حواشى بر شرح اصول کافى ملاصدرا؛
- ۳۱. حواشى بر مفاتیح الغیب ملاصدرا؛
- ۳۲. حواشى بر کتاب شفاى ابن سینا؛
- ۳۳. حواشى بر کتاب شرح الاشارات والتنبیهات؛
- ۳۴. حواشى بر شوارق الالهام فیاض لاهیجى؛
- ۳۵. حواشى بر گوهر مراد شرح حکمةالاشراق قطبالدین شیرازى؛
- ۳۶. حواشى بر مقدمه فصوص الحکم قیصرى؛
- ۳۷. تعلیقات بر الشواهد الربوبیة صدرالمتألهین؛
- ۳۸. تعلیقات بر اسرارالآیات صدرالمتألهین؛
- ۳۹. حواشى بر شرح مطالع در منطق؛
- ۴۰. حواشى بر شرح تجرید قوشچى در کلام؛
- ۴۱. تعلیقات بر مصباح الانس ابن فنارى در عرفان؛
- ۴۳. تقریرات درسى اصول عقاید.
معظمله در فقه استدلالى نیز تألیفاتى داشته اند که عبارتند از:
- ۱. کتاب صلوة؛
- ۲. کتاب خمس؛
- ۳. کتاب حج؛
- ۴. کتاب میراث؛
- ۵. کتاب نکاح؛
- ۶. کتاب طلاق؛
- ۷. کتاب مکاسب و بیع و تجارت؛
- ۸. در قاعده لاضرر؛
- ۹. توضیح المسائل؛
- ۱۰. هدایة الانام؛
- ۱۱. حواشى بر عروة الوثقى؛
- ۱۲. رساله مناسک حج؛
- ۱۳. اسرار حج؛
- ۱۴. حواشى بر کفایة الاصول؛
- ۱۵. تعلیقات بر رسائل شیخ انصارى؛
- ۱۶. حاشیه بر وسیلة النجاة آقا سید ابوالحسن اصفهانى.[۹]
وفات
علامه سید ابوالحسن رفیعى قزوینى پس از سالها مجاهدت، ۲۴ دى ماه ۱۳۵۳ شمسى، (برابر اول محرم ۱۳۹۵ قمرى) در سن ۸۵ سالگى در تهران به لقاءالله شتافت و در مسجد بالاسر آستان قدس فاطمى، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد.[۱۰] قبر ایشان بالای سر قبر علامه طباطبائی قرار دارد.
آن جناب پس از ارتحال، به خواب برخى از شاگردانش آمده و اهتمام به قرآن کریم و نماز اول وقت را سفارش کرده است.
پانویس
- ↑ درباره علماى این خاندان، ر.ک به: دایرة المعارف تشیع؛ ج ۱، ص ۱۷۳؛ مینو در؛ ص ۳۲۵-۳۲۴؛ تقریرات «آیت الله رفیعى».
- ↑ استاد سید جلالالدین آشتیانى در خصوص اساتید آیت الله رفیعى گوید: ایشان «سفر نفس اسفار» و «الهیات شفا» را نزد آقا میرزا حسن کرمانشاهى آموخته بود و «منظومه» را نزد حاج فاضل تهرانى و «مقدمه قیصرى» و قسمتى از «فص آدمى» را نزد آقا میرزا محمود قمى فراگرفته بود. احاطه او بر آثار ملاصدرا ظاهر و بارز بود. کتاب اسفار و حواشى ملاصدرا و مفاتیح الغیب و حواشى ملاصدرا بر حکمت الاشراق را در حافظه داشت و خداوند گویا او را براى تدریس اسفار خلق کرده بود. کیهان فرهنگى؛ سال دوم، شهریور ۱۳۶۴، ش ۶، ص ۱۷.
- ↑ آئینه دانشوران، ص ۱۸۳ و رسائل فلسفى، ص ۶.
- ↑ رسائل فلسفى؛ ص ۷.
- ↑ رسائل فلسفى؛ ص ۶ و ۷.
- ↑ همان؛ ص ۵۶.
- ↑ همان؛ ص ۳۹۸.
- ↑ رسائل فلسفى، ص ۱۹.
- ↑ در آسمان معرفت؛ ص ۲۸۴-۲۸۲ و رسائل فلسفى، ص ۲۵ و ۲۶.
- ↑ معظمله چهارده فرزند دارند؛ اولاد ذکور آنها عبارتند از: ۱. شهاب الدین ۲. ضیاءالدین ۳. محسن ۴. حسن ۵. کاظم ۶. رضا ۷. عبدالله ۸. مهدى ۹. مصطفى ۱۰. صادق. جناب آقاى محسن رفیعى قزوینى روحانى و مدرس سطوح عالى فقهى است. «رسائل فلسفى» ص ۶۳.
منابع
- ستارگان حرم، جلد ۲، سید علیرضا سید کبارى.
- سایت اعلام طهور، تاریخ بازیابی: ۱۱ دی ماه ۱۳۹۱.
آرشیو عکس و تصویر
سنگ مزار سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها