آیه 2 سوره انفال

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<1 آیه 2 سوره انفال 3>>
سوره : سوره انفال (8)
جزء : 9
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

مؤمنان حقیقی آنانند که چون ذکری از خدا شود دلهاشان ترسان و لرزان شود و چون آیات خدا را بر آنها تلاوت کنند بر مقام ایمانشان بیفزاید و به خدای خود در هر کار توکل می‌کنند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

The faithful are only those whose hearts tremble [with awe] when Allah is mentioned, and when His signs are recited to them, they increase their faith, and who put their trust in their Lord,

معانی کلمات آیه

وجلت: وجل (بر وزن شرف): خوف. راغب آن را ، احساس خوف گفته است.[۱]

نزول

شأن نزول آیات 2 تا 4:

این آیات درباره امیرالمومنین على علیه‌السلام و ابوذر و سلمان فارسی و مقداد نازل شده است[۲].[۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إِيماناً وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ «2»

مؤمنان، تنها كسانى هستند كه هرگاه نام خدا برده شود، دلهايشان (از عظمت او) لرزان شود و هرگاه آيات خدا بر آنان تلاوت شود، ايمانشان را مى‌افزايد و تنها برپروردگارشان توكّل مى‌كنند.

الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ «3»

آنان كه نماز را برپا مى‌دارند و از آنچه به ايشان روزى داده‌ايم، (به محرومان) انفاق مى‌كنند.

نکته ها

خداوند در دومين آيه‌ى اين سوره مى‌فرمايد: «إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»، ياد خداوند دلهاى مؤمنان را مضطرب مى‌كند، ولى در جاى ديگر مى‌فرمايد: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» «1»، با ياد خداوند دلها آرام مى‌گيرد. اين دو آيه با هم منافاتى ندارد، زيرا در يك جا ترس از عظمت خداوند است. و در جاى ديگر اطمينان داشتن به خداوند.

چنانكه در آيه‌اى ديگر مى‌خوانيم: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى‌ ذِكْرِ اللَّهِ» «2» كسانى كه از خداوند خشيت دارند و با خواندن يا شنيدن قرآن پوست بدنشان مى‌لرزد، پس از مدّتى آرام شده، دلهايشان نرم مى‌شود.

آرى، ياد قهر و عقاب الهى دل مؤمن را مى‌لرزاند و با ياد لطف و مهر الهى، دلش آرام مى‌گيرد، همچون كودكى كه از والدين خود، هم مى‌ترسد و هم به آنان دلگرم است.

«وجل»، به حالت اضطراب‌ «3» و خوف و ترس انسان گفته مى‌شود كه گاهى به خاطر درك مسئوليّت‌ها و احتمال عدم انجام وظايف است و گاهى به خاطر درك عظمت مقام و هيبت‌

«1». رعد، 28.

«2». زمر، 23.

«3». التحقيق فى كلمات القرآن.

جلد 3 - صفحه 268

الهى است. لذا در قرآن مى‌خوانيم: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» «1»، تنها بندگان عالم و آگاه، از خداوند خشيت دارند. «2»

پیام ها

1- آنكه با شنيدن نداى اذان و آيات الهى بى‌تفاوت باشد، بايد در كمال ايمان خود شك كند. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ»

2- ذكر خدا از سوى هركس كه باشد، در مؤمن اثر مى‌گذارد. «إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ»

3- ايمان، با عشق و خشيت درونى همراه است. الْمُؤْمِنُونَ‌ ... وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ‌

4- ايمان، مراتب ودرجاتى دارد وقابل كاهش وافزايش است. «زادَتْهُمْ إِيماناً»

5- ترسى كه ريشه در جهل داشته باشد بد است، ولى ترسى كه از معرفت سرچشمه بگيرد پسنديده است. الْمُؤْمِنُونَ‌ ... وَجِلَتْ‌

6- هر آيه‌ى قرآن، حجّت و دليل و نورى است كه مى‌تواند بر ايمان بيافزايد. إِذا تُلِيَتْ‌ ... زادَتْهُمْ إِيماناً

7- مؤمن، ميان بيم و اميد است. «الْمُؤْمِنُونَ، وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ‌، يَتَوَكَّلُونَ»

8- كسى كه تنها خداوند را ربّ خود مى‌داند، به او توكّل مى‌كند. «عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»

9- نشانه‌ى ايمان كامل آن است كه دل مؤمن با ياد خدا خشيت پيدا كند، «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»، با تلاوت و يادآورى آيات الهى، بر ايمانش افزوده شود، «زادَتْهُمْ إِيماناً» و توكّل بر خدا كرده، «يَتَوَكَّلُونَ» نماز را به پا دارد، «يُقِيمُونَ» و به ديگران نيز كمك مى‌رساند. «يُنْفِقُونَ»

10- رفتار هركس، برخاسته از انگيزه‌ها، ديدگاه‌ها و اعتقادات اوست. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ‌ ... يُقِيمُونَ‌ ... يُنْفِقُونَ‌

11- اسلام، انفاق بخشى از مال و دارايى را لازم دانسته است، نه تمام آن را. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ» (يكى از معانى «مِن»، تبعيض است)

«1». فاطر، 28.

«2». تفسير نمونه.

جلد 3 - صفحه 269

12- نماز و انفاق شخص مؤمن مقطعى نيست؛ بلكه مستمرّ ودائمى است. يُقِيمُونَ‌ ... يُنْفِقُونَ‌

13- انفاق، بايد از مال حلال و روزى الهى باشد. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ» (چون رزق را به خدا نسبت داده است و خداوند رزق حرام نمى‌دهد)

14- مؤمن، دارايى خود را بخشش الهى مى‌داند، نه محصول دست رنج خويش و اين عقيده، گذشت و انفاق را بر او آسان مى‌كند. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
  3. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص367.

منابع