آیه 179 سوره آل عمران
<<178 | آیه 179 سوره آل عمران | 180>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
خداوند هرگز مؤمنان را بدین حال کنونی که برآنید وانگذارد تا آنکه (با آزمایش خود) بدسرشت را از پاک گوهر جدا کند. و خدا همه شما را از سرّ غیب آگاه نسازد و لیکن (به این مقام) از پیغمبران خود هر که را مشیّت او تعلق گرفت برگزیند، پس شما به خدا و پیغمبرانش بگروید، که هر گاه ایمان آرید و پرهیزکار شوید اجر عظیم خواهید یافت.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
ليذر: در زبان عرب ماضى و مصدر و اسم فاعل از آن بكار نمى رود و بجاى آن ترك، ترك و تارك گويند. «ليذر» در آيه به معنى ترك كردن است.
خبيث: خبث (بر وزن قفل): ناپاكى، پليدى. خبيث: ناپاك و پليد است.
طيب: پاكيزه دلچسب است.
ليطلعكم: طلوع و مطلع: آشكار شدن و آشكار كردن. لازم و متعدى بكار مى رود «ليطلعكم» يعنى تا آگاه كند شما را.
يجتبى: اجتباء: برگزيدن، جبى در اصل به معنى جمع كردن و اجتباء جمع كردن براى برگزيدن است.[۱]
نزول
محل نزول:
اين آيه همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۲]
شأن نزول: «شیخ طوسى» گوید: سدى گويد: سبب نزول آيه چنين بود كه مشركين مى گفتند: اگر محمد راست مى گويد، خبر بدهد كه كدام يك از ما ایمان مى آوريم و كداميك كافر مى شويم خداوند اين آيه را نازل فرمود[۳].[۴]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«179» ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ
خداوند بر آن نيست كه (شما) مؤمنان را بر آن حالى كه اكنون هستيد رها كند، مگر اينكه (با پيش آوردن آزمايشهاى پى در پى،) ناپاك را از پاك جدا كند. و خداوند بر آن نيست كه شما را بر غيب آگاه سازد، ولى از پيامبرانش، هر كه را بخواهد (براى آگاهى از غيب) بر مىگزيند، پس به خدا و پيامبرانش ايمان آوريد و (بدانيد) اگر ايمان آورده و تقوا پيشه كنيد، پس براى شما پاداش بزرگى خواهد بود.
نکته ها
اين آيه، آخرين آيه اين سوره دربارهى جنگ احد است كه مىفرمايد: جهان يك آزمايشگاه بزرگ است وچنين نيست كه هر كس ادّعاى ايمان كند رها شود و در جامعه به طور عادّى زندگى كند، بلكه شكستها و پيروزىها، براى شناسايى نهان انسانهاست.
بعضى مؤمنان خواستار آگاهى از غيب و نهان انسانها بودند و مىخواستند از طريق غيب منافقان را بشناسند، نه از طريق آزمايش كه اين آيه مىفرمايد: راه شناخت، آزمايش است نه غيب و شناسايى خوب و بد، از طريق آزمايشهاى تدريجى صورت مىگيرد. چون اگر به علم غيب، افراد بد و خوب شناخته شوند، شعلهى اميد خاموش و پيوندهاى اجتماعى گسسته و زندگى دچار هرج و مرج مىشود.
پیام ها
1- خداوند، كفّار را به حال خود رها مىكند؛ «نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً» ولى مؤمنان را رها نمىكند. «ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ»
جلد 1 - صفحه 661
2- جداسازى پاك از پليد، از سنّتهاى الهى است. «حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ»
3- ايمان و كفر افراد، از امور درونى وغيبى است كه بايد از طريق آزمايش ظاهر شود، نه علم غيب. «حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ»
4- زندگى با مردم بايد بر اساس ظاهر آنان باشد، آگاهى بر اسرار مردم، زندگى را فلج مىكند. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ»
5- علم غيب، مخصوص خداست و فقط به بعضى از پيامبران برگزيدهاش، آن هم در حدّ اطلاع بر غيب نه تمام ابعاد آن، بهرهاى داده است. «لِيُطْلِعَكُمْ»
6- هر چند زندگى بايد به نحو عادّى سپرى شود، ولى خدا به افرادى علم غيب را عطا مىكند. «وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ»
7- درجات انبيا يكسان نيست. «يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ»
8- خداوند علم غيب را به كسانى مىدهد كه از جانب او صاحب رسالتى باشند.
«وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ»
9- ايمان قلبى بايد همراه با تقواى عملى باشد. «تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا»
10- طيب وپاكى اصالت داشته وپايدار است، ولى خبث عارضى ورفتنى است.
«يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» جداكردن ناپاك از پاك، نشانه عارضى بودن ناپاك است.
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 2، ص 693.
- پرش به بالا ↑ صاحب مجمع البيان گويد: اين روايت و شأن و نزول از كلبى نقل شده و نيز گويد كه مشركين اين گفتگو را با ابوطالب در ميان آوردند و نيز از ابوالعاليه و ضحاك روايت كند كه مؤمنين خواستند تا در ميان مؤمن و منافق علامت و نشانه اى باشد تا از يكديگر تشخيص داده شوند.
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 166.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.