مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر (کتاب): تفاوت بین نسخهها
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۴۴: | سطر ۴۴: | ||
نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی | نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی | ||
+ | |||
+ | {{تفسیر قرآن}} | ||
+ | [[رده: تفاسیر]] |
نسخهٔ ۹ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۲۰
نام كامل آن« مقتنيات الدرر و ملتقتات الثمر»، به زبان عربى و در 12 جلد به نگارش در آمده است. ويژگى مهم اين تفسير تربيتى و هدايتى بودن آن است كه مفسر با توجه به نيازهاى اجتماعى مخاطبان خود القا كرده است. شامل تمام قرآن بوده و پس از تدريس شفاهى، اقدام به تدوين آن نموده است، جمع بين عقل و نقل نموده امّا جلوه نقلى آن بيشتر است.
حائرى تفسير خود را بدون مطرح كردن بحثهاى مقدماتى تفسير و توضيح روش خود، از ابتداى سوره حمد آغاز كرده است و در آن از مفسرين، فقها، عرفاء و اهل ادب مطالبى نقل مىكند.
انگيزه مؤلف
مفسر در مقدمهاى كوتاه، ابتداى تفسير در بيان انگيزه خود مىنويسد:« با تأمل در فروش يوسف( ع) در بازار، به ذهنم آمد كه من نيز دررى كه از طرق مختلف جمعآورى نموده، تقديم محبوب نمايم تا از اهل قرآن محسوب گردم، به اين منظور دررى كه از بخور زاخره و ثمارى كه از كتب تفاسير از اساتيد كسب كردهام، عرضه كنم، بدين جهت آن را مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر نام نهادم.» مؤلف داراى تفسير ديگرى به فارسى است كه براى شاگردان خود در تهران بيان نموده است و اكنون مخطوط مىباشد.
روش تفسير
روش وى چنين است كه آراء و نظريات مفسران را در ذيل آيات آورده و سپس نتيجهگيرى تربيتى و اخلاقى مىكند. اين تفسير جزء تفاسير مختصر و ساده محسوب مىگردد كه تنها به تبيين آيات تلاش دارد، و مباحث ادبى و نكتههاى لغوى و بلاغى كمتر در آن به چشم مىخورد. قصص قرآن را با ايجاز بيان مىكند. شيوه ورود و پرداختن به مطالب در هر سوره بدين گونه است كه در آغاز با اسم سوره و مشخص كردن مكان و زمان نزول و اختلافاتى كه در تاريخ در اين باره هست، بحث خود را شروع مىكند. درباره فضيلت سوره و قرائت آن، اگر روايتى باشد، ياد مىكند و آنگاه با تفسير الفاظ، كلمه به كلمه و آيه به آيه با رعايت اختصار، ادامه مىدهد. سپس به شرح و توضيح معانى آيات مىپردازد كه در اين بخش از روايات، اقوال اعلام و مفسرين استفاده نموده است. در نقل روايات، سند و مصدر آن را ذكر نمىكند) در اقوال نيز اغلب اينچنين است. در روايات اسباب النزول، فضل قرائت و مرويات از ائمه اطهار« عليهم السّلام» به بررسى صحت و سقم آن نمىپردازد، حتى اگر مخالف عقيده شيعه باشد مانند ج 1 ص 256 درباره عصمت ملائكه.
مفسر در روايات و اخبار اسرائيليه...، بنا را بر عدم نقل و يا رد كامل آنها نگذاشته است، به اين جهت در برخى موارد به نقل آنها، با وجود متعارض بودن روايات، مىپردازد، بدون اينكه در مقام ترجيح برآيد. به عنوان نمونه در ذكر قصه هاروت و ماروت و اينكه سحر بر آنها نازل شده باشد، و درباره مسخ و افتتان آنها، روايات مؤيد وقوع و عدم وقوع اين امور را با هم نقل نموده در ج 1 تفسير صفحه 256 مىنويسد:« و لعلّ اختلاف الاقوال من الرموزات و الذى خوطب بالقرآن اعرف به»« شايد اختلاف اقوال، از رموز مسئله باشد، پيامبر( ص) و ائمه( ع) به اين امور آگاهترند.» ايشان هيچ گونه بحثى در تطبيق اين قصه و وقايع آن با موازين شرعى و عقلى و ترجيح يكى از دو قول، مطرح نكردهاند.
وى در مسائل كلامى به اعتبار تفكر شيعى خود، عقايد شيعه اماميه را پىگيرى و مطرح مىكند، در مسائلى مانند خلق قرآن، عدم سهو انبياء، امامت، عصمت، رؤيت الله، افعال عباد و... ديدگاه شيعه را بيان مىدارد. به عنوان نمونه، ذيل آيه 55 سوره مائده در جلد 4 ص 41«انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون»بعد از نقل اخبار وارده از ابن عباس، مجاهد و سدى و روايت امام باقر« عليه السلام» و امام صادق« عليه السلام» در اينكه اين آيه درباره حضرت على عليه السلام هنگام صدقه دادن انگشتر در حال ركوع، نازل شده است، به بحث درباره لفظ« ولى» و اينكه در اين آيه معناى آن« ناصر» نمىتواند باشد، مىپردازد و آن را دليل بر امامت ايشان مىداند.
همانطور كه اشاره رفت، ايشان بحث مستقلى درباره مقدمات تفسير، از جمله مسائل علوم قرآنى نداشتهاند: امّا لابلاى مطالب، به تناسب به برخى از آنها مىپردازد. مانند بحث قديمى حدوث و قدم قرآن در ج 6 ص 2 ذيل آيه اول سوره يوسف( ع).
بحث فقهى در آيات احكام را به اختصار با ذكر اقوال و استدلال آنها برگزار مىنمايد. از تفسير مجمع البيان و تفسير رازى به تناوب مطالبى نقل مىنمايد. مطالب عرفانى را در حد محدود، از تأويلات نجميه( مانند ص 9 ج 1 درباره حروف ذيل بسم الله) و لطائف الاشارات شيخ احمد بونى، نقل مىكند. گاه نيز به مقدار خيلى كم از جملات فارسى استفاده مىنمايد مانند ج 1 ص 28- 29. از تفاسير كهن و نقل اقوال ابن عباس نيز بهره مىگيرد.
مفسر سعى دارد به تناسب سورهها نيز اشاراتى داشته باشد مانند ج 9 ص 1 تناسب بين خاتمه سوره احزاب و اول سوره سبأ نوشتن اين تفسير در سال 1337 ه پايان مىيابد.
نسخه شناسى
اين تفسير در تهران توسط دارالكتب الاسلاميه، در قطع وزيرى 12 جزء در 6 مجلد به تاريخ 1337 تا 1342 ش منتشر شده است. و اخيرا در 12 ملجد به چاپ رسيده است. احياى اين تفسير توسط حاج ميرزا عبد الحسين محسنيان شاگرد مفسر انجام گرفته است، مقابله نسخهها با نسخه اصلى مشخص نمودن آيات و اسناد روايات نيز توسط سيد كاظم موسوى بوده است.
منابع مقاله
1- مجلدات مختلف تفسير
2- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى بهاء الدين خرمشاهى ج 1 صفحه 761 و 889
3- المفسرون حياتهم و منهجهم سيد محمد على ايازى ص 659
4- دايرة المعارف تشيع ج 4 ص 565
5- طبقات مفسران شيعه دكتر عقيقى بخشايشى ج 4 ص 31
منبع
نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|