آیه 47 سوره غافر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِيبًا مِنَ النَّارِ

مشاهده آیه در سوره


<<46 آیه 47 سوره غافر 48>>
سوره : سوره غافر (40)
جزء : 24
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و (یاد آر) وقتی که در آتش دوزخ با هم به احتجاج و مجادله برآیند، ضعیفان ملّت به پیشوایان گردنکش خود می‌گویند: ما (در دنیا) پیروی شما کردیم (که گمراه شدیم) آیا می‌توانید امروز شما هم به عوض آن از آتش عذاب ما بکاهید؟

ترجمه های انگلیسی(English translations)

When they argue in the Fire, the oppressed will say to the oppressors, ‘We used to follow you; will you avail us against any portion of the Fire?’

معانی کلمات آیه

«یَتَحَآجُّونَ»: کشمکش می‌کنند. سخنان پرخاشگرانه می‌گویند. بگو مگو می‌کنند. «الضُّعَفَآءُ»: مراد پیروان و مقلّدان دنیوی است. «ألَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا»: مراد رؤساء و سردمداران دنیوی است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِذْ يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِيباً مِنَ النَّارِ «47»

و (ياد كن) آن گاه كه در آتش به محاجّه (و آوردن دليل) مى‌پردازند، پس زيردستان به كسانى كه تكبّر ورزيدند، گويند: «همانا ما پيرو شما بوديم، آيا (امروز) شما مى‌توانيد حتّى بخشى از آتش را از ما دور كنيد؟»

نکته ها

واژه‌ى «احتجاج»، هر كجا در قرآن آمده از طرف افراد منحرف بوده است. «وَ إِذْ يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ»

در آيات قبل سخن از قهر خداوند نسبت به آل فرعون بود، اين آيات گفتگوى مستكبران و فرعون‌هاى تاريخ را با اطرافيان و ياوران متملّق آنان در دوزخ بيان مى‌كند. آرى احساس حقارت و خود كم بينى افرادى را به جمع شدن دور طاغوت‌ها وادار مى‌كند ولى اين امر از نظر عقل و منطق و وحى پذيرفته نيست. نظير آنكه گاهى مشكلات زندگى افرادى را به خلافكارى وادار مى‌كند در حالى كه بايد با صبر و زهد و تلاش مشكلات را حل كرد، نه با دست زدن به خلاف.

پیام ها

جلد 8 - صفحه 263

1- ياد گفتگوهاى دوزخيان، عامل هشيارى و بيدارى است. «إِذْ»

2- خصومت و محاجّه‌ى دوزخيان با يكديگر استمرار دارد. «يَتَحاجُّونَ»

3- آتش دوزخ با همه‌ى سنگينى و دردناكى، نيروى درك و فهم انسان را محو نمى‌كند. «يَتَحاجُّونَ»

4- دوزخيان با يكديگر احتجاجات و استمدادها دارند. «يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ»

5- مشكلات دنيوى مجوّز سرسپردگى به طاغوت نيست، بلكه اين سرسپردگى انسان را به دوزخ خواهد كشاند. فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفاءُ ...

6- در دوزخ مجرمان يكديگر را مى‌شناسند، دنيا را به ياد مى‌آورند و قدرت سخن گفتن دارند. «يَتَحاجُّونَ‌- فَيَقُولُ»

7- سرانجام تقليدها و تبعيت‌هاى نابجا دوزخ است. «إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً»

8- خطر آن جا است كه انسان با تمام وجود پيرو باطل باشد. «تبع» (يعنى يك پارچه پيرو بوديم، بر خلاف «تابع»)

9- پيروى از باطل مشكل آفرين است؛ توجّه كنيم به دنبال چه كسى حركت مى‌كنيم. «إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً»

10- مجرم در قيامت از بى كسى، به مجرم ديگر پناه مى‌برد. «فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا»

11- مجرم از ناچارى به تخفيف بخشى از عذاب قانع است. «نَصِيباً مِنَ النَّارِ»

پانویس

منابع