مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

محمدتقی مجلسی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
 
(۱۰ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
عالم عارف،فقیه بیدار دل و ادیب ملامحمد تقی بن مقصود علی معروف به (مجلسی اوّل) ستاره فروزان حوزه های علوم شیعه است .
+
{{خوب}}
==تولد==
+
'''«علامه محمدتقی مجلسی»''' (۱۰۷۰-۱۰۰۳ ق) پدر [[محمد باقر مجلسی|علامه محمدباقر مجلسی]]، از فقها و محدثان بزرگ [[شیعه]] در قرن یازدهم هجری و از شاگردان [[شیخ بهائی]] است. مجلسی مدرس برجسته حوزه علمیه [[اصفهان]] در دوران [[صفویه]] بود و بزرگانی چون [[آقا حسین خوانساری]] و [[سید نعمت الله جزائری|سید نعمت‌الله جزایری]] از او بهره بردند. وی در نشر و احیای [[حدیث|احادیث]] و معارف [[اهل البیت|اهل بیت]] (علیهم‌السلام) کوشا بود و آثار ارزشمندی مانند «[[روضه المتقین|روضة المتقین]]» را تألیف نمود.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = محمدتقی مجلسی
 +
||تصویر= [[پرونده:Mohammad-taqi-majlesi.jpg]]
 +
||زادروز = ۱۰۰۳ قمری
 +
|زادگاه = [[اصفهان]]
 +
|وفات = ۱۰۷۰ قمری
 +
|مدفن =  [[مسجد جامع اصفهان]]
 +
|اساتید =  [[ملا عبدالله شوشتری]]، [[شیخ بهائی]]، [[میرفندرسکی|میرفندرسکی]]، امیراسحاق استرآبادی،...
 +
|شاگردان = [[محمد باقر مجلسی|محمدباقر مجلسی]]، [[آقا حسین خوانساری]]، [[سید نعمت الله جزائری|سید نعمت‌الله جزایری]]، [[ملا صالح مازندرانی|ملا محمدصالح مازندرانی]]،...
 +
|آثار = [[روضة المتقین]]، شرح «[[صحیفه سجادیه]]، [[لوامع صاحبقرانی (کتاب)|لوامع صاحبقرانی]]، احیاء الاحادیث،...  
 +
}}
 +
==ولادت و خاندان==
  
محمدتقی در سال 1003 ق. در اصفهان پایتخت صفویه، چشم به دنیا گشود. كودكی محمدتقی در محیطی آكنده از صفا و عشق به [[دین]] و پیشوایان دین سپری شد. از همین رو فطرت خداجوی او مجال رشد یافت و احساسات و عواطفش با حب آل محمد صلی الله علیه و آله شكل گرفت. پدرش ملا علی مجلسی فاضلی دانش دوست بود و خود از راویان [[احادیث]] [[اهل بیت]] علیهم السلام به شمار می‌آمد. ذوق و قریحه شعرگویی او شهرت داشت و به «مجلسی» تخلص می‌كرد و گویا از همین رو، مجلسی نام گرفته بود.<ref> مرآه الاحوال، نقل از [[بحارالانوار]]، محمدباقر مجلسی، ج 102، ص 105.</ref>
+
محمدتقی مجلسی در سال ۱۰۰۳ ق. در [[اصفهان]] پایتخت [[صفویه]]، چشم به دنیا گشود. پدرش مقصودعلی مجلسی، فاضلی دانش دوست بود و خود از راویان [[احادیث]] [[اهل بیت]] علیهم السلام به شمار می‌آمد. ذوق و قریحه شعرگویی او شهرت داشت و به «مجلسی» تخلص می‌کرد و گویا از همین رو، مجلسی نام گرفته بود.<ref> مرآه الاحوال، نقل از بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج ۱۰۲، ص ۱۰۵.</ref>
  
==كودكی==
+
مقصودعلی مجلسی از همان اوان کودکی محمدتقی، اعتقادات و مبانی دینی را به او تعلیم می‌داد؛ از خدا و [[رسول خدا]] ‌صلی الله علیه و آله، از [[معاد]] و [[دوزخ]] و [[بهشت]] برایش سخن می‌گفت. [[نماز]] را به او آموخته بود و او را به همراه خود به مجالس مذهبی می‌برد. محمدتقی نیز به [[دین]] و مسائل دینی علاقه نشان می‌داد و آن گونه که خود نقل کرده است کودکان را با آیات [[قرآن]] و روایات، به انجام کارهای خوب و ترک کارهای زشت فرامی‌خواند. برای همین در حلقه بازی کودکان رفتار او بیشتر به بزرگان می‌نمود تا کودکان.
  
مولا علی مجلسی از همان اوان كودكی محمدتقی، اعتقادات و مبانی دینی را به او تعلیم می‌داد؛ از خدا و [[رسول خدا]] ‌صلی الله علیه و آله، از [[معاد]] و [[دوزخ]] و [[بهشت]] برایش سخن می‌گفت. [[نماز]] را به او آموخته بود و او را به همراه خود به مجالس مذهبی می‌برد. محمدتقی نیز به [[دین]] و مسائل دینی علاقه نشان می‌داد و آن گونه كه خود نقل كرده است كودكان را با آیات [[قرآن]] و روایات، به انجام كارهای خوب و ترك كارهای زشت فرامی‌خواند.
+
نسبت محمدتقی از پدر، به حافظ بزرگوار [[ابونعیم اصفهانی]] و از مادر، به مولی درویش محمدبن حسن نطنزی می رسد. وجود عالم بزرگی چون درویش محمد عاملی، پدربزرگ مادری او در میان بستگان محمدتقی در شوق او به تحصیل معارف اسلامی نقش بسیاری داشت.  
  
برای همین در حلقه بازی كودكان رفتار او بیشتر به بزرگان می‌نمود تا كودكان. این صفای روحی و علاقه مذهبی بعدها در شخصیت و زندگی او تجلیات بارزتری یافت و محمدتقی را در راه تحصیل علوم و معارف الهی قرار داد.
+
==تحصیل و استادان==
  
نسبت او ازپدر, به حافظ بزرگوار ابونعیم اصفهانی و از مادر, به مولی درویش محمدبن حسن نطنزی می رسد.پدرش که هم عارف بود و هم شاعر و برخوردار از اُنسی ویژه با قرآن و ارادتی کامل به آل محمّد(ص), این دو گوهر گرانبها را در روح و روان فرزند بنهاد.
+
محمدتقی گام‌های نخست تحصیل و دانش را تحت نظر پدرش استوارتر برداشت و پس از آن با استادان بزرگ حوزه [[اصفهان]] آشنا شد و به راهنمایی پدرش به درس علامه [[ملا عبدالله شوشتری|ملاّ عبداللّه شوشتری]] (یکی از علمای بزرگ حوزه اصفهان) راه یافت. محمدتقی سال‌ها همراه این استاد بود و [[فقه]]، [[حدیث]]، [[اصول فقه]]، [[علم کلام|کلام]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] را نزد وی آموخت و تحصیل علم حدیث و روایت را بیشتر مدیون او بود. خود سال‌ها بعد در این باره می‌نویسد: «او بزرگ استاد ما و بزرگ استاد [[شیعه]] در عصر خویش بود. وی علامه‌ای محقق و دقیق و زاهدی عابد و با [[ورع]] بود. بیشتر مطالب این کتاب ([[روضة المتقین|روضة المتقین]] که کتابی روایی است) از افادات اوست...». می‌توان گفت که نشر فقه و حدیث در آن دوران در اصفهان به وسیله او صورت گرفت.<ref> روضه المتقین، محمدتقی مجلسی، ج ۱۴، ص ۳۸۲.</ref>
  
وجود عالم بزرگی چون درویش محمد عاملی، پدربزرگ مادری او در میان بستگان محمدتقی در شوق او به تحصیل معارف اسلامی نقش بسیاری داشت و نیز وجود بزرگانی چون حافظ ابونعیم اصفهانی (متوفی 403 ق) در بین نیاكان او همت و علاقه او را به قدم نهادن در راه آنان می‌افزود. می‌توان گفت نخستین كلاس درس او خانه بود. چرا كه در خانواده‌ای فرهیخته و دوستدار علم رشد می‌یافت.
+
پس از وفات استاد در سال ۱۰۲۱ ق. نزد فرزند او مولا حسنعلی شوشتری که او نیز از علمای برجسته و استاد بسیاری از مشاهیر حوزه اصفهان بود، به تحصیل پرداخت.  
  
==تحصیل==
+
همزمان با دوران تحصیل نزد علامه عبدالله شوشتری، به درس دانشور دیگری راه یافت و در نفس و وجود خویش سفری را آغاز نمود. این سیر انفسی به راهنمایی سالک و عارفی وارسته، فقیه و محدث بزرگ «[[شیخ بهایی]]» آغاز شد. او دانشهای گوناگون، بویژه علم [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را از شیخ فرا گرفت. از سال‌های آغازین تحصیل، نسبت به [[عرفان]] جذبه‌ای شدید در محمدتقی وجود داشت. حس‌ می‌کرد که فقه و اصول و علوم متداول مدرسه‌ای عطش جانش را فرونمی‌نشاند. شاید در سنین بلوغ این احساس در او شکل گرفته بود، اما همان ‌گونه که مقتضای این سنین است آن احساس مبهم و درک خام را نمی‌توانست برای خود تبیین کند و با دیگران به وضوح درباره‌اش سخن بگوید. اما این که «چه کند و از کجا آغاز کند؟» برای او به مراتب مجهول‌تر بود. ولی پس از آشنایی با شیخ بهایی و حضور در درس وی گمشده خود را یافت.
  
مادر از کوچکی او و برادرش ملاّ صادق را, به خدمت عالم پارسا ملاّ عبداللّه شوشتری برای فراگیری علوم دینی برد و از او خواهش کرد در تربیت و تعلیم آنان بکوشد.
+
شیخ بهایی در آن زمان از اساتید شاخص و برجسته حوزه اصفهان به شمار می‌رفت. جامعیت او در علوم مختلف شگفت‌آور بود، به طوری که بر بیشتر علوم متداول تسلط داشت و در آن‌ها صاحب تألیف بود. مجلسی بعدها درباره این استادش می‌نویسد: «او بلندمرتبه و والامقام بود و حافظه‌ای سرشار داشت. من کسی را مانند او در کثرت علوم و وفور فضل و بلندی مرتبه ندیده‌ام».<ref> بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۱.</ref> [[تواضع]] و آزادمنشی او در برابر شاگردان خویش، حتی کسانی چون محمدتقی جوان، بر جذابیت و محبوبیت او نزد محمدتقی افزوده بود. محمدتقی مجلسی خود نقل می‌کند آن هنگام که هنوز بالغ نشده بود در درس شیخ بر او اشکالی علمی وارد کرد و شیخ نیز پس از آن که گفتار محمدتقی را حق یافت از نظر خود دست برداشت و آن سخن را در حضور شاگردان تأیید کرد.<ref> روضة المتقین، ج ۱۴، ص ۴۰۴.</ref>
  
او نزد ملاعبدالله شوشتری, فقه الحدیث و معارف آموخت و در بحار انوار احادیث, غوطه ور شد.
+
آن‌ چه که محمدتقی مجلسی را بیش از همه مجذوب شیخ بهایی کرده بود، علاوه بر تسلط او بر علوم شرعی، [[سیر و سلوک]] روحانی و [[زهد]] و [[قناعت]] آن عارف و فقیه پرآوازه بود. از این رو همراهی محمدتقی مجلسی با شیخ از ابتدای دوران تحصیل ـ از سنین نوجوانی ـ تا اواخر عمر شیخ ادامه داشت.  
  
از محضر فقیه, عارف و اندیشه ور حکیم, شیخ بهائی, دانشهای گوناگون, بویژه علم فقه و اصول فرا گرفت و نیز از محضر امیر اسحاق استرآبادی, معروف به (طی الأرض) کسب فیض کرد.
+
مجلسی علاوه بر آن، از مجلس درس علمای دیگری همچون [[میرفندرسکی|میرفندرسکی]]، قاضی ابوالسرور، امیراسحاق استرآبادی معروف به (طی الأرض)، شیخ عبدالله بن جابر عاملی (پسرعمه‌اش) و ملا محمدقاسم عاملی (دایی‌اش) نیز بهره برده است.
  
از این هر سه, جز دانشهای نظری, سلوک عملی و معنوی بیاموخت تا این که در علوم اسلامی مکانتی بلند یافت و در عرصه اخلاقی, معنوی و عرفانی نیز, به مقاماتی والا برآمد و در هر دو میدان جلودار عالمان زمان خویش شد.
+
'''هجرت به نجف:'''
  
تاریخ نگاران و شرح حال نویسان با تعبیرات بلندی از او یاد کرده اند:
+
سال ۱۰۳۴ ق. آن‌گاه که سی و یک بهار از عمر مجلسی می‌گذشت، فصل دیگری در زندگی او آغاز شد. [[نجف]] در آن زمان یکی از حوزه‌های معروف و معتبر [[شیعه]] بود. محمدتقی در کنار بارگاه سید اوصیا [[امام علی]] علیه السلام، از عنایت‌های آن بزرگ بهره‌مند می‌شد. خود درباره آن دوران می‌گوید: «در حوالی روضه مقدس ـ در مقام [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|مهدی]] عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ شروع به مجاهده نفس نمودم و خداوند به برکت مولای ما ـ که درودهای خدا بر او باد ـ باب‌های مکاشفه را که عقل‌های ضعیف تحمل آن را ندارند، بر روی من گشود».<ref> بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۳.</ref>
  
(در فهم حدیث, یگانه دوران بود). (بر احیای احادیث پای می فشرد و حریص بود). (داناترین کس به علم رجال بود). (توانش را در خدمت نشر گفته های اهل بیت بذل کرد). (دستورها و معارف آنان را پاس داشت). (در عدالت, سیطره بر نفس, پارسایی در فتوا و تقوا در عمل,زبان زد بود) و…
+
در آن دوران، مجلسی درس و بحث و قلم را کنار نگذاشت؛ او در نجف از «سید شرف‌الدین علی شولستانی» از علما و [[محدث|محدثان]] بزرگ حوزه نجف، بهره ‌برد و در ۳۳ سالگی به کسب [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] از او نائل شد.<ref> این اجازه‌نامه در بحارالانوار، ج ۱۰۷، ص ۳۲ آمده است.</ref>
  
گام‌های بعدی تحصیل و دانش را تحت نظر پدرش استوارتر برداشت و پس از آن با استادان بزرگ حوزه اصفهان آشنا شد و به راهنمایی پدرش به درس علامه مولا عبدالله شوشتری (یكی از علمای بزرگ حوزه اصفهان) راه یافت.
+
'''بازگشت به اصفهان:'''
  
علامه مولا عبدالله شوشتری از تربیت یافتگان حوزه نجف بود كه پس از طی مراحل عالی علمی به اصفهان مهاجرت و در آنجا اقامت كرده بود. محمدتقی سال‌ها همراه این استاد بود و [[فقه]]، [[حدیث]]، [[اصول فقه]]، كلام و تفسیر را نزد وی آموخت و تحصیل علم حدیث و روایت را بیشتر مدیون او بود. خود سال‌ها بعد در این باره می‌نویسد: «او بزرگ استاد ما و بزرگ استاد [[شیعه]] در عصر خویش بود. وی علامه‌ای محقق و دقیق و زاهدی عابد و باورع بود. بیشتر مطالب این كتاب (روضه المتقین كه كتابی روایی است) از افادات اوست...» می‌توان گفت كه نشر فقه و حدیث در آن دوران در اصفهان به وسیله او صورت گرفت.<ref> روضه المتقین، محمدتقی مجلسی، ج 14، ص 382.</ref>
+
دوران اقامت مجلسی در نجف را باید حد فاصل دو مرحله متمایز زندگانی او دانست. در پایان این دوران، او همتی فراتر از خود یافته بود و می‌خواست که رسالت خود را در هدایت و ارشاد مردم نیز به انجام برساند. اکنون رؤیای صادق که یکی از راههای الهام از عالم غیب به انسان است، برای او راه می‌گشود. در خواب [[امام علی علیه السلام|علی]] علیه السلام را دید که به او می‌فرمود تا به [[اصفهان]] برگردد، اما او اصرار فراوانی می‌کرد که حضرت اجازه دهد در جوار بارگاهش اقامت داشته باشد. امام علیه السلام فرمود که وجود او در اصفهان برای هدایت مردم مفیدتر است. پس از آن، مجلسی به اصفهان بازگشت و به تألیف و تدریس مشغول شد.
  
پس از وفات استاد در سال 1021 ق. نزد فرزند او مولا حسنعلی شوشتری كه او نیز از علمای برجسته و استاد بسیاری از مشاهیر حوزه اصفهان بود، به تحصیل پرداخت.
+
==تدریس و شاگردان==
  
همزمان دوران تحصیل نزد علامه عبدالله شوشتری به درس دانشور دیگری راه یافت و در نفس و وجود خویش سفری را آغاز نمود. این سیر انفسی به راهنمایی سالك و عارفی وارسته، فقیه و محدث بزرگ «شیخ بهایی» آغاز شد.
+
ملا محمدتقی مجلسی از مدرسان ممتاز [[حدیث]] و [[فقه]] در حوزه معتبر [[اصفهان]] به شمار می‌رفت و به تدریس [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، فقه، [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، [[علم کلام|کلام]] و [[علم رجال|رجال]] اشتغال داشت.<ref> این مطلب از چند اجازه‌نامه که برای تنی چند از شاگردانش صادر کرده، معلوم است. ر.ک: بحارالانوار، ج ۱۰۷، اجازه‌نامه‌های محمدتقی مجلسی؛ روضات الجنات، ج ۲، ص ۱۲۳.</ref> او هر روز در [[مسجد جامع اصفهان]] به تدریس پرداخته، جمع زیادی از دانش پژوهان و طالبان علوم [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام در محضر درسش حاضر می‌شدند.
  
از سال‌های آغازین تحصیل، نسبت به [[عرفان]] جذبه‌ای شدید در محمدتقی وجود داشت. حس‌ می‌كرد كه [[فقه اصول]] و علوم متداول مدرسه‌ای عطش جانش را فرونمی‌نشاند. شاید در سنین بلوغ این احساس در او شكل گرفته بود، اما همان ‌گونه كه مقتضای این سنین است آن احساس مبهم و درك خام را نمی‌توانست برای خود تبیین كند و با دیگران به وضوح درباره‌اش سخن بگوید. اما این كه «چه كند و از كجا آغاز كند؟» برای او به مراتب مجهول‌تر بود. ولی پس از آشنایی با [[شیخ بهایی]] و حضور در درس وی گمشده خود را یافت.
+
نام برخی از بزرگانی که شاگرد ملا محمدتقی مجلسی بوده یا تنها [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] نقل حدیث از وی داشته‌اند از این قرار است:
  
بهاءالدین محمد عاملی، معروف به شیخ بهایی در آن زمان از اساتید شاخص و برجسته حوزه اصفهان به شمار می‌رفت. جامعیت او در علوم مختلف شگفت‌آور بود، به طوری كه بر بیشتر علوم متداول تسلط داشت و در آن‌ها صاحب تألیف بود. مجلسی بعدها درباره این استادش می‌نویسد: «او بلندمرتبه و والامقام بود و حافظه‌ای سرشار داشت. من كسی را مانند او در كثرت علوم و وفور فضل و بلندی مرتبه ندیده‌ام».<ref> بحارالانوار، ج 102، ص 111.</ref>
+
* فرزندش [[علامه مجلسى|علامه محمدباقر مجلسی]]،
 +
* سید عبدالحسین خاتون آبادی،
 +
* [[آقا حسین خوانساری|محقق خوانساری]]،
 +
* [[سید نعمت الله جزائری|سید نعمت الله جزایری]]،
 +
* ملا میرزای شیروانی،
 +
* [[ملا صالح مازندرانی|ملا محمدصالح مازندرانی]]،
 +
* ملا محمدصادق کرباسی،
 +
* سید شرف الدین علی گلستانه،
 +
* ملا عزیزالله مجلسی،
 +
* میرزا ابراهیم اردکانی یزدی،
 +
* مولا ابوالقاسم بن محمد گلپایگانی،
 +
* بدرالدین بن احمد عاملی،  
 +
* میرزا تاج الدین گلستانه.<ref> فهرست نام آنان و تاریخ اخذ اجازه‌نامه‌ها در کتاب زندگینامه علامه مجلسی، سید مصلح الدین مهدوی، ج ۲، ص ۳۸۸ به بعد به طور تفصیلی آمده است.</ref>
  
تواضع و آزادمنشی او در برابر شاگردان خویش، حتی كسانی چون محمدتقی جوان، بر جذابیت و محبوبیت او نزد محمدتقی افزوده بود. محمدتقی مجلسی خود نقل می‌كند آن هنگام كه هنوز بالغ نشده بود در درس شیخ بر او اشكالی علمی وارد كرد و شیخ نیز پس از آن كه گفتار محمدتقی را حق یافت از نظر خود دست برداشت و آن سخن را تأیید كرد.<ref> مرحوم محمدتقی مجلسی خود نقل می‌كند آن هنگام كه هنوز به سن بلوغ نیز نرسیده بود در درس شیخ، بر او اشكالی علمی وارد كرد و شیخ نیز پس از آن كه حرف مجلسی را حق یافت از نظر خود دست برداشت و گفته محمدتقی را در حضور شاگردان تأیید نمود. (روضه المتقین، ج 14، ص 404)</ref>
+
==آثار و تألیفات==
  
آن‌ چه كه محمدتقی مجلسی را بیش از همه مجذوب شیخ بهایی كرده بود، علاوه بر تسلط او بر علوم شرعی، سیر و سلوك روحانی و زهد و قناعت آن عارف و فقیه پرآوازه بود. از این رو همراهی محمدتقی مجلسی با شیخ از ابتدای دوران تحصیل ـ از سنین نوجوانی ـ تا اواخر عمر شیخ ادامه داشت. وی علاوه بر آن از مجلس درس علمای دیگری همچون میرفندرسكی، قاضی ابوالسرور، امیراسحاق استرآبادی، شیخ عبدالله بن جابر عاملی (پسرعمه‌اش) ملا محمدقاسم عاملی (دایی‌اش) نیز بهره برده است.
+
محمدتقی مجلسی همواره تصمیم داشت که به شرح و تفسیر روایات [[عصمت|معصومین]] علیهم السلام بپردازد. لیکن چون کاری عظیم بود، در خود این جرأت را نمی‌یافت.<ref> روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۴۳۴.</ref> تا این که زمانی به بیماری سختی دچار شد به طوری که تا چند قدمی [[مرگ]] رفت. در بستر همان بیماری رؤیاهایی چند دید که از یافتن زندگی دوباره و شروع مرحله‌ای جدید در زندگی‌اش حکایت می‌کرد. از آن جا که مجلسی از سال‌های نخست، عمرش را با [[تهذیب نفس]]، صفای قلب و خلوص نیت سپری کرده بود، رؤیاهای صادق بسیاری برایش رخ می‌داد و با این الهام غیبی، که در بیانات [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم السلام جزئی از [[نبوت]] شمرده شده، در طول زندگی خود راه می‌گشود.<ref> درباره رؤیا می‌توانید به کتاب هزار و یک نکته، نوشته استاد آیت الله حسن زاده آملی، ص ۱۹، ۲۳ مراجعه کنید.</ref> مجلسی در رؤیا به دست ائمه علیهم السلام شفا یافت و در رؤیایی دیگر از غذا و میوه‌های [[بهشت|بهشتی]] که [[رسول خدا]] ‌صلی الله علیه و آله برایش فرستاده بود، خورد. خود می‌گوید: «پس از آن که از خواب بیدار شدم آن را به علم تعبیر کردم. گویی به قلبم الهام شده بود که به شرح و تفسیر [[حدیث]] بپردازم. پس به این امر مشغول شدم».<ref> روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۴۳۴ و ۴۳۵.</ref>
  
==هجرت به نجف==
+
از آن زمان تألیف پیرامون حدیث و کتب روایی در زندگی ملا محمدتقی مجلسی آغاز شد و تا پایان عمر همچون شاخصی پر ارج در فعالیت‌های علمی‌اش، ادامه یافت. برخی از تألیفات او عبارتند از:
 
 
سال 1304 ق. آن‌گاه كه سی و یك بهار از عمر مجلسی می‌گذشت فصل دیگری در زندگی او باید آغاز می‌شد؛ فصل استقلال علمی و ثمردادن. اما او در آن سال‌ها سودای دیگری در سرداشت؛ سودای خلوت گزیدن و سیر و سلوك. از نظر او هنوز راه بسیاری مانده بود كه باید طی می‌شد. سفری از خویش و درنوردیدن خود و خواسته‌های لجام گسیخته خود. عزم مجلسی بر چنین سفری بود. گرچه از سال‌ها قبل این سفر برای وی آغاز شده بود اما گویی سفر به [[نجف]] كه سفری در بعد مكانی بود به سیر روحی او گستره تازه‌ای می‌داد.
 
 
 
نجف، شهر [[امام علی]] علیه السلام، بستر رویش علوم و معارف اسلامی بود و فضای آن از وجود بارگاه آن حضرت، طهارت و صفای خاصی داشت. خاكی مقدس و فضایی ملكوتی! نجف علاوه بر آن كه در آن زمان یكی از حوزه‌های معروف و معتبر شیعه بود، پیكر مقدس سرور پرهیزكاران عالم و اسوه زاهدان را در خود جای داده بود.
 
 
 
محمدتقی در كنار بارگاه سید اوصیا و پدر ائمه علیهم السلام از عنایت‌های آن بزرگ بهره‌مند می‌شد. خود درباره آن دوران می‌گوید: «در حوالی روضه مقدس ـ در مقام مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف ـ شروع به مجاهده نفس نمودم و خداوند به بركت مولای ما ـ كه درودهای خدا بر او باد ـ باب‌های مكاشفه را كه عقل‌های ضعیف تحمل آن را ندارند، بر روی من گشود».<ref> بحارالانوار، ج 102، ص 113.</ref>
 
 
 
در آن دوران خوش و وجدآور كه ورای خوشی و نشاط‌های مادی است، مجلسی درس و بحث و قلم را كنار نگذاشت؛ چرا كه كلام معصوم را چیزی خارج از آن حیطه و بی‌ارتباط با آن نمی‌دانست. در نجف از «سید شرف‌الدین علی شولستانی» از علما و محدثان بزرگ حوزه نجف، بهره ‌برد و در 33 سالگی به كسب اجازه از او نائل شد.<ref> این اجازه‌نامه در بحارالانوار، ج 107، ص 32، 37 آمده است.</ref>
 
 
 
==بازگشت به اصفهان==
 
 
 
دوران اقامت مجلسی در [[نجف]] را باید حد فاصل دو مرحله متمایز زندگانی او دانست. در پایان این دوران، او همتی فراتر از خود یافته بود و می‌خواست كه رسالت خود را در هدایت و ارشاد مردم نیز به انجام برساند. اكنون رؤیای صادق كه یكی از راههای الهام از [[عالم غیب]] به انسان است، برای او راه می‌گشود. در خواب علی علیه السلام را دید كه به او می‌فرمود تا به اصفهان برگردد اما او اصرار فراوانی می‌كرد كه حضرت اجازه دهد در جوار بارگاهش اقامت داشته باشد. امام علیه السلام فرمود كه وجود او در اصفهان برای هدایت مردم مفیدتر است. پس از آن مجلسی به اصفهان بازگشت و به تألیف و تدریس مشغول شد.
 
 
 
از خدمت علمی در این دوران نوشتن شرحی بر [[صحیفه سجادیه]] بود. «وی در مقابله و تصحیح و نشر صحیفه تلاش بسیاری كرد و در اثر اهتمام او به این امر صحیفه سجادیه در میان مردم شناخته شد و از هجران و فراموشی بیرون آمد».<ref> روضات الجنات، محمدباقر خوانساری، ج 2، ص 119.</ref>
 
 
 
==خدمات حدیثی==
 
 
 
مجلسی همواره تصمیم داشت كه به شرح و تفسیر روایات معصومین علیهم السلام بپردازد. لیكن چون كاری عظیم بود، در خود این جرأت را نمی‌یافت.<ref> روضه المتقین، ج 14، ص 434.</ref> تا این كه زمانی به بیماری سختی دچار شد به طوری كه تا چند قدمی [[مرگ]] رفت. در بستر همان بیماری رؤیاهایی چند دید كه از یافتن زندگی دوباره و شروع مرحله‌ای جدید در زندگی‌اش حكایت می‌كرد. از آن جا كه مجلسی از سال‌های نخست، عمرش را با تهذیب نفس، صفای قلب و خلوص نیت سپری كرده بود، رؤیاهای صادق بسیاری برایش رخ می‌داد و با این الهام غیبی، كه در بیانات ائمه علیهم السلام جزئی از نبوت شمرده شده، در طول زندگی خود راه می‌گشود.<ref> درباره رؤیا می‌توانید به كتاب هزار و یك نكته، نوشته استاد آیت الله حسن زاده آملی، ص 19، 23 مراجعه كنید.</ref>
 
 
 
مجلسی در رؤیا به دست ائمه علیهم السلام شفا یافت و در رؤیایی دیگر از غذا و میوه‌های بهشتی كه [[رسول خدا]] ‌صلی الله علیه و آله برایش فرستاده بود، خورد. خود می‌گوید: «پس از آن كه از خواب بیدار شدم آن را به علم تعبیر كردم. گویی به قلبم الهام شده بود كه به شرح و تفسیر [[حدیث]] بپردازم. پس به این امر مشغول شدم».<ref> روضه المتقین، ج 14، ص 434 و 435.</ref>
 
 
 
از آن زمان تألیف پیرامون حدیث و كتب روایی در زندگی ملا محمدتقی مجلسی آغاز شد و تا پایان عمر همچون شاخصی پرارج در فعالیت‌های علمی‌اش، ادامه یافت. تألیفاتی چون «اربعین» (چهل [[حدیث]] از معصومین علیهم السلام)، «شرح زیارت جامعه»، «شرح حدیث همّام» به زبان فارسی، «الاحیاء الاحادیث» كه شرحی است ناتمام بر كتاب «تهذیب الاحكام» تألیف [[شیخ طوسی]] و از آخرین تألیفات آن محدث گرانقدر بوده و اجل مهلت اتمام آن را به او نداده است، «لوامع الصاحب قرانی» كه شرحی است فارسی بر «[[من لایحضره الفقیه]]» تألیف [[شیخ صدوق]] و «روضه المتقین» كه شرحی است بر كتاب «من لایحضره الفقیه».<ref> كتاب «من لایحضره الفقیه» از نظر زمان تألیف، دومین كتاب از چهار كتاب عمده روایی شیعه است. سه كتاب دیگر: «كافی» تألیف [[شیخ كلینی]] (متوفی 329 ق)، «استبصار» و «تهذیب الاحكام» تألیف شیخ طوسی (م 460 ق) می‌باشند.</ref>
 
 
 
كتاب «من لایحضره الفقیه» یكی از كتب چهارگانه روایی معتبر [[شیعه]] است كه حاوی روایات فقهی می‌باشد و به قلم شیخ صدوق (متوفی 381 ق) جمع‌آوری و تدوین شده است این كتاب همچون دیگر كتب اربعه، از متون اصلی روایی است كه از زمان تدوین آن، مورد مراجعه و توجه علمای شیعه بوده، به طوری كه بیش از هیجده شرح و تعلیقه بر آن نوشته شده است.<ref> مشخصات آن‌ها در الذریعه، [[آقا بزرگ تهرانی]]، ج 6، ص 223 و 224 و ج 14، ص 94 ذكر شده است.</ref>
 
 
 
«روضه المتقین» ملا محمدتقی مجلسی یكی از بهترین شرح‌های نوشته شده بر این كتاب بوده و بارها به چاپ رسیده است. چاپ جدید آن در چهارده جلد و به نحوی مطلوب منتشر شده است. روضه المتقین همچنان‌ كه مجلسی خود در آخر كتاب می‌گوید عصاره دانش و معلومات فقهی، اصلی و كلامی او در طول پنجاه سال تحصیل و تحقیق می‌باشد.<ref> روضه المتقین، ج 14، ص 505.</ref>
 
 
 
آن عالم و محدث گرانقدر در روضه المتقین، علاوه بر تصحیح من لایحضره الفقیه، كه به گفته وی در آن زمان نسخه‌های پرغلط داشته، به مقابله این كتاب با دیگر كتب چهارگانه روایی پرداخته و هر جا كه روایتی با سند ضعیف ذكر شده، آن را با نقل روایتی با سند قوی از سه كتاب دیگر تكمیل و جبران كرده است. در این كتاب به مقتضای روایات، مطالب سودمندی از سوی شارح آورده شده و نه تنها در زمینه فقه و احكام عملی، بلكه در دیگر زمینه‌ها از جمله بحث‌های رجالی، ادبی، كلامی و عرفانی، نیز سخن گفته شده است. تدوین چنین كتاب ارزشمندی به احاطه و تسلط بر بسیاری از علوم، از جمله: لغت، رجال، [[فقه]]، [[اصول فقه]]، تفسیر و كلام، نیاز داشته كه خود نمایانگر وسعت و وفور علم مؤلف آن می‌باشد.
 
 
 
==تدریس==
 
 
 
مجلسی از مدرسان ممتاز [[حدیث]] و [[فقه]] در حوزه معتبر اصفهان به شمار می‌رفت و به تدریس اصول، فقه، تفسیر، كلام و رجال اشتغال داشت.<ref> این مطلب از چند اجازه‌نامه كه برای تنی چند از شاگردانش صادر كرده، معلوم است. ر.ك: [[بحارالانوار]]، ج 107، اجازه‌نامه‌های محمدتقی مجلسی؛ روضات الجنات، ج 2، ص 123.</ref> او هر روز در مسجد جامع اصفهان به تدریس پرداخته، جمع زیادی از دانش پژوهان و طالبان علوم اهل بیت علیهم السلام در محضر درسش حاضر می‌شدند.
 
 
 
نام برخی از بزرگانی كه شاگرد ملا محمدتقی مجلسی بوده یا تنها اجازه نقل حدیث از وی داشته‌اند از این قرار است: علامه محمدباقر مجلسی، سید عبدالحسین خاتون آبادی، محقق خوانساری، سید نعمت الله جزایری، ملا میرزای شیروانی، ملا محمدصالح مازندرانی، ملا محمدصادق كرباسی، سید شرف الدین علی گلستانه، ملا عزیزالله و ملا عبدالله مجلسی، میرزا ابراهیم اردكانی یزدی، مولا ابوالقاسم بن محمد گلپایگانی، بدرالدین بن احمد عاملی و میرزا تاج الدین گلستانه.<ref> فهرست نام آنان و تاریخ اخذ اجازه‌نامه‌ها در كتاب زندگینامه [[علامه مجلسی]]، سید مصلح الدین مهدوی، ج 2، ص 388 به بعد به طور تفصیلی آمده است.</ref>
 
  
 +
* «[[روضة المتقين (کتاب)|روضة المتقین]]»: نیز شرحی است بر کتاب «[[من لایحضره الفقیه]]» از [[کتب اربعه]]. «روضة المتقین» یکی از بهترین شرح‌های نوشته شده بر این کتاب بوده و بارها به چاپ رسیده است. روضة المتقین همچنان‌ که مجلسی خود در آخر کتاب می‌گوید، عصاره دانش و معلومات فقهی، اصولی و کلامی او در طول پنجاه سال تحصیل و تحقیق می‌باشد.<ref> روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۵۰۵.</ref> آن عالم و [[محدث]] گرانقدر در روضة المتقین، علاوه بر تصحیح من لایحضره الفقیه، که به گفته وی در آن زمان نسخه‌های پرغلط داشته، به مقابله این کتاب با دیگر «کتب اربعه» روایی پرداخته است. در این کتاب به مقتضای روایات، مطالب سودمندی از سوی شارح آورده شده و نه تنها در زمینه فقه و [[احکام شرعی|احکام]] عملی، بلکه در دیگر زمینه‌ها از جمله بحث‌های رجالی، ادبی، کلامی و عرفانی، نیز سخن گفته شده است. تدوین چنین کتاب ارزشمندی به احاطه و تسلط بر بسیاری از علوم، از جمله: [[علم لغت|لغت]]، [[علم رجال|رجال]]، [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]]، [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[علم کلام|کلام]] نیاز داشته، که خود نمایانگر وسعت و وفور علم مؤلف آن می‌باشد.
 +
* «[[لوامع صاحبقرانی (کتاب)|لوامع صاحبقرانی]]»: که شرحی است فارسی بر «[[من لایحضره الفقیه]]» تألیف [[شیخ صدوق]]؛
 +
* شرح «[[صحیفه سجادیه]]»: به گفته صاحب [[روضات الجنات|روضات]]: «وی در مقابله و تصحیح و نشر صحیفه تلاش بسیاری کرد و در اثر اهتمام او به این امر صحیفه سجادیه در میان مردم شناخته شد و از هجران و فراموشی بیرون آمد».<ref> روضات الجنات، محمدباقر خوانساری، ج ۲، ص ۱۱۹.</ref>
 +
* «احیاء الاحادیث»: که شرحی است ناتمام بر کتاب «[[تهذیب الأحكام|تهذیب الاحکام]]» تألیف [[شیخ طوسی]] و از آخرین تألیفات آن محدث گرانقدر بوده است.
 +
* «اربعین حدیث»: چهل حدیث از معصومین علیهم السلام.
 +
* «شرح [[زیارت جامعه کبیره|زیارت جامعه]]».
 +
* «شرح حدیث همّام» به زبان فارسی.
 
==وفات==
 
==وفات==
  
ملا محمدتقی مجلسی در یازدهم [[شعبان]] سال 1070 ق. در اصفهان رحلت نمود و پیكرش در همان شهر به خاك سپرده شد.<ref> جامع الرواه، محمد بن علی اردبیلی، ج ص 82، به نقل از علامه محمدباقر مجلسی.</ref>
+
مرحوم ملا محمدتقی مجلسی در یازدهم [[شعبان]] سال ۱۰۷۰ ق. در [[اصفهان]] رحلت نمود و پیکرش در [[مسجد جامع اصفهان]] به خاک سپرده شد.<ref> جامع الرواه، محمد بن علی اردبیلی، ج ۲، ص ۸۲، به نقل از علامه محمدباقر مجلسی.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
*تلخيص از مجموعه گلشن ابرار، جلد 1، زندگی نامه "محمدتقی مجلسی" از سيد محمد ميرخندان.
+
*[[گلشن ابرار]]، جلد ۱، زندگی‌نامه "محمدتقی مجلسی" از سيد محمد ميرخندان.
 
+
*"وصیّتی از عالم ربّانی علاّمه محمدتقی مجلسی"، عبدالرضا ایزدپناه، مجله حوزه، بهمن ۱۳۷۴، شماره ۷۲.
* عبدالرضا ایزدپناه،وصیّتی از عالم ربّانی علاّمه محمد تقی مجلسی قدّس سرّه،مجله حوزه ، بهمن و اسفند 1374، شماره 72، صفحه 49، [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4518/4536/32634]، بازیابی: 23 بهمن 1392.
 
 
 
==پيوندها==
 
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=36231&scope=0jH3eGvUjake4sM2S165Cp6M2zYMnVNl&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%20%D8%AA%D9%82%D9%8A%20%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%8A&field=&collectionPID=0&lang=&count=100&execute=true زندگينامه]'''
 
  
[[رده:علمای قرن یازدهم]]
+
[[رده:علمای قرن یازدهم]][[رده:علماء شیعه]]
 
[[رده:عارفان]]
 
[[رده:عارفان]]
[[رده:راویان حدیث]]
+
[[رده:محدثان]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:فقیهان]]
[[رده:ادیبان]]
+
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۳۲

«علامه محمدتقی مجلسی» (۱۰۷۰-۱۰۰۳ ق) پدر علامه محمدباقر مجلسی، از فقها و محدثان بزرگ شیعه در قرن یازدهم هجری و از شاگردان شیخ بهائی است. مجلسی مدرس برجسته حوزه علمیه اصفهان در دوران صفویه بود و بزرگانی چون آقا حسین خوانساری و سید نعمت‌الله جزایری از او بهره بردند. وی در نشر و احیای احادیث و معارف اهل بیت (علیهم‌السلام) کوشا بود و آثار ارزشمندی مانند «روضة المتقین» را تألیف نمود.

Mohammad-taqi-majlesi.jpg
نام کامل محمدتقی مجلسی
زادروز ۱۰۰۳ قمری
زادگاه اصفهان
وفات ۱۰۷۰ قمری
مدفن مسجد جامع اصفهان

Line.png

اساتید

ملا عبدالله شوشتری، شیخ بهائی، میرفندرسکی، امیراسحاق استرآبادی،...

شاگردان

محمدباقر مجلسی، آقا حسین خوانساری، سید نعمت‌الله جزایری، ملا محمدصالح مازندرانی،...

آثار

روضة المتقین، شرح «صحیفه سجادیه، لوامع صاحبقرانی، احیاء الاحادیث،...

ولادت و خاندان

محمدتقی مجلسی در سال ۱۰۰۳ ق. در اصفهان پایتخت صفویه، چشم به دنیا گشود. پدرش مقصودعلی مجلسی، فاضلی دانش دوست بود و خود از راویان احادیث اهل بیت علیهم السلام به شمار می‌آمد. ذوق و قریحه شعرگویی او شهرت داشت و به «مجلسی» تخلص می‌کرد و گویا از همین رو، مجلسی نام گرفته بود.[۱]

مقصودعلی مجلسی از همان اوان کودکی محمدتقی، اعتقادات و مبانی دینی را به او تعلیم می‌داد؛ از خدا و رسول خدا ‌صلی الله علیه و آله، از معاد و دوزخ و بهشت برایش سخن می‌گفت. نماز را به او آموخته بود و او را به همراه خود به مجالس مذهبی می‌برد. محمدتقی نیز به دین و مسائل دینی علاقه نشان می‌داد و آن گونه که خود نقل کرده است کودکان را با آیات قرآن و روایات، به انجام کارهای خوب و ترک کارهای زشت فرامی‌خواند. برای همین در حلقه بازی کودکان رفتار او بیشتر به بزرگان می‌نمود تا کودکان.

نسبت محمدتقی از پدر، به حافظ بزرگوار ابونعیم اصفهانی و از مادر، به مولی درویش محمدبن حسن نطنزی می رسد. وجود عالم بزرگی چون درویش محمد عاملی، پدربزرگ مادری او در میان بستگان محمدتقی در شوق او به تحصیل معارف اسلامی نقش بسیاری داشت.

تحصیل و استادان

محمدتقی گام‌های نخست تحصیل و دانش را تحت نظر پدرش استوارتر برداشت و پس از آن با استادان بزرگ حوزه اصفهان آشنا شد و به راهنمایی پدرش به درس علامه ملاّ عبداللّه شوشتری (یکی از علمای بزرگ حوزه اصفهان) راه یافت. محمدتقی سال‌ها همراه این استاد بود و فقه، حدیث، اصول فقه، کلام و تفسیر را نزد وی آموخت و تحصیل علم حدیث و روایت را بیشتر مدیون او بود. خود سال‌ها بعد در این باره می‌نویسد: «او بزرگ استاد ما و بزرگ استاد شیعه در عصر خویش بود. وی علامه‌ای محقق و دقیق و زاهدی عابد و با ورع بود. بیشتر مطالب این کتاب (روضة المتقین که کتابی روایی است) از افادات اوست...». می‌توان گفت که نشر فقه و حدیث در آن دوران در اصفهان به وسیله او صورت گرفت.[۲]

پس از وفات استاد در سال ۱۰۲۱ ق. نزد فرزند او مولا حسنعلی شوشتری که او نیز از علمای برجسته و استاد بسیاری از مشاهیر حوزه اصفهان بود، به تحصیل پرداخت.

همزمان با دوران تحصیل نزد علامه عبدالله شوشتری، به درس دانشور دیگری راه یافت و در نفس و وجود خویش سفری را آغاز نمود. این سیر انفسی به راهنمایی سالک و عارفی وارسته، فقیه و محدث بزرگ «شیخ بهایی» آغاز شد. او دانشهای گوناگون، بویژه علم فقه و اصول را از شیخ فرا گرفت. از سال‌های آغازین تحصیل، نسبت به عرفان جذبه‌ای شدید در محمدتقی وجود داشت. حس‌ می‌کرد که فقه و اصول و علوم متداول مدرسه‌ای عطش جانش را فرونمی‌نشاند. شاید در سنین بلوغ این احساس در او شکل گرفته بود، اما همان ‌گونه که مقتضای این سنین است آن احساس مبهم و درک خام را نمی‌توانست برای خود تبیین کند و با دیگران به وضوح درباره‌اش سخن بگوید. اما این که «چه کند و از کجا آغاز کند؟» برای او به مراتب مجهول‌تر بود. ولی پس از آشنایی با شیخ بهایی و حضور در درس وی گمشده خود را یافت.

شیخ بهایی در آن زمان از اساتید شاخص و برجسته حوزه اصفهان به شمار می‌رفت. جامعیت او در علوم مختلف شگفت‌آور بود، به طوری که بر بیشتر علوم متداول تسلط داشت و در آن‌ها صاحب تألیف بود. مجلسی بعدها درباره این استادش می‌نویسد: «او بلندمرتبه و والامقام بود و حافظه‌ای سرشار داشت. من کسی را مانند او در کثرت علوم و وفور فضل و بلندی مرتبه ندیده‌ام».[۳] تواضع و آزادمنشی او در برابر شاگردان خویش، حتی کسانی چون محمدتقی جوان، بر جذابیت و محبوبیت او نزد محمدتقی افزوده بود. محمدتقی مجلسی خود نقل می‌کند آن هنگام که هنوز بالغ نشده بود در درس شیخ بر او اشکالی علمی وارد کرد و شیخ نیز پس از آن که گفتار محمدتقی را حق یافت از نظر خود دست برداشت و آن سخن را در حضور شاگردان تأیید کرد.[۴]

آن‌ چه که محمدتقی مجلسی را بیش از همه مجذوب شیخ بهایی کرده بود، علاوه بر تسلط او بر علوم شرعی، سیر و سلوک روحانی و زهد و قناعت آن عارف و فقیه پرآوازه بود. از این رو همراهی محمدتقی مجلسی با شیخ از ابتدای دوران تحصیل ـ از سنین نوجوانی ـ تا اواخر عمر شیخ ادامه داشت.

مجلسی علاوه بر آن، از مجلس درس علمای دیگری همچون میرفندرسکی، قاضی ابوالسرور، امیراسحاق استرآبادی معروف به (طی الأرض)، شیخ عبدالله بن جابر عاملی (پسرعمه‌اش) و ملا محمدقاسم عاملی (دایی‌اش) نیز بهره برده است.

هجرت به نجف:

سال ۱۰۳۴ ق. آن‌گاه که سی و یک بهار از عمر مجلسی می‌گذشت، فصل دیگری در زندگی او آغاز شد. نجف در آن زمان یکی از حوزه‌های معروف و معتبر شیعه بود. محمدتقی در کنار بارگاه سید اوصیا امام علی علیه السلام، از عنایت‌های آن بزرگ بهره‌مند می‌شد. خود درباره آن دوران می‌گوید: «در حوالی روضه مقدس ـ در مقام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ شروع به مجاهده نفس نمودم و خداوند به برکت مولای ما ـ که درودهای خدا بر او باد ـ باب‌های مکاشفه را که عقل‌های ضعیف تحمل آن را ندارند، بر روی من گشود».[۵]

در آن دوران، مجلسی درس و بحث و قلم را کنار نگذاشت؛ او در نجف از «سید شرف‌الدین علی شولستانی» از علما و محدثان بزرگ حوزه نجف، بهره ‌برد و در ۳۳ سالگی به کسب اجازه از او نائل شد.[۶]

بازگشت به اصفهان:

دوران اقامت مجلسی در نجف را باید حد فاصل دو مرحله متمایز زندگانی او دانست. در پایان این دوران، او همتی فراتر از خود یافته بود و می‌خواست که رسالت خود را در هدایت و ارشاد مردم نیز به انجام برساند. اکنون رؤیای صادق که یکی از راههای الهام از عالم غیب به انسان است، برای او راه می‌گشود. در خواب علی علیه السلام را دید که به او می‌فرمود تا به اصفهان برگردد، اما او اصرار فراوانی می‌کرد که حضرت اجازه دهد در جوار بارگاهش اقامت داشته باشد. امام علیه السلام فرمود که وجود او در اصفهان برای هدایت مردم مفیدتر است. پس از آن، مجلسی به اصفهان بازگشت و به تألیف و تدریس مشغول شد.

تدریس و شاگردان

ملا محمدتقی مجلسی از مدرسان ممتاز حدیث و فقه در حوزه معتبر اصفهان به شمار می‌رفت و به تدریس اصول، فقه، تفسیر، کلام و رجال اشتغال داشت.[۷] او هر روز در مسجد جامع اصفهان به تدریس پرداخته، جمع زیادی از دانش پژوهان و طالبان علوم اهل بیت علیهم السلام در محضر درسش حاضر می‌شدند.

نام برخی از بزرگانی که شاگرد ملا محمدتقی مجلسی بوده یا تنها اجازه نقل حدیث از وی داشته‌اند از این قرار است:

آثار و تألیفات

محمدتقی مجلسی همواره تصمیم داشت که به شرح و تفسیر روایات معصومین علیهم السلام بپردازد. لیکن چون کاری عظیم بود، در خود این جرأت را نمی‌یافت.[۹] تا این که زمانی به بیماری سختی دچار شد به طوری که تا چند قدمی مرگ رفت. در بستر همان بیماری رؤیاهایی چند دید که از یافتن زندگی دوباره و شروع مرحله‌ای جدید در زندگی‌اش حکایت می‌کرد. از آن جا که مجلسی از سال‌های نخست، عمرش را با تهذیب نفس، صفای قلب و خلوص نیت سپری کرده بود، رؤیاهای صادق بسیاری برایش رخ می‌داد و با این الهام غیبی، که در بیانات ائمه علیهم السلام جزئی از نبوت شمرده شده، در طول زندگی خود راه می‌گشود.[۱۰] مجلسی در رؤیا به دست ائمه علیهم السلام شفا یافت و در رؤیایی دیگر از غذا و میوه‌های بهشتی که رسول خدا ‌صلی الله علیه و آله برایش فرستاده بود، خورد. خود می‌گوید: «پس از آن که از خواب بیدار شدم آن را به علم تعبیر کردم. گویی به قلبم الهام شده بود که به شرح و تفسیر حدیث بپردازم. پس به این امر مشغول شدم».[۱۱]

از آن زمان تألیف پیرامون حدیث و کتب روایی در زندگی ملا محمدتقی مجلسی آغاز شد و تا پایان عمر همچون شاخصی پر ارج در فعالیت‌های علمی‌اش، ادامه یافت. برخی از تألیفات او عبارتند از:

  • «روضة المتقین»: نیز شرحی است بر کتاب «من لایحضره الفقیه» از کتب اربعه. «روضة المتقین» یکی از بهترین شرح‌های نوشته شده بر این کتاب بوده و بارها به چاپ رسیده است. روضة المتقین همچنان‌ که مجلسی خود در آخر کتاب می‌گوید، عصاره دانش و معلومات فقهی، اصولی و کلامی او در طول پنجاه سال تحصیل و تحقیق می‌باشد.[۱۲] آن عالم و محدث گرانقدر در روضة المتقین، علاوه بر تصحیح من لایحضره الفقیه، که به گفته وی در آن زمان نسخه‌های پرغلط داشته، به مقابله این کتاب با دیگر «کتب اربعه» روایی پرداخته است. در این کتاب به مقتضای روایات، مطالب سودمندی از سوی شارح آورده شده و نه تنها در زمینه فقه و احکام عملی، بلکه در دیگر زمینه‌ها از جمله بحث‌های رجالی، ادبی، کلامی و عرفانی، نیز سخن گفته شده است. تدوین چنین کتاب ارزشمندی به احاطه و تسلط بر بسیاری از علوم، از جمله: لغت، رجال، فقه، اصول فقه، تفسیر و کلام نیاز داشته، که خود نمایانگر وسعت و وفور علم مؤلف آن می‌باشد.
  • «لوامع صاحبقرانی»: که شرحی است فارسی بر «من لایحضره الفقیه» تألیف شیخ صدوق؛
  • شرح «صحیفه سجادیه»: به گفته صاحب روضات: «وی در مقابله و تصحیح و نشر صحیفه تلاش بسیاری کرد و در اثر اهتمام او به این امر صحیفه سجادیه در میان مردم شناخته شد و از هجران و فراموشی بیرون آمد».[۱۳]
  • «احیاء الاحادیث»: که شرحی است ناتمام بر کتاب «تهذیب الاحکام» تألیف شیخ طوسی و از آخرین تألیفات آن محدث گرانقدر بوده است.
  • «اربعین حدیث»: چهل حدیث از معصومین علیهم السلام.
  • «شرح زیارت جامعه».
  • «شرح حدیث همّام» به زبان فارسی.

وفات

مرحوم ملا محمدتقی مجلسی در یازدهم شعبان سال ۱۰۷۰ ق. در اصفهان رحلت نمود و پیکرش در مسجد جامع اصفهان به خاک سپرده شد.[۱۴]

پانویس

  1. مرآه الاحوال، نقل از بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج ۱۰۲، ص ۱۰۵.
  2. روضه المتقین، محمدتقی مجلسی، ج ۱۴، ص ۳۸۲.
  3. بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۱.
  4. روضة المتقین، ج ۱۴، ص ۴۰۴.
  5. بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۳.
  6. این اجازه‌نامه در بحارالانوار، ج ۱۰۷، ص ۳۲ آمده است.
  7. این مطلب از چند اجازه‌نامه که برای تنی چند از شاگردانش صادر کرده، معلوم است. ر.ک: بحارالانوار، ج ۱۰۷، اجازه‌نامه‌های محمدتقی مجلسی؛ روضات الجنات، ج ۲، ص ۱۲۳.
  8. فهرست نام آنان و تاریخ اخذ اجازه‌نامه‌ها در کتاب زندگینامه علامه مجلسی، سید مصلح الدین مهدوی، ج ۲، ص ۳۸۸ به بعد به طور تفصیلی آمده است.
  9. روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۴۳۴.
  10. درباره رؤیا می‌توانید به کتاب هزار و یک نکته، نوشته استاد آیت الله حسن زاده آملی، ص ۱۹، ۲۳ مراجعه کنید.
  11. روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۴۳۴ و ۴۳۵.
  12. روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۵۰۵.
  13. روضات الجنات، محمدباقر خوانساری، ج ۲، ص ۱۱۹.
  14. جامع الرواه، محمد بن علی اردبیلی، ج ۲، ص ۸۲، به نقل از علامه محمدباقر مجلسی.

منابع

  • گلشن ابرار، جلد ۱، زندگی‌نامه "محمدتقی مجلسی" از سيد محمد ميرخندان.
  • "وصیّتی از عالم ربّانی علاّمه محمدتقی مجلسی"، عبدالرضا ایزدپناه، مجله حوزه، بهمن ۱۳۷۴، شماره ۷۲.
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه