باطش: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} | {{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} | ||
− | به سختى عذاب | + | '''«باطش»''' به معنای «به سختى عذاب کننده ستمگران»، از اسماء و صفات الهى است<ref>المقام الاسنى، ص۸۸؛ اسماء و صفات الهى، ج۱، ص۱۷۵.</ref> و بدین معناست که [[خداوند]]، ستمگران<ref>تفسیر قمى، ج۲، ص۴۱۰؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۱۰؛ قرطبى، ج۱۹، ص۱۹۵.</ref> و دشمنان الهى را که با فرمان او مخالفت و پیامبرانش را تکذیب کردند<ref>تفسیر ابنکثیر، ج۴، ص۵۳۰.</ref> به شدت [[عذاب]] کرده،<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۱۰؛ زادالمسیر، ج۹، ص۷۸.</ref> از آنان انتقام مىگیرد.<ref>جامعالبیان، مج۱۵، ج۳۰، ص۱۷۳؛ تفسیر ابنکثیر، ج۴، ص۵۳۰.</ref> |
− | + | «باطش» اسم فاعل از ریشه «ب ـ ط ـ ش» در لغت به معناى گرفتن چیزى با شدت، قوت و سرعت است.<ref>تاجالعروس، ج۹، ص۶۲؛ لسانالعرب، ج۱، ص۴۳۱؛ مجمعالبحرین، ج۱، ص۲۱۱، «بطش».</ref> برخى بطش را هر گونه عمل قهرآمیز و شدید، اعم از گرفتن و غیر آن دانستهاند.<ref> التحقیق، ج۱، ص۲۸۹، «بطش».</ref> گفته شده: بطش در آغاز بیشتر درباره زدن پىدرپى بکار مىرفته؛ ولى پس از آن در وارد ساختن دردهاى پیاپى استعمال گشته است.<ref>التبیان، ج۹، ص۲۲۸؛ التفسیرالکبیر، ج۲۷، ص۲۴۴.</ref> گاهى نیز بطش به معناى مطلق گرفتن، با شدت باشد یا بدون آن بکار مىرود.<ref>ر.ک: مجمع البحرین، ج۱، ص۲۱۱.</ref> | |
− | + | مادّه «بطش» در [[قرآن کریم]] در سه [[آیه]] به خداوند نسبت داده شده و در آیات دیگرى نیز بدون بکار رفتن این مادّه، به گرفتن و عذاب شدید الهى اشاره شده است؛ مانند: {{متن قرآن|«اِنَّ اَخذَهُ اَلیمٌ شَدید»}} ([[سوره هود]]، ۱۰۲)،<ref>تفسیر قمى، ج۲، ص۲۶۵؛ تفسیر قرطبى، ج۱۹، ص۱۹۵.</ref> {{متن قرآن|«فَاَخَذنهُم اَخذَ عَزیز مُقتَدِر»}}. ([[سوره قمر]]، ۴۲)<ref>تفسیر ابنکثیر، ج۴، ص۵۳۰.</ref> | |
− | + | قرآن کریم پس از ذکر داستان [[اصحاب اخدود]] ([[سوره بروج]]، ۴ ـ ۹) و وعده عذاب آنان (سوره بروج، ۱۰) در مقام تأکید<ref> التفسیر الکبیر، ج۳۱، ص۱۲۳؛ المیزان، ج۲۰، ص۲۵۲.</ref> و نیز براى برحذرداشتن انسان ها از گرفتار شدن به عذابِالهى<ref>جامع البیان، مج۱۵، ج۳۰، ص۱۷۳.</ref> به باطش بودن خداوند اشاره کرده و بطش الهى را شدید دانسته است: {{متن قرآن|«اِنَّ بَطشَ رَبِّک لَشَدید»}}. (سوره بروج، ۱۲) | |
− | + | چون واژه «بطش» از نظر لغوى خود متضمن معناى شدت است، وصف کردن آن به شدید بر مضاعف بودن شدت،<ref>الکشاف، ج۴، ص۷۳۲؛ تفسیر بیضاوى، ج۵، ص۴۷۴؛ الصافى، ج۵، ص۳۱۱.</ref> کراهت و دردآورى آن<ref>التبیان، ج۱۰، ص۳۲۰؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۱۰؛ مجمعالبحرین، ج۲، ص۴۹۰، «شدد».</ref> دلالت دارد. بطش الهى در مورد جابران و ستمگران شامل عذاب آنان در [[جهنم]]، کیفرهاى اخروى پیش از جهنم و عذاب هاى دنیا مىشود.<ref>التحریر والتنویر، ج۳۰، ص۲۴۷ـ۲۴۸.</ref> | |
− | + | اضافه شدن بطش به ربّ و ربّ به کاف خطاب در آیه یاد شده، براى تسکین و تسلّى دادن به [[پیامبر اسلام]] صلى الله علیه و آله است که تأیید و یارى خدا شامل حال او خواهد شد؛<ref>همان؛ المیزان، ج۲۰، ص۲۵۳.</ref> همچنین اشاره دارد به این که کافران زمان پیامبر و ستمگران امت وى، نصیبى از وعید ذکر شده در آیات پیشین خواهند داشت.<ref>روح المعانى، مج۱۶، ج۳۰، ص۱۶۴؛ المیزان، ج۲۰، ص۲۵۳.</ref> | |
− | + | برخى آیه بعد: {{متن قرآن|«إِنَّهُ هُوَ یبْدِئُ وَیعِیدُ»}} ([[سوره بروج]]، ۱۳) را نیز به بطش خداوند مربوط دانسته و آن را چنین معنا کردهاند: خداوند، ستمگران را در دنیا و آخرت ـ به عذاب ـ مىگیرد.<ref>الکشاف، ج۴، ص۷۳۲.</ref> | |
− | برخى | + | برخى دیگر با همین دیدگاه و با رویکردى [[عرفان|عرفانى]]، معنایى [[تأویل|تأویلى]] براى این دو آیه ذکر کرده و گفتهاند: بطش پروردگار به قهر حقیقى و فانى ساختن بنده شدید است، به گونهاى که از بنده اثرى باقى نمىگذارد. خداوند بطش را با فانى ساختن افعال بنده آغاز کرده، سپس صفات و پس از آن ذات وى را فانى مىسازد.<ref>تفسیر ابنعربى، ج۲، ص۷۸۹ـ۷۹۰.</ref> |
− | + | در ادامه سوره بروج با یادآورى داستان [[فرعون]] و قوم [[ثمود]] که با عذاب الهى نابود شدند، باطش بودن خداوند تقریر و تثبیت شده است:<ref>تفسیر ابنکثیر، ج۴، ص۵۳۰.</ref> {{متن قرآن|«هَل اَتک حَدیثُ الجُنود × فِرعَونَ و ثَمود»}}. ([[سوره بروج]]، ۱۷ ـ ۱۸) | |
− | در | + | در آیهاى پس از اشاره به نابودى [[قوم لوط]]، در مقام تبرئه [[حضرت لوط]] علیه السلام بیان شده است که پیش از آن لوط علیه السلام قومش را از عذاب الهى ترسانده بود: <ref>التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۵۹.</ref> {{متن قرآن|«ولَقَد اَنذَرَهُم بَطشَتَنا...»}}. ([[سوره قمر]]، ۳۶) برخى مقصود از «بطشه» را در این آیه عذاب قوم لوط در دنیا (سوره قمر، ۳۴)<ref> همان؛ التبیان، ج۹، ص۴۵۶؛ تفسیر ابنکثیر، ج۴، ص۲۸۵.</ref> و برخى عذاب ستمگران در [[آخرت]] دانستهاند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۵۹.</ref> |
− | در | + | در روایتى مقصود از «بطشةالله»، که در آیه ۳۶ [[سوره قمر]] به آن اشاره شده [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان على]] علیه السلام دانسته شده<ref>تفسیر فرات الکوفى، ص۴۵۵.</ref> که این روایت با توجه به مظهریت آن حضرت براى اسم باطش تبیین مىشود. |
− | در | + | در آیهاى نیز به روزى اشاره شده که در آن مشرکان صدر [[اسلام]] به عذاب بزرگتر و انتقام الهى گرفتار مىشوند: {{متن قرآن|«یومَ نَبطِشُ البَطشَةَ الکبرى اِنّا مُنتَقِمون»}}. ([[سوره دخان]]، ۱۶) برخى مصداق این آیه را شکست سخت مشرکان در [[جنگ بدر]] دانستهاند؛<ref>جامعالبیان، مج۱۳، ج۲۵، ص۱۵۱ـ۱۵۲؛ تفسیر عبدالرزاق، ج۲، ص۱۶۹؛ فتحالقدیر، ج۴، ص۵۷۲.</ref> ولى برخى دیگر با توجه به قرائنى، آیه را به عذاب آنان در آخرت مربوط دانستهاند زیرا انتقام کامل الهى تنها در قیامت حاصل مىشود و آوردن وصف «کبْرى» به صورت مطلق براى این بطش الهى مستلزم آن است که بطش یاد شده بزرگترین بطش ها باشد و این تنها در [[قیامت]] تحقق مىیابد،<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۲۴۴.</ref> چنانکه در دیگر آیات با تعبیرهایى دیگر به این امر اشاره شده است؛ مانند: {{متن قرآن|«فَاِذا جاءَتِ الطّامَّةُ الکبرى»}} ([[سوره نازعات]]، ۳۴)،<ref>الکشاف، ج۴، ص۲۷۴.</ref> {{متن قرآن|«فَیعَذِّبُهُ اللّهُ العَذابَ الاَکبَر»}}. ([[سوره غاشیه]]، ۲۴)<ref>المیزان، ج۱۸، ص۱۳۸.</ref> برخى نیز با توجه به این که برپایى قیامت آخرین بطش الهى در دنیاست، احتمال دادهاند مقصود از «بطشه» در این آیه وقوع قیامت باشد.<ref>تفسیر ماوردى، ج۵، ص۲۴۸؛ تفسیر قرطبى، ج۱۶، ص۹۰.</ref> |
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | ||
+ | * "باطش"، دائرة المعارف قرآن کریم، احمد جمالى، ج۵، ص۲۷۴-۲۷۷. | ||
[[رده: واژگان قرآنی]] | [[رده: واژگان قرآنی]] | ||
[[رده: اسماء و صفات الهی]] | [[رده: اسماء و صفات الهی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۱۴
«باطش» به معنای «به سختى عذاب کننده ستمگران»، از اسماء و صفات الهى است[۱] و بدین معناست که خداوند، ستمگران[۲] و دشمنان الهى را که با فرمان او مخالفت و پیامبرانش را تکذیب کردند[۳] به شدت عذاب کرده،[۴] از آنان انتقام مىگیرد.[۵]
«باطش» اسم فاعل از ریشه «ب ـ ط ـ ش» در لغت به معناى گرفتن چیزى با شدت، قوت و سرعت است.[۶] برخى بطش را هر گونه عمل قهرآمیز و شدید، اعم از گرفتن و غیر آن دانستهاند.[۷] گفته شده: بطش در آغاز بیشتر درباره زدن پىدرپى بکار مىرفته؛ ولى پس از آن در وارد ساختن دردهاى پیاپى استعمال گشته است.[۸] گاهى نیز بطش به معناى مطلق گرفتن، با شدت باشد یا بدون آن بکار مىرود.[۹]
مادّه «بطش» در قرآن کریم در سه آیه به خداوند نسبت داده شده و در آیات دیگرى نیز بدون بکار رفتن این مادّه، به گرفتن و عذاب شدید الهى اشاره شده است؛ مانند: «اِنَّ اَخذَهُ اَلیمٌ شَدید» (سوره هود، ۱۰۲)،[۱۰] «فَاَخَذنهُم اَخذَ عَزیز مُقتَدِر». (سوره قمر، ۴۲)[۱۱]
قرآن کریم پس از ذکر داستان اصحاب اخدود (سوره بروج، ۴ ـ ۹) و وعده عذاب آنان (سوره بروج، ۱۰) در مقام تأکید[۱۲] و نیز براى برحذرداشتن انسان ها از گرفتار شدن به عذابِالهى[۱۳] به باطش بودن خداوند اشاره کرده و بطش الهى را شدید دانسته است: «اِنَّ بَطشَ رَبِّک لَشَدید». (سوره بروج، ۱۲)
چون واژه «بطش» از نظر لغوى خود متضمن معناى شدت است، وصف کردن آن به شدید بر مضاعف بودن شدت،[۱۴] کراهت و دردآورى آن[۱۵] دلالت دارد. بطش الهى در مورد جابران و ستمگران شامل عذاب آنان در جهنم، کیفرهاى اخروى پیش از جهنم و عذاب هاى دنیا مىشود.[۱۶]
اضافه شدن بطش به ربّ و ربّ به کاف خطاب در آیه یاد شده، براى تسکین و تسلّى دادن به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله است که تأیید و یارى خدا شامل حال او خواهد شد؛[۱۷] همچنین اشاره دارد به این که کافران زمان پیامبر و ستمگران امت وى، نصیبى از وعید ذکر شده در آیات پیشین خواهند داشت.[۱۸]
برخى آیه بعد: «إِنَّهُ هُوَ یبْدِئُ وَیعِیدُ» (سوره بروج، ۱۳) را نیز به بطش خداوند مربوط دانسته و آن را چنین معنا کردهاند: خداوند، ستمگران را در دنیا و آخرت ـ به عذاب ـ مىگیرد.[۱۹]
برخى دیگر با همین دیدگاه و با رویکردى عرفانى، معنایى تأویلى براى این دو آیه ذکر کرده و گفتهاند: بطش پروردگار به قهر حقیقى و فانى ساختن بنده شدید است، به گونهاى که از بنده اثرى باقى نمىگذارد. خداوند بطش را با فانى ساختن افعال بنده آغاز کرده، سپس صفات و پس از آن ذات وى را فانى مىسازد.[۲۰]
در ادامه سوره بروج با یادآورى داستان فرعون و قوم ثمود که با عذاب الهى نابود شدند، باطش بودن خداوند تقریر و تثبیت شده است:[۲۱] «هَل اَتک حَدیثُ الجُنود × فِرعَونَ و ثَمود». (سوره بروج، ۱۷ ـ ۱۸)
در آیهاى پس از اشاره به نابودى قوم لوط، در مقام تبرئه حضرت لوط علیه السلام بیان شده است که پیش از آن لوط علیه السلام قومش را از عذاب الهى ترسانده بود: [۲۲] «ولَقَد اَنذَرَهُم بَطشَتَنا...». (سوره قمر، ۳۶) برخى مقصود از «بطشه» را در این آیه عذاب قوم لوط در دنیا (سوره قمر، ۳۴)[۲۳] و برخى عذاب ستمگران در آخرت دانستهاند.[۲۴]
در روایتى مقصود از «بطشةالله»، که در آیه ۳۶ سوره قمر به آن اشاره شده امیرمؤمنان على علیه السلام دانسته شده[۲۵] که این روایت با توجه به مظهریت آن حضرت براى اسم باطش تبیین مىشود.
در آیهاى نیز به روزى اشاره شده که در آن مشرکان صدر اسلام به عذاب بزرگتر و انتقام الهى گرفتار مىشوند: «یومَ نَبطِشُ البَطشَةَ الکبرى اِنّا مُنتَقِمون». (سوره دخان، ۱۶) برخى مصداق این آیه را شکست سخت مشرکان در جنگ بدر دانستهاند؛[۲۶] ولى برخى دیگر با توجه به قرائنى، آیه را به عذاب آنان در آخرت مربوط دانستهاند زیرا انتقام کامل الهى تنها در قیامت حاصل مىشود و آوردن وصف «کبْرى» به صورت مطلق براى این بطش الهى مستلزم آن است که بطش یاد شده بزرگترین بطش ها باشد و این تنها در قیامت تحقق مىیابد،[۲۷] چنانکه در دیگر آیات با تعبیرهایى دیگر به این امر اشاره شده است؛ مانند: «فَاِذا جاءَتِ الطّامَّةُ الکبرى» (سوره نازعات، ۳۴)،[۲۸] «فَیعَذِّبُهُ اللّهُ العَذابَ الاَکبَر». (سوره غاشیه، ۲۴)[۲۹] برخى نیز با توجه به این که برپایى قیامت آخرین بطش الهى در دنیاست، احتمال دادهاند مقصود از «بطشه» در این آیه وقوع قیامت باشد.[۳۰]
پانویس
- ↑ المقام الاسنى، ص۸۸؛ اسماء و صفات الهى، ج۱، ص۱۷۵.
- ↑ تفسیر قمى، ج۲، ص۴۱۰؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۱۰؛ قرطبى، ج۱۹، ص۱۹۵.
- ↑ تفسیر ابنکثیر، ج۴، ص۵۳۰.
- ↑ مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۱۰؛ زادالمسیر، ج۹، ص۷۸.
- ↑ جامعالبیان، مج۱۵، ج۳۰، ص۱۷۳؛ تفسیر ابنکثیر، ج۴، ص۵۳۰.
- ↑ تاجالعروس، ج۹، ص۶۲؛ لسانالعرب، ج۱، ص۴۳۱؛ مجمعالبحرین، ج۱، ص۲۱۱، «بطش».
- ↑ التحقیق، ج۱، ص۲۸۹، «بطش».
- ↑ التبیان، ج۹، ص۲۲۸؛ التفسیرالکبیر، ج۲۷، ص۲۴۴.
- ↑ ر.ک: مجمع البحرین، ج۱، ص۲۱۱.
- ↑ تفسیر قمى، ج۲، ص۲۶۵؛ تفسیر قرطبى، ج۱۹، ص۱۹۵.
- ↑ تفسیر ابنکثیر، ج۴، ص۵۳۰.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۳۱، ص۱۲۳؛ المیزان، ج۲۰، ص۲۵۲.
- ↑ جامع البیان، مج۱۵، ج۳۰، ص۱۷۳.
- ↑ الکشاف، ج۴، ص۷۳۲؛ تفسیر بیضاوى، ج۵، ص۴۷۴؛ الصافى، ج۵، ص۳۱۱.
- ↑ التبیان، ج۱۰، ص۳۲۰؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۱۰؛ مجمعالبحرین، ج۲، ص۴۹۰، «شدد».
- ↑ التحریر والتنویر، ج۳۰، ص۲۴۷ـ۲۴۸.
- ↑ همان؛ المیزان، ج۲۰، ص۲۵۳.
- ↑ روح المعانى، مج۱۶، ج۳۰، ص۱۶۴؛ المیزان، ج۲۰، ص۲۵۳.
- ↑ الکشاف، ج۴، ص۷۳۲.
- ↑ تفسیر ابنعربى، ج۲، ص۷۸۹ـ۷۹۰.
- ↑ تفسیر ابنکثیر، ج۴، ص۵۳۰.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۵۹.
- ↑ همان؛ التبیان، ج۹، ص۴۵۶؛ تفسیر ابنکثیر، ج۴، ص۲۸۵.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۵۹.
- ↑ تفسیر فرات الکوفى، ص۴۵۵.
- ↑ جامعالبیان، مج۱۳، ج۲۵، ص۱۵۱ـ۱۵۲؛ تفسیر عبدالرزاق، ج۲، ص۱۶۹؛ فتحالقدیر، ج۴، ص۵۷۲.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۲۴۴.
- ↑ الکشاف، ج۴، ص۲۷۴.
- ↑ المیزان، ج۱۸، ص۱۳۸.
- ↑ تفسیر ماوردى، ج۵، ص۲۴۸؛ تفسیر قرطبى، ج۱۶، ص۹۰.
منابع
- "باطش"، دائرة المعارف قرآن کریم، احمد جمالى، ج۵، ص۲۷۴-۲۷۷.