مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

دحو الارض

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از تقویم: دحو الارض)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تقویم هجری قمری

روز واقعه:25 ذی القعده

«دَحْوُ الْأرْض» اصطلاحی برگرفته از آیه ۳۰ سوره نازعات و به معنی گستردن خشکی زمین است: «وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِک دَحَاهَا؛ خشکی زمین را پس از آن بگسترد.» در روایات روز بیست و پنجم ماه ذی القعده به نام «روز دحو الارض» معرفی شده و گفته شده در چنین روزی اولین خشکی های زمین که به طور کامل زیر آب بود در محل کعبه نمایان شد. در آداب اسلامی این روز بسیار پرفضیلت دانسته شده و دعا و عبادات خاصی برای آن بیان شده است.

معنای دحوالارض

در کتاب نثر طوبی که یک فرهنگ اصطلاحات قرآنی است آمده است:

«دحو: گستردن. وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِک دَحَاهَا؛ زمین را پس از آن بگسترد. چنان که در لغت ارض گذشت، مراد از آن کره زمین نیست، بلکه سطح خشکی است مقابل دریا و کوه، کوه و آب از زمین نیستند و به مقتضای این آیه، خشکی زمین که (آن را) رُبع مسکون می نامند پس از خلقت اوّلین، پدید آمد. چون سطح کره ی خاک را آب از همه جانب فرا گرفته بود، و این خشکی که برجسته و از آب بیرون آمده، مانند جزیره است که از قعر دریا برجهد و بالا آید و به تدریج پهن و گسترده و بزرگ شود. ... طبیعیان امروز هم گویند: آب به همه‌ی زمین احاطه داشت و خشکی به عللی از قعر آب برآمد و بر سطح زمین چین ها و شکنج ها هویدا شد.»[۱]

علت دحوالارض

علامه شعرانی که عالم شیعه متبحر در علم هیئت است در مورد علت این پدیده می گوید:

«کره زمین را از دو جانب قطب اندکی تطامُن است یعنی اندکی مسطح است و فرو رفتگی دارد و آفاق استوایی و قریب بدانها را چون مکه مکرمه تقبّب است، یعنی بر آمدگی دارند.

آب همه‌‌ی کره زمین را فرا گرفته بود و چون فرو نشست قهراً جای برآمده ی زمین که قُبّه است و تَقَبُّب آن بیش از جاهای دیگر است، در نخستین بار نمودار شده است و آن مکّه مکّرمه است و چون آب کم کم فرو نشست و تقلیل یافت، قسمت پدید آمده زمین به تدریج گسترش یافت که از آن تعبیر به (دحوالارض) شده است».[۲]

زمان و مکان دحوالارض

در روایات اسلامی روز بیست و پنجم ذی القعده روز دحوالارض نامیده شده است. مطابق با این روایات در چنین روزی اولین خشکی های زمین که به طور کامل زیر آب بود در جایی که خانه کعبه قرار دارد نمایان شد.[۳]

فضیلت شب و روز دحوالارض

  • حسن بن على وشّاء روایت می کند که: «من کودک بودم که با پدرم در شب بیست و پنجم ماه ذی القعده در خدمت امام رضا علیه‌السلام شام خوردیم. حضرت فرمود: امشب حضرت ابراهیم و حضرت عیسى علیهماالسلام متولد شده اند و زمین از زیر کعبه پهن شده، پس هر که روزش را روزه بدارد چنان است که شصت ماه روزه داشته باشد و در روایت دیگر است که فرمود: در این روز حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه قیام خواهد کرد».
  • محمّد بن عبداللَّه صیقل می گوید: امام رضا علیه السلام، در روز بیست و پنجم ذیقعده به میان ما آمد و فرمود: «صوموا؛ فإِنّی أصبَحتُ صائِماً. قُلنا جُعِلنا فِداک، أی یومٍ هُوَ؟ فقالَ یومٌ نُشِرَت فیهِ الرَّحمَةُ، ودُحیت فیهِ الأَرضُ ونُصِبَت فیهِ الکعبَةُ وَهَبَطَ فیهِ آدَمُ علیه السلام»[۴] امروز را روزه بگیرید. من هم روزه هستم. گفتیم: قربانت شویم! امروز چه روزى است؟ فرمود: «روزى است که در آن رحمت منتشر شد و زمین گسترش یافت (دحو الأرض) و کعبه برپا شد و آدم علیه السلام [به زمین‏] هبوط کرد».
  • از امیرالمومنین علیه السلام روایت شده است که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست و پنج ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.»

اعمال روز دحوالارض

روزه و شب زنده داری:

روز دحوالارض، یکى از آن چهار روزى است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است و در روایتى آمده که روزه این روز همانند روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر آمده که کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شب را به عبادت بسر آورد، براى او عبادت صد سال نوشته شود و براى روزه‌ دار این روز که هر چه در میان زمین و آسمان است استغفار کند و این روزى است که رحمت خدا در آن منتشر شده و براى عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیارى است

غسل:

یکی از اعمالی که برای این روز در مفاتیح الجنان آمده غسل است.

نماز:

نمازى که در کتاب‌هاى علماى شیعه روایت شده و آن دو رکعت است در وقت چاشت (بالا آمدن آفتاب تا پیش از گذشتن از وقت ظهر) در هر رکعت پس از سوره حمد پنج مرتبه سوره الشمس خوانده شود و پس از سلام بگوید: «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ؛ هیچ جنبش و نیرویى نیست مگر به خداى برتر بزرگ».

آنگاه دعا کند و بخواند: «یا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکرَامِ»؛ اى نادیده گیر لغزش‌ها لغزشم را نادیده گیر، اى اجابت کننده دعاها، دعایم را اجابت کن. اى شنواى صداها، صدایم را بشنو و به من رحم کن و از بدی‌هایم و آنچه نزد من است درگذر، اى صاحب بزرگى و بزرگوارى».

زیارت:

میرداماد در «رساله اربعه ایام» خود، در بیان اعمال روز دحوالارض فرموده است: زیارت امام رضا علیه‌السلام در این روز افضل اعمال مستحب، و مؤکدترین آداب مى باشد.[۵]

دعای مخصوص:

خواندن دعایى که شیخ طوسی در کتاب «مصباح» فرموده، خواندن آن مستحب است: «اللَّهُمَّ دَاحِی الْکعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کاشِفَ کلِّ کرْبَةٍ أَسْأَلُک فِی هَذَا الْیوْمِ مِنْ أَیامِک الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیک ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِک الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِک الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَى کلِّ حَقٍّ وَ عَلَى أَهْلِ بَیتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَأَعْطِنَا فِی یوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِک الْمَخْزُونِ غَیرَ مَقْطُوعٍ وَلامَمْنُوعٍ تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ»؛ خدایا اى گستراننده کعبه و شکافننده دانه و برگیرنده سختى و برطرف کننده هر گرفتارى، از تو مى خواهم در این روز از روزهایت که حقش را بزرگ گرداندى و سبقتش را پیش انداختى و آن را نزد اهل ایمان امانت و و به سوى خود وسیله قرار دادى و به رحمت گسترده ات که بر محمد درود فرستى آن بنده برگزیده ات در پیمان نزدیک، روز دیدار شکافنده هر امر بسته و دعوت‌کننده به حق و بر اهل بیت پاکش آن راهنمایان و روشن کنندگان راه حق، ستون‌هاى جبار و متولیان بهشت و دوزخ و عطا کن به ما از عطاى در خزانه ات که نه بریده شود و نه منع گردد تا به وسیله آن توبه و بازگشت خوبى براى ما فراهم نمایى».

«یا خَیرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکرَمَ مَرْجُوٍّ یا کفِی یا وَفِی یا مَنْ لُطْفُهُ خَفِی الْطُفْ لِی بِلُطْفِک وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِک وَ أَیدْنِی بِنَصْرِک وَلاتُنْسِنِی کرِیمَ ذِکرِک بِوُلاةِ أَمْرِک وَ حَفَظَةِ سِرِّک وَاحْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَى یوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیاءَک عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَانْقِطَاعِ عَمَلِی وَانْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَاذْکرْنِی عَلَى طُولِ الْبِلَى إِذَا حَلَلْتُ بَینَ أَطْبَاقِ الثَّرَى وَ نَسِینِی النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَى وَ أَحْلِلْنِی دَارَالْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکرَامَةِ»؛ اى بهترین خوانده شده و کریم ترین امید شده، اى کفایت کننده، اى وفادار، اى آن که لطفش پنهانى است به لطفت به من لطف کن و به عفوت خوشبختم نما و به یارى ات تأییدم فرما و از ذکر کریمانه ات فراموشم مکن به حق متولیان امرت و نگهبانان رازت و از گرفتاری‌هاى روزگار تا روز قیامت و برانگیخته شدن خفظم کن هنگام بیرون آمدن جانم و فرو رفتن در قبرم و تمام شدن کارم و سپرى شدن عمرم. اولیایت را به بالینم حاضر کن، خدایا یادم کن بر طول پوسیدگى، زمانى که در میان توده هاى خاک فرود آیم و فراموش کنندگان از مردم فراموشم کنند و در خانه اقامت فرودم آر و در منزل کرامت جایم ده».

«وَاجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیائِک وَ أَهْلِ اجْتِبَائِک وَاصْطِفَائِک وَ بَارِک لِی فِی لِقَائِک وَارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیک مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَاسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیا سَائِغا هَنِیئا لاأَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لاأُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لاعَنْهُ أُذَادُ وَاجْعَلْهُ لِی خَیرَ زَادٍ وَ أَوْفَى مِیعَادٍ یوْمَ یقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَالْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ {لِحُقُوقِ } أَوْلِیائِک الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَاقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِک أَشْیاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکهُمْ وَاسْلُبْهُمْ مَمَالِکهُمْ وَ ضَیقْ عَلَیهِمْ مَسَالِکهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکهُمْ»؛ و از دوستان اولیایت و برگزیدگان و خاصان درگاهت قرارم ده و دیدارت را بر من مبارک گردان و پیش از فرارسیدن پایان عمرم حسن عمل روزى ام فرما، در حالى که پاک از لغزش‌ها و گفتار بى پایه و منطق تباه باشم. خدایا مرا به حوض پیامبرت محمد (درود خدا بر او و خاندانش) وارد کن و از آن به من بنوشان، نوشاندنى سیراب کننده، روان و گوارا که پس از آن هرگز تشنه نشوم و از ورود به آن طرد نگردم و از آن منع نشوم و آن را قرار ده برایم بهترین توشه و کاملترین وعده گاه روزى که گواهان بپا مى خیزند. خدایا لعنت کن گردنکشان گذشته و آینده را هم آنان که حقوق اولیایت را به ناحق به خود اختصاص دادند. خدایا پایه هایشان را بشکن و پیروان و عمالشان را نابود ساز، زمینه هاى هلاکتشان را بزودى فراهم فرما و کشورهایشان را از دستشان بگیر و راه‌هایشان را بر آنان تنگ کن و بر آنان که با آنان سهیم و شریکند لعنت فرست».

«اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیائِک وَارْدُدْ عَلَیهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَاجْعَلْهُ لِدِینِک مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِک فِی أَعْدَائِک مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیتَ إِلَیهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَک حَتَّى تَرْضَى وَ یعُودَ دِینُک بِهِ وَ عَلَى یدَیهِ جَدِیدا غَضّا وَ یمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیهِ وَ عَلَى جَمِیعِ آبَائِهِ وَاجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَابْعَثْنَا فِی کرَّتِهِ حَتَّى نَکونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِک بِنَا قِیامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیامَهُ وَ صَلِّ عَلَیهِ {عَلَى مُحَمَّدٍ} وَارْدُدْ إِلَینَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیهِ {عَلَیهِمْ} وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ»؛ خدایا در فرج دوستانت شتاب کن و حقوق تاراج رفته آنان را به آنان بازگردان و قائم آنان را به حق آشکار کن و او را یارى رسان دینت بدار و درباره دشمنانت فرمانده به فرمانت قرار ده. خدایا فرشتگان پیروزى را گرداگرد او همواره بدار و به آن دستورى که در شب قدر به او القا کردى او را انتقام گیرنده خویش قرار ده، تا جایى که خشنود شوى و دینت به وسیله او و بدست او به گونه اى نو و تازه بازگردد و حق به طور کامل ناب شود و باطل به صورت همه جانبه به دور افکنده شود. خدایا بر او و همه پدرانش درود فرست و ما را از همنشینان و خاندانش قرار بده و در زمان بازگشتش ما را برانگیز تا در دوران او در شمار یارانش باشیم. خدایا درک قیامش را روزى ما کن و در روزگارش ما را حاضر کن و بر او درود فرست و سلام او را به ما بازرسان، درود و رحمت خدا و برکاتش بر او باد.

پانویس

  1. نثر طوبی، علامه شعرانی، کتابفروشی اسلامیه، ج۱، ص ۲۵۳
  2. صمدی آملی، رساله‌‌ی پیرامون اسرار حج و تجلی اعظم، ص ۶۱ و ۶۲
  3. شیخ طوسی، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۴۱
  4. إقبال الأعمال، ج‏۱، ص: ۳۱۰
  5. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، فضیلت شب و روز دحو الارض و اعمال آن