میرزا علی اکبر مدرس یزدی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: میرزا علی اکبر مدرس یزدی، آثار میرزا عل...' ایجاد کرد)
 
جز
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
  
 +
'''آیت الله میرزا على‌اکبر مدرس یزدی''' (۱۳۴۴-۱۲۶۴ ق)، معروف به «حکیم الهى»، [[فقیه]] و فیلسوف بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان [[میرزا ابوالحسن جلوه]] بود. تألیفات آیت الله مدرس یزدى، بیشتر در زمینه حکمت و [[فلسفه]] است، از جمله: «رساله عمادیه» و حاشیه بر «[[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]]». مرحوم [[امام خمینی]] از شاگردان اوست.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = میرزا على‌اکبر مدرس یزدی
 +
||تصویر= [[پرونده:مدرس یزدی.jpg|۲۳۰px]]
 +
||زادروز =  ۱۲۶۴ قمری
 +
|زادگاه = [[یزد]]
 +
|وفات =  ۱۳۴۴ قمری
 +
|مدفن = [[نجف]]، [[حرم امیرالمؤمنین علیه السلام|حرم امام علی]]
 +
|اساتید =  [[میرزا ابوالحسن جلوه]]، محمدرضا حکیم قمشه اى، [[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایى]]، آقا على زنوزى،...
 +
|شاگردان = [[امام خمینی]]، [[علامه شعرانی|میرزا ابوالحسن شعرانى]]، [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی|سید ابوالحسن رفیعى قزوینى]]، [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین مرعشى نجفى]]،...
 +
|آثار = رساله عمادیه، حاشیه بر [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]]، رسائل حکمیه، حاشیه بر «[[فصوص الحکم ابن عربی (کتاب)|فصوص الحکم]]، حاشیه بر [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]]،...
 +
}}
 +
==تحصیل و استادان==
 +
علی‌اکبر حکمی یزدی، فرزند حاج میرزا ابوالحسن تاجر اردکانى در حدود سال ۱۲۶۴ هـ.ق در شهر [[یزد]] متولد گردید. او تحصیلات مقدماتى، چون [[صرف]] و [[علم نحو|نحو]] عربى و [[فقه]] را نزد استادان یزد فراگرفت، سپس راهى شهر [[اصفهان]] شد. در آن زمان اصفهان دارالعلم بود، و مدرس یزدى مدت چهل سال در آن شهر به تحصیل و تدریس پرداخت و در علوم مختلف چون فقه و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]]، [[کلام]] و [[ریاضی|ریاضیات]] سرآمد عصر خویش گردید.
  
 +
یکى از شاگردانش از قول وى چنین نقل کرده است: «مدت چهل سال در اصفهان به تحصیل اشتغال داشتم که جز مدرسه و راه حمام، جاى دیگر را در اصفهان بلد نبودم.» این مطلب مى رساند، علاقه ایشان به تحصیل علم چنان بوده است که حتى اجازه گردش و دیدن شهر اصفهان را در مدت چهل سال به خود نمى داد.<ref>رسائل حکمیه، ص ۱۱. </ref>
  
 +
وی پس از خاتمه دوران تحصیل در اصفهان، به [[تهران]] عزیمت نمود و در مدرسه شیخ عبدالحسین اقامت گزید. در ایام تحصیل در اصفهان و تهران از محضر استادان بزرگوارى که بسیارى از آن ها به حق از اعاظم حکما و عرفا بودند، کسب فیض نموده و قلب تشنه معارفش را، لبریز از آب حیات [[حکمت]] و [[معرفت]] نمود. اسامى برخى از آن فرزانگان از این قرار است:
  
'''منبع:''' ستارگان حرم، جلد 2
+
*آقا محمدرضا حکیم قمشه اى (م، ۱۳۰۶ ق): وى مردى به تمام معنا وارسته و عارف مشرب بود، او کتب [[حکمت]] و مصنفات عرفا خصوصاً کتب [[محیی الدین ابن عربی|محیى الدین عربى]] و شروح آن را تدریس مى نمود و شاگردان بسیارى تربیت کرد. از تألیفات اوست: حاشیه [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]] ملاصدرا، الخلافة الکبرى.
 +
*[[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایى]] (م، ۱۳۲۸ ق): وى استاد مسلم [[فلسفه]] در اصفهان بود و علاوه بر مقام علمى و فلسفى، در متانت و وقار و [[تقوا]] نمونه بود.
 +
*آیت الله آقا على زنوزى (م، ۱۳۰۷ ق): آن حکیم فرزانه علاوه بر مراتب علمى، در صفاى باطن و [[تهذیب نفس|تهذیب اخلاق]] نیز ممتاز بود. از تألیفات وى است: بدایع الحکم؛ حاشیه اسفار [[ملاصدرا]]؛ سبیل الرشاد، فى الاحوال المعاد.
 +
*آیت الله [[میرزا ابوالحسن جلوه]] (م، ۱۳۱۴ ق): [[میرزا ابوالحسن جلوه]]، از مشاهیر فلاسفه اسلامى است. چهل و یک سال در مدرسه دارالشفاء تهران به تدریس فنون حکمتیه به ویژه کتاب‌هاى [[ابن سینا|شیخ ابو على سینا]] و ملاصدرا پرداخت. از تألیفات اوست: رساله در حرکت جوهریه؛ حواشى بر [[شفا (کتاب)|شفا]] (ابن سینا)؛ حواشى بر اسفار (صدرالمتالهین).
  
'''نویسنده:''' احمد محيطى اردكانى
+
==تدریس و شاگردان==
 +
آن حکیم الهى، در سال ۱۳۲۷ هـ.ق به [[قم]] مهاجرت نمود و قبل از ورود آیت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى یزدى]] به قم، در مدرسه خان «آیت الله بروجردى» حوزه درس وسیعى را تشکیل داد.
  
==ميرزا على‌اكبر مدرس يزدى==
+
[[امام خمینى]] از شاگردان ایشان، در این باره چنین فرمودند: «ما که آمدیم قم، مرحوم آقا میرزا على‌اکبر حکیم - خدا رحمتش کند - در قم بودند، وقتى که [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه قم]] تأسیس شد علما مى رفتند آن جا در محضر آقاى میرزا على‌اکبر حکیم درس مى خواندند. مرحوم آقاى خوانسارى، مرحوم آقاى اشراقى و مرحوم آیت الله [[سید احمد خوانساری]] مى رفتند پیش آقاى میرزا على‌اکبر درس مى خواندند».<ref>تفسیر سوره حمد امام خمینى؛ حزب جمهورى اسلامى، ص ۹۷.</ref>
  
'''حكيم الهى'''
+
آیت الله حاج میرزا خلیل کمره اى -یکى از شاگردان وى- درباره تدریس استادش در قم مى گوید: «درس استاد فیلسوف بزرگ آقاى میرزا على‌اکبر مدرس یزدى در مدرسه خان واقع در میدان آستانه بود و طلاب دور ایشان را گرفته بودند و حتى میرزا هدایت گلپایگانى که مرد موقرى بود به آنجا مى آمد... شنیدم بعضى دیگر مانند آیت الله حاج میرزا [[سید علی یثربی کاشانی|سید على یثربى]] و آیت الله کبیر قمى هم بطور خصوصى در درس استاد شرکت مى کردند».<ref>رسائل حکمیه، ص ۱۴ و ۱۶ ماهنامه سیماى اردکان، ش ۲۹، ص ۳.</ref>
  
استاد و فيلسوف بزرگ، مرحوم آيت الله ابومحمد، ميرزا على‌اكبر مدرس، متخلص به «تجلى» و معروف به «حكيم الهى»، فرزند حاج ميرزا ابوالحسن تاجر اردكانى است كه پدرش از اردكان به [[يزد]] مهاجرت نمود و او در حدود سال 1264 هـ.ق(1) در شهر يزد متولد گرديد.
+
آیت الله میرزا على‌اکبر مدرس شاگردان زیادى تربیت نمود که بسیار از آنان استادان بزرگ درس [[حکمت]] در [[حوزه علمیه|حوزه هاى علمیه]] بودند. نام بعضى از آن‌ها بدین قرار است:
  
تحصيلات مقدماتى، چون فارسى، صرف و نحو عربى و [[فقه]] را نزد استادان يزد فراگرفت، سپس راهى شهر [[اصفهان]] شد در آن زمان اصفهان دارالعلم بود، و مدرس يزدى مدت چهل سال در آن شهر به تحصيل و تدريس پرداخت و در علوم مختلف چون فقه و اصول، [[فلسفه]] و [[عرفان]]، [[كلام]] و رياضيات سرآمد عصر خويش گرديد.
+
*آیت الله [[علامه شعرانی|میرزا ابوالحسن شعرانى]].
  
يكى از شاگردانش از وى چنين نقل كرده است: «مدت چهل سال در اصفهان به تحصيل اشتغال داشتم كه جز مدرسه و راه حمام، جاى ديگر را در اصفهان بلد نبودم.» اين مطلب مى رساند، علاقه ايشان به تحصيل علم چنان بوده است كه حتى اجازه گردش و ديدن شهر اصفهان را در مدت چهل سال به خود نمى داد.(2)
+
*آیت الله [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی|سید ابوالحسن رفیعى قزوینى]].
  
پس از خاتمه دوران تحصيل در اصفهان، به تهران عزيمت نمود و در مدرسه شيخ عبدالحسين اقامت گزيد. نظر به اين كه خواهرش ساكن قم بود و با وساطت وى از قم همسر اختيار نموده بود، در سال 1327 هـ.ق به قم مهاجرت نمود و قبل از ورود حضرت آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى به قم، در مدرسه خان «آيت الله بروجردى» حوزه درس وسيعى را تشكيل داد.
+
*آیت الله [[امام خمینی|سید روح الله موسوى خمینى]]، بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران.
  
رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى، حضرت امام خمينى قدس سره در اين باره چنين فرمودند: «ما كه آمديم [[قم]]، مرحوم آقا ميرزا على‌اكبر حكيم - خدا رحمتش كند - در قم بودند، وقتى كه حوزه علميه قم تأسيس شد علما مى رفتند آن جا در محضر آقاى ميرزا على‌اكبر حكيم درس مى خواندند. مرحوم آقاى خوانسارى، مرحوم آقاى اشراقى و مرحوم آيت الله العظمى حاج سيد احمد خوانسارى مى رفتند پيش آقاى ميرزا على‌اكبر درس مى خواندند».(3)
+
*آیت الله حسن فرید گلپایگانى.
  
آيت الله حاج ميرزا خليل كمره اى يكى از شاگردان وى - درباره تدريس استادش در قم مى گويد: «درس استاد فيلسوف بزرگ آقاى ميرزا على‌اكبر مدرس يزدى در مدرسه خان واقع در ميدان آستانه بود و طلاب دور ايشان را گرفته بودند و حتى ميرزا هدايت گلپايگانى كه مرد موقرى بود به آنجا مى آمد... شنيدم بعضى ديگر مانند آيت الله حاج ميرزا سيد على يثربى و آيت الله كبير قمى هم بطور خصوصى در درس استاد شركت مى كردند».(4)
+
*آیت الله میر سید على برقعى.
  
'''استادان'''
+
*آیت الله آقا سید على اکبر برقعى.
  
آن حكيم الهى در ايام تحصيل در اصفهان و تهران از محضر استادان بزرگوارى كه بسيارى از آن ها به [[حق]] از اعاظم و حكما و اساطين عرفا بودند، كسب فيض نموده و قلب تشنه معارفش را، لبريز از آب حيات [[حكمت]] و [[معرفت]] نمود، اسامى برخى از آن فرزانگان از اين قرار است:
+
*آقا سید کاظم عصار تهرانى که [[ریاضی|ریاضیات]] قدیم را نزد وى فراگرفته است.
  
'''<I>1. آقا محمدرضا حكيم قمشه اى:</I>'''
+
*آیت الله [[سید حسین طباطبائی قمی|آقا حسین قمى طباطبایى]].
  
وى مردى به تمام معنا وارسته و عارف مشرب بود، با خلوت و تنهايى مأنوس بود و از جمع تا حدودى(5) گريزان. در جوانى ثروتمند بود، در خشكسالى 1288 هـ.ق تمام آن چه مالك بود از منقول و غيرمنقول خود را صرف نيازمندان كرد و تا پايان عمر درويشانه زيست. حكيم قمشه اى هرگز جامه روستايى را از تن دور نكرد و در زى و جامه علما درنيامد. مرحوم جهانگيرخان قشقايى كه سال‌ها شاگرد او بوده است نقل كرده كه به شوق استفاده از محضر حكيم قمشه اى به تهران رفتم. همان شب اول خود را به محضر او رساندم وضع لباسهاى او علمايى نبود به كرباس فروشهاى سده مى مانست. حكيم قمشه اى از ذوق شعرى عالى برخودار بود و به « صهبا» تخلص مى كرد.(6)
+
*آیت الله آقا میرزا احمد آشتیانى.
  
او كتب [[حكمت]] و مصنفات عرفا خصوصاً كتب محيى الدين عربى و شروح آن را تدريس مى نمود و شاگردان بسيارى تربيت كرد. از تاليفات اوست:
+
*آیت الله [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین مرعشى نجفى]].
  
* 1. الاسفار الاربعة و تحقيقها: رساله اى است بسيار مختصر كه در حاشيه شرح هدايه [[ملاصدرا]] در تهران چاپ سنگى شده است.
+
*آیت الله [[آیت الله محمدعلی شاه آبادی|میرزا محمدعلى شاه‌آبادى]].
  
* 2. حاشيه اسفار ملاصدرا.
+
*حاج [[میرزا ابوالفضل زاهدی قمی|میرزا ابوالفضل زاهدى قمى]].
 +
*آیت الله میرزا خلیل کمره اى.
  
* 3. حاشيه تمهيد القواعد ابن تركه.
+
==آثار و تألیفات==
 +
از جمله تألیفات مهم میرزا على‌اکبر یزدی عبارتند از:
  
* 4. حاشيه شرح قيصرى بر فصوص الحكم.
+
#رساله عمادیه یا حکمت عمادیة؛ وى بنا به خواهش شاهزاده بدیع الملک میرزا ملقب به عمادالدوله حکمران یزد، رساله اى به فارسى مشتمل بر مسائل مهم [[حکمت]] الهى نوشت که به رساله عمادیة یا حکمت عمادیه موسوم است. رساله مذکور شرحى ملخص از [[حکمت اشراق]] است که با بیان ساده نگارش یافته. این موضوع نمایانگر این است که مرحوم حکیم یزدى در حکمت اشراق نیز تبحر داشته است.
 +
#«رسائل حکمیه»؛ در سال ۱۳۶۵ هـ.ق توسط وزارت ارشاد اسلامى به چاپ رسیده است.
 +
#حاشیه بر «[[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]]» [[ملاصدرا|صدرالمتألهین]].
 +
#حاشیه بر «[[فصوص الحکم ابن عربی (کتاب)|فصوص الحکم]]» [[محیی الدین ابن عربی|محى الدین بن عربى]].
 +
#حاشیه بر «[[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]]» [[میرزای قمی|میرزاى قمى]].
  
* 5. الخلافة الكبرى.
+
بعضى از شاگردان وى نیز تقریرات درس استاد خود را به رشته تحریر درآورده و به چاپ رسانده اند که معروفترین آن ها عبارت است از:
  
* 6. رساله اى در وحدت وجود.
+
#شرح «الدرة الفاخرة»، تألیف [[جامی|ملا عبدالرحمان جامى]]: دکتر على موسوى بهبهانى، استاد دانشگاه تهران در مقدمه آن چنین نگاشته است: «شرح و ترجمه کتاب الدرة الفاخره به قلم عمادالملک است، ولى به واقع وى بیانات استاد خود یعنى فیلسوف متأخر حوزه علمیه قم، مرحوم آقاى میرزا على‌اکبر یزدى معروف به «حکیم» را تحریر کرده است... قدر مسلم آن است که وى از بزرگترین اساتید [[فلسفه]] اسلامى در قرن اخیر در حوزه علمیه قم بوده است». از مطالعه شرح الدرة الفاخرة جامعیت استاد در شعب علوم عقلى یعنى [[علم کلام|کلام]] و فلسفه و [[تصوف]] روشن و آشکار مى شود.
 +
#عمادالحکمة در شرح «[[المشاعر (کتاب)|المشاعر]]»، تالیف مرحوم صدرالمتألهین: این کتاب نیز از تقریر دروس آن حکیم الهى است که توسط بدیع الملک به رشته تحریر درآمده است. وى در مقدمه آن نوشته است: «این بنده کتاب المشاعر را در خدمت استاد جناب مستطاب عمدة الحکماء والمتألهین و زبدة العلماء المتشرعین، المحقق الکامل و العارف الواصل آقاى آقا میرزا على اکبر یزدى المدرس دامت افاضاته استفاده نمودم و بیانات معظم له را جمع و به رشته تحریر درآوردم و به نظر استاد رسانده و آن را کتابى نمود موسوم به عمادالحکمة». از این شرح نیز احاطه علمى و تبحر استاد در مشرب فلسفى [[ملاصدرا]] به خوبى استفاده مى شود. کتاب مشاعر با مقدمه به همراه ترجمه عمادالدولة که تقریر درس مرحوم آقا میرزا على اکبر مدرس یزدى است به سعى و اهتمام مستشرق ایران دوست، استاد دانشگاه سربن فرانسه، پرفسور هانرى کربن، توسط انجمن ایران و فرانسه به زبان فرانسه به طبع رسیده است.<ref>ر.ک: رسائل حکمیه، مقدمه.</ref>
  
* 7. موضوع العلم.(7)
+
میرزا على اکبر مدرس همچنین داراى خطى بسیار زیبا و ذوق [[شعر]] نیز بود و به «تجلى» [[تخلص|تخلص]] می کرد. نمونه اى از اشعار وى چنین است:
  
حكيم قمشه اى در سال 1306 در كنج حجره مدرسه، در تنهايى و خلوت و سكوتى عارفانه از دنيا رفت و در جوار ابن بابويه ([[شيخ صدوق]]) نزديك قبر حاج آخوند محلاتى در شهر رى دفن شد. او آن چنان مرد كه زيست و آن چنان زيست كه خود در بيتى از يك غزل سروده و آرزو كرده بود:
+
اى دل افسرده تا کى در قفس مانى خموش * در گلستان اندرآ، چون بلبلان با صد خروش
  
همه آفاق بگشتم چو تو در عالم نيست × يا اگر هست، به حسن تو بنى آدم نيست
+
گرچه سر عشق نتوان فاش کردن در جهان * مى توان در پرده گفتن رازها با اهل هوش
  
شايد از زير نگين، ملك سليمان آرى × حسن هر جا كه زند خيمه كم از خاتم نيست
+
کى به کویش وصل یابى گر نباشد لطف دوست * لیک بشتاب اندر این ره تا توانى و بکوش<ref>تذکره شعراى یزد، از آغاز تا عصر حاضر، عباس فتوحى یزدى، ج ۲، ص ۳۸۹.</ref>
  
فكرى اى شيخ به روز سيه خود ميكن × كه تو را دست در آن زلف خم اندر خم نيست
+
==وفات==
 +
فیلسوف بزرگ و حکیم عالیقدر سرانجام پس از ۸۰ سال عمر بابرکت و تربیت شاگردانى ارزشمند در اواخر سال ۱۳۴۴ هـ.ق دار فانى را وداع گفت و در مزار شیخان [[قم]] در جوار [[زکریا بن آدم]]، مدفون گردید.
  
كاخ زرين به شهان خوش كه من ديوانه × گوشه اى خواهم و ويرانه به عالم كم نيست.
+
این عبارت روى سنگ قبر ایشان ثبت است: «هذا مرقد شریف العالم النبیل الفاضل الجلیل والفضیل جامع المعقول والمنقول حاوى الاصول والفروع وحید العصر فرید الدهر العالم الربانى والبحر الصمدانى الحکیم الالهى استاد الکل فى الکل اعلم العلماء العالمین و افضل الفقهاء والمجتهدین آیت الله العظمى آقاى میرزا على‌اکبر مدرس الیزدى طاب ثراه و جعل الجنة مکانه و مثواه و حشره مع تولّاه بحق محمد و آله، به تاریخ ۱۳۴۴ من الهجرة النبویة».
  
'''<I>2. جهانگيرخان قشقايى:</I>'''
+
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 +
==منابع==
  
وى در بزرگى عشق تحصيل پيدا كرده و دنبال علم را گرفت تا آن جا كه استاد مسلم [[فلسفه]] در اصفهان گرديد. آن مرحوم علاوه بر مقام علمى و فلسفى، در متانت و وقار و انضباط اخلاقى و [[تقوا]] نمونه بود. تا آخر عمر در همان لباس عادى اولى خود باقى بود و فوق العاده مورد ارادت شاگردان و آشنايان بوده است.(8)
+
*[[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۲، نویسنده: احمد محیطى اردکانى.
  
«جهانگيرخان در اثر شخصيت بارز علمى و تسلم مقام قدس و تقوا و نزاهت اخلاقى و حسن تدبير حكيمانه كه همه در وجود او مجتمع بود تحصيل فلسفه را كه مابين علما و طلاب قديم سخت موهون و با كفر و الحاد مقرون بود از آن بدنامى به كلى نجات داد... وى معمولاً يكى دو ساعت از آفتاب برآمده در مسجد جارچى، سه درس پشت سر هم مى گفت كه درس اولش شرح لمعه (تأليف [[شهيد ثانى]] در [[فقه]]) و بعد از آن شرح منظومه حكمت و سپس درس اخلاق بود و بدين ترتيب فلسفه را در حشو جوزقند و لوزينه فقه و اخلاق به خورد طلاب مى داد».(9)
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
+
<references />
وى در سال 1234 هـ.ق در دهاقان اصفهان متولد شد و در سال 1328 هـ.ق در اصفهان درگذشت و قبرش در تخته فولاد اصفهان معروف است.(10)
 
 
 
'''<I>3. آيت الله آقا على زنوزى:</I>'''(11)
 
 
 
معروف به آقا على حكيم و آقا على مدرس. وى فرزند ملا عبدالله و از اساتيد كم‌نظير قرن اخير است. او در سال 1234 هـ.ق در اصفهان متولد شد و از محضر پدر بزرگوارش علوم منقول و معقول را فراگرفت، و براى تكميل دروس فقه و [[حكمت]] به عتبات عاليات و قزوين مسافرت نمود و از محضر اساتيد بزرگوارى چون آيت الله ميرزا حسن نورى، فرزند ملا على نورى در اصفهان و ملا آقاى قزوينى، در قزوين بهره مند گرديد. سپس به تهران رفت و سال‌ها در مدرسه سپهسالار قديم مدرس رسمى گرديد.(12) و غالب كتب كلام و حكمت در رياضيات را استادانه تدريس مى كرد. آن حكيم فرزانه علاوه بر مراتب علمى، در صفاى باطن و [[تهذيب اخلاق]] نيز ممتاز بود.
 
 
 
از تأليفات وى است:
 
 
 
* 1. بدايع الحكم؛
 
 
 
* 2. حاشيه اسفار [[ملاصدرا]]؛
 
 
 
* 3. رساله اى در اين كه منطق از علوم حكيمه است.
 
 
 
* 4. سبيل الرشاد، فى الاحوال المعاد؛
 
 
 
* 5. النفس كل القوى؛
 
 
 
* 6. وجود رابطى.
 
 
 
وى در شب شنبه 17 [[ذی القعده]] الحرام سال 1307 در تهران از دنيا رفت و در جوار [[حضرت عبدالعظیم حسنى]] مدفون گرديد.(13)
 
 
 
'''<I>4. آيت الله آقا ميرزا ابوالحسن جلوه:</I>'''
 
 
 
وى فرزند سيد محمد طباطبايى اصفهانى زواره اى، يكى از مشاهير فلاسفه اسلامى و از احفاد سيد الحكماء والمتألهين ميرزا رفيع الدين نائينى، استاد [[علامه مجلسى]] است. او در ذى العقعده 1238 در احمدآباد گجرات هند متولد گرديد و در هفت سالگى همراه پدر بزرگوارش به اصفهان آمد و در آن جا به تحصيل پرداخت و از محضر آيت الله ميرزا حسن نورى و ميرزا حسن چينى بهره مند گرديد. سپس عازم تهران گرديد و بيشتر اوقات خود را در علم معقول صرف نمود.
 
 
 
چهل و يك سال در مدرسه دارالشفاء تهران به تدريس فنون حكمتيه به ويژه كتاب‌هاى شيخ ابو على سينا و ملاصدرا پرداخت. وى با حكيم قمشه اى و آقاى على مدرس، سه مدرس نامدارى بودند كه حوزه تهران در اواخر قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم بر محور وجود آن‌ها مى گرديد. وفات آن حكيم فرزانه در شب جمعه 6 [[ذى القعده]]، 1314 در تهران اتفاق افتاد و با احترام زياد در جوار [[شيخ صدوق]] محمد بن بابويه قمى مدفون گرديد.(14)
 
 
 
تأليفات:
 
 
 
* 1. حواشى بر «مشاعر» (تأليف صدرالمتألهين در علم [[عرفان]])؛
 
 
 
* 2. رساله در ربط حادث به قديم؛
 
 
 
* 3. حواشى بر «شرح الهداية» (تأليف صدرالمتألهين كه شرحى بر كتاب الهداية حكيم اثيرالدين مفضل ابهرى از فضلاى قرن هفتم هجرى مى باشد).
 
 
 
* 4. رساله در حركت جوهريه.
 
 
 
* 5. حواشى بر مبدأ و معاد (تأليف صدرالمتألهين).
 
 
 
* 6. حواشى بر شفا (كتاب فلسفى است در علم منطق، الهيات طبيعيات، تأليف ابن سينا).
 
 
 
* 7. حواشى بر اسفار (از مهمترين كتب فلسفى شيعه، تاليف صدرالمتالهين كه در آن شرح چهار سفر روحانى آمده است).
 
 
 
* 8. حواشى بر شرح ملخص چغمينى «المخلص»، تأليف محمود بن محمد بن عمر، از اكابر علماى قرن نهم هجرى، در علم هيئت است و شرح معروف آن از فاضل رومى است كه از كتب درسى معمول بوده است و چعمين نام يكى از قريه هاى خوارزم است».
 
 
 
* 9. رساله در تركيب و احكام آن.
 
 
 
* 10. تصحيح مثنوى شريف.
 
 
 
* 11. تعليقات بر مقدمه قيصرى(15) تأليف داود بن محمود بن محمد قيصرى، رومى الاصل(16) نزيل مصر، عالم محقق از اكابر عرفاى اواسط قرن هشتم هجرى مى باشد كه در تمهيد مقدمات تصوف است.
 
 
 
'''شاگردان'''
 
 
 
آيت الله ميرزا على‌اكبر مدرس شاگردان زيادى تربيت نمود كه بسيار از آنان استادان بزرگ درس [[حكمت]] در حوزه هاى علميه بودند. نام بعضى از آن‌ها بدين قرار است:
 
 
 
* 1. آيت الله حاج ميرزا ابوالحسن شعرانى.
 
 
 
* 2. آيت الله سيد ابوالحسن رفيعى قزوينى.
 
 
 
* 3. بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران آيت الله حاج آقا روح الله موسوى خمينى.
 
 
 
* 4. آيت الله حسن فريد گلپايگانى.
 
 
 
* 5. آيت الله مير سيد على برقعى.
 
 
 
* 6. آيت الله آقا سيد على اكبر برقعى.
 
 
 
* 7. آقا سيد كاظم عصار تهرانى كه رياضيات قديم را نزد وى فراگرفته است.
 
 
 
* 8. آيت الله حاج آقا حسين قمى طباطبايى.
 
 
 
* 9. آيت الله آقا ميرزا احمد آشتيانى.
 
 
 
* 10. آيت الله شهاب الدين مرعشى نجفى.
 
 
 
* 11. آيت الله آقا ميرزا محمدعلى شاه‌آبادى.
 
 
 
* 12. حاج ميرزا ابوالفضل زاهدى قمى، فرزند محمود واعظ، و جمعى ديگر از بزرگانى كه نام بعضى از آن‌ها در صفحات قبل آمده است، در محضر اين حكيم الهى كسب فيض نمودند.(17)
 
 
 
'''تأليفات'''
 
 
 
تأليفات آيت الله مدرس يزدى، بيشتر در زمينه [[فلسفه]] است:
 
 
 
* 1. «رسائل حكميه» در سال 1365 هـ.ق توسط وزارت ارشاد اسلامى به چاپ رسيده است.
 
 
 
* 2. رساله عماديه يا حكمت عمادية.
 
 
 
وى بنا به خواهش شاهزاده بديع الملك ميرزا ملقب به عمادالدوله حكمران يزد، رساله اى به فارسى مشتمل بر مسائل مهم [[حكمت]] الهى نوشت كه به رساله عمادية(18) يا حكمت عماديه موسوم است. نكته قابل ذكر اين كه، رساله مذكور شرحى ملخص از [[حكمت اشراق]] است كه با بيان ساده نگارش يافته، اين موضوع نمايانگر اين است كه مرحوم حكيم يزدى در حكمت اشراق نيز تبحر داشته است. دكتر موسوى بهبهانى اين كتاب را از تقريرات دروس آن حكيم شمرده كه توسط بديع الملك به رشته تحرير درآمده است.(19)
 
 
 
* 3. حاشيه بر اسفار صدرالمتألهين.
 
 
 
* 4. حاشيه بر فصوص الحكم محى الدين بن عربى.
 
 
 
* 5. حاشيه بر قوانين مرحوم ميرزاى قمى.
 
 
 
بعضى از شاگردان وى نيز تقريرات درس استاد خود را به رشته تحرير درآورده به چاپ رسانده اند كه معروفترين آن ها عبارت است از:
 
 
 
* 1. شرح «الدرة الفاخرة، تاليف ملا عبدالرحمان جامى»:
 
 
 
دكتر على موسوى بهبهانى، استاد دانشگاه تهران در مقدمه آن چنين نگاشته است: «شرح و ترجمه كتاب الدرة الفاخره به قلم عمادالملك است ولى به واقع وى بيانات استاد خود يعنى فيلسوف متأخر حوزه علميه قم، مرحوم آقاى ميرزا على‌اكبر يزدى معروف به «حكيم» را تحرير كرده است... قدر مسلم آن است كه وى از بزرگترين اساتيد فلسفه اسلامى در قرن اخير در حوزه علميه قم بوده است». از مطالعه شرح الدرة الفاخرة جامعيت استاد در شعب علوم عقلى يعنى كلام و فلسفه و [[تصوف]] روشن و آشكار مى شود.
 
 
 
بديع الملك ميرزا، مقرر و نويسنده در مقدمه آن چنين آورده است: «... اين بنده محتاج به فضل ربّه الكريم را موجب اجرى، و در عالم يادگار باشد تا در سنه 1307 هجرى موفق شد كه رسالة موسومه به درّة الفاخرة را كه تأليف مولانا المحقق المدقق العارف الكامل، ملا عبدالرحمان جامى عليه الرحمة مى باشد و جامع اصول مطالب و عمد مقاصد در اين علم است، در خدمت جناب عمدة الحكماء الالهيين و قدوة الفضلاء المتألهين الوحيد الموحد والفريد المتفرد المدرس فى المعقول والمنقول والفروع والاصول، آقاى ميرزا على اكبر يزدى دامت افاداته استفاده نمود و شرح بر آن رساله مقرر داشتند، و به ملاحظه صحت استاد رسانيده و در خاتمه كتاب افاده مختصرى در مسأله وجود از عبدالرحمان جامى قدس سره به نظر رسيد و شرحى بر آن نوشته اضافه نمودند...».(20)
 
 
 
* 2. عمادالحكمة در شرح «المشاعر»، تاليف مرحوم صدرالمتألهين:
 
 
 
اين كتاب نيز از تقرير دروس آن حكيم الهى است كه توسط بديع الملك به رشته تحرير درآمده است. وى در مقدمه آن نوشته است: «اين بنده كتاب المشاعر را در خدمت استاد جناب مستطاب عمدة الحكماء والمتألهين و زبدة العلماء المتشرعين، المحقق الكامل و العارف الواصل آقاى آقا ميرزا على اكبر يزدى المدرس دامت افاضاته استفاده نمودم و بيانات معظم له را جمع و به رشته تحرير درآوردم و به نظر استاد رسانده و آن را كتابى نمود موسوم به عمادالحكمة». از اين شرح نيز احاطه علمى و تبحر استاد در مشرب فلسفى [[ملاصدرا]] به خوبى استفاده مى شود.
 
 
 
كتاب مشاعر با مقدمه به همراه ترجمه عمادالدولة كه تقرير درس مرحوم آقا ميرزا على اكبر مدرس يزدى است به سعى و اهتمام مستشرق ايران دوست، استاد دانشگاه سربن فرانسه، پرفسور هانرى كربن، توسط انجمن ايران و فرانسه به زبان فرانسه به طبع رسيده است.(21)
 
 
 
وى داراى خطى بسيار زيبا و ذوق شعر نيز بوده است. نمونه اى از اشعار وى چنين است:
 
 
 
اى دل افسرده تا كى در قفس مانى خموش × در گلستان اندرآ، چون بلبلان با صد خروش
 
 
 
گرچه سر عشق نتوان فاش كردن در جهان × مى توان در پرده گفتن رازها با اهل هوش
 
 
 
پخته گردانيد اين دل‌هاى خام از تاب عشق × كز فروزان آتش او سنگ مى آيد به جوش
 
 
 
جام مى لبريز كن از مى كه ناگه بشنوى × هاتف غيبى كه مى گويد گوارايت بنوش
 
 
 
كى به كويش وصل يابى گر نباشد لطف دوست × ليك بشتاب اندر اين ره تا توانى و بكوش
 
 
 
پس به چشم يار بينى اين زمان اغيار را × وز درون پرده بينى پرده دار پرده پوش
 
 
 
گر غريق بحر غيبى اى دريغا غم مخور × كو رحيم است و كريم است و غفور و عيب پوش
 
 
 
گرمى وحدت «تجلى» نوشى از دست حبيب × تا ابد مدهوش مانى و نمى آيى به هوش.(22)
 
 
 
'''وفات'''
 
 
 
فيلسوف بزرگ حكيم عاليقدر سرانجام پس از 80 سال عمر بابركت و تربيت شاگردانى ارزشمند در اواخر سال 1344 هـ.ق دارفانى را وداع گفت و در مزار شيخان [[قم]] در جوار زكريا بن آدم، مدفون گرديد.
 
 
 
اين عبارت روى سنگ قبر ايشان ثبت است: «هذا مرقد شريف العالم النبيل الفاضل الجليل والفضيل جامع المعقول والمنقول حاوى الاصول والفروع وحيد العصر فريد الدهر العالم الربانى والبحر الصمدانى الحكيم الالهى استاد الكل فى الكل اعلم العلماء العالمين و افضل الفقهاء والمجتهدين آيت الله العظمى آقاى ميرزا على‌اكبر مدرس اليزدى طاب ثراه و جعل الجنة مكانه و مثواه و حشره مع تولّاه بحق محمد و آله، به تاريخ 1344 من الهجرة النبوية».
 
 
 
فرزند ارشد وى آقاى محمود حكيمى يزدى در زمان وفات پدر طفل بود، سپس با كسب معلومات و دانش و آشنايى با زبانهاى انگليسى و فرانسه، و علاقه به علوم اسلامى، درصدد جمع آورى آثار پدر بزرگوارش برآمد و سرانجام در تاريخ 1376 هـ.ش وفات كرد و در مزار شيخان قم مدفون گرديد.(23)
 
 
 
پى نوشت
 
 
 
(1). آن گونه كه خواهد آمد، سال وفات وى را 1344 ه.ق و سن شريف او را 80 سال ذكر نموده اند، پس سال تولد وى حدود سال 1264 ه.ق خواهد بود. ر.ك: رسائل حكميه ميرزا على‌اكبر مدرس يزدى، ص 18.
 
 
 
(2). رسائل حكميه، ص 11. توضيح آن كه وى گرچه در ايام طولانى تحصيل براى تمركز بيشتر در به آموزى علوم حتى اجازه گردش در اصفهان به خود نمى دهد، لكن پس از آن براى اتمام رسالتش به [[تهران]] و [[قم]] مسافرت مى نمايد و بر كرسى تدريس نشسته، شاگردان زيادى تربيت مى كند.
 
 
 
(3). تفسير [[امام خمينى]] از [[سوره حمد]] و قسمتى از [[سوره علق]]، 1-5 حزب جمهورى اسلامى، ص 97.
 
 
 
(4). رسائل حكميه، ص 14 و 16 ماهنامه سيماى اردكان، ش 29، ص 3.
 
 
 
(5). خدمات متقابل [[اسلام]] و ايران، شهيد مطهرى، چ 1372 دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ص 543-542.
 
 
 
(6). ريحانة الادب، محمدعلى مدرس تبريزى، ج 4، ص 497 تاريخ حكما و عرفا متأخر بر صدرالمتألهين، منوچهر صدوقى، سُها، ص 45.
 
 
 
(7). خدمات متقابل اسلام و ايران، ص 543.
 
 
 
(8). همان، ص 546.
 
 
 
(9). تاريخ حكما و عرفا متأخر بر صدرالمتألهين، ص 85 به نقل از استاد جلال الدين سنا، در مقدمه ديوان طرب، ص 70.
 
 
 
(10). خدمات متقابل اسلام و ايران، ص 546.
 
 
 
(11). زنوزى، منتسب به زنوز، از روستاهاى حومه تبريز است در 18 كيلومترى شمال مزند مى باشد.
 
 
 
(12). خدمات متقابل اسلام و ايران، ص 542-541 و تاريخ حكما و عرفا، ص 156-155.
 
 
 
(13). همان و ريحانة الادب، محمدعلى مدرس، ج 2، ص 392.
 
 
 
(14). به كتاب ميرزا ابوالحسن جلوه، حكيم فروتن، غلامرضا گلى زواره از مجموعه ديدار با ابرار رجوع كنيد.
 
 
 
(15). ر.ك، خدمات متقابل اسلام و ايران، ص 544 و تاريخ حكما و عرفا متأخر بر صدرالمتألهين ص 172-159 و ريحانةالادب، ج 1، ص 420-419.
 
 
 
(16). ر.ك: ريحانة الادب، ج 1، ص 449، ج 4، ص 501.
 
 
 
(17). ر.ك: آينه دانشوران، ص 211-209 و ص 718 رسائل حكميه، ص 23 مجله نور علم، ص 75 تا 102.
 
 
 
(18). آينه دانشوران، ص 718.
 
 
 
(19). رسائل حكميه، ص 22.
 
 
 
(20). رسائل حكميه، ص 20.
 
 
 
(21). ر.ك: رسائل حكميه، مقدمه.
 
 
 
(22). تذكره شعراى يزد، از آغاز تا عصر حاضر، عباس فتوحى يزدى، ج 2، ص 389.
 
 
 
(23). ر.ك: مقدمه [[رسائل حكميه]].
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۳۱

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


آیت الله میرزا على‌اکبر مدرس یزدی (۱۳۴۴-۱۲۶۴ ق)، معروف به «حکیم الهى»، فقیه و فیلسوف بزرگ شیعه در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان میرزا ابوالحسن جلوه بود. تألیفات آیت الله مدرس یزدى، بیشتر در زمینه حکمت و فلسفه است، از جمله: «رساله عمادیه» و حاشیه بر «اسفار». مرحوم امام خمینی از شاگردان اوست.

۲۳۰px
نام کامل میرزا على‌اکبر مدرس یزدی
زادروز ۱۲۶۴ قمری
زادگاه یزد
وفات ۱۳۴۴ قمری
مدفن نجف، حرم امام علی

Line.png

اساتید

میرزا ابوالحسن جلوه، محمدرضا حکیم قمشه اى، جهانگیرخان قشقایى، آقا على زنوزى،...

شاگردان

امام خمینی، میرزا ابوالحسن شعرانى، سید ابوالحسن رفیعى قزوینى، سید شهاب الدین مرعشى نجفى،...

آثار

رساله عمادیه، حاشیه بر اسفار، رسائل حکمیه، حاشیه بر «فصوص الحکم، حاشیه بر قوانین،...

تحصیل و استادان

علی‌اکبر حکمی یزدی، فرزند حاج میرزا ابوالحسن تاجر اردکانى در حدود سال ۱۲۶۴ هـ.ق در شهر یزد متولد گردید. او تحصیلات مقدماتى، چون صرف و نحو عربى و فقه را نزد استادان یزد فراگرفت، سپس راهى شهر اصفهان شد. در آن زمان اصفهان دارالعلم بود، و مدرس یزدى مدت چهل سال در آن شهر به تحصیل و تدریس پرداخت و در علوم مختلف چون فقه و اصول، فلسفه و عرفان، کلام و ریاضیات سرآمد عصر خویش گردید.

یکى از شاگردانش از قول وى چنین نقل کرده است: «مدت چهل سال در اصفهان به تحصیل اشتغال داشتم که جز مدرسه و راه حمام، جاى دیگر را در اصفهان بلد نبودم.» این مطلب مى رساند، علاقه ایشان به تحصیل علم چنان بوده است که حتى اجازه گردش و دیدن شهر اصفهان را در مدت چهل سال به خود نمى داد.[۱]

وی پس از خاتمه دوران تحصیل در اصفهان، به تهران عزیمت نمود و در مدرسه شیخ عبدالحسین اقامت گزید. در ایام تحصیل در اصفهان و تهران از محضر استادان بزرگوارى که بسیارى از آن ها به حق از اعاظم حکما و عرفا بودند، کسب فیض نموده و قلب تشنه معارفش را، لبریز از آب حیات حکمت و معرفت نمود. اسامى برخى از آن فرزانگان از این قرار است:

  • آقا محمدرضا حکیم قمشه اى (م، ۱۳۰۶ ق): وى مردى به تمام معنا وارسته و عارف مشرب بود، او کتب حکمت و مصنفات عرفا خصوصاً کتب محیى الدین عربى و شروح آن را تدریس مى نمود و شاگردان بسیارى تربیت کرد. از تألیفات اوست: حاشیه اسفار ملاصدرا، الخلافة الکبرى.
  • جهانگیرخان قشقایى (م، ۱۳۲۸ ق): وى استاد مسلم فلسفه در اصفهان بود و علاوه بر مقام علمى و فلسفى، در متانت و وقار و تقوا نمونه بود.
  • آیت الله آقا على زنوزى (م، ۱۳۰۷ ق): آن حکیم فرزانه علاوه بر مراتب علمى، در صفاى باطن و تهذیب اخلاق نیز ممتاز بود. از تألیفات وى است: بدایع الحکم؛ حاشیه اسفار ملاصدرا؛ سبیل الرشاد، فى الاحوال المعاد.
  • آیت الله میرزا ابوالحسن جلوه (م، ۱۳۱۴ ق): میرزا ابوالحسن جلوه، از مشاهیر فلاسفه اسلامى است. چهل و یک سال در مدرسه دارالشفاء تهران به تدریس فنون حکمتیه به ویژه کتاب‌هاى شیخ ابو على سینا و ملاصدرا پرداخت. از تألیفات اوست: رساله در حرکت جوهریه؛ حواشى بر شفا (ابن سینا)؛ حواشى بر اسفار (صدرالمتالهین).

تدریس و شاگردان

آن حکیم الهى، در سال ۱۳۲۷ هـ.ق به قم مهاجرت نمود و قبل از ورود آیت الله شیخ عبدالکریم حائرى یزدى به قم، در مدرسه خان «آیت الله بروجردى» حوزه درس وسیعى را تشکیل داد.

امام خمینى از شاگردان ایشان، در این باره چنین فرمودند: «ما که آمدیم قم، مرحوم آقا میرزا على‌اکبر حکیم - خدا رحمتش کند - در قم بودند، وقتى که حوزه علمیه قم تأسیس شد علما مى رفتند آن جا در محضر آقاى میرزا على‌اکبر حکیم درس مى خواندند. مرحوم آقاى خوانسارى، مرحوم آقاى اشراقى و مرحوم آیت الله سید احمد خوانساری مى رفتند پیش آقاى میرزا على‌اکبر درس مى خواندند».[۲]

آیت الله حاج میرزا خلیل کمره اى -یکى از شاگردان وى- درباره تدریس استادش در قم مى گوید: «درس استاد فیلسوف بزرگ آقاى میرزا على‌اکبر مدرس یزدى در مدرسه خان واقع در میدان آستانه بود و طلاب دور ایشان را گرفته بودند و حتى میرزا هدایت گلپایگانى که مرد موقرى بود به آنجا مى آمد... شنیدم بعضى دیگر مانند آیت الله حاج میرزا سید على یثربى و آیت الله کبیر قمى هم بطور خصوصى در درس استاد شرکت مى کردند».[۳]

آیت الله میرزا على‌اکبر مدرس شاگردان زیادى تربیت نمود که بسیار از آنان استادان بزرگ درس حکمت در حوزه هاى علمیه بودند. نام بعضى از آن‌ها بدین قرار است:

  • آیت الله حسن فرید گلپایگانى.
  • آیت الله میر سید على برقعى.
  • آیت الله آقا سید على اکبر برقعى.
  • آقا سید کاظم عصار تهرانى که ریاضیات قدیم را نزد وى فراگرفته است.
  • آیت الله آقا میرزا احمد آشتیانى.

آثار و تألیفات

از جمله تألیفات مهم میرزا على‌اکبر یزدی عبارتند از:

  1. رساله عمادیه یا حکمت عمادیة؛ وى بنا به خواهش شاهزاده بدیع الملک میرزا ملقب به عمادالدوله حکمران یزد، رساله اى به فارسى مشتمل بر مسائل مهم حکمت الهى نوشت که به رساله عمادیة یا حکمت عمادیه موسوم است. رساله مذکور شرحى ملخص از حکمت اشراق است که با بیان ساده نگارش یافته. این موضوع نمایانگر این است که مرحوم حکیم یزدى در حکمت اشراق نیز تبحر داشته است.
  2. «رسائل حکمیه»؛ در سال ۱۳۶۵ هـ.ق توسط وزارت ارشاد اسلامى به چاپ رسیده است.
  3. حاشیه بر «اسفار» صدرالمتألهین.
  4. حاشیه بر «فصوص الحکم» محى الدین بن عربى.
  5. حاشیه بر «قوانین» میرزاى قمى.

بعضى از شاگردان وى نیز تقریرات درس استاد خود را به رشته تحریر درآورده و به چاپ رسانده اند که معروفترین آن ها عبارت است از:

  1. شرح «الدرة الفاخرة»، تألیف ملا عبدالرحمان جامى: دکتر على موسوى بهبهانى، استاد دانشگاه تهران در مقدمه آن چنین نگاشته است: «شرح و ترجمه کتاب الدرة الفاخره به قلم عمادالملک است، ولى به واقع وى بیانات استاد خود یعنى فیلسوف متأخر حوزه علمیه قم، مرحوم آقاى میرزا على‌اکبر یزدى معروف به «حکیم» را تحریر کرده است... قدر مسلم آن است که وى از بزرگترین اساتید فلسفه اسلامى در قرن اخیر در حوزه علمیه قم بوده است». از مطالعه شرح الدرة الفاخرة جامعیت استاد در شعب علوم عقلى یعنى کلام و فلسفه و تصوف روشن و آشکار مى شود.
  2. عمادالحکمة در شرح «المشاعر»، تالیف مرحوم صدرالمتألهین: این کتاب نیز از تقریر دروس آن حکیم الهى است که توسط بدیع الملک به رشته تحریر درآمده است. وى در مقدمه آن نوشته است: «این بنده کتاب المشاعر را در خدمت استاد جناب مستطاب عمدة الحکماء والمتألهین و زبدة العلماء المتشرعین، المحقق الکامل و العارف الواصل آقاى آقا میرزا على اکبر یزدى المدرس دامت افاضاته استفاده نمودم و بیانات معظم له را جمع و به رشته تحریر درآوردم و به نظر استاد رسانده و آن را کتابى نمود موسوم به عمادالحکمة». از این شرح نیز احاطه علمى و تبحر استاد در مشرب فلسفى ملاصدرا به خوبى استفاده مى شود. کتاب مشاعر با مقدمه به همراه ترجمه عمادالدولة که تقریر درس مرحوم آقا میرزا على اکبر مدرس یزدى است به سعى و اهتمام مستشرق ایران دوست، استاد دانشگاه سربن فرانسه، پرفسور هانرى کربن، توسط انجمن ایران و فرانسه به زبان فرانسه به طبع رسیده است.[۴]

میرزا على اکبر مدرس همچنین داراى خطى بسیار زیبا و ذوق شعر نیز بود و به «تجلى» تخلص می کرد. نمونه اى از اشعار وى چنین است:

اى دل افسرده تا کى در قفس مانى خموش * در گلستان اندرآ، چون بلبلان با صد خروش

گرچه سر عشق نتوان فاش کردن در جهان * مى توان در پرده گفتن رازها با اهل هوش

کى به کویش وصل یابى گر نباشد لطف دوست * لیک بشتاب اندر این ره تا توانى و بکوش[۵]

وفات

فیلسوف بزرگ و حکیم عالیقدر سرانجام پس از ۸۰ سال عمر بابرکت و تربیت شاگردانى ارزشمند در اواخر سال ۱۳۴۴ هـ.ق دار فانى را وداع گفت و در مزار شیخان قم در جوار زکریا بن آدم، مدفون گردید.

این عبارت روى سنگ قبر ایشان ثبت است: «هذا مرقد شریف العالم النبیل الفاضل الجلیل والفضیل جامع المعقول والمنقول حاوى الاصول والفروع وحید العصر فرید الدهر العالم الربانى والبحر الصمدانى الحکیم الالهى استاد الکل فى الکل اعلم العلماء العالمین و افضل الفقهاء والمجتهدین آیت الله العظمى آقاى میرزا على‌اکبر مدرس الیزدى طاب ثراه و جعل الجنة مکانه و مثواه و حشره مع تولّاه بحق محمد و آله، به تاریخ ۱۳۴۴ من الهجرة النبویة».

پانویس

  1. رسائل حکمیه، ص ۱۱.
  2. تفسیر سوره حمد امام خمینى؛ حزب جمهورى اسلامى، ص ۹۷.
  3. رسائل حکمیه، ص ۱۴ و ۱۶ ماهنامه سیماى اردکان، ش ۲۹، ص ۳.
  4. ر.ک: رسائل حکمیه، مقدمه.
  5. تذکره شعراى یزد، از آغاز تا عصر حاضر، عباس فتوحى یزدى، ج ۲، ص ۳۸۹.

منابع