ابن قیم جوزیه
«شمسالدین محمد بن ابىبکر»، مشهور به «ابن قیّم جوزى» (۶۹۱-۷۵۱ ق)، متکلم، مفسر، ادیب و فقیه نامدار حنبلی در قرن هشتم هجری و از شاگردان ابن تیمیه است. او در علوم فقه، تفسیر، حدیث، کلام و ادب متبحر بوده و به سبب کثرت تألیفات در زمینههاى گوناگون شهرت یافته است. ابن قیم نیز مانند استادش به خاطر برخی اعتقادات انحرافی، مورد انتقاد علمای اهل سنت و شیعه قرار گرفته است.
| نام کامل | محمد بن قیّم جوزى |
| زادروز | ۶۹۱ قمری |
| زادگاه | حوران، سوریه |
| وفات | ۷۵۱ قمری |
| مدفن | دمشق |
| اساتید |
ابن ابیالفتح بعلی، مجدالدین حرانی، صفیالدین هندی، اسماعیل ابن مکتوم، ابوبکر ابن عبدالدائم، تقیالدین سلیمان، شهابالدین نابلسی،... |
| شاگردان |
ابن کثیر دمشقی، عبدالرحمن بن رجب بغدادى، محمد بن احمد مقدسی، محمد بن عبدالقادر نابلسی،... |
| آثار |
بدائع الفوائد، الامثال فی القرآن، التبیان فی اقسام القرآن، زادالمعاد فی هدی خیرالعباد، الطرق الحکمیة فی السیاسة الشرعیة، الروح،... |
محتویات
ولادت و خاندان
شمسالدین ابوعبدالله محمد بن ابىبکر بن ایوب مشهور به ابن قیم جوزى (جوزیه)، در سال ۶۹۱ ق، یعنی یک سال پس از رانده شدن صلیبیان از دیار اسلام به دنیا آمد و در خانوادهاى مذهبى پرورش یافت. پدرش قیّم و مسئول مدرسه «جوزیه» بود و بسیارى انتساب او را به جوزى از همین روى دانستهاند. پدرش با آراء و آثار حنبلیان آشنا بوده و احتمال دارد که این آگاهیها در کودکى به فرزندش رسیده باشد، زیرا او را یکى از استادان ابن قیم دانستهاند.
تحصیل و استادان
ابن قیم جوزى در واپسین سالهای سدۀ ۷ و دهۀ نخست سدۀ ۸ق برخی از علوم عصر را میدانسته و نزد بسیاری از استادان روزگارش به تحصیل علوم میپرداخته است. چنانکه نزد ابن ابیالفتح بَعلی (د ۷۰۹ق) و مجدالدین تونسی (د ۷۱۸ق) کتابهایی در ادبیات عرب را خوانده و نزد مجدالدین حرانی (د ۷۲۹ق) کتابهای فقهی چون المقنع ابن قدامه را فراگرفته و اصول و کلام را از صفیالدین هندی آموخته است. و نیز از ابن شیرازی، اسماعیل ابن مکتوم، ابوبکر ابن عبدالدائم (د ۷۱۸ق)، تقیالدین سلیمان، عیسى مطعم، شهابالدین نابلسی و فاطمه دختر ابراهیم بن محمد بن جوهر استماع حدیث کرده است.
با اینهمه، آنچه از مجموع نوشتههای ابن قیم و نیز از گفتارهای دیگران دربارۀ او حاصل میآید، اینکه دانش و آموختههای علمی وی آنگاه شکوفا شده و تکمیل گردیده که در اوج جوانی، یعنی در ۲۱ سالگی به جمع شاگردان ابن تیمیه پیوسته است. در ۷۱۲ق. که ابن تیمیه از قاهره به دمشق باز آمد، ابن قیم به او پیوست و مدت ۱۶ سال همراه او بود و از این همراهی بسیار بهرهمند شد.
تدریس و شاگردان
حلقه درسى ابن قیم از سال ۷۴۳ق. رسمیت و عمومیت یافت و گروه بسیاری نیز نزد وی به شاگردی پرداختند، از جمله:
- اسماعیل بن عمر بن کثیر (معروف به ابن کثیر دمشقی) که به گفتۀ خود وی بیشتر از دیگران به ابن قیم نزدیک بوده است؛
- عبدالرحمن بن رجب بغدادى که تا پایان عمر استاد از او بهره برد و خود، او را از مشایخش دانسته است؛
- شمسالدین محمد بن احمد بن عبدالهادی مقدسی جمّاعیلی (د ۷۴۴ق) از محدثان مشهور سدۀ ۸ق؛
- شمسالدین محمد بن عبدالقادر نابلسی حنبلی (د ۷۹۷ق) که بیشتر نوشتههای ابن قیم را نزد وی خوانده و فقه را از او آموخته است.
علاوه بر اینها، از دیگر شاگردان ابن قیم که به نام از آنان یاد کردهاند، دو فرزند اوست: یکی برهانالدین ابراهیم (د ۷۶۷ق) که نزد پدر نحو و فقه آموخت و شرحی بر «الفیۀ» ابن مالک نوشت و دیگری شرفالدین عبدالله که از فاضلان روزگار خود بوده، تا جایی که پس از درگذشت پدر به جای او در مدرسۀ صدریه درس میگفته است. و نیز عدهاى از حنبلیان پیرو ابن تیمیه برای روشن نمودن برخى از فتاواى وى نزد او مىرفتهاند.
تدریس و تربیت شاگردان در مدرسۀ صدریه حدود ۸ سال ابن قیم را به خود مشغول داشته است. گویا در واپسین سالهای همین دوره به مکه سفری کرده و پس از بازگشت از این سفر، ظاهراً بعد از آنکه ایامی را باز در مدرسۀ مذکور تدریس میکرده است، در روز پنج شنبه ۲۳ ماه رجب سال ۷۵۱ ق. در دمشق درگذشته و در کنار مدفن مادرش در مقبرۀ باب الصغیر به خاک سپرده شده است.
آراء و افکار
با همه مخالفتهایى که با ابن قیم به واسطه افکار و فتاواى فقهی اش مىشد، تا آخر عمر از کوشش و تلاش بى فقه علمى باز نماند. با توجه به اینکه ابن قیم در عقاید مشرب سلفى داشته است، بسیارى از یافتههاى فلسفى، عرفانى و علمى را که نشانهاى از آنها در اقوال سلف دیده نمىشد، نامقبول مىگرفت.
رکن و پایه آراء ابن قیم که در بسیارى از نوشتههاى او تکرار شده، مسأله توحید است. تعلق خاطر فراوان او به این موضوع بدان جهت است که توحید، اساسىترین مسأله در بینش سلفیان تلقى مىشده است. وى توحید را نه تنها از نظر علمى و جنبه الهى مورد توجه داشته، بلکه به آن به عنوان یک اصل انسانى که در زندگى فردى و سلوک اجتماعى سهمى بسزا دارد، مىنگریسته است.
شناخت ابن قیم از قرآن و آراء او در زمینه تفسیر و رد تأویل، نیز بخشى چشمگیر از نوشتههاى او را در بر گرفته است. او نه تنها بیشتر پندارهایش را به استناد نصوص قرآنى تثبیت کرده، بلکه به نوشتن تفاسیرى در خصوص برخى از سور کوتاه هم پرداخته است. به علاوه بر طبق گرایشى که وى به سلف داشته، در تفسیر نیز بر اقوال و آراء آنان بسیار تکیه کرده است.
برخی در علم حدیث او را ستوده اند و در فقه در زمره مفتیان بر شمرده شده است. به نظریه تغییر فتاوى و احکام و شیوههاى اداره امور در ازمنه قائل بوده است. به نظر او سیاستهاى جزئى که حاکمان باید به کار گیرند، با اختلاف ازمنه فرق مىکند. ابن قیم اندیشه اصلاح طلبى در آداب و عادات دینى را در سر داشت.
او در حکمت متأثر از آراء و آثار ابن تیمیه بوده و در افکار آراء فلسفى به نوشتههاى استادش که چندین اثر در ابطال یافتهها و گفتههاى فلاسفه نوشته بوده، نظر داشته است. با توجه به اینکه او بارزترین شاگرد ابن تیمیه بوده و حتی همراه او به زندان رفته، عقائد و تفکرات او، در مسائل مختلف همان تفکرات ابن تیمیه است؛ لذا باید او را مبلّغ افکار ابن تیمیه دانست. اعتقاداتی که او نسبت به اوصاف الهی دارد، با جسم داشتن خدا ملازمت دارد. یکی از این مسائل، اعتقاد به این مطلب است که میتوان خدا را با انگشت مورد اشاره حسی قرار داد که این موجب میشود خدا را در جهت خاصی محصور کرد. درباره رؤیت خدا با چشم نیز در کتاب «الصواعق المنزلة علی الجهمیة و المعطلة» خود -همچون ابن تیمیه- آنرا عقلاً و شرعاً ممکن میداند و میگوید: هرچند در دنیا به خاطر ضعف نیروی باصره نمیتوان خدا را دید، ولی در آخرت این امر ممکن خواهد بود. او سفر کردن برای زیارت قبر پیامبران را جایز نمیدانست.
البته درباره نوشتههاى ابن قیم باید توجه داشت که برخى آنها متضمن جدالهاى دینى و مذهبى است و احتمال باید داد که تحریف در آن راه پیدا کرده باشد. و نیز چون سرچشمه آراء و برداشتهاى دینى-فرهنگى او نوشتههاى دیگر سلفیان چون عبدالرحمان بن جوزی و ابن تیمیه بوده است، باید با آثار آنها آشنا شد.
آثار و تألیفات
ابن قیم جوزی را مىتوان یکى از نویسندگان پر کار به حساب آورد که نوشتههایش در زمان حیات او و پس از آن نیز مورد توجه بوده است. در شمار نوشتههاى ابن قیم اختلاف است؛ سخاوى ۵۲ اثر او را بر شمرده، معاصران نیز دهها اثر بر آن افزودهاند. در نوشتههاى او آثار فقهى، اصولى، نحوى، عرفانی، قرآنى، کلامى و نوشتههایى در علاج بیماریهاى قلب، صفات بهشت، روح، محبت، سیره پیامبر(ص)، طب نبوى، شناخت نظامهاى سیاسى و مباحث اجتماعى و... وجود دارد که از میان آنها برخى بارها به چاپ رسیده و بعضى در حد نسخ خطى در کتابخانهها باقى مانده و تعدادى نیز یافت نشده است. برخی آثار چاپ شده او عبارتند از:
- اجتماع الجیوش الاسلامیة علی غزو المعطّلة والجهمیة، از نوشتههای کوتاه اوست در بحث استواء.
- احکام اهل الذمة، رسالهای است کوتاه؛
- اخبار النساء، خلاصهای است از اخبار النساء ابن جوزی که ابن قیم با حذف اسناد آن را تلخیص کرده است.
- اسماء مؤلفات ابن تیمیة، رسالهای است که مؤلف به خواهش دوستداران ابن تیمیه، نوشتههای او را به صورت موضوعی فهرست نموده است.
- اعلام الموقعین عن رب العالمین، اثری است در اصول و فقه حنبلی که به نام «معالم الموقعین» نیز نامیده شده است.
- اغاثة اللهفان من مصائد الشیطان. این کتاب که ابن رجب آن را به صورت «مصائد الشیطان» ضبط کرده، یکی از نوشتههای بلند و ارزندۀ ابن قیم است که در آن از علاج بیماریهای قلب سخن گفته است.
- اغاثة اللهفان فی حکم طلاق الغضبان، اثری است کوتاه که نام و نشان آن پس از سدۀ ۱۰ق در میان تألیفات ابن قیم شهرت یافته است.
- الامثال فی القرآن، رسالۀ کوتاهی است در توجیه و تبیین برخی مثلهای قرآن.
- بدائع الفوائد، یادداشتهایی است کوتاه دربارۀ فقه، نحو، تفسیر و ردّ آراءِ معتزلی و اشعری که احتمال دارد یکی از شاگردان او به جمع و تنظیم آنها پرداخته باشد.
- التبیان فی اقسام القرآن. در این اثر مؤلف از سوگندهای قرآن با ادلۀ کلام حنبلی سخن گفته است.
- تحفة المودود فی احکام المولود.
- تفاسیر. ابن قیم بر چند سوره قرآن و بسیاری از آیات آن تفسیرهای کوتاه و بلندی نوشته است، از جمله بر سوره فاتحه که آن را در آغازِ «مدارج السالکین» گنجانده است. سوره کافرون را نیز تفسیر نموده و بر «معوذتین» نیز تفسیرهایی نوشته است.
- تهذیب سنن ابی داوود، که ابن قیم مشکلات «سنن ابی داوود» را حل کرده است.
- جلاء الافهام فی ذکر الصلاة علی خیر الأنام.
- الجواب الکافی لمن سأل عن الدواء الشافی.
- حادی الارواح الی بلاد الافراح، کتابی است در ۷۰ باب دربارۀ صفات بهشت که با عنوان «هادی الارواح» نیز ضبط شده است.
- الرسالة التبوکیة.
- روضة المحبین و نزهة المشتاقین، اثری است در ۲۹ باب، دربارۀ حقیقت محبت.
- الروح، رسالهای است بلند دربارۀ روح و بقای آن.
- زاد المعاد فی هدی خیرالعباد، از آثار مشهور ابن قیم است در سیرت پیامبر (ص) که بنابر گفتۀ خودش آن را در حین مسافرت نوشته است.
- شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة التعلیل، از نوشتههای کلامی ابن قیم است، در زمینۀ جبر و اختیار که حاجی خلیفه از آن به صورت «کتاب القضاء و القدر» یاد کرده است.
- شرح الشروط العمریة، رسالهای است دربارۀ اهل ذمه که از «احکام اهل الذمة» استخراج شده است.
- الصلاة واحکام تارکها، از رسالههای فتوایی ابن قیم است.
- الصواعق المنزلة علی الجهمیة و المعطلة، از آثار مشهور ابن قیم و متضمن عمدۀ آراء کلامی او که خلاصۀ آن با عنوان «الصواعق المرسلة» منتشر شده است.
- الطب النبوی.
- الطرق الحکمیة فی السیاسة الشرعیة. این اثر به لحاظ شناخت نظام سیاسی درخور تأمل و مشحون از روایتهای تاریخی و نکات اجتماعی است که مؤلف در تألیف آن به کتاب «الحسبة و السیاسة الشرعیة» ابن تیمیه نظر داشته است.
- طریق الهجرتین و باب السعادتین، اثری است در عرفان تشریعی که مؤلف «محاسن المجالس» ابوالعباس احمدبن محمد صنهاجی معروف به ابن عریف (د ۵۳۶ق) را نقد و رد و در بعضی موارد تفسیر کرده است.
- عدة الصابرین و ذخیرة الشاکرین.
- الفارق بین المخلوق و الخالق.
- فتاوی رسول الله، مستخرج از «اعلام الموقعین».
- الفروسیة.
- الفوائد.
- الفوائد المشوقة الی علم القرآن و علم البیان.
- القصیدة النونیة، از آثار کلامی ابن قیم در ۰۰۰‘۳ بیت، متضمن آرائی که مؤلف در «الصواعق المنزلة» آورده است.
- مدارج السالکین بین منازل ایاک نعبد و ایاک نستعین، گزارشی است مفصل بر «منازل السائرین» خواجه عبدالله انصاری.
- مشروعیة زیارة القبور.
- مفتاح دارالسعادة و منشور ولایة العلم والارادة، اثری است کلامی ـ جدلی.
- مکائد الشیاطین، شرحی است از ابن قیم بر «ذمّ الموسوسین و التحذیر من الوسوسة» تألیف ابن قدامۀ مقدسی.
- المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف. بعضی از معاصران آن را تلخیصی بسیار دقیق از کتاب «الموضوعات» عبدالرحمان بن جوزی دانستهاند.
- الوابل الصیب من الکلم الطیب.
- هدایة الحیاری فی الرد علی الیهود و النصاری.
علاوه بر اینها، یادداشتها و تعلیقات ابن قیم است بر «القیاس فی الشرع الاسلامی» از ابن تیمیه. اشعار او نیز یادکردنی است، زیرا سوای قصیدههای نونیه و میمیه و رسالة الحلبیة، سرودههایی دیگر هم از او در نوشتههای متأخران و نیز معاصرانش آمده است و خود نیز در نوشتههایش ابیاتی از سرودههایش را جای داده است.
منابع
- "ابن قیم جوزیه"، نجیب مایل هروی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، چاپ دوم ۱۳۷۴، تهران ج۴ ص۴۹۸.
- "ابن قیم جوزی که بود؟"، پایگاه اسلام کوئست.




