فتح الأبواب (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
فتح الابواب.jpg
نویسنده ابن طاووس حلی
موضوع استخاره
زبان عربی
تعداد جلد 1
تحقيق‌ حامد الخفاف

فتح الأبواب

کتاب «فتح الأبواب بین ذوى الألباب و بین ربّ الأرباب فی الاستخارات» اثر سید على بن طاووس حلى (۵۸۹-۶۶۴ هجرى) است. این کتاب به اثبات جواز و مشروعیت استخاره و انواع آن و استدلال هاى مخالفین و جواب آنها می پردازد.

مؤلف

سید رضی الدین علی بن موسی (۵۸۹-۶۶۴ ق)، معروف به سید بن طاووس از بزرگترین علمای ربانی شیعه در قرن هفتم بود. او از نوادگان امام حسن مجتبى و امام سجاد (ع) است و در شهر حله ولادت نمود. جد هفتم ایشان، محمد بن اسحاق، که به خاطر زیبایى و ملاحتش به طاووس مشهور شده بود از سادات بزرگوار مدینه محسوب مى‌شد. سید بن طاووس نقیب شیعیان در زمان حکومت مغول بر بغداد بود و وی را به سبب تقوا، مراقبه فراوان و حالات عرفانی «جمال العارفین» خوانده‌اند. او آثار بسیاری دارد که موضوع غالب آنها ادعیه و زیارات است. کتاب مقتل سید الشهداء او با نام لهوف نیز معروف است. علامه حلی و شیخ یوسف سدیدالدین (پدر علامه حلی) از شاگردان سید بن طاووس بودند.

پیشینه موضوع

پیرامون مسئله استخاره و جواز و ترغیب به آن نزدیک به ۳۰ عنوان کتاب نوشته شده و به صورت متفرقه نیز در بسیارى از کتب ادعیه و روایى باب هایى به این موضوع اختصاص یافته است. اولین کتابى که در این موضوع و به صورت مستقل نوشته شده کتاب «الاستخارة» از محمد بن مسعود عیاشى از بزرگان قرن سوم و صاحب تفسیر عیاشى است.

پس از او، احمد بن سلیمان بصرى معروف به زبیرى شافعى متوفى اوایل قرن چهارم هجرى کتابى با عنوان «الاستخارة والاستشارة» تألیف نمود. از این دو کتاب تنها نامشان به ما رسیده و اصل کتابها در حوادث تاریخ از بین رفته اند.

سومین اثر در این موضوع، کتاب شریف «فتح الأبواب» از سید ابن طاووس است. این کتاب، اولین کتاب در این موضوع مى باشد که بدست ما رسیده است. بزرگان دیگرى پس از سید ابن طاووس در این خصوص دست به تألیف زده اند که بیشتر آنان از متأخرین مى باشند.

انگیزه نگارش

سید بن طاووس بنابر آنچه روش او در اکثر کتابهایش مى باشد در مقدمه کتاب موضوع آن را توضیح داده و انگیزه خود را نیز از تألیف آن کتاب بیان کرده است. سید ابتدا توضیحى در معناى استخاره و دلیل عقلى بر نیکوبودن آن داده که: چطور ممکن است مشاوره با هر عاقل و حکیم و پیامبر و وصى و... ستوده باشد، اما مشورت با خداوند عالِم به سرانجام انسانها و عالَم که به غیب و شهود آگاه است، ستوده نباشد؟! من نیز براى اثبات رجحان استخاره این کتاب را به رشته تحریر درآوردم.

سید انگیزه خود را این طور بیان مى کند که: «در ۲۴ رجب ۶۴۲ هجرى انگیزه اى قوى در خود احساس کردم براى نوشتن این کتاب و فهمیدم که این از عنایات الهى است به من که کتابى در موضوع استخاره بنویسم و هیچکس را سراغ ندارم که قبل از من نوشته باشد... که حجتى از جانب خدا باشد بر هر کس آن را ببیند تا مشاوره با خدا را در تمام مسائل دنیایى و اخروى خویش مقدم کند».

ارزش و اعتبار کتاب

سید عبدالله شبّر در «إرشاد المستبصر فی الاستخارات» مى گوید: «من بجز علامه یگانه زمان، عالم ربانى یعنى سید على بن طاووس کسى را سراغ ندارم که در موضوع استخاره کتابى نوشته باشد که عطش جوینده را پاسخگو باشد و انسان را بى نیاز از کتابى دیگر در این موضوع نماید.

از نکات مهم این کتاب آن است که سید آیات و روایات را نقل کرده و اقوال را رد یا تأیید نموده و در کنار آنها تجارب خویش را از استخاره آورده و نکات ظریفى پیرامون استخاره و مداومت بر آن ذکر کرده که حاکى از مواظبت همیشگى او بر استخاره است و نویسنده کتاب به مضمون آن اعتقاد کامل داشته و همیشه با دقت به آن عمل نموده است.

محتوای کتاب

مؤلف، کتاب خویش را به یک مقدمه و ۲۴ باب تقسیم کرده است. مقدمه شامل توضیحاتى در معناى استخاره و ارزش آن است و این که کسى که مى تواند با خدا مشورت نماید، اگر آن را ترک کرد سزاوار سرزنش است و انگیزه تألیف کتاب و فهرست ابواب آن است.

ابواب کتاب شامل:

  1. از باب اول تا باب هفتم، ادله عقلى و نقلى بر استخاره و این که استخاره تنها در مباحات نیست و فتاواى اصحاب بر جواز آن است.
  2. از باب هشتم تا باب بیست و یکم، انواع استخاره و ادعیه آنها و بهترین نوع استخاره طبق روایات (استخاره ذات الرقاع).
  3. باب بیست و دوم در استخاره براى دیگران است و اصل جواز آن.
  4. باب بیست و سوم، ادله منکرین عمل به استخاره و جواب آنها.
  5. باب بیست و چهارم، در این که انسان در امور عقلى و نقلى باید به خدا و پیامبر صلى الله علیه و آله اقتدا کند، چرا که اکثر مردم با این که عقل دارند خلاف راه صحیح را مى پیمایند و این که انسان نباید به دنبال رضایت مردم باشد، بلکه تلاش کند رضاى الهى را بدست آورد.

منبع

ویکی نور، بازیابی: 14 اسفند 1395.

متن کتاب

فتح الأبواب