ام حرام دختر ملحان

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«ملیکه» معروف به «امّ حرام» دختر ملحان بن خالد انصاری، همسر عباد بن صامت صحابى رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، خواهر امّ انس (ام سلیم) و خاله انس بن مالک بود، و در مدینه زندگى مى کرد. او از زنانی بود که همراه داوطلبان و رزمندگان، در جنگ‌ها حضور می‌یافت.

درباره مقام این بانوى مؤمن، نقل کرده اند که پیامبر اسلام(ص) هرگاه مى خواست از مدینه خارج شود و به مسجد قبا برود، به دیدن ام حرام بود مى رفت، در خانه او مى ماند، استراحت مى کرد و غذا مى خورد. ام حرام روایت مى کند: یک روز که رسول خدا(ص) در خانه من به خواب رفت و بیدار شد، او را خوشحال و خندان دیدم، علت آنرا جویا شدم، فرمود: در عالم خواب جمعیتى از اصحاب خود را مشاهده کردم، که در دریاى اخضر با عزت و عظمت سوار کشتى شده بودند. ام حرام که از خوشحالى و شادمانى رسول خدا(ص) فهمیده بود، این خواب گویاى عظمت و بزرگوارى بیشتر آینده پیامبر است، از رسول خدا تقاضا کرد، دعا کند تا وى هم جزو آن گروه رستگار و سربلند شهید محسوب شود. پیامبر(ص) فرمود: اى ام حرام، تو نیز جزو همان گروه خواهى بود! آرى، از این ماجرا سالیانی گذشت، و سال ۲۷ هجرى در زمان خلافت عثمان جنگ قبرس پیش آمد، در این جنگ ابوذر، ابودردا و عباد بن صامت شرکت داشتند و ام حرام هم به همراه شوهر خود در جنگ براى آب دادن سربازان و مداواى مجروحان شرکت کرده بود. اما وقتى آنان در جزیره قبرس از کشتى پیاده شدند، ام حرام در حالى که سوار مرکب بود و راه مى پیمود، مرکب او رم کرد و ام حرام روى زمین پرت شد، و همانطور که رسول خدا(ص) برای او شهادت در راه خدا را درخواست کرده بود، وى در این سفر جنگى جان خود را از دست داد و در جزیره قبرس مدفون شد.

شیخ طوسى، ام حرام را از راویان حدیث و صحابه رسول خدا(ص) دانسته، و به شأن بالا و عظمت بلند وى اشاره کرده است. عالمان و مورخان دیگرى مانند: ابن عبدالبر، ابن حجر عسقلانى، و ابن اثیر، امّ حرام را از اصحاب رسول خدا (ص) و بانوى راوى حدیث از آن حضرت شمرده اند.

منابع

  • زنان دانشمند و راوى حدیث، احمد صادقى اردستانی.
  • رویدادهای تاریخ اسلام، عبدالسلام ترمانینی، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۱، ص۱۵۲.