آداب سخن گفتن: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(سنجش کیفی مقاله)
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{عالی}}
+
«سخن گفتن» به عنوان یکی از امتیازات [[انسان]]، گرچه در ابتدا بسیار آسان و بی‌مؤونه تلقی می‌گردد، اما به کارگیری این نعمت بی‌بدیل، دارای آداب و رسوم خاصی است، که در [[قرآن]] و روایات مورد توجه قرار گرفته است.
اسلام به پیروان خود اجازه نمی دهد که به هر صورتی سخن بگویند و در تعالیم اسلامی در مورد چگونگی سخن گفتن دستورات و توصیه هایی بیان شده است که می توان از آنها با عنوان آداب سخن گفتن یاد کرد.
 
  
 
==آداب سخن گفتن در قرآن==
 
==آداب سخن گفتن در قرآن==
  
قرآن زبان را به عنوان يكي از نعمت هايي كه به انسان داده شده است بر مي شمارد: {{متن قرآن|«أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَينَينِ، وَلِسانًا وَ شَفَتَينِ»}}. ([[سوره بلد]]/8ـ9)  
+
یکی از نعمتهایی که [[خداوند]] در [[قرآن مجید]] به آن اشاره فرموده، نعمت زبان و توانایی سخن گفتن است: {{متن قرآن|«أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَینَینِ * وَ لِسانًا وَ شَفَتَینِ»}} ([[سوره بلد]]، ۸-۹). این نعمت با آنکه حجم کوچکی نسبت به سایر اعضای بدن دارد، اما کارایی بسیار زیادی دارد و به همین علت هم می بینیم [[گناهان]] زیادی را برای این عضو بر شمرده اند.
  
برخي از آيات قرآن كه در آنها از در مورد سخن گفتن و آداب آن صحبت به ميان آمده است به شرح زير است:
+
در این گفتار در صدد آنیم که از دید قرآن کریم برخی خصوصیات گفتار و استفاده های صحیح و ناصحیح آن را بشناسیم تا سعی کنیم استفاده ما از این این عضو بدن، قرآنی باشد.
  
* چه كسي گفتارش نيكوتر است از كسي كه به سوي خدا دعوت مي كند؟ {{متن قرآن|«وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَي اللّهِ... »}}. ([[سوره فصلت]]/33)
+
* ۱. در سخن گفتن مواظب باشید؛ چرا که تمام سخنانتان نوشته می شود:{{متن قرآن|«وَ إِنَّ عَلَیکُمْ لَحافِظینَ * کِراماً کاتِبین»}} ([[سوره انفطار]]، ۱۰ـ۱۱)
* سلام كردن، بهترين شروع براي آغاز سخن با مؤمنان: {{متن قرآن|«وَ إِذا جاءَك الَّذينَ يؤْمِنُونَ بِاياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيكمْ...»}}. ([[سوره انعام]]/54)
+
* ۲. پاکان، در سخن گفتن نیز به پاکی هدایت یافته اند: {{متن قرآن|«وَ هُدُوا إِلَی الطَّیبِ مِنَ الْقَوْلِ ...»}} ([[سوره حج]]، ۲۴)
* سلام، اولين سخن ملائكه هنگام قبض روح پاكان: {{متن قرآن|«الَّذينَ تَتَوَفّاهُمُ الْمَلائِكةُ طَيبينَ يقُولُونَ سَلامٌ عَلَيكمْ...»}}. ([[سوره نحل]]/32)
+
* ۳. [[سلام]] کردن، بهترین شروع برای آغاز سخن با مؤمنان: {{متن قرآن|«وَ إِذا جاءَکَ الَّذینَ یؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیکُمْ...»}} ([[سوره انعام]]، ۵۴)
* آدمي زير زبانش پنهان است: {{متن قرآن|«...فَلَمّا كلَّمَهُ قالَ إِنَّك الْيوْمَ لَدَينا مَكينٌ أَمينٌ»}}. ([[سوره يوسف]]/54)
+
* ۴. سلام، اولین سخن [[ملائکه]] هنگام قبض روح پاکان: {{متن قرآن|«الَّذینَ تَتَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیبینَ یقُولُونَ سَلامٌ عَلَیکُمْ ...»}} ([[سوره نحل]]، ۳۲)
* پاكان، در سخن گفتن نيز به پاكي هدايت يافته اند: {{متن قرآن|«وَ هُدُوا إِلَي الطَّيبِ مِنَ الْقَوْلِ...»}}. ([[سوره حج]]/24)
+
* ۵. سلام، بهترین جواب جاهلان: {{متن قرآن|«... وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلامًا»}} ([[سوره فرقان]]، ۶۳)
* اكتفا كردن به سلام، بهترين جواب ابلهان: {{متن قرآن|«...وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلامًا»}}. ([[سوره فرقان]]/63)
+
* ۶. کسانی مورد [[شفاعت]] قرار می گیرند که گفتارشان مورد رضایت خداوند باشد: {{متن قرآن|«یوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِی لَهُ قَوْلاً»}} ([[سوره طه]]، ۱۰۹)
* كساني مورد شفاعت قرار مي گيرند كه گفتارشان مورد رضايت خداوند باشد: {{متن قرآن|«يوْمَئِذٍ لاتَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِي لَهُ قَوْلاً»}}. ([[سوره طه]]/109)
+
* ۷. محکم و مستدل حرف بزنید: {{متن قرآن|«یا أیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدًا»}} ([[سوره احزاب]]، ۷۰)
* محكم و مستدل حرف بزنيد: {{متن قرآن|«يا ايهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوااللّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَديدًا»}}. ([[سوره احزاب]]/70)
+
* ۸. در نصیحت دیگران سخن گفتن با نرمی احتمال تأثیرش بیشتر است: {{متن قرآن|«فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیّنًا لَعَلَّهُ یتَذَکَّرُ أَوْ یخْشی»}} (سوره طه، ۴۴)
* در نصيحت ديگران سخن گفتن با نرمي احتمال تأثيرش بيشتر است: {{متن قرآن|«فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَينًا لَعَلَّهُ يتَذَكرُ أَوْ يخْشي»}}. ([[سوره طه]]/44)
+
* ۹. با پدر و مادر بزرگوارانه سخن بگویید: {{متن قرآن|«... وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریمًا»}} ([[سوره اسراء]]، ۲۳)
* با پدر و مادر بزرگوارانه سخن بگوييد: {{متن قرآن|«...وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كريمًا»}}. ([[سوره اسراء]]/23)
+
* ۱۰. با مردم به نیکی سخن بگویید: {{متن قرآن|«... وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنًا ...»}} ([[سوره بقره]]، ۸۳)
* با مردم به نيكي سخن بگوييد: {{متن قرآن|«...وَقُولُوا لِلنّاسِ حُسْنًا...»}}. ([[سوره بقره]]/83)
+
* ۱۱. سخنان را بشنوید، اما به بهترینش عمل کنید: {{متن قرآن|«... فَبَشِّرْ عِبادِ * الَّذینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ...»}} ([[سوره زمر]]، ۱۷ـ۱۸)
* سخنان را بشنويد، اما به بهترينش عمل كنيد: {{متن قرآن|«...فَبَشِّرْ عِبادِالَّذينَ يسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ...»}}. ([[سوره زمر]]، 17ـ18)
+
* ۱۲. وقتی سوار بر مرکب می شوید، این [[آیه]] را بخوانید: {{متن قرآن|«... سُبْحانَ الَّذی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنّا لَهُ مُقْرِنینَ و انّا اِلی ربّنا لَمُنقَلِبون»}} ([[سوره زخرف]]، ۱۳).
  
==آداب سخن گفتن در فرهنگ دین==
+
==آداب سخن گفتن در روایات==
در کتاب "آيين گفتگو در فرهنگ دين" آداب زیر برای سخن گفتن بیان شده است:
 
  
* 1. سخن حق بگویید و با سخن خود حق را برملا سازید.
+
«قال الصّادق علیه السّلام: الکلام اظهار ما فی قلب المرء من الصّفاء و الکدر، و العلم و الجهل».
* 2. از روی علم و آگاهی سخن گفته و هیچگاه بدون تأمل کافی حرف نزنید: به آثار و پیامدهای حرفهای خود توجه کنید.
+
حضرت [[امام صادق]] علیه السّلام مى‌فرماید که: گویائى و تکلّم، ظاهر مى‌کند هر چه در باطن متکلّم است از صفا و کدورت، و از علم و جهل. یعنى: از کلام هر کس حال او ظاهر مى‌شود. و اگر صفاى باطن و ربط به مبدأ دارد، کلام او جز ذکر الهى و هدایت مردم و نقل حدیث و نشر مسائل علمى نخواهد بود. و اگر کلام او اکثر لغو و هجو و شعر و خبث است، دلیل [[قساوت قلب]] و عدم ربط به مبدأ است. و به همین قیاس است علم و جهل.
* 3. شمرده، بدون عجله و با صدای ملایم حرف بزنید.
 
* 4. سنجیده و بجا سخن گویید (سنجیده گویی) و حرف بیهوده (لغو) نزنید.
 
* 5. سعی کنید تنها به هنگام ضرورت صحبت کنید. (کم گویی)
 
* 6. مختصر و مفید سخن گویید. (آفه الکلام الاطاله)
 
* 7. در نقل سخنان، امانت را رعایت کنید.
 
* 8. در مورد اموری که به شما مربوط نیست، حرفی نزنید.
 
* 9. هرگز به گناه تکلم نکنید. (دروغ، غیبت، تهمت، تمسخر، شایعه، افشای سر، هتک حرمت، عیب جویی، دشنام، تحقیر، سخنان نیش دار و اختلاف افکنی)
 
* 10. در وقت خشم و هیجان، در امور مهم سخن نگویید.
 
* 11. هرگز الفاظ و جملات زشت و ناپسند بر زبان جاری نکنید.
 
* 12. در سخن گفتن حیا را رعایت کنید.
 
* 13. سطح درک مخاطبان را رعایت کنید.
 
* 14. در بین صحبت دیگران، حرف نزنید. (شنونده خوبی باشید.)
 
* 15. بکوشید تا سخنان شما همراه با تشویق دیگران باشد.
 
* 16. با سخنان خود، خوبی ها را به اطرافیان تلقین کنید.
 
* 17. نکات مثبت شخصیت افراد را یادآوری کنید.
 
* 18. در نقل لطیفه ها و سخنان خنده دار افراط نکنید و اگر قصد شوخی دارید، مخاطب را از جدی نبودن سخن خود آگاه کنید.
 
* 19. بهتر است در وقت صحبت، چهره ای متبسم داشته باشید.
 
* 20. بهتر است در بیان نقاط ضعف دیگران از کنایه استفاده کنید.
 
* 21. هیچگاه بی دلیل کسی را با حرفهایتان نترسانید.
 
* 22. در محاورات، فرهنگ مخاطبین خود را در نظر بگیرید.<ref>فرهنگ عمومی جملات و عبارات خاصی برای بیان شادی، غم، تبریک، تسلیت و... دارد که بهتر است این موارد را آموخته و رعایت کنیم.</ref>
 
* 23. صادقانه و از روی محبت صحبت کنید.
 
* 24. در وقت سخن گفتن، به حرکات فک و لب خود دقت کنید.<ref>می توانید در مقابل آیینه تمرین و حرکات نامناسب را اصلاح کنید.</ref>
 
* 25. حرکت دست و حالات چهره خود را با سخنانتان هماهنگ کنید.
 
* 26. وقتی با افراد بزرگتر از خود سخن می گویید، صدای خود را از صدای آنان بالاتر نبرید.
 
* 27. اشتیاق و آمادگی شنوندگان را برای شنیدن سخنانتان در نظر بگیرید.
 
* 28. شایسته است بدون آن که اظهار بزرگی کنید، سخناتان موجب هشدار و موعظه برای دیگران باشد.
 
* 29. سعی کنید سخنان شما، یاد خدا را در دل شنوندگان زنده کند و نیز سخنان خود را با نام خدا آغاز کنید.
 
* 30. از کلمات محترمانه بهره بگیرید. (عرض می کنم، خواهش می کنم، اختیار دارید و ضمیرهای جمع مانند: شما، ایشان و...)
 
* 31. حتی المقدور از سخنی که بار منفی دارد، خودداری کنید. (جملات تنفرآمیز، یأس آور، حاکی از شکایت و گله، انتقاد آمیز و سرزنش زا)
 
* 32. در غیر موارد لازم، از تکرار اظهارات خود بپرهیزید و در صورت نیاز، حرفتان را با بیانی رساتر تکرار کنید.
 
* 33. سعی کنید از جملات امری کمتر استفاده کنید و از زیاد بکاربردن ضمیر «من» بپرهیزید.
 
* 34. از آمیختن سخنان خود با اغراق و قسم زیاد خودداری کنید. در صورت نیاز، همراه با دلیل و برهان سخن گویید.
 
* 35. از بکارگیری کلمات و عبارات غیرمأنوس و ثقیل بپرهیزید.
 
* 36. سزاوار است سخنان شما، همیشه همراه با نقل کلام بزرگان دین و حکمت و حاوی نکات پندآموز باشد تا به رشد مخاطبان منجر شود.
 
* 37. دستور زبان فارسی را به خوبی فراگیرید و از بکار بردن الفاظ غربی بپرهیزید.<ref>صاحب نظرات فرهنگی، برای بسیاری از الفاظ نامأنوس واراداتی، معادلهای فارسی مناسب انتخاب کرده اند. شایسته است طالب محترم این موارد را شناخته و در بکارگیری و ترویج آن بکوشند.</ref>
 
* 38. در استفاده از کلمات با معانی مشترک، فهم شنونده را در نظر داشته باشید.
 
* 39. تکیه کلامهای زاید را با تمرین از سخنانتان حذف کنید. (بله ـ راستش ـ خوب ـ و...)
 
* 40. از پرخاشگری بپرهیزید و با سخن نرم با دیگران گفتگو کنید.
 
* 41. پیوسته در نظر داشته باشید که سخنان شما، حاکی از شخصیت و میزان عقل شماست. «اللسان میزان الانسان»<ref>غررالحکم، 1282.</ref> <ref>آيين گفتگو در فرهنگ دين، ص 1 - 5، نقل از [http://ahlolbait.com/article/800/%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D9%8A%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86 آداب گفتگو با دیگران، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم السلام]</ref>
 
  
==نحوه سخن گفتن در روایات==
+
«قال امیرالمؤمنین علیه السّلام: المَرءُ مَخبوءٌ تحتَ لسانِه».
* در کتاب مصباح الشریعه که به امام صادق علیه السلام منسوب است حدیث مفصل زیر درباه آداب سخن گفتن نقل شده است:
+
حضرت [[امیرالمؤمنین|امیرالمؤمنین]] علیه السّلام مى‌فرماید که: هر کسى پنهان است به زیر زبان خود. یعنى: تا حرف نزده است، معلوم نمى‌شود که عالم است یا جاهل؟ صالح است یا طالح؟
قال الصادق (ع): الكلام اظهار ما في القلب من الصفاء و الكدر و العلم و الجهل، و قال أمير المؤمنين (ع): المرء مخبوء تحت لسانه. فزن‌ كلامك‌ و أعرضه على العقل و المعرفة: فان كان للَّه و في اللَّه فتكلم به، و ان كان غير ذلك فالسكوت خير منه. و ليس على الجوارح عبادة أخف مؤنة و أفضل منزلة و أعظم قدرا عند اللَّه من كلام فيه رضى اللَّه عز و جل و لوجهه و نشر آلاء اللَّه و نعماته على عباده، ألا ترى أن اللَّه لم يجعل فيما بينه و بين رسله معنى يكشف ما اسر اليهم من مكنونات علمه و مخزونات وحيه غير الكلام، و كذلك بين الرسل و الامم، فثبت بهذا انه أفضل الوسائل و الطف العبادة.
 
  
'''ترجمه‌:'''
+
«فَزِن کلامک و اعرضه على العقل، فان کان للَّه و فی الله فتکلّم به، و ان کان غیر ذلک فالسّکوت خیر منه».
 +
مى‌فرماید که: هر گاه خواهى که متکلّم شوى به کلامى، باید که پیش از گفتن بسنجى آن حرف را به عقل خود، اگر شایسته گفتن باشد و ضرر دنیوى یا اخروى بر گفتن او مترتّب نشود، بگو: و اگر نه این چنین باشد و مظنّه ضررى در او باشد، مگو. و نگفتن او را واجب دان.
  
حضرت صادق (ع) فرمود: كلام ظاهر ساختن آن چيزيست كه در قلب باشد، از صفاء و كدورت و دانائى و نادانى. و امير المؤمنين (ع) فرموده است:
+
«فلیس على الجوارح عبادة اخفّ مئونة، و افضل منزلة، و اعظم قدرا عندالله من الکلام فی رضا الله و لوجهه، و نشر آلائه و نعمائه فی عباده».
 +
مى‌فرماید که: نیست هیچ عبادتى بر اعضا و جوارح، سبک‌تر از روى مؤنت و فاضل‌تر از روى قدر و مرتبه نزد خداوند عالم از کلامى که در رضاى خدا و از براى رضاى خدا گفته شود و متضمّن نشر نعمتهاى ظاهرى و باطنى الهى باشد در میان مردمان.
  
هر مردى پوشيده شده است در زير زبان خود. پس سخن خود را پيش از گفتن بيازماى و آن را با ميزان خرد و دانش بسنج. پس اگر براى خدا و در راه خداى‌ متعال است سخن بگوى، و اگر نه از سخن خوددارى كرده و ساكت باش، و بدان كه سكوت به خير و فائده تو است. و در ميان عبادات و طاعاتى كه از اعضاء و جوارح انسان سر مى‌زند، عبادتى كه چون سخن گفتن از جهت مايه سبكتر و از لحاظ منزلت سنگينتر و از نظر ارزش نزد خداوند متعال بيشتر و بالاتر باشد، پيدا نمى‌شود، البته آن كلامى كه در آن خشنودى و رضاى پروردگار بوده و براى او گفته شود، و يا به عنوان ذكر رحمت و نشر نعمتهاى او، و بيان صفات عظمت و جمال او باشد.
+
«ألا تَرى انّ الله عزّ و جلّ، لم یجعل فیما بینه و بین رسله معنى یکشف ما اسرّ إلیهم من مکنونات علمه، و مخزونات وحیه غیر الکلام، و کذلک بین الرّسل و الامم».
 +
یعنى: آیا نمى‌بینى که نگردانیده است خداوند در میان خود و پیغمبران خود و همچنین میان پیغمبران و امّتهاى ایشان هیچ چیز را وسیله ظهور مکنونات و مخزونات وحى خود غیر کلام را. یعنى: شرافت مرتبه کلام از اینجا ظاهر مى‌شود که به وسیله کلام مخزونات علم الهى به انبیاى او مى‌رسد و از ایشان به امّتهاى ایشان سمت ظهور مى ‌یابد.
  
آيا نمى‌بينى كه خداوند متعال در ميان خود و رسولانش براى كشف اسرار و بيان حقائق و اظهار علوم مخزون خود، چيزى را غير از كلام قرار نداده است، و وحى و تفهيم مطالب به وسيله كلام صورت گرفته است، و همچنين است وسيله تفهيم و تفاهم در ميان انبياء و مردم كه غير از كلام نيست. پس ثابت مى‌شود كه: كلام بهترين وسيله فهم معارف و رسيدن به حقائق و علوم است، و از اين لحاظ آن را لطيفترين عبادات محسوب مى‌كنيم.<ref> مصباح الشريعة، ترجمه حسن مصطفوى، ص190 </ref>
+
«فثبت بهذا انّه افضل الوسائل، و الطف العبادة».
==پانویس==
+
و به همین ثابت شد که کلام، فاضل‌ترین وسیله‌ها است و لطیف‌ترین عبادت است.
<references/>
+
 
 +
«و کذلک لا معصیة اشغل على العبد، و أسرع عقوبة عند الله، و اشدّها ملامة، و أعجلها سامة عند الخلق منه».
 +
چون جهات خوبى کلام را ذکر کرد، جهات بدى او را نیز مى‌خواهد بیان کند.
 +
مى‌فرماید که: از جمله بدى کلام این است که هیچ معصیتى در ترتّب مفاسد، بدتر از کلام نیست. چه، گاه باشد که به یک گفتن، جان و مال جمعى در خطر باشد. و دیگر آن که وبال و عقاب گفتن، زودتر از سایر معاصى به آدمى مى‌رسد. چه به یک کلمه ردّه، یا استخفاف [[شرع]]، استحقاق خلود [[جهنم|جهنّم]] بهم مى‌رسد، و سایر معاصى و [[فسق|فسوق]] چنین نیست. چه در سایر فسوق، انتظار [[توبه]] و احتمال قبول رجوع هست. دیگر آن که کلام، سخت‌ترین معاصى است از روى ملامت بر نفس. امّا ملامت اخروى، مثل ملامتى که مترتّب شود بر گفتن ردّه و مثل او، و امّا ملامت دنیا، مثل آن که کسى در حضور جمعى، حرفى گوید که سامعان بر او [[استهزاء|استهزا]] و سخریه کنند و خفیف شود و این خفّت و الم، مستمرّ است از وقت گفتن تا انقضاى عمر، که هر گاه به خاطر بیاید متأثّر مى‌شود و ملامت خود مى‌کند و بسا باشد که شدّت الم و غصّه، به کوفتهاى مهلک منجرّ شود. و نیز الم کلام و اثر او، زودتر به متکلّم مى‌رسد از الم کارهاى دیگر. چرا که معاصى دیگر، الم آنها به حسب ظاهر منحصر به [[آخرت]] است و الم کلام، هم در دنیا است و هم در آخرت، چنانکه دانستى.
 +
 
 +
«و اللّسان ترجمان الضّمیر و صاحب خبر القلب».
 +
مى‌فرماید که: زبان، ترجمان ضمیر است که هر چه در خاطر خطور کرد، زبان او را ترجمه مى‌کند و ظاهر مى‌کند. و زبان، صاحب خبر دل است و هر چه در دل است، زبان خبر از او مى‌دهد.
 +
 
 +
«و به ینکشف ما فی سرّ الباطن و علیه یحاسب الخلق یوم القیامة». و به وسیله زبان ظاهر مى‌شود هر چه در باطن، مکمون و مستور است. و بیشتر حساب خلایق در روز قیامت، متعلّق است به زبان و منوط است به گفتار زبان.
 +
 
 +
«و الکلام خمر یسکر القلوب و العقول ما کان منه لغیر الله».
 +
مى‌فرماید که: گفتگوئى که از براى خدا نباشد و لغو و بى‌فایده باشد، مثل خمر موجب بیهوشى عقل است و عقل را مئوف و ناقص مى‌کند.
 +
 
 +
«و لیس شی‌ء احقّ بطول السّجن من اللّسان».
 +
یعنى: نیست هیچ چیز سزاوارتر به زندان بودن در اکثر اوقات بلکه همیشه، از زبان، که زبان مستحقّ‌ترین چیزها است به زندان بودن در اکثر اوقات، بلکه به حبس مخلّد.
 +
 
 +
«قال بعض الحکماء: احفظ لسانک عن خبیث الکلام، و فی غیره لا تسکت ان استطعت».
 +
حکما گفته ‌اند که: حفظ کن زبان را از گفتار بد، که ضرر دنیوى یا اخروى در او باشد، و در غیر بد، اگر توانى و خوف آزار نباشد، بگو و ساکت مباش.
  
==منابع==
+
«فامّا السّکینة و الصّمت، فهی هیئة حسنة رفیعة من عند الله عزّ و جلّ لاهلها، و هم أمناء اسراره فی أرضه».
* [http://ahlolbait.com/article/800/%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D9%8A%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86 آداب گفتگو با دیگران، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم السلام]، بازیابی: 24 آبان ماه 1394.  
+
مى‌فرماید که: آرمیدگى و خاموشى، صفت خوب است و خوشاینده است و صاحب این دو صفت، چنانکه نزد خلق عزیز و مکرّم است، نزد خالق نیز مرتبه‌اش بلند است، و نیز صاحبان این دو صفت حفظ کننده اسرار الهى‌ اند در زمین.
* در آداب سخن گفتن‌، [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=32524 پژوهشکده باقرالعلوم].
+
ممکن است که «اسرار» عبارت از این دو صفت باشد. چه، هر صفت کمالى که از مبادى عالیه به نفوس قابله فایض مى‌شود، اسرارى است منسوب به جناب احدیت. و مى‌تواند که مراد از «اسرار» کمالاتى باشد که به سبب این صفات، فایض مى‌شود بر نفس. چه، هر که نفسش به آرام است و خیالات باطله و توهّمات زائفه در او راه ندارد و ساکت است، البتّه خالى از ذکر و فکر نخواهد بود.<ref> ترجمه مصباح الشریعة، ص: ۲۹۶-۲۹۹.
* آداب سخن گفتن در قرآن، حجت الله رحمانی، نشریه سروش وحی، اردیبهشت 1384، شماره 16، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5975/6015/62865 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: 25 دی ماه 1392.
+
</ref>
* آداب سخن گفتن در قرآن، زهرا کاشانی ها، مجله رشد آموزش قرآن، 1384 شماره 9، در دسترس در [http://www.ensani.ir/fa/content/90134/default.aspx پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی]، بازیابی: 25 دی ماه 1392.
+
==آداب سخنوری==
* مصباح الشريعة، ترجمه حسن مصطفوى، انجمن اسلامى حكمت و فلسفه ايران، تهران، چاپ اول، 1360ش
 
  
{{سنجش کیفی
+
بخشی از آداب سخنوری که زمینه تفاهم بهتر را فراهم و ما را از لغزش های احتمالی ایمن خواهد ساخت، به شرح زیر است:
|سنجش=شده
 
|شناسه= خوب
 
|عنوان بندی مناسب= خوب
 
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط
 
|جامعیت= متوسط
 
|رعایت اختصار= خوب
 
|سیر منطقی= خوب
 
|کیفیت پژوهش= ضعیف
 
}}
 
  
 +
* ۱. سخن حق بگویید و با سخن خود [[حق]] را بر ملا سازید.
 +
* ۲. از روی علم و آگاهی سخن گفته و هیچ گاه بدون تأمل کافی حرف نزنید؛ به آثار و پیامد های حرف های خود توجه کنید.
 +
* ۳. شمرده، بدون عجله و با صدای ملایم حرف بزنید.
 +
* ۴. سنجیده و بجا سخن گویید (سنجیده گویی) و حرف بیهوده ([[لغو از منظر قرآن|لغو]]) نزنید.
 +
* ۵. سعی کنید تنها به هنگام ضرورت صحبت کنید (کم گویی)
 +
* ۶. مختصر و مفید سخن گویید (آفةُ الکلامِ الإطالَة).<ref> غررالحکم و دررالکلم، تمیمی آمدی، ح ۳۹۶۶.</ref>
 +
* ۷. در نقل سخنان، امانت را رعایت کنید.
 +
* ۸. در مورد اموری که به شما مربوط نیست، حرفی نزنید.
 +
* ۹. هرگز به گناه تکلم نکنید ([[دروغ]]، [[غیبت (گناه)|غیبت]]، [[تهمت]]، [[تمسخر]]، [[شایعه]]، افشای سر، هتک حرمت، [[عیب جویی کردن|عیب جویی]]، [[سب و فحش دادن|دشنام]]، [[تحقیر]]، سخنان نیش دار و اختلاف افکنی).
 +
* ۱۰. در وقت خشم و هیجان، در امور مهم سخن نگویید.
 +
* ۱۱. هرگز الفاظ و جملات زشت و ناپسند بر زبان جاری نکنید.
 +
* ۱۲. در سخن گفتن [[حیا]] را رعایت کنید.
 +
* ۱۳. سطح درک مخاطبان را رعایت کنید.
 +
* ۱۴. در بین صحبت دیگران، حرف نزنید (شنونده خوبی باشید).
 +
* ۱۵. بکوشید تا سخنان شما همراه با تشویق دیگران باشد.
 +
* ۱۶. با سخنان خود، خوبی ها را به اطرافیان تلقین کنید.
 +
* ۱۷. نکات مثبت شخصیت افراد را یادآوری کنید.
 +
* ۱۸. در نقل لطیفه ها و سخنان خنده دار افراط نکنید و اگر قصد [[شوخی]] دارید، مخاطب را از جدی نبودن سخن خود آگاه کنید.
 +
* ۱۹. بهتر است در وقت صحبت، چهره ای [[تبسم|متبسم]] داشته باشید.
 +
* ۲۰. بهتر است در بیان نقاط ضعف دیگران از کنایه استفاده کنید.
 +
* ۲۱. هیچ گاه بی دلیل کسی را با حرفهایتان نترسانید.
 +
* ۲۲. در محاورات، فرهنگ مخاطبین خود را در نظر بگیرید.<ref> فرهنگ عمومی جملات و عبارات خاصی برای بیان شادی، غم، تبریک، تسلیت و ... دارد که بهتر است این موارد را آموخته و رعایت کنیم. </ref>
 +
* ۲۳. صادقانه و از روی محبت صحبت کنید.
 +
* ۲۴. در وقت سخن گفتن، به حرکات فک و لب خود دقت کنید.<ref> می توانید در مقابل آیینه تمرین و حرکات نامناسب را اصلاح کنید. </ref>
 +
* ۲۵. حرکت دست و حالات چهره خود را با سخنانتان هماهنگ کنید.
 +
* ۲۶. وقتی با افراد بزرگتر از خود سخن می گویید، صدای خود را از صدای آنان بالاتر نبرید.
 +
* ۲۷. اشتیاق و آمادگی شنوندگان را برای شنیدن سخنانتان در نظر بگیرید.
 +
* ۲۸. شایسته است بدون آن که اظهار بزرگی کنید، سخنانتان موجب هشدار و [[موعظه]] برای دیگران باشد.
 +
* ۲۹. سعی کنید سخنان شما، یاد [[خدا]] را در دل شنوندگان زنده کند و نیز سخنان خود را با نام خدا آغاز کنید.
 +
* ۳۰. از کلمات محترمانه بهره بگیرید. (عرض می کنم، خواهش می کنم و ضمیر های جمع مانند: شما، ایشان، و...).
 +
* ۳۱. حتی المقدور از سخنی که بار منفی دارد، خودداری کنید (جملات تنفرآمیز، یأس آور، حاکی از شکایت و گله و سرزنش زا).
 +
* ۳۲. در غیر موارد لازم، از تکرار اظهارات خود بپرهیزید و در صورت نیاز، حرفتان را با بیانی رساتر تکرار کنید.
 +
* ۳۳. سعی کنید از جملات امری کمتر استفاده کنید و از زیاد به کار بردن ضمیر «من» بپرهیزید.
 +
* ۳۴. از آمیختن سخنان خود با اغراق و [[قسم خوردن|قسم]] زیاد خود داری کنید. در صورت نیاز، همراه با دلیل و [[برهان]] سخن گویید.
 +
* ۳۵. از به کارگیری کلمات و عبارات غیر مأنوس و ثقیل بپرهیزید.
 +
* ۳۶. سزاوار است سخنان شما، همیشه همراه با نقل کلام بزرگان [[دین]] و [[حکمت]] و حاوی نکات پند آموز باشد، تا به رشد مخاطبان منجر شود.
 +
* ۳۷. دستور زبان فارسی را به خوبی فرا گیرید و از به کار بردن الفاظ غربی بپرهیزید.<ref> صاحب نظران فرهنگی، برای بسیاری از الفاظ نامأنوس واراداتی، معادلهای فارسی مناسب انتخاب کرده اند. شایسته است این موارد را شناخته و در به کارگیری و ترویج آن بکوشیم. </ref>
 +
* ۳۸. در استفاده از کلمات با معانی مشترک، فهم شنونده را در نظر داشته باشید.
 +
* ۳۹. تکیه کلام های زاید را با تمرین از سخنانتان حذف کنید. (بله، راستش، خوب و...).
 +
* ۴۰. از پرخاشگری بپرهیزید و با سخن نرم با دیگران گفتگو کنید. پیوسته در نظر داشته باشید که سخنان شما، حاکی از شخصیت و میزان عقل شماست؛ «اللسان میزان الانسان».<ref> غررالحکم، تمیمی آمدی، ح ۱۲۸۲. </ref>
 +
==پانویس==
 +
<references />
 +
==منابع==
 +
*شرح و ترجمه مصباح الشریعة، عبدالرزاق گیلانى، انتشارات پیام حق، تهران، ۱۳۷۷ شمسى‌.
 +
*آیین گفتگو در فرهنگ دین، ص ۱-۵، آداب گفتگو با دیگران، [http://www.andisheqom.com/Files/moshavere.php?idVeiw=31522&level=4&subid=31522 اندیشه قم]، بازیابی: ۲۵ دی ۱۳۹۲.
 +
*پژوهشکده باقرالعلوم، "در آداب سخن گفتن‌"، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، بازیابی: ۲۵ دی ۱۳۹۲.
 +
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده: آداب و سنن]]
 
[[رده: آداب و سنن]]
[[رده: صفات پسندیده]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۹

«سخن گفتن» به عنوان یکی از امتیازات انسان، گرچه در ابتدا بسیار آسان و بی‌مؤونه تلقی می‌گردد، اما به کارگیری این نعمت بی‌بدیل، دارای آداب و رسوم خاصی است، که در قرآن و روایات مورد توجه قرار گرفته است.

آداب سخن گفتن در قرآن

یکی از نعمتهایی که خداوند در قرآن مجید به آن اشاره فرموده، نعمت زبان و توانایی سخن گفتن است: «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَینَینِ * وَ لِسانًا وَ شَفَتَینِ» (سوره بلد، ۸-۹). این نعمت با آنکه حجم کوچکی نسبت به سایر اعضای بدن دارد، اما کارایی بسیار زیادی دارد و به همین علت هم می بینیم گناهان زیادی را برای این عضو بر شمرده اند.

در این گفتار در صدد آنیم که از دید قرآن کریم برخی خصوصیات گفتار و استفاده های صحیح و ناصحیح آن را بشناسیم تا سعی کنیم استفاده ما از این این عضو بدن، قرآنی باشد.

  • ۱. در سخن گفتن مواظب باشید؛ چرا که تمام سخنانتان نوشته می شود:«وَ إِنَّ عَلَیکُمْ لَحافِظینَ * کِراماً کاتِبین» (سوره انفطار، ۱۰ـ۱۱)
  • ۲. پاکان، در سخن گفتن نیز به پاکی هدایت یافته اند: «وَ هُدُوا إِلَی الطَّیبِ مِنَ الْقَوْلِ ...» (سوره حج، ۲۴)
  • ۳. سلام کردن، بهترین شروع برای آغاز سخن با مؤمنان: «وَ إِذا جاءَکَ الَّذینَ یؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیکُمْ...» (سوره انعام، ۵۴)
  • ۴. سلام، اولین سخن ملائکه هنگام قبض روح پاکان: «الَّذینَ تَتَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیبینَ یقُولُونَ سَلامٌ عَلَیکُمْ ...» (سوره نحل، ۳۲)
  • ۵. سلام، بهترین جواب جاهلان: «... وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلامًا» (سوره فرقان، ۶۳)
  • ۶. کسانی مورد شفاعت قرار می گیرند که گفتارشان مورد رضایت خداوند باشد: «یوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِی لَهُ قَوْلاً» (سوره طه، ۱۰۹)
  • ۷. محکم و مستدل حرف بزنید: «یا أیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدًا» (سوره احزاب، ۷۰)
  • ۸. در نصیحت دیگران سخن گفتن با نرمی احتمال تأثیرش بیشتر است: «فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیّنًا لَعَلَّهُ یتَذَکَّرُ أَوْ یخْشی» (سوره طه، ۴۴)
  • ۹. با پدر و مادر بزرگوارانه سخن بگویید: «... وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریمًا» (سوره اسراء، ۲۳)
  • ۱۰. با مردم به نیکی سخن بگویید: «... وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنًا ...» (سوره بقره، ۸۳)
  • ۱۱. سخنان را بشنوید، اما به بهترینش عمل کنید: «... فَبَشِّرْ عِبادِ * الَّذینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ...» (سوره زمر، ۱۷ـ۱۸)
  • ۱۲. وقتی سوار بر مرکب می شوید، این آیه را بخوانید: «... سُبْحانَ الَّذی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنّا لَهُ مُقْرِنینَ و انّا اِلی ربّنا لَمُنقَلِبون» (سوره زخرف، ۱۳).

آداب سخن گفتن در روایات

«قال الصّادق علیه السّلام: الکلام اظهار ما فی قلب المرء من الصّفاء و الکدر، و العلم و الجهل». حضرت امام صادق علیه السّلام مى‌فرماید که: گویائى و تکلّم، ظاهر مى‌کند هر چه در باطن متکلّم است از صفا و کدورت، و از علم و جهل. یعنى: از کلام هر کس حال او ظاهر مى‌شود. و اگر صفاى باطن و ربط به مبدأ دارد، کلام او جز ذکر الهى و هدایت مردم و نقل حدیث و نشر مسائل علمى نخواهد بود. و اگر کلام او اکثر لغو و هجو و شعر و خبث است، دلیل قساوت قلب و عدم ربط به مبدأ است. و به همین قیاس است علم و جهل.

«قال امیرالمؤمنین علیه السّلام: المَرءُ مَخبوءٌ تحتَ لسانِه». حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام مى‌فرماید که: هر کسى پنهان است به زیر زبان خود. یعنى: تا حرف نزده است، معلوم نمى‌شود که عالم است یا جاهل؟ صالح است یا طالح؟

«فَزِن کلامک و اعرضه على العقل، فان کان للَّه و فی الله فتکلّم به، و ان کان غیر ذلک فالسّکوت خیر منه». مى‌فرماید که: هر گاه خواهى که متکلّم شوى به کلامى، باید که پیش از گفتن بسنجى آن حرف را به عقل خود، اگر شایسته گفتن باشد و ضرر دنیوى یا اخروى بر گفتن او مترتّب نشود، بگو: و اگر نه این چنین باشد و مظنّه ضررى در او باشد، مگو. و نگفتن او را واجب دان.

«فلیس على الجوارح عبادة اخفّ مئونة، و افضل منزلة، و اعظم قدرا عندالله من الکلام فی رضا الله و لوجهه، و نشر آلائه و نعمائه فی عباده». مى‌فرماید که: نیست هیچ عبادتى بر اعضا و جوارح، سبک‌تر از روى مؤنت و فاضل‌تر از روى قدر و مرتبه نزد خداوند عالم از کلامى که در رضاى خدا و از براى رضاى خدا گفته شود و متضمّن نشر نعمتهاى ظاهرى و باطنى الهى باشد در میان مردمان.

«ألا تَرى انّ الله عزّ و جلّ، لم یجعل فیما بینه و بین رسله معنى یکشف ما اسرّ إلیهم من مکنونات علمه، و مخزونات وحیه غیر الکلام، و کذلک بین الرّسل و الامم». یعنى: آیا نمى‌بینى که نگردانیده است خداوند در میان خود و پیغمبران خود و همچنین میان پیغمبران و امّتهاى ایشان هیچ چیز را وسیله ظهور مکنونات و مخزونات وحى خود غیر کلام را. یعنى: شرافت مرتبه کلام از اینجا ظاهر مى‌شود که به وسیله کلام مخزونات علم الهى به انبیاى او مى‌رسد و از ایشان به امّتهاى ایشان سمت ظهور مى ‌یابد.

«فثبت بهذا انّه افضل الوسائل، و الطف العبادة». و به همین ثابت شد که کلام، فاضل‌ترین وسیله‌ها است و لطیف‌ترین عبادت است.

«و کذلک لا معصیة اشغل على العبد، و أسرع عقوبة عند الله، و اشدّها ملامة، و أعجلها سامة عند الخلق منه». چون جهات خوبى کلام را ذکر کرد، جهات بدى او را نیز مى‌خواهد بیان کند. مى‌فرماید که: از جمله بدى کلام این است که هیچ معصیتى در ترتّب مفاسد، بدتر از کلام نیست. چه، گاه باشد که به یک گفتن، جان و مال جمعى در خطر باشد. و دیگر آن که وبال و عقاب گفتن، زودتر از سایر معاصى به آدمى مى‌رسد. چه به یک کلمه ردّه، یا استخفاف شرع، استحقاق خلود جهنّم بهم مى‌رسد، و سایر معاصى و فسوق چنین نیست. چه در سایر فسوق، انتظار توبه و احتمال قبول رجوع هست. دیگر آن که کلام، سخت‌ترین معاصى است از روى ملامت بر نفس. امّا ملامت اخروى، مثل ملامتى که مترتّب شود بر گفتن ردّه و مثل او، و امّا ملامت دنیا، مثل آن که کسى در حضور جمعى، حرفى گوید که سامعان بر او استهزا و سخریه کنند و خفیف شود و این خفّت و الم، مستمرّ است از وقت گفتن تا انقضاى عمر، که هر گاه به خاطر بیاید متأثّر مى‌شود و ملامت خود مى‌کند و بسا باشد که شدّت الم و غصّه، به کوفتهاى مهلک منجرّ شود. و نیز الم کلام و اثر او، زودتر به متکلّم مى‌رسد از الم کارهاى دیگر. چرا که معاصى دیگر، الم آنها به حسب ظاهر منحصر به آخرت است و الم کلام، هم در دنیا است و هم در آخرت، چنانکه دانستى.

«و اللّسان ترجمان الضّمیر و صاحب خبر القلب». مى‌فرماید که: زبان، ترجمان ضمیر است که هر چه در خاطر خطور کرد، زبان او را ترجمه مى‌کند و ظاهر مى‌کند. و زبان، صاحب خبر دل است و هر چه در دل است، زبان خبر از او مى‌دهد.

«و به ینکشف ما فی سرّ الباطن و علیه یحاسب الخلق یوم القیامة». و به وسیله زبان ظاهر مى‌شود هر چه در باطن، مکمون و مستور است. و بیشتر حساب خلایق در روز قیامت، متعلّق است به زبان و منوط است به گفتار زبان.

«و الکلام خمر یسکر القلوب و العقول ما کان منه لغیر الله». مى‌فرماید که: گفتگوئى که از براى خدا نباشد و لغو و بى‌فایده باشد، مثل خمر موجب بیهوشى عقل است و عقل را مئوف و ناقص مى‌کند.

«و لیس شی‌ء احقّ بطول السّجن من اللّسان». یعنى: نیست هیچ چیز سزاوارتر به زندان بودن در اکثر اوقات بلکه همیشه، از زبان، که زبان مستحقّ‌ترین چیزها است به زندان بودن در اکثر اوقات، بلکه به حبس مخلّد.

«قال بعض الحکماء: احفظ لسانک عن خبیث الکلام، و فی غیره لا تسکت ان استطعت». حکما گفته ‌اند که: حفظ کن زبان را از گفتار بد، که ضرر دنیوى یا اخروى در او باشد، و در غیر بد، اگر توانى و خوف آزار نباشد، بگو و ساکت مباش.

«فامّا السّکینة و الصّمت، فهی هیئة حسنة رفیعة من عند الله عزّ و جلّ لاهلها، و هم أمناء اسراره فی أرضه». مى‌فرماید که: آرمیدگى و خاموشى، صفت خوب است و خوشاینده است و صاحب این دو صفت، چنانکه نزد خلق عزیز و مکرّم است، نزد خالق نیز مرتبه‌اش بلند است، و نیز صاحبان این دو صفت حفظ کننده اسرار الهى‌ اند در زمین. ممکن است که «اسرار» عبارت از این دو صفت باشد. چه، هر صفت کمالى که از مبادى عالیه به نفوس قابله فایض مى‌شود، اسرارى است منسوب به جناب احدیت. و مى‌تواند که مراد از «اسرار» کمالاتى باشد که به سبب این صفات، فایض مى‌شود بر نفس. چه، هر که نفسش به آرام است و خیالات باطله و توهّمات زائفه در او راه ندارد و ساکت است، البتّه خالى از ذکر و فکر نخواهد بود.[۱]

آداب سخنوری

بخشی از آداب سخنوری که زمینه تفاهم بهتر را فراهم و ما را از لغزش های احتمالی ایمن خواهد ساخت، به شرح زیر است:

  • ۱. سخن حق بگویید و با سخن خود حق را بر ملا سازید.
  • ۲. از روی علم و آگاهی سخن گفته و هیچ گاه بدون تأمل کافی حرف نزنید؛ به آثار و پیامد های حرف های خود توجه کنید.
  • ۳. شمرده، بدون عجله و با صدای ملایم حرف بزنید.
  • ۴. سنجیده و بجا سخن گویید (سنجیده گویی) و حرف بیهوده (لغو) نزنید.
  • ۵. سعی کنید تنها به هنگام ضرورت صحبت کنید (کم گویی)
  • ۶. مختصر و مفید سخن گویید (آفةُ الکلامِ الإطالَة).[۲]
  • ۷. در نقل سخنان، امانت را رعایت کنید.
  • ۸. در مورد اموری که به شما مربوط نیست، حرفی نزنید.
  • ۹. هرگز به گناه تکلم نکنید (دروغ، غیبت، تهمت، تمسخر، شایعه، افشای سر، هتک حرمت، عیب جویی، دشنام، تحقیر، سخنان نیش دار و اختلاف افکنی).
  • ۱۰. در وقت خشم و هیجان، در امور مهم سخن نگویید.
  • ۱۱. هرگز الفاظ و جملات زشت و ناپسند بر زبان جاری نکنید.
  • ۱۲. در سخن گفتن حیا را رعایت کنید.
  • ۱۳. سطح درک مخاطبان را رعایت کنید.
  • ۱۴. در بین صحبت دیگران، حرف نزنید (شنونده خوبی باشید).
  • ۱۵. بکوشید تا سخنان شما همراه با تشویق دیگران باشد.
  • ۱۶. با سخنان خود، خوبی ها را به اطرافیان تلقین کنید.
  • ۱۷. نکات مثبت شخصیت افراد را یادآوری کنید.
  • ۱۸. در نقل لطیفه ها و سخنان خنده دار افراط نکنید و اگر قصد شوخی دارید، مخاطب را از جدی نبودن سخن خود آگاه کنید.
  • ۱۹. بهتر است در وقت صحبت، چهره ای متبسم داشته باشید.
  • ۲۰. بهتر است در بیان نقاط ضعف دیگران از کنایه استفاده کنید.
  • ۲۱. هیچ گاه بی دلیل کسی را با حرفهایتان نترسانید.
  • ۲۲. در محاورات، فرهنگ مخاطبین خود را در نظر بگیرید.[۳]
  • ۲۳. صادقانه و از روی محبت صحبت کنید.
  • ۲۴. در وقت سخن گفتن، به حرکات فک و لب خود دقت کنید.[۴]
  • ۲۵. حرکت دست و حالات چهره خود را با سخنانتان هماهنگ کنید.
  • ۲۶. وقتی با افراد بزرگتر از خود سخن می گویید، صدای خود را از صدای آنان بالاتر نبرید.
  • ۲۷. اشتیاق و آمادگی شنوندگان را برای شنیدن سخنانتان در نظر بگیرید.
  • ۲۸. شایسته است بدون آن که اظهار بزرگی کنید، سخنانتان موجب هشدار و موعظه برای دیگران باشد.
  • ۲۹. سعی کنید سخنان شما، یاد خدا را در دل شنوندگان زنده کند و نیز سخنان خود را با نام خدا آغاز کنید.
  • ۳۰. از کلمات محترمانه بهره بگیرید. (عرض می کنم، خواهش می کنم و ضمیر های جمع مانند: شما، ایشان، و...).
  • ۳۱. حتی المقدور از سخنی که بار منفی دارد، خودداری کنید (جملات تنفرآمیز، یأس آور، حاکی از شکایت و گله و سرزنش زا).
  • ۳۲. در غیر موارد لازم، از تکرار اظهارات خود بپرهیزید و در صورت نیاز، حرفتان را با بیانی رساتر تکرار کنید.
  • ۳۳. سعی کنید از جملات امری کمتر استفاده کنید و از زیاد به کار بردن ضمیر «من» بپرهیزید.
  • ۳۴. از آمیختن سخنان خود با اغراق و قسم زیاد خود داری کنید. در صورت نیاز، همراه با دلیل و برهان سخن گویید.
  • ۳۵. از به کارگیری کلمات و عبارات غیر مأنوس و ثقیل بپرهیزید.
  • ۳۶. سزاوار است سخنان شما، همیشه همراه با نقل کلام بزرگان دین و حکمت و حاوی نکات پند آموز باشد، تا به رشد مخاطبان منجر شود.
  • ۳۷. دستور زبان فارسی را به خوبی فرا گیرید و از به کار بردن الفاظ غربی بپرهیزید.[۵]
  • ۳۸. در استفاده از کلمات با معانی مشترک، فهم شنونده را در نظر داشته باشید.
  • ۳۹. تکیه کلام های زاید را با تمرین از سخنانتان حذف کنید. (بله، راستش، خوب و...).
  • ۴۰. از پرخاشگری بپرهیزید و با سخن نرم با دیگران گفتگو کنید. پیوسته در نظر داشته باشید که سخنان شما، حاکی از شخصیت و میزان عقل شماست؛ «اللسان میزان الانسان».[۶]

پانویس

  1. ترجمه مصباح الشریعة، ص: ۲۹۶-۲۹۹.
  2. غررالحکم و دررالکلم، تمیمی آمدی، ح ۳۹۶۶.
  3. فرهنگ عمومی جملات و عبارات خاصی برای بیان شادی، غم، تبریک، تسلیت و ... دارد که بهتر است این موارد را آموخته و رعایت کنیم.
  4. می توانید در مقابل آیینه تمرین و حرکات نامناسب را اصلاح کنید.
  5. صاحب نظران فرهنگی، برای بسیاری از الفاظ نامأنوس واراداتی، معادلهای فارسی مناسب انتخاب کرده اند. شایسته است این موارد را شناخته و در به کارگیری و ترویج آن بکوشیم.
  6. غررالحکم، تمیمی آمدی، ح ۱۲۸۲.

منابع

  • شرح و ترجمه مصباح الشریعة، عبدالرزاق گیلانى، انتشارات پیام حق، تهران، ۱۳۷۷ شمسى‌.
  • آیین گفتگو در فرهنگ دین، ص ۱-۵، آداب گفتگو با دیگران، اندیشه قم، بازیابی: ۲۵ دی ۱۳۹۲.
  • پژوهشکده باقرالعلوم، "در آداب سخن گفتن‌"، دانشنامه پژوهه، بازیابی: ۲۵ دی ۱۳۹۲.