الأربعون حدیثا عن أربعین شیخا (کتاب): تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
|تصویر= [[پرونده:الاربعون حدیثا (ابن بابویه).jpg|240px|وسط]] | |تصویر= [[پرونده:الاربعون حدیثا (ابن بابویه).jpg|240px|وسط]] | ||
− | |نویسنده= منتجب | + | |نویسنده=شیخ منتجب الدین رازی |
|موضوع= احادیث شیعه/ اربعینات | |موضوع= احادیث شیعه/ اربعینات | ||
سطر ۱۱: | سطر ۱۱: | ||
|زبان= عربی | |زبان= عربی | ||
− | |تعداد جلد= | + | |تعداد جلد= ۱ |
− | |عنوان افزوده1= | + | |عنوان افزوده1= تحقیق و تصحیح |
− | |افزوده1= | + | |افزوده1= مدرسة الامام المهدی |
|عنوان افزوده2= | |عنوان افزوده2= | ||
سطر ۲۱: | سطر ۲۱: | ||
|افزوده2= | |افزوده2= | ||
− | |لینک= [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/39011/ الاربعون حديثا] | + | |لینک= [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/39011/ الاربعون حديثا عن أربعین شیخا] |
}} | }} | ||
− | + | کتاب '''«الأربعون حدیثاً عن أربعین شیخاً مِن أربعین صحابیاً فی فضائل الإمام أمیرالمؤمنین علیهالسلام»'''، اثر [[شیخ منتجب الدین رازی|شیخ منتجبالدین رازى]] (م، ۵۸۵ ق) است، که چهل [[حدیث]] از چهل نفر از [[صحابه]] در فضیلت [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیهالسلام و نیز چهارده داستان در منقبت ایشان نقل کرده است. | |
− | == | + | ==مؤلف== |
− | شیخ منتجب الدین در قرن | + | [[شیخ منتجب الدین رازی|شیخ منتجب الدین على بن عبیدالله بن بابویه رازى]] (۵۸۵-۵۰۵ ق)، محدث و رجالی بزرگ [[شیعه]] در قرن ۶ هجری و از شاگردان [[ابوالفتوح رازی|ابوالفتوح رازى]] و [[شیخ طبرسی]] است. |
− | + | کتاب «[[فهرست شیخ منتجب الدین (کتاب)|الفهرست]]» وی، از مشهورترین مجموعه های تراجم علما و مؤلفین است. برخی دیگر از آثار او عبارتند از: رساله فى اداء الفرائض لمن علیه القضاء؛ کتاب التحفه؛ تاریخ شهر رى. | |
− | + | ==محتوای کتاب== | |
− | + | مرحوم [[شیخ منتجب الدین رازی|شیخ منتجب الدین]] در این کتاب، چهل [[حدیث]] را به همراه [[سند حدیث|سند]] برگزیده و از چهل [[شیخ (علم الحدیث)|شیخ]] [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] از چهل [[صحابه]]، در فضائل [[امام علی]] علیه السلام روایت کرده است. پس از این چهل حدیث، چهارده داستان شیرین و ارجمند نیز در فضائل حضرت علی علیه السلام آورده است. | |
− | افزون بر | + | تمامى روایات مجموعه با سند متصل ذکر شدهاند و در بسیارى از روایات افزون بر متن حدیث کیفیت نقل حدیث نیز ذکر شده است که آن را به صورت قصهاى تاریخى در آورده و بر جذابیت کتاب افزوده است. مؤلف گرانقدر، دو بخش روایات و حکایات را از یکدیگر جدا کرده است. او حتى در نقل حکایات، سند کامل و متصل خویش را به گوینده حکایت نقل مىکند. این شیوه حدیث نگارى به خوبى بیانگر کثرت اطلاع و گستردگى دانش نویسنده در [[حدیث]] و [[رجال]] است که در یک موضوع، چهل حدیث را از چهل صحابى [[رسول اکرم]](ص) با اسناد متصل بیان مىکند. |
+ | |||
+ | اولین حدیث کتاب «الاربعون حدیثا» از [[ابوبکر]]، دومین از [[عمر بن خطاب|عمر]]، سومین از [[عثمان]]، چهارمین از [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیه السلام، پنجمین از [[سعد بن ابی وقاص]] و [[ام سلمه|امالسلمه]] و پس از آن از [[عبدالرحمن بن عوف]]، عبدالله بن سعد، [[ابن عباس]]، [[حضرت فاطمه]] علیها السلام، [[امام حسن]] علیه السلام، [[امام حسین]] علیه السلام، [[سلمان فارسی]] و سایر صحابه نقل کرده است. | ||
+ | |||
+ | نخستین حدیث این مجموعه در فضیلت حضرت على، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین علیهمالسلام است که پیامبر(ص) جنگ با آنها را جنگ با خود و صلح و سازش با آنها را صلح و سازش با خود مىداند و دوستان آنها را طیب المولد و دشمنان آنان را ناپاک مىخواند. و آخرین روایت از ابى ثابت مولى [[ابوذر]] از ام السلمه نقل شده است که از جدا نشدن حضرت على و [[قرآن]] خبر مىدهد. بسیارى از حکایات نقل شده در این کتاب، [[معجزات]] و کرامات مولا على(ع) است و اغلب این کرامات پس از [[شهادت امام علی علیه السلام|شهادت]] ایشان واقع شده است. | ||
+ | |||
+ | نمونه ای از روایات این کتاب چنین است: [[سعید بن جبیر]] نقل مى کند که گفت: «[[ابن عباس]] که در آخر عمر از چشم نابینا شده بود، پسرش او را با عصا راه مى برد؛ روزى بر جمعى از [[قریش]] مى گذشت، چون صداى آنان را شنید، ایستاد و سلام کرد. آنها نیز به احترامش از جاى برخاستند و سلام او را جواب دادند؛ ابن عباس هم به راه خویش ادامه داد. پسرش در راه به او گفت: «شنیدى چه گفتند؟» گفت: «نه». گفت: «به [[امام علی علیه السلام|على]] بد مى گفتند». ابن عباس گفت: «مرا پیش آنان برگردان». پس به آنان رو کرد و گفت: «کدام یک از شما بودید که به خدا [[ناسزا گویی|ناسزا]] گفتید؟» گفتند: «ابن عباس! کسى که به خدا ناسزا گوید، کافر است و از دین خارج». گفت: «کدام یک از شما بودید که به [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله ناسزا گفتید؟» باز گفتند: «کسى که به رسول خدا صلی الله علیه وآله بد بگوید، مشرک است». گفت: «چه کسى به على (علیهالسلام) ناسزا گفت؟» گفتند: «آرى، ما به على بد گفتیم». ابن عباس گفت: «خدا را گواه مى گیرم از رسول خدا صلی الله علیه وآله شنیدم که مى فرمود: «هر کس به على ناسزا گوید، مرا ناسزا گفته و کسى که به من ناسزا گوید، خدا را ناسزا گفته است»؛ پس شما همه کافر شدید». | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | [[رده:منابع حدیثی]] | + | * "الأربعون حدیثا عن أربعین شیخا"، ویکی نور. |
+ | * کتابخانه حوزه، مجله حوزه، شماره ۲۲، مهر و آبان ۱۳۶۶، صفحه ۱۷۰. | ||
+ | [[رده:منابع حدیثی]][[رده:کتابهای با موضوع امام علی علیه السلام]][[رده:کتابهای فضایل اهل البیت (ع)]] | ||
{{حدیث}} | {{حدیث}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۸
نویسنده | شیخ منتجب الدین رازی |
موضوع | احادیث شیعه/ اربعینات |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۱ |
تحقیق و تصحیح | مدرسة الامام المهدی |
|
کتاب «الأربعون حدیثاً عن أربعین شیخاً مِن أربعین صحابیاً فی فضائل الإمام أمیرالمؤمنین علیهالسلام»، اثر شیخ منتجبالدین رازى (م، ۵۸۵ ق) است، که چهل حدیث از چهل نفر از صحابه در فضیلت امیرالمؤمنین علیهالسلام و نیز چهارده داستان در منقبت ایشان نقل کرده است.
مؤلف
شیخ منتجب الدین على بن عبیدالله بن بابویه رازى (۵۸۵-۵۰۵ ق)، محدث و رجالی بزرگ شیعه در قرن ۶ هجری و از شاگردان ابوالفتوح رازى و شیخ طبرسی است.
کتاب «الفهرست» وی، از مشهورترین مجموعه های تراجم علما و مؤلفین است. برخی دیگر از آثار او عبارتند از: رساله فى اداء الفرائض لمن علیه القضاء؛ کتاب التحفه؛ تاریخ شهر رى.
محتوای کتاب
مرحوم شیخ منتجب الدین در این کتاب، چهل حدیث را به همراه سند برگزیده و از چهل شیخ اجازه از چهل صحابه، در فضائل امام علی علیه السلام روایت کرده است. پس از این چهل حدیث، چهارده داستان شیرین و ارجمند نیز در فضائل حضرت علی علیه السلام آورده است.
تمامى روایات مجموعه با سند متصل ذکر شدهاند و در بسیارى از روایات افزون بر متن حدیث کیفیت نقل حدیث نیز ذکر شده است که آن را به صورت قصهاى تاریخى در آورده و بر جذابیت کتاب افزوده است. مؤلف گرانقدر، دو بخش روایات و حکایات را از یکدیگر جدا کرده است. او حتى در نقل حکایات، سند کامل و متصل خویش را به گوینده حکایت نقل مىکند. این شیوه حدیث نگارى به خوبى بیانگر کثرت اطلاع و گستردگى دانش نویسنده در حدیث و رجال است که در یک موضوع، چهل حدیث را از چهل صحابى رسول اکرم(ص) با اسناد متصل بیان مىکند.
اولین حدیث کتاب «الاربعون حدیثا» از ابوبکر، دومین از عمر، سومین از عثمان، چهارمین از امیرالمؤمنین علیه السلام، پنجمین از سعد بن ابی وقاص و امالسلمه و پس از آن از عبدالرحمن بن عوف، عبدالله بن سعد، ابن عباس، حضرت فاطمه علیها السلام، امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام، سلمان فارسی و سایر صحابه نقل کرده است.
نخستین حدیث این مجموعه در فضیلت حضرت على، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین علیهمالسلام است که پیامبر(ص) جنگ با آنها را جنگ با خود و صلح و سازش با آنها را صلح و سازش با خود مىداند و دوستان آنها را طیب المولد و دشمنان آنان را ناپاک مىخواند. و آخرین روایت از ابى ثابت مولى ابوذر از ام السلمه نقل شده است که از جدا نشدن حضرت على و قرآن خبر مىدهد. بسیارى از حکایات نقل شده در این کتاب، معجزات و کرامات مولا على(ع) است و اغلب این کرامات پس از شهادت ایشان واقع شده است.
نمونه ای از روایات این کتاب چنین است: سعید بن جبیر نقل مى کند که گفت: «ابن عباس که در آخر عمر از چشم نابینا شده بود، پسرش او را با عصا راه مى برد؛ روزى بر جمعى از قریش مى گذشت، چون صداى آنان را شنید، ایستاد و سلام کرد. آنها نیز به احترامش از جاى برخاستند و سلام او را جواب دادند؛ ابن عباس هم به راه خویش ادامه داد. پسرش در راه به او گفت: «شنیدى چه گفتند؟» گفت: «نه». گفت: «به على بد مى گفتند». ابن عباس گفت: «مرا پیش آنان برگردان». پس به آنان رو کرد و گفت: «کدام یک از شما بودید که به خدا ناسزا گفتید؟» گفتند: «ابن عباس! کسى که به خدا ناسزا گوید، کافر است و از دین خارج». گفت: «کدام یک از شما بودید که به رسول خدا صلی الله علیه وآله ناسزا گفتید؟» باز گفتند: «کسى که به رسول خدا صلی الله علیه وآله بد بگوید، مشرک است». گفت: «چه کسى به على (علیهالسلام) ناسزا گفت؟» گفتند: «آرى، ما به على بد گفتیم». ابن عباس گفت: «خدا را گواه مى گیرم از رسول خدا صلی الله علیه وآله شنیدم که مى فرمود: «هر کس به على ناسزا گوید، مرا ناسزا گفته و کسى که به من ناسزا گوید، خدا را ناسزا گفته است»؛ پس شما همه کافر شدید».
منابع
- "الأربعون حدیثا عن أربعین شیخا"، ویکی نور.
- کتابخانه حوزه، مجله حوزه، شماره ۲۲، مهر و آبان ۱۳۶۶، صفحه ۱۷۰.