انس بن مالک: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | {{منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | ||
+ | «انس بن مالک» از [[صحابه]] نامدار [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه وآله است، که مدت زیادی نیز در خدمت آن حضرت بوده و روایات زیادی نقل کرده است. وی به علت کتمان حقیقتی درباره [[امام علی]] علیهالسلام، مورد نفرین ایشان قرار گرفت و به بیماری پیسی مبتلا شد. | ||
− | + | == ولادت و نسب == | |
+ | انس بن مالک بن نضر خزرجی انصاری از قبیله خزرجیان [[مدینه]] و از طایفه بنی نجار میباشد.<ref>ابن عبدالبر، أبوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ج۱، ص۱۰۹.</ref> تاریخ تولد او بین مورخین اختلاف است؛ اما ظاهرا وی متولد سال ده قبل از [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت]]، معادل ۶۱۲ میلادی است.<ref>الزرکلی، خیرالدین، الاعلام قاموس تراجم لاشهر الرجال والنساء من العرب والمستعربین والمستشرقین، بیروت، انتشارات دارالعلم للملایین، سال ۱۹۸۹م، ج۲، ص۲۴.</ref> | ||
− | + | [[کنیه]] انس، اباحمزه میباشد<ref>الجزری، عزالدین بن الأثیر أبوالحسن علی بن محمد، أسدالغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹، ج۱، ص۱۵۱.</ref> که به اسم عمویش نامیده شده است.<ref> ابن عبدالبر، پیشین، ج۱، ص۱۰۹.</ref> گفته شده کنیه اباحمزه را [[رسول الله]] صلی الله علیه وآله به او داده و علاوه بر آن، پیامبر صلی الله علیه وآله به او لقب ذوالاذنین را نیز داده است.<ref>الجزری، پیشین، ج۱، ص۱۵۱.</ref> | |
− | او میگوید: وقتی که رسول الله صلی الله علیه | + | مادر او «[[ام انس|امّ أنس]]» یا «امّ سلیم» دختر ملحان، از زنان شجاع و فعال صدر اسلام است. انس میگوید: وقتی که رسول الله صلی الله علیه وآله به [[مدینه]] آمد، مادرم مرا که هشت سال سن داشتم به خدمت آن حضرت برد و گفت: یا رسول الله! مردان و زنان [[انصار]] هر کدام هدیهای برای شما آوردند. من پسرم را آوردهام که در خدمت شما باشد. از آن پس من به مدت ده سال به پیامبر خدمت کردم. انس را به همین دلیل خادم رسول الله صلی الله علیه وآله لقب دادند. وی به این خدمتگزاری افتخار میکرد.<ref>ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۱۴.</ref> |
− | ==انس | + | ==انس در عصر پیامبر== |
− | + | انس بن مالک علاوه بر توفیق خدمت و مصاحبت [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه وآله، در بیشتر [[غزوات پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله|غزوات]] و جنگهای آن حضرت حضور داشت و حتی برخی همچون [[عزالدین ابن اثیر|ابن اثیر جزری]] قائلند که وی در [[جنگ بدر]] نیز بوده است.<ref> الجزری، پیشین، ج۱، ص۱۵۴.</ref> البته میتوان حضور او را در جنگ بدر این طور توجیه کرد که وی به دلیل سن کم، جنگجو نبوده، لیکن همراه با سپاهیان و در خدمت [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله بوده است.<ref> همان، ج۱، ص۱۵۱.</ref> همچنین انس در غزوات [[صلح حدیبیه|حدیبیه]]، [[فتح مکه]]، [[غزوه حنین|حنین]] و [[غزوه خیبر|خیبر]] حضور داشت و در رکاب پیامبر جنگید. | |
− | + | پیامبر صلی الله علیه وآله برای انس [[دعا]] کرد ولذا او دارای مال و فرزند فراوان و طول عمر شد و علتش دعای پیامبر در حقش بود.<ref>المقریزی، تقی الدین أحمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال والأموال والحفدة و امتاع، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۰، ج۱۲، ص۱۷.</ref> | |
− | + | انس بن مالک یکی از بزرگترین روات [[حدیث]] از پیامبر صلی الله علیه وآله است و حدود ۲۲۸۰ روایت نقل کرده است و بعد از [[ابوهریره|ابوهریره]] و [[عبدالله بن عمر]] در کثرت روایت، جایگاه سوم را دارا است.<ref>ابن حزم، علی، جوامع السیره به کوشش احسان عباس و ناصرالدین اسد، قاهره، دارالمعارف، ص۲۷۵و۲۷۶.</ref> وی از جمله راویانی بود که خصوصیات و شمایل پیامبر را نقل کرده است. وی همچنین روایاتی در فضیلت [[امام علی]] علیه السلام نقل کرده است، از جمله می گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میفرمود: فردای [[قیامت]] هفتاد هزار نفر از پیروان من بدون حساب به [[بهشت]] وارد میشوند، سپس به طرف علی علیه السلام التفات کرده و فرمود: آنها [[شیعه]] تواند و تو امام آنهائی.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ترجمه محمدباقر ساعدی خوانساری، تهران، اسلامیه، ۱۳۸۰، ص۲۹.</ref> | |
− | + | انس به جز از پیامبر اکرم، از [[امام علی]] علیه السلام، [[عمر بن خطاب|عمر]]، [[ابوبکر]]، [[عثمان]]، [[معاذ بن جبل]]، [[ابوطلحه انصاری|ابی طلحه]]، [[عبادة بن صامت]]، [[ام انس|ام سلیم]] (مادرش)، [[ام حرام دختر ملحان|ام حرام]] (خاله اش)، [[اسید بن حضیر]]، [[ابوذر غفاری|ابوذر]]، [[ابن مسعود]] و... روایت نقل کرده است.<ref>الذهبی، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر والأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۳، ج۶، ص۲۸۹.</ref> | |
− | + | و حدود ۲۰۰ نفر نیز از انس روایت نقل کردهاند. اشخاصی همچون [[ابن سیرین]]، شعبی، مکحول، قتاده و... در بین عالمان و راویان وی صحیح السند دانسته شده است.<ref>ابن عبدالبر، پیشین، ج۱، ص۳۷.</ref> | |
− | ==انس | + | ==انس در دوران خلفا== |
− | در دوران خلافت | + | انس بن مالک در دوران [[خلافت]] [[ابوبکر]]، به عنوان جمع کننده [[خراج]] از طرف [[خلیفه]] به [[بحرین]] رفت و بعد از ستاندن صدقات به [[مدینه]] بازگشت. در واقع ابوبکر او را با مشورت [[عمر بن خطاب]] به بحرین فرستاد و انس نیز وقتی به مدینه برگشت ابوبکر وفات کرده بود، لذا اموال را به عمر تحویل داد و با او [[بیعت]] کرد. عمر نیز آن مبالغ را که چهار هزار درهم بود به انس بخشید.<ref>الذهبی، پیشین، ج۶، ص۲۹۳.</ref> |
− | در دوران خلافت | + | در دوران خلافت عمر، وی در جنگ شوشتر حضور داشت. در این جنگ او به همراه برادر خود از فرماندهان [[ابوموسی اشعری]] به شمار میرفت و فرماندهی سواره نظام را بر عهده داشت. این همان جنگی بود که انس، برادر خود براء را از دست داد.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، ص۱۶۵.</ref> او کسی بود هرمزان، سردار [[ایران|ایرانی]] را به [[مدینه]] نزد عمر آورد و در واقع با فتوایش جان هرمزان را نجات داد.<ref>ابن خلدون، العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۳۸.</ref> عمر بعد از این جنگ، ابوموسی را والی [[بصره]] کرد و طبق درخواست ابوموسی، وی سی نفر از [[صحابه]] پیامبر را به بصره برای یاری ابوموسی فرستاد که یکی از آنان انس بن مالک بود.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، چ۳، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۴۸۹.</ref> |
− | از | + | در دوران خلافت [[عثمان]]، در پی حمله به عثمان و شورش مردم بر علیه او، انس از جمله کسانی بود که به حمایت از عثمان پرداخت و در [[بصره]] در حمایت عثمان سخنرانی کرد.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، نشر اساطیر، سال ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۲۲-۳۲.</ref> او در زمان خلافت عثمان، سیرین پدر [[ابن سیرین|محمد بن سیرین]] و برادرانش یعنی یحیی بن سیرین و انس بن سیرین و معبد بن سیرین، از جمله آن اسیران بودند که اینان را انس بن مالک انصاری آزاد کرد.<ref>بلاذری، پیشین، ص۳۵۳.</ref> |
− | انس | + | انس بن مالک پس از [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت پیامبر]] صلی الله علیه وآله، در مورد [[امام علی]] علیه السلام ابتدا سکوت کرد، لکن بعدها به نقل فضایل و مناقب آن حضرت پرداخت. [[ابن ابی الحدید]] در [[شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید (کتاب)|شرح نهج البلاغه]] خود، علت سکوت انس را رسیدن به مال دنیا و یاری دشمنان حضرت علی دانست.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۸ه، ج۴، ص۷۴.</ref> |
− | در | + | در بسیاری از منابع آمده است که انس بن مالک مورد نفرین [[امام علی]] علیه السلام قرار گرفت. علت آن در کتاب «[[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الارشاد]]» چنین ذکر شده: امام علی در [[کوفه]] جمعى از مردم را مخاطب قرار داد و فرمود: شما را به خدا سوگند مى دهم، چه کسى این سخن را از پیغمبر اکرم به هنگام بازگشت از [[حجة الوداع|حجةالوداع]] شنیده است که فرمود: «مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَعِلَىٌّ مَوْلاهُ»؟ جمعى برخاستند وگواهى دادند که آری پیامبر صلی الله علیه وآله چنین فرمود. امام رو به انس بن مالک کرد و فرمود: تو که در [[واقعه غدیر|غدیر]] حاضر بودى چرا گواهى نمى دهى؟ انس عرض کرد: یا علی من اکنون پیر شدهام و از چنین سخنی که میگوئی چیزی به یاد ندارم. علی علیه السلام از سخن آن انس متأثر شده او را نفرین کرد و گفت: پروردگارا اگر این بیچاره دروغ میگوید، وی را به پیسی مبتلا کن که هیچگاه عمامه آن را مستور نکند. [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]] می گوید خدا گواه است پس از این، میان دو چشم او را دیدم که لکه پیسی فراگرفته بود<ref>شیخ مفید، پیشین، ص۳۴۰.</ref> و این لکه تا آخر عمر در میان دو چشمانش نمایان بود.<ref>ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م، ص۲۵۱.</ref> |
− | + | البته در [[نهج البلاغة|نهج البلاغه]] و نیز تاریخ الفی آمده است که امام علی در زمان [[جنگ جمل]]، انس بن مالک را مأموریت داد تا نزد [[عایشه]] و [[طلحه]] و [[زبیر]] برود و سخنانی را که امام بیان نمود، برساند؛ اما انس هیچیک از سخنان امام را به آنان نگفت و به همین سبب امام او را نفرین کرد.<ref>حکمت ۳۱۱ نهج البلاغه؛ قاضی احمد قزوینی، تاریخ الفی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۲، ج۱، ص۳۰۰.</ref> | |
− | + | به هر حال، انس در زمان [[جنگ جمل]] همچون [[سعد بن ابی وقاص]] کنار کشید و در لشکر هیچ یک از دو طرفِ نبرد، نرفت<ref>امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۳، ج۱، ص۱۱۶.</ref> و در واقع وی از [[مرجئه]] به شمار آمد. از او نقل شده است که خداوند دوستی علی و عثمان را در دل مومنی جمع نکرد؛ اما خداوند دوستی هر دوی اینان را در دلهای ما قرار داد.<ref>الذهبی، پیشین، ج۶، ص۲۹۵.</ref> | |
− | + | از انس بن مالک در مورد [[امام حسن]] علیه السلام روایتی نقل شده مبنی بر این که امام حسن شبیهترین افراد به [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه وآله بود.<ref>الجزری، پیشین، ج۱، ص۴۹۰.</ref> | |
− | در | + | در زمان حکومت [[معاویه]]، وی چند بار با معاویه بحث و جدل نمود و حتی در چند مورد با درشتی بسیار با معاویه سخن گفت، اما معاویه از آن چشمپوشی کرد و حتی از [[عمرو بن عاص|عمروعاص]] خواست که انس را با وعد و وعید و احسان راضی نگهدارد.<ref>تتوی، پیشین، ج۴، ص۲۶-۳۶.</ref> انس به جهت مخالفت با معاویه در [[نماز]] شرکت نمیکرد و این باعث شده بود که مردم نیز در نماز او شرکت نکنند ولذا معاویه سعی میکرد به هر صورت انس را راضی نگه دارد. |
− | + | در دوران [[یزید بن معاویه]]، زمانی که سر مبارک [[امام حسین]] علیه السلام را نزد [[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]] میآوردند، او در مجلس حضور داشت و گفته بود که حسین علیه السلام به پیامبر صلی الله علیه وآله شباهت داشت.<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، آفرینش و تاریخ (البدء والتاریخ)، ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، ج۲، ص۹۰۴.</ref> در دوران خلافت [[عبدالله بن زبیر|ابن زبیر]]، وی مدتی از طرف او [[امام جماعت|امام جماعت]] مسجد [[بصره]] بود و مدت چهل روز در آنجا [[نماز]] میخواند تا این که بعد از چهل روز ابن زبیر او را از سمتش خلع کرد.<ref>بلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر، جمل من انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷، ج۶، ص۳۴۲.</ref> | |
− | + | در تواریخ آمده است که [[حجاج بن یوسف]] بر گردن انس مهر سربی زد تا به این وسیله او را خوار و زبون کند. بی احترامی و ناسزاگویی حجاج به انس بسیار فراوان بود و حتی در چند مورد انس را تهدید به مرگ کرده است. به عنوان مثال روزی به او گفت: ای انس یک روز همراه [[مختار ثقفی|مختاری]] و روزی دیگر همراه پسر [[اشعث بن قیس|اشعث]]، در فتنهها و شورشها جولان میدهی، به خدا سوگند تصمیم دارم تو را زیر سنگهای سنگین آسیا خرد کنم و نشانه تیرها قرار دهم. این امر باعث شد که انس با [[عبدالملک بن مروان]] مکاتبه کند. عبدالملک شدیداً از کار حجاج خشمگین شد و حجاج را مجبور به عذرخواهی از انس کرد.<ref>دینوری، اخبارالطوال، پیشین، ص۳۶۵و۳۶۶.</ref> | |
− | == | + | ==وفات == |
− | + | در تاریخ [[مرگ]] انس بن مالک بین مورخین اختلاف است. برخی وفات او را سال ۹۰ نوشته و برخی سال ۹۱ و برخی دیگر سال ۹۳ هجری را سال وفاتش عنوان کردهاند.<ref>الجزری، پیشین، ج۱، ص۱۵۲.</ref> ظاهرا وی آخرین [[صحابی]] در [[بصره]] بود که درگذشت.<ref>مقدسی، پیشین، ج۲، ص۸۰۶.</ref> خود وی گفته بود که غیر من کسی نمانده است که به دو [[قبله]] نماز خوانده باشد.<ref>العسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵،ج۱، ص۲۷۶.</ref> در میزان سن او در هنگام وفات نیز اختلاف است برخی سن او را ۹۹، برخی ۱۰۰ و برخی ۱۰۳ سال دانستند.<ref>العسقلانی، پیشین، ج۱، ص۲۷۷.</ref> | |
− | + | چون مرگ انس فرارسید، [[وصیت]] کرده بود که یادگاری که از [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله داشته را با او دفن کنند.<ref>الجزری، پیشین، ج۱، ص۱۵۲.</ref> همچنین وصیت کرد که [[ابن سیرین|محمد بن سیرین]] جنازهاش را [[غسل]] کند و بر او [[نماز میت|نماز]] بگزارد. ابن سیرین در آن هنگام زندانی بود؛ مردم پیش حکمران [[بصره]] که مردی از خاندان [[اسید بن حضیر|اسید]] بود رفتند و او به محمد بن سیرین اجازه داد. محمد از زندان بیرون آمد و پیکر انس را شست و [[کفن]] کرد و در قصر انس که در جانب صحرا بود، بر پیکرش نماز گزارد.<ref>ابن سعد، پیشین، ج۷، ص۱۵و۱۶.</ref> قبر او در نزدیکی وادی السباع، منطقهای در بصره است.<ref>ابن بطوطه، شمس الدین ابی عبدالله محمد بن عبدالله االواتی الطنجی، ترجمه رحله ابن بطوطه، تهران، آگه، ۱۳۷۶، ج۱، ص۲۳۲.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * | + | *[http://www.pajoohe.ir "انس بن مالک"، دانشنامه پژوهه]، سید مرتضی میرتبار. |
− | |||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||
[[رده:راویان حدیث]] | [[رده:راویان حدیث]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۳۳
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
«انس بن مالک» از صحابه نامدار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است، که مدت زیادی نیز در خدمت آن حضرت بوده و روایات زیادی نقل کرده است. وی به علت کتمان حقیقتی درباره امام علی علیهالسلام، مورد نفرین ایشان قرار گرفت و به بیماری پیسی مبتلا شد.
ولادت و نسب
انس بن مالک بن نضر خزرجی انصاری از قبیله خزرجیان مدینه و از طایفه بنی نجار میباشد.[۱] تاریخ تولد او بین مورخین اختلاف است؛ اما ظاهرا وی متولد سال ده قبل از هجرت، معادل ۶۱۲ میلادی است.[۲]
کنیه انس، اباحمزه میباشد[۳] که به اسم عمویش نامیده شده است.[۴] گفته شده کنیه اباحمزه را رسول الله صلی الله علیه وآله به او داده و علاوه بر آن، پیامبر صلی الله علیه وآله به او لقب ذوالاذنین را نیز داده است.[۵]
مادر او «امّ أنس» یا «امّ سلیم» دختر ملحان، از زنان شجاع و فعال صدر اسلام است. انس میگوید: وقتی که رسول الله صلی الله علیه وآله به مدینه آمد، مادرم مرا که هشت سال سن داشتم به خدمت آن حضرت برد و گفت: یا رسول الله! مردان و زنان انصار هر کدام هدیهای برای شما آوردند. من پسرم را آوردهام که در خدمت شما باشد. از آن پس من به مدت ده سال به پیامبر خدمت کردم. انس را به همین دلیل خادم رسول الله صلی الله علیه وآله لقب دادند. وی به این خدمتگزاری افتخار میکرد.[۶]
انس در عصر پیامبر
انس بن مالک علاوه بر توفیق خدمت و مصاحبت پیامبر صلی الله علیه وآله، در بیشتر غزوات و جنگهای آن حضرت حضور داشت و حتی برخی همچون ابن اثیر جزری قائلند که وی در جنگ بدر نیز بوده است.[۷] البته میتوان حضور او را در جنگ بدر این طور توجیه کرد که وی به دلیل سن کم، جنگجو نبوده، لیکن همراه با سپاهیان و در خدمت رسول خدا صلی الله علیه وآله بوده است.[۸] همچنین انس در غزوات حدیبیه، فتح مکه، حنین و خیبر حضور داشت و در رکاب پیامبر جنگید.
پیامبر صلی الله علیه وآله برای انس دعا کرد ولذا او دارای مال و فرزند فراوان و طول عمر شد و علتش دعای پیامبر در حقش بود.[۹]
انس بن مالک یکی از بزرگترین روات حدیث از پیامبر صلی الله علیه وآله است و حدود ۲۲۸۰ روایت نقل کرده است و بعد از ابوهریره و عبدالله بن عمر در کثرت روایت، جایگاه سوم را دارا است.[۱۰] وی از جمله راویانی بود که خصوصیات و شمایل پیامبر را نقل کرده است. وی همچنین روایاتی در فضیلت امام علی علیه السلام نقل کرده است، از جمله می گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میفرمود: فردای قیامت هفتاد هزار نفر از پیروان من بدون حساب به بهشت وارد میشوند، سپس به طرف علی علیه السلام التفات کرده و فرمود: آنها شیعه تواند و تو امام آنهائی.[۱۱]
انس به جز از پیامبر اکرم، از امام علی علیه السلام، عمر، ابوبکر، عثمان، معاذ بن جبل، ابی طلحه، عبادة بن صامت، ام سلیم (مادرش)، ام حرام (خاله اش)، اسید بن حضیر، ابوذر، ابن مسعود و... روایت نقل کرده است.[۱۲]
و حدود ۲۰۰ نفر نیز از انس روایت نقل کردهاند. اشخاصی همچون ابن سیرین، شعبی، مکحول، قتاده و... در بین عالمان و راویان وی صحیح السند دانسته شده است.[۱۳]
انس در دوران خلفا
انس بن مالک در دوران خلافت ابوبکر، به عنوان جمع کننده خراج از طرف خلیفه به بحرین رفت و بعد از ستاندن صدقات به مدینه بازگشت. در واقع ابوبکر او را با مشورت عمر بن خطاب به بحرین فرستاد و انس نیز وقتی به مدینه برگشت ابوبکر وفات کرده بود، لذا اموال را به عمر تحویل داد و با او بیعت کرد. عمر نیز آن مبالغ را که چهار هزار درهم بود به انس بخشید.[۱۴]
در دوران خلافت عمر، وی در جنگ شوشتر حضور داشت. در این جنگ او به همراه برادر خود از فرماندهان ابوموسی اشعری به شمار میرفت و فرماندهی سواره نظام را بر عهده داشت. این همان جنگی بود که انس، برادر خود براء را از دست داد.[۱۵] او کسی بود هرمزان، سردار ایرانی را به مدینه نزد عمر آورد و در واقع با فتوایش جان هرمزان را نجات داد.[۱۶] عمر بعد از این جنگ، ابوموسی را والی بصره کرد و طبق درخواست ابوموسی، وی سی نفر از صحابه پیامبر را به بصره برای یاری ابوموسی فرستاد که یکی از آنان انس بن مالک بود.[۱۷]
در دوران خلافت عثمان، در پی حمله به عثمان و شورش مردم بر علیه او، انس از جمله کسانی بود که به حمایت از عثمان پرداخت و در بصره در حمایت عثمان سخنرانی کرد.[۱۸] او در زمان خلافت عثمان، سیرین پدر محمد بن سیرین و برادرانش یعنی یحیی بن سیرین و انس بن سیرین و معبد بن سیرین، از جمله آن اسیران بودند که اینان را انس بن مالک انصاری آزاد کرد.[۱۹]
انس بن مالک پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله، در مورد امام علی علیه السلام ابتدا سکوت کرد، لکن بعدها به نقل فضایل و مناقب آن حضرت پرداخت. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه خود، علت سکوت انس را رسیدن به مال دنیا و یاری دشمنان حضرت علی دانست.[۲۰]
در بسیاری از منابع آمده است که انس بن مالک مورد نفرین امام علی علیه السلام قرار گرفت. علت آن در کتاب «الارشاد» چنین ذکر شده: امام علی در کوفه جمعى از مردم را مخاطب قرار داد و فرمود: شما را به خدا سوگند مى دهم، چه کسى این سخن را از پیغمبر اکرم به هنگام بازگشت از حجةالوداع شنیده است که فرمود: «مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَعِلَىٌّ مَوْلاهُ»؟ جمعى برخاستند وگواهى دادند که آری پیامبر صلی الله علیه وآله چنین فرمود. امام رو به انس بن مالک کرد و فرمود: تو که در غدیر حاضر بودى چرا گواهى نمى دهى؟ انس عرض کرد: یا علی من اکنون پیر شدهام و از چنین سخنی که میگوئی چیزی به یاد ندارم. علی علیه السلام از سخن آن انس متأثر شده او را نفرین کرد و گفت: پروردگارا اگر این بیچاره دروغ میگوید، وی را به پیسی مبتلا کن که هیچگاه عمامه آن را مستور نکند. طلحه می گوید خدا گواه است پس از این، میان دو چشم او را دیدم که لکه پیسی فراگرفته بود[۲۱] و این لکه تا آخر عمر در میان دو چشمانش نمایان بود.[۲۲]
البته در نهج البلاغه و نیز تاریخ الفی آمده است که امام علی در زمان جنگ جمل، انس بن مالک را مأموریت داد تا نزد عایشه و طلحه و زبیر برود و سخنانی را که امام بیان نمود، برساند؛ اما انس هیچیک از سخنان امام را به آنان نگفت و به همین سبب امام او را نفرین کرد.[۲۳]
به هر حال، انس در زمان جنگ جمل همچون سعد بن ابی وقاص کنار کشید و در لشکر هیچ یک از دو طرفِ نبرد، نرفت[۲۴] و در واقع وی از مرجئه به شمار آمد. از او نقل شده است که خداوند دوستی علی و عثمان را در دل مومنی جمع نکرد؛ اما خداوند دوستی هر دوی اینان را در دلهای ما قرار داد.[۲۵]
از انس بن مالک در مورد امام حسن علیه السلام روایتی نقل شده مبنی بر این که امام حسن شبیهترین افراد به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بود.[۲۶]
در زمان حکومت معاویه، وی چند بار با معاویه بحث و جدل نمود و حتی در چند مورد با درشتی بسیار با معاویه سخن گفت، اما معاویه از آن چشمپوشی کرد و حتی از عمروعاص خواست که انس را با وعد و وعید و احسان راضی نگهدارد.[۲۷] انس به جهت مخالفت با معاویه در نماز شرکت نمیکرد و این باعث شده بود که مردم نیز در نماز او شرکت نکنند ولذا معاویه سعی میکرد به هر صورت انس را راضی نگه دارد.
در دوران یزید بن معاویه، زمانی که سر مبارک امام حسین علیه السلام را نزد ابن زیاد میآوردند، او در مجلس حضور داشت و گفته بود که حسین علیه السلام به پیامبر صلی الله علیه وآله شباهت داشت.[۲۸] در دوران خلافت ابن زبیر، وی مدتی از طرف او امام جماعت مسجد بصره بود و مدت چهل روز در آنجا نماز میخواند تا این که بعد از چهل روز ابن زبیر او را از سمتش خلع کرد.[۲۹]
در تواریخ آمده است که حجاج بن یوسف بر گردن انس مهر سربی زد تا به این وسیله او را خوار و زبون کند. بی احترامی و ناسزاگویی حجاج به انس بسیار فراوان بود و حتی در چند مورد انس را تهدید به مرگ کرده است. به عنوان مثال روزی به او گفت: ای انس یک روز همراه مختاری و روزی دیگر همراه پسر اشعث، در فتنهها و شورشها جولان میدهی، به خدا سوگند تصمیم دارم تو را زیر سنگهای سنگین آسیا خرد کنم و نشانه تیرها قرار دهم. این امر باعث شد که انس با عبدالملک بن مروان مکاتبه کند. عبدالملک شدیداً از کار حجاج خشمگین شد و حجاج را مجبور به عذرخواهی از انس کرد.[۳۰]
وفات
در تاریخ مرگ انس بن مالک بین مورخین اختلاف است. برخی وفات او را سال ۹۰ نوشته و برخی سال ۹۱ و برخی دیگر سال ۹۳ هجری را سال وفاتش عنوان کردهاند.[۳۱] ظاهرا وی آخرین صحابی در بصره بود که درگذشت.[۳۲] خود وی گفته بود که غیر من کسی نمانده است که به دو قبله نماز خوانده باشد.[۳۳] در میزان سن او در هنگام وفات نیز اختلاف است برخی سن او را ۹۹، برخی ۱۰۰ و برخی ۱۰۳ سال دانستند.[۳۴]
چون مرگ انس فرارسید، وصیت کرده بود که یادگاری که از رسول خدا صلی الله علیه وآله داشته را با او دفن کنند.[۳۵] همچنین وصیت کرد که محمد بن سیرین جنازهاش را غسل کند و بر او نماز بگزارد. ابن سیرین در آن هنگام زندانی بود؛ مردم پیش حکمران بصره که مردی از خاندان اسید بود رفتند و او به محمد بن سیرین اجازه داد. محمد از زندان بیرون آمد و پیکر انس را شست و کفن کرد و در قصر انس که در جانب صحرا بود، بر پیکرش نماز گزارد.[۳۶] قبر او در نزدیکی وادی السباع، منطقهای در بصره است.[۳۷]
پانویس
- ↑ ابن عبدالبر، أبوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ج۱، ص۱۰۹.
- ↑ الزرکلی، خیرالدین، الاعلام قاموس تراجم لاشهر الرجال والنساء من العرب والمستعربین والمستشرقین، بیروت، انتشارات دارالعلم للملایین، سال ۱۹۸۹م، ج۲، ص۲۴.
- ↑ الجزری، عزالدین بن الأثیر أبوالحسن علی بن محمد، أسدالغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹، ج۱، ص۱۵۱.
- ↑ ابن عبدالبر، پیشین، ج۱، ص۱۰۹.
- ↑ الجزری، پیشین، ج۱، ص۱۵۱.
- ↑ ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۱۴.
- ↑ الجزری، پیشین، ج۱، ص۱۵۴.
- ↑ همان، ج۱، ص۱۵۱.
- ↑ المقریزی، تقی الدین أحمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال والأموال والحفدة و امتاع، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۰، ج۱۲، ص۱۷.
- ↑ ابن حزم، علی، جوامع السیره به کوشش احسان عباس و ناصرالدین اسد، قاهره، دارالمعارف، ص۲۷۵و۲۷۶.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ترجمه محمدباقر ساعدی خوانساری، تهران، اسلامیه، ۱۳۸۰، ص۲۹.
- ↑ الذهبی، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر والأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۳، ج۶، ص۲۸۹.
- ↑ ابن عبدالبر، پیشین، ج۱، ص۳۷.
- ↑ الذهبی، پیشین، ج۶، ص۲۹۳.
- ↑ دینوری، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، ص۱۶۵.
- ↑ ابن خلدون، العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۳۸.
- ↑ بلعمی، تاریخنامه طبری، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، چ۳، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۴۸۹.
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، نشر اساطیر، سال ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۲۲-۳۲.
- ↑ بلاذری، پیشین، ص۳۵۳.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۸ه، ج۴، ص۷۴.
- ↑ شیخ مفید، پیشین، ص۳۴۰.
- ↑ ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م، ص۲۵۱.
- ↑ حکمت ۳۱۱ نهج البلاغه؛ قاضی احمد قزوینی، تاریخ الفی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۲، ج۱، ص۳۰۰.
- ↑ امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۳، ج۱، ص۱۱۶.
- ↑ الذهبی، پیشین، ج۶، ص۲۹۵.
- ↑ الجزری، پیشین، ج۱، ص۴۹۰.
- ↑ تتوی، پیشین، ج۴، ص۲۶-۳۶.
- ↑ مقدسی، مطهر بن طاهر، آفرینش و تاریخ (البدء والتاریخ)، ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، ج۲، ص۹۰۴.
- ↑ بلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر، جمل من انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷، ج۶، ص۳۴۲.
- ↑ دینوری، اخبارالطوال، پیشین، ص۳۶۵و۳۶۶.
- ↑ الجزری، پیشین، ج۱، ص۱۵۲.
- ↑ مقدسی، پیشین، ج۲، ص۸۰۶.
- ↑ العسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵،ج۱، ص۲۷۶.
- ↑ العسقلانی، پیشین، ج۱، ص۲۷۷.
- ↑ الجزری، پیشین، ج۱، ص۱۵۲.
- ↑ ابن سعد، پیشین، ج۷، ص۱۵و۱۶.
- ↑ ابن بطوطه، شمس الدین ابی عبدالله محمد بن عبدالله االواتی الطنجی، ترجمه رحله ابن بطوطه، تهران، آگه، ۱۳۷۶، ج۱، ص۲۳۲.
منابع
- "انس بن مالک"، دانشنامه پژوهه، سید مرتضی میرتبار.