مقتل الحسین(علیه السلام) به روایت شیخ صدوق (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۴۲: سطر ۴۲:
  
 
* ویکی نور
 
* ویکی نور
 +
[[رده:مقاتل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۵۲

مقتل الحسین علیه‌السلام

«مقتل الحسین به روایت شیخ صدوق؛ امام حسین و عاشورا از زبان معصومان»، تألیف محمد صحتی سردرودی، سومین تحقیق نویسنده در موضوع عاشورا است. این اثر کوششی است در بازآفرینی «مقتل الحسین» شیخ صدوق با استفاده از آثار و احادیثی که در دیگر منابع آمده است.

ساختار کتاب

این اثر مشتمل بر مقدمه مؤلف و نه فصل است. نویسنده در نگارش فصول کتاب ترتیب زمانی را لحاظ کرده است؛ وی ابتدا امام حسین در عصر پیامبر(ص)، سپس شهادت آن حضرت و در ادامه وقایع پس از شهادت و دیگر مباحث مرتبط را مطرح کرده است.

گزارش محتوا

نویسنده در مقدمه کتاب با اشاره به تحریف‌های عاشورا چنین می‌نویسد: «آنچه عاشورا را تهدید مى‌‏کند، تحریف‏هاى رایج و پذیرفته‌شده ‏اى است که پیوسته از همدیگر مى‏ زایند و تا آنجا ادامه مى‏ یابند که «مقتل مظلوم» را به نفع «مسند ظالم» مصادره مى‏ کنند که اگر چنان شود، دیگر سخن از «شهید صادق و معصوم» درد هیچ مظلومى را دوا نخواهد کرد، بلکه خوشایند ریاکاران بوده و تنها ستمگران را به کار خواهد آمد».[۱]

وی سپس وظیفه دانشوران می‌داند که در برابر این تحریف‌ها بایستند: «سوگمندانه دیربازى است که این تحریف بزرگ و گران، توسط برخى افراد ناآگاه، به عرصه واقعیت‏هاى کربلا راه یافته است؛ ازاین‏رو دانشوران دردآشنا را لازم است، تا دیر نشده در برابر این تحریف‏هاى زاینده و جسارت تحریف‏گران، کارى بکنند ...».[۲]

این پژوهش درپى آن است که به پرسش‏های زیر پاسخ دهد:

  1. آیا مقتل امام حسین(ع) را جز روایت «ابومخنف» - که آن‌هم تنها توسط یک تاریخ‏‌نگار غیر شیعى؛ یعنى ابوجعفر طبرى نقل شده و به دست ما رسیده است - روایت دیگرى نیست؟
  2. آیا گزارش مدوّن فاجعه کربلا از طریق دانشوران شیعه، منحصر به دو کتاب اللهوف از «سید بن طاووس» (۶۶۴ق) و مثیر الأحزان از «ابن نماى حلّى» (۶۴۵ق) است که پس از گذشت شش سده از تاریخ عاشورا آن را نقل کرده‏ اند؟
  3. اگر کسى خواست وقایع و حوادث عاشورا را به نقل از دانشوران‏ شیعى پى‏ گیرد، باید آن را در آثارى چون الإرشاد «شیخ مفید» یا مناقب «ابن شهرآشوب» و روضة الواعظین «نیشابورى» جستجو کند؟ درحالى‏ که قسمت مقتل از کتاب الإرشاد به‌صورت مجمل بیان شده و تنها مستند به اقوال «کلبى» و «مدائنى» است و اقوال آن دو بااینکه یکى غیر شیعه است، از هم تفکیک نشده است‏ و دو دیگر (مقتل مناقب و روضة الواعظین) افزون بر اینکه هر دو مربوط به قرن ششم و متأخر از حادثه عاشورا هستند، بسیار آشفته، مجمل و مختصر و غیر مستند مى ‏باشند.
  4. آیا در عصر تدوین اصول و میراث شیعى، مقتل امام حسین(ع) به‌صورت مأثور و منقول از امامان معصوم(ع)، توسط محدثان و راویان متقدّم و راستین شیعه تدوین نشده بود؟
  5. و اینک قرائت یا قرائت‏هاى متداول و مرسوم از عاشورا، با قرائت‏هاى نخستین و مأثور آن، چه تفاوت یا تفاوت‏هایى - بلکه چه تعارض‏هایى - دارد؟

نویسنده، معتقد است: «مقتل شیخ صدوق، بى‏ گمان مى‏‌تواند به پرسش‏هاى مطرح ‏شده و حتى به ده‏ها پرسش دیگر درباره زندگانى و مقتل امام حسین(ع) پاسخ گوید».[۳]

نویسنده سپس پیشینه مقتل‏ نگارى‏ پیش از شیخ صدوق را مورد بررسی قرار داده و فهرستی از آثار را به ترتیب تاریخ آنها می‌آورد. عنوان بیشتر آن‏ها مقتل الحسین بود و امروزه یا فقط نامى از آن‏ها در فهرست‏ها مانده و یا بخش اندکى از آن‏ها به‌صورت پراکنده در میان متون متأخر، نقل شده است.[۴]

بسیارى از احادیث و روایاتى که شیخ صدوق در مقتل امام حسین(ع) آورده است، در کتاب «کامل الزیارات» نیز روایت شده است. ابن قولویه، هم‏ عصر شیخ صدوق در چندین شیخ از مشایخ خویش با او، مشترک است. او در «کامل الزیارات» از پدر شیخ صدوق (على بن الحسین بن بابویه) روایات بسیارى نقل کرده است؛ همچنان‏که خود شیخ صدوق نیز در آثار خود، روایات بسیارى را به نقل از پدرش آورده است[۵]

در میان کتاب‏هاى مفقود شیخ صدوق، کتابى نیز به نام مقتل الحسین(ع) نام برده شده است. ایشان در ضمن برخى از آثار منتشرشده‏ اش از این کتاب نام برده و به آن ارجاع داده است. یک‏ بار در فصل حجّ و باب زیارات کتاب «من لا یحضره الفقیه» مى‏ نویسد: «من در کتاب الزّیارات و در کتاب مقتل الحسین(ع) انواعى از زیارت‏ها را آورده ‏ام».[۶]

برخی از مزیت‌های کتاب حاضر عبارتند از:

  1. عمده مطالب این مقتل از احادیث و اخبار مأثورى است که از پیشوایان پاک دینى و چهارده معصوم(ع) به‌‏ویژه امام سجاد، امام صادق و امام رضا(ع) نقل شده است.
  2. همه اخبار و احادیث این مقتل به‌صورت مستند و با ثبت دقیق اسناد و سلسله راویان، نقل شده است. البته نویسنده به ذکر اسامى معصومان(ع)، که گاه روایتى را نسل به نسل از یکدیگر نقل کرده ‏اند و همچنین نام نزدیک‏ترین راوى - یعنى کسى که سخن را از گوینده اصلى یا امام معصوم(ع) شنیده است - بسنده کرده‏ است؛ زیرا با ذکر منابع و مآخذ در پاورقى ‏ها نیازى به این کار دیده نشده است. افزون بر این، معنعن‏ نویسى در صدر احادیث و اخبار، خواننده فارسى‏ زبان را خسته مى‌‏کند.
  3. این مقتل، از لحاظ زمانى به عصر عصمت و زمان حضور امامان معصوم(ع) نزدیک است. شیخ صدوق که در نیمه نخست سده چهارم هجرى مى‏زیست، گاه به‌واسطه پدر و دو یا سه واسطه دیگر که همگى شناخته‌شده و موثّق هستند، به اصل سخن و منبع نور و عصمت مى‏‌رسد. مقتل او از این نظر نیز، بى‏مانند و بى‏نظیر است.
  4. این کتاب از پیش‌داورى‏ها و ارزش‌گذارى‏ هاى ایدئولوژیکى و سیاسى، خالى است. از آنجا که شیخ صدوق در آثارش تنها به آوردن متن احادیث و اخبار بسنده کرده و حتى عناوین فصول و ابواب را از متن روایات برگزیده است، مقتلش بیش ‏از هر چیز، به اصول اعطایى پیشوایان معصوم مبتنى است. به لحاظ نزدیکى این مقتل به عصر عصمت و زمان حضور، تحلیل‏هاى تحمیلى و ابزارانگارانه، به آن راه نیافته است.[۷]

از جمله مطالب جالب توجهی که در فصل هفتم کتاب آمده پیش‌بینی امام على(ع) از اقبال مردم به کربلا است. شیخ صدوق با اسناد خود از امام على(ع) نقل مى‌‏کند که: «کاخ‏هایى را مى‏ بینم که پیرامون قبر حسین(ع) ساخته شده ‏اند و کجاوه ‏هایى که از کوفه به‌سوى قبر حسین(ع) بیرون مى ‏روند. شب‏ها و روزهاى زیادى نمى‏ گذرد که از آفاق عالم، به‌سوى او مى ‏آیند و آن زمانى است که حکومت فرزندان مروان، پایان پذیرد».[۸]

پانویس

  1. مقدمه نویسنده، ص۱۴
  2. همان
  3. همان، ص۱۶
  4. ر.ک: همان، ص۱۷
  5. همان، ص۲۲
  6. همان، ص۲۳
  7. ر.ک: همان، ص۲۵-۲۴
  8. همان، ص۲۳۷

منابع

  • ویکی نور