قبیله خزاعه: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | '''خُزاعه'''، قبیله ای از ازد هستند که در روزگار پیش از [[اسلام]] از [[یمن]] به [[حجاز]] مهاجرت کردند. آنها با جُرهُمیانِ حاکم بر [[مکه]] جنگیدند و پس از بیرون راندن آنان از مکه، اداره [[کعبه]] را برعهده گرفتند. در دوره های بعدی [[قریش]] بر کعبه تسلط یافتند و به جز بعضی از طوایف خزاعه از مکه بیرون رانده شدند. بازماندگان قبیله خزاعه در مکه در برخی از وقایع [[تاریخ اسلام]] نقش داشتند. | |
− | خزاعه به همراه بنی بکر بن عبدمناة که از بطون کنانه به شمار می آمدند | + | برخی از افراد قبیله خزاعه مانند [[بُدَيل بن وَرقاء|بُدیل بن وَرقاء]]، [[عبدالله بن بدیل|عبداللّه بن بدیل]]، [[سلیمان بن صرد خزاعی|سلیمان بن صُرَد خزاعی]] و [[دعبل خزاعی|دِعْبِل خزاعی]]، در زمره اصحاب [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] و [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم السلام قرار دارند. |
+ | ==خزاعه پیش از اسلام== | ||
+ | «خزاعه» قبیله ای از ازد محسوب شده و جزئی از قحطانیان به شمار می آیند. آنان فرزندان عمرو بن ربیعه مزیقاء معروف به خزاعه بودند که بعد از کوچیدن از [[یمن]]، منطقه [[حجاز]] را طی کرده در اطراف [[مکه]] در منطقه «مرّالظهران» فرود آمدند.<ref>نهایة الارب فی معرفة انساب العرب، تحقیق علی الخاقانی، بغداد، النجاح، ۱۳۷۸ق، ص۱۹۸.</ref> بعدها خزاعه به همراه بنی بکر بن عبدمناة که از بطون کنانه به شمار می آمدند با [[قبیله جرهم|جرهمیان]] که در حرم سرکشی آغاز کرده و به [[ظلم]] و ستم دست زده بودند، درگیر شدند و با غلبه بر آنها بر امور [[مکه]] مسلط شدند؛ سپس خزاعه، بنی بکر را نیز از امور مکه کنار زدند و رسماً خود تولیت [[کعبه]] را بدست گرفتند. ریاست و سرپرستی خزاعه در مکه سیصد سال به طول انجامید.<ref>البدء والتاریخ، پور سعید، مکتبة الثقافه الدینیه، بی تا، ص۱۲۶.</ref> | ||
− | در زمان | + | در زمان تسلط خزاعه بر مکه، فرزندان [[قریش]] عمدتاً در کوه ها و دره های اطراف [[مکه|مکه]] سکونت داشتند و در امور سرپرستی مکه و [[بیت الله الحرام|بیت الله الحرام]] هیچگونه دخالتی نداشتند تا این که [[قصی بن کلاب]] از قبیله قریش دختر حُلَیل بن حُبشیّه، آخرین امیر خُزاعی مکه و متولی [[کعبه]] را که حُبّی نام داشت به زنی گرفت. هنگامی که حلیل پیر شد کلیدهای کعبه را به دخترش داد و باز نمودن در کعبه را گاهی به قصی می سپرد و زمانی به مخترش برادر حبی. تا اینکه مرگ حلیل فرا رسید و ریاست به پسرش مخترش رسید. و مخترش به درخواست قصی کلید داری کعبه را به او واگذار کرد یا آن را بدو فروخت. |
+ | |||
+ | هنگامی که قصی کلیدهای کعبه را گرفت این امر بر خزاعه گران آمد و انها را به جنگ با قصی و قریش کشاند. اما در نهایت مکه در اختیار قصی قرار گرفت و خزاعه به جز بعضی از طوایف آن که به جهت نسبت دامادیشان با قریش در آنجا باقی ماندند، بقیه از مکه بیرون رانده شدند.<ref>بلاذری؛ انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶ ج۱، ص۵۰ و ۵۱</ref> | ||
+ | |||
+ | در روزگار [[جاهلیت]]، خزاعه در کنار قریش و کنانه جزو قبایل معروف به حُمْس یا اهل حرم محسوب میشد که در موسم حج از امتیازات خاص بهرهمند میشد.<ref>ابن اسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۱۲۰؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۱۱ـ۲۱۲.</ref> تیرههایی از قبیله خزاعه در جاهلیت جزو گروهی از قبایل به نام اَحابیش بودند که با (مطّلب بن) عبدمناف و قبیله قریش پیمان دوستی و همدستی معروف به حلف احابیش بستند.<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۶۱۶؛ بلاذری، کتاب جُمَل من انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۲؛ یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۴۱.</ref> بعداً نیز خزاعه و دیگران با عبدالمطلب، رئیس قریش که از نوادگان حُبّی، دختر حَبْشی خزاعی، محسوب میشد، پیمان یاری و همکاری بستند.<ref>واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۷۸۱؛ ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۸۶ـ۹۰.</ref> این پیمان نامه را در کعبه آویختند و تا چند نسل همچنان مورد احترام باقی ماند<ref>ابن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ص۴۷۵؛ بلاذری، کتاب جُمَل من انساب الاشراف، ج۱، ص۷۹ـ ۸۰؛ طبری، ج۲، ص۲۵۰ـ۲۵۱.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==در زمان پیامبر اسلام== | ||
+ | از آنجا که حُبّی خزاعی یکی از اجداد مادری [[پیامبر اکرم (ص)]] بوده، در حدیثی منسوب به آن حضرت آمده که «او (پیامبر) از خزاعه و خزاعه از اوست.»<ref>رجوع کنید به ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۱۷۰؛ ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۲۲۳.</ref> و شاید از همین رو بود که همه افراد خزاعه در تهامه، اعم از مؤمن و کافر، پیامبر (ص) را رازدار خود میدانستند و هیچ خبری را از وی پنهان نمیکردند.<ref>واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۵۹۳؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۳، ص۱۰۸؛ طبری، ج۲، ص۵۳۵.</ref> | ||
+ | |||
+ | '''جنگ با پیامبر اکرم:''' | ||
+ | |||
+ | در [[شعبان]] سال پنجم یا ششم، بنی مُصْطَلِق، یکی از تیرههای خزاعه، به سرپرستی حارث بن ابی ضرار خزاعی به جنگ با پیامبر (ص) در کنار آب مُرَیسیع رفتند و شکست خوردند و [[جویریه بنت حارث|جُوَیریه]]، دختر حارث، اسیر شد. بعداً پیامبر او را آزاد و با وی [[ازدواج]] کرد.<ref>واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۴۰۴ـ۴۱۲؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۳، ص۳۰۲، ۳۰۷ـ۳۰۸، ج۴، ص۲۹۵.</ref> | ||
+ | |||
+ | '''صلح حدیبیه:''' | ||
+ | |||
+ | در هنگام [[صلح حدیبیه]] میان پیامبر (ص) و [[قریش]] در سال ششم، قبیله خزاعه با پیامبراکرم (ص) و قبیله بنی بَکربن عبدمَناة بن کنانه با قریش هم پیمان شدند.<ref>واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۶۱۲؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۳، ص۳۳۲،؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص۳۵؛ طبری، ج۲، ص۶۳۵.</ref> | ||
+ | |||
+ | در سال هشتم، طایفه دیل، از طوایف بنی بکر، برای گرفتن انتقام خونی که خزاعه در [[جاهلیت]] ریخته بودند، شبانه به کمک گروهی از قریش به خزاعیان ساکن در وَتیر، در جنوب مکه، تاختند و یکی و به روایتی بیست تن از افراد خزاعه را کشتند و بقیه آنان به مکه پناه بردند، در پی این واقعه، که به منزله نقض صلح حدیبیه بود، رئیس خزاعیان با گروهی از افراد این قبیله نزد پیامبر(ص) رفتند و استمداد جستند و پیمان کهن خزاعه و [[عبدالمطلب]] در جاهلیت را یادآوری کردند.<ref>واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۷۸۰ـ۷۸۹؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۳۱ـ۳۳، ۳۶ـ۳۷؛ طبری، ج۳، ص۴۴ـ۴۵.</ref> | ||
+ | |||
+ | نقض صلح حدیبیه زمینه [[فتح مکه]] را فراهم کرد و پیامبر اکرم(ص) در سال هشتم راهی مکه شد و آنجا را گشود. در این فتح، خزاعه سه پرچم در دست داشت که یکی از آنها در دست ابوشریح کعبی خزاعی بود.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۳۶؛ ابن سعد، ج۴، ص۲۹۵؛ مسعودی، التنبیه، ص۲۶۶.</ref> به روایتی، پیامبر اکرم(ص) در فتح مکه فقط به خزاعه اجازه داد ساعتی تا [[نماز#نمازهای واجب|نماز عصر]]، در حرم مسلح باشند<ref>واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۸۳۹؛ بحشل، تاریخ واسط، ص۱۶۴؛ قس ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۵۶ـ۵۸.</ref> و برای آنان منزلت خاصی قائل شد تا حدی که خزاعیان را در سرزمین خودشان مهاجر اعلام کرد و در این باره برایشان گواهی نوشت.<ref>ابن عبدالبرّ، الانباه علی قبائل الرواة، ص۸۵.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==در زمان خلفای نخستین== | ||
+ | [[عمر بن خطاب|عمر خطاب]] شخصاً حساب و کتاب مربوط به خزاعه را به اقامتگاهشان در قُدَید میبرد و همگی در همانجا به وی مراجعت میکردند.<ref>ابن سعد، ج۳، ص۲۹۸؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص۴۵۲.</ref> گفته شده است در سال ۳۵ قمری، خزاعه در شورش علیه [[عثمان بن عفان|عثمان]] که به قتل وی انجامید، با سایر قبایل عرب همراه بود.<ref>ابن شبّه نمیری،کتاب تاریخ المدینة المنورة، ج۴، ص۱۲۸۱؛ ابن عبدربّه، العقدالفرید، ج۵، ص۵۱.</ref> | ||
+ | |||
+ | در زمان [[امام علی علیه السلام|امام علی]](علیه السلام) نیز در [[جنگ جمل]] در سال ۳۶ قمری، خزاعه به دو دسته تقسیم شده بود، که یک دسته در کنار امام علی علیه السلام جنگید. در این جنگ، [[عمرو بن حمق|عمرو بن حَمِق]] فرمانده پیادگان خزاعه در سپاه علی(ع) بود<ref>دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۱۴۶؛ مفید، الجمل و النُصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ص۳۲۰.</ref> و گروهی نیز به رهبری عبداللّه بن خلف خزاعی در کنار [[عایشه]] قرار گرفتند.<ref>دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۱۴۷.</ref> | ||
+ | |||
+ | در [[جنگ صفین|جنگ صفّین]] در سال ۳۷ قمری، بسیاری از خزاعیان در رکاب حضرت علی علیه السلام جنگیدند. از آن میان، [[عبدالله بن بدیل|عبداللّه بن بُدَیل]] و [[سلیمان بن صرد خزاعی|سلیمان بن صُرَد]] فرمانده پیادگان سپاه حضرت علی(ع) بودند و ریاست همه خزاعه با [[عمرو بن حمق|عمرو بن حَمِق]] بود. شماری از خزاعیان سپاه علی در این جنگ شهید شدند.<ref>نصربن مزاحم، وقعة صفّین، ص۲۰۵، ۲۳۳؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۱۱۷؛ دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۱۷۱؛ طبری، ج۵، ص۱۵، ۲۴؛ مسعودی، مروج، ج۳، ص۱۳۲، ۱۳۵.</ref> | ||
+ | |||
+ | در سال ۴۰ قمری، هنگام حمله [[بسر بن ارطاه|بُسر بن أرطاة عامری]] (از امرای [[معاویه]]) به قلمرو امام علی(ع)، بسیاری از قبیله خزاعه در [[مدینه]] کشته شدند.<ref>مسعودی، مروج، ج۳، ص۲۱۱.</ref> خزاعه با دیگر قبایل یمنی در قیام [[حجر بن عدی|حجر بن عدی کندی]] در سال ۵۱ قمری شرکت کردند.<ref>رجوع کنید به طبری، ج۵، ص۲۶۱.</ref> بعدها در سال ۱۳۰قمری، هنگام یورش ابوحمزه خارجی به مدینه، افرادی از خزاعه وی را راهنمایی کردند و ازاین رو، [[قریش]]، این قبیله را به تبانی با حروریه (گروهی از [[خوارج]]) متهم کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۳۹؛ طبری، ج۷، ص۳۹۳ـ۳۹۵.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==همراهی با عباسیان== | ||
+ | پس از ظهور [[ابومسلم خراسانى|ابومسلم]] در [[خراسان]] (۱۲۹ق)، نخستین گروهی که به هواخواهی از [[عباسیان]] به دعوت وی پیوستند، افرادی از خزاعه بودند. نام عده بسیاری از خزاعیان در زمره نقیبان و داعیان عباسی در خراسان یاد شده است که از آن جملهاند سلیمان بن کثیر و مالک بن هَیثم.<ref>اخبارالدولة العباسیة، ص۲۰۲، ۲۱۶ـ۲۲۳، ۲۷۴.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==مشاهیر قبیله خزاعه== | ||
+ | بسیاری از افراد قبیله خزاعه شهرت یافتهاند که [[صحابه|صحابی]]، [[تابعین|تابعی]]، عالم، شاعر، ادیب و امیر بودهاند، برخی از آنان عبارتاند از: | ||
+ | |||
+ | *عاتکه دختر خالدبن خُلَیف معروف به امّ مُعبد خزاعی، [[صحابی]]<ref>ابن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ص۴۱۰.</ref> | ||
+ | *همسرش اَکثَم بن جَوْن خزاعی، صحابی<ref>ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۱۳۳.</ref> | ||
+ | *کرْز بن عَلقَمه بن هلال خزاعی که در [[هجرت به مدینه|هجرت رسول اکرم(ص)]]، رد پای آن حضرت را تا در غار پیدا کرد.<ref>ابن کلبی، نسب مَعدّ و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۴۴.</ref> | ||
+ | *[[بُدَيل بن وَرقاء|بُدیل بن وَرقاء]] و پسرش [[عبدالله بن بدیل|عبداللّه بن بدیل]] از صحابه پیامبر(ص) و امام علی(ع)<ref>ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۳۹؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۱۵۰.</ref> | ||
+ | *[[سلیمان بن صرد خزاعی|سلیمان بن صُرَد خزاعی]] | ||
+ | *عمروبن حَمِق خزاعی از صحابه پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) | ||
+ | *ابوالشیص محمدبن عبداللّه بن رزین خزاعی، شاعر عرب و خویشاوند دعبل | ||
+ | *[[دعبل خزاعی|دِعْبِل خزاعی]]، شاعر [[شیعه|شیعی]]<ref>رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج۲۰، ص۱۲۰ـ۱۸۶.</ref> | ||
+ | *احمد بن نصر خزاعی (متوفی ۲۳۱)، [[محدث]] و از اشراف [[بغداد]]، نوه مالک بن هیثم (از نخستین نقبای دعوت عباسی) که بر [[واثق عباسی|واثق]] خلیفه عباسی خروج کرد.<ref>رجوع کنید به طبری، ج۹، ص۱۳۵ـ۱۳۸؛ خطیب بغدادی، ج۶، ص۳۹۷ـ۴۰۵؛ نیز رجوع کنید به اخبارالدولة العباسیة، ص۲۰۲، ۲۱۶.</ref> | ||
+ | *محمدبن عبدالرحمان معروف به شیخ خزاعی (متوفی ۳۲۹) که در [[اندلس]] بر خلیفه عبدالرحمان الناصر شورش کرد.<ref>ابن حیان، المُقتبس، ج۳، ص۲۱ـ۲۲، ج۵، ص۱۹۰، ۱۹۷.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | *سید علی اکبر حسینی، قبایل عرب مکه قبل از بعثت، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی: ۱۲ دی ماه ۱۳۹۱. | |
− | * [http://www.pajoohe. | + | *أحمد بن یحیى بلاذری، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷/۱۹۹۶. |
+ | *[http://rch.ac.ir/article/Details/8549 دانشنامۀ جهان اسلام، ج۱۵، مدخل «خزاعه» از ستار عودی]. | ||
[[رده:قبایل]] | [[رده:قبایل]] | ||
[[رده:قبایل مکه]] | [[رده:قبایل مکه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۵
خُزاعه، قبیله ای از ازد هستند که در روزگار پیش از اسلام از یمن به حجاز مهاجرت کردند. آنها با جُرهُمیانِ حاکم بر مکه جنگیدند و پس از بیرون راندن آنان از مکه، اداره کعبه را برعهده گرفتند. در دوره های بعدی قریش بر کعبه تسلط یافتند و به جز بعضی از طوایف خزاعه از مکه بیرون رانده شدند. بازماندگان قبیله خزاعه در مکه در برخی از وقایع تاریخ اسلام نقش داشتند.
برخی از افراد قبیله خزاعه مانند بُدیل بن وَرقاء، عبداللّه بن بدیل، سلیمان بن صُرَد خزاعی و دِعْبِل خزاعی، در زمره اصحاب پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام قرار دارند.
محتویات
خزاعه پیش از اسلام
«خزاعه» قبیله ای از ازد محسوب شده و جزئی از قحطانیان به شمار می آیند. آنان فرزندان عمرو بن ربیعه مزیقاء معروف به خزاعه بودند که بعد از کوچیدن از یمن، منطقه حجاز را طی کرده در اطراف مکه در منطقه «مرّالظهران» فرود آمدند.[۱] بعدها خزاعه به همراه بنی بکر بن عبدمناة که از بطون کنانه به شمار می آمدند با جرهمیان که در حرم سرکشی آغاز کرده و به ظلم و ستم دست زده بودند، درگیر شدند و با غلبه بر آنها بر امور مکه مسلط شدند؛ سپس خزاعه، بنی بکر را نیز از امور مکه کنار زدند و رسماً خود تولیت کعبه را بدست گرفتند. ریاست و سرپرستی خزاعه در مکه سیصد سال به طول انجامید.[۲]
در زمان تسلط خزاعه بر مکه، فرزندان قریش عمدتاً در کوه ها و دره های اطراف مکه سکونت داشتند و در امور سرپرستی مکه و بیت الله الحرام هیچگونه دخالتی نداشتند تا این که قصی بن کلاب از قبیله قریش دختر حُلَیل بن حُبشیّه، آخرین امیر خُزاعی مکه و متولی کعبه را که حُبّی نام داشت به زنی گرفت. هنگامی که حلیل پیر شد کلیدهای کعبه را به دخترش داد و باز نمودن در کعبه را گاهی به قصی می سپرد و زمانی به مخترش برادر حبی. تا اینکه مرگ حلیل فرا رسید و ریاست به پسرش مخترش رسید. و مخترش به درخواست قصی کلید داری کعبه را به او واگذار کرد یا آن را بدو فروخت.
هنگامی که قصی کلیدهای کعبه را گرفت این امر بر خزاعه گران آمد و انها را به جنگ با قصی و قریش کشاند. اما در نهایت مکه در اختیار قصی قرار گرفت و خزاعه به جز بعضی از طوایف آن که به جهت نسبت دامادیشان با قریش در آنجا باقی ماندند، بقیه از مکه بیرون رانده شدند.[۳]
در روزگار جاهلیت، خزاعه در کنار قریش و کنانه جزو قبایل معروف به حُمْس یا اهل حرم محسوب میشد که در موسم حج از امتیازات خاص بهرهمند میشد.[۴] تیرههایی از قبیله خزاعه در جاهلیت جزو گروهی از قبایل به نام اَحابیش بودند که با (مطّلب بن) عبدمناف و قبیله قریش پیمان دوستی و همدستی معروف به حلف احابیش بستند.[۵] بعداً نیز خزاعه و دیگران با عبدالمطلب، رئیس قریش که از نوادگان حُبّی، دختر حَبْشی خزاعی، محسوب میشد، پیمان یاری و همکاری بستند.[۶] این پیمان نامه را در کعبه آویختند و تا چند نسل همچنان مورد احترام باقی ماند[۷]
در زمان پیامبر اسلام
از آنجا که حُبّی خزاعی یکی از اجداد مادری پیامبر اکرم (ص) بوده، در حدیثی منسوب به آن حضرت آمده که «او (پیامبر) از خزاعه و خزاعه از اوست.»[۸] و شاید از همین رو بود که همه افراد خزاعه در تهامه، اعم از مؤمن و کافر، پیامبر (ص) را رازدار خود میدانستند و هیچ خبری را از وی پنهان نمیکردند.[۹]
جنگ با پیامبر اکرم:
در شعبان سال پنجم یا ششم، بنی مُصْطَلِق، یکی از تیرههای خزاعه، به سرپرستی حارث بن ابی ضرار خزاعی به جنگ با پیامبر (ص) در کنار آب مُرَیسیع رفتند و شکست خوردند و جُوَیریه، دختر حارث، اسیر شد. بعداً پیامبر او را آزاد و با وی ازدواج کرد.[۱۰]
صلح حدیبیه:
در هنگام صلح حدیبیه میان پیامبر (ص) و قریش در سال ششم، قبیله خزاعه با پیامبراکرم (ص) و قبیله بنی بَکربن عبدمَناة بن کنانه با قریش هم پیمان شدند.[۱۱]
در سال هشتم، طایفه دیل، از طوایف بنی بکر، برای گرفتن انتقام خونی که خزاعه در جاهلیت ریخته بودند، شبانه به کمک گروهی از قریش به خزاعیان ساکن در وَتیر، در جنوب مکه، تاختند و یکی و به روایتی بیست تن از افراد خزاعه را کشتند و بقیه آنان به مکه پناه بردند، در پی این واقعه، که به منزله نقض صلح حدیبیه بود، رئیس خزاعیان با گروهی از افراد این قبیله نزد پیامبر(ص) رفتند و استمداد جستند و پیمان کهن خزاعه و عبدالمطلب در جاهلیت را یادآوری کردند.[۱۲]
نقض صلح حدیبیه زمینه فتح مکه را فراهم کرد و پیامبر اکرم(ص) در سال هشتم راهی مکه شد و آنجا را گشود. در این فتح، خزاعه سه پرچم در دست داشت که یکی از آنها در دست ابوشریح کعبی خزاعی بود.[۱۳] به روایتی، پیامبر اکرم(ص) در فتح مکه فقط به خزاعه اجازه داد ساعتی تا نماز عصر، در حرم مسلح باشند[۱۴] و برای آنان منزلت خاصی قائل شد تا حدی که خزاعیان را در سرزمین خودشان مهاجر اعلام کرد و در این باره برایشان گواهی نوشت.[۱۵]
در زمان خلفای نخستین
عمر خطاب شخصاً حساب و کتاب مربوط به خزاعه را به اقامتگاهشان در قُدَید میبرد و همگی در همانجا به وی مراجعت میکردند.[۱۶] گفته شده است در سال ۳۵ قمری، خزاعه در شورش علیه عثمان که به قتل وی انجامید، با سایر قبایل عرب همراه بود.[۱۷]
در زمان امام علی(علیه السلام) نیز در جنگ جمل در سال ۳۶ قمری، خزاعه به دو دسته تقسیم شده بود، که یک دسته در کنار امام علی علیه السلام جنگید. در این جنگ، عمرو بن حَمِق فرمانده پیادگان خزاعه در سپاه علی(ع) بود[۱۸] و گروهی نیز به رهبری عبداللّه بن خلف خزاعی در کنار عایشه قرار گرفتند.[۱۹]
در جنگ صفّین در سال ۳۷ قمری، بسیاری از خزاعیان در رکاب حضرت علی علیه السلام جنگیدند. از آن میان، عبداللّه بن بُدَیل و سلیمان بن صُرَد فرمانده پیادگان سپاه حضرت علی(ع) بودند و ریاست همه خزاعه با عمرو بن حَمِق بود. شماری از خزاعیان سپاه علی در این جنگ شهید شدند.[۲۰]
در سال ۴۰ قمری، هنگام حمله بُسر بن أرطاة عامری (از امرای معاویه) به قلمرو امام علی(ع)، بسیاری از قبیله خزاعه در مدینه کشته شدند.[۲۱] خزاعه با دیگر قبایل یمنی در قیام حجر بن عدی کندی در سال ۵۱ قمری شرکت کردند.[۲۲] بعدها در سال ۱۳۰قمری، هنگام یورش ابوحمزه خارجی به مدینه، افرادی از خزاعه وی را راهنمایی کردند و ازاین رو، قریش، این قبیله را به تبانی با حروریه (گروهی از خوارج) متهم کرد.[۲۳]
همراهی با عباسیان
پس از ظهور ابومسلم در خراسان (۱۲۹ق)، نخستین گروهی که به هواخواهی از عباسیان به دعوت وی پیوستند، افرادی از خزاعه بودند. نام عده بسیاری از خزاعیان در زمره نقیبان و داعیان عباسی در خراسان یاد شده است که از آن جملهاند سلیمان بن کثیر و مالک بن هَیثم.[۲۴]
مشاهیر قبیله خزاعه
بسیاری از افراد قبیله خزاعه شهرت یافتهاند که صحابی، تابعی، عالم، شاعر، ادیب و امیر بودهاند، برخی از آنان عبارتاند از:
- عاتکه دختر خالدبن خُلَیف معروف به امّ مُعبد خزاعی، صحابی[۲۵]
- همسرش اَکثَم بن جَوْن خزاعی، صحابی[۲۶]
- کرْز بن عَلقَمه بن هلال خزاعی که در هجرت رسول اکرم(ص)، رد پای آن حضرت را تا در غار پیدا کرد.[۲۷]
- بُدیل بن وَرقاء و پسرش عبداللّه بن بدیل از صحابه پیامبر(ص) و امام علی(ع)[۲۸]
- سلیمان بن صُرَد خزاعی
- عمروبن حَمِق خزاعی از صحابه پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع)
- ابوالشیص محمدبن عبداللّه بن رزین خزاعی، شاعر عرب و خویشاوند دعبل
- دِعْبِل خزاعی، شاعر شیعی[۲۹]
- احمد بن نصر خزاعی (متوفی ۲۳۱)، محدث و از اشراف بغداد، نوه مالک بن هیثم (از نخستین نقبای دعوت عباسی) که بر واثق خلیفه عباسی خروج کرد.[۳۰]
- محمدبن عبدالرحمان معروف به شیخ خزاعی (متوفی ۳۲۹) که در اندلس بر خلیفه عبدالرحمان الناصر شورش کرد.[۳۱]
پانویس
- ↑ نهایة الارب فی معرفة انساب العرب، تحقیق علی الخاقانی، بغداد، النجاح، ۱۳۷۸ق، ص۱۹۸.
- ↑ البدء والتاریخ، پور سعید، مکتبة الثقافه الدینیه، بی تا، ص۱۲۶.
- ↑ بلاذری؛ انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶ ج۱، ص۵۰ و ۵۱
- ↑ ابن اسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۱۲۰؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۱۱ـ۲۱۲.
- ↑ ابن قتیبه، المعارف، ص۶۱۶؛ بلاذری، کتاب جُمَل من انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۲؛ یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۴۱.
- ↑ واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۷۸۱؛ ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۸۶ـ۹۰.
- ↑ ابن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ص۴۷۵؛ بلاذری، کتاب جُمَل من انساب الاشراف، ج۱، ص۷۹ـ ۸۰؛ طبری، ج۲، ص۲۵۰ـ۲۵۱.
- ↑ رجوع کنید به ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۱۷۰؛ ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۲۲۳.
- ↑ واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۵۹۳؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۳، ص۱۰۸؛ طبری، ج۲، ص۵۳۵.
- ↑ واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۴۰۴ـ۴۱۲؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۳، ص۳۰۲، ۳۰۷ـ۳۰۸، ج۴، ص۲۹۵.
- ↑ واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۶۱۲؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۳، ص۳۳۲،؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص۳۵؛ طبری، ج۲، ص۶۳۵.
- ↑ واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۷۸۰ـ۷۸۹؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۳۱ـ۳۳، ۳۶ـ۳۷؛ طبری، ج۳، ص۴۴ـ۴۵.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۳۶؛ ابن سعد، ج۴، ص۲۹۵؛ مسعودی، التنبیه، ص۲۶۶.
- ↑ واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۸۳۹؛ بحشل، تاریخ واسط، ص۱۶۴؛ قس ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۵۶ـ۵۸.
- ↑ ابن عبدالبرّ، الانباه علی قبائل الرواة، ص۸۵.
- ↑ ابن سعد، ج۳، ص۲۹۸؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص۴۵۲.
- ↑ ابن شبّه نمیری،کتاب تاریخ المدینة المنورة، ج۴، ص۱۲۸۱؛ ابن عبدربّه، العقدالفرید، ج۵، ص۵۱.
- ↑ دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۱۴۶؛ مفید، الجمل و النُصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ص۳۲۰.
- ↑ دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۱۴۷.
- ↑ نصربن مزاحم، وقعة صفّین، ص۲۰۵، ۲۳۳؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۱۱۷؛ دینوری، الاخبار الطِّوال، ص۱۷۱؛ طبری، ج۵، ص۱۵، ۲۴؛ مسعودی، مروج، ج۳، ص۱۳۲، ۱۳۵.
- ↑ مسعودی، مروج، ج۳، ص۲۱۱.
- ↑ رجوع کنید به طبری، ج۵، ص۲۶۱.
- ↑ یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۳۹؛ طبری، ج۷، ص۳۹۳ـ۳۹۵.
- ↑ اخبارالدولة العباسیة، ص۲۰۲، ۲۱۶ـ۲۲۳، ۲۷۴.
- ↑ ابن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ص۴۱۰.
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۱۳۳.
- ↑ ابن کلبی، نسب مَعدّ و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۴۴.
- ↑ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۳۹؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۱۵۰.
- ↑ رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج۲۰، ص۱۲۰ـ۱۸۶.
- ↑ رجوع کنید به طبری، ج۹، ص۱۳۵ـ۱۳۸؛ خطیب بغدادی، ج۶، ص۳۹۷ـ۴۰۵؛ نیز رجوع کنید به اخبارالدولة العباسیة، ص۲۰۲، ۲۱۶.
- ↑ ابن حیان، المُقتبس، ج۳، ص۲۱ـ۲۲، ج۵، ص۱۹۰، ۱۹۷.
منابع
- سید علی اکبر حسینی، قبایل عرب مکه قبل از بعثت، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: ۱۲ دی ماه ۱۳۹۱.
- أحمد بن یحیى بلاذری، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
- دانشنامۀ جهان اسلام، ج۱۵، مدخل «خزاعه» از ستار عودی.