الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
نام كامل اين تفسير« الكشاف عن حقائق التنزيل و عيون الاقاويل فى وجوه التاويل» است كه به كشاف زمخشرى شهرت دارد. زمخشرى درباره آن چنين سروده است:
+
{{مشخصات کتاب
تفاسير قرآن بود بى‌شمار            ولى همچو كشاف نديده كسى‌
 
  
تو گر طالب فهم قرآن بدى            به كشاف روى آر اگر عاقلى‌
+
|عنوان=
  
==انگيزه تأليف==   
+
|تصویر= [[پرونده:الكشاف عن حقائق .jpg|240px|وسط]]
  
داستان تاليف كشاف همانگونه كه ذهبى از قول زمخشرى نقل كرده بسيار شنيدنى است. زمخشرى مى‌گويد: من ديدم برادران دينى از مذهب عدليه كه داراى علم عربى و اصول دين هستند هر گاه به تفسير آيه‌اى از قرآن مراجعه مى‌كنند و من بعضى از حقايق آيات را برايشان بيان مى‌كنم بسيار تمجيد و تعجب مى‌كنند و از شوق پر مى‌كشند به سوى تفسيرى كه بتواند جوابگوى مسايل قرآنى آثار باشد تا اينكه آمدند و دور من جمع شدند و از من درخواست كردند كشاف را براى آنان املا كنم من از اين مطلب سر باز زدم آنان قبول نكردند و گفتند به نزد بزرگان دين و دانشمندان معتزلى مى‌رويم و آنان را واسطه مى‌كنيم. آنچه كه مرا از قبول اين درخواست بازمى‌داشت علاوه بر اينكه قدرت و توان علمى آنرا نداشتم اين بود كه قبول اين خواسته بر من واجب نبود زيرا دقت در آن مانند واجب عينى است كه در اين زمانه مورد توجه نيست و كسى به دنبال آن نيست و همت مردم از اين مقدار علم بسيار كم و كوتاه است تا چه رسد به تفسيرى كه بر اساس علم معانى و بيان بنيان نهاده شود. به همين خاطر مقدارى پيرامون فواتح سور و حقايق سوره بقره بصورت سوال و جواب برايشان مطرح كردم. چون تصميم گرفتم به زيارت خانه خدا بازگردم و از خانه خدا كسب فيض نمايم به سوى مكه حركت كردم از هر شهرى كه مى‌گذشتم كسانى را مى‌ديدم كه متاسفانه معارف قرآن را به اهلش ياد نمى‌دادند و به اين خاطر با ديدن من سعى مى‌كردند تشنگى معارف قرآن خويش را سيراب كنند دور من حلقه مى‌زدند و در يادگيرى حرص مى‌ورزيدند از توجه من به آنان به اهتزاز درمى‌آمدند و از نشاط من به وجد و حركت درمى‌آمدند. تا اين كه رحل اقامت را به مكه افكندم در آنجا سيد ابو الحسن بن حمزة بن دهاس كه از بنى حسن است نسبت به بنده بسيار لطف فرمود و درخواست نمود كه اين تفسير را بنگارم بنده عرض كردم مرا معاف بدار زيرا عمر من به 60 و 70 رسيده و ديگر توانايى تحقيق و تفحص را ندارم و بايد ميانه‌روى كنم ولى با اين حال خداوند توفيق داد تا به مدت دو سال و چهار ماه( مدت خلافت ابوبكر) آن را به پايان برسانم در حاليكه سى سال بود كه من در انتظار چنين سالى بودم و اين از بركت خانه خداست.
+
|نویسنده= جارالله زمخشری
  
==ارزش كشاف ==     
+
|موضوع= تفسیر اهل سنت
  
ذهبى در تفسير و مفسرون( ج 1، ص 440) مى‌گويد: ارزش اين تفسير با چشم پوشى از گرايش اعتزالى آن، چنان است كه تا به حال كسى مانند آن را تاليف نكرده است بخاطر وجوه اعجازى كه از قرآن بيان كرده و زيبايى نظم و بلاغت قرآنى كه در آن اظهار كرده. تا به حال كسى مانند زمخشرى نتوانسته براى ما زيبايى قرآن و سحر بلاغت آن را بازگو كند. زيرا وى در بسيارى از علوم مهارت داشت به ويژه در واژه‌شناسى عربى تبحر فوق‌العاده داشته است. اشعار عرب را به خوبى مى‌شناخته به علاوه اينكه در احاطه به علوم بلاغى و معانى و بيان و ادبيات عربى ممتاز بود.
+
|زبان= عربی
  
اين نبوغ علمى و ادبى به بهترين وجه در تفسير كشاف متبلور شده است بطورى كه از هنگام تأليف تاكنون مورد توجه دانشمندان بوده و دلهاى مفسران را ربوده است. در حقيقت زمخشرى تمام ابزار و وسايلى را كه مفسر بدان نياز دارد در اين تفسير گردآورى كرده و آن را در اختيار مردم نهاده است. تفسير كشاف در موضوع خود يگانه است و در چشم دانشمندان و تفسيرپژوهان همچون كوه استوارى است كه صعود به قله آن بسيار مشكل به نظر مى‌آيد.
+
|تعداد جلد= ۴
  
==ويژگى‌هاى تفسير==     
+
|عنوان افزوده1=
  
1- زمخشرى در پرده بردارى از بلاغت قرآن و بيان وجوه اعجاز آن و تبيين لطايف و دقايق معناى آن گوى سبقت را از همگان ربوده و پس از وى كسى به مقام وى نرسيده است.
+
|افزوده1=
  
2- تمام كسانى كه وى را بخاطر اعتقاد اعتزالى سرزنش كرده‌اند ولى در مهارت در واژه‌شناسى عربى و فصاحت و بلاغت ستوده‌اند و گفته‌اند وى پيشواى واژه‌شناسى و بلاغت قرآنى است.
+
|عنوان افزوده2=
  
3- هر مفسرى در تفسيرش چيزى را بطور غالب بيان مى‌كند كه در آن مهارت دارد ولى تفسير كشّاف يك ويژگى خاصى دارد كه مجموعه‌اى است كه بعضى از آن بعض ديگر را تكميل مى‌كند.
+
|افزوده2=
  
4- كشاف در موضوع خود از جايگاه ويژه‌اى برخوردار است و بر ساير تفاسير پيشى گرفته و باعث شده كه يكى از تراث علمى بسيار عالى در تفسير به شمار آيد.
+
|لینک=
  
5- تفسير زمخشرى آينه تمام‌نماى تفكر اعتزالى است هم براى دوستداران مذهب اعتزلى و هم براى منتقدان آن. يعنى مذهب معتزله را بسيار واضح و شفاف منعكس مى‌كند تا كسى كه مى‌خواهد بين نزاع قديمى اشاعره و معتزله داورى كند مستندات روشنى داشته باشد.
+
}}
  
در پايان بايد گفت: تفسير كشاف زمخشرى از چنان مقام و منزلتى برخوردار است كه يكى از مراجع و مصادر مهم تفسير كلاسيك به شمار مى‌آيد.
+
'''«الکشّاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فى وجوه التأویل»''' تألیف [[زمخشرى|محمود زمخشرى]] (م، ۵۳۸ ق)، از [[تفسیر ادبی|تفاسیر ادبی]] مشهور در [[اهل سنت]] است. تفسیر «الکشاف» در تبیین [[بلاغت]] [[قرآن]] و بیان وجوه [[اعجاز]] و لطایف و دقایق معناى آن، در جایگاه بالایی قرار دارد.
  
اين مقاله ترجمه و تلخيص جزوه الامام الزمخشرى تأليف محمد على قطب است
+
==مؤلف==
 +
«محمود بن عمر» معروف به [[زمخشرى|جارالله زمخشرى]] (۵۳۸-۴۷۶ ق)، مفسر، محدث، ادیب و متکلم [[معتزله|معتزلى]] [[حنفی]] مذهب در قرن ۶ هجری است. او در [[نحو]] و لغت عرب و [[فقه]] و [[حدیث]] و [[تفسیر]] استاد بود.
  
==منبع==
+
تفسیر «[[الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل (کتاب)|الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل]]» معروفترین اثر اوست. برخی دیگر از تألیفات او عبارتند از: الفائق فی غریب الحدیث، اساس البلاغه، المستقصی فی امثال العرب، المقامات، النموذج، المنهاج.
  
نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی
+
==انگیزه تألیف==   
 +
 
 +
داستان تألیف تفسیر «الکشاف» همانگونه که ذهبى از قول [[زمخشرى]] نقل کرده، چنین است:
 +
 
 +
«من دیدم برادران دینى از مذهب [[عدلیه]] که داراى علم عربى و اصول دین هستند، هر گاه به [[تفسیر]] آیه‌اى از [[قرآن]] مراجعه مى‌کنند و من بعضى از حقایق آیات را برایشان بیان مى‌کنم بسیار تمجید و تعجب مى‌کنند و از شوق پر مى‌کشند به سوى تفسیرى که بتواند جوابگوى مسایل قرآنى آثار باشد. تا اینکه آمدند و دور من جمع شدند و از من درخواست کردند کشاف را براى آنان املا کنم. من از این مطلب سر باز زدم، آنان قبول نکردند و گفتند به نزد بزرگان دین و دانشمندان [[معتزله|معتزلى]] مى‌رویم و آنان را واسطه مى‌کنیم. آنچه که مرا از قبول این درخواست بازمى‌داشت، علاوه بر اینکه قدرت و توان علمى آنرا نداشتم، این بود که قبول این خواسته بر من واجب نبود زیرا دقت در آن مانند واجب عینى است که در این زمانه مورد توجه نیست و کسى به دنبال آن نیست و همت مردم از این مقدار علم بسیار کم و کوتاه است، تا چه رسد به تفسیرى که بر اساس [[علم معانی|علم معانى]] و [[بیان]] بنیان نهاده شود. به همین خاطر مقدارى پیرامون فواتح [[سوره|سور]] و حقایق [[سوره بقره]] بصورت سوال و جواب برایشان مطرح کردم. چون تصمیم گرفتم به زیارت [[خانه خدا]] بازگردم و از خانه خدا کسب فیض نمایم به سوى [[مکه]] حرکت کردم؛ از هر شهرى که مى‌گذشتم کسانى را مى‌دیدم که متاسفانه معارف قرآن را به اهلش یاد نمى‌دادند و به این خاطر با دیدن من سعى مى‌کردند تشنگى معارف قرآن خویش را سیراب کنند؛ دور من حلقه مى‌زدند و در یادگیرى حرص مى‌ورزیدند. از توجه من به آنان به اهتزاز درمى‌آمدند و از نشاط من به وجد و حرکت درمى‌آمدند. تا این که رحل اقامت را به مکه افکندم. در آنجا سید ابوالحسن بن حمزة بن دهاس که از بنى الحسن است نسبت به بنده بسیار لطف فرمود و درخواست نمود که این تفسیر را بنگارم. بنده عرض کردم مرا معاف بدار، زیرا عمر من به ۶۰ و ۷۰ رسیده و دیگر توانایى تحقیق و تفحص را ندارم و باید میانه‌روى کنم؛ ولى با این حال خداوند توفیق داد تا به مدت دو سال و چهار ماه (مدت خلافت [[ابوبکر]]) آن را به پایان برسانم، در حالیکه سى سال بود که من در انتظار چنین سالى بودم و این از برکت خانه خداست».
 +
 
 +
==ارزش کتاب==     
 +
 
 +
ذهبى در «التفسیر و المفسرون» مى‌گوید: «ارزش این تفسیر با چشم پوشى از گرایش [[معتزله|اعتزالى]] آن، چنان است که تا به حال کسى مانند آن را تالیف نکرده است، بخاطر وجوه [[اعجاز قرآن|اعجازى]] که از [[قرآن]] بیان کرده و زیبایى نظم و [[بلاغت]] قرآنى که در آن اظهار کرده. تا به حال کسى مانند [[زمخشری]] نتوانسته براى ما زیبایى قرآن و سحر بلاغت آن را بازگو کند. زیرا وى در بسیارى از علوم مهارت داشت، به ویژه در واژه‌شناسى عربى تبحر فوق‌العاده داشته است. اشعار عرب را به خوبى مى‌شناخته، به علاوه اینکه در احاطه به علوم بلاغى و معانى و بیان و [[ادبیات عرب]] ممتاز بود.»
 +
 
 +
این نبوغ علمى و ادبى به بهترین وجه در تفسیر «الکشاف» متبلور شده است، بطورى که از هنگام تألیف تاکنون مورد توجه دانشمندان بوده و دلهاى مفسران را ربوده است. در حقیقت زمخشرى تمام ابزار و وسایلى را که مفسر بدان نیاز دارد در این تفسیر گردآورى کرده و آن را در اختیار مردم نهاده است. تفسیر کشاف در موضوع خود کم نظیر است و در چشم دانشمندان و تفسیرپژوهان، همچون کوه استوارى است که صعود به قله آن بسیار مشکل به نظر مى‌آید.
 +
 
 +
==ویژگى‌هاى تفسیر==
 +
 
 +
* [[زمخشری]] در «الکشاف» در پرده بردارى از [[بلاغت]] قرآن و بیان وجوه [[اعجاز]] آن و تبیین لطایف و دقایق معناى آن، گوى سبقت را از همگان ربوده و پس از وى کسى به مقام وى نرسیده است.
 +
* تمام کسانى که وى را بخاطر اعتقاد اعتزالى سرزنش کرده‌اند، با این وجود، در مهارت در واژه‌شناسى عربى و فصاحت و بلاغت ستوده‌اند و گفته‌اند وى پیشواى واژه‌شناسى و بلاغت قرآنى است.
 +
* هر مفسرى در تفسیرش چیزى را بطور غالب بیان مى‌کند که در آن مهارت دارد، ولى تفسیر کشّاف یک ویژگى خاصى دارد که مجموعه‌اى است که بعضى از آن بعض دیگر را تکمیل مى‌کند.
 +
* الکشاف در موضوع خود از جایگاه ویژه‌اى برخوردار است و بر سایر تفاسیر پیشى گرفته و باعث شده که یکى از تراث علمى بسیار عالى در تفسیر به شمار آید.
 +
* تفسیر زمخشرى آینه تمام‌نماى تفکر اعتزالى است، هم براى دوستداران مذهب اعتزلى و هم براى منتقدان آن. یعنى مذهب [[معتزله]] را بسیار واضح و شفاف منعکس مى‌کند تا کسى که مى‌خواهد بین نزاع قدیمى [[اشاعره]] و معتزله داورى کند مستندات روشنى داشته باشد.
 +
* در پایان باید گفت: تفسیر کشاف زمخشرى از چنان مقام و منزلتى برخوردار است که یکى از مراجع و مصادر مهم تفسیر کلاسیک به شمار مى‌آید.<ref>این مقاله ترجمه و تلخیص جزوه الامام الزمخشرى تألیف محمد على قطب است.</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 +
==منابع==
 +
 
 +
* [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر نور]]، بخش کتابشناسی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
 +
{{تفسیر قرآن}}
 +
[[رده: تفاسیر]][[رده: تفاسیر ادبی]][[رده: تفسیرهای اهل سنت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۳

الكشاف عن حقائق .jpg
نویسنده جارالله زمخشری
موضوع تفسیر اهل سنت
زبان عربی
تعداد جلد ۴

«الکشّاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فى وجوه التأویل» تألیف محمود زمخشرى (م، ۵۳۸ ق)، از تفاسیر ادبی مشهور در اهل سنت است. تفسیر «الکشاف» در تبیین بلاغت قرآن و بیان وجوه اعجاز و لطایف و دقایق معناى آن، در جایگاه بالایی قرار دارد.

مؤلف

«محمود بن عمر» معروف به جارالله زمخشرى (۵۳۸-۴۷۶ ق)، مفسر، محدث، ادیب و متکلم معتزلى حنفی مذهب در قرن ۶ هجری است. او در نحو و لغت عرب و فقه و حدیث و تفسیر استاد بود.

تفسیر «الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل» معروفترین اثر اوست. برخی دیگر از تألیفات او عبارتند از: الفائق فی غریب الحدیث، اساس البلاغه، المستقصی فی امثال العرب، المقامات، النموذج، المنهاج.

انگیزه تألیف

داستان تألیف تفسیر «الکشاف» همانگونه که ذهبى از قول زمخشرى نقل کرده، چنین است:

«من دیدم برادران دینى از مذهب عدلیه که داراى علم عربى و اصول دین هستند، هر گاه به تفسیر آیه‌اى از قرآن مراجعه مى‌کنند و من بعضى از حقایق آیات را برایشان بیان مى‌کنم بسیار تمجید و تعجب مى‌کنند و از شوق پر مى‌کشند به سوى تفسیرى که بتواند جوابگوى مسایل قرآنى آثار باشد. تا اینکه آمدند و دور من جمع شدند و از من درخواست کردند کشاف را براى آنان املا کنم. من از این مطلب سر باز زدم، آنان قبول نکردند و گفتند به نزد بزرگان دین و دانشمندان معتزلى مى‌رویم و آنان را واسطه مى‌کنیم. آنچه که مرا از قبول این درخواست بازمى‌داشت، علاوه بر اینکه قدرت و توان علمى آنرا نداشتم، این بود که قبول این خواسته بر من واجب نبود زیرا دقت در آن مانند واجب عینى است که در این زمانه مورد توجه نیست و کسى به دنبال آن نیست و همت مردم از این مقدار علم بسیار کم و کوتاه است، تا چه رسد به تفسیرى که بر اساس علم معانى و بیان بنیان نهاده شود. به همین خاطر مقدارى پیرامون فواتح سور و حقایق سوره بقره بصورت سوال و جواب برایشان مطرح کردم. چون تصمیم گرفتم به زیارت خانه خدا بازگردم و از خانه خدا کسب فیض نمایم به سوى مکه حرکت کردم؛ از هر شهرى که مى‌گذشتم کسانى را مى‌دیدم که متاسفانه معارف قرآن را به اهلش یاد نمى‌دادند و به این خاطر با دیدن من سعى مى‌کردند تشنگى معارف قرآن خویش را سیراب کنند؛ دور من حلقه مى‌زدند و در یادگیرى حرص مى‌ورزیدند. از توجه من به آنان به اهتزاز درمى‌آمدند و از نشاط من به وجد و حرکت درمى‌آمدند. تا این که رحل اقامت را به مکه افکندم. در آنجا سید ابوالحسن بن حمزة بن دهاس که از بنى الحسن است نسبت به بنده بسیار لطف فرمود و درخواست نمود که این تفسیر را بنگارم. بنده عرض کردم مرا معاف بدار، زیرا عمر من به ۶۰ و ۷۰ رسیده و دیگر توانایى تحقیق و تفحص را ندارم و باید میانه‌روى کنم؛ ولى با این حال خداوند توفیق داد تا به مدت دو سال و چهار ماه (مدت خلافت ابوبکر) آن را به پایان برسانم، در حالیکه سى سال بود که من در انتظار چنین سالى بودم و این از برکت خانه خداست».

ارزش کتاب

ذهبى در «التفسیر و المفسرون» مى‌گوید: «ارزش این تفسیر با چشم پوشى از گرایش اعتزالى آن، چنان است که تا به حال کسى مانند آن را تالیف نکرده است، بخاطر وجوه اعجازى که از قرآن بیان کرده و زیبایى نظم و بلاغت قرآنى که در آن اظهار کرده. تا به حال کسى مانند زمخشری نتوانسته براى ما زیبایى قرآن و سحر بلاغت آن را بازگو کند. زیرا وى در بسیارى از علوم مهارت داشت، به ویژه در واژه‌شناسى عربى تبحر فوق‌العاده داشته است. اشعار عرب را به خوبى مى‌شناخته، به علاوه اینکه در احاطه به علوم بلاغى و معانى و بیان و ادبیات عرب ممتاز بود.»

این نبوغ علمى و ادبى به بهترین وجه در تفسیر «الکشاف» متبلور شده است، بطورى که از هنگام تألیف تاکنون مورد توجه دانشمندان بوده و دلهاى مفسران را ربوده است. در حقیقت زمخشرى تمام ابزار و وسایلى را که مفسر بدان نیاز دارد در این تفسیر گردآورى کرده و آن را در اختیار مردم نهاده است. تفسیر کشاف در موضوع خود کم نظیر است و در چشم دانشمندان و تفسیرپژوهان، همچون کوه استوارى است که صعود به قله آن بسیار مشکل به نظر مى‌آید.

ویژگى‌هاى تفسیر

  • زمخشری در «الکشاف» در پرده بردارى از بلاغت قرآن و بیان وجوه اعجاز آن و تبیین لطایف و دقایق معناى آن، گوى سبقت را از همگان ربوده و پس از وى کسى به مقام وى نرسیده است.
  • تمام کسانى که وى را بخاطر اعتقاد اعتزالى سرزنش کرده‌اند، با این وجود، در مهارت در واژه‌شناسى عربى و فصاحت و بلاغت ستوده‌اند و گفته‌اند وى پیشواى واژه‌شناسى و بلاغت قرآنى است.
  • هر مفسرى در تفسیرش چیزى را بطور غالب بیان مى‌کند که در آن مهارت دارد، ولى تفسیر کشّاف یک ویژگى خاصى دارد که مجموعه‌اى است که بعضى از آن بعض دیگر را تکمیل مى‌کند.
  • الکشاف در موضوع خود از جایگاه ویژه‌اى برخوردار است و بر سایر تفاسیر پیشى گرفته و باعث شده که یکى از تراث علمى بسیار عالى در تفسیر به شمار آید.
  • تفسیر زمخشرى آینه تمام‌نماى تفکر اعتزالى است، هم براى دوستداران مذهب اعتزلى و هم براى منتقدان آن. یعنى مذهب معتزله را بسیار واضح و شفاف منعکس مى‌کند تا کسى که مى‌خواهد بین نزاع قدیمى اشاعره و معتزله داورى کند مستندات روشنى داشته باشد.
  • در پایان باید گفت: تفسیر کشاف زمخشرى از چنان مقام و منزلتى برخوردار است که یکى از مراجع و مصادر مهم تفسیر کلاسیک به شمار مى‌آید.[۱]

پانویس

  1. این مقاله ترجمه و تلخیص جزوه الامام الزمخشرى تألیف محمد على قطب است.

منابع

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: