شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

حسن‌علی مروارید: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردن رده)
 
(۴۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
'''آیت الله میرزا حسنعلی مروارید''' (۱۲۹۰-۱۳۸۳ ش)، از فقها و عرفای معاصر [[شیعه]] و از شاگردان [[شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی|شیخ حسنعلی اصفهانی]] و [[میرزا مهدی اصفهانی]] بود. وی از جمله روحانیون مبارز و حامی انقلاب اسلامی در [[ایران]] بود و دو مدرسه علمیه بعثت و سعادت را پیش از پیروزی انقلاب تأسیس نمود. کتاب «تنبیهات حول المبدأ و المعاد»، خلاصه‌ای از درسهای معارف اوست که در دوره‌های متعدد به تدریس آنها پرداخته بود.
'''منبع:''' تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 6، صفحه 317
 
  
'''نویسنده:''' محمدعلي رحيميان
+
{{خوب}}
 +
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = میرزا حسن‌علی مروارید
 +
|تصویر=[[پرونده:حسنعلی مروارید.jpg|۲۵۰px|center]]
 +
|زادروز =  ۱۲۹۰ شمسی
 +
|زادگاه =  [[مشهد]]
 +
|وفات =  ۱۳۸۳ شمسی
 +
|مدفن =  مشهد، [[حرم امام رضا علیه السلام|حرم امام رضا علیه‌السلام]]
 +
|اساتید =  [[شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی|شیخ حسنعلی اصفهانی]]، [[میرزا مهدی اصفهانی]]، [[آیت الله بروجردی|سید حسین بروجردی]]، [[شیخ هاشم قزوینی]]،...
 +
|شاگردان = سید محمود مجتهدی سیستانی، میرزا علیرضا غروی، سید محمد موسوی نژاد، میرزا عبدالجواد غرویان، شیخ مسلم حائری،...
 +
|آثار = تنبیهات حول المبدأ و المعاد،...
 +
}}
  
'''ولادت'''
+
==ولادت و خاندان==
  
آیت الله حاج میرزا حسنعلی مروارید در روز هشتم [[شوال]] 1329 ق. در [[مشهد]] مقدس پا به عرصه حیات نهاد. پدرش، حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدرضا مروارید (1299ـ1338 ق) از عالمان وارسته مشهد بود و با عالم ربانی، حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودكی، رابطه دوستی و عقد اخوت داشت.<ref> روزنامه قدس, 19/7/1383.</ref>
+
میرزا حسنعلی مروارید در روز هشتم [[شوال]] ۱۳۲۹ ق. (۱۲۹۰ ش) در [[مشهد]] مقدس پا به عرصه حیات نهاد. پدرش، حجت الاسلام شیخ محمدرضا مروارید (۱۲۹۹ـ۱۳۳۸ ق) از عالمان وارسته مشهد بود و با عالم ربانی، [[شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی|شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی]]، رابطه دوستی و عقد اخوت داشت.<ref> روزنامه قدس، ۱۹/۷/۱۳۸۳.</ref>
  
شهرت «مروارید» در این خاندان، به دلیل انتساب آنان به یكی از مشهورترین رجال ادب و هنر عصر تیموری، یعنی خواجه شهاب‌الدین عبدالله مروارید كرمانی (865 ـ955 ق) می‌باشد. عموی آیت الله مروارید، حاج شیخ اكبر مروارید نیز از عالمان و شاگردان محقق بزرگ، آخوند محمدكاظم خراسانی بوده است. جد مادری وی، عالم ربانی و صاحب كرامات آیت الله حاج شیخ حسنعلی تهرانی (م 1329 ق) از شاگردان برجسته میرزای شیرازی و از عالمان نامدار قرن چهاردهم هجری در [[مشهد]] مقدس بوده است. نام حسنعلی به یاد آن اسوه [[تقوا]] و نیز به احترام حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودكی بر آیت الله مروارید نهاده شده است.
+
شهرت «مروارید» در این خاندان، به دلیل انتساب آنان به یکی از مشهورترین رجال ادب و هنر عصر تیموری، یعنی خواجه شهاب‌الدین عبدالله مروارید کرمانی (۸۶۵ ـ۹۵۵ ق) می‌باشد. عموی آیت الله مروارید، حاج شیخ اکبر مروارید نیز از عالمان و شاگردان محقق بزرگ، [[آخوند خراسانی]] بوده است. جد مادری وی، عالم ربانی و صاحب کرامات [[شیخ حسنعلی تهرانی]] (م، ۱۳۲۹ ق) از شاگردان برجسته [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] و از عالمان نامدار قرن چهاردهم هجری در [[مشهد]] مقدس بوده است. نام حسنعلی به یاد آن اسوه [[تقوا]] و نیز به احترام حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی بر آیت الله مروارید نهاده شده است.
  
آیت الله میرزا حسنعلی مروارید در سال 1337 ق و در اوان 9 سالگی، پدر بزرگوارش را از دست داد و مطابق وصیت پدر، تحت نظارت دوست معتمد او، حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودكی) و تربیت و تدبیر مادری وارسته و اهل تهجد قرار گرفت. او در خانواده‌ای كه سه پسر نه ساله، هفت ساله و نوزاد داشت، تكیه‌گاه مادر در سختی های خانواده بود. صبوری بر رنج یتیمی و مشكلات زندگی، عظمت روح این كودك را نشان می دهد. حاج شیخ حسنعلی نخودكی، پس از فوت دوست دیرین خویش، فرزند مستعد وی را با احترام و تكریم، میرزا حسنعلی خطاب می كرد؛ گویی در پیشانی بلند، چشمان نافذ و چهره مصمم او، آینده‌ای سرشار از [[علم]]، [[استقامت]]، [[تقوا]] و خدمت را خوانده بود.<ref> روزنامه جمهوری اسلامی، چهارشنبه، 22/7/1383 ش؛ افق حوزه، 27/7/1383.</ref>
+
آیت الله میرزا حسنعلی مروارید در سال ۱۳۳۷ ق و در اوان ۹ سالگی، پدر بزرگوارش را از دست داد و مطابق وصیت پدر، تحت نظارت دوست معتمد او، شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودکی) قرار گرفت. حاج شیخ حسنعلی نخودکی، پس از فوت دوست دیرین خویش، فرزند مستعد وی را با احترام و تکریم، میرزا حسنعلی خطاب می کرد؛ گویی در پیشانی بلند، چشمان نافذ و چهره مصمم او، آینده‌ای سرشار از [[علم]]، [[استقامت]]، [[تقوا]] و خدمت را خوانده بود.<ref> روزنامه جمهوری اسلامی، چهارشنبه، ۲۲/۷/۱۳۸۳ ش؛ افق حوزه، ۲۷/۷/۱۳۸۳.</ref>
  
'''حیات علمی'''
+
==تحصیل و استادان==
  
آیت الله مروارید پس از یادگیری خواندن و نوشتن، قرائت جز سی‌ام [[قرآن]] و كلیات سعدی نزد استاد مكتب، در 13 سالگی به دلیل علاقه وافر به علوم اسلامی وارد حوزه علمیه شد. وی در مسیر دانش اندوزی، ادبیات را نزد استادان مطرح آن زمان و [[منطق]] را نزد شیخ قربانعلی شریعتی، برادر بزرگ استاد محمدتقی شریعتی آموخت. وی از استادان ذیل بیشترین بهره را برد:
+
آیت الله مروارید پس از یادگیری قرائت [[جزء (قرآن)|جزء]] سی‌ام [[قرآن]] و کلیات [[سعدی]] نزد استاد مکتب، در ۱۳ سالگی به دلیل علاقه وافر به [[علوم اسلامی]] وارد [[حوزه علمیه|حوزه علمیه]] مشهد شد. وی در مسیر دانش اندوزی، ادبیات را نزد استادان مطرح آن زمان و [[منطق]] را نزد شیخ قربانعلی شریعتی، برادر بزرگ استاد [[محمدتقی شریعتی]] آموخت. وی از استادان ذیل بیشترین بهره را برد:
  
* 1. حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودكی)؛
+
*[[شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی|شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی]]
 +
*آیت الله [[شیخ هاشم قزوینی]]
 +
*آیت الله [[میرزا مهدی اصفهانی]]: شیخ مروارید یکی از شاگردانی بود که با کمی سن، در کنار انبوه شاگردان و بزرگانی همچون استاد خود، آیت الله شیخ هاشم قزوینی، پای درس میرزا می نشست و از همین ایام رابطه وی با آیت الله [[میرزا جواد آقا تهرانی]] آغاز شد و از آن پس سالیان متمادی با وی همدرس و هم بحث و تا آخر عمر با او همراه و همگام بود.
 +
*آیت الله [[آیت الله بروجردی|سید حسین بروجردی]]: آیت الله مروارید پس از وفات میرزا مهدی اصفهانی، برای ادامه تحصیل و کسب فیض از محضر آیت الله بروجردی به [[قم]] رفت. موضوع درس این استاد در آن وقت، «حجیت اخبار» بود. روزی اشکالی نسبت به موضوعی در درس برایش پیش آمد؛ آن را نوشت و توسط شخصی برای آیت الله بروجردی فرستاد. آیت الله بروجردی اشکال را پسندید و هنگام تدریس جواب آن را ارائه کرد.
  
* 2. آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی؛
+
آیت الله مروارید یک ماه در قم اقامت کرد؛ ولی بر اثر بدی آب و هوا و تنگی نفس که او را می‌آزرد، مجبور به بازگشت به [[مشهد]] مقدس شد.
  
* 3. آیت الله میرزا مهدی اصفهانی.
+
==تدریس و شاگردان==
  
'''همدرسان'''
+
آیت الله مروارید پس از بازگشت به [[مشهد]] مقدس، در [[حوزه علمیه]] به تدریس خارج [[فقه]] و معارف دینی پرداخت و قریب چهل سال، بسیاری از دانشوران علوم و معارف اسلامی را از درس ها و بیانات علمی خود بهره‌مند ساخت. وی ضمن تدریس خارج فقه، هفته‌ای یک روز به شرح [[احادیث]] اخلاقی می‌پرداخت. اینک بسیاری از شاگردان وی، عالمانی برجسته و وارسته اند و مشغول تدریس درس های خارج فقه و اصول و اداره مؤسسات بزرگ پژوهشی [[علوم اسلامی]] هستند. برخی از شاگردان وی عبارتند از:
  
پس از بازگشت آیت الله میرزا مهدی اصفهانی به [[مشهد]]، آیت الله مروارید یكی از شاگردانی بود كه با كمی سن، در كنار انبوه شاگردان و بزرگانی، همچون استاد خود، آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی، پای درس میرزا می نشست و از همین ایام رابطه علمی و دوستی وی با آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی آغاز شد و از آن پس سالیان متمادی با وی همدرس و هم بحث و تا آخر عمر با او همراه و همگام بود.
+
*سید محمود مجتهدی سیستانی،
 +
*میرزا علیرضا غروی،
 +
*سید محمد موسوی نژاد،
 +
*میرزا عبدالجواد غرویان،
 +
*شیخ حبیب الله مهمان نواز،
 +
*شیخ مسلم حائری،
 +
*شیخ علی اکبر علیزاده یزدی،
 +
*شیخ محمود اکبرزاده،
 +
*سید احمد صدر ایازی،
 +
*شیخ علی اکبر الهی خراسانی.
  
'''یك خاطره'''
+
آیت الله مروارید در طول حیات پربرکت خویش، در کنار تدریس و تعلیم، به تأسیس و حمایت مدارس علمیه پرداخت. مدرسه هاى علمیه بعثت و سعادت در مشهد، نمونه هایى از این مدارس است که طلاّب و روحانیون زیادى در آنها به فراگیرى علوم اسلامی مشغولند.
  
در زمان رضاشاه، عمامه بر سرگذاشتن برای طلاب علوم دینی ممنوع شد و همه كلاهی شدند؛ جز عده‌ای كه جواز استفاده از عمامه و لباس را می‌گرفتند. آیت الله مروراید می‌گوید: «وقتی همه كلاهی شدند، ما هم پالتو پوشیدیم و یك كلاه شاپو به دست گرفتیم و رفتیم خدمت میرزا ایشان وقتی ما را مشاهده كرد (برای دلداری ما)، با یك تشر گفتند: مگر مسلمانی به عمامه است؛ اشكال ندارد». مرحوم میرزا با این كمی توانست جواز بگیرد، ولی این كار را نكرد و تقریباً چهار سال از منزل بیرون نیامد و شب ها در منزل درس می‌گفت.
+
==آثار مکتوب==
 +
[[پرونده:Tanbihat.jpg|thumb|left|تنبیهات حول المبدأ والمعاد - یکی از آثار آیت الله مروارید]]
  
'''سفر به قم'''
+
آیت الله مروارید تسلطی کم نظیر بر معارف [[اهل بیت]] علیهم السلام و تبحری چشمگیر در تفسیر روایات و [[فقه الحدیث]] داشت. بیشترین شهرت علمی وی در تبیین و توضیح معارف [[علم کلام|کلامی]]، اعتقادی و ضوابط دین شناسی در مکتب اهل بیت علیهم السلام به سبک استاد خویش است. کتاب «تنبیهات حول المبدأ والمعاد»، خلاصه‌ای از درس های معارف اوست که در دوره‌های متعدد به تدریس آنها پرداخته بود و بنا به خواهش تنی چند از شاگردان، آن را به صورت کتابی مستقل به رشته تحریر درآورد. این کتاب با چاپ و ترجمه‌های متعدد، مورد استقبال دانش پژوهان و اندیشمندان قرار گرفته است.
  
آیت الله مروارید پس از وفات استاد خویش، میرزا مهدی اصفهانی، برای ادامه تحصیل و كسب فیض از محضر آیت الله بروجردی به [[قم]] رفت. موضوع درس این استاد در آن وقت، «حجیت اخبار» بود. وی درس را به عربی می نوشت. روزی اشكالی نسبت به موضوعی در درس برایش پیش آمد؛ آن را نوشت و توسط شخصی برای آیت الله بروجردی فرستاد. آیت الله بروجردی اشكال را پسندید و هنگام تدریس جواب آن را ارائه كرد. او معتقد بود كه حجیت اخبار، طریقی محض است.
+
==فعالیتهای اجتماعی و سیاسی==
  
آیت الله مروارید یك ماه در [[قم]] اقامت كرد؛ ولی بر اثر بدی آب و هوا و تنگی نفس كه او را می‌آزرد، مجبور به بازگشت به مشهد مقدس شد. آیت الله مروارید می‌گوید: «آیت الله بروجردی یكی از مقسمین شهریه خود را فرستاد درب منزل من كه شما چه تصمیم گرفتید؛ می خواهید بمانید یا نه؟ من در جواب گفتم: خیر، قصد مراجعت به [[مشهد]] را دارم؛ البته مراجعت من با مشورت با حضرت آیت الله سید صدرالدین (صدر) رحمه الله علیه بود؛ چون ایشان گفتند گمان نمی كنم احتیاج به ماندن در قم داشته باشید».
+
انقلاب اسلامی [[ایران]] با هدایت و حمایت مستقیم روحانیون و عالمان دینی به وقوع پیوست. در این انقلاب، عالمان [[مشهد]]، مانند آیت الله مروارید، همگام با دیگر عالمان کشور، در سال های آغازین و نیز ایام پیروزی انقلاب، به ایفای نقش پرداختند.  
  
'''تدریس در حوزه مشهد'''
+
در مهر ماه ۱۳۴۱ ش. پس از تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، عالمان طراز اول [[قم]]، شبانه جلسه‌ای را در منزل آیت الله حائری تشکیل داده، به بحث پیرامون آن نشستند. عالمان مشهد نیز پس از اطلاع از حرکت مراجع و شخصیت های روحانی قم به منظور دستیابی به یک روش مشخص در برخورد با دولت، مجمعی مرکب از عالمانی همچون: [[سید محمدهادی میلانی|آیت الله میلانی]]، آیت الله [[شیخ مجتبی قزوینی]] و آیت الله مروارید تشکیل دادند. این جلسه تا اواخر سال ۱۳۴۳ ش. به تناوب و به صورت مخفیانه هر دفعه در منزل یکی از اعضای آن برگزار می شد و در آن، دیدگاه‌ها بیان می شد و شب های شنبه یکی از آنان در مجلس درس خود، نظر انجمن عالمان و مواضع مشترک آنان را مطرح می کرد.
  
آیت الله مروارید پس از بازگشت به [[مشهد]] مقدس، در [[حوزه علمیه]] به تدریس خارج [[فقه]] و [[معارف دینی]] پرداخت و قریب چهل سال، بسیاری از دانشوران علوم و معارف اسلامی را از درس ها و بیانات علمی خود بهره‌مند ساخت. وی ضمن تدریس خارج فقه، هفته‌ای یك روز به شرح [[احادیث]] اخلاقی می‌پرداخت. اینك بسیاری از شاگردان وی، عالمانی برجسته و وارسته اند و مشغول تدریس درس های خارج فقه و اصول و اداره موسسات بزرگ پژوهشی علوم اسلامی هستند. برخی از اعضای مجلس خبرگان رهبری و نمایندگان ولی فقیه در استان ها و امامان جمعه نیز از جمله شاگردان وی محسوب می‌شوند.
+
در پی حادثه خونبار [[مدرسه فیضیه]] در دوم فروردین ۱۳۴۲ ش. در دوازدهم همان ماه، آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی، حاج شیخ حسنعلی مروارید و میرزا جواد آقای تهرانی با ارسال تلگرافی به [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|آیت الله گلپایگانی]]، مراتب تأثر خود را از این فاجعه اعلام نمودند.
  
'''آثار مكتوب'''
+
پس از آزادی [[امام خمینی]] و مراجعت وی به [[قم]] در ۱۳۴۳ ش. عالمان و شخصیت های برجسته دینی و سیاسی و توده‌های مردم به دیدار وی رفتند. از مشهد نیز هیئتی از عالمان که آیت الله شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله شیخ حسنعلی مروارید هم در میان آن ها بودند، به قم عزیمت کردند و شب ۲۷ فروردین به حضور وی رسیدند. پس از تبعید امام خمینی به [[ترکیه]]، در سیزدهم آبان ۱۳۴۳ ش. جمعی از عالمان طراز اول [[مشهد]]، مانند آیت الله میرزا حسنعلی مروارید، در منزل آیت الله میلانی اجتماع کردند و به مذاکره و تبادل نظر و تصمیم‌گیری برای آینده پرداختند. وی همچنین در دوره‌های مختلف انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با صدور اطلاعیه، حمایت خود را از کاندیداهای ارزشی و اصول گرا اعلام کرد.
  
آیت الله مروارید تسلطی كم نظیر بر معارف [[اهل بیت]] علیهم السلام و تبحری چشمگیر در تفسیر روایات و فقه الحدیث داشت. بیشترین شهرت علمی وی در تبیین و توضیح معارف كلامی، اعتقادی و ضوابط دین شناسی در مكتب اهل بیت علیهم السلام به سبك استاد خویش است. كتاب «تنبیهات حول المبدا والمعاد»، خلاصه‌ای از درس های معارف اوست كه در دوره‌های متعدد به تدریس آن ها پرداخته بود و بنا به خواهش تنی چند از شاگردان، آن را به صورت كتابی مستقل به رشته تحریر درآورد. این كتاب با چاپ و ترجمه‌های متعدد، مورد استقبال دانش پژوهان و اندیشمندان قرار گرفته است.
+
پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از بزرگان همچون آیت ‌اللّه‌ مروارید نگران سامان امور کشور و اداره نظام بودند؛ اما او پس از شنیدن خبر انتخاب [[سید علی حسینی خامنه ای|حضرت آیت الله خامنه‌ای]] به رهبری، ابراز خوشوقتی نموده و معتقد بود که فردی خوش فکر، مانند آیت الله خامنه‌ای مایه اطمینان است و می فرمود: «من ایشان را از نوجوانی می شناسم. پدر ایشان با ما رفت و آمد داشت. خود ایشان هم طلبه‌ای مستعد و فاضل بود. من در ایام ریاست جمهوری ایشان نیز به ایشان علاقه‌مند بودم.»<ref> روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۲/۷/۱۳۸۳ ش.</ref>
  
'''حیات اجتماعی'''
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
انقلاب اسلامی ایران از معدود حوادث سیاسی بزرگ جهان است كه با هدایت و حمایت مستقیم روحانیون و عالمان دینی به وقوع پیوست. در این انقلاب، عالمان [[مشهد]]، مانند آیت الله مروارید، همگام با دیگر عالمان كشور، در سال های آغازین و نیز ایام پیروزی انقلاب، به ایفای نقش پرداختند.  
+
‌حضرت آیت ‌اللّه‌ مروارید در ابعاد اخلاقی و کسب مکارم انسانی مراحلی را طی کرده و از مصادیق بارز [[زهد]] و پارسایی و مجسمه [[تواضع]] و فروتنی و سعه صدر بودند. ایشان از دوستان صمیمی استاد و مربی [[اخلاق]]، آیت ‌اللّه [[میرزا جواد آقا تهرانی]] محسوب می‌شدند و قریب پنجاه سال با ایشان هم‌درس، همراه و همگام بودند.
  
در مهر ماه 1341 ش. پس از تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، عالمان طراز اول قم، شبانه جلسه‌ای را در منزل آیت الله حائری تشكیل داده، به بحث پیرامون آن نشستند. عالمان مشهد نیز پس از اطلاع از حركت مراجع و [[شخصیت ها]]ی روحانی قم به منظور دستیابی به یك روش مشخص در برخورد با دولت، مجمعی مركب از عالمانی همچون: آیت الله العظمی میلانی، آیت الله شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله مروارید تشكیل دادند. این جلسه تا اواخر سال 1343 ش. به تناوب و به صورت مخفیانه هر دفعه در منزل یكی از اعضای آن برگزار می شد و در آن، دیدگاه‌ها بیان می شد و شب های شنبه یكی از آنان در مجلس درس خود، نظر انجمن عالمان و مواضع مشترك آنان را مطرح می كرد. در پی حادثه خونبار [[مدرسه فیضیه]] در دوم فروردین 1342 ش. در دوازدهم همان ماه، آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی، حاج شیخ حسنعلی مروارید و میرزا جواد آقای تهرانی با ارسال تلگرافی به آیت الله العظمی گلپایگانی، مراتب تاثر خود را از این فاجعه اعلام نمودند. همچنین پس از بازداشت [[امام خمینی]]، آیت الله قمی و آیت الله محلاتی در [[قم]]، [[مشهد]] و [[شیراز]] آیت الله مرعشی نجفی به منظور زیارت حرم حضرت [[امام رضا]] علیه السلام و دیدار با عالمان مشهد در روز چهارشنبه 27/6/1342 ش. به مشهد سفر كرد و بلافاصله پس از ورود وی، اطلاعیه‌ای از سوی برخی از عالمان مشهد مانند، آیت الله حاج شیخ حسنعلی مروارید، منتشر گردید.
+
آیت ‌اللّه مروارید به دنیا بی‌اعتنا بودند و زندگی ساده‌ای داشتند و تمام دیدارهای مردمی و رفت و آمد شخصیت‌های علمی و مسئولان بلندپایه کشوری را در منزلی قدیمی و محقر و در اتاقی ساده انجام می‌دادند. او در تمام عمر، کسی را به خویش دعوت نکرد و با آن که برخی از شاگردان او سال هاست که مجتهدند، اعلام [[مرجعیت]] نکرد و رساله و حاشیه ننوشت. نه تنها در هیچ منظر اجتماعی خود را عرضه نداشت، بلکه از آن گریزان بود.
  
پس از آزادی [[امام خمینی]] رحمه الله علیه و مراجعت وی به [[قم]] در 18/1/1343 ش. عالمان و [[شخصیت ها]]ی برجسته دینی و سیاسی و توده‌های مردم به دیدار وی رفتند. از مشهد نیز هیئتی از عالمان كه آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله حاج شیخ حسنعلی مروارید هم در میان آن ها بودند، به قم عزیمت كردند و شب 27 فروردین به حضور وی رسیدند. پس از تبعید امام خمینی به [[تركیه]]، در سیزدهم آبان 1343 ش. جمعی از عالمان طراز اول [[مشهد]]، مانند آیت الله میرزا حسنعلی مروارید، در منزل آیت الله میلانی اجتماع كردند و به مذاكره و تبادل نظر و تصمیم‌گیری برای آینده پرداختند. در این جلسه عزم آن كردند كه پس از [[نماز صبح]]، در مسجد گوهرشاد تحصن كنند و حوزه و عموم مردم را نیز دعوت به همراهی كنند و اگر آن جا نیز بسته شود، در صحن كهنه اجتماع كنند كه به دلیل بستن مسجد و صحن ها، موفق به انجام تصمیم خود نگردیدند. وی همچنین در دوره‌های مختلف انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با صدور اطلاعیه، حمایت خود را از كاندیداهای ارزشی و اصول گرا اعلام كرد.
+
او به دنیا بی اعتنا بود و بی آن که حتی از زهد و سادگی بگوید، در متن زندگی خود به معنای واقعی زاهدانه زیست. همه دیدارهای مردمی و آمد و رفت شخصیت های علمی و مسئولان بلندپایه، در اتاق های ساده منزلی محقر و قدیمی صورت می گرفت. وی فردی [[متواضع]] بود؛ بدون آن که خود را متواضع جلوه دهد. در برابر پرسش ‌هایی که پاسخ آن کمتر از یقین بود، به راحتی کلمه «نمی‌دانم» را بر زبان می‌آورد و اگر پرسش کننده اصرار می‌کرد، با تاکید بر شاید و محتمل است و با کمال احتیاط، نظر خویش را طرح می کرد و حتی به دفاع از یقینیات خود نمی‌پرداخت و وارد بحث و جدل نمی‌گشت.
  
پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از بزرگان همچون او نگران سامان امور كشور و اداره نظام بودند؛ اما او پس از شنیدن خبر انتخاب حضرت آیت الله خامنه‌ای به رهبری، ابراز خوشوقتی نموده و معتقد بود كه فردی خوش فكر، مانند آیت الله خامنه‌ای مایه اطمینان است و می فرمود: «من ایشان را از نوجوانی می شناسم. پدر ایشان با ما رفت و آمد داشت. خود ایشان هم طلبه‌ای مستعد و فاضل بود. من در ایام ریاست جمهوری ایشان نیز به ایشان علاقه‌مند بودم.» وی با وجود كهولت سن و طعن برخی جاهلان، بارها به دیدن آیت الله خامنه‌ای رفت. در این دیدارها، رهبری در عین صمیمیت، با احترام و خضوع از خاطرات قدیم و برخی نكات در مورد روایات و [[احادیث]] سخن می گفت. مقام معظم رهبری در هر ملاقات با وی ضمن اظهار خوشوقتی از دیدن وی و اشتیاق به شنیدن سخنان ارزنده اظهار می‌داشت: «من واقعاً از این كه شما با این سن و ضعف قوا اظهار لطف می كنید، شرمنده و متاثر می شوم.» اما باز هم ایشان مصر ّ به این ملاقات بود.<ref> روزنامه جمهوری اسلامی، 22/7/1383 ش.</ref>
+
او با مهربانی با کودکان سخن می گفت و با همه عظمت علمی و وقار شخصیتی، گاهی برای آن که نوه خردسالش در منزل تنها و بی همبازی نماند، با او بازی می کرد. به شدت از عیب جویی برکنار بود.  
  
'''سیرت اخلاقی'''
+
آیت الله مروارید [[نماز]] را محور سلوک، و [[دعا]] و [[ذکر (اصطلاح اخلاق و عرفان)|ذکر]] را عمده‌ترین طریق تعالی می دانست. بر [[نماز اول وقت]]، بسیار حساس و به [[نماز جماعت|جماعت]] مقید بود و این مسائل، از خطوط مهم در تربیت فرزندان و نوادگان وی بشمار می رفت. در سلوک معنوی به ریاضت های خاص اساساً معتقد نبود و به شدت از آنها پرهیز کرد و دیگران را نیز از این روش ها نهی می کرد. او آیینه‌ای از سلوک جاری در زندگی و مراقبت و محاسبه، به جای ریاضت کشی بود. اساساً روش وی در سیر الی الله، توجه به عظمت خدای متعال و تفکر در نعمت‌های او، با محوریت نماز، دعا و ذکر بود. به [[نافله های شبانه روز|نوافل]] تاکید بسیار می ورزید.
  
آیت الله مروارید در ابعاد اخلاقی، نشانه زهد، پارسایی و ورع و مجسمه [[تواضع]]، خدمت و سعه صدر بود. وی مصداق روشن این آیه بود كه یار دیرینش آیت الله حاج میرزا جواد آقای تهرانی همواره تلاوت می كرد: «تلك الدار الاخره نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض و لافسادا». او در تمام عمر، كسی را به خویش دعوت نكرد و با آن كه برخی از شاگردان او سال هاست كه مجتهدند، اعلام [[مرجعیت]] نكرد و رساله و حاشیه ننوشت. خشتی روی هم ننهاد و منصبی نخرید و با این كه از استوانه‌های حوزه در امور اجتماعی بود، از این كه او نخستین امضاء را در بیانیه‌های عالمان رقم زد، سرباز می زد؛ نه تنها در هیچ منظر اجتماعی خود را عرضه نداشت، بلكه از آن گریزان بود.
+
رابطه خاص این عالم عامل، با [[امام رضا]] علیه السلام‌ خود حدیث مفصلی است. او با علاقه و سعی وافر، هر صبحگاهان به حرم ولی نعمت خود مشرف می شد و پس از [[زیارت]]، در پایین پای ضریح مطهر، به نجوا و گریه می‌نشست و تا آخر عمر پربرکتش، با وجود کهولت سن و ضعف بنیه، این عادت را ترک نکرد.
  
وی حتی از نگاه دوربین های عكاسی و فیلمبرداری نیز می گریخت و صورت خود را می پوشاند و تنها یكی دو مصاحبه خانوادگی به اصرار برخی منسوبین و با قول عدم پخش انجام داد. همین روحیه باعث گردید كه فرزندان وی نیز پا به وادی ترویج وی نگذارند. به این ترتیب، از این عالم عارف، تصاویر كمی در دست ماند؛ البته این اواخر با از دست رفتن بینایی ایشان، كار برای رسانه‌ها و علاقمندان هموار گشت و دیگر می شد به آسانی و بدون اطلاع یا ممانعت او، حضور پربركتش را ثبت كرد.
+
==وفات==
  
او به دنیا بی اعتنا بود و بی آن كه حتی از زهد و سادگی بگوید و درباره‌اش بیندیشد، در متن زندگی خود به معنای واقعی زاهدانه زیست. همه دیدارهای مردمی و آمد و رفت [[شخصیت ها]]ی علمی و مسئولان بلندپایه، در اتاق های ساده منزلی محقر و قدیمی صورت می گرفت. وی فردی [[متواضع]] بود؛ بدون آن كه خود را متواضع جلوه دهد. در برابر پرسش ‌هایی كه پاسخ آن كمتر از یقین بود، به راحتی كلمه «نمی‌دانم» را بر زبان می‌آورد و اگر پرسش كننده اصرار می‌كرد، با تاكید بر شاید و محتمل است و با كمال احتیاط، نظر خویش را طرح می كرد و حتی به دفاع از یقینیات خود نمی‌پرداخت و وارد بحث و جدل نمی‌گشت.
+
مرحوم آیت الله حسنعلی مروارید، سرانجام در ۹۶ سالگی و در ۱۹ [[شعبان]] المعظم ۱۴۲۵ ق. (۱۳۸۳ ش) پس از قرائت [[زیارت عاشورا]] که همیشه بر آن مداومت می ورزید، از این دیار فانی رخت بربست و به لقای حق شتافت و پیکر پاکش در [[حرم امام رضا علیه السلام|حرم مطهر رضوی]] به خاک سپرده شد.
  
او با مهربانی با كودكان سخن می گفت و با همه عظمت علمی و وقار شخصیتی، گاهی برای آن كه نوه خردسالش در منزل تنها و بی همبازی نماند، با او بازی می كرد؛ به شدت از عیب جویی بركنار بود. یكی از بازرگانان متدین كه سالیانی وی را برای [[نماز صبح]] به مسجد می‌برد، روزی كه شخصی گله كرده بود. حضرت آیت الله مروارید به او گفت كه در نوجوانی از ظلمی كه یكی از ارحام به او و خانواده‌اش كرده بود، نزد استاد و مربی خویش، حاج شیخ حسنعلی نخودكی، گلایه كرده بود. استاد فرمود: پدر شما بیست و پنج سال با من رفیق بود و در این مدت حرف احدی را از او نشنیدم؛ شما هم برای خدا این ها را اظهار نكن و بدین ترتیب، آیت الله مروارید، با نقل این سخن استاد كه خود تا آخر عمر به بهترین صورت بدان عمل كرد، به دوست متدین خود تذكر اخلاقی داد.
+
[[سید علی حسینی خامنه ای|مقام معظم رهبری]] در پیام تسلیت ایشان فرمودند: «این عالم جلیل القدر، عمر پربرکت خود را یکسره با پرهیزگاری و صلح و سداد گذرانید و در طول سالیان متمادی، با رفتار و منش علمی و عملی خویش، چهره‌ای نورانی و فراموش نشدنی از خود در خاطره همه کسانی که با ایشان آشنا بودند، باقی گذاشتند...».<ref> افق حوزه، ۲۷/۷/۱۳۸۳ ش.</ref>
  
'''اهمیت به نماز جماعت'''
+
==پانویس==
 
+
<references />
آیت الله مروارید [[نماز]] را محور سلوك و [[دعا]] و ذكر را عمده‌ترین طریق تعالی می دانست. بر [[نماز اول وقت]]، بسیار حساس و به جماعت مقید بود. این مسائل، از خطوط مهم در تربیت فرزندان و نوادگان وی بشمار می رفت. و از معدود مسائلی بود كه كمترین سستی در آن، او را به التهاب و عتاب می‌آورد. در سلوك معنوی به ریاضت های خاص اساساً معتقد نبود و به شدت از آن ها پرهیز كرد و دیگران را نیز از این روش ها نهی می كرد. او آیینه‌ای از سلوك جاری در زندگی و مراقبت و محاسبه، به جای ریاضت كشی بود. اساساً روش وی در سیر الی الله، توجه به عظمت خدای متعال و تفكر در نعمت‌های او، با محوریت [[نماز]]، [[دعا]] و [[ذكر]] بود. به نوافل تاكید بسیار می ورزید؛ چندان كه در سال های پایان حیات نورانی خویش، نیمه شب، بارها از مقدار فاصله تا اذان صبح می پرسید؛ تا مبادا وقت فضیلت مناجات و [[نماز شب]] از دست برود.
 
 
 
[[نماز جماعت]] وی به ترتیب در مدرسه میرزا جعفر، مسجد حاج هاشم و مسجد ملا حیدر، برگزار می شد. این جماعت، به ویژه در [[نماز صبح]]، از دیرباز مورد استقبال مجاوران و زائران و محل اجتماع روحانیون و عالمان بوده است. بسیاری از بزرگان و ارباب [[معرفت]]، تشنگان حقایق معنوی را به شركت در آن نماز جماعت روحانی و جان پرور توصیه می كردند.
 
 
 
'''انس با امام رضا علیه السلام'''
 
 
 
رابطه خاص این عالم عامل، با حضرت [[امام رضا]] علیه السلام‌ خود [[حدیث]] مفصلی است. او با علاقه و سعی وافر، هر صبحگاهان به حرم ولی نعمت خود مشرف می شد و پس از [[زیارت]]، در پایین پای ضریح مطهر، به نجوا و گریه می‌نشست و تا آخر عمر پربركتش، با وجود كهولت سن و ضعف بنیه، این عادت را ترك نكرد.
 
 
 
در مصاحبه‌ای كه از وی تقاضا شده بود تا مقداری از كرامات حضرت امام رضا علیه السلام را بیان كند، فرمود: كرامات حضرت فراوان است كه به سه نمونه آن اشاره می‌كنم: «یادم می آید یك نفری كه ترك بود و دو چشم او آب آورده بود و كور شده بود، زمان بیناییش هم من او را دیده بودم به حرم حضرت رضا علیه السلام آمده بود؛ همان طوری كه در اطراف ضریح مطهر دور می زد، با ناراحتی سرش را به ضریح زد و چشم‌هایش خوب شد. كرامت دیگر این است كه یك نفر كه الان هم جنب مسجد ملا حیدر سیب فروشی می‌كند، پایش فلج بود رفته بود و متوسل شده و پایش خوب شده بود. یكی دیگر را هم در ساری دیدم؛ او هم پاهایش شل بود كه متوسل به حضرت شده و حضرت او را به خواست خدای متعال شفا داده بود. این جانب در حاجات شخصی خود هم الی ماشاء‌الله كرامت دیده‌ام و در صدد بیان آن نیستم».<ref> مصاحبه با آیت الله مروارید.</ref>
 
 
 
او در كتمان كمالات روحی و كرامات نفسی، مهارتی تام داشت؛ چندان كه پنهان كردن آن حالات نیز جز برای معدودی از فرزندان و ملازمان خاص او، بر كسی معلوم نمی شد. در یك جریان مكاشفه چند ساعته كه به سبب تغییر حالت چشم و خطوط چهره، برخی از اطرافیان متوجه شده بودند، به سادگی و با لبخند فرمود: «این ها چیز فوق‌العاده یا تازه‌ای نیست؛ خداوند برای خیلی از بندگان خود چنین لطف‌هایی دارد و اتفاق خاصی نیست»؛ هر چند این اواخر، برخی از سخنان وی، از مشاهدات و مكاشفاتی پرده برمی‌داشت.
 
  
'''نصایح و وصایا'''
+
==منابع==
  
در ملاقات های خصوصی، ارشاد و راهنمایی، شیوه این عالم بزرگ بود. نویسنده، بارها خدمت ایشان رسیده، غالبا سفارش ها و دستورهای اخلاقی را از وی شنیده است. او داستان [[ازدواج]] خود را با بیانی كه حاكی از توكل و عنایات حضرت [[امام رضا]] علیه السلام بود، بیان می كرد.
+
*[[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد۶، زندگی نامه "آیت الله میرزا حسنعلی مروارید" از محمدعلی رحیمیان.
 +
*مجله افق حوزه، ۱۳۸۹، شماره ۲۷۸، "آیت اللّه میرزا حسنعلی مروارید"، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6435/7802/99458 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: ۱۳ اردیبشت ۱۳۹۳.
 +
*کتاب "زندگی نامه میرزا حسنعلی مروارید".
  
بارها می گفت: دعای هنگام خواب را بخوانید؛ «یفعل الله ما یشاء بقدرته و یحكم ما یرید بعزته» را سه مرتبه وقت خواب بخوانید كه معادل هزار ركعت (نماز) است.<ref> مصباح كفعمی، ص 47؛ مستدرك الوسائل، ح 5، ص 49.</ref> در موقع خروج از منزل، «بسم الله حسبی الله علی الله اللهم انی اسالك خیر اموری كلها و اعوذ بك من خزی الدنیا و عذاب الاخره»<ref> [[بحارالانوار]]، ج 73، ص 171.</ref> را بخوانید. همچنین توصیه می كرد كه دعای [[حضرت فاطمه]] زهرا علیهاالسلام «یا حی یا قیوم برحمتك استغیث فاغثنی ولاتكلنی الی نفسی طرفه عین واصلح لی شانی كله» را بخوانید.<ref> صحیفه [[حضرت فاطمه]] زهرا علیهاالسلام، جواد قیومی، ص 140.</ref>
+
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:حسنعلی مروارید (1).jpg|حسن علی مروارید در نوجوانی
 +
پرونده:حسنعلی مروارید (2).jpg|حسن علی مروارید در جوانی در حوزه نجف
 +
پرونده:حسنعلی مروارید (3).jpg|از راست: شهید محمد صادقی، دوست محمدی، [[ناصر مکارم شیرازی]] ، محمد رازی، سعید اشراقی، [[خمینی، سید روح‌الله|سید روح الله موسوی مصطفوی خمینی]]، مجتبی قزوینی، حسن علی مروارید، مهدی نوقانی و سید محمد علم الهدی
 +
پرونده:حسن علی مروارید (2).jpg|حسن علی مروارید
 +
پرونده:مرعشی (6).jpg|از راست تکیه به دیوار: ناصر مکارم شیرازی، محمد شریف رازی، ناشناس، [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی]]، مجتبی قزوینی، حسن علی مروارید و مهدی نوقانی
 +
پرونده:حسن علی مروارید1.jpg|از راست: سید ابوالحسن حافظیان، حسن‌علی مروارید، محمد واله کاشمری و سید حسن ابطحی
 +
پرونده:حسن علی مروارید2.jpg|از راست: حسن‌علی مروارید، عباس واعظ طبسی، [[شهید سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد|شهید عبدالکریم هاشمی نژاد]]، [[محمدتقی فلسفی]] و علی فلسفی تنکابنی
 +
پرونده:حسنعلی مروارید (4).jpg|از راست: ناشناس، سید علینقی طبسی، سید کاظم اخوان مرعشی، جوادآقا تهرانی، سید حسن طباطبایی قمی و حسن علی مروارید
 +
پرونده:حسن علی مروارید3.jpg|از راست: سید‌کاظم اخوان مرعشی، مهدی نوغانی، غلامحسین محامی، حسن‌علی مروارید و ابوالحسن مقدس شیرازی در یکی از راهپیمایی‌های انقلاب
 +
پرونده:حسن علی مروارید4.jpg|از راست: جوادآقا تهرانی، حسن‌علی مروارید و سید جعفر سیدان
 +
پرونده:حسن علی مروارید (6).jpg|حسن علی مروارید در محراب مسجد ملاحیدر مشهدالرضا
 +
پرونده:حسن علی مروارید5.jpg|از راست: علی فلسفی تنکابنی، حسن‌علی مروارید، سید حسین موسوی شاهرودی و [[محمد حسینی شاهرودی|سید محمد حسینی شاهرودی]]
 +
پرونده:حسن‌علی مروارید00.jpg|از راست:حسن‌علی مروارید و سید محمد موسوی نژاد
 +
پرونده:طبسی (6).jpg|از راست: ناشناس، حسن‌علی مروارید، جواد آقاتهرانی، [[محمدرضا طبسی|محمدرضا مروجی طبسی]]، [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی]] و ناشناسان
 +
پرونده:حسن علی مروارید (9).jpg|از راست: [[سید علی حسینی سیستانی]] و حسن علی مروارید
 +
پرونده:حسن علی مروارید (10).jpg|از راست: احمد مجتهدی تهرانی و حسن علی مروارید
 +
پرونده:حسن علی مروارید (12).jpg|از راست: مهدی غفاری، [[سید محمود هاشمی شاهرودی]]، حسن علی مروارید، علی مروارید، [[سید علی حسینی خامنه ای]]، علی‌اكبر الهی خراسانی در خانه پدری آیت‌الله خامنه‌ای - مشهدالرضا
 +
پرونده:حسن علی مروارید (19).jpg|از راست: ناشناس، حسن علی مروارید، [[محمد تقی بهجت]] و [[شیخ محمدتقی بهلول|محمدتقی بهلول]]
 +
پرونده:حسن‌علی مروارید0.jpg|از راست: ناشناس، ناصر حیدرزاده، آیت الله اسماعیلی، سعید شفیعی، حجت الله لطفی، حسن‌علی مروارید، مجید خدام و حمیدرضا حق شناس (عیادت آیت الله در آخرین سال حیاتشون در منزل شخصی)
  
در [[سجده شكر]]. نه مرتبه «شكراًلله» و مرتبه دهم «شكراللمجیب» بگویید. بعد از نماز پیشانی بر مهر بگذارید و بگویید: «اسالك بحق حبیبك محمد صلواتك علیه و آله الا بدلت سیئاتی حسنات و حاسبتنی حسابا یسیرا.» بعد طرف راست صورت را بر مهر بگذارید و بگویید: «اسالك بحق حبیبك محمد صلواتك علیه و آله الا كفیتنی مونه الدنیا و كل هول دون الجنه»؛ سپس طرف چپ صورت را بر مهر قرار داده، بگویید: «اسالك بحق حبیبك محمد صلواتك علیه الا غفرت لی الكثیر من الذنوب والقلیل و قبلت من عملی الیسیر.» و باز پیشانی را بر مهر گذاشته، بگویید: «اسالك بحق حبیبك محمد صلواتك علیه و آله الا ادخلتنی الجنه و جعلتنی من سكانها و نجیتنی برحمتك من سفحات النار، برحمتك».<ref> مصباح المجتهد، [[شیخ طوسی]]، ص 106.</ref>
+
پرونده:حسن علی مروارید (15).jpg|پیکر حسن علی مروارید در خانه شخصی
 +
پرونده:حسن علی مروارید (16).jpg|تشییع پیکر حسن علی مروارید در حرم امام رضا علیه السلام
 +
پرونده:حسن علی مروارید (17).jpg|اقامه نماز میت حسن علی مروارید توسط علی فلسفی تنکابنی و سید عزالدین حسینی موسوی زنجانی
 +
پرونده:حسن علی مروارید (18).jpg|قبر حسن علی مروارید در رواق دارالسعاده، پایین پای حضرت امام رضا علیه‌السلام
 +
</gallery>
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= متوسط
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
  
'''در نگاه دیگران'''
+
[[رده:علمای معاصر|مروارید،حسنعلی]]
 
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم|مروارید،حسنعلی]]
'''<I>1. مقام معظم رهبری:</I>'''
+
[[رده:مبارزان علیه پهلوی]]
 
+
[[رده:علمای اخلاق]]
«این عالم جلیل القدر، عمر پربركت خود را یكسره با پرهیزگاری و صلح و سداد گذرانید و در طول سالیان متمادی، با رفتار و منش علمی و عملی خویش، چهره‌ای نورانی و فراموش نشدنی از خود در خاطره همه كسانی كه با ایشان آشنا بودند، باقی گذاشتند...».<ref> افق حوزه، 27/7/1383 ش.</ref>
+
[[رده:فقیهان]]
 
+
[[رده:عارفان]]
'''<I>2. آیت الله صافی گلپایگانی:</I>'''
+
[[رده:مدفونین در حرم امام رضا علیه السلام]]
 
+
[[رده:مدفونین در مشهد]]
«آن فقید سعید، در تدریس و ترویج [[دین]] مبین و ابطال مبطلین و تمسك به معارف خاص و خالص [[قرآن]] و [[عترت]]، مانند اسلاف عالیقدر خود اهتمام بلیغ داشت.» چنان كه از محضر بزرگان دیگر خراسان در روزگار تحصیل خود، بهره‌مند گشته‌اند...».<ref> متاله قرآنی، محمدعلی رحیمیان، ص 448.</ref>
+
[[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]]
 
 
'''لقای حق'''
 
 
 
سرانجام این وجود پربركت، در 96 سالگی و در آخرین ساعت شامگاه سه شنبه نوزدهم [[شعبان]] المعظم 1425 ق. برابر با چهاردهم مهر 1383 ش. پس از قرائت [[زیارت عاشورا]] كه همیشه بر آن مداومت می ورزید و نیز تجدید پیمان با حضرت ولی عصر ارواحنا فداه در [[زیارت آل یاسین]]، در پی سكته قلبی از این دیار رخت بربست و به لقای حق شتافت. پیكر پاك وی روی دست های هزاران مشتاق و ارادتمند و با حضور عالمان طراز اول و نمایندگان رهبری و مراجع و مسئولان مملكتی تشییع گردید و در حرم مطهر رضوی به خاك سپرده شد.
 
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۴

آیت الله میرزا حسنعلی مروارید (۱۲۹۰-۱۳۸۳ ش)، از فقها و عرفای معاصر شیعه و از شاگردان شیخ حسنعلی اصفهانی و میرزا مهدی اصفهانی بود. وی از جمله روحانیون مبارز و حامی انقلاب اسلامی در ایران بود و دو مدرسه علمیه بعثت و سعادت را پیش از پیروزی انقلاب تأسیس نمود. کتاب «تنبیهات حول المبدأ و المعاد»، خلاصه‌ای از درسهای معارف اوست که در دوره‌های متعدد به تدریس آنها پرداخته بود.

۲۵۰px
نام کامل میرزا حسن‌علی مروارید
زادروز ۱۲۹۰ شمسی
زادگاه مشهد
وفات ۱۳۸۳ شمسی
مدفن مشهد، حرم امام رضا علیه‌السلام

Line.png

اساتید

شیخ حسنعلی اصفهانی، میرزا مهدی اصفهانی، سید حسین بروجردی، شیخ هاشم قزوینی،...

شاگردان

سید محمود مجتهدی سیستانی، میرزا علیرضا غروی، سید محمد موسوی نژاد، میرزا عبدالجواد غرویان، شیخ مسلم حائری،...

آثار

تنبیهات حول المبدأ و المعاد،...


ولادت و خاندان

میرزا حسنعلی مروارید در روز هشتم شوال ۱۳۲۹ ق. (۱۲۹۰ ش) در مشهد مقدس پا به عرصه حیات نهاد. پدرش، حجت الاسلام شیخ محمدرضا مروارید (۱۲۹۹ـ۱۳۳۸ ق) از عالمان وارسته مشهد بود و با عالم ربانی، شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی، رابطه دوستی و عقد اخوت داشت.[۱]

شهرت «مروارید» در این خاندان، به دلیل انتساب آنان به یکی از مشهورترین رجال ادب و هنر عصر تیموری، یعنی خواجه شهاب‌الدین عبدالله مروارید کرمانی (۸۶۵ ـ۹۵۵ ق) می‌باشد. عموی آیت الله مروارید، حاج شیخ اکبر مروارید نیز از عالمان و شاگردان محقق بزرگ، آخوند خراسانی بوده است. جد مادری وی، عالم ربانی و صاحب کرامات شیخ حسنعلی تهرانی (م، ۱۳۲۹ ق) از شاگردان برجسته میرزای شیرازی و از عالمان نامدار قرن چهاردهم هجری در مشهد مقدس بوده است. نام حسنعلی به یاد آن اسوه تقوا و نیز به احترام حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی بر آیت الله مروارید نهاده شده است.

آیت الله میرزا حسنعلی مروارید در سال ۱۳۳۷ ق و در اوان ۹ سالگی، پدر بزرگوارش را از دست داد و مطابق وصیت پدر، تحت نظارت دوست معتمد او، شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودکی) قرار گرفت. حاج شیخ حسنعلی نخودکی، پس از فوت دوست دیرین خویش، فرزند مستعد وی را با احترام و تکریم، میرزا حسنعلی خطاب می کرد؛ گویی در پیشانی بلند، چشمان نافذ و چهره مصمم او، آینده‌ای سرشار از علم، استقامت، تقوا و خدمت را خوانده بود.[۲]

تحصیل و استادان

آیت الله مروارید پس از یادگیری قرائت جزء سی‌ام قرآن و کلیات سعدی نزد استاد مکتب، در ۱۳ سالگی به دلیل علاقه وافر به علوم اسلامی وارد حوزه علمیه مشهد شد. وی در مسیر دانش اندوزی، ادبیات را نزد استادان مطرح آن زمان و منطق را نزد شیخ قربانعلی شریعتی، برادر بزرگ استاد محمدتقی شریعتی آموخت. وی از استادان ذیل بیشترین بهره را برد:

  • شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی
  • آیت الله شیخ هاشم قزوینی
  • آیت الله میرزا مهدی اصفهانی: شیخ مروارید یکی از شاگردانی بود که با کمی سن، در کنار انبوه شاگردان و بزرگانی همچون استاد خود، آیت الله شیخ هاشم قزوینی، پای درس میرزا می نشست و از همین ایام رابطه وی با آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی آغاز شد و از آن پس سالیان متمادی با وی همدرس و هم بحث و تا آخر عمر با او همراه و همگام بود.
  • آیت الله سید حسین بروجردی: آیت الله مروارید پس از وفات میرزا مهدی اصفهانی، برای ادامه تحصیل و کسب فیض از محضر آیت الله بروجردی به قم رفت. موضوع درس این استاد در آن وقت، «حجیت اخبار» بود. روزی اشکالی نسبت به موضوعی در درس برایش پیش آمد؛ آن را نوشت و توسط شخصی برای آیت الله بروجردی فرستاد. آیت الله بروجردی اشکال را پسندید و هنگام تدریس جواب آن را ارائه کرد.

آیت الله مروارید یک ماه در قم اقامت کرد؛ ولی بر اثر بدی آب و هوا و تنگی نفس که او را می‌آزرد، مجبور به بازگشت به مشهد مقدس شد.

تدریس و شاگردان

آیت الله مروارید پس از بازگشت به مشهد مقدس، در حوزه علمیه به تدریس خارج فقه و معارف دینی پرداخت و قریب چهل سال، بسیاری از دانشوران علوم و معارف اسلامی را از درس ها و بیانات علمی خود بهره‌مند ساخت. وی ضمن تدریس خارج فقه، هفته‌ای یک روز به شرح احادیث اخلاقی می‌پرداخت. اینک بسیاری از شاگردان وی، عالمانی برجسته و وارسته اند و مشغول تدریس درس های خارج فقه و اصول و اداره مؤسسات بزرگ پژوهشی علوم اسلامی هستند. برخی از شاگردان وی عبارتند از:

  • سید محمود مجتهدی سیستانی،
  • میرزا علیرضا غروی،
  • سید محمد موسوی نژاد،
  • میرزا عبدالجواد غرویان،
  • شیخ حبیب الله مهمان نواز،
  • شیخ مسلم حائری،
  • شیخ علی اکبر علیزاده یزدی،
  • شیخ محمود اکبرزاده،
  • سید احمد صدر ایازی،
  • شیخ علی اکبر الهی خراسانی.

آیت الله مروارید در طول حیات پربرکت خویش، در کنار تدریس و تعلیم، به تأسیس و حمایت مدارس علمیه پرداخت. مدرسه هاى علمیه بعثت و سعادت در مشهد، نمونه هایى از این مدارس است که طلاّب و روحانیون زیادى در آنها به فراگیرى علوم اسلامی مشغولند.

آثار مکتوب

تنبیهات حول المبدأ والمعاد - یکی از آثار آیت الله مروارید

آیت الله مروارید تسلطی کم نظیر بر معارف اهل بیت علیهم السلام و تبحری چشمگیر در تفسیر روایات و فقه الحدیث داشت. بیشترین شهرت علمی وی در تبیین و توضیح معارف کلامی، اعتقادی و ضوابط دین شناسی در مکتب اهل بیت علیهم السلام به سبک استاد خویش است. کتاب «تنبیهات حول المبدأ والمعاد»، خلاصه‌ای از درس های معارف اوست که در دوره‌های متعدد به تدریس آنها پرداخته بود و بنا به خواهش تنی چند از شاگردان، آن را به صورت کتابی مستقل به رشته تحریر درآورد. این کتاب با چاپ و ترجمه‌های متعدد، مورد استقبال دانش پژوهان و اندیشمندان قرار گرفته است.

فعالیتهای اجتماعی و سیاسی

انقلاب اسلامی ایران با هدایت و حمایت مستقیم روحانیون و عالمان دینی به وقوع پیوست. در این انقلاب، عالمان مشهد، مانند آیت الله مروارید، همگام با دیگر عالمان کشور، در سال های آغازین و نیز ایام پیروزی انقلاب، به ایفای نقش پرداختند.

در مهر ماه ۱۳۴۱ ش. پس از تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، عالمان طراز اول قم، شبانه جلسه‌ای را در منزل آیت الله حائری تشکیل داده، به بحث پیرامون آن نشستند. عالمان مشهد نیز پس از اطلاع از حرکت مراجع و شخصیت های روحانی قم به منظور دستیابی به یک روش مشخص در برخورد با دولت، مجمعی مرکب از عالمانی همچون: آیت الله میلانی، آیت الله شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله مروارید تشکیل دادند. این جلسه تا اواخر سال ۱۳۴۳ ش. به تناوب و به صورت مخفیانه هر دفعه در منزل یکی از اعضای آن برگزار می شد و در آن، دیدگاه‌ها بیان می شد و شب های شنبه یکی از آنان در مجلس درس خود، نظر انجمن عالمان و مواضع مشترک آنان را مطرح می کرد.

در پی حادثه خونبار مدرسه فیضیه در دوم فروردین ۱۳۴۲ ش. در دوازدهم همان ماه، آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی، حاج شیخ حسنعلی مروارید و میرزا جواد آقای تهرانی با ارسال تلگرافی به آیت الله گلپایگانی، مراتب تأثر خود را از این فاجعه اعلام نمودند.

پس از آزادی امام خمینی و مراجعت وی به قم در ۱۳۴۳ ش. عالمان و شخصیت های برجسته دینی و سیاسی و توده‌های مردم به دیدار وی رفتند. از مشهد نیز هیئتی از عالمان که آیت الله شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله شیخ حسنعلی مروارید هم در میان آن ها بودند، به قم عزیمت کردند و شب ۲۷ فروردین به حضور وی رسیدند. پس از تبعید امام خمینی به ترکیه، در سیزدهم آبان ۱۳۴۳ ش. جمعی از عالمان طراز اول مشهد، مانند آیت الله میرزا حسنعلی مروارید، در منزل آیت الله میلانی اجتماع کردند و به مذاکره و تبادل نظر و تصمیم‌گیری برای آینده پرداختند. وی همچنین در دوره‌های مختلف انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با صدور اطلاعیه، حمایت خود را از کاندیداهای ارزشی و اصول گرا اعلام کرد.

پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از بزرگان همچون آیت ‌اللّه‌ مروارید نگران سامان امور کشور و اداره نظام بودند؛ اما او پس از شنیدن خبر انتخاب حضرت آیت الله خامنه‌ای به رهبری، ابراز خوشوقتی نموده و معتقد بود که فردی خوش فکر، مانند آیت الله خامنه‌ای مایه اطمینان است و می فرمود: «من ایشان را از نوجوانی می شناسم. پدر ایشان با ما رفت و آمد داشت. خود ایشان هم طلبه‌ای مستعد و فاضل بود. من در ایام ریاست جمهوری ایشان نیز به ایشان علاقه‌مند بودم.»[۳]

ویژگی‌های اخلاقی

‌حضرت آیت ‌اللّه‌ مروارید در ابعاد اخلاقی و کسب مکارم انسانی مراحلی را طی کرده و از مصادیق بارز زهد و پارسایی و مجسمه تواضع و فروتنی و سعه صدر بودند. ایشان از دوستان صمیمی استاد و مربی اخلاق، آیت ‌اللّه میرزا جواد آقا تهرانی محسوب می‌شدند و قریب پنجاه سال با ایشان هم‌درس، همراه و همگام بودند.

آیت ‌اللّه مروارید به دنیا بی‌اعتنا بودند و زندگی ساده‌ای داشتند و تمام دیدارهای مردمی و رفت و آمد شخصیت‌های علمی و مسئولان بلندپایه کشوری را در منزلی قدیمی و محقر و در اتاقی ساده انجام می‌دادند. او در تمام عمر، کسی را به خویش دعوت نکرد و با آن که برخی از شاگردان او سال هاست که مجتهدند، اعلام مرجعیت نکرد و رساله و حاشیه ننوشت. نه تنها در هیچ منظر اجتماعی خود را عرضه نداشت، بلکه از آن گریزان بود.

او به دنیا بی اعتنا بود و بی آن که حتی از زهد و سادگی بگوید، در متن زندگی خود به معنای واقعی زاهدانه زیست. همه دیدارهای مردمی و آمد و رفت شخصیت های علمی و مسئولان بلندپایه، در اتاق های ساده منزلی محقر و قدیمی صورت می گرفت. وی فردی متواضع بود؛ بدون آن که خود را متواضع جلوه دهد. در برابر پرسش ‌هایی که پاسخ آن کمتر از یقین بود، به راحتی کلمه «نمی‌دانم» را بر زبان می‌آورد و اگر پرسش کننده اصرار می‌کرد، با تاکید بر شاید و محتمل است و با کمال احتیاط، نظر خویش را طرح می کرد و حتی به دفاع از یقینیات خود نمی‌پرداخت و وارد بحث و جدل نمی‌گشت.

او با مهربانی با کودکان سخن می گفت و با همه عظمت علمی و وقار شخصیتی، گاهی برای آن که نوه خردسالش در منزل تنها و بی همبازی نماند، با او بازی می کرد. به شدت از عیب جویی برکنار بود.

آیت الله مروارید نماز را محور سلوک، و دعا و ذکر را عمده‌ترین طریق تعالی می دانست. بر نماز اول وقت، بسیار حساس و به جماعت مقید بود و این مسائل، از خطوط مهم در تربیت فرزندان و نوادگان وی بشمار می رفت. در سلوک معنوی به ریاضت های خاص اساساً معتقد نبود و به شدت از آنها پرهیز کرد و دیگران را نیز از این روش ها نهی می کرد. او آیینه‌ای از سلوک جاری در زندگی و مراقبت و محاسبه، به جای ریاضت کشی بود. اساساً روش وی در سیر الی الله، توجه به عظمت خدای متعال و تفکر در نعمت‌های او، با محوریت نماز، دعا و ذکر بود. به نوافل تاکید بسیار می ورزید.

رابطه خاص این عالم عامل، با امام رضا علیه السلام‌ خود حدیث مفصلی است. او با علاقه و سعی وافر، هر صبحگاهان به حرم ولی نعمت خود مشرف می شد و پس از زیارت، در پایین پای ضریح مطهر، به نجوا و گریه می‌نشست و تا آخر عمر پربرکتش، با وجود کهولت سن و ضعف بنیه، این عادت را ترک نکرد.

وفات

مرحوم آیت الله حسنعلی مروارید، سرانجام در ۹۶ سالگی و در ۱۹ شعبان المعظم ۱۴۲۵ ق. (۱۳۸۳ ش) پس از قرائت زیارت عاشورا که همیشه بر آن مداومت می ورزید، از این دیار فانی رخت بربست و به لقای حق شتافت و پیکر پاکش در حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.

مقام معظم رهبری در پیام تسلیت ایشان فرمودند: «این عالم جلیل القدر، عمر پربرکت خود را یکسره با پرهیزگاری و صلح و سداد گذرانید و در طول سالیان متمادی، با رفتار و منش علمی و عملی خویش، چهره‌ای نورانی و فراموش نشدنی از خود در خاطره همه کسانی که با ایشان آشنا بودند، باقی گذاشتند...».[۴]

پانویس

  1. روزنامه قدس، ۱۹/۷/۱۳۸۳.
  2. روزنامه جمهوری اسلامی، چهارشنبه، ۲۲/۷/۱۳۸۳ ش؛ افق حوزه، ۲۷/۷/۱۳۸۳.
  3. روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۲/۷/۱۳۸۳ ش.
  4. افق حوزه، ۲۷/۷/۱۳۸۳ ش.

منابع

  • گلشن ابرار، جلد۶، زندگی نامه "آیت الله میرزا حسنعلی مروارید" از محمدعلی رحیمیان.
  • مجله افق حوزه، ۱۳۸۹، شماره ۲۷۸، "آیت اللّه میرزا حسنعلی مروارید"، در دسترس در پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: ۱۳ اردیبشت ۱۳۹۳.
  • کتاب "زندگی نامه میرزا حسنعلی مروارید".

آرشیو عکس و تصویر