مستکفی (خلیفه عباسی): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ مستكفى را به مستکفی (خلیفه عباسی) منتقل کرد)
جز
 
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
 
پس از برکناری [[متقى(خلیفه عباسی)|متقی]]، پسرش ابوالقاسم عبدالله ملقب به المستکفی بالله به [[خلافت]] رسید.
 
پس از برکناری [[متقى(خلیفه عباسی)|متقی]]، پسرش ابوالقاسم عبدالله ملقب به المستکفی بالله به [[خلافت]] رسید.
  
در زمان خليفه مستكفی براي نخستين بار يكی از سلسله‌هاي اسلامي [[ایران|ايران]] به نام [[آل بویه|آل بويه]] توانست [[عراق]] و دارالخلافه عباسي را تحت تسلط قرار دهد.<ref>خضري، احمدرضا؛ تاريخ خلافت عباسي، تهران، سمت، چاپ چهارم، 1383، ص110.</ref> امیر آل بویه که خوزستان و کرانه‌های آن را به چنگ آورده بود، به [[بغداد]] آمد و بدون جنگ و خونریزی در سال 334ق وارد بغداد شد. خلیفه که در حق او احترامی فراوان روا می‌داشت، سکه‌ای به نام او زد و او را معزالدوله نامید.
+
در زمان او احمد بن بویه آهنگ تصرف [[بغداد]] کرد و در [[جمادی الاولی]] سال ۳۳۴ ق، تقریباً بدون مانع مهمی و ظاهراً با توافق یا درخواست مخفیانه خلیفه، وارد بغداد شد. خلیفه، مستکفی، و ابن شیرزاد و دیگر سرداران ترک، پیش از ورود احمد از بغداد گریختند و چون به [[موصل]] رسیدند، ناگهان خلیفه از یاران خود جدا شد و به [[دارالخلافه]] بازگشت و [[بیعت]] احمد را با علاقه و خرسندی پذیرفت و او را به امیرالامرایی برگزید و به او لقب معزالدوله داد؛ همچنین برادر بزرگ او، علی، را عمادالدوله و برادر دیگرش، حسن، را رکن الدوله لقب داد و القاب آنان را بر سکه‌ها ضرب کرد و خلعت و لوای فرماندهی برای آنها ارسال کرد. بدین ترتیب دوران نفوذ تركان در دستگاه خلافت [[حکومت بنی عباس|عباسیان]] که با خلافت [[متوکل|متوكل]] آغاز شده بود پايان یافت و برای نخستین بار، یکی از سلسله‌های اسلامی که از [[ایران]] سر بر آورده بود توانست [[عراق]] و دارالخلافه عباسی را زیر سلطه خود بگیرد و بیش از یک قرن تعیین کننده سیاست‌های [[دستگاه خلافت عباسی]] باشد.<ref>خضری، سید احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ص ۱۷۱ و ۱۷۲.</ref>
  
دوران نفوذ تركان نیز در دستگاه خلافت [[حکومت بنی عباس|عباسیان]] با خلافت [[متوکل|متوكل]] آغاز و در خلال حكومت مستكفی پايان یافت. خلافت مستکفی یک سال و چهار ماه به طول انجامید.
+
از زمان سلطه [[آل بویه]] بر بغداد، از خلفای عباسی جز نامی باقی نماند و حتی وقایع و رویدادهای تاریخ خلافت بر محور امیران بویهی و دیگر امیران قدرتمند محلی دور می‌زد.
 +
 
 +
معزالدوله چندی پس از ورود به بغداد، به سبب سوءظنی که در حق مستکفی یافت، او را مخلوع و کور کرد و خلیفه‌ای دیگر را که فرمانبردار او بود با لقب [[المطیع لله]] به خلافت نشاند<ref>نک: تجارب الأمم، ج۲، ص۸۶-۸۷.</ref>.
 +
 
 +
خلافت مستکفی یک سال و چهار ماه به طول انجامید.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۹: سطر ۱۳:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
* خضری، سید احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، سمت، تهران، 1384 ش.  
*سعیده سلطانی مقدم، حکومت عباسیان، [http://www.pajoohe.ir  دانشنامه پژوهه]، بازیابی: 25 اسفند 1392.
+
*مستکفی، خلیفه عباسی، دانشنامه رشد
*دانشنامه رشد
 
 
{{خلفای بنی عباس}}
 
{{خلفای بنی عباس}}
 
[[رده:خلفای عباسی]]
 
[[رده:خلفای عباسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۳۲

پس از برکناری متقی، پسرش ابوالقاسم عبدالله ملقب به المستکفی بالله به خلافت رسید.

در زمان او احمد بن بویه آهنگ تصرف بغداد کرد و در جمادی الاولی سال ۳۳۴ ق، تقریباً بدون مانع مهمی و ظاهراً با توافق یا درخواست مخفیانه خلیفه، وارد بغداد شد. خلیفه، مستکفی، و ابن شیرزاد و دیگر سرداران ترک، پیش از ورود احمد از بغداد گریختند و چون به موصل رسیدند، ناگهان خلیفه از یاران خود جدا شد و به دارالخلافه بازگشت و بیعت احمد را با علاقه و خرسندی پذیرفت و او را به امیرالامرایی برگزید و به او لقب معزالدوله داد؛ همچنین برادر بزرگ او، علی، را عمادالدوله و برادر دیگرش، حسن، را رکن الدوله لقب داد و القاب آنان را بر سکه‌ها ضرب کرد و خلعت و لوای فرماندهی برای آنها ارسال کرد. بدین ترتیب دوران نفوذ تركان در دستگاه خلافت عباسیان که با خلافت متوكل آغاز شده بود پايان یافت و برای نخستین بار، یکی از سلسله‌های اسلامی که از ایران سر بر آورده بود توانست عراق و دارالخلافه عباسی را زیر سلطه خود بگیرد و بیش از یک قرن تعیین کننده سیاست‌های دستگاه خلافت عباسی باشد.[۱]

از زمان سلطه آل بویه بر بغداد، از خلفای عباسی جز نامی باقی نماند و حتی وقایع و رویدادهای تاریخ خلافت بر محور امیران بویهی و دیگر امیران قدرتمند محلی دور می‌زد.

معزالدوله چندی پس از ورود به بغداد، به سبب سوءظنی که در حق مستکفی یافت، او را مخلوع و کور کرد و خلیفه‌ای دیگر را که فرمانبردار او بود با لقب المطیع لله به خلافت نشاند[۲].

خلافت مستکفی یک سال و چهار ماه به طول انجامید.

پانویس

  1. خضری، سید احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ص ۱۷۱ و ۱۷۲.
  2. نک: تجارب الأمم، ج۲، ص۸۶-۸۷.


منابع

  • خضری، سید احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، سمت، تهران، 1384 ش.
  • مستکفی، خلیفه عباسی، دانشنامه رشد
خلفای بنی عباس
سفاح (132-136) • منصور (136-158) • مهدى (158-169) • هادى (169-170) • هارون الرشید (170-193) • امین (193-198) • مأمون (198-218) • معتصم (218-227) • واثق (227-232) • متوکل (232-247) • منتصر (247-248) • مستعین (248-251) • معتز (251-255) • مهتدى (255-256) • معتمد (256-279) • معتضد (279-289) • مكتفى (289-295) • مقتدر (295-320) • قاهر (320-322) • راضی (322-329) • متقی (329-333) • مستكفى (333-334) • مطیع (334-363) • طایع (363-381) • قادر (381-422) • قائم (422-467) • مقتدی (467-487) • مستظهر (487-512) • مسترشد (512-529) • راشد (529-530) • مقتفى (530-555) • مستنجد (555-566) • مستضىء (566-575) • ناصر (575-622) • ظاهر (622-623) • مستنصر (623-640) • مستعصم (640-656)
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه