محمد بن بندار قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردن رده)
 
(۱۱ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{بخشی از یک کتاب}}'''«محمد بن بندار قمی»'''، از محدثان مورد اعتماد [[شیعه]] در قرن سوم هجری است. [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] و [[شیخ طوسی]] ضمن توثیق ابن بندار، کتاب «المثالب» را برای او ذکر کرده‌اند.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = '''محمد بن بندار قمی'''
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =
 +
|زادگاه = [[قم]]
 +
|وفات =  قرن سوم قمری
 +
|مدفن =
 +
|اساتید =  علی بن محمد همدانی کوفی، [[عبدالله بن مغیره]]، محمد بن عبدالله خراسانی، حسن بن عرفه،...
 +
|شاگردان = [[حسین بن محمد اشعری قمی]]، علی بن محمد بندار، ابن ابی جید، احمد بن طاهر قمی،...
 +
|آثار = المثالب،...
 +
}}
 +
==ولادت==
  
 +
از تاریخ تولد محمد بن بندار، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ ولی بر اساس قراین و شواهدی که از سلسله راویان همدوره او موجود است، می‌‌توان حدس زد که آغاز تولدش در اوایل قرن سوم بوده و در اواخر همان قرن نیز وفات یافته است؛ زیرا شاگرد ایشان [[حسین بن محمد اشعری قمی|حسین بن محمد اشعری]] تا سال ۳۰۰ هـ.ق زنده بوده است.<ref> معجم الثقات، تجلیل تبریزی، ص ۱۰۴.</ref>
  
 +
خانواده‌‌اش از عرب‌های مهاجری هستند که به [[قم]] هجرت کرده‌اند و منسوب به طایفه «ذهل»اند.<ref> تنقیح المقال، ج ۱، ص ۸۹.</ref> این طایفه شاخه‌ای از قبیله شیبان‌اند که خود نیز شاخه‌ای از قبیله «بکر بن وائل» به حساب می‌‌آیند که در [[حجاز]] و [[عراق]] سکونت داشته‌اند.
  
 +
نام پدرِ محمد، بندار است که هم در زبان فارسی و هم در زبان عربی، این نام را برای فرزندان خود برمی‌‌گزیدند. بندار را در کتاب‌های فرهنگ لغت فارسی و عربی این چنین معنا می‌‌کنند: «کسی که مورد اعتماد مردم بوده و آن‌ها اشیای گران قیمت و سایر وسایل خود را به امانت پیش او می‌‌گذارند. یا به کسی که اخبار و اطلاعات زیادی درباره اقوام و خویشان خود داشته باشد، گفته می‌‌شود».<ref> فرهنگ معین، ج ۱، ص ۵۸۴؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۸۴.</ref>
  
فريادگر توحيد
+
این که آیا این راوی در شهر قم متولد شده یا نه، اطلاع صحیحی در دست نیست؛ اما هر چه هست عالمان [[علم رجال]] در کتاب‌های خود او را ابوجعفر قمی‌‌<ref> رجال شیخ طوسی، ص ۴۹۴.</ref> نامیده‌اند، از این رو معلوم می‌‌شود که این راوی بزرگوار، زمان زیادی را در قم می‌‌زیسته تا به قمی ‌‌مشهور شده است.
  
'''مقدمه'''
+
==استادان==
  
با بعثت پيامبر گرامی‌‌ اسلام صلی الله علیه و آله تمام عادت‌ها، سنت‌ها، عقايد و فرهنگ دوران جاهليت به چالش كشيده شد و كم‌كم اين چالش‌ها به تهاجمات نظامی‌‌ و جنگ و خونريزي مبدل شد؛ ولي پيروزي نهايي با اسلام بود. در اين هنگامه، آن‌ها كه هر روز در تدارك جنگ عليه مسلمانان بودند. در ظاهر به اسلام گرويدند؛ اما همچنان عقايد و فرهنگ جاهليت را در دل‌ها پنهان نگه داشتند، تا اين كه بتوانند با شگردي جديد، دوباره آن‌ها را بازيابي كنند. «يريدون ان يطفؤا نورالله<ref> قرآن كريم، [[سوره توبه]]، آیه 32.</ref>؛ می‌‌خواهند نور خدا را خاموش كنند».
+
محمد بن بندار از جمله کسانی است که افتخار نقل [[حدیث]] را بدست آورده و از استادانی بهره برده است، از جمله:
  
مخالفان در اين راستا بعد از رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله در جهت احياي آن رفتار و افكار ناپسند، تمام تلاش خود را به كار بستند، تا توانستند حكومت بعد از آن حضرت را بدست آورند. آنان در تعامل با سنت‌ها و فرهنگ اصيل اسلام، آن‌ها را به چالش كشاندند، از اين رو امامان معصوم علیهم‌السلام بعد از پيامبر صلی الله علیه و آله در راستاي مقابله با چالش‌هاي فكري و فرهنگي ايجاد شده، اقدام به پرورش انديشمنداني سخنور و پژوهشگراني نويسنده نموده و در قالب جلسات تعليم و تربيت، فرهنگ و عقايد ناب را به اصحاب و دانش آموختگان خود انتقال می‌‌دادند و اين فرهيختگان نيز همين شيوه را دنبال می‌‌نمودند. آن‌ها در هر مكان و زماني كه زمينه فراهم بود، اقدام به تشكيل جلسات علمی‌‌ نموده و تعداد ديگري را در جبهه فرهنگي تربيت می‌‌كردند كه در اين راستا فرايند طبقات راويان نيز شكل گرفته است.
+
*علی بن محمد همدانی کوفی؛ وی در [[کوفه]] می‌‌زیسته که محمد بن بندار، روایات [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] و [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] علیهماالسلام را از او فراگرفته است.
 +
*[[عبدالله بن مغیره]]؛<ref> مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ج ۱، ص ۴۱۷.</ref> راوی موثق کوفی که ابن بندار روایاتی از امام موسی بن جعفر علیه‌السلام را از طریق او نقل می‌‌کند.
 +
*محمد بن عبدالله خراسانی؛<ref> معجم الثقات، ص ۱۰۴.</ref> وی افتخار خدمت در خانه حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام را نیز در [[خراسان]] پیدا کرده و به عنوان خادم الرضا او را می‌‌شناسند و روایاتی از آن امام بزرگوار برای محمد بن بندار نقل کرده است.
 +
*حسن بن عرفه؛ محمد بن بندار روایات [[امام هادی علیه السلام|امام هادی]] و [[امام حسن عسکری علیه السلام|امام عسکری]] علیهماالسلام را از استاد دیگر خود حسن بن عرفه که از اصحاب آن بزرگواران بوده نقل می‌‌کند.
  
يكي از اين فرهيختگان كه در جبهه فرهنگي به [[اسلام]] و مسلمانان خدمت كرده، محمد بن بندار بن عاصم ذهلي ابوجعفر قمی ‌‌است.<ref> رجال نجاشي، ص 140، احمد بن علي نجاشي.</ref>
+
==شاگردان==
  
'''آغاز زندگي'''
+
محمد بن بندار همچنین اقدام به آموزش علم و پرورش شاگردانی می‌‌نماید که از جمله آنان می‌‌توان افراد زیر را نام برد:
  
از محل و تاريخ تولد اين پژوهشگر، اطلاع دقيقي در دست نيست؛ ولي بر اساس قراين و شواهدي كه از سلسله راويان همدوره ايشان موجود است، می‌‌توان حدس زد كه آغاز تولد ايشان در اوايل قرن سوم بوده و در اواخر همان قرن نيز وفات يافته است.<ref> چون شاگرد ايشان حسين بن محمد بن عامر اشعري تا سال 300 هـ.ق زنده بوده است (معجم الثقات).</ref> خانواده‌‌اش از عرب‌هاي مهاجري هستند كه به [[قم]] هجرت كرده‌اند و منسوب به طايفه «ذهل»اند<ref> تنقيح المقال، ج ص 89.</ref> اين طايفه شاخه‌اي از قبيله شيبان‌اند كه خود نيز شاخه‌اي از قبيله «بكر بن وايل» به حساب می‌‌آيند كه در [[حجاز]] و [[عراق]] سكونت داشته‌اند.
+
*[[حسین بن محمد اشعری قمی|حسین بن محمد بن عامر اشعری قمی‌‌]]:<ref> بحار، ج ۸، ص ۲۵.</ref> وی از استادان [[شیخ کلینی]]، صاحب کتاب معتبر [[الکافی (کتاب)|الکافی]] و همچنین استاد [[جعفر بن محمد قولويه|جعفر بن قولویه]] صاحب کتاب ارزشمند [[کامل الزیارات|کامل الزیارات]] است و خود ایشان دارای کتاب گرانسنگ النوادر است.
  
نام پدرِ محمد، بندار است كه هم در زبان فارسي و هم در زبان عربي، اين نام را براي فرزندان خود برمی‌‌گزيدند. بندار را در كتاب‌هاي فرهنگ لغت فارسي و عربي اين چنين معنا می‌‌كنند: «كسي كه مورد اعتماد مردم بوده و آن‌ها اشياي گران قيمت و ساير وسايل خود را به امانت پيش او می‌‌گذارند. يا به كسي كه اخبار و اطلاعات زيادي درباره اقوام و خويشان خود داشته باشد، گفته می‌‌شود».<ref> فرهنگ معين، ج 1، ص 584؛ تنقيح المقال، ج ص 184، قطع رحلي.</ref>
+
*علی بن محمد بندار:<ref> الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.</ref> فرزند عالم و اندیشمند محمد بن بندار؛ وی روایات زیادی از پدرش و سایر راویان حدیث نقل می‌‌کند.
  
اين كه آيا اين راوي در آسمان پرستاره شهر قم طلوع كرده يا نه، اطلاع صحيحي در دست نيست؛ اما هر چه هست عالمان علم رجال در كتاب‌هاي خود او را ابوجعفر قمی‌‌<ref> رجال شيخ طوسي، ص 494.</ref> ناميده‌اند، از اين رو معلوم می‌‌شود كه اين راوي بزرگوار، زمان زيادي را در [[قم]] می‌‌زيسته تا به قمی ‌‌مشهور شده است.
+
*ابن ابی جید:<ref> فهرست شیخ طوسی، ص ۲۱۶.</ref> که از [[مشایخ]] فرزانه فرهیخته و احیاگر حوزه‌ی علمیه [[شیخ طوسی|شیخ طوسی]] در [[نجف]] است.
  
'''استادان'''
+
*احمد بن طاهر قمی:<ref> رجال نجاشی، ص ۱۴۰.</ref> که از استادان عالم رجالی بزرگ، [[احمد بن علی نجاشی|شیخ نجاشی]] صاحب کتاب ارزشمند [[رجال نجاشی|رجال]] است.
  
پيش نياز علم [[حديث]] و نقل روايت - همانند ساير علوم - حضور در محضر استادان اين علم است كه خود از سرچشمه [[وحی]] درس گرفته باشند. در اين راستا، پيامبر گرامی ‌‌اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم‌السلام اولين استادها هستند و براي دستيابي به علوم آن بزرگواران بايد محضر شريف آن‌ها را درك نمود؛ لذا روايات اصحاب امامان در اين راستا ارزيابي می‌‌گردد. بنابراين افرادي كه می‌‌خواستند راوي [[حديث]] باشند، می‌‌بايست از خانه و كاشانه خود بار سفر می‌‌بستند تا بتوانند محضر امامان و اصحاب آن‌ها را درك نمايند و بدون واسطه، حديث را از آن بزرگواران فراگيرند. پيشوايان معصوم علیهم‌السلام نيز در هر جا كه زمينه را مساعد می‌‌ديدند، اقدام به تشكيل جلسات علمی ‌‌می‌‌نمودند.
+
==در نظر عالمان==
  
راوي بزرگوار، محمد بن بندار نيز از جمله كساني است كه افتخار نقل حديث را بدست آورده و از استاداني بهره برده كه از جمله آنان، علي بن محمد همداني كوفي است. وي در [[كوفه]] می‌‌زيسته كه محمد بن بندار، روايات امامان صادق و كاظم علیهم‌السلام را از اين استاد فراگرفته و همچنين رواياتي از امام موسي بن جعفر علیه‌السلام را نيز، از عبدالله بن مغيره ابومحمد عجلي كوفي<ref> مجالس المؤمنين، قاضي نورالله شوشتري، ج 1، ص 417.</ref> كه بنا به گفته نجاشي در كتاب رجالش، ثقه ثقه، هيچ كس همتاي او نيست نقل می‌‌كند. يكي ديگر از استادان ايشان، محمد بن عبدالله خراساني<ref> معجم الثقات، ص 104.</ref> است كه افتخار خدمت در خانه حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام را نيز در خراسان پيدا كرده و به عنوان خادم الرضا او را می‌‌شناسند و رواياتي از آن امام بزرگوار براي محمد بن بندار نقل كرده است. همچنين محمد روايات امامان هادي و عسكري علیهم‌السلام را از استاد ديگر خود حسن بن عرفه كه از اصحاب آن بزرگواران بوده نقل می‌‌كند.
+
اندیشمندان بزرگ تاریخ [[علم رجال]] در کتاب‌های خود، از محمد بن بندار به عنوان یکی از افرادی که مورد وثوق و اعتماد است، نام می‌‌برند.  
  
'''شاگردان'''
+
* [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]]، رجالی متخصص در کتاب رجال خود، او را فردی مورد اعتماد یاد می‌‌کند و می‌‌افزاید «او دارای کتاب‌هایی بوده که از جمله آن‌ها کتاب مثالب است، که این کتاب را احمد بن طاهر قمی ‌‌برایم خوانده است».<ref> الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.</ref>
 +
* [[شیخ طوسی]] در دو کتاب رجالی خود، او را فردی مورد وثوق می‌‌داند و یکی از طرق ارتباط خودش را با روایات [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم‌السلام از طریق ابن بی جید به محمد بن بندار می‌‌داند.
 +
* [[شيخ عبدالله مامقانی|شیخ عبدالله مامقانی]] در کتاب گرانسنگ [[تنقيح المقال فى علم الرجال|تنقیح المقال]] ضمن برشمردن توثیقات دیگر عالمان رجال درباره این راوی، خود نیز به توثیق او می‌‌پردازد.
 +
* [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]] در کتاب ارزشمند [[معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة|معجم رجال الحدیث]]<ref> همان، ج ۱، ص ۹۵.</ref> محمد بن بندار را ثقه دانسته و اضافه کرده که طریق شیخ طوسی از طریق ابن ابی جید به محمد بن بندار صحیح است.
 +
* در کتاب ارزشمند [[معجم الثقات و ترتیب الطبقات|معجم الثقات]] اثر آیت الله ابوطالب تجلیل تبریزی،<ref> بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۵۹؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۱۹.</ref> بعد از نقل قول نجاشی می‌‌خوانیم که او از طبقه هفتم از طبقات راویان حدیث بوده است.
  
پرورش شاگرد و آموزش علم، هميشه بوده است. محمد در اين راستا اقدام به پرورش شاگرداني می‌‌نمايد كه از جمله آنان می‌‌توان چنين نام برد:
+
==آثار و روایات==
  
* 1- حسين بن محمد بن عامر اشعري قمی‌‌:<ref> بحار، ج 8، ص 25.</ref> وي از استادان مرحوم كليني، صاحب كتاب معتبر كافي و همچنين استاد مرحوم جعفر بن قولويه صاحب كتاب ارزشمند كامل الزيارات است و خود ايشان داراي كتاب گرانسنگ النوادر است.
+
دو رجالی بزرگ شیعه، [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] و [[شیخ طوسی]] از کتابی به نام «المثالب» برای محمد بن بندار یاد کرده‌اند.<ref> همان.</ref> در کتاب [[رجال نجاشی]] و [[فهرست شیخ طوسی|فهرست]] می‌‌خوانیم که محمد بن بندار، دارای کتاب‌های زیادی بوده که یکی از آن‌ها کتاب مثالب است.
  
* 2- علي بن محمد بندار،<ref> الذريعه، ج 19، ص 74.</ref> فرزند عالم و انديشمند محمد بن بندار. وي روايات زيادي از پدرش و ساير راويان حديث نقل می‌‌كند.
+
«[[مثالب]]» در لغت چنین معنا شده است: «نکات ضعف سیاسی یا اعتقادی یا گرایشات مذهبی کسانی را در یک مجموعه جمع‌آوری نمودن و به صورت کتابی عرضه کردن». در زمان‌های گذشته برای مقابله با حریف، از روش مثالب‌نویسی استفاده می‌‌شده است.<ref> لسان العرب، ج ۲، ص ۱۱۶.</ref> با توجه به این که محمد بن بندار در زمانی می‌‌زیسته که مسئله اختلاف [[شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] به طور چشمگیری در جامعه مطرح بوده و هر یک سعی می‌‌کرده نقاط ضعف دیگری را جمع‌آوری کند و از این راه او را محکوم نماید و درستی خود را ثابت نماید، ایشان اقدام به جمع‌آوری نکاتی از مخالفان شیعه می‌‌نماید و نام آن را مثالب می‌‌گذارد؛ ولی به علت نامعلومی، این کتاب از بین رفته و هم‌اکنون در دسترس نیست.
  
* 3- ابن ابي جيد<ref> فهرست شيخ طوسي، ص 216.</ref>، كه از مشايخ فرزانه فرهيخته و احياگر حوزه‌ي علميه، مرحوم شيخ طوسي است.
+
محمد بن بندار همچنین روایاتی را در زمینه‌های مختلف، مانند: اصول اعتقادی، امام شناسی و اخلاقی با واسطه از استادان خود از [[امام صادق]]، [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] و [[امام رضا]] علیهم‌السلام نقل می‌‌کند. برخی روایات منقول از ابن بندار چنین است:
  
* 4- احمد بن طاهر قمی‌‌<ref> رجال نجاشي، ص 140.</ref>، كه از استادان عالم رجالي بزرگ، مرحوم نجاشي صاحب كتاب ارزشمند رجال است.
+
'''دیدن خدا:'''
  
'''آثار'''
+
محمد بن بندار از استاد خود، محمد بن عبدالله خراسانی نقل می‌‌کند: یکی از افراد غیرمسلمان از [[امام رضا]] علیه‌السلام درباره این که چرا مردم نمی‌‌توانند [[خداوند]] متعال را ببینند سؤال کرد. حضرت در جواب فرمود: این که مردم او را نمی‌‌توانند ببینند برای گناهان زیادی است که انجام می‌‌دهند، او هیچگاه از مردم مخفی نیست. آن شخص پرسید، پس چرا با چشم دیده نمی‌‌شود. حضرت فرمودند: «خداوند بزرگتر از آن است که به چشم آید و یا عقل بتواند تمام ذات او را درک کند».<ref> دلایل الامامه، ص ۴۶۴.</ref>
  
ماندگاري افراد به ماندگاري آثاري است كه از آنان باقي می‌‌ماند. اگر تا به حال، نام محمد بن بندار در كتاب‌هاي رجال و [[حديث]] باقي مانده، به علت نقل روايات و باقي گذاردن اثري مكتوب به نام المثالب<ref> همان.</ref> بوده است.
+
'''جزای آزار دهندگان:'''
  
مرحوم [[آقا بزرگ تهرانی]]<ref> الذريعه، ج 19.</ref> از كتاب مثالب نام برده و قبل از ايشان نيز رجالي سترگ، نجاشي و [[شيخ طوسی]] از اين كتاب ياد كرده‌اند. در كتاب رجال نجاشي و فهرست می‌‌خوانيم كه محمد بن بندار، داراي كتاب‌هاي زيادي بوده كه يكي از آن‌ها كتاب مثالب است.
+
در کتاب ارزشمند [[دلائل الإمامة|دلایل الامامه]] اثر [[محمد بن جریر بن رستم طبری]] می‌‌خوانیم که محمد بن بندار از استاد خود محمد بن سعید خراسانی از [[مفضل بن عمر جعفی|مفضل]]، از [[امام صادق]] علیه‌السلام نقل می‌‌کند: زمانی که [[امام زمان]] علیه‌السلام قیام کند، خداوند هر یک از آزاردهندگان مؤمنان را در هر زمانی که می‌‌زیسته به زمان خودش و به همان صورتی که بوده برمی‌‌گرداند تا انتقام آن مؤمنان را از او بگیرد.<ref> همان، ص ۴۶۴.</ref>
  
مثالب در لغت چنين معنا شده است: «نكات ضعف يا سياسي يا اعتقادي يا گرايشات مذهبي كساني را در يك مجموعه جمع‌آوري نمودن و به صورت كتابي عرضه كردن به ديگران». در زمان‌هاي گذشته براي مقابله با حريف، از روش مثالب‌نويسي استفاده می‌‌شده است.<ref> لسان العرب، ج 2، ص 116.</ref>
+
'''نوافل در شب نیمه ماه رمضان:'''
  
با توجه به اين كه محمد بن بندار در زماني می‌‌زيسته كه مسئله اختلاف شيعه و سني به طور چشمگيري در جامعه مطرح بوده و هر يك سعي می‌‌كرده نقاط ضعف ديگري را جمع‌آوري كند و از اين راه او را محكوم نمايد و درستي خود را ثابت نمايد، ايشان اقدام به جمع‌آوري نكاتي از مخالفان [[شيعه]] می‌‌نمايد و نام آن را مثالب می‌‌گذارد؛ ولي به علت نامعلومي، اين كتاب از بين رفته و هم‌اكنون در دسترس نيست.
+
نویسنده کتاب [[وسایل الشیعه]] از [[شیخ طوسی]] از محمد بن بندار، از استاد خود محمد بن علی همدانی، از قول امام صادق علیه‌السلام از [[امام علی]] علیه‌السلام نقل کرده: هر کس در شب نیمه ماه [[رمضان]]، صد رکعت [[نماز]] به جا آورد و در هر [[رکعت|رکعت]]، بعد از [[سوره حمد]]، یازده مرتبه [[سوره اخلاص]] را بخواند، خداوند ده [[فرشتگان|فرشته]] را مأمور می‌‌کند که او را از دشمنان [[جن]] و انس محافظت نمایند و سی فرشته را مأمور می‌‌کند که او را از آتش [[جهنم]] محافظت کنند.<ref> بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۵، حدیث ۲۳.</ref> همین روایت در کتاب «[[المقنعة (کتاب)|المقنعه]]» [[شیخ مفید]] و «[[اقبال الاعمال|اقبال]]» [[سید بن طاووس|ابن طاووس]] نیز موجود است.
  
محمد بن بندار همچنين رواياتي را در زمينه‌هاي مختلف، مانند: نمازهاي مستحبي، اصول اعتقادي، امام شناسي، امام زمان و مسايل تربيت فرزند با واسطه از استادان خود از قول امامان صادق، موسي، كاظم و رضا علیهم‌السلام نقل می‌‌كند؛ كه در كتاب‌هاي روايي موجود است.<ref> رجال نجاشي، ص 140.</ref>
+
'''تربیت فرزند:'''
  
'''در آيينه دانشمندان'''
+
نویسنده کتاب [[اصول کافی|اصول کافی]] از علی فرزند محمد بن بندر، از محمد بن علی همدانی، از صالح بن عقبه، از [[امام کاظم]] علیه‌السلام روایت کرده است که: با فرزندتان در زمان کودکی مهربانی کنید و بگذارید پرتحرک باشد، تا این که در هنگام بزرگ سالی حلیم، صبور و پرحوصله باشد.
  
انديشمندان بزرگ تاريخ علم رجال در كتاب‌هاي خود، وقتي از شخصيت مورد نظر ما سخن به ميان می‌‌آورند، از او به عنوان يكي از افرادي كه مورد وثوق و اعتماد است، نام می‌‌برند. اين حقيقت را می‌‌توان در كتاب‌هاي آنان جستجو كرد. به عنوان مثال، چند نمونه از سخن اين بزرگواران را يادآوري می‌‌كنيم: نجاشي، عالم سترگ، رجالي متخصص و اولين گردآورنده اسامی ‌‌راويان حديث در كتاب خود، او را فردي مورد اعتماد ياد می‌‌كند و می‌‌افزايد او داراي كتاب‌هايي بوده كه از جمله آن‌ها كتاب مثالب است، كه اين كتاب را احمد بن طاهر قمی ‌‌برايم خوانده است.<ref> الذريعه، ج 19، ص 74.</ref>
+
==پانویس==
 
 
مرحوم شيخ طوسي اولين مؤسس حوزه‌هاي علميه در جهان اسلام در دو كتاب رجال خود او را فردي مورد وثوق می‌‌داند و يكي از طرق ارتباط خودش را با روايات ائمه علیهم‌السلام از طريق ابن بي جيد به محمد بن بندار می‌‌داند.
 
 
 
مرحوم ممقاني عالم گرانقدر شيعه و رجالي معروف، در كتاب گرانسنگ تنقيح المقال ضمن برشمردن توثيقات ديگر عالمان رجال درباره اين راوي، خود نيز به توثيق او می‌‌پردازد.
 
 
 
مرحوم آقا بزرگ تهراني می‌‌نويسد:<ref> همان، ج 15، ص 140.</ref> «از محمد بن بندار، كتابي باقي مانده است به نام مثالب كه علي بن احمد بن طاهر قمی ‌‌آن را براي نجاشي خوانده است».
 
 
 
آيت الله خويي در كتاب بي‌نظير و ارزشمند معجم الرجال الحديث<ref> همان، ج 1، ص 95.</ref> محمد بن بندار را ثقه دانسته و اضافه كرده كه طريق [[شيخ طوسی]] از طريق ابن ابي جيد به محمد بن بندار صحيح است.
 
 
 
در كتاب گنجينه دانشمندان<ref> همان، ص 104.</ref> می‌‌خوانيم بنا به گفته نجاشي و شيخ طوسي او از ثقات است.
 
 
 
در كتاب ارزشمند معجم الثقات اثر ارزشمند آيت الله ابوطالب تجليل تبريزي،<ref> [[بحارالانوار]]، ج 2، ص 259؛ [[علل الشرايع]]، ج 1، ص 119.</ref> بعد از نقل قول نجاشي می‌‌خوانيم كه او از طبقه هفتم از طبقات راويان حديث بوده است.
 
 
 
'''در زمينه عقايد'''
 
 
 
محمد بن بندار از استاد خود، خادم الرضا محمد بن (سعيد ابن) عبدالله خراساني<ref> خصال، ص 237.</ref> از [[امام رضا]] علیه‌السلام نقل می‌‌كند: يكي از افراد غيرمسلمان از [[امام رضا]] علیه‌السلام درباره اين كه چرا مردم نمی‌‌توانند خداوند متعال را ببينند سؤال كرد. حضرت در جواب فرمود: اين كه مردم او را نمی‌‌توانند ببينند براي گناهان زيادي است كه انجام می‌‌دهند، او هيچگاه از مردم مخفي نيست. آن شخص پرسيد، پس چرا با چشم ديده نمی‌‌شود. حضرت فرمودند: «خداوند بزرگتر از آن است كه به چشم آيد و يا عقل بتواند تمام ذات او را درك كند».<ref> دلايل الامامه، ص 464.</ref>
 
 
 
'''درباره عصر مهدوي عجل الله تعالی فرجه شریف'''
 
 
 
در كتاب ارزشمند دلايل الامامه محمد بن جرير طبري<ref> دلايل الامامة، ص 464.</ref> می‌‌خوانيم كه محمد بن بندار از استاد خود محمد بن سعيد خراساني از مفضل، از [[امام صادق]] علیه‌السلام نقل می‌‌كند: زماني كه [[امام زمان]] علیه‌السلام قيام كند، خداوند هر يك از آزاردهندگان مؤمنان را در هر زماني كه می‌‌زيسته به زمان خودش و به همان صورتي كه بوده برمی‌‌گرداند تا انتقام آن مؤمنان را از او بگيرد.<ref> همان، ص 464.</ref>
 
 
 
'''ياران امام زمان علیه‌السلام'''
 
 
 
باز هم در كتاب ارزشمند دلايل الامامه<ref> وسايل الشيعه، ج 5، ص 177؛ بحارالانوار، ج 2، ص 259.</ref> آمده است: محمد بن بندار از محمد بن سعيد خراساني از مفضل بن عمر كه يكي از اصحاب امام صادق علیه‌السلام است نقل می‌‌كند: امام صادق علیه‌السلام به مفضل فرمود: اي مفضل! تو و چهل نفر ديگر، با امام قائم محشور خواهي شد و تو در سمت راست آن حضرت خواهي بود و به مردم امر و نهي خواهي كرد و مردم از تو فرمانبرداي خواهند نمود.
 
 
 
'''نوافل در شب نيمه ماه رمضان'''
 
 
 
نويسنده كتاب [[وسايل الشيعه]] از شيخ طوسي از محمد بن بندار، از استاد خود محمد بن علي همداني، از قول [[امام صادق]] علیه‌السلام از حضرت [[امام علی]] علیه‌السلام نقل كرده: هر كس در شب نيمه ماه [[رمضان]]، صد ركعت [[نماز]] به جا آورد و در هر ركعت، بعد از [[سوره حمد]]، يازده مرتبه [[سوره اخلاص]] (قل هو الله) را بخواند، خداوند ده فرشته را مأمور می‌‌كند كه او را از دشمنان جن و انس محافظت نمايند و سي فرشته را مأمور می‌‌كند كه او را از آتش جهنم محافظت كنند.<ref> بحارالانوار، ج 8، ص 25، حديث 23.</ref> همين روايت در كتاب مقنعه [[شيخ مفيد]] و اقبال ابن طاووس نيز موجود است.
 
 
 
'''جايگاه اميرالمؤمنين در قيامت'''
 
 
 
محمد بن بندار از استادش، حسن بن عرفه از ابن عمر روايت می‌‌كند كه پيغمبر گرامی ‌‌اسلام صلی الله علیه و آله فرموده است، هنگامی‌‌ كه [[قيامت]] برپا شود خداي متعال همه انسان‌هايي را كه از اول تا آخر، خلق نموده است. در يك جا جمع می‌‌كند و منادي، با صداي بسيار بلند به طوري كه همه بشنوند صدا می‌‌زند علي بن ابي طالب علیه‌السلام كجاست. سپس حضرت علي علیه‌السلام می‌‌آيد و در مدت كوتاهي، از او به آساني حساب می‌‌كشند، سپس بر آن حضرت دو لباس زينتي سبز رنگ می‌‌پوشانند و به دست آن حضرت عصايي از درخت طوبي می‌‌دهند، سپس به او می‌‌گويند: بر كنار حوض كوثر بايست و به هر كس كه می‌‌خواهي آب بنوشان و هر كس را نمی‌‌خواهي آب نده.<ref> بحارالانوار، ج 57، ص 261، [[حديث]] 54.</ref>
 
 
 
'''تربيت فرزند'''
 
 
 
نويسنده كتاب اصول كافي از علي فرزند محمد بن بندر، از محمد بن علي همداني، از صالح بن عقبه، از امام هفتم حضرت موسي كاظم علیه‌السلام روايت كرده است كه مستحب است با فرزندتان در زمان كودكي مهرباني كنيد و بگذاريد پرتحرك باشد، تا اين كه در هنگام بزرگ سالي حليم، صبور و پرحوصله باشد.(28)
 
 
 
'''كتاب‌شناسي'''
 
 
 
- اعيان الشيعه، تأليف سيد محسن العاملي، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1418 ق.
 
 
 
- ايضاح الاشتباه، علامه ابي منصور حسن بن يوسف مطهر حلي، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1415 ق.
 
 
 
- اسناد كامل الزيارات.
 
 
 
- [[بحارالانوار]]، علامه محمدباقر مجلسي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1362 ش.
 
 
 
- بشارة المؤمنين في تاريخ والقميين، قوام‌الدين جاسبي، [[قم]]، خانه مهر، 1353 ش.
 
 
 
- بصائرالدرجات، ابوجعفر محمد بن حسن بن فروخ صفار قمي، قم، مكتب آيت الله مرعشي نجفي، 1404 ق.
 
 
 
- بهجة الامال في شرح زبدة المقال، علي علييار تبريزي، تهران، بنياد فرهنگ اسلامی ‌‌كوشان پور، 1401 ق.
 
 
 
- تراجم الرجال، سيد احمد حسيني، قم، مكتب آيت الله مرعشي نجفي، 1414 ق.
 
 
 
- تنقيح المقال في علم الرجال، عبدالله ممقاني، نجف، مطبعه المرتضويه، 1350 ق.
 
 
 
- تهذيب، محمد بن حسن طوسي، تهران، مكتبه الصدوق، 1376 ش.
 
 
 
- تاريخ قم، ابي نصر حسن قمي.
 
 
 
- تعليقات النقض، جلال الدين حسيني ارموي، تهران، انتشارات آثار ملي، 1331 ش.
 
 
 
- ثلاثيات الكليني، امين ترمس العاملي، قم، دارالحديث، 1375 ش.
 
 
 
- جامع الروات، محمد بن علي اردبيلي غروي حايري، قم، مكتبة المصطفوي، 1331 ش.
 
 
 
- الخصال، ابي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه صدوق، تهران، انتشارات اسلاميه، 1366 ش.
 
 
 
- خلاصة الاقوال، علامه ابي منصور حسن بن يوسف حلي، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1417 ق.
 
 
 
- دلايل الامامة، محمد بن جرير طبري الشيعي، قم، مؤسسه البعثه، چ 1، 1413 ق.
 
 
 
- الذريعة الي تصانيف الشيعه، شيخ [[آقا بزرگ تهرانی]]، قم، مؤسسه اسماعيليان، 1408 ق.
 
 
 
- رجال نجاشي، ابوالعباس احمد بن علي نجاشي، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1418 ق.
 
 
 
- رجال شيخ طوسي، شيخ محمد بن حسن طوسي، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1418 ق.
 
 
 
- رجال ابن داوود، تقي الدين حسن بن علي بن داود حلي، نجف، مطبعه حيدريه، 1392 ق.
 
 
 
- رجال قم، محمد مقدس‌زاده، قم، خانه مهر ايران، 1335 ش.
 
 
 
- روضات الجنات، ميرزا محمدباقر موسوي خوانساري، قم، مكتبة اسماعيليان، 1399 ق.
 
 
 
- رياض المحدثين، محمدعلي بن حسين نائيني اردستاني، قم، مكتبة آيت الله مرعشي نجفي، 1423 ق.
 
 
 
- شعب المقال في احوال الرجال، مولي ميرزا ابوالقاسم نراقي، يزد، خانه گلبهار، 1367 ق.
 
 
 
- طرايف المقال في احوال رجال، سيد علي بروجردي، مكتبة آيت الله مرعشي نجفي، 1410 ق.
 
 
 
- علل الشرايع، محمد بن علي ابن بابويه [[شيخ صدوق]]، [[نجف]]، مكتبة حيدريه، 1385 ق.
 
 
 
- عيون اخبارالرضا، ابي جعفر محمد بن علي بن حسين بن بابويه صدوق، قم، محمدرضا مشهدي، 1363 ش.
 
 
 
- فرهنگ معين، دكتر محمد معين، تهران، موسسه انتشارات اميركبير، چاپ هشتم، 1371 ش.
 
 
 
- فهرست، شيخ محمد بن حسن طوسي، قم، نشر الفقاهه، 1417 ق.
 
 
 
- فهرست منتجب الدين، منتجب الدين علي بن بابويه، قم، مكتبة آيت الله مرعشي نجفي، 1366 ش.
 
 
 
- قاموس الرجال، علامه محمدتقي شوشتري، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1410 ق.
 
 
 
- اصول كافي، محمد بن يعقوب كليني، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1388 ق.
 
 
 
- كمال الدني و تمام النعمة، ابي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه صدوق، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1416 ق.
 
 
 
- الكليني والكافي، عبدالرسول غفاري.
 
 
 
- گنجينه دانشمندان، محمد شريف رازي، تهران، كتاب فروشي اسلاميه، 1352 ش.
 
 
 
- لسان العرب، علامه ابي فضل محمد بن مكرم بن منطور افريقي مصري، بيروت، دار صادر، 1997 م.
 
 
 
- معالم العلماء، ابوعبدالله محمد بن شهر آشوب، نجف، مطبعه حيدريه، 1380 ق.
 
 
 
- مشايخ الثقات، غلامرضا عرفانيان، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1417 ق.
 
 
 
- معجم الرجال الحديث، آيت الله ابوالقاسم خويي، قم، مركز نشر آثار [[شيعه]]، 1410 ق.
 
 
 
- معجم الثقات، ابوطالب تجليل تبريزي، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1404 ق.
 
 
 
- مستدرك علم رجال حديث، علي نمازي شاهرودي، تهران، ابن الملف، 1412 ق.
 
 
 
- معاني الاخبار، ابي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه الصدوق.
 
 
 
- مجالس المؤمنين، قاضي نورالله شوشتري، تهران، كتاب فروشي اسلاميه، 1354 ش.
 
 
 
- مجمع الرجال، زكي الدين مولي عنايت الله بن علي القهبايي، قم، مؤسسه اسماعيليان.
 
 
 
- نقدالرجال، سيد مصطفي بن حسين حسيني تفريشي، قم، مؤسسه آل البيت، 1418 ق.
 
 
 
- النقض، عبدالجليل القزويني، تهران، كتابخانه ملي، 1331 ش.
 
 
 
- وسايل الشيعه، محمدحسن حر عاملي، قم، مؤسسه آل البيت، 1409 ق.
 
 
 
- هدايةالمحدثين، محمدامين بن محمدعلي كاظمي، قم، مكتبه آيت الله مرعشي نجفي، 1405 ق.
 
 
 
- اليقين، [[سيد بن طاووس]]، [[قم]]، مؤسسه دارالكتاب (الجزايري، 1413 ق).
 
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
===منبع===
+
==منابع==
  
حسن شاكر آراني, ستارگان حرم، جلد 19، صفحه 158-165
+
* [[ستارگان حرم]]، حسن شاکر آرانی، جلد ۱۹، صفحه ۱۵۸-۱۶۵.
[[رده:علمای قرن سوم]]
+
[[رده:علمای قرن سوم]][[رده:علماء شیعه]][[رده:راویان حدیث]][[رده:محدثان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۲

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«محمد بن بندار قمی»، از محدثان مورد اعتماد شیعه در قرن سوم هجری است. نجاشی و شیخ طوسی ضمن توثیق ابن بندار، کتاب «المثالب» را برای او ذکر کرده‌اند.

نام کامل محمد بن بندار قمی
زادگاه قم
وفات قرن سوم قمری

Line.png

اساتید

علی بن محمد همدانی کوفی، عبدالله بن مغیره، محمد بن عبدالله خراسانی، حسن بن عرفه،...

شاگردان

حسین بن محمد اشعری قمی، علی بن محمد بندار، ابن ابی جید، احمد بن طاهر قمی،...

آثار

المثالب،...

ولادت

از تاریخ تولد محمد بن بندار، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ ولی بر اساس قراین و شواهدی که از سلسله راویان همدوره او موجود است، می‌‌توان حدس زد که آغاز تولدش در اوایل قرن سوم بوده و در اواخر همان قرن نیز وفات یافته است؛ زیرا شاگرد ایشان حسین بن محمد اشعری تا سال ۳۰۰ هـ.ق زنده بوده است.[۱]

خانواده‌‌اش از عرب‌های مهاجری هستند که به قم هجرت کرده‌اند و منسوب به طایفه «ذهل»اند.[۲] این طایفه شاخه‌ای از قبیله شیبان‌اند که خود نیز شاخه‌ای از قبیله «بکر بن وائل» به حساب می‌‌آیند که در حجاز و عراق سکونت داشته‌اند.

نام پدرِ محمد، بندار است که هم در زبان فارسی و هم در زبان عربی، این نام را برای فرزندان خود برمی‌‌گزیدند. بندار را در کتاب‌های فرهنگ لغت فارسی و عربی این چنین معنا می‌‌کنند: «کسی که مورد اعتماد مردم بوده و آن‌ها اشیای گران قیمت و سایر وسایل خود را به امانت پیش او می‌‌گذارند. یا به کسی که اخبار و اطلاعات زیادی درباره اقوام و خویشان خود داشته باشد، گفته می‌‌شود».[۳]

این که آیا این راوی در شهر قم متولد شده یا نه، اطلاع صحیحی در دست نیست؛ اما هر چه هست عالمان علم رجال در کتاب‌های خود او را ابوجعفر قمی‌‌[۴] نامیده‌اند، از این رو معلوم می‌‌شود که این راوی بزرگوار، زمان زیادی را در قم می‌‌زیسته تا به قمی ‌‌مشهور شده است.

استادان

محمد بن بندار از جمله کسانی است که افتخار نقل حدیث را بدست آورده و از استادانی بهره برده است، از جمله:

  • علی بن محمد همدانی کوفی؛ وی در کوفه می‌‌زیسته که محمد بن بندار، روایات امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام را از او فراگرفته است.
  • عبدالله بن مغیره؛[۵] راوی موثق کوفی که ابن بندار روایاتی از امام موسی بن جعفر علیه‌السلام را از طریق او نقل می‌‌کند.
  • محمد بن عبدالله خراسانی؛[۶] وی افتخار خدمت در خانه حضرت امام رضا علیه‌السلام را نیز در خراسان پیدا کرده و به عنوان خادم الرضا او را می‌‌شناسند و روایاتی از آن امام بزرگوار برای محمد بن بندار نقل کرده است.
  • حسن بن عرفه؛ محمد بن بندار روایات امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام را از استاد دیگر خود حسن بن عرفه که از اصحاب آن بزرگواران بوده نقل می‌‌کند.

شاگردان

محمد بن بندار همچنین اقدام به آموزش علم و پرورش شاگردانی می‌‌نماید که از جمله آنان می‌‌توان افراد زیر را نام برد:

  • علی بن محمد بندار:[۸] فرزند عالم و اندیشمند محمد بن بندار؛ وی روایات زیادی از پدرش و سایر راویان حدیث نقل می‌‌کند.
  • احمد بن طاهر قمی:[۱۰] که از استادان عالم رجالی بزرگ، شیخ نجاشی صاحب کتاب ارزشمند رجال است.

در نظر عالمان

اندیشمندان بزرگ تاریخ علم رجال در کتاب‌های خود، از محمد بن بندار به عنوان یکی از افرادی که مورد وثوق و اعتماد است، نام می‌‌برند.

  • نجاشی، رجالی متخصص در کتاب رجال خود، او را فردی مورد اعتماد یاد می‌‌کند و می‌‌افزاید «او دارای کتاب‌هایی بوده که از جمله آن‌ها کتاب مثالب است، که این کتاب را احمد بن طاهر قمی ‌‌برایم خوانده است».[۱۱]
  • شیخ طوسی در دو کتاب رجالی خود، او را فردی مورد وثوق می‌‌داند و یکی از طرق ارتباط خودش را با روایات ائمه علیهم‌السلام از طریق ابن بی جید به محمد بن بندار می‌‌داند.
  • شیخ عبدالله مامقانی در کتاب گرانسنگ تنقیح المقال ضمن برشمردن توثیقات دیگر عالمان رجال درباره این راوی، خود نیز به توثیق او می‌‌پردازد.
  • آیت الله خویی در کتاب ارزشمند معجم رجال الحدیث[۱۲] محمد بن بندار را ثقه دانسته و اضافه کرده که طریق شیخ طوسی از طریق ابن ابی جید به محمد بن بندار صحیح است.
  • در کتاب ارزشمند معجم الثقات اثر آیت الله ابوطالب تجلیل تبریزی،[۱۳] بعد از نقل قول نجاشی می‌‌خوانیم که او از طبقه هفتم از طبقات راویان حدیث بوده است.

آثار و روایات

دو رجالی بزرگ شیعه، نجاشی و شیخ طوسی از کتابی به نام «المثالب» برای محمد بن بندار یاد کرده‌اند.[۱۴] در کتاب رجال نجاشی و فهرست می‌‌خوانیم که محمد بن بندار، دارای کتاب‌های زیادی بوده که یکی از آن‌ها کتاب مثالب است.

«مثالب» در لغت چنین معنا شده است: «نکات ضعف سیاسی یا اعتقادی یا گرایشات مذهبی کسانی را در یک مجموعه جمع‌آوری نمودن و به صورت کتابی عرضه کردن». در زمان‌های گذشته برای مقابله با حریف، از روش مثالب‌نویسی استفاده می‌‌شده است.[۱۵] با توجه به این که محمد بن بندار در زمانی می‌‌زیسته که مسئله اختلاف شیعه و سنی به طور چشمگیری در جامعه مطرح بوده و هر یک سعی می‌‌کرده نقاط ضعف دیگری را جمع‌آوری کند و از این راه او را محکوم نماید و درستی خود را ثابت نماید، ایشان اقدام به جمع‌آوری نکاتی از مخالفان شیعه می‌‌نماید و نام آن را مثالب می‌‌گذارد؛ ولی به علت نامعلومی، این کتاب از بین رفته و هم‌اکنون در دسترس نیست.

محمد بن بندار همچنین روایاتی را در زمینه‌های مختلف، مانند: اصول اعتقادی، امام شناسی و اخلاقی با واسطه از استادان خود از امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهم‌السلام نقل می‌‌کند. برخی روایات منقول از ابن بندار چنین است:

دیدن خدا:

محمد بن بندار از استاد خود، محمد بن عبدالله خراسانی نقل می‌‌کند: یکی از افراد غیرمسلمان از امام رضا علیه‌السلام درباره این که چرا مردم نمی‌‌توانند خداوند متعال را ببینند سؤال کرد. حضرت در جواب فرمود: این که مردم او را نمی‌‌توانند ببینند برای گناهان زیادی است که انجام می‌‌دهند، او هیچگاه از مردم مخفی نیست. آن شخص پرسید، پس چرا با چشم دیده نمی‌‌شود. حضرت فرمودند: «خداوند بزرگتر از آن است که به چشم آید و یا عقل بتواند تمام ذات او را درک کند».[۱۶]

جزای آزار دهندگان:

در کتاب ارزشمند دلایل الامامه اثر محمد بن جریر بن رستم طبری می‌‌خوانیم که محمد بن بندار از استاد خود محمد بن سعید خراسانی از مفضل، از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌‌کند: زمانی که امام زمان علیه‌السلام قیام کند، خداوند هر یک از آزاردهندگان مؤمنان را در هر زمانی که می‌‌زیسته به زمان خودش و به همان صورتی که بوده برمی‌‌گرداند تا انتقام آن مؤمنان را از او بگیرد.[۱۷]

نوافل در شب نیمه ماه رمضان:

نویسنده کتاب وسایل الشیعه از شیخ طوسی از محمد بن بندار، از استاد خود محمد بن علی همدانی، از قول امام صادق علیه‌السلام از امام علی علیه‌السلام نقل کرده: هر کس در شب نیمه ماه رمضان، صد رکعت نماز به جا آورد و در هر رکعت، بعد از سوره حمد، یازده مرتبه سوره اخلاص را بخواند، خداوند ده فرشته را مأمور می‌‌کند که او را از دشمنان جن و انس محافظت نمایند و سی فرشته را مأمور می‌‌کند که او را از آتش جهنم محافظت کنند.[۱۸] همین روایت در کتاب «المقنعه» شیخ مفید و «اقبال» ابن طاووس نیز موجود است.

تربیت فرزند:

نویسنده کتاب اصول کافی از علی فرزند محمد بن بندر، از محمد بن علی همدانی، از صالح بن عقبه، از امام کاظم علیه‌السلام روایت کرده است که: با فرزندتان در زمان کودکی مهربانی کنید و بگذارید پرتحرک باشد، تا این که در هنگام بزرگ سالی حلیم، صبور و پرحوصله باشد.

پانویس

  1. معجم الثقات، تجلیل تبریزی، ص ۱۰۴.
  2. تنقیح المقال، ج ۱، ص ۸۹.
  3. فرهنگ معین، ج ۱، ص ۵۸۴؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۸۴.
  4. رجال شیخ طوسی، ص ۴۹۴.
  5. مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ج ۱، ص ۴۱۷.
  6. معجم الثقات، ص ۱۰۴.
  7. بحار، ج ۸، ص ۲۵.
  8. الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.
  9. فهرست شیخ طوسی، ص ۲۱۶.
  10. رجال نجاشی، ص ۱۴۰.
  11. الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.
  12. همان، ج ۱، ص ۹۵.
  13. بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۵۹؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۱۹.
  14. همان.
  15. لسان العرب، ج ۲، ص ۱۱۶.
  16. دلایل الامامه، ص ۴۶۴.
  17. همان، ص ۴۶۴.
  18. بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۵، حدیث ۲۳.

منابع