رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

علامه امینی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردن رده)
 
(۲۱ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{خوب}}
'''منبع:''' تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 2، صفحه 733
+
'''«شیخ عبدالحسین امینی»''' (۱۳۹۰-۱۳۲۰ ق) مشهور به «علامه امینی»، از علمای بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان [[سید محمد فیروزآبادی]] و [[محمدحسین غروی اصفهانی]] بود. علامه امینی در [[حدیث]]، [[کلام]]، [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، [[فقه]]، [[تاریخ]] و [[رجال]] صاحب‌نظر بود و بیشتر ساعات ایشان به تحقیق و مطالعه می‌گذشت. کتاب ارزشمند «[[الغدير (کتاب)|الغدیر]]» از مشهورترین آثار اوست.
  
'''نویسنده:''' سيد عليرضا سيد كباري
+
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = عبدالحسین امینی تبریزی
 +
|تصویر= [[پرونده:Amini.jpg|۲۲۰px|center]]
 +
|زادروز =  ۱۳۲۰ قمری
 +
|زادگاه =  [[تبریز]]
 +
|وفات =  ۱۳۹۰ قمری
 +
|مدفن =  [[نجف]]، کتابخانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام
 +
|اساتید =  [[سید محمد فیروزآبادی]]، [[محمدحسین غروی اصفهانی]]، [[میرزا علی ایروانی|میرزا علی ایروانی]]، [[سيد محمد مولانا|سید محمد مولانا]]، [[شیخ آقا بزرگ تهرانی]]،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار = [[الغدیر (کتاب)|الغدير فی الكتاب و السنة و الادب]]، [[شهداء الفضيلة (کتاب)|شهداء الفضیلة]]، [[سيرتنا و سنتنا سيرة نبينا و سنته (صلی الله عليه و آله و سلم) (کتاب)|سیرتنا و سنتنا سیرة نبینا و سنته]]، تفسیر فاتحة الکتاب، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، السنة و السیرة،...
 +
}}
  
'''میلاد نور'''
+
==ولادت و خاندان==
 +
عبدالحسین امینی در سال ۱۳۲۰ ه.ق (برابر با ۱۲۸۱ ه.ش) در شهر [[تبریز]]، به دنیا آمد. پدر بزرگوارش شیخ احمد امینی تبریزی،<ref> ترجمه الغدیر، محمدتقی واحدی و دیگران، ج ۱، ص ۱۵۴؛ علمای بزرگ شیعه، ص ۴۱۰ </ref> از [[فقیه|فقها]] و مجتهدین زمان خود و در [[زهد]] و [[تقوا]] زبانزد عموم بود و مردم به ایشان همواره به دیده احترام می‌نگریستند. او در سال ۱۳۰۴ ه.ق به تبریز مهاجرت نمود و برای همیشه ساکن آنجا گردید. برخی آثار به یادگار مانده از ایشان عبارتند از: شرحی بر [[قصیده]] المفجع و تعلیقاتی بر [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] شیخ انصاری.
  
زمین و آسمان تبریز نور باران بود. بوی گل محمدی در فضای شهر پیچیده بود. بوی بهار می‎آمد. تبریز در شبی رؤیایی بسر می‎برد. صدای حمد و تهلیل و تكبیر از همه جا بلند بود. [[امام علی]] علیه السلام آن شاهكار آفرینش از خدای كعبه مولودی خواسته بود، خجسته، تا یاد حماسه بزرگ غدیر را زنده كند.
+
همچنین پدربزرگ علامه امینی، مولی نجف‌قلی مشهور به «امین الشرع» بود که نام خانوادگی علامه نیز از همین لقب گرفته شده است. وی نیز به گردآوری اخبار [[ائمه اطهار]] علیهم السلام علاقه بسیاری داشت و چند مجموعه روایت نیز تدوین کرده و اشعاری به فارسی و ترکی از وی به جا مانده است.
  
باغبان آفرینش، ندای علی علیه السلام را چگونه بی‎پاسخ می‎گذاشت؟ علی علیه السلام نور خدا، امید امت، فیض [[حق]] بود. دعایش مستجاب می‎گردید. خطه شیران، تبریز به امید طلوع بامدادی بود كه ناگه بانگ تكبیر مؤذن، شب را شكست و از نور خبر داد.
+
==تحصیلات و استادان==
 +
علامه امینی از همان کودکی، استعداد و تیزهوشی عجیبی از خود نشان می‌داد و با حافظه قوی و سرعت عجیبش در درک مسائل دینی، همه نگاه‌ها را به خویش جلب کرد.<ref> علمای بزرگ شیعه، ص ۴۱۰ </ref> او تحصیل را از محضر پدرش آغاز نمود و [[ادبیات عرب]]، [[منطق]] و تا اندازه‌ای [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را از او آموخت.<ref> گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران، ج ۲، ص ۷۲۷ </ref>
  
هزار و سیصد و بیست سال از هجرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله، از [[مكه]] به [[مدینه]] می‎گذشت كه «آقا میرزا احمد» صاحب پسر شد. سر به خاك سائید و طلوع آفتاب زندگی در خانه‎اش را سپاس نهاد. در كنار بستر كودك جای گرفت، بغل كرد، بوسید و بوئیدش. اشك شوق از دیدگانش بسان مرواریدی بر گونه كودك غلطید. سیمای طفل با جذبه و نوری كه در آن بود پدر را از خود برده بود. چشم از رخ فرزند برنمی‎داشت. پدر نام فرزندش را «عبدالحسین» نامید تا در سیر امامت و شهادت و حماسه و ایثار گام نهد و بدین صورت عشق وافر خود به پیشوای سوم شیعیان را از خود متبلور ساخت.
+
عبدالحسین در سن ۱۶ سالگی برای ادامه تحصیل راهی [[نجف]] اشرف شد و تا حدود سن ۳۲ سالگی در آنجا مشغول کسب معارف الهی بود. در این سالها در محضر اساتیدی چون: آیة الله [[سید محمد فیروزآبادی]]، آیة الله [[سید ابوتراب خوانساری]]، آیة الله [[میرزا علی ایروانی|میرزا علی ایروانی]]، [[سيد محمد مولانا|سید محمد مولانا]] و آیة الله [[میرزا ابوالحسن مشکینی]]، کسب علم نمود.
  
'''سوره تربیت'''
+
ایشان در سن ۳۲ سالگی به زادگاه خود [[تبریز]] مراجعت نموده و برای مدت کوتاهی در آنجا ماندگار شد. اوقات ایشان در آن ایام به تدریس و تحقیق مصروف گردید و در آن زمان بود که کتاب نفیس «تفسیر فاتحة الکتاب» توسط ایشان به نگارش درآمد.
  
روزها گذشت. فرزند به دوره‎ای از زندگی رسید كه می‎توانست تعالیم پدر را به جان بپذیرد. او دیگر به بازی كم توجه شده بود و در عالم خیال سیر می‎كرد. می‎خواست بداند بیاموزد و در هستی اندیشه كند. نخست آموزه‎های مادر را فراگرفت. آیات قرآنی و سوره‎های كوتاهی كه با اوزان مخصوص جان او را صیقلی می‎داد. تا نوبت به تعالیم پدر شد.
+
علامه امینی پس از مدتی مجدداً راهی نجف اشرف شد و ضمن تحقیق و مطالعه فراوان، در مجالس اساتید برجسته و مراجع تقلید آن روزگار به استمرار حاضر ‌شد و توانست به مرتبه والای [[اجتهاد]] نائل گردد و همچنین از علما و مجتهدین بزرگ آن عصر [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایت نیز دریافت کند. بعضی از [[مشایخ]] روایی و اجتهاد ایشان عبارتند از:
  
آقا میرزا احمد از دانشمندان نامی تبریز كه در سال 1287 هجری قمری در قریه «سُرُدها» از نواحی تبریز متولد شده بود. از سال 1304 برای ادامه تحصیل به شهر آمده و بعد از فراگیری مقدمات، در محضر درس علامه بزرگوار مرحوم حاج میرزا اسدالله حضور یافت و به مرتبه‎ای از دانش پژوهی رسید كه صلاحیت علمی آن بزرگ از طرف زعیم بزرگوار حضرت آیت الله میرزا علی آقای شیرازی و فقیه برجسته حاج میرزا علی ایروانی مورد تأیید واقع شد.
+
*[[محمدحسین غروی اصفهانی|شیخ محمدحسین کمپانى اصفهانی]]
 +
*[[شیخ آقا بزرگ تهرانی]]
 +
*[[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن موسوی اصفهانی]]
 +
*[[میرزا محمدحسین نائینی|میرزا محمدحسین نائینى]]
 +
*[[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]]
  
علم و عمل از وی شخصیتی برجسته ساخته بود. حْسن سیرت، آراستگی طبیعت و پرهیزكاری وی زبانزد خاص و عام بود.<ref> الغدیر، علامه امینی، ج 1، ص 156، ترجمه، مقدمه.</ref> وی اكنون تربیت فرزند خویش را بر عهده می‎گرفت تا به نیكی به بار آید و با دین محمدی و آئین علوی آشنا گردد. عبدالحسین به چنین پدری افتخار می‎كرد و خدای را سپاس می‎گفت كه در خانه [[علم]] و [[تقوا]] تولد یافته و تربیت می‎شود.
+
==آثار و تألیفات==
 +
[[پرونده:Aminy.jpg|thumb|left|کتاب فاطمه زهرا سلام الله علیها - یکی از آثار علامه امینی]]
  
آموزش علوم توسط پدر شروع شد و در طی سال ها آموزش ادبیات فارسی و عربی، [[منطق]]، [[فقه]] و [[اصول]] انجام گرفت. عبدالحسین همان گونه كه دروس متداول حوزه‎های علمیه را فرامی‎گرفت و به حفظ اشعاری چون «الفیه ابن مالك» در علم نحو می‎پرداخت، در سایه هدایت پدر، اشعاری هم از بزرگان دین حفظ كرد.
+
#[[الغدیر (کتاب)|الغدير فی الكتاب و السنة و الادب]]
 +
#[[شهداء الفضيلة (کتاب)|شهداء الفضیلة]]
 +
#[[سيرتنا و سنتنا سيرة نبينا و سنته (صلی الله عليه و آله و سلم) (کتاب)|سیرتنا و سنتنا سیرة نبینا و سنته]]
 +
#تفسیر [[فاتحة الكتاب]]
 +
#العترة الطاهرة فی الكتاب العزيز
 +
#[[فاطمه زهرا]] سلام الله علیها
 +
#آداب الزائر لمن یمم‌ الحائر‌؛ رساله‌ای موجز در اعمال و مستحبات زیارت [[سیدالشهداء]] علیه‌السلام
 +
#السنة و السیرة
 +
#ثمرات الأسفار
 +
#ریاض الأنس
 +
#المقاصد العلیة فی المطالب السنیة
 +
#تحقیق و تعلیق بر «[[کامل الزیارات]]»
 +
#اعلام الأنام فی معرفة الملک
 +
#رساله در [[علم درایه]]
 +
#رساله در نیّت
 +
#تعلیقه بر کتاب «[[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]» [[شیخ انصاری]]
 +
#تصحیح «[[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعة]]»
 +
==فعالیت‌های علمی و فرهنگی==
 +
علامه امینى در [[علوم اسلامی|علوم اسلامى]] مانند [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، [[حدیث]]، [[درایه الحدیث|درایه]] و [[علم رجال|علم رجال]] استادى کم نظیر و به خصوص در علم [[فقه]] و [[تاریخ]] گوى سبقت را از همه محققان در ربود.  
  
از اولین شعرهایی كه پدر، فرزند و شاگردش را به آموختن و حفظ آن تشویق كرد، شعری از حضرت علی علیه السلام بود.<ref> (ر.ك: همان، ج 2، ص 25؛ ترجمه، ج 3، ص 43ـ44).</ref> او می‎دانست همان گونه كه برای علم نحو ابیاتی قرار داده شده است تا با حفظ آن ها اصول آن علم به آسانی در دست باشد، باید اصول اعتقادات را هم از این طریق به شاگردان مكتب توحید آموخت.
+
هنگامى که نخستین تألیف وى تحت عنوان «[[شهداء الفضيلة (کتاب)|شهداء الفضیلة]]» در سى و پنجمین سال زندگى پر برکتش منتشر شد، مراجع و علماى بزرگ زمان هم چون [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]]، [[سید حسین طباطبائی قمی|حاج آقا حسین طباطبایى قمى]]، [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ تهرانى]] و [[محمدحسین غروی اصفهانی|شیخ محمد حسین کمپانى]]، زبان به تحسین گذاردند و این زمانى است که هنوز سخنى از «[[الغدير (کتاب)|الغدیر]]» در میان نبود و پس از این مراحل است که این بزرگوار ۴۰ سال دیگر از عمر پر برکت خویش را با تلاشى بى مانند و پشت کارى کم نشان در راه تحقیق و تتبع گذارنده و کتاب عظیم و شاهکار خویش (الغدیر) را به جهان [[اسلام]] تقدیم داشت.
  
عبدالحسین كتاب های مختلفی در [[حدیث]] و اعتقادات را نزد پدر خواند و از آن ها بهره برد. و مسایل مشكل را با استاد در میان نهاد و به حل آن ها پرداخت. اهتمام به [[قرآن]] و حدیث، به خصوص به [[نهج البلاغه]]، وی را عاشق [[امام علی]] علیه السلام كرد. چه نیك به یاد داشت آن سخن گران مایه را كه: «هیچ آیه‎ای در [[قرآن کریم]] نیست كه اول آن «یا ایها الذین آمنوا» باشد، مگر آن كه علی ابن ابیطالب علیه السلام سردار مخاطبان آن آیه و امیر و شریف و اول ایشان است».<ref> اعتقادات، [[شیخ صدوق]]، ص 110.</ref>
+
علامه براى گردآورى مطالب «الغدیر» سفرهاى پژوهشى بسیار کرد. در سرزمینها و شهرها، کعبه آمالش کتابخانه هاى عمومى و شخصى بود. این سفرها پر بار عموما به مطالعه و استنتاج و تهیه مأخذ و ملاقات با استادان مى گذشت. از جمله شهرهایى که وى به این هدف به آنها سفر کرد، مى توان: حیدرآباد، دکن، علیگره، لکنهو، کانپور، جلالى (در هند)، رامپور، فوعه، معره، قاهره (در [[مصر]])، حلب، نبل و [[دمشق]] (در [[سوریه]]) را بر شمرد، عشق به خاندان [[عترت|عترت]] چنان سراسر وجودش را فرا گرفته بود که ساعتها مطالعه در مخزن کتابهاى خطى و دست یافتن به گوهرهاى گرانبهاى نبوى را بر خویشتن خویش هموار ساخته هرگز احساس خستگى نمى نمود.
  
قرآن و نهج البلاغه دو كتاب گرانقدر برای این محصل جوان بود. وی این دو كتاب را بارها مطالعه كرده و در معانی آن دقیق شده بود. گاهی در مطالعه این دو كتاب می‎گریست و نم‌نم اشك بر گونه‎اش جاری می‎شد و چون درّی گران مایه در سینه وی نهان می‎گردید.
+
گویند در کتابخانه‌ى یکى از شهرهاى [[عراق]] به مطالعه مى پرداخت و چون این کتابخانه در هر شبانه روز تنها چهار ساعت بیشتر باز نبود، علامه امینى هم نمى توانست بیش از چهار روز در آن شهر بماند. با توافقى که میان وى و رئیس کتابخانه برقرار شده بود، علامه امینى هر روز به هنگام ظهر یعنى ساعت تعطیل کتابخانه وارد آنجا مى شد. کتابدار، در را به روى او مى بست تا روز بعد ساعت ۸ صبح که در را به رویش مى گشود. در نتیجه او روزى ۲۰ ساعت در این کتابخانه کار مى کرد و با لقمه نانى که همراه داشت و جرعه آبى که کتابدار در اختیارش مى گذاشت، توانست از میان چهار هزار [[نسخه خطی]] موجود در آن کتابخانه، مأخذ دلخواه خود را بیابد. آرى این همه توانایى و پشتکار و دل بستگى به کار، فقط و فقط در پرتو ایمان و عشق میسر است.
  
جد وی «مولی نجف علی» مشهور به «امین الشرع» از اهالی آذربایجان بود كه سال 1275 هجری قمری متولد شده و خویشتن را به علم و ادب و پاكی و پرهیزكاری آراسته بود. آن بزرگ شیفته جمع آثار [[ائمه اطهار]] علیهم السلام بود و از آن جا كه از ادب فارسی و تركی بهره وافر برده بود، قصایدی چند به این دو زبان داشت. خانواده عبدالحسین به مناسبت شهادت جدش به «امینی» معروف شده است. عبدالحسین هم راهی را در پیش گرفته بود كه امین شرع و مدافع اسلام ناب محمدی و علوی باشد.
+
وی از [[امام علی]] علیه السلام به عنوان محور [[امت]] اسلامی بعد از [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه وآله یاد می‌کند. علامه امینی با تأسیس کتابخانه در [[نجف]] اشرف، دانشگاه بزرگ عالم [[شیعه|تشیع]] را تا حد امکان از کتاب بی‌نیاز کرد. او در صدد بود [[عدل]] علی علیه‌السلام با به اجرا در آمدن اصول سیاسی [[اسلام]] دیگر بار در جامعه انسانی آشکار گردد.
  
'''هجرت عشق'''
+
علامه امینی به همراه بزرگانی همچون [[سید عبدالحسین شرف الدین عاملی]] نهضت متن ‌گرایی را بنیان نهادند تا مبانی [[فلسفه]] سیاسی اسلام را با ارائه مدرک به امت اسلامی عرضه نمایند و به این وسیله در مقابل نهضت پیشین‌گرایی یا نهضت سلفیه ایستادند. علامه‌ی مصلح با جمع‌آوری اجتماعات پیشوایان [[شیعه]] تمامی زمینه‌های شک و تردید را در باره‌ی [[حدیث غدیر]] از بین می‌برد.
  
سال 1342 هجری بود، عبدالحسین بیست و دو سال در كنار پدر با نشست و برخاست او و درس های علمی و عملی‎اش، با [[اسلام]] و [[قرآن]] آشنا شده بود و از محضر بزرگان دیگری چون جناب حاج سید محمد مؤلف «مصباح السالكین» مشهور به «مولانا» و جناب حاج سید مرتضی خسروشاهی صاحب «اهداء الحقیر در معنی حدیث غدیر» و جناب شیخ حسین مؤلف «هدیه الانام» بهره‎های علمی برده بود.
+
روش علامه برای مبارزه با استعمار، تدافعی نبود، بلکه با مطرح کردن [[ولایت|ولایت]] و [[امامت]] و بحث‌های عمیق علمی پیرامون آن، به [[ولایت فقیه]] در عصر [[غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)|غیبت]] رسید و بحث و درس اختصاصی پیرامون آن را امری لازم و ضروری دانست. وی حکومت را از آنِ ولی فقیه به حساب آورد و گفت: «دیگران غاصبند و این مقام، حق مسلم آن فریادگر است.» و در جای دیگر به صراحت هرچه تمام‌تر ندا برداشت: «الامام الخمینی ذخیرة الله للشیعة»؛ [[امام خمینی]] ذخیره خدا برای جهان تشیع است.
  
عشق به [[امام علی]] علیه السلام و علاقه به تحصیل عالی وی را به كوی عشق هدایت كرد. «[[نجف]] اشرف»، شهری كه سابقه تاریخی آن بر همگان روشن است. حوزه علمیه نجف از دیرباز جایگاهی برای رشد و تعالی دانشجویان علوم اسلامی بود و اینك مسافر عاشق می‎خواست به شهر علم وارد شود.
+
علامه غیر از تألیف کتب، به خدمات دیگرى نیز مى پرداخت، از جمله کتابخانه «مکتبة الامام امیرالمؤمنین العامه» در نجف از [[باقيات الصالحات]] آن بزرگوار بوده و از نظر کیفیت در شمار با ارزش ترین کتابخانه هاى علمى دنیاى اسلام است.
  
عبدالحسین داستان هجرت را با پدر در میان نهاد. پدر بر قامت برومند فرزند نظری انداخت و با دیدگانی اشكبار بر هجرت فرزند پاسخ مثبت داد. پدر از ندای امام آگاه بود و از جاذبه علی علیه السلام حكایات فراوانی به خاطر داشت. چگونه می‎توانست عاشق را از معشوق دور نگاه دارد؟ كه او بی‎عشق افسرده می‎شد و این بر پدر سخت گران بود. پدر لذت دیدار و هم نوایی با فرزند را از دامن شست و وی را به امام علی علیه السلام بخشید و فرزندش [[امام حسین]] علیه السلام. همان گونه كه فرزند از لذات مادی به حیات جاوید روآورده بود.
+
==امینی از نگاه عالمان‌==
 +
*[[سید ابوالحسن اصفهانی]]: «کتاب ارجمند‌ [[شهداء الفضيلة (کتاب)|شهداء الفضیلة]] را با امعان نظر نگریستم و دیدم با حسن ظنی که‌ به‌ مؤلف‌ امینش – علّامه‌ امینی – دارم، مطابقت دارد. این پرچمدار دانش و ادب و قهرمان جنبش فکری اسلامی، همان‌گونه‌ است‌ که‌ زیبندۀ دانش و فضیلت و رای و بصیرت است.»
  
امینی هواخواه علی علیه السلام بود و خود می‎دانست كه علی علیه السلام او را به شهر خویش فراخوانده است از این رو ملامت سرزنشگران و كوردلان را به هیچ انگاشت و زیر لب زمزمه می‎نمود:
+
*[[شیخ آقا بزرگ تهرانی]]: «از‌ خصوصیات‌ علّامه، محبت و ارادت کامل به آل [[محمد]] (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) می‌باشد‌ که‌ زبانزد‌ همه‌ است‌ و می‌توان گفت: [[الغدير (کتاب)|الغدیر]] اثری از آثار آن محبت‌ها می‌باشد... بعد از‌ اینکه به محتوی و عظمت علمی کتاب الغدیر پی بردم، دست به دعا برداشته و از خدا‌ طلب‌ نمودم که بقیه عمر‌ مرا‌ به علّامه امینی ببخشد، تا ایشان صورت واقع الغدیر بدهد...».
  
ملك در [[سجده]] آدم، زمین بوس تو نیت كرد × كه در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی
+
*[[شیخ عباس قمی‌]]: «علّامه بزرگوار و مجاهد عالی‌قدر مرحوم حاج شیخ عبدالحسین فرزند احمد‌ امینی‌ تبریزی‌ از اعاظم علما و اکابر دانشمندان معاصر بوده است. مرحوم علّامه امینی حقاً از نوادر علماء معاصر بوده ‌است‌ که در راه خدمت به [[دین]] و [[ولایت]] تحمل شدائدی نمود و مسافرت‌هایی را به‌ کشورهای‌ هند‌ و [[پاکستان]] و [[سوریه]] و حلب و غیره کرده و مطالعات بسیاری در کتب و کتابخانه‌ها کرده و دائرةالمعارفی بنام الغدیر‌ در موضوع ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) و مثالب غاصبین حقش از‌ کتب [[اهل سنت]] نوشته‌ که‌ در فن خود بی‌نظیر و موجب استبصار بسیاری از اهل سنت که تقلید کورکورانۀ ستمکاران به اهل بیت (علیه‌السّلام) را می‌نمودند گردیده است.»
  
شهر [[نجف]] با سابقه دیرینه، از عصر [[شیخ طوسی]] مهد علم و تقوی و فضیلت بود و بزرگ دانشگاه عالم تشیع محسوب می‎گشت و با آشفته بازاری كه در ایران ـ در آغاز كودتا و سپس سلطنت رضاخان ـ به وجود آمده بود، محل مناسبی برای تحصیل بشمار می‎رفت.
+
*آیت‌الله [[سید ابوالقاسم خویی]]: آیت‌الله‌ [[سید عبدالکریم موسوی اردبیلی]] در دیدار اعضای ستاد کنگرۀ علّامه امینی نقل کرده‌اند: «به یاد دارم که روزی‌ خدمت‌ مرحوم آیت‌الله [[سید ابوالقاسم خویی]] حرکت می‌کردیم. مطلبی از‌ ایشان پرسیده بودم‌. وقتی‌ جوابم را گرفتم، می‌خواستم خداحافظی کنم که‌ فرمودند‌: «علّامه‌ امینی از ایران برگشته‌اند نمی‌خواهید، به دیدن‌ ایشان‌ برویم؟» عرض کردم: «امروز روز درس است، اگر اجازه بفرمایید، ما روز دیگری می‌رویم‌ و امروز‌ به درس‌هایمان می‌رسیم.» فرمود: «مطمئن‌ باشید‌، [[ثواب]] زیارت‌ ایشان‌ از‌ ثواب همۀ این درس‌ها بیش‌تر است‌.»
  
و امینی در صدد بود با تحصیل در عتبات به [[جهاد]] علمی پردازد، عالمی فریادگر شود و مسیر [[حق]] را تداوم بخشد. وی با هجرت به نجف در صدر تكمیل معارف الهی بود. از این رو در مكتب درس حضرات آیات سید محمد فیروزآبادی ـ متوفی 1345 هجری قمری ـ و سید ابوتراب خوانساری ـ متوفی 1346 هجری قمری ـ حاضر شد:
+
*آیت‌الله [[محمد فاضل لنکرانی]]: «علّامه امینی با صرف دقت و تحمل مشقت‌ها و مسافرت‌های‌ متعدد‌، توانست یکی از بزرگ‌ترین خدمات ارزنده‌ را به عالم [[تشیع]] بنماید‌ و تا حدّ قابل اعتنایی از‌ مظلومیت‌ مکتب تشیع که امام آن نیز اول مظلوم عالم بود، بکاهد. حقیقتاً کتاب‌ الغدیر‌ مخصوصاً با قلم رسا و مطابق‌ روزش‌، توانسته‌ جمیع شبهات را‌ در‌ رابطۀ با مسئله [[امامت]] و وصایت‌ بلافصل‌ [[امیرالمؤمنین]] (علیه‌السّلام) پاسخی متناسب که مقبول عقل سلیم و منطقی خالی از تعصب است بدهد‌.»
  
'''سپاه شقایق'''
+
*آیت‌الله صافی گلپایگانی: «در عصر حاضر‌ و قرن‌ چهاردهم، علّامه‌ امینی یکی‌ از مفاخر بزرگ و نوابغ علم و ادب و خادمین موفق اسلام بود. تلاش مداوم و کوشش بی‌وقفۀ‌ آن‌ عالم جلیل، در معرفی حقایق اصل‌ و اصیل‌ اسلام‌ و معارف‌ حق‌ این دین حنیف‌ و مکتب‌ پربار و یگانه اَعدال [[قرآن کریم]]، [[اهل بیت]] (علیه‌السّلام)، کم‌نظیر بود.»
 +
==وفات==
 +
مرحوم علامه امینی، سرانجام در روز جمعه ۱۲ تیر ماه ۱۳۴۹ شمسی (برابر با ۲۸ [[ربیع الثانی]] ۱۳۹۰ ق) در ۷۰ سالگى در [[تهران]] دار فانی را وداع گفت. پیکر پاکش به [[نجف]] اشرف منتقل گردید و بعد از [[تشییع جنازه|تشییع]] و طواف بر گرد مزار [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین]] علیه‌السلام، در کتابخانه عمومى که خود تأسیس کرده بود به خاک سپرده شد.
  
شیخ مصلح سرزمین عشق، امینی در روزگاری به شهر علی ابن ابیطالب علیه السلام وارد شده بود كه با از هم پاشیدن امپراطوری عثمانی، عراق به دست انگلیسی های ناپاك افتاده بود. وی هنوز شهدای انقلاب مشروطیت را به خاطر داشت كه با مظلومیتی دیگر مواجه شد و در صدد برآمد تا با یاد شهیدان راه فضیلت، امت متفرق اسلامی را به وحدت و اخوّت اسلامی دعوت نماید. چرا كه خون شهیدان رایج‎ترین سكه تاریخ بشریت در راه آزادی و استقلال و امت اسلامی است. و این سكه طلائی نه در ضرابخانه‎های آزادیخواهان، بلكه در ضرابخانه‎های مستبدان به نفع امت اسلام زده شده است.
+
==پانویس==
 
+
<references />
علامه امینی زندگی شهدای راه [[حق]] و فضیلت را اولین تألیف خویش قرار داد تا با جمع آوری گلهای بوستان فضیلت امت اسلامی را به بزرگ آرمان الهی سوق دهد. آرمان والایی كه برای تحقق آن رادمردان بسیاری وضوی خون ساخته بودند و در محراب عشق به [[نماز]] ایستادند.
+
==منابع==
 
+
*[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87+%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C&SSOReturnPage=Check&Rand=0 "نگاهبان غدیر؛ علامه امینی"، دانشنامه رشد]، تاریخ بازیابی: ۲۶ آذر ۱۳۹۲.
علامه امینی در اولین تألیف خویش ابداع و ابتكاری بكار برد كه پیش از آن كسی به انجامش موفق نشده بود. با تألیف گرانبهای «شهداءالفضیله» گوی سبقت را از همگان ربوده و بر گذشتگان و معاصران خویش برتری یافت. از كتاب های قدیمی كه در معرض نابودی و فراموشی بود گزارشاتی درباره علمای گذشته و قریب العهد فراهم آورده و به جاودانگی رساند.
+
*[http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=43094 "نگاهی به زندگی علامه امینی"، سایت تبیان]، تاریخ بازیابی: ۲۶ آذر ۱۳۹۲.
 
+
*"علامه امینی"، حسن اردشیری لاجیمی، مجله مبلغان، اسفند ۱۳۸۸، شماره ۱۲۶.
بدین منظور بار سفر بسته و كشورها پیمود تا با رنج بسیار، كه برای هر كس تحمل پذیر نیست، این مجموعه از شرح حال را گرد آورد. كتابخانه‎های ایران و عراق را زیر پا گذاشته و در كتاب های خطی كمیاب به دنبال مردانی گشته كه به راه حق شهید گشته‎اند، وی پس از صرف سال ها و ماه ها این مهم را به انجام رساند.<ref> «شهداء الفضیله»، مقدمه، استاد دانشمند شیخ محمدخلیل الزین عاملی، ص 4.</ref> و پس از این تألیف به عنوان مجاهدی نستوه زبانزد خاص و عام شد. برخی از دانشمندان اسلامی كه با تقریظ های خود این اثر جاودانه را ستودند، عبارتند از:
+
==آرشیو عکس و تصویر==
 
+
<gallery mode="packed" heights="170">
* 1. بزرگ مرجع شیعه آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی.
+
پرونده:1.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی
 
+
پرونده:3.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی در هند
* 2. آیت الله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی قمی.
+
پرونده:33.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی در خانه شخصی در نجف اشرف
 
+
پرونده:22.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی در [[سوریه]]
* 3. آیت الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی.
+
پرونده:4.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی در حال مطالعه
 
+
پرونده:امینی0.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی و سید نصرالله موسوی بنی صدر
* 4. علامه محقق شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]].
+
پرونده:2.jpg|عبدالحسین امینی تبریزی در یکی از بیمارستان های [[تهران]]
 
+
پرونده:6.jpg|تشییع پیکر عبدالحسین امینی تبریزی
به این ترتیب علامه امینی، با «شهداء الفضیله» مواضع صد و سی تن از علمای دین و پیروان [[امام علی]] علیه السلام و آل علی علیه السلام را از قرن چهارم تا چهاردهم به رشته تحریر درآورد. تا امت اسلامی همچنان سرفراز و استوار در مقابل فتنه‎های دشمنان ایستادگی نمایند.
+
پرونده:7.jpg|درب ورودی مزار عبدالحسین امینی تبریزی در [[نجف]]
 
+
پرونده:9.jpg|تمبر یادبود عبدالحسین امینی تبریزی
زمانی كه استعمارگران با ترتیب دادن جنگ های جهانی درصدد برآمدند تا ملل اسلامی را مورد تجاوز قرار داده و جزو مستعمرات خویش درآورند. امینی با تألیف كتاب شریف شهداء الفضیله بزرگ اسوه‎های شجاعت و ایثار را در مقابل مردم غیور مسلمان سامان داد و آنان را به پایداری و استقامت فراخواند.
+
پرونده:10.jpg|درب ورودی کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف
 
+
پرونده:امینی 11.jpg|کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف
در این دوره است كه مجتهد مجاهد تبریز، آقا میرزا صادق تبریزی (1274ـ1351) علیه فساد و استبداد رضاخانی نهضت را شكل می‎دهد و آیت الله العظمی حاج آقا حسین قمی (1282ـ1366) نهضت خراسان را رهبری می‎نماید<ref> اندیشه اصلاحی در نهضت های اسلامی، محمدجواد صاحبی، ص 209ـ208.</ref> و آیت الله كاشانی كه تازه از عراق به جبهه جنگ علیه انگلیس به ایران آمده است، حركت سیاسی خود را در مقابل استبداد رضاخانی آغاز نموده است.
+
پرونده:امینی (2).jpg|کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف
 
+
پرونده:امینی (1).jpg|قبر علامه امینی در گوشه کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام - نجف
'''غواص بحر معانی'''
+
</gallery>
 
 
علامه امینی به عنوان [[محدث]]، [[مفسر]]، [[فیلسوف]] و متكلم و فقیه دست به تحقیقات دامنه داری می‎زند. شیخ بزرگوار در صدد است فلسفه سیاسی اسلام را در هر صورت ممكن برای مردم كوچه و بازار هم قابل فهم نماید. هر چند كه بعضی از بزرگان علم هم از آن غافل مانده‎اند.
 
 
 
با تحقیق و تعلیق بر كتاب «كامل الزیارات» [[ابن قولویه]] قمی كه از مشایخ [[شیعه]] محسوب می‎گردد، معتبرترین متون زیارات را در اختیار امت اسلامی قرار می‎دهد و با تألیف «اَدَبُ الزّائر لِمَنْ یَمُمُّ الحائر» كه شرح آداب زیارت حضرت [[امام حسین]] علیه السلام است، [[فلسفه]] [[زیارت]] را بیان می‎دارد.
 
 
 
در این باره شیخ مصلح، عبدالحسین امینی سالهاست كه در پای مكتب درس اساتید بزرگی نشسته و [[فقه]] و [[اصول]] و فلسفه و [[كلام]] اسلامی را فراگرفته است. از این رو «ثمرات الاسفار» را در دو جلد فراهم می‎آورد و بر «رسائل» و «مكاسب» شیخ اعظم انصاری حاشیه می‎نویسد. همچنین رساله‎ای درباره «نیت» می‎نگارد و رساله‎ای در بیان «حقیقت زیارت»، تا به علمای پاكستان پاسخ داده باشد و رساله‎ای در علم «درایه الحدیث».
 
 
 
علامه امینی با تألیفات گرانقدر خویش جنبه علمی و نهاد وقّاد خود را در معرض معاصران قرار می‎دهد و از حضرت آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و حضرت آیت الله علامه حاج میرزا محمدحسین نائینی و حضرت آیت الله العظمی شیخ عبدالكریم حائری و حضرت آیت الله شیخ محمدحسین كمپانی اصفهانی، اجازه [[اجتهاد]] دریافت می‎دارد. و به زادگاه خویش تبریز بازمی‎گردد. تا امین الشرع دیار خویش باشد. اما دل او دیگر بار آهنگ نجف می‎كند.
 
 
 
اینك او رو به [[قرآن کریم]] آورده است تا برنامه زندگی بشر و سعادت و خوشبختی و كام روائی وی را از كتاب الهی استخراج نماید. شاگرد مكتب [[وحی]] آیاتی از كتاب مبین را برمی‎گزیند و به [[تفسیر]] آن می‎نشیند:
 
 
 
* [[سوره اعراف]]، آیه 172، «میثاق الاول»؛
 
 
 
* سوره اعراف، آیه 180:
 
 
 
* [[سوره واقعه]]، آیه 7؛
 
 
 
* سوره مؤمن، آیه 11؛
 
 
 
آن گاه «العِترَهُ الطّاهِرَهُ فی الكتابِ العزیز» را می‎نگارد و حق اولویت و مولویت خاندان رسالت را تبیین می‎نماید.
 
 
 
'''شهر آرمانی غدیر'''
 
 
 
تألیف رسالات گوناگون، جان شیفته وی را خوشنود نساخت. لذا بر آن شد، مدینه فاضله اسلامی را به صورت منقحی امت اسلامی عرضه دارد و داستان سال دهم هجرت را در خاطره‎ها زنده كند و آن زمانی است كه استعمارگران با حیله‎های خاص خود امپراطوری عثمانی را از بین برده‎اند و در عرصه عقیدتی دولت سنی مذهبی را كه به عنوان حكومت اسلامی بر سرزمین پهناوری حكومت می‎كرد، از صحنه خارج ساخته‎اند. علامه امینی به عنوان آسیب شناس اجتماعی، این گونه تشخیص داد كه با زوال دولت عثمانی نباید به دولت های استعمارگر اجازه داد، تا جایگزین دولت ولو ظاهر اسلامی شوند.
 
 
 
از دیدگاه او، امت اسلام كه با زوال دولت 632 ساله عثمانی روبرو گشته است، و تلخی‎های بسیار چشیده، بهتر است، نظام مدینه فاضله اسلامی را كه در آن اصل بنیادی غدیر مطرح است، تجربه نماید. نظامی كه پیامبر جز به آن سفارش نفرموده است.
 
  
علامه امینی با تألیف «الغدیر» خاطرات عصر نبوی را تجدید می‎كند، عصری كه سروری از آن امت قرآنی است و رسول اكرم صلی الله علیه و آله رهبری آن را بر عهده دارد و بعد از خود، ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام را معرفی كرده است. امینی، احیاگر سنت نبوی، با «الغدیر» جلوه‎های شوكت و عظمت امت اسلامی را در خاطره‎ها زنده می‎دارد و اصل اصیل و محور حكومت قرآنی، جریان غدیرخم را یادآور می‎شود.
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم|امینی نجفی، عبدالحسین]][[رده:علماء شیعه]]
 
+
[[رده:محدثان]][[رده:متکلمان]]
امینی در عصری زندگی می‎كند كه شكست دولت عثمانی روی داده است. شكستی كه اگر «اصل غدیر» و رهبری امت آن گونه كه [[پیامبر اسلام]] و [[قرآن کریم]] فرموده، اجرا می‎گردید، روی نمی‎داد و انگلیس را جرأت آن نبود كه عراق را جزء مستعمرات خویش درآورد.
+
[[رده:تاریخ نویسان]]
 
+
[[رده:مدفونین در نجف]]
امینی احیاگر مدینه فاضله قرآنی، با [[قرآن]] و [[حدیث]] و شعر و حماسه، مبانی فلسفه سیاسی اسلام را به جهانیان ابلاغ نمود. وی علاوه بر این كه با رجوع به قرآن و سنت و رعایت موازین «سند شناسی» و «نقد حدیث» حقائق غیرقابل انكاری را پیش چشم امت اسلامی نهاد و مسأله اختلاف اهل یك كتاب و قبله را از میان برداشت. جهانیان را به این مسأله واقف ساخت كه فلسفه امامت و رهبری از اصول شناخته شده تشیع، از مبانی اصیل اسلامی است كه با رعایت آن حكومت اسلامی برقرار می‎گردد، آن گونه كه در صدر اسلام رسول اعظم الهی و امیرمؤمنان با تكیه به این اصل، حكومت اسلامی را بنیاد نهاده و حیات سیاسی اسلام را استمرار بخشیدند.
+
[[رده: مقاله های مهم]]
 
+
{{سنجش کیفی
علامه مصلح با نقد آثار و تألیفات كسانی چون «[[ابن تیمیه]]»، «[[آلوسی]]»، «[[قصیمی]]» و «رشیدرضا» درصدد برآمد وحدت و اخوت اسلامی را در جهان اسلام بگستراند و تخم های نفاق و تفرقه را بخشكاند. وی در پی اسناد حدیث غدیر، بیست و چهار كتاب تاریخی، بیست و هفت محدث و چهارده مفسر [[قرآن]] و هفت متكلم اسلامی را می‎یابد كه به نقد [[حدیث]] غدیر پرداخته‎اند. آن گاه راویان حدیث غدیر از صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله را به ترتیب حروف الفبا ذكر می‎كند.
+
|سنجش=شده
 
+
|شناسه= خوب
وی یكصد و ده تن از اصحاب را نام می‎برد كه حدیث غدیر را روایت كرده‎اند و به نام هشتاد و چهار تابعی اشاره می‎نماید. سپس طبقات راویان حدیث غدیر از علما را برمی‎شمارد از علمای قرن دوم هجری تا قرن چهاردهم سیصد و شصت تن را ذكر می‎كند كه به نقل از حدیث شریف غدیر موفق شده‎اند و علامه مجاهد برای یافتن مدارك معتبر بارها به اقصی نقاط جهان مسافرت می‎نماید تا آن چه را كه از دین الهی در مورد خلافت كبری فرود آمده، به امت اسلام برساند. وی نخست در كتاب گرانقدر الغدیر به آیاتی كه در خصوص امیرمؤمنان [[امام علی]] علیه السلام فرود آمده، می‎پردازد، برخی از این آیات نورانی عبارتند از:
+
|عنوان بندی مناسب= خوب
 
+
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
آیه تبلیغ<ref> [[سوره مائده]]، آیه 67.</ref>، آیه اكمال دین<ref> سوره مائده، آیه 5.</ref>، آیات سوره معارج<ref> [[سوره معارج]]، آیه 3ـ1.</ref>، آیه ولایت<ref> سوره مائده، آیه 55.</ref>، سوره هل اتی. همچنین [[احادیث]] نبوی و سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله را با آمیختگی شگرفی در آغاز و انجام سخن و یا در مقام استدلال و تأیید و تضمین یادآور می‎شود كه بعضی از این احادیث به قرار زیر می‎باشند.
+
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 
+
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط
حدیث غدیر و ولایت، حدیث أخاء، حدیث منزلت، حدیث ثقلین، حدیث علی مع الحق و الحق مع علی، حدیث تبلیغ، حدیث انذار العشیره، حدیث اِنَّ علیاً اوّل من اسلم و آمن و صلّی، حدیث ردّ الشمس، حدیث سد الابواب، و صدها حدیث دیگر كه در فضل و بزرگی وصی بر حق حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله، بر زبان [[پیامبر اسلام]] جاری گشته است.
+
|جامعیت= خوب
 
+
|رعایت اختصار= خوب
دكتر سید جعفر شهیدی كه خود در [[نجف]] و [[تهران]] از یاران آن فرزانه بود، نقل می‎كند كه روزی علامه امینی به من گفت: «برای تألیف «الغدیر» ده هزار جلد كتاب خوانده‎ام». وی در ادامه سخن می‎گوید: «او مردی گزافه گو نبود. وقتی می‎گفت كتابی را خوانده‎ام، به درستی خوانده و در ذهن سپرده و از آن یادداشت برداشته بود».<ref> حماسه غدیر، محمدرضا حكیمی، ص 480.</ref>
+
|سیر منطقی= خوب
 
+
|کیفیت پژوهش= خوب
علامه نستوه پس از بررسی اسناد [[حدیث غدیر]] و اثبات واقعه مهم عصر نبوی، شاعران چهارده قرن را كه از سفره [[قرآن]] توشه برداشته بودند، به شهادت آورد. تا هم یادی از نام آوران و مبارزان مكتب ارجمند علوی كرده باشد و هم فضایل [[امام علی]] علیه السلام، وصی حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله را به اثبات رساند. وی ادب متعهد شیعی را یكی دیگر از حجت های واقعه غدیر دانست و برای فراهم آوردن شعر بزرگ مردان فضیلت سال ها تلاش پیگیر نمود. تا علاوه بر گردآوری شعر حماسه سرایان غدیر، اشتباهات عمدی محققین مغرض را برملا سازد.
+
|رده= دارد
 
+
}}
سال 1364/1324 چاپ اول كتاب الغدیر در [[نجف]] آغاز می‎شود و تا نه جلد آن به طبع رسیده و در سراسر ممالك اسلامی و غیر آن منتشر می‎گردد. با انتشار كتاب گران مایه «الغدیر» سیل نامه‎ها و ستایش ها به دانشمند فرزانه و علامه خبیر ارسال می‎شود. این تقریظ ها گاه از دانشمندان بزرگ [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است و گاه از پادشاهان كشورهای اسلامی.
 
 
 
نكته واحدی كه در تمام ستایش ها به چشم می‎خورد. پذیرش غدیر است به عنوان محور حركت اسلامی و بنیان حكومت دینی و مذهبی اسلام. پادشاهان فرصت طلب درصدد هستند تا این جنبش دینی را به نفع خود به پایان رسانند ولی دانشمندان از جایگاهی بی‎غرضانه به مسأله می‎اندیشند و در حقیقت زنجیر متصل به [[وحی]] را بعد از قرن ها به راهنمایی مصلح بزرگ حضرت علامه امینی می‎یابند.
 
 
 
شیخ محمد سعید دحدوح از دانشمندان متتبع و امام جمعه و جماعت «اریحا» از نواحی حلب نامه‎ای ادیبانه به مؤلف «الغدیر» نگاشته و در آن این گونه می‎گوید: «آقای من، كتاب «الغدیر» را دریافت كردم و آن را مورد مطالعه قرار دادم... قبل از آن كه در امواج انبوه معانی آن وارد شوم نیروی فكر و اندیشه‎ام در آن شناور گشت و شمه‎ای از آن را با ذائقه روحی خویش چشیدم. احساس نمودم كه این همان یگانه سرچشمه و منبع آب گوارائی است كه هرگز دگرگون نشود. این منبع جوشان معانی از آب باران صاف‎تر و گواراتر و از مشك خوشبوتر است...».<ref> الغدیر، ج 1، ترجمه، ص 16 و 17.</ref>
 
 
 
'''بوستان هدایت'''
 
 
 
صاحب الغدیر سال 1373 هجری قمری، هشت سال پس از انتشار نخستین جلد «الغدیر» به تأسیس كتابخانه‎ای اقدام نمود كه نام آن را «مكتبه الامام امیرالمؤمنین علیه السلام» نهاد و در روز [[عید غدیر]] افتتاح كرد. آغاز فعالیت این كتابخانه با 42000 جلد كتاب خطی و چاپی بود. در تأسیس این كتابخانه نسخه‎های خطی از كتابخانه‎های معتبری تهیه شد.
 
 
 
'''وفات'''
 
 
 
تلاش بی‎پایان، معمار [[مدینه]] غدیر را دچار فتور جسمی كرد و بیمار شد. بیماری اندك اندك رو به فزونی گرفت. وی از كار بازماند. كتاب از جلو دیدگانش دور شد و قلم از حركت ایستاد. بیماری و بستری شدن علامه حدود دو سال به طول انجامید و معالجات خارج از كشور هم مفید واقع نشد تا این كه آیتی از آیات الهی و عاشقی از عاشقان ولایت و مجاهدی نستوه روز جمعه 12 تیر ماه 1349 برابر 28 [[ربیع الثانی]] 1390 هجری قمری نزدیك ظهر بدرود جهان گفت. وی كه همواره در [[نماز]] بود و جز به [[عبادت]] خدای كعبه و خدمت به مولود آن كاری دیگر نداشت، در شصت و هشت سالگی از دنیا رفت و جهانی را در غم ارتحال خویش فروبرد. الغدیر وی چراغ خانه دل های باصفا شد و مشعل هدایت امت اسلامی.
 
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۴۶

«شیخ عبدالحسین امینی» (۱۳۹۰-۱۳۲۰ ق) مشهور به «علامه امینی»، از علمای بزرگ شیعه در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان سید محمد فیروزآبادی و محمدحسین غروی اصفهانی بود. علامه امینی در حدیث، کلام، تفسیر، فقه، تاریخ و رجال صاحب‌نظر بود و بیشتر ساعات ایشان به تحقیق و مطالعه می‌گذشت. کتاب ارزشمند «الغدیر» از مشهورترین آثار اوست.

۲۲۰px
نام کامل عبدالحسین امینی تبریزی
زادروز ۱۳۲۰ قمری
زادگاه تبریز
وفات ۱۳۹۰ قمری
مدفن نجف، کتابخانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام

Line.png

اساتید

سید محمد فیروزآبادی، محمدحسین غروی اصفهانی، میرزا علی ایروانی، سید محمد مولانا، شیخ آقا بزرگ تهرانی،...


آثار

الغدير فی الكتاب و السنة و الادب، شهداء الفضیلة، سیرتنا و سنتنا سیرة نبینا و سنته، تفسیر فاتحة الکتاب، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، السنة و السیرة،...


ولادت و خاندان

عبدالحسین امینی در سال ۱۳۲۰ ه.ق (برابر با ۱۲۸۱ ه.ش) در شهر تبریز، به دنیا آمد. پدر بزرگوارش شیخ احمد امینی تبریزی،[۱] از فقها و مجتهدین زمان خود و در زهد و تقوا زبانزد عموم بود و مردم به ایشان همواره به دیده احترام می‌نگریستند. او در سال ۱۳۰۴ ه.ق به تبریز مهاجرت نمود و برای همیشه ساکن آنجا گردید. برخی آثار به یادگار مانده از ایشان عبارتند از: شرحی بر قصیده المفجع و تعلیقاتی بر مکاسب شیخ انصاری.

همچنین پدربزرگ علامه امینی، مولی نجف‌قلی مشهور به «امین الشرع» بود که نام خانوادگی علامه نیز از همین لقب گرفته شده است. وی نیز به گردآوری اخبار ائمه اطهار علیهم السلام علاقه بسیاری داشت و چند مجموعه روایت نیز تدوین کرده و اشعاری به فارسی و ترکی از وی به جا مانده است.

تحصیلات و استادان

علامه امینی از همان کودکی، استعداد و تیزهوشی عجیبی از خود نشان می‌داد و با حافظه قوی و سرعت عجیبش در درک مسائل دینی، همه نگاه‌ها را به خویش جلب کرد.[۲] او تحصیل را از محضر پدرش آغاز نمود و ادبیات عرب، منطق و تا اندازه‌ای فقه و اصول را از او آموخت.[۳]

عبدالحسین در سن ۱۶ سالگی برای ادامه تحصیل راهی نجف اشرف شد و تا حدود سن ۳۲ سالگی در آنجا مشغول کسب معارف الهی بود. در این سالها در محضر اساتیدی چون: آیة الله سید محمد فیروزآبادی، آیة الله سید ابوتراب خوانساری، آیة الله میرزا علی ایروانی، سید محمد مولانا و آیة الله میرزا ابوالحسن مشکینی، کسب علم نمود.

ایشان در سن ۳۲ سالگی به زادگاه خود تبریز مراجعت نموده و برای مدت کوتاهی در آنجا ماندگار شد. اوقات ایشان در آن ایام به تدریس و تحقیق مصروف گردید و در آن زمان بود که کتاب نفیس «تفسیر فاتحة الکتاب» توسط ایشان به نگارش درآمد.

علامه امینی پس از مدتی مجدداً راهی نجف اشرف شد و ضمن تحقیق و مطالعه فراوان، در مجالس اساتید برجسته و مراجع تقلید آن روزگار به استمرار حاضر ‌شد و توانست به مرتبه والای اجتهاد نائل گردد و همچنین از علما و مجتهدین بزرگ آن عصر اجازه روایت نیز دریافت کند. بعضی از مشایخ روایی و اجتهاد ایشان عبارتند از:

آثار و تألیفات

کتاب فاطمه زهرا سلام الله علیها - یکی از آثار علامه امینی
  1. الغدير فی الكتاب و السنة و الادب
  2. شهداء الفضیلة
  3. سیرتنا و سنتنا سیرة نبینا و سنته
  4. تفسیر فاتحة الكتاب
  5. العترة الطاهرة فی الكتاب العزيز
  6. فاطمه زهرا سلام الله علیها
  7. آداب الزائر لمن یمم‌ الحائر‌؛ رساله‌ای موجز در اعمال و مستحبات زیارت سیدالشهداء علیه‌السلام
  8. السنة و السیرة
  9. ثمرات الأسفار
  10. ریاض الأنس
  11. المقاصد العلیة فی المطالب السنیة
  12. تحقیق و تعلیق بر «کامل الزیارات»
  13. اعلام الأنام فی معرفة الملک
  14. رساله در علم درایه
  15. رساله در نیّت
  16. تعلیقه بر کتاب «رسائل» شیخ انصاری
  17. تصحیح «وسائل الشیعة»

فعالیت‌های علمی و فرهنگی

علامه امینى در علوم اسلامى مانند تفسیر، حدیث، درایه و علم رجال استادى کم نظیر و به خصوص در علم فقه و تاریخ گوى سبقت را از همه محققان در ربود.

هنگامى که نخستین تألیف وى تحت عنوان «شهداء الفضیلة» در سى و پنجمین سال زندگى پر برکتش منتشر شد، مراجع و علماى بزرگ زمان هم چون سید ابوالحسن اصفهانى، حاج آقا حسین طباطبایى قمى، شیخ آقا بزرگ تهرانى و شیخ محمد حسین کمپانى، زبان به تحسین گذاردند و این زمانى است که هنوز سخنى از «الغدیر» در میان نبود و پس از این مراحل است که این بزرگوار ۴۰ سال دیگر از عمر پر برکت خویش را با تلاشى بى مانند و پشت کارى کم نشان در راه تحقیق و تتبع گذارنده و کتاب عظیم و شاهکار خویش (الغدیر) را به جهان اسلام تقدیم داشت.

علامه براى گردآورى مطالب «الغدیر» سفرهاى پژوهشى بسیار کرد. در سرزمینها و شهرها، کعبه آمالش کتابخانه هاى عمومى و شخصى بود. این سفرها پر بار عموما به مطالعه و استنتاج و تهیه مأخذ و ملاقات با استادان مى گذشت. از جمله شهرهایى که وى به این هدف به آنها سفر کرد، مى توان: حیدرآباد، دکن، علیگره، لکنهو، کانپور، جلالى (در هند)، رامپور، فوعه، معره، قاهره (در مصر)، حلب، نبل و دمشق (در سوریه) را بر شمرد، عشق به خاندان عترت چنان سراسر وجودش را فرا گرفته بود که ساعتها مطالعه در مخزن کتابهاى خطى و دست یافتن به گوهرهاى گرانبهاى نبوى را بر خویشتن خویش هموار ساخته هرگز احساس خستگى نمى نمود.

گویند در کتابخانه‌ى یکى از شهرهاى عراق به مطالعه مى پرداخت و چون این کتابخانه در هر شبانه روز تنها چهار ساعت بیشتر باز نبود، علامه امینى هم نمى توانست بیش از چهار روز در آن شهر بماند. با توافقى که میان وى و رئیس کتابخانه برقرار شده بود، علامه امینى هر روز به هنگام ظهر یعنى ساعت تعطیل کتابخانه وارد آنجا مى شد. کتابدار، در را به روى او مى بست تا روز بعد ساعت ۸ صبح که در را به رویش مى گشود. در نتیجه او روزى ۲۰ ساعت در این کتابخانه کار مى کرد و با لقمه نانى که همراه داشت و جرعه آبى که کتابدار در اختیارش مى گذاشت، توانست از میان چهار هزار نسخه خطی موجود در آن کتابخانه، مأخذ دلخواه خود را بیابد. آرى این همه توانایى و پشتکار و دل بستگى به کار، فقط و فقط در پرتو ایمان و عشق میسر است.

وی از امام علی علیه السلام به عنوان محور امت اسلامی بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله یاد می‌کند. علامه امینی با تأسیس کتابخانه در نجف اشرف، دانشگاه بزرگ عالم تشیع را تا حد امکان از کتاب بی‌نیاز کرد. او در صدد بود عدل علی علیه‌السلام با به اجرا در آمدن اصول سیاسی اسلام دیگر بار در جامعه انسانی آشکار گردد.

علامه امینی به همراه بزرگانی همچون سید عبدالحسین شرف الدین عاملی نهضت متن ‌گرایی را بنیان نهادند تا مبانی فلسفه سیاسی اسلام را با ارائه مدرک به امت اسلامی عرضه نمایند و به این وسیله در مقابل نهضت پیشین‌گرایی یا نهضت سلفیه ایستادند. علامه‌ی مصلح با جمع‌آوری اجتماعات پیشوایان شیعه تمامی زمینه‌های شک و تردید را در باره‌ی حدیث غدیر از بین می‌برد.

روش علامه برای مبارزه با استعمار، تدافعی نبود، بلکه با مطرح کردن ولایت و امامت و بحث‌های عمیق علمی پیرامون آن، به ولایت فقیه در عصر غیبت رسید و بحث و درس اختصاصی پیرامون آن را امری لازم و ضروری دانست. وی حکومت را از آنِ ولی فقیه به حساب آورد و گفت: «دیگران غاصبند و این مقام، حق مسلم آن فریادگر است.» و در جای دیگر به صراحت هرچه تمام‌تر ندا برداشت: «الامام الخمینی ذخیرة الله للشیعة»؛ امام خمینی ذخیره خدا برای جهان تشیع است.

علامه غیر از تألیف کتب، به خدمات دیگرى نیز مى پرداخت، از جمله کتابخانه «مکتبة الامام امیرالمؤمنین العامه» در نجف از باقيات الصالحات آن بزرگوار بوده و از نظر کیفیت در شمار با ارزش ترین کتابخانه هاى علمى دنیاى اسلام است.

امینی از نگاه عالمان‌

  • سید ابوالحسن اصفهانی: «کتاب ارجمند‌ شهداء الفضیلة را با امعان نظر نگریستم و دیدم با حسن ظنی که‌ به‌ مؤلف‌ امینش – علّامه‌ امینی – دارم، مطابقت دارد. این پرچمدار دانش و ادب و قهرمان جنبش فکری اسلامی، همان‌گونه‌ است‌ که‌ زیبندۀ دانش و فضیلت و رای و بصیرت است.»
  • شیخ آقا بزرگ تهرانی: «از‌ خصوصیات‌ علّامه، محبت و ارادت کامل به آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) می‌باشد‌ که‌ زبانزد‌ همه‌ است‌ و می‌توان گفت: الغدیر اثری از آثار آن محبت‌ها می‌باشد... بعد از‌ اینکه به محتوی و عظمت علمی کتاب الغدیر پی بردم، دست به دعا برداشته و از خدا‌ طلب‌ نمودم که بقیه عمر‌ مرا‌ به علّامه امینی ببخشد، تا ایشان صورت واقع الغدیر بدهد...».
  • شیخ عباس قمی‌: «علّامه بزرگوار و مجاهد عالی‌قدر مرحوم حاج شیخ عبدالحسین فرزند احمد‌ امینی‌ تبریزی‌ از اعاظم علما و اکابر دانشمندان معاصر بوده است. مرحوم علّامه امینی حقاً از نوادر علماء معاصر بوده ‌است‌ که در راه خدمت به دین و ولایت تحمل شدائدی نمود و مسافرت‌هایی را به‌ کشورهای‌ هند‌ و پاکستان و سوریه و حلب و غیره کرده و مطالعات بسیاری در کتب و کتابخانه‌ها کرده و دائرةالمعارفی بنام الغدیر‌ در موضوع ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) و مثالب غاصبین حقش از‌ کتب اهل سنت نوشته‌ که‌ در فن خود بی‌نظیر و موجب استبصار بسیاری از اهل سنت که تقلید کورکورانۀ ستمکاران به اهل بیت (علیه‌السّلام) را می‌نمودند گردیده است.»
  • آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی: آیت‌الله‌ سید عبدالکریم موسوی اردبیلی در دیدار اعضای ستاد کنگرۀ علّامه امینی نقل کرده‌اند: «به یاد دارم که روزی‌ خدمت‌ مرحوم آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی حرکت می‌کردیم. مطلبی از‌ ایشان پرسیده بودم‌. وقتی‌ جوابم را گرفتم، می‌خواستم خداحافظی کنم که‌ فرمودند‌: «علّامه‌ امینی از ایران برگشته‌اند نمی‌خواهید، به دیدن‌ ایشان‌ برویم؟» عرض کردم: «امروز روز درس است، اگر اجازه بفرمایید، ما روز دیگری می‌رویم‌ و امروز‌ به درس‌هایمان می‌رسیم.» فرمود: «مطمئن‌ باشید‌، ثواب زیارت‌ ایشان‌ از‌ ثواب همۀ این درس‌ها بیش‌تر است‌.»
  • آیت‌الله محمد فاضل لنکرانی: «علّامه امینی با صرف دقت و تحمل مشقت‌ها و مسافرت‌های‌ متعدد‌، توانست یکی از بزرگ‌ترین خدمات ارزنده‌ را به عالم تشیع بنماید‌ و تا حدّ قابل اعتنایی از‌ مظلومیت‌ مکتب تشیع که امام آن نیز اول مظلوم عالم بود، بکاهد. حقیقتاً کتاب‌ الغدیر‌ مخصوصاً با قلم رسا و مطابق‌ روزش‌، توانسته‌ جمیع شبهات را‌ در‌ رابطۀ با مسئله امامت و وصایت‌ بلافصل‌ امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) پاسخی متناسب که مقبول عقل سلیم و منطقی خالی از تعصب است بدهد‌.»
  • آیت‌الله صافی گلپایگانی: «در عصر حاضر‌ و قرن‌ چهاردهم، علّامه‌ امینی یکی‌ از مفاخر بزرگ و نوابغ علم و ادب و خادمین موفق اسلام بود. تلاش مداوم و کوشش بی‌وقفۀ‌ آن‌ عالم جلیل، در معرفی حقایق اصل‌ و اصیل‌ اسلام‌ و معارف‌ حق‌ این دین حنیف‌ و مکتب‌ پربار و یگانه اَعدال قرآن کریم، اهل بیت (علیه‌السّلام)، کم‌نظیر بود.»

وفات

مرحوم علامه امینی، سرانجام در روز جمعه ۱۲ تیر ماه ۱۳۴۹ شمسی (برابر با ۲۸ ربیع الثانی ۱۳۹۰ ق) در ۷۰ سالگى در تهران دار فانی را وداع گفت. پیکر پاکش به نجف اشرف منتقل گردید و بعد از تشییع و طواف بر گرد مزار امیرالمؤمنین علیه‌السلام، در کتابخانه عمومى که خود تأسیس کرده بود به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. ترجمه الغدیر، محمدتقی واحدی و دیگران، ج ۱، ص ۱۵۴؛ علمای بزرگ شیعه، ص ۴۱۰
  2. علمای بزرگ شیعه، ص ۴۱۰
  3. گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران، ج ۲، ص ۷۲۷

منابع

آرشیو عکس و تصویر


مسابقه از خطبه ۷۶ و ۲۳۰ نهج البلاغه