حسن بن علی وشاء: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{بخشی از یک کتاب}} | {{بخشی از یک کتاب}} | ||
− | «حسن بن على | + | «حسن بن على الوشّاء بجلى كوفى» از راویان و [[محدث|محدثان]] بزرگ [[شیعه]] و از اصحاب [[امام رضا]] و [[امام هادی علیه السلام|امام هادی]] (علیهماالسلام) است.<ref>رجال شیخ طوسی، ص 371.</ref> وی ابتدا از «[[واقفیه]]» بود، ولی با مشاهده کراماتی از حضرت رضا (علیهالسلام)، از این اعتقاد باطل عدول کرد و به مذهب حق روی آورد. حسن وشّاء در میان [[محدث|محدثان]] شیعه، از جهت داشتن استادان فراوان و [[حدیث|احادیث]] بسیار، کم نظیر است. |
− | == ولادت و خاندان == | + | ==ولادت و خاندان== |
− | حسن بن على بن | + | با توجه به برخی شواهد، حسن بن على بن الوشّاء در اواسط سده دوم هجری، پا به عرصه هستی نهاد.<ref>رجال نجاشی، ص 28؛ فهرست طوسی، ص 54، ش 192.</ref> [[کنیه]] اش ابومحمد و لقب های مشهورش بَجَلّی، وشّاء، خزّاز است. زادگاه او [[کوفه]] است و بدین جهت کوفی هم نامیده می شود. |
حسن بن وشاء، با [[امام رضا علیه السلام|حضرت رضا]] علیه السلام انس و الفتی خاص داشت و یکی از شیفتگان آن حضرت بود. وی اهل کسب و کار بود و لباس های مخصوصی را از کوفه به مرو و [[ماوراءالنهر]] می برد و در آنجا به فروش می رساند. | حسن بن وشاء، با [[امام رضا علیه السلام|حضرت رضا]] علیه السلام انس و الفتی خاص داشت و یکی از شیفتگان آن حضرت بود. وی اهل کسب و کار بود و لباس های مخصوصی را از کوفه به مرو و [[ماوراءالنهر]] می برد و در آنجا به فروش می رساند. | ||
− | جدّ مادری او، الیاس بن عمرو بجلّی، از [[محدث|محدثان]] و علاقمندان به [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام بود. [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] در باره او می نویسد: الیاس بن عمرو یکی از یاران [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام و معتقدان به [[ولايت|ولایت]] اهل بیت است و گرایش عمیقی به این خاندان دارد. او جدّ '''حسن بن علی وشاء''' است. الیاس سه پسر دارد، به نام های عمرو، یعقوب و رقیم که همگی آنان از حضرت صادق علیه السلام حدیث نقل کرده اند | + | جدّ مادری او، الیاس بن عمرو بجلّی، از [[محدث|محدثان]] و علاقمندان به [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام بود. [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] در باره او می نویسد: الیاس بن عمرو یکی از یاران [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام و معتقدان به [[ولايت|ولایت]] اهل بیت است و گرایش عمیقی به این خاندان دارد. او جدّ '''حسن بن علی وشاء''' است. الیاس سه پسر دارد، به نام های عمرو، یعقوب و رقیم که همگی آنان از حضرت صادق علیه السلام حدیث نقل کرده اند.<ref>رجال نجاشی، ص 78.</ref> |
− | <br /> | + | <br />با نگاهی به زندگی شاگردان و اساتید حسن الوشّاء چنین به دست می آید که وی در اوایل سده سوم هجری (حدود ۲۲۰ ق) بدرود حیات گفته است. |
− | == | + | ==ویژگیهای حسن وشاء== |
− | نجاشی | + | از نظر [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] او یکی از بزرگان طائفه [[شیعه]] است؛<ref>رجال نجاشی، ص 28.</ref> و علامّه حلّی می گوید: حسن وشّاء از محدّثین ممتاز و برجسته شیعه است.<ref>خلاصة الاقوال، ص 41.</ref> در اینجا بایسته است به بعضی از ویژگی های این [[محدث]] نامور و دانش طلب، اشاراتی داشته باشیم. |
− | + | '''گرایش به مذهب حق:''' | |
− | + | از پاره ای از روایات و سخن بعضی از بزرگان حدیث، برداشت می شود که حسن بن علی وشّاء بعد از شهادت [[امام موسی کاظم علیه السلام|حضرت موسی بن جعفر]] علیه السلام در انتخاب و گزینش [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] علیه السلام اندک زمانی دچار حیرت و سرگردانی شد. بدین خاطر گفته اند که از «[[واقفیه]]» بود ولی به زودی با مشاهده بعضی از کرامات و [[معجزه|معجزات]] از حضرت رضا علیه السلام، از این اعتقاد باطل عدول کرد و به مذهب حق، باور عمیق و ژرفی پیدا کرد. در اینجا به پاره ای از این روایات اشاره می کنیم: | |
− | + | الف) حسن بن علی وشّاء می گوید: من در حالی که مذهب واقفیّه را داشتم، سفری به [[خراسان]] کردم و با خود مقداری لباس و بعضی از اجناس دیگر بردم که بفروشم. همراه من یک جامه گلداری بود که در یکی از بسته ها جای داشت و من متوجه آن نبودم و جای آن را هم نمی دانستم. چون به مرو رسیدم، منزلی را کرایه کردم. مردی که اهل شهر [[مدینه]] بود، نزد من آمد و به من گفت: ابوالحسن الرضا علیه السلام می فرماید: آن جامه گلداری که نزد توست، برای من بفرست. گفتم: من هم اکنون وارد این شهر شدم، چه کسی به ابوالحسن الرّضا علیه السلام خبر آمدن مرا داد؟ من جامه گلدار ندارم. آن مرد رفت و بعد از لحظاتی برگشت و گفت: ابوالحسن الرضا علیه السلام می فرماید: جامه گلدار در فلان جاست و در فلان بقچه است. من بقچه را با دقت نگاه کردم. آن را در همان جایی که آن حضرت فرموده بود، یافتم و آن را برای آن حضرت فرستادم.<ref>اصول کافی، ج 1، ص 354؛ عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 229.</ref> | |
− | در | ||
− | + | ب) همچنین [[ابن شهر آشوب]] در «[[مناقب ابن شهر آشوب (کتاب)|مناقب]]» روايت كرده از حسن وشّاء كه گفت: نوشتم در طومارى مسائلى چند كه امتحان كنم به آن على بن موسى عليه السلام را، پس صبح حركت كردم به سوى منزل آن حضرت. از بسيارى جمعيت كه بر در خانه آن حضرت بود نرسيدم به در خانه. در اين حال خادمى را ديدم كه مىپرسيد: كيست حسين بن على وشاء پسر دختر الياس بغدادى؟ گفتم: اى غلام! آن كس كه تو مىجويى منم. پس نوشتهاى به من داد و گفت: اين است جواب مسائلى كه با خود دارى! پس من به سبب اين [[معجزه]] باهره قطع كردم به [[امامت]] آن حضرت و ترك كردم مذهب واقفيه را.<ref> مناقب، ابن شهر آشوب، 4/370.</ref> | |
− | |||
− | + | '''فراوانی استاد:''' | |
− | + | حسن بن علی وشّاء در میان [[محدث|محدثان]] بزرگ [[شیعه]]، از جهت داشتن استادان فراوان [[حدیث]] و [[فقه]]، کم نظیر است. خودش در این زمینه این داستان را روایت می کند: «از [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی قمی]] نقل شده كه به جهت طلب [[حديث]] هجرت كردم به [[كوفه]]. در آنجا با حسن بن علی وشّاء ملاقات کردم. از او خواستم که کتاب علاء بن رزین و [[ابان بن عثمان|ابان بن عثمان احمر]] را به من بدهد. او آن دو کتاب را به من داد. من رو کردم به حسن بن علی الوشّاء و گفتم: دوست دارم که این دو کتاب را به من اجازه دهی. حسن به من گفت: خدا تو را رحمت کند! چه عجله ای داری؟ برو آنها را بنویس، بعداً نزد من بیا و اخبار را از من بشنو. به او گفتم: كه از حوادث روزگار ايمن نيستم. حسن بن علی وشّاء به من گفت: اگر می دانستم که اخبار و روایات اهل بیت علیهم السلام این همه طلب کننده و علاقه مند دارد، اخبار و روایات بیشتری را جمع آوری می کردم. من در همین [[مسجد کوفه]]، 900 استاد حدیث را درک کردم و آنها را دیدم که همه آنها می گفتند: «حدَّثنى جعفرُ بْن مُحَمَّد».<ref>رجال نجاشی، ص 28. 14.</ref> | |
− | + | [[حاج شیخ عباس قمی|محدّث قمی]] بعد از نقل این مطلب، می گوید: از اين روايت معلوم مىشود كه در سابق، اهل [[قم]] چقدر طالب [[حديث]] بودهاند. از قم تا [[كوفه]] به طلب حديث، و هم اعتماد ايشان به «[[اصول اربعمائه|اصول]]» بوده و روايت نمىكردند حديث را مگر با [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] يا [[سماع (علم الحدیث)|سماع]] از [[مشایخ|مشايخ]].<ref>الکنی و الالقاب، ج 3، ص 238. </ref> | |
− | + | '''روایات فراوان:''' | |
− | در | + | این ویژگی هم از بارزترین جلوه های شخصیّت و برازندگی این الگوی حدیث و فقه است. در سراسر اخبار شیعه، در معارف مسائل مربوط به [[اصول دین]]، [[اخلاق]] و [[احکام شرعی|احکام]] عملی (فقه) نام او به چشم می خورد و این، حکایتگر عشق و میل فراوانش به مکتب ناب [[ائمه اطهار|ائمه]] معصومین علیهم السلام است. |
− | + | حسن بن علی وشّاء، حسن بن علی بنت الیاس صیرفی، حسن بن علی خزّاز و الوشّاء، عناوینی هستند که در کتب حدیث، فراوان به چشم می خورد.<ref>معجم الرجال، ج 5، ص 36.</ref> | |
− | حسن بن علی | ||
− | + | == استادان و شاگردان == | |
+ | حسن وشّاء استادان فراوانی داشته؛ از جمله: | ||
− | + | * [[ابان بن عثمان]]، | |
+ | * احمد بن عائد، | ||
+ | * مُثنّی الحنّاط، | ||
+ | * [[یونس بن یعقوب]]، | ||
+ | * داوود بن علی یعقوبی، | ||
+ | * علیّ بن عُقبه، | ||
+ | * ثَعلَبة بن میمون. | ||
− | + | از آنجا که حسن بن وشّاء، اخبار فراوانی را گردآوری کرده بود، طبعاً به عنوان یکی از استادان حدیثی شیعی، محلّ توجّه بزرگان حوزه [[حدیث]] و [[فقه]]، قرار گرفته بود. افراد زیادی از محضر پرفیض او بهره بردند و روایات را از او فراگرفتند. در اینجا به ذکر نام گروهی از آنان بسنده می شود: | |
− | + | * [[یعقوب بن یزید]]؛ | |
− | + | * [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی]]؛ | |
+ | * معلّی بن محمد بصری؛ نام دو نفر اخیر در بیشتر روایات حسن بن علی وشّاء به چشم می خورد. اینان از شاگردان معروف و برجسته وی بوده اند. | ||
+ | * [[احمد بن محمد بن خالد برقى|احمد بن ابی عبداللّه برقی]]؛ | ||
+ | * [[محمد بن حسن صفار|محمد بن حسن صفّار قمی]]؛ | ||
+ | * محمد بن عیسی بن عُبَید یَقطینی؛ | ||
+ | * صالح بن ابی حمّاد؛ | ||
+ | * [[عبدالله بن صلت قمی|عبداللّه بن صلت قمی]]؛ | ||
+ | * [[ابراهیم بن هاشم قمی]]؛ | ||
+ | * [[محمد بن یحیی عطار قمی|محمد بن یحیی عطّار قمی]]؛ | ||
+ | * علی بن حسن بن فضّال؛ | ||
+ | * ابراهیم الاحمر.<ref>جامع الروات، ج 1، ص 210. </ref> | ||
− | حسن بن علی | + | ==آثار و تألیفات== |
+ | در [[کتب اربعه]]، نام حسن بن علی وشّاء در ۸۹۳ [[سند حدیث|سند حدیثی]]، در ابواب مختلف فقهی و غیر فقهی، واقع شده است.<ref>با عناوینی مانند الحسن بن علی الوشّاء ، الحسن بن علی الصیرفی، الحسن بن علی الخزّاز، الحسن بن علی بن بنت الیاس، ابن بنت الیاس و الوشّاء (ر.ک: معجم رجال الحدیث: ج۵ ش ۲۹۴۲ و ۳۰۰۸ و۳۰۱۶ و ۳۰۳۲).</ref> [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] می گوید: برای او کتابهایی است از جمله: ثواب الحج و المناسک، کتاب النوادر و مسائل الرضا (علیه السلام).<ref>رجال نجاشی، ص 28. 34. فهرست طوسی، ص 54.</ref> | ||
− | == | + | ==در آینه روایات== |
− | حسن وشّاء | + | در انتها برخی روایات نقل شده از سوی حسن بن علی وشّاء ذکر می شود: |
− | + | ===1. هنگام سفر به خراسان=== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | === 1. هنگام سفر به خراسان === | ||
از امام رضا علیه السلام شنیدم که فرمود: هنگامی که مأمون دستور داد مرا از مدینه به خراسان ببرند، تمام نزدیکانم را جمع کردم و به آنان دستور دادم بر من گریه کنند، تا من بشنوم. سپس 12 هزار دینار میان آنان پخش کردم و به آنان گفتم: بدانید من دوباره به میان شما بر نخواهم گشت. کنایه از این که من در خراسان به شهادت می رسم.25 | از امام رضا علیه السلام شنیدم که فرمود: هنگامی که مأمون دستور داد مرا از مدینه به خراسان ببرند، تمام نزدیکانم را جمع کردم و به آنان دستور دادم بر من گریه کنند، تا من بشنوم. سپس 12 هزار دینار میان آنان پخش کردم و به آنان گفتم: بدانید من دوباره به میان شما بر نخواهم گشت. کنایه از این که من در خراسان به شهادت می رسم.25 | ||
− | === 2. خبر شهادت امام رضا علیه السلام === | + | ===2. خبر شهادت امام رضا علیه السلام=== |
حسن بن علی وشّاء می گوید: | حسن بن علی وشّاء می گوید: | ||
امام رضا علیه السلام به من فرمود: من به زودی و مظلومانه به وسیله زهر به شهادت می رسم و کشته می شوم. هرکس مرا زیارت کند، در حالی که به حق و منزلت من معرفت داشته باشد، خداوند متعال تمام گناهان او را خواهد بخشید.26 | امام رضا علیه السلام به من فرمود: من به زودی و مظلومانه به وسیله زهر به شهادت می رسم و کشته می شوم. هرکس مرا زیارت کند، در حالی که به حق و منزلت من معرفت داشته باشد، خداوند متعال تمام گناهان او را خواهد بخشید.26 | ||
− | === 3. ارزش سخاوت و بدی بُخل === | + | ===3. ارزش سخاوت و بدی بُخل=== |
حسن بن علی وشّاء می گوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم که فرمود: سخاوتمند، به خدا، بهشت و مردم نزدیک و از جهنّم دور است. بخیل از خدا، بهشت و مردم دور و به آتش جهنّم نزدیک است. سخاوت درختی است در بهشت که شاخه هایش در دنیا آویخته شده است. هرکس به یکی از آن شاخه ها چنگ زند، به بهشت داخل می شود... * *27 | حسن بن علی وشّاء می گوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم که فرمود: سخاوتمند، به خدا، بهشت و مردم نزدیک و از جهنّم دور است. بخیل از خدا، بهشت و مردم دور و به آتش جهنّم نزدیک است. سخاوت درختی است در بهشت که شاخه هایش در دنیا آویخته شده است. هرکس به یکی از آن شاخه ها چنگ زند، به بهشت داخل می شود... * *27 | ||
− | === 4. نشانه لطف خدا === | + | ===4. نشانه لطف خدا=== |
حضرت صادق علیه السلام فرمود: رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «اذا ارادَ اللّهُ بعبدٍ خیراً فقّهه فی الدین؛ اگر خداوند متعال اراده کند در حقّ بنده اش لطف و احسان کند، او را در شناخت دین، بینا و بصیر می کند.»28 | حضرت صادق علیه السلام فرمود: رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «اذا ارادَ اللّهُ بعبدٍ خیراً فقّهه فی الدین؛ اگر خداوند متعال اراده کند در حقّ بنده اش لطف و احسان کند، او را در شناخت دین، بینا و بصیر می کند.»28 | ||
− | === 5. روزگار ظهور مهدی علیه السلام === | + | ===5. روزگار ظهور مهدی علیه السلام=== |
حضرت امام باقر علیه السلام فرمود: | حضرت امام باقر علیه السلام فرمود: | ||
«قال اذا قام قائمنا وَضَعَ اللّهُ یَدَهُ علی رُؤُسِ العبادِ فَجَمَعَ بها عُقُولُهم و کَمُلَتْ به اَحْلامُهم؛ زمانی که قائم آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم قیام و ظهور نماید، خداوند دست خویش را بر سرهای بندگانش می نهد تا این که عقل های آنان جمع و اندیشه های آنان کامل گردد.»29 | «قال اذا قام قائمنا وَضَعَ اللّهُ یَدَهُ علی رُؤُسِ العبادِ فَجَمَعَ بها عُقُولُهم و کَمُلَتْ به اَحْلامُهم؛ زمانی که قائم آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم قیام و ظهور نماید، خداوند دست خویش را بر سرهای بندگانش می نهد تا این که عقل های آنان جمع و اندیشه های آنان کامل گردد.»29 | ||
− | === 6. ارزش علم و عقل === | + | ===6. ارزش علم و عقل=== |
امام صادق علیه السلام فرمود: رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «یا علیّ لافَقْرَ اَشَدُّ مِنَ الجهلِ و لامالَ اَعْوَدَ مِنَ العقل؛ یاعلی! هیچ فقری بدتر از نادانی نیست و هیچ ثروتی سودمندتر از عقل نیست.»30 | امام صادق علیه السلام فرمود: رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «یا علیّ لافَقْرَ اَشَدُّ مِنَ الجهلِ و لامالَ اَعْوَدَ مِنَ العقل؛ یاعلی! هیچ فقری بدتر از نادانی نیست و هیچ ثروتی سودمندتر از عقل نیست.»30 | ||
− | === 7. مردم سه گروهند === | + | ===7. مردم سه گروهند=== |
امام صادق علیه السلام فرمود: «النّاس ثلاثه: عالمٌ و متعلّم و غُثاءٌ؛ مردم سه گروه هستند: 1. دانشمندان؛ 2. دانش طلبان؛ 3. خاشاک بر روی آب.»31 | امام صادق علیه السلام فرمود: «النّاس ثلاثه: عالمٌ و متعلّم و غُثاءٌ؛ مردم سه گروه هستند: 1. دانشمندان؛ 2. دانش طلبان؛ 3. خاشاک بر روی آب.»31 | ||
− | === ارزش قناعت === | + | ===ارزش قناعت=== |
امام صادق علیه السلام فرمود: رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «مَنْ سَأَلَنا اَعْطیناه و مَن اِستغنی اغناهُ اللّه؛ هرکس از ماچیزی بخواهد، به او می دهیم، ولی اگر قناعت کند و از مردم سؤال نکند، خداوند او را بی نیاز می کند.»32 | امام صادق علیه السلام فرمود: رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «مَنْ سَأَلَنا اَعْطیناه و مَن اِستغنی اغناهُ اللّه؛ هرکس از ماچیزی بخواهد، به او می دهیم، ولی اگر قناعت کند و از مردم سؤال نکند، خداوند او را بی نیاز می کند.»32 | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | شیخ عباس قمی، منتهی | + | |
+ | * "حسن بن علی الوشّاء پژواک ایمان"، نویسنده: ابوالحسن ربّانی سبزواری، مجله فرهنگ کوثر، تابستان 1381، شماره 54. | ||
+ | * شیخ عباس قمی، [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی الآمال]]، قسمت دوم، باب یازدهم: در تاريخ حضرت رضا عليه السلام. | ||
+ | * محمد محمدی ری شهری، شناختنامه حدیث، ج۳ ص۷۷-۷۸. | ||
+ | |||
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]] | [[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]] | ||
[[رده:اصحاب امام رضا علیه السلام]] | [[رده:اصحاب امام رضا علیه السلام]] |
نسخهٔ ۱۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۴
«حسن بن على الوشّاء بجلى كوفى» از راویان و محدثان بزرگ شیعه و از اصحاب امام رضا و امام هادی (علیهماالسلام) است.[۱] وی ابتدا از «واقفیه» بود، ولی با مشاهده کراماتی از حضرت رضا (علیهالسلام)، از این اعتقاد باطل عدول کرد و به مذهب حق روی آورد. حسن وشّاء در میان محدثان شیعه، از جهت داشتن استادان فراوان و احادیث بسیار، کم نظیر است.
محتویات
ولادت و خاندان
با توجه به برخی شواهد، حسن بن على بن الوشّاء در اواسط سده دوم هجری، پا به عرصه هستی نهاد.[۲] کنیه اش ابومحمد و لقب های مشهورش بَجَلّی، وشّاء، خزّاز است. زادگاه او کوفه است و بدین جهت کوفی هم نامیده می شود.
حسن بن وشاء، با حضرت رضا علیه السلام انس و الفتی خاص داشت و یکی از شیفتگان آن حضرت بود. وی اهل کسب و کار بود و لباس های مخصوصی را از کوفه به مرو و ماوراءالنهر می برد و در آنجا به فروش می رساند.
جدّ مادری او، الیاس بن عمرو بجلّی، از محدثان و علاقمندان به اهل بیت علیهم السلام بود. نجاشی در باره او می نویسد: الیاس بن عمرو یکی از یاران امام صادق علیه السلام و معتقدان به ولایت اهل بیت است و گرایش عمیقی به این خاندان دارد. او جدّ حسن بن علی وشاء است. الیاس سه پسر دارد، به نام های عمرو، یعقوب و رقیم که همگی آنان از حضرت صادق علیه السلام حدیث نقل کرده اند.[۳]
با نگاهی به زندگی شاگردان و اساتید حسن الوشّاء چنین به دست می آید که وی در اوایل سده سوم هجری (حدود ۲۲۰ ق) بدرود حیات گفته است.
ویژگیهای حسن وشاء
از نظر نجاشی او یکی از بزرگان طائفه شیعه است؛[۴] و علامّه حلّی می گوید: حسن وشّاء از محدّثین ممتاز و برجسته شیعه است.[۵] در اینجا بایسته است به بعضی از ویژگی های این محدث نامور و دانش طلب، اشاراتی داشته باشیم.
گرایش به مذهب حق:
از پاره ای از روایات و سخن بعضی از بزرگان حدیث، برداشت می شود که حسن بن علی وشّاء بعد از شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در انتخاب و گزینش امام رضا علیه السلام اندک زمانی دچار حیرت و سرگردانی شد. بدین خاطر گفته اند که از «واقفیه» بود ولی به زودی با مشاهده بعضی از کرامات و معجزات از حضرت رضا علیه السلام، از این اعتقاد باطل عدول کرد و به مذهب حق، باور عمیق و ژرفی پیدا کرد. در اینجا به پاره ای از این روایات اشاره می کنیم:
الف) حسن بن علی وشّاء می گوید: من در حالی که مذهب واقفیّه را داشتم، سفری به خراسان کردم و با خود مقداری لباس و بعضی از اجناس دیگر بردم که بفروشم. همراه من یک جامه گلداری بود که در یکی از بسته ها جای داشت و من متوجه آن نبودم و جای آن را هم نمی دانستم. چون به مرو رسیدم، منزلی را کرایه کردم. مردی که اهل شهر مدینه بود، نزد من آمد و به من گفت: ابوالحسن الرضا علیه السلام می فرماید: آن جامه گلداری که نزد توست، برای من بفرست. گفتم: من هم اکنون وارد این شهر شدم، چه کسی به ابوالحسن الرّضا علیه السلام خبر آمدن مرا داد؟ من جامه گلدار ندارم. آن مرد رفت و بعد از لحظاتی برگشت و گفت: ابوالحسن الرضا علیه السلام می فرماید: جامه گلدار در فلان جاست و در فلان بقچه است. من بقچه را با دقت نگاه کردم. آن را در همان جایی که آن حضرت فرموده بود، یافتم و آن را برای آن حضرت فرستادم.[۶]
ب) همچنین ابن شهر آشوب در «مناقب» روايت كرده از حسن وشّاء كه گفت: نوشتم در طومارى مسائلى چند كه امتحان كنم به آن على بن موسى عليه السلام را، پس صبح حركت كردم به سوى منزل آن حضرت. از بسيارى جمعيت كه بر در خانه آن حضرت بود نرسيدم به در خانه. در اين حال خادمى را ديدم كه مىپرسيد: كيست حسين بن على وشاء پسر دختر الياس بغدادى؟ گفتم: اى غلام! آن كس كه تو مىجويى منم. پس نوشتهاى به من داد و گفت: اين است جواب مسائلى كه با خود دارى! پس من به سبب اين معجزه باهره قطع كردم به امامت آن حضرت و ترك كردم مذهب واقفيه را.[۷]
فراوانی استاد:
حسن بن علی وشّاء در میان محدثان بزرگ شیعه، از جهت داشتن استادان فراوان حدیث و فقه، کم نظیر است. خودش در این زمینه این داستان را روایت می کند: «از احمد بن محمد بن عیسی قمی نقل شده كه به جهت طلب حديث هجرت كردم به كوفه. در آنجا با حسن بن علی وشّاء ملاقات کردم. از او خواستم که کتاب علاء بن رزین و ابان بن عثمان احمر را به من بدهد. او آن دو کتاب را به من داد. من رو کردم به حسن بن علی الوشّاء و گفتم: دوست دارم که این دو کتاب را به من اجازه دهی. حسن به من گفت: خدا تو را رحمت کند! چه عجله ای داری؟ برو آنها را بنویس، بعداً نزد من بیا و اخبار را از من بشنو. به او گفتم: كه از حوادث روزگار ايمن نيستم. حسن بن علی وشّاء به من گفت: اگر می دانستم که اخبار و روایات اهل بیت علیهم السلام این همه طلب کننده و علاقه مند دارد، اخبار و روایات بیشتری را جمع آوری می کردم. من در همین مسجد کوفه، 900 استاد حدیث را درک کردم و آنها را دیدم که همه آنها می گفتند: «حدَّثنى جعفرُ بْن مُحَمَّد».[۸]
محدّث قمی بعد از نقل این مطلب، می گوید: از اين روايت معلوم مىشود كه در سابق، اهل قم چقدر طالب حديث بودهاند. از قم تا كوفه به طلب حديث، و هم اعتماد ايشان به «اصول» بوده و روايت نمىكردند حديث را مگر با اجازه يا سماع از مشايخ.[۹]
روایات فراوان:
این ویژگی هم از بارزترین جلوه های شخصیّت و برازندگی این الگوی حدیث و فقه است. در سراسر اخبار شیعه، در معارف مسائل مربوط به اصول دین، اخلاق و احکام عملی (فقه) نام او به چشم می خورد و این، حکایتگر عشق و میل فراوانش به مکتب ناب ائمه معصومین علیهم السلام است.
حسن بن علی وشّاء، حسن بن علی بنت الیاس صیرفی، حسن بن علی خزّاز و الوشّاء، عناوینی هستند که در کتب حدیث، فراوان به چشم می خورد.[۱۰]
استادان و شاگردان
حسن وشّاء استادان فراوانی داشته؛ از جمله:
- ابان بن عثمان،
- احمد بن عائد،
- مُثنّی الحنّاط،
- یونس بن یعقوب،
- داوود بن علی یعقوبی،
- علیّ بن عُقبه،
- ثَعلَبة بن میمون.
از آنجا که حسن بن وشّاء، اخبار فراوانی را گردآوری کرده بود، طبعاً به عنوان یکی از استادان حدیثی شیعی، محلّ توجّه بزرگان حوزه حدیث و فقه، قرار گرفته بود. افراد زیادی از محضر پرفیض او بهره بردند و روایات را از او فراگرفتند. در اینجا به ذکر نام گروهی از آنان بسنده می شود:
- یعقوب بن یزید؛
- احمد بن محمد بن عیسی؛
- معلّی بن محمد بصری؛ نام دو نفر اخیر در بیشتر روایات حسن بن علی وشّاء به چشم می خورد. اینان از شاگردان معروف و برجسته وی بوده اند.
- احمد بن ابی عبداللّه برقی؛
- محمد بن حسن صفّار قمی؛
- محمد بن عیسی بن عُبَید یَقطینی؛
- صالح بن ابی حمّاد؛
- عبداللّه بن صلت قمی؛
- ابراهیم بن هاشم قمی؛
- محمد بن یحیی عطّار قمی؛
- علی بن حسن بن فضّال؛
- ابراهیم الاحمر.[۱۱]
آثار و تألیفات
در کتب اربعه، نام حسن بن علی وشّاء در ۸۹۳ سند حدیثی، در ابواب مختلف فقهی و غیر فقهی، واقع شده است.[۱۲] نجاشی می گوید: برای او کتابهایی است از جمله: ثواب الحج و المناسک، کتاب النوادر و مسائل الرضا (علیه السلام).[۱۳]
در آینه روایات
در انتها برخی روایات نقل شده از سوی حسن بن علی وشّاء ذکر می شود:
1. هنگام سفر به خراسان
از امام رضا علیه السلام شنیدم که فرمود: هنگامی که مأمون دستور داد مرا از مدینه به خراسان ببرند، تمام نزدیکانم را جمع کردم و به آنان دستور دادم بر من گریه کنند، تا من بشنوم. سپس 12 هزار دینار میان آنان پخش کردم و به آنان گفتم: بدانید من دوباره به میان شما بر نخواهم گشت. کنایه از این که من در خراسان به شهادت می رسم.25
2. خبر شهادت امام رضا علیه السلام
حسن بن علی وشّاء می گوید:
امام رضا علیه السلام به من فرمود: من به زودی و مظلومانه به وسیله زهر به شهادت می رسم و کشته می شوم. هرکس مرا زیارت کند، در حالی که به حق و منزلت من معرفت داشته باشد، خداوند متعال تمام گناهان او را خواهد بخشید.26
3. ارزش سخاوت و بدی بُخل
حسن بن علی وشّاء می گوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم که فرمود: سخاوتمند، به خدا، بهشت و مردم نزدیک و از جهنّم دور است. بخیل از خدا، بهشت و مردم دور و به آتش جهنّم نزدیک است. سخاوت درختی است در بهشت که شاخه هایش در دنیا آویخته شده است. هرکس به یکی از آن شاخه ها چنگ زند، به بهشت داخل می شود... * *27
4. نشانه لطف خدا
حضرت صادق علیه السلام فرمود: رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «اذا ارادَ اللّهُ بعبدٍ خیراً فقّهه فی الدین؛ اگر خداوند متعال اراده کند در حقّ بنده اش لطف و احسان کند، او را در شناخت دین، بینا و بصیر می کند.»28
5. روزگار ظهور مهدی علیه السلام
حضرت امام باقر علیه السلام فرمود:
«قال اذا قام قائمنا وَضَعَ اللّهُ یَدَهُ علی رُؤُسِ العبادِ فَجَمَعَ بها عُقُولُهم و کَمُلَتْ به اَحْلامُهم؛ زمانی که قائم آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم قیام و ظهور نماید، خداوند دست خویش را بر سرهای بندگانش می نهد تا این که عقل های آنان جمع و اندیشه های آنان کامل گردد.»29
6. ارزش علم و عقل
امام صادق علیه السلام فرمود: رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «یا علیّ لافَقْرَ اَشَدُّ مِنَ الجهلِ و لامالَ اَعْوَدَ مِنَ العقل؛ یاعلی! هیچ فقری بدتر از نادانی نیست و هیچ ثروتی سودمندتر از عقل نیست.»30
7. مردم سه گروهند
امام صادق علیه السلام فرمود: «النّاس ثلاثه: عالمٌ و متعلّم و غُثاءٌ؛ مردم سه گروه هستند: 1. دانشمندان؛ 2. دانش طلبان؛ 3. خاشاک بر روی آب.»31
ارزش قناعت
امام صادق علیه السلام فرمود: رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «مَنْ سَأَلَنا اَعْطیناه و مَن اِستغنی اغناهُ اللّه؛ هرکس از ماچیزی بخواهد، به او می دهیم، ولی اگر قناعت کند و از مردم سؤال نکند، خداوند او را بی نیاز می کند.»32
پانویس
- ↑ رجال شیخ طوسی، ص 371.
- ↑ رجال نجاشی، ص 28؛ فهرست طوسی، ص 54، ش 192.
- ↑ رجال نجاشی، ص 78.
- ↑ رجال نجاشی، ص 28.
- ↑ خلاصة الاقوال، ص 41.
- ↑ اصول کافی، ج 1، ص 354؛ عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 229.
- ↑ مناقب، ابن شهر آشوب، 4/370.
- ↑ رجال نجاشی، ص 28. 14.
- ↑ الکنی و الالقاب، ج 3، ص 238.
- ↑ معجم الرجال، ج 5، ص 36.
- ↑ جامع الروات، ج 1، ص 210.
- ↑ با عناوینی مانند الحسن بن علی الوشّاء ، الحسن بن علی الصیرفی، الحسن بن علی الخزّاز، الحسن بن علی بن بنت الیاس، ابن بنت الیاس و الوشّاء (ر.ک: معجم رجال الحدیث: ج۵ ش ۲۹۴۲ و ۳۰۰۸ و۳۰۱۶ و ۳۰۳۲).
- ↑ رجال نجاشی، ص 28. 34. فهرست طوسی، ص 54.
منابع
- "حسن بن علی الوشّاء پژواک ایمان"، نویسنده: ابوالحسن ربّانی سبزواری، مجله فرهنگ کوثر، تابستان 1381، شماره 54.
- شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قسمت دوم، باب یازدهم: در تاريخ حضرت رضا عليه السلام.
- محمد محمدی ری شهری، شناختنامه حدیث، ج۳ ص۷۷-۷۸.